Past Perfect
Thurisaz
Life as I know it, wasn't always this way
Once I found my second soul
On a august day you came
Dreams that I left behind
Thoughts that I decline
I finally found some piece of mind
You are my second soul / once I found my second soul
You are myself / once I found myself...
تا آنجا که من زندگی را شناخته ام
چنین رخدادی را به راحتی نمیتوان یافت :
من روح دومم را یافتم
روزی از ماه مرداد بود که تو آمدی
رویاهایی که به افکار تبدیل شدند
و افکاری که باور کردنی نبود
و سر انجام در ذهن نشست
تو روح دوم منی
تنها یک بار روح دومم را یافتم
تو خود منی
و تنها یک بار خودم را یافتم ..
ترجمه : #افشین_د
@chekamehsabz🍀
Once I found my second soul
On a august day you came
Dreams that I left behind
Thoughts that I decline
I finally found some piece of mind
You are my second soul / once I found my second soul
You are myself / once I found myself...
تا آنجا که من زندگی را شناخته ام
چنین رخدادی را به راحتی نمیتوان یافت :
من روح دومم را یافتم
روزی از ماه مرداد بود که تو آمدی
رویاهایی که به افکار تبدیل شدند
و افکاری که باور کردنی نبود
و سر انجام در ذهن نشست
تو روح دوم منی
تنها یک بار روح دومم را یافتم
تو خود منی
و تنها یک بار خودم را یافتم ..
ترجمه : #افشین_د
@chekamehsabz🍀
( خاویار تاریخ گذشته )
اینگونه بود
زندگی..
بَعدی وجود نداشت
غنچههای عقیم بوسههای شب
غلتیده در طعم تردید،
سحرگاهان میمیرند..
همچون خاویاری که در یخچال خانهات
تاریخش بگذرد..
و عشق ورزی
میان توده بیحوصلگیها
تنگ و تنگتر میشود
مانند تپهای رنگارنگ
از لباسهای تنگِ شاد.
آن غنچه های سرخ چرب را
به سحرگاه تردید و حسرت نکشانید.
زشت ترین لباست را بگذار برای میهمانی .
و احیانا..
قوطی خالی خاویار را
برای آن میهمان محتمل
نگذارید ..او شام نمیماند
جای دیگر دعوت است..
هرچه بود همین است.
#افشین_د
آبان ۱۴۰۲
@chekamehsabz🍀
اینگونه بود
زندگی..
بَعدی وجود نداشت
غنچههای عقیم بوسههای شب
غلتیده در طعم تردید،
سحرگاهان میمیرند..
همچون خاویاری که در یخچال خانهات
تاریخش بگذرد..
و عشق ورزی
میان توده بیحوصلگیها
تنگ و تنگتر میشود
مانند تپهای رنگارنگ
از لباسهای تنگِ شاد.
آن غنچه های سرخ چرب را
به سحرگاه تردید و حسرت نکشانید.
زشت ترین لباست را بگذار برای میهمانی .
و احیانا..
قوطی خالی خاویار را
برای آن میهمان محتمل
نگذارید ..او شام نمیماند
جای دیگر دعوت است..
هرچه بود همین است.
#افشین_د
آبان ۱۴۰۲
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
آزادی یعنی
زیستن در چنین وضعیتی
بی هیچ نیاز و اجباری
برای تغییر اولویت هایت .
جاذبه که خسته ات کند
تو هم به وقت خویش
خواهی نشست،
پس دهانت را ببند..
#افشین_د
@chekamehsabz🍀
آزادی یعنی
زیستن در چنین وضعیتی
بی هیچ نیاز و اجباری
برای تغییر اولویت هایت .
جاذبه که خسته ات کند
تو هم به وقت خویش
خواهی نشست،
پس دهانت را ببند..
#افشین_د
@chekamehsabz🍀
عشق تنها دوئلی است که در آن
هردو طرف میدانند
چه کسی بااسلحه خالی
به میدان میآید.
#افشین_د
اسفند ۱۴۰۲
@chekamehsabz🍀
هردو طرف میدانند
چه کسی بااسلحه خالی
به میدان میآید.
#افشین_د
اسفند ۱۴۰۲
@chekamehsabz🍀
( تسلیم زیانبار )
خواسته هایم را
نزد ستاره ها خواهم برد
و رویاهایم همینجا خواهد ماند
امشب میروم
با من بیا ...
زلال و صادق همراهم باش
تا آن لحظه که اینجایم
اکنون زود است
که تا گامی برنداشتهام
بپنداری راهی شدم
زمانش که رسید
خودت چمدانم را ببند
امروز
رو به سوی ستاره ها خواهم داشت
به سوی ستاره ها ..
ترجمه : #افشین_د
@chekamehsabz🍀
خواسته هایم را
نزد ستاره ها خواهم برد
و رویاهایم همینجا خواهد ماند
امشب میروم
با من بیا ...
زلال و صادق همراهم باش
تا آن لحظه که اینجایم
اکنون زود است
که تا گامی برنداشتهام
بپنداری راهی شدم
زمانش که رسید
خودت چمدانم را ببند
امروز
رو به سوی ستاره ها خواهم داشت
به سوی ستاره ها ..
ترجمه : #افشین_د
@chekamehsabz🍀
دیروز
باران و نسیم و شب طوفانی،
امروز
آفتاب ، خاطره میساید
بر حریر نرم فراموشی..
#افشین_د
@chekamehsabz🍀
باران و نسیم و شب طوفانی،
امروز
آفتاب ، خاطره میساید
بر حریر نرم فراموشی..
#افشین_د
@chekamehsabz🍀
صدای پائیز
از آلبوم خورشید پلاستیکی
ترک : اول
موزیک ، گیتار الکتریک، شعر، دکلمه و اجرا: #افشین_د
شهریور ۱۴۰۳
Afshin.D
Album : Plastic sun
1 _ The voice of autumn 2024
@chekamehsabz🍀
از آلبوم خورشید پلاستیکی
ترک : اول
موزیک ، گیتار الکتریک، شعر، دکلمه و اجرا: #افشین_د
شهریور ۱۴۰۳
Afshin.D
Album : Plastic sun
1 _ The voice of autumn 2024
@chekamehsabz🍀
Afshin.D-The voice of autumn [ Album ; Plastic sun]
Afshin.D
صدای پائیز
از آلبوم خورشید پلاستیکی
ترک : اول
موزیک ، گیتار الکتریک، شعر، دکلمه و اجرا: #افشین_د
شهریور ۱۴۰۳
Afshin.D
Album : Plastic sun
1 _ The voice of autumn 2024
@chekamehsabz🍀
از آلبوم خورشید پلاستیکی
ترک : اول
موزیک ، گیتار الکتریک، شعر، دکلمه و اجرا: #افشین_د
شهریور ۱۴۰۳
Afshin.D
Album : Plastic sun
1 _ The voice of autumn 2024
@chekamehsabz🍀
بر ویرانههای بهشت دروغین
از آلبوم خورشید پلاستیکی
ترک : دوم
ملودی موزیک و گیتار الکتریک: #افشین_د
شهریور ۱۴۰۳
Afshin.D
Album : Plastic sun. 2024
1 _ on the ruins of false paradise
@chekamehsabz🍀
از آلبوم خورشید پلاستیکی
ترک : دوم
ملودی موزیک و گیتار الکتریک: #افشین_د
شهریور ۱۴۰۳
Afshin.D
Album : Plastic sun. 2024
1 _ on the ruins of false paradise
@chekamehsabz🍀
02-on the ruins of false paradise. Album; [ Plastic sun ]-2024
Afshin.D
بر ویرانههای بهشت دروغین
از آلبوم خورشید پلاستیکی
ترک : دوم
ملودی موزیک و گیتار الکتریک: #افشین_د
شهریور ۱۴۰۳
Afshin.D
Album : Plastic sun. 2024
1 _ on the ruins of false paradise
@chekamehsabz🍀
از آلبوم خورشید پلاستیکی
ترک : دوم
ملودی موزیک و گیتار الکتریک: #افشین_د
شهریور ۱۴۰۳
Afshin.D
Album : Plastic sun. 2024
1 _ on the ruins of false paradise
@chekamehsabz🍀
برقصان مرا
برقصان مرا
بهار،بر تپه های پهن لواسان
تابستان،در خنکای بام تهران
واکنون پاییز ..
تا لب پنجره خانهات
برقصان مرا..
با صدای نافذ لئونارد
که از ناپرهیزیهای
بهداشت روان است شاید
برقصان مرا
چه شیرین
در آغوشم گرفتهای
در جادوی عطر گیسوانت
مسخ میشوم
و درحدس گرمای آتشین رانهایت
پاروهای عقلم را درقایق غرورم
به آتش میکشم..
مینوشمت
مثل همیشه
مست ..
نمیخواهم ببینم
عمدا نمیخواهم
نیم نگاهت به پرتگاه را
نمیخواهم بشنوم
آن یک نت خارج
و انحراف نرم گامهایت را
از گام آهنگ ..
برقصان مرا
حتی در پایان خودم..
برقصانم..
عزیزکم..
گام هایت نرم و نامحسوس
هدایتم میکند
تا آستانه پنجرهای که
همیشه در شعف مشبکی
بارانیست
لبخند میزنم
همچون کودکی در خواب
بر پاهای مادرش
نرم و لغزان
هماهنگم
با ریتم خارج تو
و همچونان بازیگوش
گرمای گنگ رانهایت را
میجویم..
لبخندت لطیف
اما
نا آشناست!
که هنوز
میان چین های نوظهور
ریز و فکورت
کنار آن پلک های پشیمان
برای جای ماندنش مردد است
همچون نوزادی که
مدام گریه میکند
و نمیداند چه میخواهد
برقصان مرا
تا آخرین نت
باملودی زیبای لئونارد
لا ... لا.
لا.لا لا.لا.
لا ... لا.
برقصان مرا..
سلفی بگیر
میبینی؟!
عکسمان مثل همیشه نیست
انگار عکسمان است !
همه چیز مرتب به نظر میرسد
اما ..
لا ... لا.
لا.لا لا.لا.
لا ... لا.
برقصانم..
تا ..
آخرین نت..
کنون بر آستانه ام
با چرخشی نرم
... و ...
حالا
پنجره را
ببند..
و این سم
ر
ا
ه
م
دیلیت کن ..
#افشین_د
پاییز ۱۴.۳
آنسوی پنجره
@chekamehsabz🍀
برقصان مرا
بهار،بر تپه های پهن لواسان
تابستان،در خنکای بام تهران
واکنون پاییز ..
تا لب پنجره خانهات
برقصان مرا..
با صدای نافذ لئونارد
که از ناپرهیزیهای
بهداشت روان است شاید
برقصان مرا
چه شیرین
در آغوشم گرفتهای
در جادوی عطر گیسوانت
مسخ میشوم
و درحدس گرمای آتشین رانهایت
پاروهای عقلم را درقایق غرورم
به آتش میکشم..
مینوشمت
مثل همیشه
مست ..
نمیخواهم ببینم
عمدا نمیخواهم
نیم نگاهت به پرتگاه را
نمیخواهم بشنوم
آن یک نت خارج
و انحراف نرم گامهایت را
از گام آهنگ ..
برقصان مرا
حتی در پایان خودم..
برقصانم..
عزیزکم..
گام هایت نرم و نامحسوس
هدایتم میکند
تا آستانه پنجرهای که
همیشه در شعف مشبکی
بارانیست
لبخند میزنم
همچون کودکی در خواب
بر پاهای مادرش
نرم و لغزان
هماهنگم
با ریتم خارج تو
و همچونان بازیگوش
گرمای گنگ رانهایت را
میجویم..
لبخندت لطیف
اما
نا آشناست!
که هنوز
میان چین های نوظهور
ریز و فکورت
کنار آن پلک های پشیمان
برای جای ماندنش مردد است
همچون نوزادی که
مدام گریه میکند
و نمیداند چه میخواهد
برقصان مرا
تا آخرین نت
باملودی زیبای لئونارد
لا ... لا.
لا.لا لا.لا.
لا ... لا.
برقصان مرا..
سلفی بگیر
میبینی؟!
عکسمان مثل همیشه نیست
انگار عکسمان است !
همه چیز مرتب به نظر میرسد
اما ..
لا ... لا.
لا.لا لا.لا.
لا ... لا.
برقصانم..
تا ..
آخرین نت..
کنون بر آستانه ام
با چرخشی نرم
... و ...
حالا
پنجره را
ببند..
و این سم
ر
ا
ه
م
دیلیت کن ..
#افشین_د
پاییز ۱۴.۳
آنسوی پنجره
@chekamehsabz🍀
در همهمه گنگ و تیز گورستان...
مارماهی فراموشی ات
زیر پوستم تخم میگذارد
تا مغز استخوانم میخارد
بیا ناخن هایت را در تنم فرو کن
مرا به آغوش بکش
مرا در گور بخوابان
عریان شو..
سینه هایت را بر جنازه ام بکش
در صدای خیس
واپسین ارضای سفت ران هایت
در همهمه گنگ و تیز گورستان
بگو تا ابد
دوستت خواهم داشت..
#افشین_د
پاییز ۱۳۹۸
@chekamehsabz🍀
مارماهی فراموشی ات
زیر پوستم تخم میگذارد
تا مغز استخوانم میخارد
بیا ناخن هایت را در تنم فرو کن
مرا به آغوش بکش
مرا در گور بخوابان
عریان شو..
سینه هایت را بر جنازه ام بکش
در صدای خیس
واپسین ارضای سفت ران هایت
در همهمه گنگ و تیز گورستان
بگو تا ابد
دوستت خواهم داشت..
#افشین_د
پاییز ۱۳۹۸
@chekamehsabz🍀
قلب و خاطرات سوزانم
جای مدام لگدهای چرکت شده
زیر آسمانی که تا ابد آفتابیست
#افشین_د
پاییز ۱۴۰۳
@chekamehsabz🍀
جای مدام لگدهای چرکت شده
زیر آسمانی که تا ابد آفتابیست
#افشین_د
پاییز ۱۴۰۳
@chekamehsabz🍀
هر کجا هستی آسمان (با) توست..
آسمان
ابرها
و امّا باران..
امروز
آسمان صبح
و ابرهایش را
بی شک، دیدهای
راستی
صدایت را به خاطر داری؟
به خاطر داری حتی صدایت را
چون پرنده مقلد عاشقی
میبلعیدم؟
اگر هم به خاطر نداری
یا که صرف نمیکند
و پارازیت به دور و
چشم بلا کور
برایت انرژی منفی دارد
یا هر چه
در آن کیف جیر سیاه هست
آه بله
یا شاید بود
با اجازه یک (با) دستکاری شده
آن هم فقط در آسمان
وگرنه
زندگی روی زمین
و زیر آن،
همان است که بود..
بقال هم که
در ازای وانتی از
حسرت های آفاقی
نیم سیر پنیر نمیدهد..
بله میدانم و به حتم
پیشنهاد و تصمیمت
هردو عاقلانه بوده
حال که مرا
در ازای هرچه فروختهای..
آنگاه که تیغ های میان وعدهام را
خوراندی
و درهای شب تا پنجرههای صبحت را
انگار بر لاشخوری پیر و مزاحم بستی
و چه عجولانه و محکم
و پیاپی
گویی مگسی را سوی پنجره
میراندی
خون چکان با سینه شکافتهام
تا آنجا که توانم بود
دور شدم
تا بر صفحه نمایش آسمان
با حروف ابرهای شناور
برایت پیغامی بنشانم
مانا و ابدی ..
که ازین پس
آسمان مال تو نیست
بلکه اسمان با توست
هر کجا که هستی ..
ابرهای شناور
خصوصی برای تو
چیز دیگری میگویند :
تو :
آری تو:
تو که ناگهان
یک روز صبح
حضور عاشقانه را مزاحمت
و جای بوسه های عاشقانه
بر گردنت را
لک پنداشتی
و به خیال خود
با گردنبند مروارید
پنهانش خواهی کرد
به تو مروارید ندادهاند
آنها؛
تخم مرواریدشکل ساسِ بوسه زن
(شاگاس) جهانگرد
تخم های درشت بلورین انگل
تخم ساسآرتمن مامانی
آسکاریس مشاور
تخم عالی جناب گال
با کت و شلوار و کراوات
کک طبیعت گرد
و جناب شپش جهانگرد است
که تا آمازون
در خدمت مهاجرین
و دغدغههای خارشی
و مشکلاتشان
خشتک غیر خویش را خارانده
آسمان با توست
باتو
هرکجا هستی باش
با ابرهای شناور
برایت مینویسد
مدام
وبه گردنت اشاره میکند
تا ابد..
بالا را هم که نگاه نکنی
انرژی منفی دوربادا
ابرهارا هم که نخوانی
کتاب صوتیاش ..
باران ..
هر کجا که هستی
آسمان،ابرها
و اما باران
با توست..
هر بارانی که بارید
یادت باشد
با تو میگوید:
آنکه بوسه های عاشقانه را..
آری ..
ابرهای امروز را دیدی ؟
همین ها را میگفت
و ازین پس هم
برایت خواهد گفت
مانا و ابدی ..
آسمان،
ابرها
و اما باران..
هر کجا باشی با توهستند
خصوصی ..برای تو ..
نگاه کن هر روز
هر روز به ابرها نگاه کن
دفتر خاطرات من را
اینبار تو بخوان
آنجاست
برایت نوشته ام
کتاب صوتی هم دارد ..
کامل و بی نقص
مثل گذشته
مثل همه کارهای غول چراغ جادوات
نه
جارو ات
بله بله چشم ..
ابرها..
ابرها..
ابرها..
لااقل دیگر
به بچهها دروغ نگو..
نه.. آسمان مال تو نیست
ونه مال حسرت های آفاقی هستی
به هیچ کس هم دیگر
با آن حرکات خاص دستت
آسمان و ابرها و افق را
نشان نده
درست میگفتی
حق با توست
و به جای موزیک عمیق تر از یک چرت کوتاه و اصلا صدای باران هم
برایت
ساسی مانکن بهتره
اینها
خیانت به سلامتی خویش است
که
با یک وانت حسرتهایآفاقی
نیم سیر پنیر گوسفندی نمیدهند
اما پنیر گاوی..
گاوی شاید..
احتمالا
میشود
در ازای فروختن
کسی که با آن صدای افکت شده میگفتی :
" الهی برات بمیرم ..."
#افشین_د
۳۰ مهر هزارو چهارصدو سه
@chekamehsabz🍀
آسمان
ابرها
و امّا باران..
امروز
آسمان صبح
و ابرهایش را
بی شک، دیدهای
راستی
صدایت را به خاطر داری؟
به خاطر داری حتی صدایت را
چون پرنده مقلد عاشقی
میبلعیدم؟
اگر هم به خاطر نداری
یا که صرف نمیکند
و پارازیت به دور و
چشم بلا کور
برایت انرژی منفی دارد
یا هر چه
در آن کیف جیر سیاه هست
آه بله
یا شاید بود
با اجازه یک (با) دستکاری شده
آن هم فقط در آسمان
وگرنه
زندگی روی زمین
و زیر آن،
همان است که بود..
بقال هم که
در ازای وانتی از
حسرت های آفاقی
نیم سیر پنیر نمیدهد..
بله میدانم و به حتم
پیشنهاد و تصمیمت
هردو عاقلانه بوده
حال که مرا
در ازای هرچه فروختهای..
آنگاه که تیغ های میان وعدهام را
خوراندی
و درهای شب تا پنجرههای صبحت را
انگار بر لاشخوری پیر و مزاحم بستی
و چه عجولانه و محکم
و پیاپی
گویی مگسی را سوی پنجره
میراندی
خون چکان با سینه شکافتهام
تا آنجا که توانم بود
دور شدم
تا بر صفحه نمایش آسمان
با حروف ابرهای شناور
برایت پیغامی بنشانم
مانا و ابدی ..
که ازین پس
آسمان مال تو نیست
بلکه اسمان با توست
هر کجا که هستی ..
ابرهای شناور
خصوصی برای تو
چیز دیگری میگویند :
تو :
آری تو:
تو که ناگهان
یک روز صبح
حضور عاشقانه را مزاحمت
و جای بوسه های عاشقانه
بر گردنت را
لک پنداشتی
و به خیال خود
با گردنبند مروارید
پنهانش خواهی کرد
به تو مروارید ندادهاند
آنها؛
تخم مرواریدشکل ساسِ بوسه زن
(شاگاس) جهانگرد
تخم های درشت بلورین انگل
تخم ساسآرتمن مامانی
آسکاریس مشاور
تخم عالی جناب گال
با کت و شلوار و کراوات
کک طبیعت گرد
و جناب شپش جهانگرد است
که تا آمازون
در خدمت مهاجرین
و دغدغههای خارشی
و مشکلاتشان
خشتک غیر خویش را خارانده
آسمان با توست
باتو
هرکجا هستی باش
با ابرهای شناور
برایت مینویسد
مدام
وبه گردنت اشاره میکند
تا ابد..
بالا را هم که نگاه نکنی
انرژی منفی دوربادا
ابرهارا هم که نخوانی
کتاب صوتیاش ..
باران ..
هر کجا که هستی
آسمان،ابرها
و اما باران
با توست..
هر بارانی که بارید
یادت باشد
با تو میگوید:
آنکه بوسه های عاشقانه را..
آری ..
ابرهای امروز را دیدی ؟
همین ها را میگفت
و ازین پس هم
برایت خواهد گفت
مانا و ابدی ..
آسمان،
ابرها
و اما باران..
هر کجا باشی با توهستند
خصوصی ..برای تو ..
نگاه کن هر روز
هر روز به ابرها نگاه کن
دفتر خاطرات من را
اینبار تو بخوان
آنجاست
برایت نوشته ام
کتاب صوتی هم دارد ..
کامل و بی نقص
مثل گذشته
مثل همه کارهای غول چراغ جادوات
نه
جارو ات
بله بله چشم ..
ابرها..
ابرها..
ابرها..
لااقل دیگر
به بچهها دروغ نگو..
نه.. آسمان مال تو نیست
ونه مال حسرت های آفاقی هستی
به هیچ کس هم دیگر
با آن حرکات خاص دستت
آسمان و ابرها و افق را
نشان نده
درست میگفتی
حق با توست
و به جای موزیک عمیق تر از یک چرت کوتاه و اصلا صدای باران هم
برایت
ساسی مانکن بهتره
اینها
خیانت به سلامتی خویش است
که
با یک وانت حسرتهایآفاقی
نیم سیر پنیر گوسفندی نمیدهند
اما پنیر گاوی..
گاوی شاید..
احتمالا
میشود
در ازای فروختن
کسی که با آن صدای افکت شده میگفتی :
" الهی برات بمیرم ..."
#افشین_د
۳۰ مهر هزارو چهارصدو سه
@chekamehsabz🍀
یک عطسه...
همه اش همین بود
من
تو
ما
دیروز
امروز
فردا
خاطرات
خنده ها
دلتنگی ها
شوخی ها
نگاه ها
عطر ها
بوسه ها
نگرانی و
آسودگی ها
موزیک و
جاده ها
طلوع و
غروب های امیدوار به فردا
پاییز های شاد
زمستان های گرم
خلسه و شکوفه های بهار
و آن
مرز کوه سرسبز مجاور
که چون رویای درآمیخته با آسمان
و آن درختم..
همچون نامم
به سادگی
محو شد..
رقص نقشهای پرده
با سایه شاخههای درخت انجیر
شب های سرخ بهار نارنج
و آن بلبل ابله شب خوان
تا شوق سحرگاهان مه آلود
و گام های آمیخته با
صدای دوردست کوکو..
بلندی ها
ابرهای شناور
ضربان نگاههای مواج
عکس....ها..
زمزمه فلاسک چای..
و هر چه کردیم
و گفتیم
هرکجا که بودیم
همه اش ..
همه اش را ،
یکجا
به کدام سمسار کثیف دندان طلا
مفت فروختی؟
که حتی
پیشاپیش
عکسهای یک درمیان آلبوم را
همچون شکافتن تنپوشی
که هنوز
اندازهام نکرده بودی،
شکافتی.
همه اش
با هم
یکجا ؟!!
یک آن..
مثل یک عطسه
همه و همه،
ناچیز و حقیر و مازاد .
نه
ناچیزتر..
همان ذرات آلوده عطسه
که سلامتیات را تهدید میکنند..
غیر منتظره تر از
یک
کابوس
و
مطمئن تر از
تکلیف یک ویروس
در دستمال مچاله ای
به
باد
سپردی..
#افشین_د
پاییز هزار و چهارصدو...چه مسخره
@chekamehsabz🍀
همه اش همین بود
من
تو
ما
دیروز
امروز
فردا
خاطرات
خنده ها
دلتنگی ها
شوخی ها
نگاه ها
عطر ها
بوسه ها
نگرانی و
آسودگی ها
موزیک و
جاده ها
طلوع و
غروب های امیدوار به فردا
پاییز های شاد
زمستان های گرم
خلسه و شکوفه های بهار
و آن
مرز کوه سرسبز مجاور
که چون رویای درآمیخته با آسمان
و آن درختم..
همچون نامم
به سادگی
محو شد..
رقص نقشهای پرده
با سایه شاخههای درخت انجیر
شب های سرخ بهار نارنج
و آن بلبل ابله شب خوان
تا شوق سحرگاهان مه آلود
و گام های آمیخته با
صدای دوردست کوکو..
بلندی ها
ابرهای شناور
ضربان نگاههای مواج
عکس....ها..
زمزمه فلاسک چای..
و هر چه کردیم
و گفتیم
هرکجا که بودیم
همه اش ..
همه اش را ،
یکجا
به کدام سمسار کثیف دندان طلا
مفت فروختی؟
که حتی
پیشاپیش
عکسهای یک درمیان آلبوم را
همچون شکافتن تنپوشی
که هنوز
اندازهام نکرده بودی،
شکافتی.
همه اش
با هم
یکجا ؟!!
یک آن..
مثل یک عطسه
همه و همه،
ناچیز و حقیر و مازاد .
نه
ناچیزتر..
همان ذرات آلوده عطسه
که سلامتیات را تهدید میکنند..
غیر منتظره تر از
یک
کابوس
و
مطمئن تر از
تکلیف یک ویروس
در دستمال مچاله ای
به
باد
سپردی..
#افشین_د
پاییز هزار و چهارصدو...چه مسخره
@chekamehsabz🍀
در جعبه پولادین کابوسی ابدی
با هزار قفل جفای تو
زیر اقیانوس سیاه پاییز
زنده به گور
صورتم سیاه شده
#افشین_د
آبان ۴۰۳
@chekamehsabz🍀
با هزار قفل جفای تو
زیر اقیانوس سیاه پاییز
زنده به گور
صورتم سیاه شده
#افشین_د
آبان ۴۰۳
@chekamehsabz🍀