🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
#نکته_کلیدی
✅حقوق و توانایی شما تا هنگامی كه كودكان آمادگی برای تصمیم گیری در زمینه زندگی شان را ندارند، از آنها بیشتر است و برعهده شماست.
✅بنابراین شیوه چگونگی تصمیم گرفتن را شما با اعمال و رفتار خویش به آنها خواهید آموخت. در این باره دقیق باشید.
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
#نکته_کلیدی
✅حقوق و توانایی شما تا هنگامی كه كودكان آمادگی برای تصمیم گیری در زمینه زندگی شان را ندارند، از آنها بیشتر است و برعهده شماست.
✅بنابراین شیوه چگونگی تصمیم گرفتن را شما با اعمال و رفتار خویش به آنها خواهید آموخت. در این باره دقیق باشید.
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
#شعر_کودکانه
شعر زیبای پنکه🍁🍁🍁
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
#شعر_کودکانه
شعر زیبای پنکه🍁🍁🍁
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#شعر_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
شعر کودکانه پنکه🌺🌺
🌸خسته شد از بس که چرخید
🌸پنکهی بیچارهی ما
🌼من نمیدانم چه فکری
🌼میکند دربارهی ما
❣در نفسهایش اگرچه
❣یک نسیم سرد دارد
🌷پشت او داغ است از تب
🌷پنکه ی ما درد دارد
🍡چند ساعت کار کرده؟
🍡چند روز و چند هفته
🍃دور خود هی چرخ خورده
🍃هی سر او گیج رفته
💚آه! میترسم که فردا
💚پنکهی خوبم بمیرد
🌺کاش بابا بیبهانه
🌺زودتر کولر بگیرد
@childhoodchildhood 🌹
#شعر_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
شعر کودکانه پنکه🌺🌺
🌸خسته شد از بس که چرخید
🌸پنکهی بیچارهی ما
🌼من نمیدانم چه فکری
🌼میکند دربارهی ما
❣در نفسهایش اگرچه
❣یک نسیم سرد دارد
🌷پشت او داغ است از تب
🌷پنکه ی ما درد دارد
🍡چند ساعت کار کرده؟
🍡چند روز و چند هفته
🍃دور خود هی چرخ خورده
🍃هی سر او گیج رفته
💚آه! میترسم که فردا
💚پنکهی خوبم بمیرد
🌺کاش بابا بیبهانه
🌺زودتر کولر بگیرد
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#قصه_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
قصه زیبای دست چپ و دست راست🌼🌼🌼
@childhoodchildhood 🌹
#قصه_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
قصه زیبای دست چپ و دست راست🌼🌼🌼
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
#قصه_کودکانه
دست چپ و دست راست🌺🌺
🍂یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود
💫سارا دخترکوچولویی بود که هنوز نمی تونست فرق بین دست راست و دست چپ را متوجه بشه.
🌺مادرش به دست چپ او یک النگوی پلاستیکی قرمز رنگ انداخته بود تا به وسیله ی اون النگو یادش بده که چپ کدوم طرفه. به دست راستش هم یه النگوی سبز انداخته بود.
💝وقتی مامانش می گفت عزیزم برو توی آشَپزخونه، نمکدون را از کشوی سمت چپ بردار و بیار، به دستاش نگاه می کرد و می پرسید: کدوم سمت؟ این دستم یا اون دستم؟ مامانش می خندید و می گفت: سمت النگو قرمزه سمت چپه. اونوقت سارا کوچولو می رفت و از کشوی سمت چپ واسه مامانش نمکدون می آورد.
🍿سارا کوچولو خیلی چیزهارو بلد نبود ولی مامان و باباش بهش یاد میدادن. اونها یادش میدادن که هردست 5 تا انگشت داره و دوتا دست روی هم ده تا انگشت دارند.
🌷یادش میدادند که برف سفیده، آرد و ماست و شیر هم سفید هستند. برگ درختا سبزهستند، شبا همه جا تاریکه و روزها خورشید همه جا را روشن می کنه و با نور طلاییش به زمین می تابه و زمین را گرم می کنه.
⭐️یادش میدادند که گربه میومیو می کنه، کلاغ قارقار می کنه، کبوتر بغ بغو می کنه، سگ هاپ هاپ می کنه، گنجشکه جیک جیک جیک صدا می کنه، وقتی کتری آب رو روی گاز بذاریم آب جوش میاد و قل قل صدا می کنه ودست زدن به کتری آب جوش خطرناکه و بچه ها نباید با کبریت بازی کنن، یادش می دادن که به بزرگترها سلام کنه و بهشون احترام بذاره، دست و روشو بشوره و تمیز باشه. خلاصه بچه های گلم، سارا کوچولو خیلی چیزا بلد بود اما همیشه بین چپ و راست اشتباه می کرد. مامان سارا یادش می داد که پای چپ کدومه و پای راست کدومه می گفت: دست راستت رو روی پایی بذار که سمت دست راستته همون پای راسته.
🍭سارا دستی رو که النگوی سبز داشت روی پایی می ذاشت که طرف دست راستش بود و می فهمید که پای راست کدومه. دستی رو هم که النگوی قرمز داشت روی پای همون طرف می ذاشت و می فهمید که پای چپ کدومه. اما بچه ها می دونید سارا کوچولو از کجا می فهمید دست چپ و دست راست مامانش کدومه؟ اون می دونست که مامانش ساعتش رو روی دست چپش می بنده. برای همین وقتی به دست مامانش که ساعت داشت نگاه می کرد می فهمید که دست چپ ساعت داره و دست راستش ساعت نداره. یه روز مامان سارا داشت توی آشپزخونه غذا درست می کرد که بخار آب به دست چپش خورد و مچ دستش کمی سوخت و پوستش تاول زد.
🌺🌺مامان سارا کمی پماد روی جای سوختگی مالید و ساعتش رو هم روی مچ دست راستش بست. وقتی سارا کوچولو به دست های مامانش نگاه می کرد، متوجه شد که مامانش ساعتش رو به دست راستش بسته اما شک داشت که درست فهمیده باشه. اون مدتی به دستای مامانش نگا کرد و بعد با تعجب گفت: مامان جون، چرا دست چپت اومده این طرف؟
💙مامان سارا تا این حرفو شنید زد زیر خنده. سارا گفت: مامان چرا می خندی؟ مامان گفت: آخه عزیز دلم، من امروز ساعتمو به دست راستم بستم ببین مچ دست چپم سوخته. سارا به دستای مامانش نگاه کرد و اونم خندید.
🎋حالا دیگه سارا بدون اینکه بخواد به ساعت مامان توجه کنه، می دونه کدوم دست راسته و کدوم دست چپه. همین طور بدون توجه به النگوهای قرمز و سبز هم می دونه دست چپ کدومه و دست راست کدوم. راستی بچه ها شما تا حالا به چپ و راست توجه کردید؟
🐚می دونید کدوم دست راستتونه و کدوم دست چپ؟ آفرین به شما بچه های باهوشم.🐚
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
#قصه_کودکانه
دست چپ و دست راست🌺🌺
🍂یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود
💫سارا دخترکوچولویی بود که هنوز نمی تونست فرق بین دست راست و دست چپ را متوجه بشه.
🌺مادرش به دست چپ او یک النگوی پلاستیکی قرمز رنگ انداخته بود تا به وسیله ی اون النگو یادش بده که چپ کدوم طرفه. به دست راستش هم یه النگوی سبز انداخته بود.
💝وقتی مامانش می گفت عزیزم برو توی آشَپزخونه، نمکدون را از کشوی سمت چپ بردار و بیار، به دستاش نگاه می کرد و می پرسید: کدوم سمت؟ این دستم یا اون دستم؟ مامانش می خندید و می گفت: سمت النگو قرمزه سمت چپه. اونوقت سارا کوچولو می رفت و از کشوی سمت چپ واسه مامانش نمکدون می آورد.
🍿سارا کوچولو خیلی چیزهارو بلد نبود ولی مامان و باباش بهش یاد میدادن. اونها یادش میدادن که هردست 5 تا انگشت داره و دوتا دست روی هم ده تا انگشت دارند.
🌷یادش میدادند که برف سفیده، آرد و ماست و شیر هم سفید هستند. برگ درختا سبزهستند، شبا همه جا تاریکه و روزها خورشید همه جا را روشن می کنه و با نور طلاییش به زمین می تابه و زمین را گرم می کنه.
⭐️یادش میدادند که گربه میومیو می کنه، کلاغ قارقار می کنه، کبوتر بغ بغو می کنه، سگ هاپ هاپ می کنه، گنجشکه جیک جیک جیک صدا می کنه، وقتی کتری آب رو روی گاز بذاریم آب جوش میاد و قل قل صدا می کنه ودست زدن به کتری آب جوش خطرناکه و بچه ها نباید با کبریت بازی کنن، یادش می دادن که به بزرگترها سلام کنه و بهشون احترام بذاره، دست و روشو بشوره و تمیز باشه. خلاصه بچه های گلم، سارا کوچولو خیلی چیزا بلد بود اما همیشه بین چپ و راست اشتباه می کرد. مامان سارا یادش می داد که پای چپ کدومه و پای راست کدومه می گفت: دست راستت رو روی پایی بذار که سمت دست راستته همون پای راسته.
🍭سارا دستی رو که النگوی سبز داشت روی پایی می ذاشت که طرف دست راستش بود و می فهمید که پای راست کدومه. دستی رو هم که النگوی قرمز داشت روی پای همون طرف می ذاشت و می فهمید که پای چپ کدومه. اما بچه ها می دونید سارا کوچولو از کجا می فهمید دست چپ و دست راست مامانش کدومه؟ اون می دونست که مامانش ساعتش رو روی دست چپش می بنده. برای همین وقتی به دست مامانش که ساعت داشت نگاه می کرد می فهمید که دست چپ ساعت داره و دست راستش ساعت نداره. یه روز مامان سارا داشت توی آشپزخونه غذا درست می کرد که بخار آب به دست چپش خورد و مچ دستش کمی سوخت و پوستش تاول زد.
🌺🌺مامان سارا کمی پماد روی جای سوختگی مالید و ساعتش رو هم روی مچ دست راستش بست. وقتی سارا کوچولو به دست های مامانش نگاه می کرد، متوجه شد که مامانش ساعتش رو به دست راستش بسته اما شک داشت که درست فهمیده باشه. اون مدتی به دستای مامانش نگا کرد و بعد با تعجب گفت: مامان جون، چرا دست چپت اومده این طرف؟
💙مامان سارا تا این حرفو شنید زد زیر خنده. سارا گفت: مامان چرا می خندی؟ مامان گفت: آخه عزیز دلم، من امروز ساعتمو به دست راستم بستم ببین مچ دست چپم سوخته. سارا به دستای مامانش نگاه کرد و اونم خندید.
🎋حالا دیگه سارا بدون اینکه بخواد به ساعت مامان توجه کنه، می دونه کدوم دست راسته و کدوم دست چپه. همین طور بدون توجه به النگوهای قرمز و سبز هم می دونه دست چپ کدومه و دست راست کدوم. راستی بچه ها شما تا حالا به چپ و راست توجه کردید؟
🐚می دونید کدوم دست راستتونه و کدوم دست چپ؟ آفرین به شما بچه های باهوشم.🐚
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#شعر_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
🌺شعر کودکانه کفشدوزک
🍂مشغول گفتگو بود
🍂کفاش در مغازه
🌹او داشت حرف می زد
🌹با یک رفیق تازه:
🐞سرگرم کار هستیم
🐞از صبح زود با هم
🐌همکارهای خوبی
🐌ما میشویم کم کم
🌺هم چرمها قشنگند
🌺هم میخهای نوکتیز
🐞دست تو خون نیاید
🐞ای کفشدوزک ریز!
🐛هورا! تمام کردیم
🐛کفش هزارپا را
🐬یک وقت کم نباشد!
🐬بشمار کفشها را
@childhoodchildhood 🌹
#شعر_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
🌺شعر کودکانه کفشدوزک
🍂مشغول گفتگو بود
🍂کفاش در مغازه
🌹او داشت حرف می زد
🌹با یک رفیق تازه:
🐞سرگرم کار هستیم
🐞از صبح زود با هم
🐌همکارهای خوبی
🐌ما میشویم کم کم
🌺هم چرمها قشنگند
🌺هم میخهای نوکتیز
🐞دست تو خون نیاید
🐞ای کفشدوزک ریز!
🐛هورا! تمام کردیم
🐛کفش هزارپا را
🐬یک وقت کم نباشد!
🐬بشمار کفشها را
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#ویتامینهای_کودک
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
ویتامینهای کودک⭐️⭐️⭐️
@childhoodchildhood 🌹
#ویتامینهای_کودک
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
ویتامینهای کودک⭐️⭐️⭐️
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#ویتامینهای_کودک
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
♻️ويتامينهاي گروه B به رفع خستگي كمك ميكنند
✅ويتامينهاي گروه B شامل 6 ويتامين مهم در سلامت كودكان هستند كه در متابوليسم و افزايش انرژي بدن و رفع خستگي بسيار موثر هستند.
✅ از نقشهاي ديگر اين ويتامينها تشكيل گلبولهاي قرمز و تقويت سيستم عصبي و حافظه است بهطوري كه كمبود آنها در كودكان موجب ضعف اعصاب و اختلال پوست، كاهش تعداد گلبولهاي قرمز و كم خوني ميشود.
✅تركيبات ب كمپلكس بهخصوص اسيد فوليك در كمخونيها موثر است.
@childhoodchildhood 🌹
#ویتامینهای_کودک
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
♻️ويتامينهاي گروه B به رفع خستگي كمك ميكنند
✅ويتامينهاي گروه B شامل 6 ويتامين مهم در سلامت كودكان هستند كه در متابوليسم و افزايش انرژي بدن و رفع خستگي بسيار موثر هستند.
✅ از نقشهاي ديگر اين ويتامينها تشكيل گلبولهاي قرمز و تقويت سيستم عصبي و حافظه است بهطوري كه كمبود آنها در كودكان موجب ضعف اعصاب و اختلال پوست، كاهش تعداد گلبولهاي قرمز و كم خوني ميشود.
✅تركيبات ب كمپلكس بهخصوص اسيد فوليك در كمخونيها موثر است.
@childhoodchildhood 🌹
Forwarded from عکس نگار
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#بازی_کودک
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
💟بازیهای دوران کودکی خود را به آنها یاد بدهید.
💟همه ی آنها برای بچه ها تازگی دارد.
مثل «گل یا پوچ» یا «هفت سنگ»که بازیهای خاص این سنین میباشند
@childhoodchildhood 🌹
#بازی_کودک
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_ساله
💟بازیهای دوران کودکی خود را به آنها یاد بدهید.
💟همه ی آنها برای بچه ها تازگی دارد.
مثل «گل یا پوچ» یا «هفت سنگ»که بازیهای خاص این سنین میباشند
@childhoodchildhood 🌹