یجهی آن شناخت بیشتر از خود و کشف و شهود درونی مخاطب باشد. زمانی که کودک به دبستان میرود بایستی قهرمانهای او متعادل شوند و قهرمانهای او بایستی اجازهی اشتباه داشته باشند و خیر و شر در کنار هم قرار بگیرند. نمونهی بارز این مثال داستان مرد عنکبوتی است؛ او مردی است که در روابط اجتماعی خود دچار مشکل است اما در نهایت، توانمندی نجات دادن مردم را دارد؛ چنین فضایی سبب خواهد شد تا کودک خود را در دنیای واقعی احساس کند و قهرمانسازی و انتظار برای سر رسیدن یک قهرمان تا بزرگسالی با او نماند.»
این کارگردان و نویسنده قصه را اینطور تعریف کرد: «قصه کلیدی را به دست بچهها میدهد و از آنان میخواهد تا به دنبال اتاقی بگردند و این کلید رجوع به خود است. او باید از خود بپرسد که من از قهرمان داستان چه چیزی کمتر دارم و دچار چالش شود. از طرفی قصه باید او را در برابر پیشامدهای روز محافظت کند و این کار را با زبان نماد و زبان رمز انجام میدهد.»
در ادامهی این نشست به طور مفصل نمادها در بسیاری از داستانهای فولکلور ایرانی و بینالملل به بحث گذاشته شد. از سوی دیگر سخنران برنامه به بیان ویژگیهای قهرمان به بحث گذاشته شد و حاضران سوالهایی را پیرامون جدا شدن نسل امروزی از قصه و عدم ارتباط با آنها بیان کردند. یثربی ضمن پاسخگویی به این سوالات مدرنیته و ورود اینترنت را نیز مانعی برای آشنایی کودکان با قصهها ندانست و قهرمانسازی مدرن را نیز مفید دانست اما به تعاریف کلاسیک قصه و ویژگیهای آن و لزوم توجه به آنان در قصههای امروزی نیز توجه نشان داد.
او در انتهای سخنان خود علت دوری جستن نسل امروز از شنیدن یا خواندن قصه را ضعف قصهها دانست و زمان تعریف و شیوهی تعریف را عاملی دانست که بزرگترها بایستی به آن توجه داشته باشند. او نقش والدین و مربیان در این امر را غیرقابل انکار دانست و نهادینه کردن قصه ضمن آموزش تناقضهای دنیا و شخصیت بخشی به کودک در حین روایت را حلقهی گم شده خواند.
دکتر کرمانی نیز ضروری دانست که در پایان به نقش درمانی قصهها اشارهای داشته باشد: «قصه بخشی از واقعیت اجتماعی است؛ پس واقعیت تاریخی هم هست. قصهها محصور در زمان و مکاناند پس اگر قصهای به درستی شنیده نمیشود برای آن است که با قصهی دیروزی نمیتوان درد امروزی را دوا کرد. ضروری است که به این نکته توجه کنیم که ما نتوانستهایم قصههای خاص خود را تولید کنیم و فرامو ش کردهایم که هراسهای امروز با دیروز متفاوت است. خوب است که نشست امروز مقدمهای بر این بحث باشد: اگر قصهها به روز شوند قطعا بشر امروز به آن نیاز خواهد داشت.»
#چیستایثربی
#واکاوی_روانشناختی_قصه_های_کودکان
#جشنواره_بین_المللی_قصه_گویی
#کانون_پرورش_فکری
#هفدهم_بهمن_نودوچهار
@chista_yasrebi
این کارگردان و نویسنده قصه را اینطور تعریف کرد: «قصه کلیدی را به دست بچهها میدهد و از آنان میخواهد تا به دنبال اتاقی بگردند و این کلید رجوع به خود است. او باید از خود بپرسد که من از قهرمان داستان چه چیزی کمتر دارم و دچار چالش شود. از طرفی قصه باید او را در برابر پیشامدهای روز محافظت کند و این کار را با زبان نماد و زبان رمز انجام میدهد.»
در ادامهی این نشست به طور مفصل نمادها در بسیاری از داستانهای فولکلور ایرانی و بینالملل به بحث گذاشته شد. از سوی دیگر سخنران برنامه به بیان ویژگیهای قهرمان به بحث گذاشته شد و حاضران سوالهایی را پیرامون جدا شدن نسل امروزی از قصه و عدم ارتباط با آنها بیان کردند. یثربی ضمن پاسخگویی به این سوالات مدرنیته و ورود اینترنت را نیز مانعی برای آشنایی کودکان با قصهها ندانست و قهرمانسازی مدرن را نیز مفید دانست اما به تعاریف کلاسیک قصه و ویژگیهای آن و لزوم توجه به آنان در قصههای امروزی نیز توجه نشان داد.
او در انتهای سخنان خود علت دوری جستن نسل امروز از شنیدن یا خواندن قصه را ضعف قصهها دانست و زمان تعریف و شیوهی تعریف را عاملی دانست که بزرگترها بایستی به آن توجه داشته باشند. او نقش والدین و مربیان در این امر را غیرقابل انکار دانست و نهادینه کردن قصه ضمن آموزش تناقضهای دنیا و شخصیت بخشی به کودک در حین روایت را حلقهی گم شده خواند.
دکتر کرمانی نیز ضروری دانست که در پایان به نقش درمانی قصهها اشارهای داشته باشد: «قصه بخشی از واقعیت اجتماعی است؛ پس واقعیت تاریخی هم هست. قصهها محصور در زمان و مکاناند پس اگر قصهای به درستی شنیده نمیشود برای آن است که با قصهی دیروزی نمیتوان درد امروزی را دوا کرد. ضروری است که به این نکته توجه کنیم که ما نتوانستهایم قصههای خاص خود را تولید کنیم و فرامو ش کردهایم که هراسهای امروز با دیروز متفاوت است. خوب است که نشست امروز مقدمهای بر این بحث باشد: اگر قصهها به روز شوند قطعا بشر امروز به آن نیاز خواهد داشت.»
#چیستایثربی
#واکاوی_روانشناختی_قصه_های_کودکان
#جشنواره_بین_المللی_قصه_گویی
#کانون_پرورش_فکری
#هفدهم_بهمن_نودوچهار
@chista_yasrebi