در پاسخ به این سوال که چرا و چگونه شروع به نوشتن شعر کردم و کدام شاعر و چه نوع شعری انگیزاننده من شد. باید بگویم که علاقه من به شعر ابتدا از عشق من به کلمات ناشی شد. اولین اشعاری که با آن ها آشنا شدم، اشعار کودکانه بود و پیش از اینکه بتوانم خود آن ها را بخوانم، صرفا” عاشق کلمات آن ها شدم. فقط خود کلمات. اینکه کلمات به چه کار می آیند، نماد چه هستند و چه معنایی دارند از اهمیت ثانویه برخوردار بود. آنچه برای من مهم بود آهنگ آن ها بود وقتی که برای اولین بار این این ریتم کلامی را از دهان بزرگتر هایی شنیدم که به نظر می رسید به دلیلی نامعلوم در جهان من زندگی می کنند. این کلمات برای من مانند صدای زنگ ها، آوای ادوات موسیقی، صدای باد، دریا، باران، تلق و تلوق گاری شیرفروش، صدای سم اسب ها بر سنگ فرش خیابان ها، تماس شاخه ها با شیشه پنجره بود. مانند ناشنوای مادرزادی بودم که بطور معجزه آسایی شنوایی خود را بازیافته است. معنای کلمات برایم اهمیت نداشت یا اینکه چه بر سر جک و جیل و یا غاز مادر می آید، آنچه برایم مهم بود شکل صدای آن ها و توصیف واکنش حسی ناشی ازآن در شنوایی من بود.
#دیلن_توماس
شاعر اهل ولز
که به انگلیسی میسرود
و با #ابراهیم_گلستان هم دوست بود
مترجم:مهناز دقیق نیا
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#دیلن_توماس
شاعر اهل ولز
که به انگلیسی میسرود
و با #ابراهیم_گلستان هم دوست بود
مترجم:مهناز دقیق نیا
#چیستایثربی
@chista_yasrebi