پست و یادداشت بانو
#پریسا_شمس
#نویسنده
#نمایشنامه_نویس و
#منتقد_ادبی
درباره
#نهضت_پستچی
#امروز
سال قبل در يكي از پستهايم نوشتم كه چيستا يثربي با داستان دنباله دار و عامه پسند پستچي، كاربري اينستاگرام را
تغيير داد. وبعد از آن پست كه در فضاي مجازي اساسي دست به دست شد، خيلي سايتها و روزنامه ها از اين حركت خانم يثربي ستايش كردند. حالا كتاب پستچي در نمايشگاه كتاب امسال ركورد دار تجديد چاپ ميشود و ظرف چند روز به چاپ سوم ميرسد. اين اتفاق در بازار راكد و بيجان چاپ بيشتر به يك معجزه شبيه است. مخاطبين چيستا براي ملاقات با نويسنده راهي نمايشگاهي ميشوند كه در پرت ترين نقطه نقشه قرار دارد، آنها نه فقط پستچي بلكه ساير آثار يثربي را ميخرند و ترديد نكنيد كه در كنارش كتابهاي ديگر هم به كيسه خريدشان روانه ميشود و اين يعني رونق گرفتن بازار . چيستا يثربي نبض مخاطب را در دست دارد. او با هوش و درايتي مثال زدني بخشي از جامعه خاموش مخاطبين كتاب را بيدار كرده كه دلشان قصه ميخواهد اما از داستان هاي ساختارگرا و روشنفكرمآب روگردانند. به اعتقاد من يثربي موج جديدي از كتاب خوان ها را برانگيخته كه اين حركت بسيار ارزشمند است. حالا مردمي دست به كتاب برده اند كه با هر ميزان از تحصيلات، در هر طيف سني و از هر قشر طبقاتي عطش خواندن دارند ، اميدوارم چيستا يثربي هرگز از راهي كه در پيش گرفته خسته نشود و اميدوارترم كه باقي نويسندگان هم از برچسب عام پسند نوشتن نترسند و براي توده مردم توليد اثر كنند چراكه گام اول فرهنگسازي نفوذ به اذهان مردم است، كتاب هاي كم تيراژ كه كنج انبارهاي كتابفروشي ها خاك مي خورند، هرچند كه ارزشمند و حاوي انديشه اي سترگ باشند اما در نهايت رسالت ناكامي را بين صفحات خود تا ابد مي كشانند.
#چيستا#يثربي#پستچي
پ.ن: تصوير چيستا يثربي در حال امضاي كتابش در نمايشگاه
#ازپیج
#پریسا_شمس
#نویسنده و
#منتقد_ادبی
#امروز
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
.
#پریسا_شمس
#نویسنده
#نمایشنامه_نویس و
#منتقد_ادبی
درباره
#نهضت_پستچی
#امروز
سال قبل در يكي از پستهايم نوشتم كه چيستا يثربي با داستان دنباله دار و عامه پسند پستچي، كاربري اينستاگرام را
تغيير داد. وبعد از آن پست كه در فضاي مجازي اساسي دست به دست شد، خيلي سايتها و روزنامه ها از اين حركت خانم يثربي ستايش كردند. حالا كتاب پستچي در نمايشگاه كتاب امسال ركورد دار تجديد چاپ ميشود و ظرف چند روز به چاپ سوم ميرسد. اين اتفاق در بازار راكد و بيجان چاپ بيشتر به يك معجزه شبيه است. مخاطبين چيستا براي ملاقات با نويسنده راهي نمايشگاهي ميشوند كه در پرت ترين نقطه نقشه قرار دارد، آنها نه فقط پستچي بلكه ساير آثار يثربي را ميخرند و ترديد نكنيد كه در كنارش كتابهاي ديگر هم به كيسه خريدشان روانه ميشود و اين يعني رونق گرفتن بازار . چيستا يثربي نبض مخاطب را در دست دارد. او با هوش و درايتي مثال زدني بخشي از جامعه خاموش مخاطبين كتاب را بيدار كرده كه دلشان قصه ميخواهد اما از داستان هاي ساختارگرا و روشنفكرمآب روگردانند. به اعتقاد من يثربي موج جديدي از كتاب خوان ها را برانگيخته كه اين حركت بسيار ارزشمند است. حالا مردمي دست به كتاب برده اند كه با هر ميزان از تحصيلات، در هر طيف سني و از هر قشر طبقاتي عطش خواندن دارند ، اميدوارم چيستا يثربي هرگز از راهي كه در پيش گرفته خسته نشود و اميدوارترم كه باقي نويسندگان هم از برچسب عام پسند نوشتن نترسند و براي توده مردم توليد اثر كنند چراكه گام اول فرهنگسازي نفوذ به اذهان مردم است، كتاب هاي كم تيراژ كه كنج انبارهاي كتابفروشي ها خاك مي خورند، هرچند كه ارزشمند و حاوي انديشه اي سترگ باشند اما در نهايت رسالت ناكامي را بين صفحات خود تا ابد مي كشانند.
#چيستا#يثربي#پستچي
پ.ن: تصوير چيستا يثربي در حال امضاي كتابش در نمايشگاه
#ازپیج
#پریسا_شمس
#نویسنده و
#منتقد_ادبی
#امروز
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
.
خوانش شعری از #چیستایثربی
#تعهد و #شعر
#شاعر_معاصر و #منتقد_ادبی
#حمیدرضا_شکارسری
چاپ شده در #روزنامه_همدلی
به تاریخ #شنبه_بیست_و_سه_فروردین_نودونه
#نقد_شعر : "جیرجیر ســاعتهای هفت صبح، درست وقتی میخواهم
عاشقت باشم، یک نفر را برای اعدام میبرند ...
.
تعهد،در وجود هر انسانی،اجتناب ناپذیر است.تعهد به اصول
اجتماعی و سیاســی، تعهد به دین و مذهب، تعهد به آدمهای
دور و نزدیــک، تعهد به هیچ! که خود تعهد،به گریز از تعهدات
گفته شــده است!و ...
.
. اما یک هنرمند و شاعر عالوه بر تعهدات عمومی، تعهد به اصول هنری را هم در خود احساس میکند.
سنگینی کفه هر کدام از این تعهدات در متن، اثر را به سمت
ژانر یا گونهای خاص از هنر ســوق میدهد.
.
در دو ســوی این طیف، شــعار محض و فرم محض قرار گرفتهاند.
هنرمندترین انسان،اوست که بتواند تعادلی بین تعهدات عمومی خود از یک
طــرف و تعهدات هنری خود از طرف دیگر ایجاد کند تا اثر در
گرانیگاه فرم و محتوا قرار گیرد.
#چیســتا_یثربی ، در شــعر خود از یک ســو به تبلور حس
نوعدوســتی خود اندیشیده اســت و از سوی دیگر به فرم و
بیان هنری متن هم بی اعتنا نمانده اســت.
.
.#روایت #شــاعرانه او برای این کار، همزمانی #مراســم_اعدام یک انسان با حس و حال #عاشقی راوی شعر اســت که گویای تباین و تضادی
آشکار است.
.
این همزمانی، موقعیتی #پارادوکسیکال را فراهم میآورد تا خواننده به اندیشه فرو رود
و با پایان شعر در این
موقعیت باقی بماند.
.
ریزه کاریهــای یثربی در این شــعر به اجــرای هرچه بهتر
مضمون شــاعرانهاش کمک کرده اســت. او از آوای جیرجیر
ســاعت به جای دنگ دنگ ، یــا زینگ زینگ
یا حتی تیک تاک ســاعت ، اســتفاده میکند ، تــا صدای جیرجیر طنــاب #اعدام را تداعی کنــد.
گویا صدای "بیدارباش ســاعت" مانند طنــاب دار ،او را عذاب میدهد و مانع عاشــقی او میشــود. .
او همچنین به جای جیرجیر ســاعت از
جیرجیر " ســاعتها"ذکر میکند تا تداوم عشــق و اعدامها و
ادامه ناگزیر همزمانی آنها را یادآوری کند.
چیســتا یثربی، اجرایی عینیگرا، جزءنگر و مدرن از عبارت
معروف :
"بنی آدم اعضای یک پیکرند" ...
ســروده سعدی ارائه
کرده است.
انگار او میخواهد به ما بگوید که ماهیت تعهدات و
احساسات انسانی در طول تاریخ عوض نمیشود،
اما شکل بروز
و ظهور آنها مدام تغییــر میکند و به همین دلیل هنرمند و شاعر نیز باید با بیانی تازه به طرح آنها بپردازد.
.
#حمید_رضا_شکارسری
#روزنامه
#همدلی
از #کتاب " نگاهت همیشه دوشنبه است"
چیستایثربی
کوله پشتی، 1395؛صفحه 22
#نقد_ادبیات_ایران
#نشر
#تعهد و #شعر
#شاعر_معاصر و #منتقد_ادبی
#حمیدرضا_شکارسری
چاپ شده در #روزنامه_همدلی
به تاریخ #شنبه_بیست_و_سه_فروردین_نودونه
#نقد_شعر : "جیرجیر ســاعتهای هفت صبح، درست وقتی میخواهم
عاشقت باشم، یک نفر را برای اعدام میبرند ...
.
تعهد،در وجود هر انسانی،اجتناب ناپذیر است.تعهد به اصول
اجتماعی و سیاســی، تعهد به دین و مذهب، تعهد به آدمهای
دور و نزدیــک، تعهد به هیچ! که خود تعهد،به گریز از تعهدات
گفته شــده است!و ...
.
. اما یک هنرمند و شاعر عالوه بر تعهدات عمومی، تعهد به اصول هنری را هم در خود احساس میکند.
سنگینی کفه هر کدام از این تعهدات در متن، اثر را به سمت
ژانر یا گونهای خاص از هنر ســوق میدهد.
.
در دو ســوی این طیف، شــعار محض و فرم محض قرار گرفتهاند.
هنرمندترین انسان،اوست که بتواند تعادلی بین تعهدات عمومی خود از یک
طــرف و تعهدات هنری خود از طرف دیگر ایجاد کند تا اثر در
گرانیگاه فرم و محتوا قرار گیرد.
#چیســتا_یثربی ، در شــعر خود از یک ســو به تبلور حس
نوعدوســتی خود اندیشیده اســت و از سوی دیگر به فرم و
بیان هنری متن هم بی اعتنا نمانده اســت.
.
.#روایت #شــاعرانه او برای این کار، همزمانی #مراســم_اعدام یک انسان با حس و حال #عاشقی راوی شعر اســت که گویای تباین و تضادی
آشکار است.
.
این همزمانی، موقعیتی #پارادوکسیکال را فراهم میآورد تا خواننده به اندیشه فرو رود
و با پایان شعر در این
موقعیت باقی بماند.
.
ریزه کاریهــای یثربی در این شــعر به اجــرای هرچه بهتر
مضمون شــاعرانهاش کمک کرده اســت. او از آوای جیرجیر
ســاعت به جای دنگ دنگ ، یــا زینگ زینگ
یا حتی تیک تاک ســاعت ، اســتفاده میکند ، تــا صدای جیرجیر طنــاب #اعدام را تداعی کنــد.
گویا صدای "بیدارباش ســاعت" مانند طنــاب دار ،او را عذاب میدهد و مانع عاشــقی او میشــود. .
او همچنین به جای جیرجیر ســاعت از
جیرجیر " ســاعتها"ذکر میکند تا تداوم عشــق و اعدامها و
ادامه ناگزیر همزمانی آنها را یادآوری کند.
چیســتا یثربی، اجرایی عینیگرا، جزءنگر و مدرن از عبارت
معروف :
"بنی آدم اعضای یک پیکرند" ...
ســروده سعدی ارائه
کرده است.
انگار او میخواهد به ما بگوید که ماهیت تعهدات و
احساسات انسانی در طول تاریخ عوض نمیشود،
اما شکل بروز
و ظهور آنها مدام تغییــر میکند و به همین دلیل هنرمند و شاعر نیز باید با بیانی تازه به طرح آنها بپردازد.
.
#حمید_رضا_شکارسری
#روزنامه
#همدلی
از #کتاب " نگاهت همیشه دوشنبه است"
چیستایثربی
کوله پشتی، 1395؛صفحه 22
#نقد_ادبیات_ایران
#نشر
#بیتفاوتی در #جامعه
بانو : #سیمین_بهبهانی
بیتفاوتی، نهایت شوربختی و #زوال_ملتهاست. .. .
.وقتی مرگ نزدیک میشود، سلولها کرخت میشوند و حس درد از میان میرود. وقتی جوانان و افراد جامعه میکوشند و میجوشند و همه ی نیروی خود را ایثار میکنند و کسی به کارشان توجه نمیکند (یا سرکوب میشوند) دیگر رغبتی برای ادامه ی فعالیت باقی نمیماند.
یاس بر سر آدم، خاک بیتفاوتی میریزد، به خردی و خفتی، یا لانه و جفتی-هر قدر هم حقیرانه-راضی میشوند. دیگر هرچه در اطرافشان بگذرد، برایشان علیالسویه خواهد بود.
جوانان ما چه دارند که شاعران شان یا نویسندگان شان داشته باشند؟ برای تحصیل باید مدتها پشت کنکور بمانند. اگر هم- صد یک آنها- وارد دانشگاه بشوند، باید شانس بیاورند که دچار سرنوشت «باطبی ها» و «محمدی ها» و دهها تن دیگر- که نمیشناسیمشان- نشوند. بعد هم که یک تکه کاغذ به دستشان میدهند که در حقیقت باید بگذارند در کوزه وآباش را بخورند، چون بعد از فارغالتحصیلی، کاری در خور برایشان پیدا نمیشود. این است که پزشکان، راننده ی تاکسی میشوند. چون نان و آبش بیش تراست. دیگر جوانان هم مثل خاشاک روی آب، مثل تخته پاره روی موج، رها و سرگردان میمانند. مواد مخدر و الکل هم که به آسانی در دسترس است. در میان جوانها اگر شاعر یا نویسندهای پیدا بشود، باید چه بنویسد یا برای کدام #آرمان، قلم و روان خود را بفرساید؟
اگر چنین کسی هم پیدا شود که از سرنوشت همنسلان کشته ی زندانی خود عبرت نگرفته باشد، باید به او جایزه داد! .
این جاست که #نویسندگان و شاعران ما، هر چه بیشتر به سمت فرم کشانده میشوند. چرا که شاید بیدردسرتر باشد.
سیمین#بهبهانی
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#منتقد_ادبی
#موسیقی
#تیامو
#موزیک_ویدئو
#موسیقی_قدیمی
#جوانان
#جامعه
#ادبیات
#بیتفاوتی
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#oldsongs
.
بانو : #سیمین_بهبهانی
بیتفاوتی، نهایت شوربختی و #زوال_ملتهاست. .. .
.وقتی مرگ نزدیک میشود، سلولها کرخت میشوند و حس درد از میان میرود. وقتی جوانان و افراد جامعه میکوشند و میجوشند و همه ی نیروی خود را ایثار میکنند و کسی به کارشان توجه نمیکند (یا سرکوب میشوند) دیگر رغبتی برای ادامه ی فعالیت باقی نمیماند.
یاس بر سر آدم، خاک بیتفاوتی میریزد، به خردی و خفتی، یا لانه و جفتی-هر قدر هم حقیرانه-راضی میشوند. دیگر هرچه در اطرافشان بگذرد، برایشان علیالسویه خواهد بود.
جوانان ما چه دارند که شاعران شان یا نویسندگان شان داشته باشند؟ برای تحصیل باید مدتها پشت کنکور بمانند. اگر هم- صد یک آنها- وارد دانشگاه بشوند، باید شانس بیاورند که دچار سرنوشت «باطبی ها» و «محمدی ها» و دهها تن دیگر- که نمیشناسیمشان- نشوند. بعد هم که یک تکه کاغذ به دستشان میدهند که در حقیقت باید بگذارند در کوزه وآباش را بخورند، چون بعد از فارغالتحصیلی، کاری در خور برایشان پیدا نمیشود. این است که پزشکان، راننده ی تاکسی میشوند. چون نان و آبش بیش تراست. دیگر جوانان هم مثل خاشاک روی آب، مثل تخته پاره روی موج، رها و سرگردان میمانند. مواد مخدر و الکل هم که به آسانی در دسترس است. در میان جوانها اگر شاعر یا نویسندهای پیدا بشود، باید چه بنویسد یا برای کدام #آرمان، قلم و روان خود را بفرساید؟
اگر چنین کسی هم پیدا شود که از سرنوشت همنسلان کشته ی زندانی خود عبرت نگرفته باشد، باید به او جایزه داد! .
این جاست که #نویسندگان و شاعران ما، هر چه بیشتر به سمت فرم کشانده میشوند. چرا که شاید بیدردسرتر باشد.
سیمین#بهبهانی
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#منتقد_ادبی
#موسیقی
#تیامو
#موزیک_ویدئو
#موسیقی_قدیمی
#جوانان
#جامعه
#ادبیات
#بیتفاوتی
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#oldsongs
.
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
#بیتفاوتی در #جامعه
بانو : #سیمین_بهبهانی
بیتفاوتی، نهایت شوربختی و #زوال_ملتهاست. .. .
.وقتی مرگ نزدیک میشود، سلولها کرخت میشوند و حس درد از میان میرود. وقتی جوانان و افراد جامعه میکوشند و میجوشند و همه ی نیروی خود را ایثار میکنند و کسی به کارشان توجه نمیکند (یا سرکوب میشوند) دیگر رغبتی برای ادامه ی فعالیت باقی نمیماند.
یاس بر سر آدم، خاک بیتفاوتی میریزد، به خردی و خفتی، یا لانه و جفتی-هر قدر هم حقیرانه-راضی میشوند. دیگر هرچه در اطرافشان بگذرد، برایشان علیالسویه خواهد بود.
جوانان ما چه دارند که شاعران شان یا نویسندگان شان داشته باشند؟ برای تحصیل باید مدتها پشت کنکور بمانند. اگر هم- صد یک آنها- وارد دانشگاه بشوند، باید شانس بیاورند که دچار سرنوشت «باطبی ها» و «محمدی ها» و دهها تن دیگر- که نمیشناسیمشان- نشوند. بعد هم که یک تکه کاغذ به دستشان میدهند که در حقیقت باید بگذارند در کوزه وآباش را بخورند، چون بعد از فارغالتحصیلی، کاری در خور برایشان پیدا نمیشود. این است که پزشکان، راننده ی تاکسی میشوند. چون نان و آبش بیش تراست. دیگر جوانان هم مثل خاشاک روی آب، مثل تخته پاره روی موج، رها و سرگردان میمانند. مواد مخدر و الکل هم که به آسانی در دسترس است. در میان جوانها اگر شاعر یا نویسندهای پیدا بشود، باید چه بنویسد یا برای کدام #آرمان، قلم و روان خود را بفرساید؟
اگر چنین کسی هم پیدا شود که از سرنوشت همنسلان کشته ی زندانی خود عبرت نگرفته باشد، باید به او جایزه داد! .
این جاست که #نویسندگان و شاعران ما، هر چه بیشتر به سمت فرم کشانده میشوند. چرا که شاید بیدردسرتر باشد.
سیمین#بهبهانی
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#منتقد_ادبی
#موسیقی
#تیامو
#موزیک_ویدئو
#موسیقی_قدیمی
#جوانان
#جامعه
#ادبیات
#بیتفاوتی
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#oldsongs
.
بانو : #سیمین_بهبهانی
بیتفاوتی، نهایت شوربختی و #زوال_ملتهاست. .. .
.وقتی مرگ نزدیک میشود، سلولها کرخت میشوند و حس درد از میان میرود. وقتی جوانان و افراد جامعه میکوشند و میجوشند و همه ی نیروی خود را ایثار میکنند و کسی به کارشان توجه نمیکند (یا سرکوب میشوند) دیگر رغبتی برای ادامه ی فعالیت باقی نمیماند.
یاس بر سر آدم، خاک بیتفاوتی میریزد، به خردی و خفتی، یا لانه و جفتی-هر قدر هم حقیرانه-راضی میشوند. دیگر هرچه در اطرافشان بگذرد، برایشان علیالسویه خواهد بود.
جوانان ما چه دارند که شاعران شان یا نویسندگان شان داشته باشند؟ برای تحصیل باید مدتها پشت کنکور بمانند. اگر هم- صد یک آنها- وارد دانشگاه بشوند، باید شانس بیاورند که دچار سرنوشت «باطبی ها» و «محمدی ها» و دهها تن دیگر- که نمیشناسیمشان- نشوند. بعد هم که یک تکه کاغذ به دستشان میدهند که در حقیقت باید بگذارند در کوزه وآباش را بخورند، چون بعد از فارغالتحصیلی، کاری در خور برایشان پیدا نمیشود. این است که پزشکان، راننده ی تاکسی میشوند. چون نان و آبش بیش تراست. دیگر جوانان هم مثل خاشاک روی آب، مثل تخته پاره روی موج، رها و سرگردان میمانند. مواد مخدر و الکل هم که به آسانی در دسترس است. در میان جوانها اگر شاعر یا نویسندهای پیدا بشود، باید چه بنویسد یا برای کدام #آرمان، قلم و روان خود را بفرساید؟
اگر چنین کسی هم پیدا شود که از سرنوشت همنسلان کشته ی زندانی خود عبرت نگرفته باشد، باید به او جایزه داد! .
این جاست که #نویسندگان و شاعران ما، هر چه بیشتر به سمت فرم کشانده میشوند. چرا که شاید بیدردسرتر باشد.
سیمین#بهبهانی
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#منتقد_ادبی
#موسیقی
#تیامو
#موزیک_ویدئو
#موسیقی_قدیمی
#جوانان
#جامعه
#ادبیات
#بیتفاوتی
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#oldsongs
.
.
سوزان سانتاگ ؛ نویسنده و منتقد ادبی
میگوید :
من فکر نمیکنم جهان پر از داستان باشد؛
بلکه داستان با نویسنده شروع میشود
یک داستان واحد در جهان وجود دارد ؛
هر نویسنده ای صدای خود را در آن قرار میدهد؛
و با زبان ؛ عواطف ؛ خیال و تجارب خود ؛ آن را با روایتی نو مینویسد.
#نویسنده است که میتواند یک داستان را جاودان یا مبتذل کند.
فقط شخص نویسنده
چه مسولیت عظیمی!
#سوزان_سانتاگ
#منتقد_ادبی و سینمایی فقید آمریکایی
#نویسنده
#نظریه_پرداز
#داستان
#قصه
#کتاب
#رمان
#نویسندگان
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
.
.
#chistayasrebi
#chista_yasrebi
@chistayasrebiofficialpage
https://www.instagram.com/reel/C5YWbvKrhhW/?igsh=OWprZjJlMTRtNHMx
سوزان سانتاگ ؛ نویسنده و منتقد ادبی
میگوید :
من فکر نمیکنم جهان پر از داستان باشد؛
بلکه داستان با نویسنده شروع میشود
یک داستان واحد در جهان وجود دارد ؛
هر نویسنده ای صدای خود را در آن قرار میدهد؛
و با زبان ؛ عواطف ؛ خیال و تجارب خود ؛ آن را با روایتی نو مینویسد.
#نویسنده است که میتواند یک داستان را جاودان یا مبتذل کند.
فقط شخص نویسنده
چه مسولیت عظیمی!
#سوزان_سانتاگ
#منتقد_ادبی و سینمایی فقید آمریکایی
#نویسنده
#نظریه_پرداز
#داستان
#قصه
#کتاب
#رمان
#نویسندگان
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
.
.
#chistayasrebi
#chista_yasrebi
@chistayasrebiofficialpage
https://www.instagram.com/reel/C5YWbvKrhhW/?igsh=OWprZjJlMTRtNHMx