انشالله پنج شنبه
#سیزدهم_تیر_ماه
ساعت ۵ تا ۷ عصر
در محل #نشر_قطره
میبینمتان...❤ .
دیر نیایید عزیزانم
دو ساعت فقط آنجا هستم.
زود همنیایید😁😁
#پنج تا #هفت_عصر
#دیدار_با_نویسنده
#نشر_قطره
تهران_خیابان فاطمی_خیابان شیخلر(ششم) _ بن بست بنفشه
پلاک ۸
. .راستیدوستان عزیزم ، حتما میدانید که من به گل ، حساسیت دارم😂
#گل_نه!😀💚💚💚❤
#مرسی
شاید دوستان قطره بخشهایی را لایو بگذارند ، برای دوستان شهرستان .
اما کتابهای من و بخصوص #خواب_گل_سرخ ،
#پستچی و بقیه آنجا موجود است و دوستان میتوانند همانجا کتاب را خریداری کنند.
همین پنج شنبه
۵ تا ۷ عصر
وعده_دیدار
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#نویسندگان_ایرانی
#رمان_نویسان
#داستان_نویسان_ایرانی
#کتاب
#کتابخوانی
#ورق_بزن_مرا
#نشر_قطره
889733351
این پست از صفحه نشر قطره ، باز نشر شده است.دوست داشتید سری هم به همین پست در پیج نشر
#قطره بزنید.😀
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#books
#book
#publication
#سیزدهم_تیر_ماه
ساعت ۵ تا ۷ عصر
در محل #نشر_قطره
میبینمتان...❤ .
دیر نیایید عزیزانم
دو ساعت فقط آنجا هستم.
زود همنیایید😁😁
#پنج تا #هفت_عصر
#دیدار_با_نویسنده
#نشر_قطره
تهران_خیابان فاطمی_خیابان شیخلر(ششم) _ بن بست بنفشه
پلاک ۸
. .راستیدوستان عزیزم ، حتما میدانید که من به گل ، حساسیت دارم😂
#گل_نه!😀💚💚💚❤
#مرسی
شاید دوستان قطره بخشهایی را لایو بگذارند ، برای دوستان شهرستان .
اما کتابهای من و بخصوص #خواب_گل_سرخ ،
#پستچی و بقیه آنجا موجود است و دوستان میتوانند همانجا کتاب را خریداری کنند.
همین پنج شنبه
۵ تا ۷ عصر
وعده_دیدار
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#نویسندگان_ایرانی
#رمان_نویسان
#داستان_نویسان_ایرانی
#کتاب
#کتابخوانی
#ورق_بزن_مرا
#نشر_قطره
889733351
این پست از صفحه نشر قطره ، باز نشر شده است.دوست داشتید سری هم به همین پست در پیج نشر
#قطره بزنید.😀
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#books
#book
#publication
هر بار عزاداران بیل ساعدی را میخوانم که قبل از صد سال تنهایی #مارکز نوشته شده ، دقیقا ایران یادم میاید. ایران!و دیگرهیچ..... با انهمه بازی مخوف و پنهانی پشت پرده... و آن آدمی که آخر با گاو خود همذات پنداری میکند....و خود را گاو میپندارد
. .#ایران و دیگر هیچ.... .
.#عزاداران_بَیَل
هشت داستان پیوسته درباره فلاکتهای مدام مردمان روستایی به نام بَیَل است. این کتاب را غلامحسین ساعدی نگاشته است و در سال ۱۳۴۳ چاپ شده است. این مجموعه از داستانهای روستایی غلامحسین ساعدی محسوب میشود، که به گونه ای نمادین ، وضعیت ایران ، جهل و باورهای غلط را نشان میدهد.
. به نظر جمال میرصادقی دیگر نویسنده ایرانی و منتقد ادبی، منبع الهام ساعدی نقاب مرگ سرخ ، اثر ادگار آلن پو بوده است.
از روی داستان چهارم این مجموعه #فیلمنامه #گاو نوشته و #فیلم گاو ساخته شد
ساعدی بااستادی نشان میدهد که حتی قبل از صدسال تنهایی مارکز ، #رئالیسم_جادویی را میشناخته و در آثارش آورده است
او روانپزشک و نویسنده ی بینظیری در #ادبیات_ایران است
روحش ، نور
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#غلامحسین_ساعدی
#دکتر_ساعدی
#روانپزشک
#نویسنده
#نویسندگان_ایرانی
#نمایشنامه_نویسان
#فیلمنامه_نویسان
.
بانی
#واقع_گرایی_جادویی
قبل از مارکز
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
.
.#کتاب
#کتابخوانی
#نشر
#کتابخوان
.
. .#ایران و دیگر هیچ.... .
.#عزاداران_بَیَل
هشت داستان پیوسته درباره فلاکتهای مدام مردمان روستایی به نام بَیَل است. این کتاب را غلامحسین ساعدی نگاشته است و در سال ۱۳۴۳ چاپ شده است. این مجموعه از داستانهای روستایی غلامحسین ساعدی محسوب میشود، که به گونه ای نمادین ، وضعیت ایران ، جهل و باورهای غلط را نشان میدهد.
. به نظر جمال میرصادقی دیگر نویسنده ایرانی و منتقد ادبی، منبع الهام ساعدی نقاب مرگ سرخ ، اثر ادگار آلن پو بوده است.
از روی داستان چهارم این مجموعه #فیلمنامه #گاو نوشته و #فیلم گاو ساخته شد
ساعدی بااستادی نشان میدهد که حتی قبل از صدسال تنهایی مارکز ، #رئالیسم_جادویی را میشناخته و در آثارش آورده است
او روانپزشک و نویسنده ی بینظیری در #ادبیات_ایران است
روحش ، نور
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#غلامحسین_ساعدی
#دکتر_ساعدی
#روانپزشک
#نویسنده
#نویسندگان_ایرانی
#نمایشنامه_نویسان
#فیلمنامه_نویسان
.
بانی
#واقع_گرایی_جادویی
قبل از مارکز
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
.
.#کتاب
#کتابخوانی
#نشر
#کتابخوان
.
به نام حضرت عشق
💙💙
در زدند...
میدانستم در آن خانه ؛ کسی جز من ؛ دری را باز نمیکند.
کسی حوصله ندارد.
به آرامی به سمت در رفتم. میدانستم یا احضاریه است یا مامور آب و برق....
کسی دیگری به آن خانه نمیآمد!
حدسم درست بود.
احضاریه بود...
مامور ، خودکار را دستم داد.
نخوانده خواستم امضاء کنم ،
بعد از ماجرای بار آخر و آن رسوایی در بازداشتگاه علی؛ میدانستم ساکت نمیمانند.
عطر آشنایی گیجم کرد،
عطر جنگلهای کاج ،
عطر باغها پس از باران ،
نگاه کردم
کلاهش را برداشت...
.
.
آرام گفت :
متن احضاریه را بخوان ؛ بعد امضاء کن!
لال شدم
علی احضاریه را آورده بود؟!بالباس عادی؟ بدون هیچ نشان و درجه ای ؟
.
بعد از آن ماجرا در محل کار علی؛ هنوز فریادهای رفیقش در گوشم بود...
" این زن دیوانه است! "
.
علی گفت :
بعد این همه سال دوباره پستچی شدم...جای اولم برگشتم!
اماتو دیگه با دیدنم هول نمیکنی.
.
گفتم: از کجا میدونی؟ از کجا بدونم باز یه نمایش نیست؟!
از کجا بدونم خواب نیستم؟ از کجا بدونم تو بیمارستان نیستم ؟
از کجا بدونم تو واقعی هستی؟! من واقعی هست؟... اون سردخونه توی بیمارستان؛ واقعی بود؟
لبخند زد.
دستی میان موهایش کشید.
عطر جنگلها برای محل ما زیاد بود....
زیادتر از تحمل اهالی کوچه ی ما ...
همه از پنجره ؛ خیره بودند.
گفت :
احضاریه رو بخون!....
آنچه میخواندم انگار به زبان آفریقایی یود...هیچ نمیفهمیدم.....یعنی واقعا؟!....
ادامه ی #قسمت_آخر
در #کانال_خصوصی
کتاب #پستچی_دو
#جلد_دوم_پستچی
.
تا آخر همین هفته
و مرسی که #یکسال ،
در #کانال خصوصی تلگرام و واتساپ؛ برای دور هم خوانی
#پستچی_جلددوم ؛ همراه هم بودیم ...
با من ؛ عشقها و رنجهایم بودید....
آخرین قسمت ، هرگز پایانی ندارد.
در هیچ کجای زندگی...
هرگز
آخرینی وجود ندارد.
آنچه آغاز ندارد ، نپذیرد انجام....
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
#کتاب
#رمان
#نشر
#کتابخوانی
#ناشران
#نویسندگان_ایرانی
ادمین کانال پستچی_جلددوم
در #تلگرام
@ccch999
واتساپ
09122026792
#کلیپ
#داستان_یک_عشق
#ورژن_اسپانیایی
#themailman
#book
#bestseller
#Chista_yasrebi
#chistayasrebi
#amazon
#موزیک
#موسیقی
#historiadeunamor
این ویدیو ، به شکل طولانی و IGTV است
💙💙
در زدند...
میدانستم در آن خانه ؛ کسی جز من ؛ دری را باز نمیکند.
کسی حوصله ندارد.
به آرامی به سمت در رفتم. میدانستم یا احضاریه است یا مامور آب و برق....
کسی دیگری به آن خانه نمیآمد!
حدسم درست بود.
احضاریه بود...
مامور ، خودکار را دستم داد.
نخوانده خواستم امضاء کنم ،
بعد از ماجرای بار آخر و آن رسوایی در بازداشتگاه علی؛ میدانستم ساکت نمیمانند.
عطر آشنایی گیجم کرد،
عطر جنگلهای کاج ،
عطر باغها پس از باران ،
نگاه کردم
کلاهش را برداشت...
.
.
آرام گفت :
متن احضاریه را بخوان ؛ بعد امضاء کن!
لال شدم
علی احضاریه را آورده بود؟!بالباس عادی؟ بدون هیچ نشان و درجه ای ؟
.
بعد از آن ماجرا در محل کار علی؛ هنوز فریادهای رفیقش در گوشم بود...
" این زن دیوانه است! "
.
علی گفت :
بعد این همه سال دوباره پستچی شدم...جای اولم برگشتم!
اماتو دیگه با دیدنم هول نمیکنی.
.
گفتم: از کجا میدونی؟ از کجا بدونم باز یه نمایش نیست؟!
از کجا بدونم خواب نیستم؟ از کجا بدونم تو بیمارستان نیستم ؟
از کجا بدونم تو واقعی هستی؟! من واقعی هست؟... اون سردخونه توی بیمارستان؛ واقعی بود؟
لبخند زد.
دستی میان موهایش کشید.
عطر جنگلها برای محل ما زیاد بود....
زیادتر از تحمل اهالی کوچه ی ما ...
همه از پنجره ؛ خیره بودند.
گفت :
احضاریه رو بخون!....
آنچه میخواندم انگار به زبان آفریقایی یود...هیچ نمیفهمیدم.....یعنی واقعا؟!....
ادامه ی #قسمت_آخر
در #کانال_خصوصی
کتاب #پستچی_دو
#جلد_دوم_پستچی
.
تا آخر همین هفته
و مرسی که #یکسال ،
در #کانال خصوصی تلگرام و واتساپ؛ برای دور هم خوانی
#پستچی_جلددوم ؛ همراه هم بودیم ...
با من ؛ عشقها و رنجهایم بودید....
آخرین قسمت ، هرگز پایانی ندارد.
در هیچ کجای زندگی...
هرگز
آخرینی وجود ندارد.
آنچه آغاز ندارد ، نپذیرد انجام....
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
#کتاب
#رمان
#نشر
#کتابخوانی
#ناشران
#نویسندگان_ایرانی
ادمین کانال پستچی_جلددوم
در #تلگرام
@ccch999
واتساپ
09122026792
#کلیپ
#داستان_یک_عشق
#ورژن_اسپانیایی
#themailman
#book
#bestseller
#Chista_yasrebi
#chistayasrebi
#amazon
#موزیک
#موسیقی
#historiadeunamor
این ویدیو ، به شکل طولانی و IGTV است