#عکسواره
معلقی متعلق به زمین
آینده روحی در آسمان
و جسمی که میان آسمان و زمین
در حالتی از زندگی ست
گاهی خوشحال
گاهی غمین
#مهناز_رضا_زاده
@chekamehsabz🍀
معلقی متعلق به زمین
آینده روحی در آسمان
و جسمی که میان آسمان و زمین
در حالتی از زندگی ست
گاهی خوشحال
گاهی غمین
#مهناز_رضا_زاده
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (M J)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#عکسواره
سرد بود و چکاوک جا مانده از کوچ،
امازمستان که بد نبود ؛
بد دل نبود
زمستان فقط خودش بود...
وتو خوب میدانستی که
بهار
زاییده عشقبازی زمستان بود با زمین...
مرا که درقعر چشمانت پرتاب شده ام
لای گرمای مردمک نگاهت بپیچ
تا بهاری در روح زمستان زده ام ظهور کند
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
سرد بود و چکاوک جا مانده از کوچ،
امازمستان که بد نبود ؛
بد دل نبود
زمستان فقط خودش بود...
وتو خوب میدانستی که
بهار
زاییده عشقبازی زمستان بود با زمین...
مرا که درقعر چشمانت پرتاب شده ام
لای گرمای مردمک نگاهت بپیچ
تا بهاری در روح زمستان زده ام ظهور کند
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
آزادی یعنی
زیستن در چنین وضعیتی
بی هیچ نیاز و اجباری
برای تغییر اولویت هایت .
جاذبه که خسته ات کند
تو هم به وقت خویش
خواهی نشست،
پس دهانت را ببند..
#افشین_د
@chekamehsabz🍀
آزادی یعنی
زیستن در چنین وضعیتی
بی هیچ نیاز و اجباری
برای تغییر اولویت هایت .
جاذبه که خسته ات کند
تو هم به وقت خویش
خواهی نشست،
پس دهانت را ببند..
#افشین_د
@chekamehsabz🍀
و شعر آخرین سنگر من بود
در جنگ نابرابر آدمها با آدمها
وقتی موش های حریصِ جهل
در تونل های سیاه وحشت در فصل خشکسالی و مرگ
زندگی را چونان نان سوخته میجویدند
شعر آخرین سنگر من بود
#ترنم
@chekamehsabz🍀
در جنگ نابرابر آدمها با آدمها
وقتی موش های حریصِ جهل
در تونل های سیاه وحشت در فصل خشکسالی و مرگ
زندگی را چونان نان سوخته میجویدند
شعر آخرین سنگر من بود
#ترنم
@chekamehsabz🍀
Naborde Ranj ~ UpMusic
Ehsan khajeh amiri ~ UpMusic
تو میآیی
از دور
با لبخندی به وسعت دنیا
و
سنگِ درون سینه ام
ذوب می شود
چکه چکه
سرخ و عاصی
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
از دور
با لبخندی به وسعت دنیا
و
سنگِ درون سینه ام
ذوب می شود
چکه چکه
سرخ و عاصی
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
در انقلاب تلخ چشمانت
پژواک لبخندی نمی بینم
من زخمی پیروزی خشمم
آغوش و پیوندی نمی بینم
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
پژواک لبخندی نمی بینم
من زخمی پیروزی خشمم
آغوش و پیوندی نمی بینم
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
در قلبم هنوز
تکه های سرخ اندوهت
می جوشد!
و تو که
تصویری هستی رویا گونه،
حقیقی ترین یقینی !
و می نگری
بر دور بیهوده ی ما
از لابهلای ابرها.....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
تکه های سرخ اندوهت
می جوشد!
و تو که
تصویری هستی رویا گونه،
حقیقی ترین یقینی !
و می نگری
بر دور بیهوده ی ما
از لابهلای ابرها.....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
نیلوفر می روید
از نگاهم
و در دستانم
درخت
ریشه میدواند
...
زمستان سرد را نبین
ما
دوباره سبز خواهیم شد
در بهار
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
از نگاهم
و در دستانم
درخت
ریشه میدواند
...
زمستان سرد را نبین
ما
دوباره سبز خواهیم شد
در بهار
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
می توانیم آن آدمی باشیم که دیگران در کنارمان احساس امنیت را تجربه می کنند تا عمری را در جستجوی آدم امن تلف کنیم
#خودم
@chekamehsabz🍀
#خودم
@chekamehsabz🍀
#یاد_دوست
ای تن تو مگو چرا که بیمار شدم
ای جان تو مپرس از چه گرفتار شدم
بیمار و گرفتارم از این بد عهدی
حوا صفتم ز آدم آزار شدم
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
ای تن تو مگو چرا که بیمار شدم
ای جان تو مپرس از چه گرفتار شدم
بیمار و گرفتارم از این بد عهدی
حوا صفتم ز آدم آزار شدم
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
#یاد_دوست
سوز جگرم به باد گفتم پیچید
با گرگ گلایه کردم از غم نالید
ای عشق بیا و در میان گیر مرا
تا از پس ابر پار تابد خورشید
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
سوز جگرم به باد گفتم پیچید
با گرگ گلایه کردم از غم نالید
ای عشق بیا و در میان گیر مرا
تا از پس ابر پار تابد خورشید
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
.
برهنه به بستر بیکسی مُردن، تو از یادم نمیروی
خاموش به رساترین شیونِ آدمی، تو از یادم نمیروی
گریبانی برای دریدنِ این بغضِ بیقرار، تو از یادم نمیروی
سفری ساده از تمامِ دوستتْ دارمِ تنهایی،
تو از یادم نمیروی
سوزَنریزِ بیامانِ باران، بر پیچک و ارغوان،
تو از یادم نمیروی
تو... تو با من چه کردی که از یادم نمیروی؟!
دیر آمدی... دُرُست!
پرستارِ پروانه و ارغوان بودی، دُرُست!
مراقب خواناترین ترانه از هقهقِ گریه بودهای، دُرُست!
رازدارِ دل اهل باران بودهای، دُرُست!
خواهرِ غمگینترین خاطراتِ دریا بودهای، دُرُست!
اما از من و این اندوهِ پُرسینه بیخبر، چرا؟
آه که چقدر سرانگشتِ خسته بر بُخار این شیشه کشیدم!
چقدر کوچه را تا باورِ آسمان و کبوتر
تا خوابِ سرشاخه در شوقِ نور
تا صحبتِ پسین و پروانه پائیدم و تو نیامدی!
باز عابران، همان عابرانِ خستهی همیشگی...!
باز خانه، همان خانه و
کوچه، همان کوچه و
شهر، همان شهر...!
من اما از همان اولِ بارانِ بیقرار میدانستم
دیدار دوبارهی ما مُیَسّر است...
شعر: #سیدعلی_صالحی
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
برهنه به بستر بیکسی مُردن، تو از یادم نمیروی
خاموش به رساترین شیونِ آدمی، تو از یادم نمیروی
گریبانی برای دریدنِ این بغضِ بیقرار، تو از یادم نمیروی
سفری ساده از تمامِ دوستتْ دارمِ تنهایی،
تو از یادم نمیروی
سوزَنریزِ بیامانِ باران، بر پیچک و ارغوان،
تو از یادم نمیروی
تو... تو با من چه کردی که از یادم نمیروی؟!
دیر آمدی... دُرُست!
پرستارِ پروانه و ارغوان بودی، دُرُست!
مراقب خواناترین ترانه از هقهقِ گریه بودهای، دُرُست!
رازدارِ دل اهل باران بودهای، دُرُست!
خواهرِ غمگینترین خاطراتِ دریا بودهای، دُرُست!
اما از من و این اندوهِ پُرسینه بیخبر، چرا؟
آه که چقدر سرانگشتِ خسته بر بُخار این شیشه کشیدم!
چقدر کوچه را تا باورِ آسمان و کبوتر
تا خوابِ سرشاخه در شوقِ نور
تا صحبتِ پسین و پروانه پائیدم و تو نیامدی!
باز عابران، همان عابرانِ خستهی همیشگی...!
باز خانه، همان خانه و
کوچه، همان کوچه و
شهر، همان شهر...!
من اما از همان اولِ بارانِ بیقرار میدانستم
دیدار دوبارهی ما مُیَسّر است...
شعر: #سیدعلی_صالحی
خوانش : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
Telegram
خانه بدوشم !
سوار بر باد
گذشته ام از کودکی
نمی دانم خانه ی پدری کجاست !
سوار بر باد
عاشق شده ام !
حیثیت همیشگی ام
دستان مادرم است !
سوار بر باد
جنگیده ام !
گذار از زندگی
پیشه ی من است !
سوار بر باد
فراموشانده ام
سوار بر باد
فراموشیده ام
سوار بر باد
خواهم مرد....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
سوار بر باد
گذشته ام از کودکی
نمی دانم خانه ی پدری کجاست !
سوار بر باد
عاشق شده ام !
حیثیت همیشگی ام
دستان مادرم است !
سوار بر باد
جنگیده ام !
گذار از زندگی
پیشه ی من است !
سوار بر باد
فراموشانده ام
سوار بر باد
فراموشیده ام
سوار بر باد
خواهم مرد....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
قصه ها نوشتیم
از رنجی که می بریم
بر صفحه های پنهان تقویم!
و چکید لابهلای تاریخ
خونابههای قلم...
پایکوبی با مرثیه !
و چه حکایتها
که بر پیکرمان حک شد
از رنجی که می بریم....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
از رنجی که می بریم
بر صفحه های پنهان تقویم!
و چکید لابهلای تاریخ
خونابههای قلم...
پایکوبی با مرثیه !
و چه حکایتها
که بر پیکرمان حک شد
از رنجی که می بریم....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀