چیستایثربی کانال رسمی
6.4K subscribers
6.05K photos
1.29K videos
56 files
2.14K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
تمام زندگی من ، در میان پلیمرها گذشت.

مولکولهای بزرگی که از به هم پیوستن واحدهای کوچک تکرار شونده (مونومر) ، ساخته شده اند.

و نمیدانستم...



من هیچ چیز درباره پلیمرها نمیدانستم ! جز همین تعریف یک خطی که در شیمی دبیرستان ، رشته ی علوم تجربی خوانده بودم.


تا دیشب ، که دخترم امتحان مواد داشت ، دیدم دارد درباره ی مواد میخواند و شکست مولکولی و مرگ مواد!


بلند درس میخواند:


سطح صیقلی، آسیب پذیرتر است و سطح منحنی یا گرد ، مقاومتر!

گریه ام گرفت!


پدرم همه ی عمرش مواد

(عتیقه جات)برای ما جمع کردکه البته خوشبختانه، به من، چیزی نرسید!


ساعاتی که میتوانست ، با خانواده اش،خوش باشد،سفر برود ، فیلم ببیند،داشت در عتیقه فروشیها،
#مواد جمع میکرد،

که نوعی جاودانگی رابرای ما به ارمغان بگذارد! و من هم همین کار را ، با دخترم کرده بودم.

#مواد جمع کرده بودم !

از همه نوع! پارچه ، سنگ ، پلاستیک....


چیزهایی که دخترم بیزار بود.
میگفتم :بعداز مرگم مال توست،



اما او ، فرار میکرد و حتی هدیه های مرا نمیگرفت !


داد زدم: نیایش ، مگه پلیمر، به این راحتی میمیره؟! مواد که نمیمیرن ، مامیمیریم !

اونا ازچیزی به چیز دیگه ، تبدیل میشن ولی جوهره شون هست!

خندید وگفت :عمر بعضیاشون ، سه ساله.بعضیهام پنج سال یا...

معلومه که موادم میمیرن!

گفتم:نگو!....



من پارچه هایی رو از نوزادیت برات جمع کردم! و خیلی جیزای دیگه که دوست داشتم ....

کلی لباس !

گفت : یعنی الان بیست ساله شونه؟ پس مردن ! فاتحه !



ای وای!...



همه ی عمر ، درد من ، این بود که به جای جمع کردن خاطرات ، پلیمرهایی جمع کنم که فناپذیرند و میمیرند!


و اکنون ما ، بین جمعی مرده ، زندگی میکنیم؟!


زندگی در میان اموات؟


این بود چیزی که میخواستم برای دخترم ، یادگار بگذارم ؟!

اینگونه فرصت محدود عمرم را،برایش هدردادم؟ اجناس من ، جواهر و عتیقه نبودند!

پس عمرشان کوتاه بود،

و حتما، در گنجه های صد بار قول شده ، مرده و پوسیده بودند!

آنقدر از آن خانه ترسیدم که میخواستم همان لحظه ، فرار کنم !


دخترم گفت: بگذار درسم رابخوانم !
اینا چیه میگی؟!

گفتم:من به مرگ مواد ، فکر نکرده بودم!

بگو، عمرشونو ، چطوری طولانیتر کنم؟

گفت: ممکنه از تو ، بیشتر عمر کنن ، ولی به هر حال ، میمیرن.

حفره ها،شکست،ترک خوردن و آغاز ویرانی...


نه!

من خاطراتی برای آن دنیا میخواستم ، نه تاریکی گور و موادی درحال فساد ، برای دخترم که جایش را تنگ کرده بودند!

یاد سفر اخیرم به
#اهواز افتادم....



از تمام لحظه ها، شبی که #مریم و #منصوره ی عزیز ، مرا به رستورانی در کنار کارون ، دعوت کردند ، خاطره ای درخشان ، ستاره وار ، در ذهنم ، سوسو میزد ،

و صبحی که با
#لاله ی عزیز ، در خیابان امام گذراندم .... و

#نجمه ی عزیز که علاوه بر محبت و گرما ، قلمهای پدر مرحوم ، بزرگوار و عزیزش را به من هدیه کرد !....



گنجی ارزشمند و پر از عشق ...

و خیلی ها که نمیتوانم همه را نام ببرم...


مثل دستبندهای پر از روح
#خانم_بتی_عزیز، که با عشق و روح خودش ، هنرمندانه ، ساخته شده بودند.


و با شکستن آینه ی کمد ما ، ناگهان ناپدید شدند !

اما عشق نهان در آنها ، و وقتی که برای من گذاشته بود ، هنوز در جان من ، شیرین است ، هر چند خود دستبندها ، دیگر نبودند !



با آینه رفتند...

آینه ای که از بس به آن جنس آویزان کرده بودم ، شکست ! ...



دیگر جنگ من ، برای فتح پلیمر ، تمام شد!

شاید آدمها ، فقط یکبار ، هم را ببینند ،
اما یک عمر خاطره و شادی ، جمع میکنند،که هیچ مرگ و فسادی درآن راه ندارد! هیچ نوع مرگی ! هیچ
جانوری ، هیچ گونه نابودی ! و این یعنی:

#جاودانگی !



از پیج اینستاگرام
#چیستا_یثربی

#چیستایثربی

#کانال_رسمی

@chista_yasrebi
❤️❤️❤️❤️❤️❤️



فریاد خاموش زنان خفته بخاطر عشق




#شهلا_جاهد که از او در گزارشات گوناگون با عناوینی چون همسر دوم، همسر موقت، معشوقه‌ی ناصر محمدخانی، و هووی پنهانی لاله یاد می‌شود، به قتل #لاله‌_سحرخیزان همسر اول، همسر اصلی و مادر فرزندان ناصر محمدخانی متهم است.

 او در سال 1381 به جرم قتل به سه سال زندان و اعدام محکوم شد. 9 سال در زندان بسر برد، پرونده‌اش توسط 31 قاضی دست به دست گشت.


7 تن ازاین قضات معتقد بودند قتل کار او نیست. حکم قصاص او یک بار صادر و سپس #نقض شد.


ماجرا آن قدر کش پیدا کرد که شهلا جاهد با ارسال نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه از او خواست که تکلیف پرونده‌اش را روشن کنند. آنطور که می‌گویند، نوشتن این نامه سبب بررسی مجدد پرونده‌ی او و تائید حکم قتل توسط لاریجانی رئیس قوه‌قضائیه شده است. حکم اعدام به اداره‌ی اجرای احکام فرستاده شده و روز دهم آذر حکم اعدام اجرا خواهد گشت.

شهلا جاهد در دادگاه علنی فریاد می‌زد که او را به زور کتک و شکنجه به اعتراف وادار کرده‌اند، و او به خاطر ناصرمحمدخانی قتل را برعهده گرفته است. در مستند "کارت قرمز" دادرس جدید پرونده که نمی‌خواهد نام و چهره‌اش مشخص شود، می‌گوید اقرار شهلا به قتل فاقد شرایط قانونی است.



او به استناد گزارش پزشکی قانونی می‌گوید لاله سحرخیزان، مقتول، پیش از قتل #آمیزش_جنسی داشته است و در واژن او آب منی بوده است و این درحالی است که در زمان وقوع قتل، ناصر محمدخانی به همراه تیم ملی فوتبال در آلمان بسر می‌برده است




این قاضی همچنین می‌گوید بنا بر مجموعه‌ی شواهد، قتل نمی‌تواند کار یک زن بوده باشد. به این‌ها باید 14 صفحه ایرادات پرونده را که سبب شد یکبار حکم قصاص شهلا جاهد از سوی دادستانی کل نقض شود، و 60 مورد ابهام که وکیل شهلا جاهد در مصاحبه‌ها مکررا به آن‌ها اشاره می‌کند را افزود.




کش و قوس‌های این پرونده پر از اسرار مگوست. سوال‌های بسیاری بی‌جواب ماند.


این شعر به طور اختصاصی به این دو بانوی خاموش ، تقدیم میشود.

روحشان در آرامش

#چیستایثربی

@chista_yasrebi
شعر جدیدی از
#چیستایثربی





من زن هستم
با همه ی غصه هایم

غصه هایی که فقط ، مال من است
از مادر بزرگم به من رسیده است ،

من زن هستم ، با همه ی عشقهایم
عشقهایی که فقط ، مال من است
از مادرم به من رسیده است ،


من زن هستم
با حق فریاد زدن
حقی که فقط برای توست ! ...

از تمام زنان خاموش مرده ، به تو رسیده است.

#چیستا
#چیستا_یثربی
#شعر_نو
#شعر_زنان
#زنان
#زنان_ایرانی

این شعر را به طور
#خاص به دو نفر تقدیم میکنم:

#شهلا_جاهد و
#لاله_سحرخیزان

همسر صیغه ای و همسر عقدی
#ناصر_محمد_خانی
#فوتبالیست ، که هردو دیگر ، در این دنیا نیستند ،
روحشان قرین آرامش ابدی



لاله سحرخیزان در خانه اش کشته شد ،
و شهلا جاهد ، پس از تحمل نه سال حبس ، سال ۸۹ ،پس از بارها نقض حکم اعدام و اثبات بیگناهی اش ، به دار آویخته شد و بخش عظیمی از حقیقت ، برای همیشه ، ناگفته ماند!




و "#حقیقت شاید ، آن دو دست جوان بود که زیر بارش یکریز برف ، مدفون شد. "فروغ "


کانال
#چیستایثربی

@chista_yasrebi
میرزاده عشقی ، کمال شهرزاد ، پروین اعتصامی ، ملک الشعرای بهار و بقیه ی روشنفکران بعد از مشروطه،
#لاله_زار تهران ، پاتوقشان بود. . اولین هسته ی فکری روشنفکری و آزاد اندیشی در کوچه پس کوچه ها و تاترهای لاله زار پدید آمد. پس عمدا باید از بین میرفت. دراین عکسها ، دلم پر از اندوه است! من لاله زار پررونق را دوست دارم ، نه پاساژهای الکتریکی را!
من تاتر ،ادبیات ،تفکرات جدید وجمع روشنفکر لاله زار قدیم را دوست دارم،نه کوچه های کثیف بی هویت را .


هر کدام از یاران ،به نوعی پر کشیدند.



من جهان را ، بی فرهنگ و ادب نمیخواهم....


پاساژهای الکتریکی ،هر جا میتوانستند باشند ،اما لاله زار ،فقط یکجا بود! خانه ی روشنفکران ایران !...

که دیگر نیست!
مثل
#تاترشهر که دیگر فقط پوسته ی ظاهری آن باقی مانده است و رسما دیگر نیست.

#ترانه
#تیتراژ_فیلم_حکم
#مسعود_کیمیایی
ترانه
#یغما_گلرویی
خواننده
#رضا_یزدانی

با تشکر از خواهران مظفریان عزیز
#کلیپ
#لاله_زار

#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#نویسنده
#کارگردان
#فیلمنامه_نویس

#chista_yasrebi
#poet
#playwright
.

برگرفته از
#اینستاگرام_رسمی_چیستا_یثربی


#چیستایثربی
کانال_رسمی
@chista_yasrebi
من
لاله زار قدیم
مهد تمدن ایران
لاله زار جدید
پاساژهای الکتریکی

#ورژن_دوم_ویدیو


ترانه
#لاله_زار
فیلم
#حکم
#مسعود_کیمیایی

شاعر :
#یغما_گلرویی


خواننده :
#رضا_یزدانی

#چیستایثربی
کانال رسمی


#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
#لاله زار
آن سالهای اوج لاله زار


#چیستایثربی
کانال رسمی

@chista_yasrebi