🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#معرفی_کتاب
معرفی کتاب به زمین میخورم🌼
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#معرفی_کتاب
معرفی کتاب به زمین میخورم🌼
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#معرفی_کتاب
💟کتاب به زمین می خورم
♻️مجموعه ی بازی با علم شامل چهار جلد است با موضوع آب، باد، نیروی جاذبه و آینه که انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نخستین بار در سال ۱۳۸۹ منتشر کرده است.
♻️کتاب «به زمین می خورم» به یکی دیگر از موضوع های علمی یعنی نیروی جاذبه می پردازد.
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#معرفی_کتاب
💟کتاب به زمین می خورم
♻️مجموعه ی بازی با علم شامل چهار جلد است با موضوع آب، باد، نیروی جاذبه و آینه که انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نخستین بار در سال ۱۳۸۹ منتشر کرده است.
♻️کتاب «به زمین می خورم» به یکی دیگر از موضوع های علمی یعنی نیروی جاذبه می پردازد.
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#هلاکویی
🌼پدر و مادرهایی که اول حرف می زنند بچه ها را اول کر می کنند و بعد لال.
🌼به همین جهت است که نوجوانان با دوستانشان ده ساعت حرف برای گفتن دارند ولی با پدر و مادرشان ده ثانیه هم حرف نمی زنند چرا که این نوع بچه ها توسط پدر و مادرشان از کار افتاده اند.
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#هلاکویی
🌼پدر و مادرهایی که اول حرف می زنند بچه ها را اول کر می کنند و بعد لال.
🌼به همین جهت است که نوجوانان با دوستانشان ده ساعت حرف برای گفتن دارند ولی با پدر و مادرشان ده ثانیه هم حرف نمی زنند چرا که این نوع بچه ها توسط پدر و مادرشان از کار افتاده اند.
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#قصه_کودکانه
#یک_دوست
قصه زیبای یک دوست☘☘
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#قصه_کودکانه
#یک_دوست
قصه زیبای یک دوست☘☘
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#قصه_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
🌺قصه زیبای یک دوست
❤️یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود
🌹روز اول ماه مهر، سپهر کوچولوبه مدرسه رفت و سر کلاس دوم نشست. کنار او یک پسر کوچولوی غمگین نشسته بود. سپهر از او پرسید: «اسمت چیه؟» پسرک جواب د اد: «پارسا. » سپهر گفت: «چرا ناراحتی؟» پارسا گفت: «آخه تازه به این مدرسه اومدم و هیچکس باهام دوست نیست. »
🌼سپهر دست پارسا را گرفت و گفت: «غصه نخور خودم باهات دوست میشم. اسمم سپهره. » پارسا خوشحال شد و خندید. آن روز خانم معلم خیلی با بچه ها حرف زد. گفت: «بچه های گلم، به کلاس دوم خوش آمدید. یادتونه پارسال کلاس چندم بودید؟»بچه ها جواب دادند: «کلاس اول. » خانم معلم گفت: «آفرین، امسال کلاس چندمی هستید؟» بچه ها گفتند: «کلاس دومی. » خانم معلم گفت: «بله بچه ها، پارسال کلاس اولی بودید و امسال کلاس دومی هستید. » سپهر که درست به حرف های خانم معلم گوش نمی داد و حواسش به دوست تازه اش بود، یک دفعه از جایش بلند شد و گفت:
🍁«خانم اجازه اسم دوست منم پارساله. » چندتا از بچه ها خندیدند. خانم معلم هم خنده اش گرفت و گفت: «چی گفتی؟اسم دوستت چیه؟» سپهر به پارسا اشاره کرد و گفت: «اسم دوستم پارساله. » خانم معلم باخنده به پارسا گفت: «پسرگلم، اسمت چیه؟» پارسا جواب داد: «پارسا. » خانم معلم به سپهر گفت: «عزیزم، اسم دوستت پارساست نه پارسال، پارسال یعنی سالی که تمام شد. یعنی اون روزهایی که تو کلاس اولی بودی. اما پارسا معنی دیگه ای داره و اسم پسرها هم هست. می دنی معنیش چیه؟» سپهر گفت: «نه نمی دونم. »
🍡خانم معلم گفت: «بچه ها، هر اسمی یه معنی ای داره مثلاً سپهر یعنی آسمون، همین آسمون آبی قشنگی که بالای سر ماست. پارسا هم به معنی آدم خوب و درستکاره، یعنی آدمی که خدا را دوست داره و برای همین هیچ وقت کار بدی انجام نمیده. » بعد پارسا را جلوی کلاس برد و او را به همه معرفی کرد. پارسا از یک مدرسه ی دیگر به آنجا آمده بود و کسی او را نمی شناخت، اما اشتباه سپهر باعث شد که تمام بچه های کلاس دوم با او آشنا شوند و اسمش را یاد بگیرند.
🍭آن روز برای بچه های کلاس دوم روز خوبی بود، چون یک دوست جدید پیدا کردند و معنی پارسال و پارسا و سپهررا یاد گرفتند و به حرف بامزه ی سپهر هم خندیدند.
@childhoodchildhood 🌹
#قصه_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
🌺قصه زیبای یک دوست
❤️یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود
🌹روز اول ماه مهر، سپهر کوچولوبه مدرسه رفت و سر کلاس دوم نشست. کنار او یک پسر کوچولوی غمگین نشسته بود. سپهر از او پرسید: «اسمت چیه؟» پسرک جواب د اد: «پارسا. » سپهر گفت: «چرا ناراحتی؟» پارسا گفت: «آخه تازه به این مدرسه اومدم و هیچکس باهام دوست نیست. »
🌼سپهر دست پارسا را گرفت و گفت: «غصه نخور خودم باهات دوست میشم. اسمم سپهره. » پارسا خوشحال شد و خندید. آن روز خانم معلم خیلی با بچه ها حرف زد. گفت: «بچه های گلم، به کلاس دوم خوش آمدید. یادتونه پارسال کلاس چندم بودید؟»بچه ها جواب دادند: «کلاس اول. » خانم معلم گفت: «آفرین، امسال کلاس چندمی هستید؟» بچه ها گفتند: «کلاس دومی. » خانم معلم گفت: «بله بچه ها، پارسال کلاس اولی بودید و امسال کلاس دومی هستید. » سپهر که درست به حرف های خانم معلم گوش نمی داد و حواسش به دوست تازه اش بود، یک دفعه از جایش بلند شد و گفت:
🍁«خانم اجازه اسم دوست منم پارساله. » چندتا از بچه ها خندیدند. خانم معلم هم خنده اش گرفت و گفت: «چی گفتی؟اسم دوستت چیه؟» سپهر به پارسا اشاره کرد و گفت: «اسم دوستم پارساله. » خانم معلم باخنده به پارسا گفت: «پسرگلم، اسمت چیه؟» پارسا جواب داد: «پارسا. » خانم معلم به سپهر گفت: «عزیزم، اسم دوستت پارساست نه پارسال، پارسال یعنی سالی که تمام شد. یعنی اون روزهایی که تو کلاس اولی بودی. اما پارسا معنی دیگه ای داره و اسم پسرها هم هست. می دنی معنیش چیه؟» سپهر گفت: «نه نمی دونم. »
🍡خانم معلم گفت: «بچه ها، هر اسمی یه معنی ای داره مثلاً سپهر یعنی آسمون، همین آسمون آبی قشنگی که بالای سر ماست. پارسا هم به معنی آدم خوب و درستکاره، یعنی آدمی که خدا را دوست داره و برای همین هیچ وقت کار بدی انجام نمیده. » بعد پارسا را جلوی کلاس برد و او را به همه معرفی کرد. پارسا از یک مدرسه ی دیگر به آنجا آمده بود و کسی او را نمی شناخت، اما اشتباه سپهر باعث شد که تمام بچه های کلاس دوم با او آشنا شوند و اسمش را یاد بگیرند.
🍭آن روز برای بچه های کلاس دوم روز خوبی بود، چون یک دوست جدید پیدا کردند و معنی پارسال و پارسا و سپهررا یاد گرفتند و به حرف بامزه ی سپهر هم خندیدند.
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#شعر_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
دسته گلی برای مادر💐
@childhoodchildhood 🌹
#شعر_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
دسته گلی برای مادر💐
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#شعر_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
شعر دسته گلی برای مادر💐
🎋می خوام بخوابم
🎋خواب رنگی ببینم
🌺تو رؤیاهام
🌺باغ قشنگی ببینم
🌴برم تو باغ
🌴میون گل ها بشینم
💐یه دسته شو
💐برای مادر بچینم
🌷دسته گلم رو
🌷توی گلدون بذارم
🌻برش دارم
🌻برای مادر بیارم
😍وقتی مامان گل منو می بینه
😍میاد پیشم می شینه
😊به من میگه: عزیزکم،
😊بچه ی ناز ِ کوچکم
🌸خودت گلی،
🌸شاخه ی یاس و سنبلی
❤️دست گلت درد نکنه
❤️برای من گل خریدی؟
🍂منم میگم مامان جونم
🍂مامان جون مهربونم
🌺من گلارو تو باغ رؤیا دیدم
🌺یه دسته شو به خاطر تو چیدم
@childhoodchildhood 🌹
#شعر_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
شعر دسته گلی برای مادر💐
🎋می خوام بخوابم
🎋خواب رنگی ببینم
🌺تو رؤیاهام
🌺باغ قشنگی ببینم
🌴برم تو باغ
🌴میون گل ها بشینم
💐یه دسته شو
💐برای مادر بچینم
🌷دسته گلم رو
🌷توی گلدون بذارم
🌻برش دارم
🌻برای مادر بیارم
😍وقتی مامان گل منو می بینه
😍میاد پیشم می شینه
😊به من میگه: عزیزکم،
😊بچه ی ناز ِ کوچکم
🌸خودت گلی،
🌸شاخه ی یاس و سنبلی
❤️دست گلت درد نکنه
❤️برای من گل خریدی؟
🍂منم میگم مامان جونم
🍂مامان جون مهربونم
🌺من گلارو تو باغ رؤیا دیدم
🌺یه دسته شو به خاطر تو چیدم
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#وابستگی_کودک
☢ کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند.
☢ مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#وابستگی_کودک
☢ کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند.
☢ مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#قصه_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
❤️«در کشوری آفریقایی قبیله ای بزرگ زندگی می کردند. قبیله ای که همه مردمانش با یکدیگر دوست بودند و سعی می کردندکه با دیگران هم مهربان باشند. مردم این قبیله رئیسشان را خیلی دوست داشتند. تا اینکه . .
ادامه داستان در کلیپ صوتی زیر👇👇
🌻🌷🌷🌻
@childhoodchildhood 🌹
#قصه_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
❤️«در کشوری آفریقایی قبیله ای بزرگ زندگی می کردند. قبیله ای که همه مردمانش با یکدیگر دوست بودند و سعی می کردندکه با دیگران هم مهربان باشند. مردم این قبیله رئیسشان را خیلی دوست داشتند. تا اینکه . .
ادامه داستان در کلیپ صوتی زیر👇👇
🌻🌷🌷🌻
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#هلاکویی
💟در مورد تعليم و تربيت بچه ها حاضر نيستيم حتى الفباى اين تعليم رو فرا بگيريم و وقت و زمان خود را با انواع دلمشغولى هاى بيهوده از دست ميدهيم،
💟ما تا می تونيم باید سلامتى روانى كودكانمون رو تامين كنيم تا در اينده نسل و انسان هاى سالم تری داشته باشيم .
دكتر فرهنگ هلاكويى
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#هلاکویی
💟در مورد تعليم و تربيت بچه ها حاضر نيستيم حتى الفباى اين تعليم رو فرا بگيريم و وقت و زمان خود را با انواع دلمشغولى هاى بيهوده از دست ميدهيم،
💟ما تا می تونيم باید سلامتى روانى كودكانمون رو تامين كنيم تا در اينده نسل و انسان هاى سالم تری داشته باشيم .
دكتر فرهنگ هلاكويى
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#سوالات_کودک
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
❓سوال بچه:
💕 چرا اینقدر به حضرت محمد صلوات می فرستیم؟
💕میشه به بچه گفت: خدا اونقدر پیامبر عزیزمون رو دوست داره که به مردم دستور داده همیشه به ایشون صلوات بفرستیم و در مقابل پاداش های بسیار زیادی به بندگانش میده.
💕میشه در حد فهم بچه از پاداش های صلوات و بزرگواری ها و زندگی پیامبر عزیزمون تعریف کنیم تا با اشتیاق و آگاهی بیشتری صلوات بفرسته.
@childhoodchildhood 🌹
#سوالات_کودک
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
❓سوال بچه:
💕 چرا اینقدر به حضرت محمد صلوات می فرستیم؟
💕میشه به بچه گفت: خدا اونقدر پیامبر عزیزمون رو دوست داره که به مردم دستور داده همیشه به ایشون صلوات بفرستیم و در مقابل پاداش های بسیار زیادی به بندگانش میده.
💕میشه در حد فهم بچه از پاداش های صلوات و بزرگواری ها و زندگی پیامبر عزیزمون تعریف کنیم تا با اشتیاق و آگاهی بیشتری صلوات بفرسته.
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#شعر_کودکانه
#تابستان
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
تابستان☀️☀️☀️
@childhoodchildhood 🌹
#شعر_کودکانه
#تابستان
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
تابستان☀️☀️☀️
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#شعر_کودکانه
#تابستان
❤️شعر کودکانه تابستان❤️
🌞آمده فصل تابستان
🌞با خورشيد فروزان
🌞تير و مرداد،شهريور
🌞مي آيند با تابستان
🔥تابستان گرمِ گرم است
🔥آفتابش داغ و سوزان
💥اما من دوستش دارم
💥چون تعطيل است دبستان
🍃تابستان فصل كوشش
🍃تابستان فصل كار است
🌳بر شاخه ي درختان
🌳ميوه هاي آبدار است
🍉ميوه ي آبدار و شيرين
🍉نعمت پروردگاراست
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#شعر_کودکانه
#تابستان
❤️شعر کودکانه تابستان❤️
🌞آمده فصل تابستان
🌞با خورشيد فروزان
🌞تير و مرداد،شهريور
🌞مي آيند با تابستان
🔥تابستان گرمِ گرم است
🔥آفتابش داغ و سوزان
💥اما من دوستش دارم
💥چون تعطيل است دبستان
🍃تابستان فصل كوشش
🍃تابستان فصل كار است
🌳بر شاخه ي درختان
🌳ميوه هاي آبدار است
🍉ميوه ي آبدار و شيرين
🍉نعمت پروردگاراست
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#قانون_مداری_کودک
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
🌼🌼قانون مندی کودک
🌼از طریق آموزش فرزند ما باید آهسته آهسته مسئولیت خود و زندگی اش و کمک و یاری به دیگران را فرا بگیرد.
🌼کودک تا به هشت سالگی نرسد از درون آمادگی پذیرش مسئولیت را به گونه شایسته نخواهد داشت.
@childhoodchildhood 🌹
#قانون_مداری_کودک
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
🌼🌼قانون مندی کودک
🌼از طریق آموزش فرزند ما باید آهسته آهسته مسئولیت خود و زندگی اش و کمک و یاری به دیگران را فرا بگیرد.
🌼کودک تا به هشت سالگی نرسد از درون آمادگی پذیرش مسئولیت را به گونه شایسته نخواهد داشت.
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#قصه_کودکانه
#ملکه_گلها
قصه زیبای ملکه گلها🌹🌹
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
#قصه_کودکانه
#ملکه_گلها
قصه زیبای ملکه گلها🌹🌹
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#قصه_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
❤️ملکه گلها
🍃روزی روزگاری ، دختری مهربان در کنار باغ زیبا و پرگل زندگی می کرد ، که به ملکه گل ها شهرت یافته بود.🍃
🌼چند سالی بود که او هر صبح به گل ها سر می زد ، آن ها را نوازش می کرد و سپس به آبیاری آن ها مشغول می شد .🌼
🍿مدتی بعد ، به بیماری سختی مبتلا شد و نتوانست به باغ برود . دلش برای گل ها تنگ شده بود و هر روز از غم دوری گل ها گریه می کرد .🍿
❣روزی از همان روزها ، کبوتر سفیدی کنار پنجره اتاق ملکه گل ها نشست . وقتی چشمش به ملکه افتاد فهمید ، دختر مهربانی که کبوتر ها از او حرف می زنند ، همین ملکه است ، پس به سرعت به باغ رفت و به گل ها خبر داد که ملکه سخت بیمار شده است .❣
🍭گل ها که از شنیدن این خبر بسیار غمگین شده بودند ، به دنبال چاره ای می گشتند . یکی از آن ها گفت : « کاش می توانستیم به دیدن او برویم ولی می دانم که این امکان ندارد ! »🍭
🐦کبوتر گفت : « این که کاری ندارد ، من می توانم هر روز یکی از شما را با نوکم بچینم و پیش او ببرم . »
از همان روز به بعد ، کبوتر ، هر روز یکی از آن ها را به نوک می گرفت و برای ملکه می برد تا اینکه کم کم حال ملکه خوب شد و دوباره توانست مثل گذشته با انها بماند
@childhoodchildhood 🌹
#قصه_کودکانه
#رده_سنی_هفت_تا_چهارده_سال
❤️ملکه گلها
🍃روزی روزگاری ، دختری مهربان در کنار باغ زیبا و پرگل زندگی می کرد ، که به ملکه گل ها شهرت یافته بود.🍃
🌼چند سالی بود که او هر صبح به گل ها سر می زد ، آن ها را نوازش می کرد و سپس به آبیاری آن ها مشغول می شد .🌼
🍿مدتی بعد ، به بیماری سختی مبتلا شد و نتوانست به باغ برود . دلش برای گل ها تنگ شده بود و هر روز از غم دوری گل ها گریه می کرد .🍿
❣روزی از همان روزها ، کبوتر سفیدی کنار پنجره اتاق ملکه گل ها نشست . وقتی چشمش به ملکه افتاد فهمید ، دختر مهربانی که کبوتر ها از او حرف می زنند ، همین ملکه است ، پس به سرعت به باغ رفت و به گل ها خبر داد که ملکه سخت بیمار شده است .❣
🍭گل ها که از شنیدن این خبر بسیار غمگین شده بودند ، به دنبال چاره ای می گشتند . یکی از آن ها گفت : « کاش می توانستیم به دیدن او برویم ولی می دانم که این امکان ندارد ! »🍭
🐦کبوتر گفت : « این که کاری ندارد ، من می توانم هر روز یکی از شما را با نوکم بچینم و پیش او ببرم . »
از همان روز به بعد ، کبوتر ، هر روز یکی از آن ها را به نوک می گرفت و برای ملکه می برد تا اینکه کم کم حال ملکه خوب شد و دوباره توانست مثل گذشته با انها بماند
@childhoodchildhood 🌹