#عکسواره
این نور شکسته
قاب یکرنگِ دیوار را پیموده و
خودش را به قلبِ گلدانِ کهنه رسانده
شبیه دستان تو ، که اندام کشیده ی گل را بخواب می برد و
و یا در نگاه پرنده ای که قلبش در وحشتِ سنگِ مفت می لرزد.
آنجا که سایه ی انگشتانت قد می کشد بر روی برهنگی پنجره ی مه گرفته.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
این نور شکسته
قاب یکرنگِ دیوار را پیموده و
خودش را به قلبِ گلدانِ کهنه رسانده
شبیه دستان تو ، که اندام کشیده ی گل را بخواب می برد و
و یا در نگاه پرنده ای که قلبش در وحشتِ سنگِ مفت می لرزد.
آنجا که سایه ی انگشتانت قد می کشد بر روی برهنگی پنجره ی مه گرفته.
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
ابرها، سهم این کوچه و شهر است
جهان تلخ است و پر آشوب
فصل کهنه ی زیستن ، بر شیشه های رنگی در خوابِ من، که بازمانده ام ، باز مانده است.
انگار واژه های لکنت گرفته می سوزانند کاغذهای کاهی را.
قاصدک بر شانه ی زنی زیبا
و در دورترین نقطه ی شهر
او شد آفریننده ...
بماند به یادگار
#بیست_دیماه_۱۳۶۲
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
جهان تلخ است و پر آشوب
فصل کهنه ی زیستن ، بر شیشه های رنگی در خوابِ من، که بازمانده ام ، باز مانده است.
انگار واژه های لکنت گرفته می سوزانند کاغذهای کاهی را.
قاصدک بر شانه ی زنی زیبا
و در دورترین نقطه ی شهر
او شد آفریننده ...
بماند به یادگار
#بیست_دیماه_۱۳۶۲
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀