گل از خوبی به مه گویند ماند،ماه با خورشید،

تو آن ابری که عطر سایه ات چون سایه عطرت

تواند هم گل وهم ماه،هم خورشید را پوشید.

 

#مهدی_اخوان_ثالث

روزی که به مردی برخوردی،
که یاخته های تنت را به شعر بدل کند،
و با پیچش موهایت شعر بسازد،
روزی که به مردی برخوردی،
که قادرت کند،_مثل من-
با شعر حمام کنی،
سرمه بکشی و موهایت را شانه کنی،
آن روز می گویم:
تردید نکن با او برو،
مهم نیست مال من باشی یا او؛
مهم این است مال شعر باشی.

#نزار_قبانی

صدایت می زنم
گوش بده
قلبم صدایت می زند.

شب گرداگردم حصار کشیده است
و من به تو نگاه می کنم،

از پنجره های دلم
به ستاره هایت نگاه می کنم
چرا که هر ستاره آفتابی‌است،

من آفتاب را باور دارم
من دریا را باور دارم
و چشم های تو
سر چشمه ی دریاهاست..


#احمـــد_شاملـــو

يعنى دلم شكست، اگر چه صدا نداشت

كه هيچ چيز، ارزشِ اشكِ تو را نداشت

#سيد_مهدى_موسوى

آسمان باز وداع میگوید با خورشید
باردیگر مغرب بر تنش دست کشید
بازهم دست زمان برقلبم یاسی کاشت
یاددیروز بخیر!دل چه احساسی داشت؟!
برو ازمن بگذر!مشو با من دمساز
دردلم مدتهاست مرده شوق پرواز
آشنا ترزغریب!ای شکفته دریاد
دردلم دست خزانست که کرده بیداد
مقدمت مثل نسیم،رفتنت چون طوفان
عطر تو خاطر من میماند دردل وجان!

#شکوه_پور_صفری

هر چقدر غمگین باشم
باز هم ابر زیباست !
و بادِ سرمست باز هم
افسونگرانه می وزد
هر چقدر ویران باشم !
...

#مرجانه_جعفریان

بـــاور کن
آن قدر ها هم سخت نیست
فهمیدن اینکه
بعضی ها می آیند که
نماننــد
نباشند
نبیـننـد
و تــو
اگر تمامی ِدنیا را هم حتی به پایشان بریزی
آنها تمامی ِبهانه های دنیا را جمع می کنند
تا از بین آنها
بهانه ای پیدا کنند
که بــــروند
دور شـــوند
که نـــمانند اصلا
_
پس به دلت بسپار
وقتی از خستگی هایِ روزگار
پناه بردی به هر کسی
لااقل
خوب فکر کن ببین
از سر علاقه آمده
یا از سر ِ ... !!!
تا دنیایت پر نشود
از دوست داشتن هایِ پر بغض
که دمار از روزگارت درآورد !

#عادل_دانتیسم

هر کجا بروی
مرا خواهی دید
یک شب
تمام شهر را دیوانه وار
با خیالت قدم زده ام

#رضا_کاظمی

دستهایت
صورتم را در میان برکه احساس شست
هاله ای ازاشک
درچشمانِ من،
آسمانی ازستاره
در میانِ چشم تو...
هرکلامت دستهاییست
گیسوان لحظه های ساکت من را نوازش میکند!


#شکوه_پور_صفری

عکس از: #مهرداد_آریایی

"عکسواره"

‍ باران پشت شیشه ..
شیشه مه گرفته ..
خیسی کف خیابان ..
صدای ماشینهای در حال گذر ...




مرا به یاد تو می اندازد ..
زیر باران
خیس خیس
دویدنهای پر هیجان

.....


اکنون..
من مانده ام با شیشه مه گرفته
پشت چراغ قرمز
و خاطرات تو ..

#حسین_ش

"عکسواره"

بر شیشه نم زده ابر
و
قطره های باران
زیر چرخهای خیابان
به آوازی غریب
خودکشی می کنند

#مریم_ک

"عکسواره"

می بارم و می باری
ای ابر پر از باران!
من بر ورق دفتر
تو بر سر این و آن
روی تن این شیشه
موسیقی باران است
در پشت دو پلک اما
صد قطره ی خاموشان
گل بر سر باغ آمد
هنگام بهاران است
تو در چه طلب هستی؟
درمانده و سرگردان!
مستی ندهد انگور
مستِ دمِ گرمِ دوست
دیگر بِنما رویت
خورشیدِ زرِ تابان !

#مرجانه_جعفریان

"عکسواره"

باز هم
پاشیده اندام ابر
بر سینه ی شیشه
بر پیکر خیابان
راهی که رفته ای را بارها گشته ام
در زردی اندوه بار پاییز
بیرحمی سپید زمستان
عطر شکوفه های بهاری
یا
اندام داغ تابستان
فرقی نمی کند
راهی که رفته ای را
هر بار آمدم
چشمان آسمان و من
هر دو بارانی بود

#مریم_ک

"عکسواره"

می بارد باران و من
به یاد عطر گیسوان ‌باران‌ خورده ات
می گریم آرام، همچو باران...

#محمدرضا_م

"عکسواره"

می گریزم از شهر
این خاکستری پرفریب
و تنها
قطره های باران
همراهی ام میکنند

#فاطمه_هاشمی

"عکسواره"

پنجره خیس
چون عینکی پشت چشمهایی کم سو
به رج زدن خاطرات مشغول؛
یکی زیر...
یکی رو...
قهوه ای ازدهن افتاده،
آنسو
خیابانی در تقاطع آغوشهایی بسیار؛
عطر خاک و رد پای هزاران عاشق
که هرگز
اشکهاشان را کسی زیر باران ندید...
آنوقت باز میپرسی
چرا سردردمیگیری؟؟
شماره عینکم
باهرباران بالا میرود....

#شکوه_پور_صفری

"عکسواره"

بی محابا
به چشمان اسمان مینگرم ؛
هر آن
که میخواهم تورا از راهی دور به اغوش بگیرم ،
در پس تمام فصل ها
تو تک فصلی درتمام سال هستی برایم ،
که انقدر نسیم وزش نگاهت
روح نواز است
که انگار خود بهاری !
من
برای تو همراه فصل ها راه میروم
تا نکند عطر تو را تابستان بخار کندو
پاییز زرد ،
و زمستان یخ بزندش .
من
جنگلی هستم که همراه بهار راه میرود.

#امین_اصغری

"عکسواره"

همچون قطره های باران
لغزنده بر شیشه
هرگز ندانستم
که به کجا تعلق دارم
اما یقین دارم
آری یقین دارم..
که به زودی
باز
بخار خواهم شد

#افشین_داراب_بیگی

"عکسواره"

تمام حقیقت
به شیشه میخورد
و من...
در بند شیشه

#فرزاد_سنایی