#آناکارنینا
بر اساس رمان جاودان
#تولستوی
#نویسنده_روسی
#کارگردان :
#جو_رایت
#بازی:
#کایرا_نایتلی
#جود_لاو
و......جمعی از بهترینها
#چگونه_یک_پاورقی_روزنامه_رمان_میشود
#فیلمنامه_نویس
#تام_استوپارد
ترکیبی از تاتر ؛ سینما ؛ ادبیات
همراه با طراحی لباس و صحنه ی زیبا
طراحی ملهم از صحنه ی تاتر
#چیستایثربی
دو سال پیش ؛ هر شب ؛ تقریبا ؛ یک دور کامل؛ این فیلم را به مدت دو ماه میدیدم و دلیل داشت...
درست مثل دارو....داروی خاص من بود.نه برای همه !
افراد خانواده فراری شدند....
سکانسهای مورد علاقه من :
دویل رقص تانگوی لهستانی
مسابقه ی اسب سواری و ترکیب آن
با
#تاتر
#سکانس_خودکشی_آنا
زیر چرخهای قطار
و صد البته روستا.زندگی پرنسس و سکانس پایانی و دست نوزاد
ورسیونهای دیگری نیز از این فیلم وجود دارد.اما زندگی ؛ تاتر است و تاتر ؛ زندگی......♥
همین مرا ؛ شیفته ی این فیلم میکند...که نگارش آن ؛ از نمایشنامه نویس برجسته ای چون
#تام_استوپارد ؛ اصلا ؛ عجیب نیست....
@chista_yasrebi
بر اساس رمان جاودان
#تولستوی
#نویسنده_روسی
#کارگردان :
#جو_رایت
#بازی:
#کایرا_نایتلی
#جود_لاو
و......جمعی از بهترینها
#چگونه_یک_پاورقی_روزنامه_رمان_میشود
#فیلمنامه_نویس
#تام_استوپارد
ترکیبی از تاتر ؛ سینما ؛ ادبیات
همراه با طراحی لباس و صحنه ی زیبا
طراحی ملهم از صحنه ی تاتر
#چیستایثربی
دو سال پیش ؛ هر شب ؛ تقریبا ؛ یک دور کامل؛ این فیلم را به مدت دو ماه میدیدم و دلیل داشت...
درست مثل دارو....داروی خاص من بود.نه برای همه !
افراد خانواده فراری شدند....
سکانسهای مورد علاقه من :
دویل رقص تانگوی لهستانی
مسابقه ی اسب سواری و ترکیب آن
با
#تاتر
#سکانس_خودکشی_آنا
زیر چرخهای قطار
و صد البته روستا.زندگی پرنسس و سکانس پایانی و دست نوزاد
ورسیونهای دیگری نیز از این فیلم وجود دارد.اما زندگی ؛ تاتر است و تاتر ؛ زندگی......♥
همین مرا ؛ شیفته ی این فیلم میکند...که نگارش آن ؛ از نمایشنامه نویس برجسته ای چون
#تام_استوپارد ؛ اصلا ؛ عجیب نیست....
@chista_yasrebi
Chista Yasrebi:
داستانی از
#لیون_تولستوی
#نویسنده_روس
پادشاهی پس از اينكه بیمار شد گفت:
«نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند».
تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند
تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد،
اما هیچ یک نتوانستند.
تنها یکی از مردان دانا گفت :
که فکر می کند می تواند شاه را معالجه کند..
اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید،
پیراهنش را بردارید
و تن شاه کنید،
شاه معالجه می شود.
شاه پیک هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد.
آن ها در سرتاسر مملکت سفر کردند
ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند.
حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد.
آن که ثروت داشت، بیمار بود.
آن که سالم بود در فقر دست و پا می زد،
یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت.
یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند.
خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند.
@chista_yasrebi_official
آخرهای یک شب،
پسر شاه از کنار کلبه ای محقر و فقیرانه رد می شد
که شنید یک نفر دارد چیزهایی می گوید.
« شکر خدا که کارم را تمام کرده ام.
سیر و پر غذا خورده ام
و می توانم دراز بکشم
و بخوابم!
چه چیز دیگری می توانم بخواهم؟»
پسر شاه خوشحال شد
و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند
و پیش شاه بیاورند
و به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند.
پیک ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند،
اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که پیراهن نداشت!
#داستان
#کتابخوانی
#تولستوی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi_official
داستانی از
#لیون_تولستوی
#نویسنده_روس
پادشاهی پس از اينكه بیمار شد گفت:
«نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند».
تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند
تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد،
اما هیچ یک نتوانستند.
تنها یکی از مردان دانا گفت :
که فکر می کند می تواند شاه را معالجه کند..
اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید،
پیراهنش را بردارید
و تن شاه کنید،
شاه معالجه می شود.
شاه پیک هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد.
آن ها در سرتاسر مملکت سفر کردند
ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند.
حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد.
آن که ثروت داشت، بیمار بود.
آن که سالم بود در فقر دست و پا می زد،
یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت.
یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند.
خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند.
@chista_yasrebi_official
آخرهای یک شب،
پسر شاه از کنار کلبه ای محقر و فقیرانه رد می شد
که شنید یک نفر دارد چیزهایی می گوید.
« شکر خدا که کارم را تمام کرده ام.
سیر و پر غذا خورده ام
و می توانم دراز بکشم
و بخوابم!
چه چیز دیگری می توانم بخواهم؟»
پسر شاه خوشحال شد
و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند
و پیش شاه بیاورند
و به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند.
پیک ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند،
اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که پیراهن نداشت!
#داستان
#کتابخوانی
#تولستوی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi_official
تقدیم به تمام آناکارنیناهای جهان
اصل کلیپ ، بسیار طولانیتر ، است و تمام صحنه های مرگ ، آنا را در فیلمهای مختلف #آناکارنینا ، نشان میدهد... آنا ، یک نوع زندگی را تجربه کرد که به پشیمانی؛ تفکرات وسواسی ، مالیخولیای عشق و مرگش ، منجر شد ...
خودش میگوید :
. ترجیح میدهم کاری را بکنم و پشیمان شوم ، تا یک عمر پشیمان باشم که چرا آن کار را نکرده ام ...
حرف در مورد رمان ، زیاد است . من با این پست ، فقط ادای دینی نه به آناکارنینا، بلکه به
#تولستوی ، نویسنده ی شهیر روسی انجام داده ام که
#آناکارنینا را آفرید ، جاودانه کرد ، و در صحنه ی مرگ او ، گفت : آنا مجبور است خودش را جلوی قطار بیندازد ، من هم با او زیر چرخهای قطار ، له میشوم ... .
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#تولستوی
#سینما
#سکانس
#annakarenina
#Tolstoy
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
اصل کلیپ ، بسیار طولانیتر ، است و تمام صحنه های مرگ ، آنا را در فیلمهای مختلف #آناکارنینا ، نشان میدهد... آنا ، یک نوع زندگی را تجربه کرد که به پشیمانی؛ تفکرات وسواسی ، مالیخولیای عشق و مرگش ، منجر شد ...
خودش میگوید :
. ترجیح میدهم کاری را بکنم و پشیمان شوم ، تا یک عمر پشیمان باشم که چرا آن کار را نکرده ام ...
حرف در مورد رمان ، زیاد است . من با این پست ، فقط ادای دینی نه به آناکارنینا، بلکه به
#تولستوی ، نویسنده ی شهیر روسی انجام داده ام که
#آناکارنینا را آفرید ، جاودانه کرد ، و در صحنه ی مرگ او ، گفت : آنا مجبور است خودش را جلوی قطار بیندازد ، من هم با او زیر چرخهای قطار ، له میشوم ... .
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#تولستوی
#سینما
#سکانس
#annakarenina
#Tolstoy
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
Telegram
چیستایثربی کانال رسمی
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
#اسدالله_امرایی ، مترجم-
اظهار داشت: برای اینكه چرا نویسندگان و شاعران ایرانی جایزه نوبل را دریافت نكردهاند، بحثهای فراوانی مطرح است. اما یك نكته مهمی كه در این میان مطرح است این است كه آثار مهم فارسی به زبانهای مختلف دنیا معرفی نشده است.
وی افزود: اگر میبینیم كه نویسندگان آفریقای جنوبی آثارشان مطرح میشود، به این دلیل است كه آنها به #انگلیسی مینویسند و حوزه زبانی وسیعی را زیر پوشش خود دارند.
این مترجم ادامه داد: بیشتر نویسندگانی كه برنده نوبل شدهاند، نویسندگانی بودهاند كه آثار خوبی از خود به جا گذاشتهاند. گرچه در مواردی در اهدای جایزه نوبل حق كشی و ناداوری هم بوده است. مثلاً وقتی كه #تولستوی زنده بود، 99 سال بود كه از اهدای جایزه نوبل میگذشت، یا #جیمز_جویس نویسنده بسیار بزرگی بود كه تأثیر فراوانی بر ادبیات دنیا گذاشت، اما برنده جایزه نوبل نشد. در حالی كه به جای آنها به كسانی جایزه دادهاند كه فقط نام تاریخ ادبیاتی از آنها باقی مانده است.
امرایی با بیان اینكه نوبل الزاماً افتخار ادبی نیست و بیشتر به نوعی ارجگذاری است، افزود: البته در سالهای اخیر خیلی از نویسندگانی كه نوبل بردهاند، هیچ وقت آثارشان در ایران با استقبال مواجه نشد و ترجمه نشد. بنابراین میبینیم كه ولعی در خواندن و ترجمه آثار آنها وجود ندارد. كسانی مثل گونتر گراس هم پیش از اینكه جایزه نوبل را بگیرند، در ایران مطرح بودند. رمان «موش و گربه» قبلاً توسط «كامران فانی» ترجمه شده بود.
وی در پایان گفت: البته باید تمامی نویسندگانی را كه برنده جایزه نوبل میشوند معرفی كرد، اما متأسفانه این اتفاق در همه موارد نمیافتد. مثلا نویسنده زن اتریشی كه در چند سال گذشته برنده جایزه نوبل شد هیچ مورد استقبال قرار نگرفت.
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
اظهار داشت: برای اینكه چرا نویسندگان و شاعران ایرانی جایزه نوبل را دریافت نكردهاند، بحثهای فراوانی مطرح است. اما یك نكته مهمی كه در این میان مطرح است این است كه آثار مهم فارسی به زبانهای مختلف دنیا معرفی نشده است.
وی افزود: اگر میبینیم كه نویسندگان آفریقای جنوبی آثارشان مطرح میشود، به این دلیل است كه آنها به #انگلیسی مینویسند و حوزه زبانی وسیعی را زیر پوشش خود دارند.
این مترجم ادامه داد: بیشتر نویسندگانی كه برنده نوبل شدهاند، نویسندگانی بودهاند كه آثار خوبی از خود به جا گذاشتهاند. گرچه در مواردی در اهدای جایزه نوبل حق كشی و ناداوری هم بوده است. مثلاً وقتی كه #تولستوی زنده بود، 99 سال بود كه از اهدای جایزه نوبل میگذشت، یا #جیمز_جویس نویسنده بسیار بزرگی بود كه تأثیر فراوانی بر ادبیات دنیا گذاشت، اما برنده جایزه نوبل نشد. در حالی كه به جای آنها به كسانی جایزه دادهاند كه فقط نام تاریخ ادبیاتی از آنها باقی مانده است.
امرایی با بیان اینكه نوبل الزاماً افتخار ادبی نیست و بیشتر به نوعی ارجگذاری است، افزود: البته در سالهای اخیر خیلی از نویسندگانی كه نوبل بردهاند، هیچ وقت آثارشان در ایران با استقبال مواجه نشد و ترجمه نشد. بنابراین میبینیم كه ولعی در خواندن و ترجمه آثار آنها وجود ندارد. كسانی مثل گونتر گراس هم پیش از اینكه جایزه نوبل را بگیرند، در ایران مطرح بودند. رمان «موش و گربه» قبلاً توسط «كامران فانی» ترجمه شده بود.
وی در پایان گفت: البته باید تمامی نویسندگانی را كه برنده جایزه نوبل میشوند معرفی كرد، اما متأسفانه این اتفاق در همه موارد نمیافتد. مثلا نویسنده زن اتریشی كه در چند سال گذشته برنده جایزه نوبل شد هیچ مورد استقبال قرار نگرفت.
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
پاسخ کامنت وار من! در پیج آقای جعفری فارسانی درباره ی پستی که درباره ام، لطف کرده اند!
ولی دوست من ، یکنکته را دقتنکردید !من فقط در فضای #مجازی نکاتی را که گفتید رعایت میکنم....
کتابهایی که به فضای مجازی نمیسپارم و یکراست به ناشر میدهم ، مثل رمان #استاد که دارم مینویسمش ، یا آنهمه نمایشنامه و داستانکوتاه که در اینسالها چاپ شده اند ؛ قبل از ورود من به فضای مجازی .... ، هرگز به اقیانوس هم عادت نکردند! و هنوز هارند ! 😑
هدفم در فضای مجازی علاقه مند کردن #مخاطب به
#خواندن است و البته #پاورقی_نویسی ؛و #فرم
#پاورقی ، حتی در زمان
#تولستوی ؛داستایفسکی و دکتر #مستعان هم قواعد خود را داشت و باید انتظارات طبقه متوسط و یا نا آشنا با خواندن را هم ، رعایت میکرد.....
این وظیفه ای خطیر است که هیچ نویسنده حرفه ای در جامعه ی منفعت طلب ما ، به راحتی به آن تن در نمیدهد!😶 و البته تهمت و افترا و تمسخر و هجمه در پی خود دارد ...
و طرد از سوی مجامع مثلا حرفه ای و جوایز کتاب سال که میخواهم صد سال سیاه نبینمشان !...
آن به ظاهر نویسنده های قرقره کننده ی دست چندم ادبیات غرب و محصولات تقلبی شان را...
آن ژستهای دروغ فریبنده در زندگی و نوشتن .....
آن سیگار پشت سیگارها و بازی بالغات..بدونهدف...!!!!
آن خودشیفته های دروغین را که خود را جدا از مردم و روشنفکر مینامند...من زیاد نمینویسم اتفاقا دوست گرامی !!!
دو سال در میان ، یکرمان بیرون دادن زیاد نیست!...
اصلا نیست ! کمکاریست ...
زیاد نمینویسم!!!!!!!!!!!!! ، کم زندگی میکنم !!!!
داستایفسکی در بیستو شش روز، رمان قمار باز را تمام کرد..من دو سال طول میدهم !
من گاهی زندگی میکنم اگر بخواهم و بقیه اش نوشتن است...
و این مسیری است که برای من برگزیده شده .... البته پاورقی تویسی هم در دنیای بی کتاب امروز ضروریست...
دنیایی که کتاب جزء ضروریاتش نیست . زکات هنر نویسندگی اش است...
اگر مردم را دوست داری ، باید کتابت نزد عموم مردم محبوب باشد ، نه فقط عدهای سیگار بدست شبه .... هر چیز بجز روشنفکر..!!!!!.در کافی شاپها و جایزه دهندگان رانتخوار یا بخش خصوصی با جایزه های ریز ودرشتی از نوع روابط خصوصی! 😑😑😏.
من برای مردمی مینویسم که رنجهایشان از آن من است و قلم در دست من نویسنده !
که کلمه نمیفروشم ! و تجارتنمیکنم با کتبم
و ناشر_نویسنده نیستم و از این دنیاهیچ نمیخواهم ....ممنون ! از پستی که به من اختصاص دادید ...
امیدوارم بوضوح خودم را بیان کرده باشم و دوست ندارم ، مدام درحال توضیح خودم برای کاری باشم که به خاطر آن ، توسط نیروی بالاتری صدا شده ام ...
خداوندم . . ___ ممنونم .
#چیستایثربی
و خداوند کلمه را آفرید و به انسان آموخت.
@chista_yasrebi
ولی دوست من ، یکنکته را دقتنکردید !من فقط در فضای #مجازی نکاتی را که گفتید رعایت میکنم....
کتابهایی که به فضای مجازی نمیسپارم و یکراست به ناشر میدهم ، مثل رمان #استاد که دارم مینویسمش ، یا آنهمه نمایشنامه و داستانکوتاه که در اینسالها چاپ شده اند ؛ قبل از ورود من به فضای مجازی .... ، هرگز به اقیانوس هم عادت نکردند! و هنوز هارند ! 😑
هدفم در فضای مجازی علاقه مند کردن #مخاطب به
#خواندن است و البته #پاورقی_نویسی ؛و #فرم
#پاورقی ، حتی در زمان
#تولستوی ؛داستایفسکی و دکتر #مستعان هم قواعد خود را داشت و باید انتظارات طبقه متوسط و یا نا آشنا با خواندن را هم ، رعایت میکرد.....
این وظیفه ای خطیر است که هیچ نویسنده حرفه ای در جامعه ی منفعت طلب ما ، به راحتی به آن تن در نمیدهد!😶 و البته تهمت و افترا و تمسخر و هجمه در پی خود دارد ...
و طرد از سوی مجامع مثلا حرفه ای و جوایز کتاب سال که میخواهم صد سال سیاه نبینمشان !...
آن به ظاهر نویسنده های قرقره کننده ی دست چندم ادبیات غرب و محصولات تقلبی شان را...
آن ژستهای دروغ فریبنده در زندگی و نوشتن .....
آن سیگار پشت سیگارها و بازی بالغات..بدونهدف...!!!!
آن خودشیفته های دروغین را که خود را جدا از مردم و روشنفکر مینامند...من زیاد نمینویسم اتفاقا دوست گرامی !!!
دو سال در میان ، یکرمان بیرون دادن زیاد نیست!...
اصلا نیست ! کمکاریست ...
زیاد نمینویسم!!!!!!!!!!!!! ، کم زندگی میکنم !!!!
داستایفسکی در بیستو شش روز، رمان قمار باز را تمام کرد..من دو سال طول میدهم !
من گاهی زندگی میکنم اگر بخواهم و بقیه اش نوشتن است...
و این مسیری است که برای من برگزیده شده .... البته پاورقی تویسی هم در دنیای بی کتاب امروز ضروریست...
دنیایی که کتاب جزء ضروریاتش نیست . زکات هنر نویسندگی اش است...
اگر مردم را دوست داری ، باید کتابت نزد عموم مردم محبوب باشد ، نه فقط عدهای سیگار بدست شبه .... هر چیز بجز روشنفکر..!!!!!.در کافی شاپها و جایزه دهندگان رانتخوار یا بخش خصوصی با جایزه های ریز ودرشتی از نوع روابط خصوصی! 😑😑😏.
من برای مردمی مینویسم که رنجهایشان از آن من است و قلم در دست من نویسنده !
که کلمه نمیفروشم ! و تجارتنمیکنم با کتبم
و ناشر_نویسنده نیستم و از این دنیاهیچ نمیخواهم ....ممنون ! از پستی که به من اختصاص دادید ...
امیدوارم بوضوح خودم را بیان کرده باشم و دوست ندارم ، مدام درحال توضیح خودم برای کاری باشم که به خاطر آن ، توسط نیروی بالاتری صدا شده ام ...
خداوندم . . ___ ممنونم .
#چیستایثربی
و خداوند کلمه را آفرید و به انسان آموخت.
@chista_yasrebi