چیستایثربی کانال رسمی
6.56K subscribers
6.04K photos
1.28K videos
56 files
2.12K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
#رمان
#داستان
#کتاب
#کتابخوانی
#رمان_نویسان
#رمان_ایرانی

ادمین کانال رمان
#نوشتن_در_تاریکی

ترکیب دو #ورژن قبلی/باحضور شخصیت #چیستا که هشت قسمتش را خوانده بودید و حالا جریان سیال ذهن در ترکیب با قصه ای دیگر.....

من این دو ورژن را ترکیب کردم

به هزار دلیل
مهم تر از همه
بعد اجتماعی #قصه


تلگرام
آیدی
@ccch999

و حالا هشت پارت رفته
چهار قسمت

این #پست تا دوازده امشب میماند
و همه چیز معلوم میشود
مخاطب منفعل را دوست ندارم.
حیف قصه است.

نظرات شما تااینجا

🖐🙏🏾❤️

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
https://www.instagram.com/p/Cs8PqaMN-Ej/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
❤️

لبخندت موهبت است ؛
مثل شبنم روی چمنزار صبح
وقتی تمام دنیا غمگینند ؛

بخند عزیزم
بخند!
ما سلاحمان ؛
عشق است
و امید....

این عشق و امید را
از ما دریغ نکن

وگرنه هیچ رستاخیزی در کار نیست....

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#قطعه
#مینیمال

#نیکول_کیدمن
#رمان#فیلم#سکانس


دروغهای کوچک بزرگ
#مینی_سریال
#سریال

#موسیقی
نام #ترانه
#بی_عنوان
#خواننده
#رستاک_حلاج

#nicolekidman
#littlebiglies
#drama
https://www.instagram.com/reel/CuLQXCPIYRY/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
قسمت هفتم #رمان
#نوشتن_در_تاریکی
در دو پارت بلند در کانالش منتشر شد

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

این داستان کانال خصوصی دارد
ادمین کانال
@ccch999
قسمت ۱۳ و ۱۴ #رمان
#نوشتن_در_تاریکی
منتشر شد
در کانال خصوصی خودش

ادمین کانال قصه
@ccch999
قسمت پانزدهم داستان #نوشتن_در_تاریکی منتشر شد
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی


ادمین کانال
@ccch999


#رمان
#داستان
#قصه
#وقت_عاشقی
#رمان
#قصه

#داستان

اثر جدیدی از
#چیستا_یثربی

تو بارانی
به قدر یک لیوان ؛ از تو بنوشم ؛
کافیست...

#چیستایثربی

ادمین جهت #رمان
وقت عاشقی
تلگرام

آیدی
@ccch999

#زندگی درد دارد...دردت را به جان میکشم...‌‌
.
.
💙💚🤍🤍🤍
https://www.instagram.com/reel/CzHcHF2S0dX/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
شماره را با ترس و لرز میگیرم.
کسی آن طرف برمی‌دارد...

تا صدای مرا می‌شنود،

میگوید:
چیستا؟!

میگویم:
بله، سلام.

میگوید:
خب بالاخره چی شد! رمان" آوا " رو تموم نکردی؟

میگویم:

ببین!
من باید آخرش دو تا از قهرمان‌های اصلی رو میکشتم. تمام عوامل داستان ایجاب میکرد.‌..

دلم نمیخواست!

میگوید :
اگه نویسنده مطمئنه که قهرمان‌های اصلی به دلایلی منطقی میمیرن ، خب باید بمیرن...

_چی؟ گفتی منطق‌‌‌‌؟! ..... عصبی شدم.

درباره ی موضوع #مرگ ؛ هیچ منطقی ؛ جوابگو نیست!

من از کجا بدونم که قصه میتونست طور دیگری هم تمام بشه؟
شاید میتونست پایان دیگری هم داشته باشه... هر قصه ای میتونه‌.....

شاید میشد جلوی مرگ عده ای را گرفت.

قطع کردم.....

🤍🤍🤍

یک نویسنده، تقدیر و سرنوشت شخصیت‌هایش را می‌شناسد، پس هیچوقت به آنها خیانت نمی‌کند.

می گذارد سرنوشتشان را با شرافت و سلحشوری پذیرا شوند‌‌‌. اما نویسنده ؛ خدا نیست‌.

راستی خدا چطور ؟
ما چطور ؟

ما این اطمینان را از کجا به دست بیاوریم؟

برای ما هیچ اطمینانی نیست!

نه ما
نه برای نویسنده ......

و نه هیچ قدرت دیگری به جز خودش ؛

اما خودش میداند و خودش که :

میشود جلوی خیلی از مرگهای زود هنگام را گرفت.

چه در #داستان
چه در زندگی واقعی....

من واقعا به #شک رسیدم
و این شک برایم مقدس است.

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا

#داستان
#رمان
#رمان_نویس
#جملات
#دیالوگ
#مرگ
#کشتار
#اعدام
#جنگ

عکس،: با "شادی قدیریان"
هنرمند عزیز

در نمایشگاه عکاسی اخیرش
همراه دوستان
https://www.instagram.com/p/C0_wfL2Ons4/?igshid=NTM1NmNjNWFlNw==