خانم دکتر چیستا یثربی عزیز ...حرکت های ریشه ای و اصیل توی این دنیای مجازی جدید به سختی پیدا میشه ..ولی شما به صورت عملی و با اندیشه و قلم تون اون هم در ارتباط محترمانه و مستقیم با مخاطبین و خواننده ها ،ثابت کردین حرکت شما بسیار با اصالت ،عمیق و ریشه ای ست ..که بخش زیادی هم هم در دنیای حقیقی با فیلم نامه ها ، کتاب ها و تئاتر های مطرح تون کاملا اثبات شده و از چشم اهالی فرهنگ و اندیشه و قلم اصلا دور نیست و
واز اون طرف نوع تخریب هایی که داره علیه شما صورت میگیره کاملا نشون میده که چه نوع ریشه ای داره و از چه بغض های و... عجیبی ریشه میگیره ..
با کدوم یک از اصول انسانی و حتی انتقادی ،به خودشون اجازه میدن نویسنده ای قوی رو این طور مورد هجمه قرار بدن ؟؟. و این چطور ادعای روشن گری ست که فقط باعث به درد اومدن قلب و فشرده شدن روح انسان های فرهنگ دوست و دوستاران قلم و اندیشه میشه ؟؟؟؟ که حتی آدم رو به این فکر میندازه که ظاهرا هدفی غیر از این هم ندارند.
#فالور_شما
@chista_yasrebi
واز اون طرف نوع تخریب هایی که داره علیه شما صورت میگیره کاملا نشون میده که چه نوع ریشه ای داره و از چه بغض های و... عجیبی ریشه میگیره ..
با کدوم یک از اصول انسانی و حتی انتقادی ،به خودشون اجازه میدن نویسنده ای قوی رو این طور مورد هجمه قرار بدن ؟؟. و این چطور ادعای روشن گری ست که فقط باعث به درد اومدن قلب و فشرده شدن روح انسان های فرهنگ دوست و دوستاران قلم و اندیشه میشه ؟؟؟؟ که حتی آدم رو به این فکر میندازه که ظاهرا هدفی غیر از این هم ندارند.
#فالور_شما
@chista_yasrebi
سلام .
ظهرتون بخیر خانم دکتر .
ممنون بابت شروع داستان جدیدتون.و ممنون بابت دو داستان قبلی مجازی .
یه پیشنهاد کوچولو براتون داشتم . میشه کامنت ها رو نخونید . نمیخواهیم دوباره عصبانی بشید . صفحه رو پرایوت کنید . دلتان برنجد . حالتان بد شود.
ما مردم عجول و فراموش کاری هستیم . کافیه دو روز دیر تر داستان به روی صفحه بیاید . همه ی قربان صدقه رفتن ها تبدیل به اعتراض و بی ادبی میشه . همه ی عاشقی و لحظه های خوب با داستان از یادشون میره و به خاطر توقع بالاشون غر میزنند و بدبیراه میگند.
و شما هم ناراحت میشید . پس بیخیال کامنت ها و نظرات شوید و با عشق و بدون دل مشغولی برایمان داستان رو روایت کنید .
شما شهرزاد قصه گوی مجازی شده اید .
طرفدار شما .شادی 😘
#فالور_شما
@chista_yasrebi
ظهرتون بخیر خانم دکتر .
ممنون بابت شروع داستان جدیدتون.و ممنون بابت دو داستان قبلی مجازی .
یه پیشنهاد کوچولو براتون داشتم . میشه کامنت ها رو نخونید . نمیخواهیم دوباره عصبانی بشید . صفحه رو پرایوت کنید . دلتان برنجد . حالتان بد شود.
ما مردم عجول و فراموش کاری هستیم . کافیه دو روز دیر تر داستان به روی صفحه بیاید . همه ی قربان صدقه رفتن ها تبدیل به اعتراض و بی ادبی میشه . همه ی عاشقی و لحظه های خوب با داستان از یادشون میره و به خاطر توقع بالاشون غر میزنند و بدبیراه میگند.
و شما هم ناراحت میشید . پس بیخیال کامنت ها و نظرات شوید و با عشق و بدون دل مشغولی برایمان داستان رو روایت کنید .
شما شهرزاد قصه گوی مجازی شده اید .
طرفدار شما .شادی 😘
#فالور_شما
@chista_yasrebi
.
از پیج #فالورهای عزیزم
سمیه ی مهربانم
#عاشقانه68
.._و بالاخره پایان#نسخه_مجازی_او_یک_زن
و اشکهای های بی وقفه ی من اول برای مرگ سهراب عزیز و انسان و مهربان که به شدت قلبم از رفتنش مچاله شد، دوم برای تنهایی های شبنم و و آخرین خواهشش از سردار و سوم فریادهای ملتمسانه سردار برای ماندن یار دیرینه اش ....و اما چیزی که در نهاییت التیام بخش همه ی این اتفاقات تلخ بود و مرا بیش از اندازه خوشحال کرد خوشبختی نلی در کنار شهرام و دخترش بود ....سپاس و خدا قوت بانوی پرفروغ
قلمتان مانا و وجود پر مهرتان سلامت#شهرزاده_ی_قصه_گو_ی_بی_ادعا
دل گرفتگی ؛ از دلبستگی میآید...
کاری هم نمیتوان کرد...
میتوان دل داشت و دلبسته نشد؟_
هرگززززز
#نویسنده
#کارگردان
#روانشناس
#شاعر_معاصر
#چیستایثربی
#او_یک_زن
#نسخه#مجازی_او_یک_زن
#سمیه
#فالور_قدیمی_عزیز
#پیج_عاشقانه68
از پیج #فالورهای عزیزم
سمیه ی مهربانم
#عاشقانه68
.._و بالاخره پایان#نسخه_مجازی_او_یک_زن
و اشکهای های بی وقفه ی من اول برای مرگ سهراب عزیز و انسان و مهربان که به شدت قلبم از رفتنش مچاله شد، دوم برای تنهایی های شبنم و و آخرین خواهشش از سردار و سوم فریادهای ملتمسانه سردار برای ماندن یار دیرینه اش ....و اما چیزی که در نهاییت التیام بخش همه ی این اتفاقات تلخ بود و مرا بیش از اندازه خوشحال کرد خوشبختی نلی در کنار شهرام و دخترش بود ....سپاس و خدا قوت بانوی پرفروغ
قلمتان مانا و وجود پر مهرتان سلامت#شهرزاده_ی_قصه_گو_ی_بی_ادعا
دل گرفتگی ؛ از دلبستگی میآید...
کاری هم نمیتوان کرد...
میتوان دل داشت و دلبسته نشد؟_
هرگززززز
#نویسنده
#کارگردان
#روانشناس
#شاعر_معاصر
#چیستایثربی
#او_یک_زن
#نسخه#مجازی_او_یک_زن
#سمیه
#فالور_قدیمی_عزیز
#پیج_عاشقانه68
@Chista_Yasrebi
#درد و صندوق
#قرض_الحسنه_در_پیج_اینستاگرام_من
داشتم صفحه ی یکی از بازیگران این روزها ؛ کم کار سینما را ؛ تصادفی میدیدم ؛ که در سرچ اینستا ؛ ناگهانی پیدا
شد ؛ لباسش شبیه لباسهای ما نبود! شبیه لباس شب جشن #سیندرلا بود...یا لباس #اسکارلت_اوهارا ! تا اینجایش مهم نیست ؛
آمدم از پست بگذرم ؛ که متوجه دعوای شدید طرفداران و مخالفان ؛ در زیر پست شدم! تعجب کردم! .مگر پوشیدن لباس سیندرلایی ؛ آن همه کامنت ؛ لازم داشت؟
و دیدم زیر دعوا برسر این است که اول این لباس را #ترانه پوشیده یا این خانم ؛ که بازیگر کم کاری است این روزها !!!....
همه به هم ناسزا میگفتند ...اما در این میان ؛ چیزی ؛ توجهم را جلب کرد! حدود ده کامنت ؛ یاهشت کامنت یکبار ، کامنتی از سوی دختر و یا شاید خانمی جوان ؛ تکرار میشد!
مینوشت : دارم دو ماهه از درد دندون میمیرم....پول ندارم برم دندونپرشکی !
واقعا چه میتوان گفت؟! دلم به درد آمد ؛ نه برای لباسی که احتمالا چند میلیون بود و دعوا بر سر این بود که چه کسی ؛ اول آن را پوشیده است؟ و حق با ترانه بود یا آن بازیگر پولدار
دیگر؟
دلم برای کامتتهای این خانم جوان سوخت...که اصلا کسی به او توجه نمیکرد!.... انگار اصلا
#وجود_نداشت !
حتی یک نفر هم جوابش را نداده بود! در صفحه ی خودم ؛
#هرگز این اتفاق نمیافتد.دوستان به هم؛ جواب میدهند...
یادم است ؛ نیمه شبی ؛ از شبهای نوشتن داستان ؛ خانمی در پیج من ؛ سراسیمه از بقیه کمک میخواست! چون خانم دیگری در روستا زایمان داشت و دکتر بهداری نبود!
و دوستان او را همه گونه راهنمایی کردند !
کاش درهر شهری یک
#خیریه_ی_پزشکی وجود داشته باشد ؛ به عنوان زکات دانش پزشکان... که افراد بی بضاعت ؛ از درد به خود نپیچند و نمیرند ! کافیست هر پزشک عزیز داوطلب ؛ فقط هفته ای ؛ دو یا سه ساعت خود را ؛ به آن درمانگاه خیریه ؛ اختصاص دهد...همانطور که من روانشناس باید چنین کنم !....میدانید چه اجر عظیمی دارد ؛ رفع دردهای دیگران؟
دعوا سر لباس سبز پف دار ترانه و آن خانم بازیگر دیگر ؛ همچنان ادامه داشت که دیدم خانم جوان خسته شد و دیگر کامنتی ننوشت! ...
شاید از درد دندان ؛ شاید از دیده و #شنیده_نشدن ! شاید از شکستن
#عزت_نفس و شاید برای اینکه میدانست فایده ای ندارد !
کسی کمکی نخواهد کرد ؛ حتی در حد یک کلام یا همدردی ساده !...کسی نخواهد خواند؛ کسی نخواهد پرسید !
جریان لباس گران دو بازیگر ؛ برایشان مهمتر است !....کسی او را از درد ؛ رهایی نخواهد بخشید! کسی نخواهد آمد!...کسی که مثل هیچکس نیست ؛ کجاست؟! و آن دختر جوان ؛ امشب هم با درد کشنده ی دندان ؛ تا صبح بیدار است؛ و من چون اطرافیان عزیزم ؛ تحت پوشش #بیمه_نیستند ؛ خوب میدانم چه میکشد ! و تازه بسیاری از دندانپزشکان ؛ بیمه را قبول نمیکنند !....و من از خودم ؛ به عنوان یک انسان شرم دارم !
کاش #صندوق_قرض_الحسنه_ای ؛ زیر نظر چند بانو و آقای نیکو کار محترم #فالور ؛ در این پیج راه میانداختیم ؛ تا گاهی به داد هم برسیم! البته با شناسایی و تحقیق اولیه که مطمین باشیم سوء استفاده ای در کار نیست!...میخندید؟! اما جدی میگویم! درد دندان ؛ اصلا شوخی ندارد!...
#چیستایثربی
#درد
#پیشنهادی_برای_پیج_اینستاگرام
عکس این پست در پیج
#اینستاگرام_چیستایثربی
من و دوست بازیگرم ؛ مهناز غمخوار....
#پشت_صحنه
@Chista_Yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
#درد و صندوق
#قرض_الحسنه_در_پیج_اینستاگرام_من
داشتم صفحه ی یکی از بازیگران این روزها ؛ کم کار سینما را ؛ تصادفی میدیدم ؛ که در سرچ اینستا ؛ ناگهانی پیدا
شد ؛ لباسش شبیه لباسهای ما نبود! شبیه لباس شب جشن #سیندرلا بود...یا لباس #اسکارلت_اوهارا ! تا اینجایش مهم نیست ؛
آمدم از پست بگذرم ؛ که متوجه دعوای شدید طرفداران و مخالفان ؛ در زیر پست شدم! تعجب کردم! .مگر پوشیدن لباس سیندرلایی ؛ آن همه کامنت ؛ لازم داشت؟
و دیدم زیر دعوا برسر این است که اول این لباس را #ترانه پوشیده یا این خانم ؛ که بازیگر کم کاری است این روزها !!!....
همه به هم ناسزا میگفتند ...اما در این میان ؛ چیزی ؛ توجهم را جلب کرد! حدود ده کامنت ؛ یاهشت کامنت یکبار ، کامنتی از سوی دختر و یا شاید خانمی جوان ؛ تکرار میشد!
مینوشت : دارم دو ماهه از درد دندون میمیرم....پول ندارم برم دندونپرشکی !
واقعا چه میتوان گفت؟! دلم به درد آمد ؛ نه برای لباسی که احتمالا چند میلیون بود و دعوا بر سر این بود که چه کسی ؛ اول آن را پوشیده است؟ و حق با ترانه بود یا آن بازیگر پولدار
دیگر؟
دلم برای کامتتهای این خانم جوان سوخت...که اصلا کسی به او توجه نمیکرد!.... انگار اصلا
#وجود_نداشت !
حتی یک نفر هم جوابش را نداده بود! در صفحه ی خودم ؛
#هرگز این اتفاق نمیافتد.دوستان به هم؛ جواب میدهند...
یادم است ؛ نیمه شبی ؛ از شبهای نوشتن داستان ؛ خانمی در پیج من ؛ سراسیمه از بقیه کمک میخواست! چون خانم دیگری در روستا زایمان داشت و دکتر بهداری نبود!
و دوستان او را همه گونه راهنمایی کردند !
کاش درهر شهری یک
#خیریه_ی_پزشکی وجود داشته باشد ؛ به عنوان زکات دانش پزشکان... که افراد بی بضاعت ؛ از درد به خود نپیچند و نمیرند ! کافیست هر پزشک عزیز داوطلب ؛ فقط هفته ای ؛ دو یا سه ساعت خود را ؛ به آن درمانگاه خیریه ؛ اختصاص دهد...همانطور که من روانشناس باید چنین کنم !....میدانید چه اجر عظیمی دارد ؛ رفع دردهای دیگران؟
دعوا سر لباس سبز پف دار ترانه و آن خانم بازیگر دیگر ؛ همچنان ادامه داشت که دیدم خانم جوان خسته شد و دیگر کامنتی ننوشت! ...
شاید از درد دندان ؛ شاید از دیده و #شنیده_نشدن ! شاید از شکستن
#عزت_نفس و شاید برای اینکه میدانست فایده ای ندارد !
کسی کمکی نخواهد کرد ؛ حتی در حد یک کلام یا همدردی ساده !...کسی نخواهد خواند؛ کسی نخواهد پرسید !
جریان لباس گران دو بازیگر ؛ برایشان مهمتر است !....کسی او را از درد ؛ رهایی نخواهد بخشید! کسی نخواهد آمد!...کسی که مثل هیچکس نیست ؛ کجاست؟! و آن دختر جوان ؛ امشب هم با درد کشنده ی دندان ؛ تا صبح بیدار است؛ و من چون اطرافیان عزیزم ؛ تحت پوشش #بیمه_نیستند ؛ خوب میدانم چه میکشد ! و تازه بسیاری از دندانپزشکان ؛ بیمه را قبول نمیکنند !....و من از خودم ؛ به عنوان یک انسان شرم دارم !
کاش #صندوق_قرض_الحسنه_ای ؛ زیر نظر چند بانو و آقای نیکو کار محترم #فالور ؛ در این پیج راه میانداختیم ؛ تا گاهی به داد هم برسیم! البته با شناسایی و تحقیق اولیه که مطمین باشیم سوء استفاده ای در کار نیست!...میخندید؟! اما جدی میگویم! درد دندان ؛ اصلا شوخی ندارد!...
#چیستایثربی
#درد
#پیشنهادی_برای_پیج_اینستاگرام
عکس این پست در پیج
#اینستاگرام_چیستایثربی
من و دوست بازیگرم ؛ مهناز غمخوار....
#پشت_صحنه
@Chista_Yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
سلام خانم یثربی گرامی؛ شاید به نظر مسخره بیاد ولی میخواستم ازتون خواهش کنم این پست رو بردارین. من به قدری از فیلم حلقه میترسم که الان جرات نمیکنم بیام توی اینستاگرام😅 الان با ترس و لرز اومدم و چشم بسته از روی این پست شما عبور کردم تا براتون پیغام بزارم. بازم معذرت میخوام.
#بیتا
#فالور_اینستاگرام
#بیتا
#فالور_اینستاگرام
نه هنرمندی که راه نجات خودش را در مرگ ببینه نمی تونه هنرمندی راهگشا وراهبر وهادی باشع معلومه که دولت اجازه اجرا نمی ده ، مگه سرش درد میکنه برا خودش دردسر درست کنه کدوم حکومتی به مخالفش اجازه فعالیت داده که اینها دومیش باشند،،این سخن نشان دهنده استیصال وناامیدی وبدبختی یک ادم است ، نه روشنفکری،نه خیربرای من قابل قبول نیست،،من بودم این پست را نمی گذاشتم هرگز،ببخشید بانو
#پروین_اسماعیلی
#فالور_اینستاگرام
#پروین_اسماعیلی
#فالور_اینستاگرام
خانم دکتر .... امشب سخت درگیر مسایل روزمره ی اعصاب خردکن ، حاشیه ها و مشکلات مرداب مانند شده بودم. نبش قبر گذشته .... و پست شما درباره عشقی منو کشید بیرون. ممنونم ازتون. کاش دوستانی که بحثهای حاشیه ای مطرح می کنن و وقت شما و ما رو می گیرن تشریف ببرن تو صفحات مدلها ،بازیگرها، دختر ترامپ و ..... و اجازه بدن ما بیشتر از مطالبی که شما زحمت می کشیدین و با اینهمه مشغله تون برای ما آماده می کنین ، استفاده کنیم. به خدا وقت همه ارزش داره. وقتی آدم بعد یه روز پر مشغله میاد تو فضای مجازی و اونم تو صفحه ی نویسنده ی مورد علاقه اش دیگه حوصله ی خوندن و روبه رو شدن با این مسایل مبتذلی که بعضی ها مطرح می کنن رو نداره
#لعیا_متین_پارسا
#مترجم
#اینستاگرام
#فالور_اینستاگرام
#و عضو کانال
#لعیا_متین_پارسا
#مترجم
#اینستاگرام
#فالور_اینستاگرام
#و عضو کانال