#نامه_هایی به دخترم
چند شب پیش ؛ در حال نوشتن بودم که یک اس ام اس دریافت کردم....یک نفر؛ بدون سلام نوشته بود :
قولتان چه شد؟
نوشتم کدام قول ؟
گفت :که مرا بازیگر سینما کنید!
تعجب کردم! من معمولا ؛ درباره ی تاتر هم به کسی قولی نمیدهم ؛ چون شرایط حرفه ای دست من نیست و معمولا با گروه خودم کار میکنم...چه برسد به سینما! ...که فقط گاهی در آن فیلمنامه مینویسم....و پیشنهاد فیلمنامه نویس را معمولا تهیه کننده گوش نمیدهد!.
..مگر چهره ی معروفی را پیشنهاد دهد.. آن هم هزار شرط و شروط دارد.مطمین بودم حتی به دخترم ؛ قول بازیگر شدن نداده ام...
اما حافظه ی من قوی است.نام سیو نشده بود...شغل طرف سیو شده بود.نوشتم :من قولی به کسی نداده ام...که بد قولی کرده باشم و اگر قدرتی در سینمای این کشور داشتم ؛ طلبهایم را میگرفتم یا دخترم را معرفی میکردم....
ناگهان نوشت : ...برو گمشو....بیچاره.....من از توی بدبخت چیزی بخوام؟...... و فحشهای رکیک غیر قابل بیان ..که همه را سیو کرده ام...
حافظه اشتباه نمیکند....فوری به همسر کارگردان کار تاتری که اخیرا دعوت شده بودم و کلی عکسهای آن را در کانالم گذاشته بودم زنگ زدم...
گفتم :آقایی از گروه شما به من توهین کرده....شما خودت خانمی ؛ میفهمی... من ادعای حیثیت میکنم ....
خانم ؛ قسم و آیه خورد که افراد گروهش بسیار محترمند! و امکان ندارد مزاحم من شوند.این لحن در تاتر ؛ نسبت به یک بانوی پیشکسوت کارگردان که توسط خود گروه و با اصرار دعوت شده است مساوی با ممنوع الکاری ابدی در تاتر است؛ مطمینا از گروه آنها نبوده!
آن کار درباره ی ..... بود و من برای کارگردان و همسرش احترام خاصی قایل بودم و همان شب ؛ کلی عکس از خودم روی صحنه شان ؛ کنار بازیگرانشان و در حال امضای بنرشان در کانالم گذاشته بودم...
به هر حال اصرار از من ؛ انکار از خانم...
امروز بعد از تمرین ؛ همسر آن خانم را دم در اداره ی تاتر دیدم ؛ یعنی خود کارگردان را.... تا آمدم صحبت کنم ؛ صادقانه اعتراف کرد : بله از بچه های ما بوده !!!!!فلانی....
گفتم :من که با هیچکدام صمیمی نیستم که به من اس ام اس میدهند ؟! من اصلا به کسی قول بازیگری در سینما را نمیدهم؛ اصلا الان در سینما نیستم.به چه حقی به من که سالها از او بزرگترم ؛ فحش میدهد؟! کسی که اصلا تاتری نبوده؟
گفت : از شهرستان آمده.حسابداری خوانده ؛ فکر میکنه آدمیه....بدبخته.شما را دیده هول شده! فکر کرده یه شبه میبرینش سینما!
گفتم :زنگ بزن و بهش بگو پیامش را برای ریاست مرکز هنرهای نمایشی میفرستم تا ممنوع الکار شود!
زنگ زد یا نزد ؛ گفت جواب نمیدهد...
گفتم : اگر شما جای من بودید ؛ اگر به خانم شما این توهین شده بود ؛ چکار میکردید ؟
گفت :قطعا پیامکش را برای رییس مرکز هنرهای نمایشی میفرستادم تا ممنوع الکار شود و ادب شود! ..به هر حال من دعوایش کرده ام ؛ ولی ادب نشده؛ ببینید روی من هم برنمیدارد!
گفتم : احترام به شما و گروه خاصتان باعث شد من به دیدن نمایشتان بیایم...چرا باید فحش بخورم؟! به کدامین گناه به جز احترام به یک گروه جوان تاتری؟
گفت :بله....بخاطر ما آمدید ؛ باوجود ابنکه ناخوش بودید....من شرمنده....او دوست من بود.فکر نمیکردم اینطوری باشد !
گفتم : ادبش کنید! سلسله مراتب را در تاتر به او یاد دهید! یعنی چی بچه ی شهرستان است؟....مگر همه شهرستانیها بی ادبند؟ رییس مرکز ؛ خودش هم شهرستانیست و بسیار مودب....چه ربطی به شهرستانی بودن دارد؟ آدم باید حدش را بداند ؛مال هر کجا که باشد !
شاید کسی باید به او ادب یاد دهد....کارگردان دیگر حرفی نزد، گفت :شما مختارید و حق دارید شکایت کنید ؛ متن پیامش را با تلفتش روی کانال بگذارید....یا هر کار دیگر !
او بی ادبی کرده؛ اصلا جسارت کرده تماس گرفته.. فهم ندارد!
حس کردم کارگردان نمیخواهد کاری کند...حالا دخترم ؛ من متن پیام مردک را دارم ؛ و اکانت و شماره اش را !
اگر امروز به من ؛ بی دلیل توهین شود ؛ فردا به تو ؛ یا همسر همان کارگردان و همه ی زنان هم صنفم توهین خواهد شد...
به خاطر آبروی تاتر ؛ از ریاست مرکز هنرهای نمایشی میخواهم واکنشی در خور ؛ نسبت به این اهانت نشان دهد!
اگر هیچ واکنشی از سمت گروه و مرکز نبینم ؛ فردا متن پیامک این مردک ؛ همراه شماره تلفنش روی کانال من و کانال بازار تاتر ایران خواهد بود.
#شما_خود_قضاوت_کنید
بی احترامی به یک بانوی تاتری که خود گروه به عنوان استاد دعوت کرده است ؛ بی احترامی به همه ی بانوان کشور است...
تو اینگونه فکر نمیکنی دخترم؟
مهلت ما تا فردا.همراه عکسهای این فرد و شماره ی تلفنش....همراه پیام زشتی که فرستاده....
یک نفر باید پاکسازی جامعه ی هنری را از یکجا شروع کند!
اکنون ریاست مرکز میتواند این کار را انجام دهد ؛با تنبیهی که برای این فرد خاطی در نظر میگیرد!
امیدم به خداست که خودش🔽ادامه .پایین
@chista_yasrebi
چند شب پیش ؛ در حال نوشتن بودم که یک اس ام اس دریافت کردم....یک نفر؛ بدون سلام نوشته بود :
قولتان چه شد؟
نوشتم کدام قول ؟
گفت :که مرا بازیگر سینما کنید!
تعجب کردم! من معمولا ؛ درباره ی تاتر هم به کسی قولی نمیدهم ؛ چون شرایط حرفه ای دست من نیست و معمولا با گروه خودم کار میکنم...چه برسد به سینما! ...که فقط گاهی در آن فیلمنامه مینویسم....و پیشنهاد فیلمنامه نویس را معمولا تهیه کننده گوش نمیدهد!.
..مگر چهره ی معروفی را پیشنهاد دهد.. آن هم هزار شرط و شروط دارد.مطمین بودم حتی به دخترم ؛ قول بازیگر شدن نداده ام...
اما حافظه ی من قوی است.نام سیو نشده بود...شغل طرف سیو شده بود.نوشتم :من قولی به کسی نداده ام...که بد قولی کرده باشم و اگر قدرتی در سینمای این کشور داشتم ؛ طلبهایم را میگرفتم یا دخترم را معرفی میکردم....
ناگهان نوشت : ...برو گمشو....بیچاره.....من از توی بدبخت چیزی بخوام؟...... و فحشهای رکیک غیر قابل بیان ..که همه را سیو کرده ام...
حافظه اشتباه نمیکند....فوری به همسر کارگردان کار تاتری که اخیرا دعوت شده بودم و کلی عکسهای آن را در کانالم گذاشته بودم زنگ زدم...
گفتم :آقایی از گروه شما به من توهین کرده....شما خودت خانمی ؛ میفهمی... من ادعای حیثیت میکنم ....
خانم ؛ قسم و آیه خورد که افراد گروهش بسیار محترمند! و امکان ندارد مزاحم من شوند.این لحن در تاتر ؛ نسبت به یک بانوی پیشکسوت کارگردان که توسط خود گروه و با اصرار دعوت شده است مساوی با ممنوع الکاری ابدی در تاتر است؛ مطمینا از گروه آنها نبوده!
آن کار درباره ی ..... بود و من برای کارگردان و همسرش احترام خاصی قایل بودم و همان شب ؛ کلی عکس از خودم روی صحنه شان ؛ کنار بازیگرانشان و در حال امضای بنرشان در کانالم گذاشته بودم...
به هر حال اصرار از من ؛ انکار از خانم...
امروز بعد از تمرین ؛ همسر آن خانم را دم در اداره ی تاتر دیدم ؛ یعنی خود کارگردان را.... تا آمدم صحبت کنم ؛ صادقانه اعتراف کرد : بله از بچه های ما بوده !!!!!فلانی....
گفتم :من که با هیچکدام صمیمی نیستم که به من اس ام اس میدهند ؟! من اصلا به کسی قول بازیگری در سینما را نمیدهم؛ اصلا الان در سینما نیستم.به چه حقی به من که سالها از او بزرگترم ؛ فحش میدهد؟! کسی که اصلا تاتری نبوده؟
گفت : از شهرستان آمده.حسابداری خوانده ؛ فکر میکنه آدمیه....بدبخته.شما را دیده هول شده! فکر کرده یه شبه میبرینش سینما!
گفتم :زنگ بزن و بهش بگو پیامش را برای ریاست مرکز هنرهای نمایشی میفرستم تا ممنوع الکار شود!
زنگ زد یا نزد ؛ گفت جواب نمیدهد...
گفتم : اگر شما جای من بودید ؛ اگر به خانم شما این توهین شده بود ؛ چکار میکردید ؟
گفت :قطعا پیامکش را برای رییس مرکز هنرهای نمایشی میفرستادم تا ممنوع الکار شود و ادب شود! ..به هر حال من دعوایش کرده ام ؛ ولی ادب نشده؛ ببینید روی من هم برنمیدارد!
گفتم : احترام به شما و گروه خاصتان باعث شد من به دیدن نمایشتان بیایم...چرا باید فحش بخورم؟! به کدامین گناه به جز احترام به یک گروه جوان تاتری؟
گفت :بله....بخاطر ما آمدید ؛ باوجود ابنکه ناخوش بودید....من شرمنده....او دوست من بود.فکر نمیکردم اینطوری باشد !
گفتم : ادبش کنید! سلسله مراتب را در تاتر به او یاد دهید! یعنی چی بچه ی شهرستان است؟....مگر همه شهرستانیها بی ادبند؟ رییس مرکز ؛ خودش هم شهرستانیست و بسیار مودب....چه ربطی به شهرستانی بودن دارد؟ آدم باید حدش را بداند ؛مال هر کجا که باشد !
شاید کسی باید به او ادب یاد دهد....کارگردان دیگر حرفی نزد، گفت :شما مختارید و حق دارید شکایت کنید ؛ متن پیامش را با تلفتش روی کانال بگذارید....یا هر کار دیگر !
او بی ادبی کرده؛ اصلا جسارت کرده تماس گرفته.. فهم ندارد!
حس کردم کارگردان نمیخواهد کاری کند...حالا دخترم ؛ من متن پیام مردک را دارم ؛ و اکانت و شماره اش را !
اگر امروز به من ؛ بی دلیل توهین شود ؛ فردا به تو ؛ یا همسر همان کارگردان و همه ی زنان هم صنفم توهین خواهد شد...
به خاطر آبروی تاتر ؛ از ریاست مرکز هنرهای نمایشی میخواهم واکنشی در خور ؛ نسبت به این اهانت نشان دهد!
اگر هیچ واکنشی از سمت گروه و مرکز نبینم ؛ فردا متن پیامک این مردک ؛ همراه شماره تلفنش روی کانال من و کانال بازار تاتر ایران خواهد بود.
#شما_خود_قضاوت_کنید
بی احترامی به یک بانوی تاتری که خود گروه به عنوان استاد دعوت کرده است ؛ بی احترامی به همه ی بانوان کشور است...
تو اینگونه فکر نمیکنی دخترم؟
مهلت ما تا فردا.همراه عکسهای این فرد و شماره ی تلفنش....همراه پیام زشتی که فرستاده....
یک نفر باید پاکسازی جامعه ی هنری را از یکجا شروع کند!
اکنون ریاست مرکز میتواند این کار را انجام دهد ؛با تنبیهی که برای این فرد خاطی در نظر میگیرد!
امیدم به خداست که خودش🔽ادامه .پایین
@chista_yasrebi