#التفات در ادبیات به چه معناست؟
در لغت ؛ به معنای روی برگرداندن به سوی کسی یا چیزی و همچنین به چپ و راست نگریستن و در اصطلاح ؛ آن است که گوینده با ظرافت و استادی ؛ راوی سخن را از غیبت به خطاب ؛ یا از خطاب به غیبت ؛ تغییر دهد و به این وسیله باعث تهیبج ذهن خواننده یا شنونده شود.
نوع خطاب راوی از سوم شخص ؛ ناگهان عوض میشود و دوم شخص یا اول شخص میشود. این ؛ با داستان #چند_روایتی فرق دارد که آن را هم ؛ جداگانه ؛ توضیح خواهیم داد....
نمونه برای
#التفات:
تغییر مسیر سخن از
#غیبت به
#خطاب
#نیویورک
او می مکد طراوت گلها و بوته های آفریقا را
او می مکد تمام شهد گلهای آسیا را
شهری که مثل لانه زنبور انگبین
تا آسمان کشیده
و شهد آن:دلار
یک روز
در هرم آفتاب کدامین تموز
موم تو آب خواهد گردید ؛
ای روسپی عجوز!
#شفیعی_کدکنی
میبینیم که در شعر زیبای شفیعی کدکنی ؛ در ابتدا ؛ شاعر یک #شهر را به نام نیویورک ؛ به عنوان " سوم شخص مفرد" ؛ خطاب و توصیف کرده است.... گویی خود شهر نمیشنود ؛ و اینجا حضور ندارد !
او می مکد طراوت گلهاو بوته های آفریقا را......
و ناگهان در بند دوم ؛ خطاب شاعر
#دوم_شخص_مفرد
میشود...و خطاب به خود شهر
#نیویورک
حرف میزند....
گویی نیویورک ؛ اینجاست و ناگهان مورد
#خطاب شاعر واقع میشود :
در هرم آفتاب کدامین تموز
موم تو آب خواهد گردید
ای روسپی عجوز!
کدکنی بسیار ظریف و ماهرانه ؛ خطاب و غیبت را جابه جا میکند.
این کار در
#داستان_نویسی مدرن ؛ بسیار زیاد صورت میگیرد.
#کارور ؛ استاد مسلم این نوع نوشتن است....نوشتنی که
باعث زیبایی و عدم یکنواختی روایت میشود.
این کار ؛ نه تنها ایراد نویسنده نیست که از صنایع معنوی
#بدیع به حساب می آید.
#التفات
#میمینت_میر_صادقی
#چیستایثربی
#صنایع_ادبی
#رمان
#ادبیات
#apostrophe
@chista_yasrebi
در لغت ؛ به معنای روی برگرداندن به سوی کسی یا چیزی و همچنین به چپ و راست نگریستن و در اصطلاح ؛ آن است که گوینده با ظرافت و استادی ؛ راوی سخن را از غیبت به خطاب ؛ یا از خطاب به غیبت ؛ تغییر دهد و به این وسیله باعث تهیبج ذهن خواننده یا شنونده شود.
نوع خطاب راوی از سوم شخص ؛ ناگهان عوض میشود و دوم شخص یا اول شخص میشود. این ؛ با داستان #چند_روایتی فرق دارد که آن را هم ؛ جداگانه ؛ توضیح خواهیم داد....
نمونه برای
#التفات:
تغییر مسیر سخن از
#غیبت به
#خطاب
#نیویورک
او می مکد طراوت گلها و بوته های آفریقا را
او می مکد تمام شهد گلهای آسیا را
شهری که مثل لانه زنبور انگبین
تا آسمان کشیده
و شهد آن:دلار
یک روز
در هرم آفتاب کدامین تموز
موم تو آب خواهد گردید ؛
ای روسپی عجوز!
#شفیعی_کدکنی
میبینیم که در شعر زیبای شفیعی کدکنی ؛ در ابتدا ؛ شاعر یک #شهر را به نام نیویورک ؛ به عنوان " سوم شخص مفرد" ؛ خطاب و توصیف کرده است.... گویی خود شهر نمیشنود ؛ و اینجا حضور ندارد !
او می مکد طراوت گلهاو بوته های آفریقا را......
و ناگهان در بند دوم ؛ خطاب شاعر
#دوم_شخص_مفرد
میشود...و خطاب به خود شهر
#نیویورک
حرف میزند....
گویی نیویورک ؛ اینجاست و ناگهان مورد
#خطاب شاعر واقع میشود :
در هرم آفتاب کدامین تموز
موم تو آب خواهد گردید
ای روسپی عجوز!
کدکنی بسیار ظریف و ماهرانه ؛ خطاب و غیبت را جابه جا میکند.
این کار در
#داستان_نویسی مدرن ؛ بسیار زیاد صورت میگیرد.
#کارور ؛ استاد مسلم این نوع نوشتن است....نوشتنی که
باعث زیبایی و عدم یکنواختی روایت میشود.
این کار ؛ نه تنها ایراد نویسنده نیست که از صنایع معنوی
#بدیع به حساب می آید.
#التفات
#میمینت_میر_صادقی
#چیستایثربی
#صنایع_ادبی
#رمان
#ادبیات
#apostrophe
@chista_yasrebi