🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
#قصه_کودکانه
قصه زیبای بزغاله خجالتی🌸🌸
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
#قصه_کودکانه
قصه زیبای بزغاله خجالتی🌸🌸
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#قصه_کودکانه
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
قصه زیبای بزغاله خجالتی
🌹توی یه گله بز ،یه بزغاله خجالتی بود که خیلی آروم و سر به زیر بود .وقتی همه بزغاله ها بازی و سر و صدا راه می انداختنداون فقط یه گوشه می ایستاد و نگاه می کرد.
🌸وقتی گله بزغاله ها به یه برکه ی آب می رسید،بزغاله های شاد و شیطون برای خوردن آب می دویدند سمت برکه و حسابی آب می خوردند و آب بازی می کردند .
🍭اما بزغاله ی خجالتی اینقدر صبر می کرد تا همه بزغاله ها از کنار برکه برن بعد خودش تنهایی بره آب بخوره .بعضی وقتا از بس دیر می کرد ،گله به سمت دهکده به راه می آفتاد و اون دیگه وقت آب خوردن رو از دست می داد .این جوری اون خیلی خودشو اذیت می کرد.
💝چوپون مهربون گله بارها و بارها به بز غاله خجالتی گفته بود که باید رفتارشو عوض کنه . اما بزغاله خجالتی هیچ جوابی نمی داد و بازم همونجوری خجالتی رفتار می کرد .
🍡یه روز صبح وقتی گله می خواست برای چرا به دشت و صحرا بره ،بزغاله ی خجالتی موقع رفتن زمین خورد و یه کم پاش درد گرفت .به همین خاطر نتونست مثل هر روز خودشو به گله برسونه .
🍁اون توی خونه جا موند اما خجالت می کشید که صدا بزنه من جا موندم صبر کنید تا منم برسم.وقتی به نزدیک در رسید دید که همه رفتند و تنها توی خونه مونده. اینجوری مجبور بود تا شب تنها و گرسنه بمونه.
🍭چوپون گله در طول راه متوجه شد که بزغاله خجالتی با اونا نیومده ،به خاطر همین سگ گله رو فرستاد تا به خونه برگرده و اونو با خودش بیاره .اما اول درگوش سگ یه چیزایی گفت و بعد اونو راهی خونه کرد.
💚سگ گله به خونه برگشت و یه گوشه گرفت خوابید .بزغاله خجالتی دل تو دلش نبود .باخودش فکر می کرد مگه سگ گله به خاطر اون برنگشته ،پس حالا چرا گرفته خوابیده .دلش می خواست با اون حرف بزنه اما خجالت می کشید.یه کم دور و بر اون راه رفت و منتظر موند، اما سگ اهمیتی نمی داد .
💫بلاخره صبرش سر اومد و رفت جلو و به سگ گفت ببخشید من امروز جا موندم می شه منو ببرید به گله برسونید ؟سگ خندید و گفت البته که می شه .اما من تند تند می رم می تونی بهم برسی ؟
💚چوپون مهربون چشم به جاده دوخته بود و منتظر اونا بود که یه دفه دید بزغاله خجالتی داره می دوه و میاد و سگ گله هم با کمی فاصله پشت سرش می یاد مثل اینکه با هم دوست شده بودن.اونا باهم حرف می زدن و می خندیدن.
چوپون گله لبخندی زد و گفت امیدوارم بزغاله خجالتی همین طوری ادامه بده تا یه بزغاله شاد و شنگول بشه .
@childhoodchildhood 🌹
#قصه_کودکانه
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
قصه زیبای بزغاله خجالتی
🌹توی یه گله بز ،یه بزغاله خجالتی بود که خیلی آروم و سر به زیر بود .وقتی همه بزغاله ها بازی و سر و صدا راه می انداختنداون فقط یه گوشه می ایستاد و نگاه می کرد.
🌸وقتی گله بزغاله ها به یه برکه ی آب می رسید،بزغاله های شاد و شیطون برای خوردن آب می دویدند سمت برکه و حسابی آب می خوردند و آب بازی می کردند .
🍭اما بزغاله ی خجالتی اینقدر صبر می کرد تا همه بزغاله ها از کنار برکه برن بعد خودش تنهایی بره آب بخوره .بعضی وقتا از بس دیر می کرد ،گله به سمت دهکده به راه می آفتاد و اون دیگه وقت آب خوردن رو از دست می داد .این جوری اون خیلی خودشو اذیت می کرد.
💝چوپون مهربون گله بارها و بارها به بز غاله خجالتی گفته بود که باید رفتارشو عوض کنه . اما بزغاله خجالتی هیچ جوابی نمی داد و بازم همونجوری خجالتی رفتار می کرد .
🍡یه روز صبح وقتی گله می خواست برای چرا به دشت و صحرا بره ،بزغاله ی خجالتی موقع رفتن زمین خورد و یه کم پاش درد گرفت .به همین خاطر نتونست مثل هر روز خودشو به گله برسونه .
🍁اون توی خونه جا موند اما خجالت می کشید که صدا بزنه من جا موندم صبر کنید تا منم برسم.وقتی به نزدیک در رسید دید که همه رفتند و تنها توی خونه مونده. اینجوری مجبور بود تا شب تنها و گرسنه بمونه.
🍭چوپون گله در طول راه متوجه شد که بزغاله خجالتی با اونا نیومده ،به خاطر همین سگ گله رو فرستاد تا به خونه برگرده و اونو با خودش بیاره .اما اول درگوش سگ یه چیزایی گفت و بعد اونو راهی خونه کرد.
💚سگ گله به خونه برگشت و یه گوشه گرفت خوابید .بزغاله خجالتی دل تو دلش نبود .باخودش فکر می کرد مگه سگ گله به خاطر اون برنگشته ،پس حالا چرا گرفته خوابیده .دلش می خواست با اون حرف بزنه اما خجالت می کشید.یه کم دور و بر اون راه رفت و منتظر موند، اما سگ اهمیتی نمی داد .
💫بلاخره صبرش سر اومد و رفت جلو و به سگ گفت ببخشید من امروز جا موندم می شه منو ببرید به گله برسونید ؟سگ خندید و گفت البته که می شه .اما من تند تند می رم می تونی بهم برسی ؟
💚چوپون مهربون چشم به جاده دوخته بود و منتظر اونا بود که یه دفه دید بزغاله خجالتی داره می دوه و میاد و سگ گله هم با کمی فاصله پشت سرش می یاد مثل اینکه با هم دوست شده بودن.اونا باهم حرف می زدن و می خندیدن.
چوپون گله لبخندی زد و گفت امیدوارم بزغاله خجالتی همین طوری ادامه بده تا یه بزغاله شاد و شنگول بشه .
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#هلاکویی
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
🌻بچه ها گاهي خودشون رو ميزنند چون به اين نتيجه ميرسند كه من بد هستم و لايق تنبيه. يا از قصد كاري ميكنم كه تنبيه بشم. اما وقتي به اين نتيجه برسم كه خوب هستم و خواستني و دوست داشتني دیگه این کار را نمیکند. اينجاست كه خود دوستي معني پيدا ميكنه.
دکتر هلاکویی👓
@childhoodchildhood 🌹
#هلاکویی
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
🌻بچه ها گاهي خودشون رو ميزنند چون به اين نتيجه ميرسند كه من بد هستم و لايق تنبيه. يا از قصد كاري ميكنم كه تنبيه بشم. اما وقتي به اين نتيجه برسم كه خوب هستم و خواستني و دوست داشتني دیگه این کار را نمیکند. اينجاست كه خود دوستي معني پيدا ميكنه.
دکتر هلاکویی👓
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#شعر_کودکانه
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
🐳ماهی تنگ بلور
🐠ماهی تنگ بلور
🐠دریا رو خواب می بینه
🐟خودش رو توی دریا
🐟میون آب می بینه
🐡ماهی تنگ بلور
🐡وقتی دلش می گیره
🐠از پشت شیشه ی تنگ
🐠آسمونو می بینه
🐡میگه چه آسمونی!
🐡به رنگ آب دریاس
🐡دریا برام این روزا
🐡فقط یه خواب و رویاس!
@childhoodchildhood 🌹
#شعر_کودکانه
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
🐳ماهی تنگ بلور
🐠ماهی تنگ بلور
🐠دریا رو خواب می بینه
🐟خودش رو توی دریا
🐟میون آب می بینه
🐡ماهی تنگ بلور
🐡وقتی دلش می گیره
🐠از پشت شیشه ی تنگ
🐠آسمونو می بینه
🐡میگه چه آسمونی!
🐡به رنگ آب دریاس
🐡دریا برام این روزا
🐡فقط یه خواب و رویاس!
@childhoodchildhood 🌹
اسیابان و پسرش و الاغش.pdf
1.8 MB
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#معرفی_کتاب
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
اسیابان و پسرش و الاغ
⭐️⭐️⭐️
@childhoodchildhood 🌹
#معرفی_کتاب
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
اسیابان و پسرش و الاغ
⭐️⭐️⭐️
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#بد_زبانی
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
فحش دادن کودک
بد زبانی🌼🌼🌼
@childhoodchildhood 🌹
#بد_زبانی
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
فحش دادن کودک
بد زبانی🌼🌼🌼
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
#بد_زبانی
#فحش_دادن
💟اگر اشتباهی در رفتار و گفتار کودک مشاهده کردیم، هرگز با الفاظ تند و سرزنش های تحقیر آمیز، آن ها را در معرض فشارهای روانی قرار ندهیم؛
💟بلکه با لطیف ترین عبارت ها او را متوجّه اشتباهش نماییم.
💟لازم به تذکر است که تا جایی که شده باید این تذکّر در حضور مهمان و هم سنّ و سالان او نباشد؛ بلکه می توانیم این تذکّر را در اتاق دیگر یا به صورت در گوشی با او مطرح نماییم
@childhoodchildhood 🌹
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
#بد_زبانی
#فحش_دادن
💟اگر اشتباهی در رفتار و گفتار کودک مشاهده کردیم، هرگز با الفاظ تند و سرزنش های تحقیر آمیز، آن ها را در معرض فشارهای روانی قرار ندهیم؛
💟بلکه با لطیف ترین عبارت ها او را متوجّه اشتباهش نماییم.
💟لازم به تذکر است که تا جایی که شده باید این تذکّر در حضور مهمان و هم سنّ و سالان او نباشد؛ بلکه می توانیم این تذکّر را در اتاق دیگر یا به صورت در گوشی با او مطرح نماییم
@childhoodchildhood 🌹
🔱رویش طلایی کوچولوها🔱
#بازی_کودک
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
بازی کودک
گرگم و گله میبرم🌼🌼
@childhoodchildhood 🌹
#بازی_کودک
#رده_سنی_پنج_تا_هفت_ساله
بازی کودک
گرگم و گله میبرم🌼🌼
@childhoodchildhood 🌹