💠 خدای مو فرفری
اینایی که می‌گم قسمت‌هایی از یک فیلم هندی ـ یا تخیلات سینمای هالیوود نیستا
با دقّت گوش کنید و هر چند ثانیه یه بار ـ محکم بکوبین تو سرتون ـ
تا باورتون بشه که بیدارین و دچار توهّم نشدین ـ
وهابیا ـ به شیعیان امیرالمؤمنین میگن «مشرک» ـ
بیایید یه سری بزنیم به کتاباشون ببنیم که مشرک واقعی کیه ـ
شاید باورتون نشه امّا خدای وهابیا خوش تیپ مک کوئیینه ـ آره درست شنیدین ـ
خوش تیپ مک کوئین ـ اما داستانش چیه ؟!
وهابیا ـ توی کتاباشون از قول ابن عباس آوردن که پیامبر فرموده:
من خدا را دیدم که به شکل یک جوان ظاهر شده بود ـ
جوانی که صورتش هیچ مویی نداشت ـ اما موهای سرش فرفری بود ـ
این خدای وهابیاست ـ کله‌اش مو فرفری ـ صورتش شیش تیغ ـ
چنان صورت خداشون وَکس کرده است که خارپشت رو صورتش پاتیناژ بازی می‌کنه!
نکته جالبش اینجاست که آقایون وهابی گفتن: اگه کسی توی صحّت این حدیث شک کنه
شهادت و گواهی دادنش قبول نیست ـ هیچ کس حق نداره بهش سلام کنه ـ
تازه اگر هم مریض شد عمراً بریم عیادتش ـ یعنی به عیادت رفتنش هم مشکلاتِ شرعی داره ـ
این تمام ماجرا نیست ـ خدای وهابیا مثل من و شما برای تردد تو آسمونا محتاج یک وسیله است ـ
به نظرتون وسیلۀ خدا چیه؟! بوگاتی یا مک لارِن؟!
طبق چیزی که توی کتاباشون اومده ـ خدای وهابی‌ها سواره یه الاغه ـ
بله ـ درست شنیدین ـ یه الاغ دنده اتومات ـ ابن عَساکر توی کتابش نوشته ـ
خدا از آسمان به زمین می‌آید ـ در حالی که سوار بر یک الاغ است ـ
شکسپیر ننوشته‌ها ـ عالم وهابی نوشته! ـ
حالا اون الاغه چقدر باید بزرگ باشه تا بتونه سنگینی خدای بزرگترشون را تحمل کنه ـ جای سوال داره
جالبه که این جماعت به ما میگن مشرک ـ بابا تو دیگه کسی هستی!
در جواب شون ، یک جمله کوتاه بنویسین
یا علی.
منابع اهلسنت 👇
قال رسول الله (صلى الله علیه وسلم) رأیت ربی فی صورة شاب أمرد له وفرة جعد قطط فی روضة خضراء»
ابن عباس می گوید: پیامبرفرمود: پروردگارم را به صورت یک جوان دیدم که هنوز مو در صورت نداشت. و موی سرش هم فرفری بود.
📕 بیان تلبیس الجهمیه، ابن تیمیه، ج7 ص 290
«هذا حدیث رواه الکبّر عن الکبّر عن الصحابه عن النبی و من شک فی ذلک لا تقبل شهادته و لایسلم علیه و لایعاد فی مرضه»
این روایتی است که بزرگان ما از بزرگان و از صحابه و صحابه هم از پیامبر اکرم نقل کرده است و هرکس در این شک کند، شهادتش قبول نیست و کسی نباید به او سلام کند و زمانی که مریض شد، کسی به عیادتش نرود.
📗 طبقات الحنابله، ابی یعلی، ج3، ص81 ، ح 82
إنه ینزل بذاته و یتردد علی حمار»
خدا از آسمان به زمین می آید و سوار یک الاغ می شود.
📘 تبیین کذب المفتری، ابن عساکر، ج1، ص311
#مجموعه_طنز_مستند
#بابا_تو_دیگه_کی_هستی
🌍 @chera_shia_bemanam
تلگرام، اینستاگرام، ایتا
اینایی که می‌گم قسمت‌هایی از یک فیلم هندی ـ یا تخیلات سینمای هالیوود نیستا
با دقّت گوش کنید و هر چند ثانیه یه بار ـ محکم بکوبین تو سرتون ـ
تا باورتون بشه که بیدارین و دچار توهّم نشدین ـ
وهابیا ـ به شیعیان امیرالمؤمنین میگن «مشرک» ـ
بیایید یه سری بزنیم به کتاباشون ببنیم که مشرک واقعی کیه ـ
شاید باورتون نشه امّا خدای وهابیا خوش تیپ مک کوئیینه ـ آره درست شنیدین ـ
خوش تیپ مک کوئین ـ اما داستانش چیه ؟!
وهابیا ـ توی کتاباشون از قول ابن عباس آوردن که پیامبر فرموده:
من خدا را دیدم که به شکل یک جوان ظاهر شده بود ـ
جوانی که صورتش هیچ مویی نداشت ـ اما موهای سرش فرفری بود ـ
این خدای وهابیاست ـ کله‌اش مو فرفری ـ صورتش شیش تیغ ـ
چنان صورت خداشون وَکس کرده است که خارپشت رو صورتش پاتیناژ بازی می‌کنه!
نکته جالبش اینجاست که آقایون وهابی گفتن: اگه کسی توی صحّت این حدیث شک کنه
شهادت و گواهی دادنش قبول نیست ـ هیچ کس حق نداره بهش سلام کنه ـ
تازه اگر هم مریض شد عمراً بریم عیادتش ـ یعنی به عیادت رفتنش هم مشکلاتِ شرعی داره ـ
این تمام ماجرا نیست ـ خدای وهابیا مثل من و شما برای تردد تو آسمونا محتاج یک وسیله است ـ
به نظرتون وسیلۀ خدا چیه؟! بوگاتی یا مک لارِن؟!
طبق چیزی که توی کتاباشون اومده ـ خدای وهابی‌ها سواره یه الاغه ـ
بله ـ درست شنیدین ـ یه الاغ دنده اتومات ـ ابن عَساکر توی کتابش نوشته ـ
خدا از آسمان به زمین می‌آید ـ در حالی که سوار بر یک الاغ است ـ
شکسپیر ننوشته‌ها ـ عالم وهابی نوشته! ـ
حالا اون الاغه چقدر باید بزرگ باشه تا بتونه سنگینی خدای بزرگترشون را تحمل کنه ـ جای سوال داره
جالبه که این جماعت به ما میگن مشرک ـ بابا تو دیگه کسی هستی!
در جواب شون ، یک جمله کوتاه بنویسین
یا علی.
منابع اهلسنت 👇
قال رسول الله (صلى الله علیه وسلم) رأیت ربی فی صورة شاب أمرد له وفرة جعد قطط فی روضة خضراء»
ابن عباس می گوید: پیامبرفرمود: پروردگارم را به صورت یک جوان دیدم که هنوز مو در صورت نداشت. و موی سرش هم فرفری بود.
📕 بیان تلبیس الجهمیه، ابن تیمیه، ج7 ص 290
«هذا حدیث رواه الکبّر عن الکبّر عن الصحابه عن النبی و من شک فی ذلک لا تقبل شهادته و لایسلم علیه و لایعاد فی مرضه»
این روایتی است که بزرگان ما از بزرگان و از صحابه و صحابه هم از پیامبر اکرم نقل کرده است و هرکس در این شک کند، شهادتش قبول نیست و کسی نباید به او سلام کند و زمانی که مریض شد، کسی به عیادتش نرود.
📗 طبقات الحنابله، ابی یعلی، ج3، ص81 ، ح 82
إنه ینزل بذاته و یتردد علی حمار»
خدا از آسمان به زمین می آید و سوار یک الاغ می شود.
📘 تبیین کذب المفتری، ابن عساکر، ج1، ص311
#مجموعه_طنز_مستند
#بابا_تو_دیگه_کی_هستی
🌍 @chera_shia_bemanam
تلگرام، اینستاگرام، ایتا
💠 خدای الاغ سوار
تصور کنید سرتون رو بلند کردین تا تو آسمون شهرتون ـ
یه رنگین کمان قشنگ رو تماشا کنید ـ که یکدفعه ـ یه الاغ ـ که حالا با سایزش کاری نداریم ـ
با سرعت از افق و گنبد آهنین عبور می‌کنه و دیوار صوتی رو می‌شکونه ـ
فعلا کاری با این الاغ پرنده نداریم ـ سوژه اونیه که افسار الاغ دستشه ـ
رانندۀ بزرگوارِ این الاغ ـ کسی نیست جز خداوند ـ
فکر نکنین دارم از هزار و یک شب براتون قصه تعریف میکنم ـ نه
این مطلب ـ از جدی‌ترین عقاید وهابی‌هاست ـ
خدای مو فرفری ـ با صورت تراشیده ـ که سوار الاغه ـ
علامه حلی میگه: در بغداد ـ اون جماعتی که برای خدا جسمیّت قائل بودن
بعضی از شب‌ها ـ می‌رفتن رو پشت بوم خونه‌شون و ـ
توی ظرف علف و یونجه و کاه می‌ریختن ـ
تا بلکه وقتی الاغ خداوند داره از اتوبان آسمان عبور می‌کنه ـ
رایحه دل انگیز اون یونجه‌ها ـ که البته طعم های متفاوتی هم داشته ـ
باعث بشه که خدا فرمونشُ کج کنه و بیاد طرف پشت بوما
تا الاغش ـ یه پرس از اون یونجه‌ها رو بزنه تو رگ ـ
برخی پیروان سقیفه معتقدن که خدا هر شب جمعه ـ به شکل یک جوان الاغ سوار به زمین میاد
انصافاً وقتی خدا این همه راه از عرش میاد پایین ـ
خب باید هم رو یکی از این پشت بوما ـ واسه نماز و شام و دستشویی بزنه بغل و استراحتی کنه ـ
خدایی که جسم باشه ـ خب خستگی هم داره ـ دستشویی هم داره ـ نداره؟!
خیلی دلم میخواد یکی از این وهابیا رو ببینم و بهش بگم: بابا تو دیگه کی هستی ؟!
آخه این چه خدا و اسلام خنده داریه که دارین به دنیا معرفی می‌کنین
البته توحیدی که راویش ـ امام و حجت خدا نباشه ـ همینه
نظرتون رو دربارۀ نگاه وهابیا برامون بنویسید. ارادتمند . یا علی مدد.
📌منابع :
علامه حلی (ره) از علمای بزرگ شیعه در این باره می نویسد :
«وذهب بعضهم إلى أن الله ینزل کل لیلة جمعة بشکل أمرد راکبا على حمار حتى أن بعضهم ببغداد وضع على سطح داره معلفا یضع کل لیلة جمعة فیه شعیرا وتبنا لتجویز أن ینزل الله تعالى على حماره على ذلک السطح فیشتغل الحمار بالأکل و یشتغل الرب بالنداء هل من تائب هل من مستغفر تعالى الله عن مثل هذه العقائد الردیة فی حقه تعالى.»
بعضی از اهل سنت معتقد هستند که خداوند در هر شب جمعه به صورت یک جوان و سوار بر الآغ بر زمین نازل می شود، به طوری که بعضی از اینها در بغداد، در شب های جمعه روی پشت بام های خود در ظرف هایی علوفه، جو و یونجه می ریزند تا خدایی که با الاغ از آسمان پایین می آید ، این علوفه و یونجه را ببیند و بر بام آن شخص نازل شود و مشغول خوردن آنها شود و خدای عالم هم مشغول ندا دادن باشد که آیا توبه کننده ای هست تا او را ببخشم و از اینگونه عقاید مردود و باطل در حق خداوند متعال.
📘 منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ص 39
«ابن عساکر» عالم اهلسنت می نویسد:
«إنه ینزل بذاته و یتردد علی حمار»
خدا از آسمان به زمین می آید و سوار یک الاغ می شود.
📕 تبیین کذب المفتری، ج1، ص311
#مجموعه_طنز_مستند
#بابا_تو_دیگه_کی_هستی
🌍 @chera_shia_bemanam
تلگرام، اینستاگرام، ایتا
تصور کنید سرتون رو بلند کردین تا تو آسمون شهرتون ـ
یه رنگین کمان قشنگ رو تماشا کنید ـ که یکدفعه ـ یه الاغ ـ که حالا با سایزش کاری نداریم ـ
با سرعت از افق و گنبد آهنین عبور می‌کنه و دیوار صوتی رو می‌شکونه ـ
فعلا کاری با این الاغ پرنده نداریم ـ سوژه اونیه که افسار الاغ دستشه ـ
رانندۀ بزرگوارِ این الاغ ـ کسی نیست جز خداوند ـ
فکر نکنین دارم از هزار و یک شب براتون قصه تعریف میکنم ـ نه
این مطلب ـ از جدی‌ترین عقاید وهابی‌هاست ـ
خدای مو فرفری ـ با صورت تراشیده ـ که سوار الاغه ـ
علامه حلی میگه: در بغداد ـ اون جماعتی که برای خدا جسمیّت قائل بودن
بعضی از شب‌ها ـ می‌رفتن رو پشت بوم خونه‌شون و ـ
توی ظرف علف و یونجه و کاه می‌ریختن ـ
تا بلکه وقتی الاغ خداوند داره از اتوبان آسمان عبور می‌کنه ـ
رایحه دل انگیز اون یونجه‌ها ـ که البته طعم های متفاوتی هم داشته ـ
باعث بشه که خدا فرمونشُ کج کنه و بیاد طرف پشت بوما
تا الاغش ـ یه پرس از اون یونجه‌ها رو بزنه تو رگ ـ
برخی پیروان سقیفه معتقدن که خدا هر شب جمعه ـ به شکل یک جوان الاغ سوار به زمین میاد
انصافاً وقتی خدا این همه راه از عرش میاد پایین ـ
خب باید هم رو یکی از این پشت بوما ـ واسه نماز و شام و دستشویی بزنه بغل و استراحتی کنه ـ
خدایی که جسم باشه ـ خب خستگی هم داره ـ دستشویی هم داره ـ نداره؟!
خیلی دلم میخواد یکی از این وهابیا رو ببینم و بهش بگم: بابا تو دیگه کی هستی ؟!
آخه این چه خدا و اسلام خنده داریه که دارین به دنیا معرفی می‌کنین
البته توحیدی که راویش ـ امام و حجت خدا نباشه ـ همینه
نظرتون رو دربارۀ نگاه وهابیا برامون بنویسید. ارادتمند . یا علی مدد.
📌منابع :
علامه حلی (ره) از علمای بزرگ شیعه در این باره می نویسد :
«وذهب بعضهم إلى أن الله ینزل کل لیلة جمعة بشکل أمرد راکبا على حمار حتى أن بعضهم ببغداد وضع على سطح داره معلفا یضع کل لیلة جمعة فیه شعیرا وتبنا لتجویز أن ینزل الله تعالى على حماره على ذلک السطح فیشتغل الحمار بالأکل و یشتغل الرب بالنداء هل من تائب هل من مستغفر تعالى الله عن مثل هذه العقائد الردیة فی حقه تعالى.»
بعضی از اهل سنت معتقد هستند که خداوند در هر شب جمعه به صورت یک جوان و سوار بر الآغ بر زمین نازل می شود، به طوری که بعضی از اینها در بغداد، در شب های جمعه روی پشت بام های خود در ظرف هایی علوفه، جو و یونجه می ریزند تا خدایی که با الاغ از آسمان پایین می آید ، این علوفه و یونجه را ببیند و بر بام آن شخص نازل شود و مشغول خوردن آنها شود و خدای عالم هم مشغول ندا دادن باشد که آیا توبه کننده ای هست تا او را ببخشم و از اینگونه عقاید مردود و باطل در حق خداوند متعال.
📘 منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ص 39
«ابن عساکر» عالم اهلسنت می نویسد:
«إنه ینزل بذاته و یتردد علی حمار»
خدا از آسمان به زمین می آید و سوار یک الاغ می شود.
📕 تبیین کذب المفتری، ج1، ص311
#مجموعه_طنز_مستند
#بابا_تو_دیگه_کی_هستی
🌍 @chera_shia_bemanam
تلگرام، اینستاگرام، ایتا
💠 خودکشی پیامبر
اهل سقیفه دو تا کتاب حدیثی دارن که معتقدن هر چی تو این کتاب‌ها اومده حقیقت محضه
این دو کتاب کدومن؟! ـ صحیح بخاری ـ صحیح مسلم ـ
تو همین کتاب‌ها ـ از زبان عایشه ـ نقل شده:
یه مدت پیامبر دید خبری از وحی نیست ـ
هر چی به آسمون نگاه کرد ـ جبرئیل رو ندید ـ
این بود که شاکی و عصبانی ـ زد به سیم آخر ـ تو مایه‌های نوید محمد زاده بود که می‌گفت: نرو سمیّه
پیامبر شاکی شد و گفت: نرو جبرئیل . تو بری نمی‌گن رفته که برگرده . میگن این اصلا از اولش هم پیامبر نبود.
تصور کنید پیامبر میره بالای کوه تا خودش را پرت کنه پایین و خودکشی کنه ـ
اما دقیقه 90 ـ آقای جبرئیل میاد مقابل پیامبر ظاهر می‌شه و با خنده میگه:
بی‌خیال بابا ـ جون من خودت رو ننداز پایین ـ باور کن تو هنوز پیامبری ـ
و این جملۀ جبرئیل ـ پیامبر رو آروم کرد و دست از خودکشی برداشت ـ
امّا باز ـ یه مدت که گذشت ـ دوباره جبرئیل نیومد و پیامبر ما فاز خودکشی برداشت ـ
پیامبر ما نه، پیامبر وهابی ها ! پیامبر اهل سقیفه !
این مطلب زشت ناراحت کننده توهین آمیز ـ پیامبر اهل سقیفه است ـ پیامبر وهابی‌ها
نکته غمبار اینجاست که ـ خیلی از مردم دنیا ـ شخصیّت پیامبر رو ـ
از طریق همین کتاب‌ها می‌شناسن ـ
خیلی دلم میخواد به یکی از این آقایون سقیفه‌ای بگم که :
با تو دیگه کی هستی؟! ـ پیامبری که خودش قرآنی رو آورده ـ که اون قرآن میگه خودکشی حرام است ـ
چطور ممکنه خودش بیاد خودکشی کنه!
نظرتون رو دربارۀ این پیامبر ساختگی و جعلی برامون بنویسید.
📌 منبع از اهلسنت
✍ بخاری در صحیحش می نویسد :
وَفَتَرَ الوَحْیُ فَتْرَةً حَتَّى حَزِنَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ، فِیمَا بَلَغَنَا، حُزْنًا غَدَا مِنْهُ مِرَارًا کَیْ یَتَرَدَّى مِنْ رُءُوسِ شَوَاهِقِ الجِبَالِ، فَکُلَّمَا أَوْفَى بِذِرْوَةِ جَبَلٍ لِکَیْ یُلْقِیَ مِنْهُ نَفْسَهُ تَبَدَّى لَهُ جِبْرِیلُ، فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ، إِنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ حَقًّا، فَیَسْکُنُ لِذَلِکَ جَأْشُهُ، وَتَقِرُّ نَفْسُهُ، فَیَرْجِعُ، فَإِذَا طَالَتْ عَلَیْهِ فَتْرَةُ الوَحْیِ غَدَا لِمِثْلِ ذَلِکَ، فَإِذَا أَوْفَى بِذِرْوَةِ جَبَلٍ تَبَدَّى لَهُ جِبْرِیلُ فَقَالَ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ
عایشه می گوید: مدت زمانی وحی قطع شد، رسول خدا(ص) اندوهگین گردید به حدی که چند بار می خواست خود را از بالای قله های کوه به پائین پرت کند، و هر زمان که می خواست خود را به پائین پرت کند جبرئیل خود را به او نشان می داد و می گفت: ای محمد(ص) تو واقعا فرستاده خدا هستی، به همین سبب نگرانی حضرت از بین می رفت و دلش آرام می گرفت، اما باز مدتی به او وحی نشد، دوباره به دنبال همین کار می رفت، پس وقتی به کوهی رسید جبرئیل خود را برای او آشکار کرده و همین مطلب را برای او می گفت
📕 صحیح بخاری.ص1730.ط دارابن کثیر
#مجموعه_طنز_مستند
#بابا_تو_دیگه_کی_هستی
🌍 @chera_shia_bemanam
تلگرام، اینستاگرام، ایتا
اهل سقیفه دو تا کتاب حدیثی دارن که معتقدن هر چی تو این کتاب‌ها اومده حقیقت محضه
این دو کتاب کدومن؟! ـ صحیح بخاری ـ صحیح مسلم ـ
تو همین کتاب‌ها ـ از زبان عایشه ـ نقل شده:
یه مدت پیامبر دید خبری از وحی نیست ـ
هر چی به آسمون نگاه کرد ـ جبرئیل رو ندید ـ
این بود که شاکی و عصبانی ـ زد به سیم آخر ـ تو مایه‌های نوید محمد زاده بود که می‌گفت: نرو سمیّه
پیامبر شاکی شد و گفت: نرو جبرئیل . تو بری نمی‌گن رفته که برگرده . میگن این اصلا از اولش هم پیامبر نبود.
تصور کنید پیامبر میره بالای کوه تا خودش را پرت کنه پایین و خودکشی کنه ـ
اما دقیقه 90 ـ آقای جبرئیل میاد مقابل پیامبر ظاهر می‌شه و با خنده میگه:
بی‌خیال بابا ـ جون من خودت رو ننداز پایین ـ باور کن تو هنوز پیامبری ـ
و این جملۀ جبرئیل ـ پیامبر رو آروم کرد و دست از خودکشی برداشت ـ
امّا باز ـ یه مدت که گذشت ـ دوباره جبرئیل نیومد و پیامبر ما فاز خودکشی برداشت ـ
پیامبر ما نه، پیامبر وهابی ها ! پیامبر اهل سقیفه !
این مطلب زشت ناراحت کننده توهین آمیز ـ پیامبر اهل سقیفه است ـ پیامبر وهابی‌ها
نکته غمبار اینجاست که ـ خیلی از مردم دنیا ـ شخصیّت پیامبر رو ـ
از طریق همین کتاب‌ها می‌شناسن ـ
خیلی دلم میخواد به یکی از این آقایون سقیفه‌ای بگم که :
با تو دیگه کی هستی؟! ـ پیامبری که خودش قرآنی رو آورده ـ که اون قرآن میگه خودکشی حرام است ـ
چطور ممکنه خودش بیاد خودکشی کنه!
نظرتون رو دربارۀ این پیامبر ساختگی و جعلی برامون بنویسید.
📌 منبع از اهلسنت
✍ بخاری در صحیحش می نویسد :
وَفَتَرَ الوَحْیُ فَتْرَةً حَتَّى حَزِنَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ، فِیمَا بَلَغَنَا، حُزْنًا غَدَا مِنْهُ مِرَارًا کَیْ یَتَرَدَّى مِنْ رُءُوسِ شَوَاهِقِ الجِبَالِ، فَکُلَّمَا أَوْفَى بِذِرْوَةِ جَبَلٍ لِکَیْ یُلْقِیَ مِنْهُ نَفْسَهُ تَبَدَّى لَهُ جِبْرِیلُ، فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ، إِنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ حَقًّا، فَیَسْکُنُ لِذَلِکَ جَأْشُهُ، وَتَقِرُّ نَفْسُهُ، فَیَرْجِعُ، فَإِذَا طَالَتْ عَلَیْهِ فَتْرَةُ الوَحْیِ غَدَا لِمِثْلِ ذَلِکَ، فَإِذَا أَوْفَى بِذِرْوَةِ جَبَلٍ تَبَدَّى لَهُ جِبْرِیلُ فَقَالَ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ
عایشه می گوید: مدت زمانی وحی قطع شد، رسول خدا(ص) اندوهگین گردید به حدی که چند بار می خواست خود را از بالای قله های کوه به پائین پرت کند، و هر زمان که می خواست خود را به پائین پرت کند جبرئیل خود را به او نشان می داد و می گفت: ای محمد(ص) تو واقعا فرستاده خدا هستی، به همین سبب نگرانی حضرت از بین می رفت و دلش آرام می گرفت، اما باز مدتی به او وحی نشد، دوباره به دنبال همین کار می رفت، پس وقتی به کوهی رسید جبرئیل خود را برای او آشکار کرده و همین مطلب را برای او می گفت
📕 صحیح بخاری.ص1730.ط دارابن کثیر
#مجموعه_طنز_مستند
#بابا_تو_دیگه_کی_هستی
🌍 @chera_shia_bemanam
تلگرام، اینستاگرام، ایتا
💠 سجده بر نجاست
مخالفین شیعه معتقدن ـ شیعه نباید بر تربت کربلا سجده کنه ـ
شیعیان حق ندارند هنگام نماز ـ پیشونی شون رو ـ بر خاک مقدس مقبره امام حسین علیه السلام بذارن ـ
این کارشون ـ یک نوع بت پرستیه ـ و این نماز ـ باطله ! و این عقیده شرک هست ـ
خب بیاید ـ این گفتۀ مکتب سقیفه رو ـ بذاریم کنار فتوای ابوحنیفه ـ امام اهل سنت ـ
خودشون نقل کردن که ـ ابوحنیفه فتوا داده ـ اگر هنگام نماز خوندن ـ
جاى پای شما ـ بیش از اندازۀ یک سکه ـ ادرار وجود داشته باشه ـ نمازتون باطله ـ
اما اگه همین نجاست ـ در محل سجده شما باشه ـ یعنی شما پیشونی‌تون رو بذارین جای نجس ـ
نمازتون باطل نیست ـ دو دو تا ، پنج تا ! ـ
یعنی: وجود نجاست در محل سجده ـ باطل کننده نماز نیست ـ
بابا تو دیگه کی هستی! تصور کنید !
شما اومدی بری سجده ـ دیدی جلوتون ـ روم به دیوار ـ گلاب به روتون ـ
یه حالت خامه طوری ـ نجاست سگ و گربه ست ـ اصلا مکث نکن ـ
شک به دلت راه نده ـ قرص و محکم بی تردید ـ سجده رو برو فی امان الله و ـ
پیشونی رو بسابون به اون نجاست و حالشُ ببر ـ باطل کدومه؟! ـ
باطل کننده نماز ـ تربت کربلا و امام حسینه ـ وگرنه نجاست سگ که مشکلی نداره! نه؟!
نظر شما چیه؟! چه جوابی براشون دارین؟!
برامون بنویسید
یا علی مدد
📌 منابع اهلسنت:
طحاوی حنفی می نویسد:
بشر بن الولید عن أبی یوسف عن أبی حنیفة إذا کان فی موضع قدمیه بول أکثر من قدر الدرهم فصلاته فاسدة ولا تفسد علیه فی موضع السجود
بشر بن ولید از ابویوسف از ابوحنیفه نقل کرده که اگر در جاى دو پا (در هنگام نماز)، بیش از یک درهم، ادرار وجود داشته باشد، نمازش باطل مى‌شود، ولى اگر همین نجاست در محل سجده باشد، نماز باطل نمى‌شود
📕 مختصر اختلاف العلماء.ج1 ص261.ط دارالبشائر الاسلامیة
💠💠💠💠
علاءالدین بخاری در "کشف الاسرار" می نویسد:
روى أبو یوسف عن أبی حنیفة رحمهما الله أن النجاسة فی موضع السجود لا تمنع عن الجواز
ابویوسف از ابى حنیفه نقل کرده است که: وجود نجاست در محل سجده، از جایز بودن سجده بر آن جلوگیرى نمى‌کند
📗 کشف الاسرار عن اصول فخر الاسلام البزودی.ج2 ص490.ط دارالکتب العلمیة
#مجموعه_طنز_مستند
#بابا_تو_دیگه_کی_هستی
🌍 @chera_shia_bemanam
تلگرام، اینستاگرام، ایتا
مخالفین شیعه معتقدن ـ شیعه نباید بر تربت کربلا سجده کنه ـ
شیعیان حق ندارند هنگام نماز ـ پیشونی شون رو ـ بر خاک مقدس مقبره امام حسین علیه السلام بذارن ـ
این کارشون ـ یک نوع بت پرستیه ـ و این نماز ـ باطله ! و این عقیده شرک هست ـ
خب بیاید ـ این گفتۀ مکتب سقیفه رو ـ بذاریم کنار فتوای ابوحنیفه ـ امام اهل سنت ـ
خودشون نقل کردن که ـ ابوحنیفه فتوا داده ـ اگر هنگام نماز خوندن ـ
جاى پای شما ـ بیش از اندازۀ یک سکه ـ ادرار وجود داشته باشه ـ نمازتون باطله ـ
اما اگه همین نجاست ـ در محل سجده شما باشه ـ یعنی شما پیشونی‌تون رو بذارین جای نجس ـ
نمازتون باطل نیست ـ دو دو تا ، پنج تا ! ـ
یعنی: وجود نجاست در محل سجده ـ باطل کننده نماز نیست ـ
بابا تو دیگه کی هستی! تصور کنید !
شما اومدی بری سجده ـ دیدی جلوتون ـ روم به دیوار ـ گلاب به روتون ـ
یه حالت خامه طوری ـ نجاست سگ و گربه ست ـ اصلا مکث نکن ـ
شک به دلت راه نده ـ قرص و محکم بی تردید ـ سجده رو برو فی امان الله و ـ
پیشونی رو بسابون به اون نجاست و حالشُ ببر ـ باطل کدومه؟! ـ
باطل کننده نماز ـ تربت کربلا و امام حسینه ـ وگرنه نجاست سگ که مشکلی نداره! نه؟!
نظر شما چیه؟! چه جوابی براشون دارین؟!
برامون بنویسید
یا علی مدد
📌 منابع اهلسنت:
طحاوی حنفی می نویسد:
بشر بن الولید عن أبی یوسف عن أبی حنیفة إذا کان فی موضع قدمیه بول أکثر من قدر الدرهم فصلاته فاسدة ولا تفسد علیه فی موضع السجود
بشر بن ولید از ابویوسف از ابوحنیفه نقل کرده که اگر در جاى دو پا (در هنگام نماز)، بیش از یک درهم، ادرار وجود داشته باشد، نمازش باطل مى‌شود، ولى اگر همین نجاست در محل سجده باشد، نماز باطل نمى‌شود
📕 مختصر اختلاف العلماء.ج1 ص261.ط دارالبشائر الاسلامیة
💠💠💠💠
علاءالدین بخاری در "کشف الاسرار" می نویسد:
روى أبو یوسف عن أبی حنیفة رحمهما الله أن النجاسة فی موضع السجود لا تمنع عن الجواز
ابویوسف از ابى حنیفه نقل کرده است که: وجود نجاست در محل سجده، از جایز بودن سجده بر آن جلوگیرى نمى‌کند
📗 کشف الاسرار عن اصول فخر الاسلام البزودی.ج2 ص490.ط دارالکتب العلمیة
#مجموعه_طنز_مستند
#بابا_تو_دیگه_کی_هستی
🌍 @chera_shia_bemanam
تلگرام، اینستاگرام، ایتا