🍁چنــــــــار🙌
559 subscribers
7.86K photos
1.24K videos
86 files
1.05K links
روستا ریشه است...

برای بهتر دیده شدن ما را یاری کنید

برای ارتباط با ادمین های کانال و ارسال مطالب لطفا از طریق زیر اقدام کنید
@aliYYp

@S_barati_110
Download Telegram
📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢
#بسیار_مهم

🔰 سخنی با #نخبگان_چنار

خطاب به :
روحانیون ، دانشگاهیان، مهندسان ، متخصصان و کشاورزان و صاحبان حرفه و مشاغل چنار

👈برای #ثبت_در_تاریخ

با عرض سلام و ادب محضر تمامی دلسوزان و نخبگان چناری

همانگونه که استحضار دارید کمتر از #یک_هفته تا اتمام آخرین فرصت برای چنار جهت تأمین مبلغ آورده خودیاری جهت استفاده از تسهیلات بلاعوض دولتی برای تحویل حدود #۳_کیلومتر لوله پلی اتیلن معادل ارزش ریالی حدود #100_میلیون_تومان به کشاورزی چنار باقیمانده است.

این #آخرین_فرصت برای جذب تسهیلات بلاعوض است!

اینکه چرا و به چه دلیل پس از گذشت #چهار_سال ❗️ عزم و اراده ی عمومی برای جذب تسهیلات مذکور شکل نگرفته است واقعا جای تأمل و تأسف دارد و نشانه ی قصور و کوتاهی همگانی است!

اینکه چرا چنار با وجود خیل عظیم نخبگان حوزوی و دانشگاهی و لشکری هنوز نتواسته است عزم عمومی را برای استفاده از فرصت های سرنوشت ساز برای چنار بسیج کند جای تامل دارد.

به هر ترتیب و با هر تفسیر و توجیه در حال حاضر همه ی ما در معرض یک #آزمون_بزرگ قرار گرفته ایم

همه ی ما به یک نسبت در قبال نسل فعلی و نسل های آتی مسئول هستیم و در قبال سکوت ها و عدم مشارکت در امور عام المنفعه در پیشگاه خداوند باید پاسخگو باشیم.

اگر گوشه ای از چنار آباد شود منافع آن شامل حال همه خواهد شد

رفع فقر و بیکاری و ایجاد اشتغال و رونق کشاورزی خشت اول هر کار زیربنایی و توسعه ای است

کارهای عمومی شامل #خیرات_مستمر و #باقیات_صالحات است و تا زمانیکه بندگان خدا از منافع و اثرات آن استفاده کنند برای بانیان ثواب و پاداش خیر لحاظ خواهد شد.

برای مثال :

اگر در گذشته نیاکان و گذشتگان چنار همت و فداکاری نمی کردند امروز ما از نعمت ها و امکانات عام المنفعه نظیر مسجد جامع ، آهودره ، جاده آسفالته و.... بهره مند نمی بودیم!

یادشان گرامی و روحشان شاد💐

پس بیائید تا زنده ایم آثار و نتایج خیر از خودمان بر جای بگذاریم

بیائید همه با هم برای رفع فقر و بیکاری از روستای مان همت نمائیم

بیائید فرصت ها را مغتنم بشماریم و برای رضای خدا کارهای عمومی را به ثمر بنشانیم

خدایا چنان کن سرانجام کار
که تو خشنود باشی و ما رستگار🙏

با تشکر و سپاس🙏🌹

ر. سلطانی. ۹۶/۱۱/۲۸

#روابط_عمومی_شورای_چنار

@chenaariha
#یک_اتفاق_عجیب!😳

سلام

امروز یه اتفاق خیلی عجیب برام رخ داد!

برای تعمیر ماشینم سری زدم به یه مغازه لوازم یدکی خودرو تو خمین..

وقتی میخواستم پول مغازه دار را حساب کنم دیدم مغازه دار با تعجب اسم و مشخصات من را میپرسه!😳😳

تا گفتم سلطانی هستم از چنار...

یه دفعه گفت منو به خاطر میاری!! ...🤔

گفتم باور کن یادم نیست دیروز ناهار چی خوردم!😄


مغازه دار خمینی گفت:

" من حدود ۱۰ سال پیش با رفقام اومده بودیم آهودره چنار ، شما هم اونجا داشتی با بیل گردو ها را آب میدادی و شامورتی هم داشتی!.."

خلاصه کلام اینکه :

اگرچه من اون بنده خدا را اصلا به خاطر نیآوردم ولی ایشون با وجود گذشت ۱۰ سال! هنوز اون برخورد مهمان نوازانه و صمیمانه ی بنده را در خاطره ی خودش حفظ کرده

با خودم گفتم خدا را شکر که من برخورد بدی با اونها نداشتم ! تا الان احساس سرافکندگی و شرمساری کنم از مواجه با او.


این خاطر همین امروز به تاریخ ۹۷/۸/۲۹ برای اینجانب اتفاق افتاده و لازم دیدم برای ثبت در تاریخ اون را بنویسم

با احترام
روح اله سلطانی
#یک_پیشنهاد 🤔

با سلام و ادب

تکثیر نسل و گذشت زمان موجب ایجاد یک فاصله و شکافت هویتی بین نسل جدید با نسل قدیم چنار شده است
حتی در بسیاری موارد نسل جدید چنار نیز آشنائی چندانی با یکدیگر ندارند تا چه رسد به شناخت نسل قدیم!

لذا به منظور فرآهم آمدن امکان شناخت #أقوام_چناری از یکدیگر و نیز به منظور حفظ هویت و پیشینه ی نسل جدید و نسل قدیم چنار و برقراری ارتباط هویتی نسل جدید با نسل قدیم چنار

پیشنهاد می کنم چناری های عزیز نسبت به رسم نمودار #شجره_نامه ی خانوادگی خود إقدام نمایند. با توجه به اینکه انتقال نسل توسط فرزندان ذکور صورت می پذیرد لذا در شجره نامه صرفا اسامی فرزندان ذکور نوشته می شود. به صورت زیر:

فرزندان پسری 👈 پدر 👈پدربزرگ 👈 جد پدری 👈 ...

لطفا شجره نامه ی خود را بصورت نمودار شاخه ای بر روی کاغذ ترسیم نمائید و به آیدی اینجانب به نشانی زیر ارسال نمائید تا با استفاده از برنامه ی رایانه ای آن را ترسیم نمایم.
امیدوارم با همت شما عزیزان بتوانیم مجموعه ای ارزشمند از شجره نامه ی چناری ها برای نسل های آتی به یادگار بگذاریم.

@Chenarfarda

با احترام🙏🌹

سلطانی✍️
داشتم عکس های کانالو نگاه میکردم، این عکس توجهمو جلب کرد...
کجا میشه طبیعت به این زیبایی رو پیدا کرد?
حیف نیست با قطع درخت های روستا این طبیعت بکر رو از آینگان دریغ کنیم? ? ? 😐
#یک_لحظه_تفکر
#ای_که_دستت_میرسد_کاری_بکن
مراقب باشیم مورد لعن آیندگان قرار نگیریم...
اگر نمی کاریم حداقل قطع نکنیم
🍁 @chenaariha
🔴🔴🔴 اخطاریه مهم:#هواشناسی
رگبارهای شدید باران و سیلابی شدن رودخانه ها و مسیل ها در راه استان مرکزی
🔸با بررسی الگوهای پیش یابی با مهیا شدن شرایط و انتقال مناسب رطوبت از عرض های جنوبی از روز #سه_شنبه به مدت حداقل #یک_هفته از ساعات ظهر به بعد شاهد وزش #باد شدید، رشد ابرهای جوششی و همرفتی، وقوع رعد و برق به همراه رگبارهای شدید و موقتی در بیشتر مناطق استان مرکزی خواهیم بود. این بارشها می‌تواند منجر به بروز #سیلاب در مسیل ها و #رودخانه ها گردد. شدت بارشها در مناطق جنوبی استان از جمله اراک، #خمین، شازند، دلیجان و محلات قابل توجه تر خواهد بود. توصیه اکید میگردد دامداران، #چوپانان و #کشاورزان از ساعات ظهر به بعد بدلیل احتمال وقوع #صاعقه و #سیلاب در نقاط مرتفع و بستر مسیل ها تردد ننمایند.
عصرمرکزی
📚 #یک_دقیقه_مطالعه

در شهر خوی زن ثروتمند و تیزفکری به نام «شوڪت» در زمان ڪریم خان زند زندگی می ڪرد.
انگشتر الماس بسیار گران قیمتی ارث پدر داشت، ڪه نیاز به فروش آن پیدا کرد.

در شهر جار زدند ولی ڪسی را سرمایه خرید آن نبود. بعد از مدتی داستان به گوش خدادادخان حاڪم و نماینده ڪریم خان در تبریز رسید.

آن زن را خدادادخان احضار کرد و الماس را دید و گفت: من قیمت این الماس نمی دانم ، چون حلال وحرام برای من مهم است، رخصت بفرما، الماس نزد من بماند ، فردا قیمت کنم و مبلغ آن نقد به تو بپردازم. شوڪت خوشحال شد و از دربار برگشت.

خدادادخان، ڪه مرد شیاد و روباهی بود، شبانه دستور داد نگین انگشتر الماس را با شیشه بدلی، ماهرانه تراشیده و جای ڪرده و عوض نمودند.
شوڪت چون صبح به دربار استاندار رسید، خدادادخان ، انگشتر را داد و گفت: بیا خواهر انگشتر الماس خود را بردار به دیگری بفروش مرا ڪار نمی آید.

شوڪت، وقتی انگشتر الماس خود را دید، فهمید ڪه نگین آن عوض شده است. چون می دانست ڪه از والی نمی تواند حق خود بستاند، سڪوت ڪرد. به شیراز نزد، ڪریم خان آمده و داستان و شڪایت خود تسلیم کرد.

ڪریم خان گفت: ای شوڪت، خواهرم، مدتی در شیراز بمان مهمان من هستی، خداداد خان، آن انگشتر الماس را نزد من به عنوان مالیات آذربایجان خواهد فرستاد، من مال تو را مسترد می کنم.

بعد از مدتی چنین شد، ڪریم خان وقتی انگشتر ، نگین الماس را دید، نگین شیشه را از شوڪت گرفته و در آن جای ڪرد و نگین الماس را در دوباره جای خود قرار داد، انگشتر الماس را به شوڪت برگرداند و دستور داد ، انگشتر نگین شیشه ای را ، به خدادادخان برگردانند و بگویند، ڪریم خان مالیات نقد می خواهد نه جواهر.

شوڪت از این عدالت ڪریم خان بسیار خرسند شد و انگشتر نگین الماس را خواست پیش ڪش کند، ولی ڪریم خان قبول نڪرد و شوڪت را با صله و خلعت های زیادی به همراه چند سواره، به شهر خوی فرستاد.

دست بالای دست بسیار است،
گاهی باید صبر داشت و در برابر ظلمے سڪوت ڪرد و شڪایت به مقام بالاتر برد، و چه بالاتری جز خدا برای شڪایت برتر است؟
@chenaariha
#یک_جرعه_کتاب 📚

نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه‌ی آن است!

باید کتاب‌هایش را، فرهنگش را، تاریخش را از بین برد! بعد باید کسی راداشت که کتاب‌های تازه‌ای بنویسد، فرهنگ تازه‌ای جعل کند و بسازد، تاریخ تازه‌ای اختراع کند! کوتاه زمانی بعد، ملت آن‌چه را که هست و آن‌چه را که بوده، فراموش می‌کند!

📕 #خنده_و_فراموشی
✍🏻 #میلان_کوندرا
@chenaariha
#یک_دقیقه_مطالعه

👌قصه‌های زندگانی امام زمان(عج)

دل سیاه انار

در قرن هفتم هجری و به هنگام سلطه‌ی اروپایی‌ها بر بحرین، حاکم این منطقه‌ی شیعه نشین، یکی از دشمنان سرسخت اهل بیت و یکی از کینه‌توزترین و مخالفان شیعیان بود.
وزیرش نیز از خودش متعصب‌تر و کینه‌توزتر بود. روزی آن وزیر به کاخ حاکم و امیر وارد شد؛ در حالی که اناری در دست داشت. او انار را به امیر بحرین نشان داد!
امیر انار را در دست خود چرخاند و با دقت به آن نگریست. سپس با خرسندی سری تکان داد و لبخند مرموزی بر لب آورد؛ زیرا روی انار، این عبارت به چشم می‌خورد: «لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه ابوبکر و عمر و عثمان و علی خلفاء رسول اللّه».
امیر بحرین، سپس با لحن ویژه‌ای گفت:
_‌ همین نشانه‌ای مهم و دلیلی محکم بر باطل بودن مذهب شیعه است!
وزیر هم از فرصت استفاده کرد و پیشنهاد داد که امیر، دانشمندان و شخصیت‌های شیعه را فراخواند و این انار را به آنان نشان دهد.
آنگاه اگر آنها از تشیع به تسنن گرویدند، رهایشان کند و اگر همچنان به پیروی از مذهب خویش اصرار ورزیدند، از آنان بخواهد یکی از این سه کار را برگزینند: یا همانند غیر مسلمانان(یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) جزیه(نوعی مالیات) بپردازند یا برای رد آنچه که روی انار نوشته شده است، پاسخی قانع کننده بیاورند یا این‌که حاکم بحرین آنان را به گونه‌ای دسته جمعی اعدام کند و زنان و فرزندانشان را به اسارت بگیرد و اموالشان را هم به غنیمت ببرد!
امیر نگاه تحسین برانگیزی به وزیرش انداخت در حالی‌که برقی از شیطنت و‌ به گمان خودش، پیروزی در دیدگانش دیده می‌شد، دستور داد که همه‌ی شخصیت‌های شیعه را گِرد آوردند.
سپس با نشان داد انار به آنان، خواسته‌های سه‌گانه را مطرح و آنان را به گزینش یکی از آنها فراخواند. شخصیت‌ها و بزرگان شیعه، سه روز مهلت خواستند، آنگاه برای رهایی از این گرفتاری به گفت‌و‌گو و مشورت پرداختند.
پس از آن، از میان خویش سه تن را برگزیدند و قرار گذاشتند که هر کدام از آنها، یک‌ شب به بیابان‌ برود و در دل تاریکی امام نورانی و‌ هدایت‌گر، حضرت مهدی(عج) را به فریاد‌رسی بخواند.
در نخستین شب، یکی از آن سه نفر رو به صحرا نهاد؛ اما هر چه کرد، نه به دیدار امام نایل شد و‌ نه راهی برای حل مشکل یافت!
شب دوم، دیگری به بیابان رفت؛ اما او‌ نیز دست خالی برگشت! در سومین و آخرین شب، نوبت به شخصیت برجسته‌ای به نام «محمدبن عیسی دمستانی» رسید. او که مردی دانا، اندیشمند و با‌تقوا بود، با سر و‌ پایی برهنه و با چشمانی اشک‌بار، روانه‌ی بیابان شد و مشغول شد به نیایش در پیشگاه پروردگار و توسل و یاری جستن از آخرین برگزیده‌ی کردگار، حضرت بقیة اللّه، امام زمان(عج) که جان‌های همگان به فدایش باد. او همچنان می‌گریست و از امام مهدی(عج) می‌خواست که شیعیان را از این گرداب هول‌انگیز و گرفتاری بزرگ برهاند.

🔰ادامه این ماجرا جمعه آینده ...

📕برگی از کتاب امام زمان (عج)، صفحه ۹۴، ۹۵، ۹۶، ۹۷، ۹۸

💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام. 👇
@chenaariha

🌸به جمع ما بپیوندید🌸
📚#یک_داستان_یک_پند

دو برادر نزد پادشاهی به آهنگری مشغول بودند. روزی پادشاه امر کرد برای جنگ او با سپاه دشمن، یکی از برادران تیری تیرافکن بسازد و برادر دیگر زره پولادین و غیرقابل نفوذ!!! دو برادر تیر و زره را ساختند.
شاه دو برادر را به محوطۀ قصر برد و کنار هم گذاشت و گفت: بایستید؛ و روی به آن دو گفت: تیر را می‌زنم اگر در زره فرو رفت، آن‌گاه سازندۀ زره کارش درست نبوده، پس سزای او مرگ است و سازندۀ تیر کارش درست است و باید زنده بماند و اگر در زره فرو نرود، سازندۀ تیر کارش درست نبوده پس سازندۀ زره آزاد و تیر در قلب سازندۀ تیر خواهم زد. هر دو برادر از سخن پادشاه برجای خود لرزیدند. چون پاداش یکی از آن‌ها مرگ حتمی بود در حالی که انتظار آن را نداشتند. پادشاه هر چه در بازو توان داشت کمان را کشید و تیر از کمان بر قلب سازنده فرو رفت و در دم جان سپرد و برادر دیگر آزاد گشت.
هیچ یک از دو برادر این‌ چنین انتظار امتحان پادشاه بر خود، برای محصول‌شان را نداشتند. برادری که زنده ماند به جای شادی از زنده ماندن خویش، بر نعش برادر خود گریست و گفت: پادشاها! این سازندۀ زره برادر بزرگ‌تر من بود که من فن آهنگری از او آموخته بودم و او به من یاد داد ولی خود به دانستۀ خود عمل نکرد. او به من گفت: چکش را محکم بکوب، ولی خود عمل نکرد؛ پس سزای من زنده ماندن به خاطر علمی بود که از او فراگرفتم و بدان عمل کردم، ولی خودش عمل به علمی که داشت نکرد تا خودش را در چنین روزی از دست مرگ رها سازد.

🔰در احادیث آمده است: در روز قیامت عالمان بی‌عمل هم به شاگردان خود که به آموخته‌های خود عمل کرده و بهشتی شده‌اند تأسف خواهند خورد




┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام. 👇
@chenaariha

🌸به جمع ما بپیوندید🌸
┗━━━🍂💞🍃━━━┛
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#یک حبه نور

وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍۢ فَلَا رَآدَّ لِفَضْلِ

اگر خدا خیری برای تو بخواهد هیچکسی نمیتواند لطف خدا رو از تو برگرداند...

امروز همه را ببخشیم
و به استقبال روزی زیبا برویم ..

سلاااااام
صبح سه‌شنبه‌تون بخیر و شادی 🌻❤️☀️
۲۹ خرداد




📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛