#عکسواره
ما
حافظه قلب هامان را،
در حد فاصل دو آبان
از دست دادیم و
آنچه در سوز زمستان،
تازیانه بر جانمان نزد
ردای سکوت و خیانت بود!
مرغان آمین
مابین دوراهی دعا و شک،
شکار شدند
بگو که او آبستن چند هم آغوشی بود
در نظاره هیز زندانبان؟!
بگو آن چشمها که قربانی بیداری ما شدند
در انتظار دیدن چند پاییز عاشقانه،
در شبهای سیاه ترشان و
با آرام بخشها
به استقبال چند کابوس می روند؟!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
ما
حافظه قلب هامان را،
در حد فاصل دو آبان
از دست دادیم و
آنچه در سوز زمستان،
تازیانه بر جانمان نزد
ردای سکوت و خیانت بود!
مرغان آمین
مابین دوراهی دعا و شک،
شکار شدند
بگو که او آبستن چند هم آغوشی بود
در نظاره هیز زندانبان؟!
بگو آن چشمها که قربانی بیداری ما شدند
در انتظار دیدن چند پاییز عاشقانه،
در شبهای سیاه ترشان و
با آرام بخشها
به استقبال چند کابوس می روند؟!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
یاد در هم تنیده ی باد
می پیچد،
میان تصویرهای گیج انزوا
چون پرنده
در نوازش آسمان برهنه
#شرفی
@chekamehsabz🍀
یاد در هم تنیده ی باد
می پیچد،
میان تصویرهای گیج انزوا
چون پرنده
در نوازش آسمان برهنه
#شرفی
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
روی عریانی تنی سوخته از درد
در صدای جوشش خون در شریانهای شهوت آلود زمان
با خنجری فرو رفته در پِستان
برای جنینِ مُرده ی عشق مرثیه میخواند
با دستهایی که در وحشت شلیک گلوله های سربی
در بطن خویش پنهان میشود
زنی که با سرانگشتانی سرخ قبای زندگی از تن به در میکند
در هراس عصیان و تعرض
بسمت جنگلی بی باران میدود
و آیا
چه کسی در وحشت رنجی نابهنگام
به دیدار پروانه های سوخته بال میرود؟!
#ترنم
@chekamehsabz🍀
روی عریانی تنی سوخته از درد
در صدای جوشش خون در شریانهای شهوت آلود زمان
با خنجری فرو رفته در پِستان
برای جنینِ مُرده ی عشق مرثیه میخواند
با دستهایی که در وحشت شلیک گلوله های سربی
در بطن خویش پنهان میشود
زنی که با سرانگشتانی سرخ قبای زندگی از تن به در میکند
در هراس عصیان و تعرض
بسمت جنگلی بی باران میدود
و آیا
چه کسی در وحشت رنجی نابهنگام
به دیدار پروانه های سوخته بال میرود؟!
#ترنم
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
زنانهترین اندوهم را
بر دوش می کشم!
و عشق را
در کالبد مهجورم
می پرورم !
این تنهاترین
واژه ی فرهنگ لغت را
از آغازینِ هستی
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
زنانهترین اندوهم را
بر دوش می کشم!
و عشق را
در کالبد مهجورم
می پرورم !
این تنهاترین
واژه ی فرهنگ لغت را
از آغازینِ هستی
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
غربت سهمگین بود و
ما
غریبانه
به آغوش ناآشنایش
پناه بردیم.....
شادیهامان
غمهامان
یادمانهامان....
آه !
عشق را
در پیکرههای "هیچکس "
جستیم و
"هیچ " نیافتیم...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
ما
غریبانه
به آغوش ناآشنایش
پناه بردیم.....
شادیهامان
غمهامان
یادمانهامان....
آه !
عشق را
در پیکرههای "هیچکس "
جستیم و
"هیچ " نیافتیم...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (مرجانه جعفریان)
"خواب سرد"
آبی و سفید و صورتی
قرص می خورم!
در خواب سردم
نقش های خاکستری و سیاه
و سرخ!
بی پاسخ ترین سلامها
هجوم خون در جمجمه ام
همهمه های ناآشنا !
...
تشنه ام !
خداحافظ....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
آبی و سفید و صورتی
قرص می خورم!
در خواب سردم
نقش های خاکستری و سیاه
و سرخ!
بی پاسخ ترین سلامها
هجوم خون در جمجمه ام
همهمه های ناآشنا !
...
تشنه ام !
خداحافظ....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
و مرا برای گریز از او
راهی جز او نبود؛
همه جاده ها به او ختم میشدند
ومن نیز اتاق آینه؛
وی در من اسیر!
او انعکاس فریاد من
در دره های انزوا!
وفادار سرانگشتان او
بهار خفته زیر پوسته زمستان تنم...
وبگو در این دنیای لخت ناآشنابامهر،
اگر جامه عشقش بر تن من نیست
چگونه هنوز زنده ام؟!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
راهی جز او نبود؛
همه جاده ها به او ختم میشدند
ومن نیز اتاق آینه؛
وی در من اسیر!
او انعکاس فریاد من
در دره های انزوا!
وفادار سرانگشتان او
بهار خفته زیر پوسته زمستان تنم...
وبگو در این دنیای لخت ناآشنابامهر،
اگر جامه عشقش بر تن من نیست
چگونه هنوز زنده ام؟!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
چشمان سبز درختها !
خسخس ریههای کوهها !
ابهام عاشقانهی نالهی گرگها !
...
سیگار را
تو را
خود را
دود می کنم !
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
خسخس ریههای کوهها !
ابهام عاشقانهی نالهی گرگها !
...
سیگار را
تو را
خود را
دود می کنم !
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
رنجور و بی پناه و
بیگناه !
بر آژنگ های پیشانیت
هزاران قصهی نانوشته
خوانده ام
...
از پس سبز بهار و زرد پاییز
ایستاده بر پیمان عشق
تو را
می بوسم!
سپید و پریشانموی
چون برف
پاک و سرد
همسنگ مرگ!
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
بیگناه !
بر آژنگ های پیشانیت
هزاران قصهی نانوشته
خوانده ام
...
از پس سبز بهار و زرد پاییز
ایستاده بر پیمان عشق
تو را
می بوسم!
سپید و پریشانموی
چون برف
پاک و سرد
همسنگ مرگ!
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
ما گل های خندانیم
فرزندان ایرانیم
ما سرزمین خود را
مانند جان می دانیم
ما باید دانا باشیم
هشیار و بینا باشیم
از بهر حفظ ایران
باید توانا باشیم
آباد باش، ای ایران
آزاد باش، ای ایران
از ما فرزندان خود
دل شاد باش ای ایران
#عباس_یمینی_شریف
#آبان
#ایران
@chekamehsabz🍀
فرزندان ایرانیم
ما سرزمین خود را
مانند جان می دانیم
ما باید دانا باشیم
هشیار و بینا باشیم
از بهر حفظ ایران
باید توانا باشیم
آباد باش، ای ایران
آزاد باش، ای ایران
از ما فرزندان خود
دل شاد باش ای ایران
#عباس_یمینی_شریف
#آبان
#ایران
@chekamehsabz🍀
مرخصی
به دروغ گفتم که بیمارم ..
بیهوده خودرا به خیابان می سپارم
... دلشوره های گنگ تاریخ گذشته
در پیاده رو های آشنا
سایه مرا سرفه میکنند ...
آه..
سالهاست که بیمارم..
#افشین_داراب_بیگی
@chekamehsabz🍀
به دروغ گفتم که بیمارم ..
بیهوده خودرا به خیابان می سپارم
... دلشوره های گنگ تاریخ گذشته
در پیاده رو های آشنا
سایه مرا سرفه میکنند ...
آه..
سالهاست که بیمارم..
#افشین_داراب_بیگی
@chekamehsabz🍀
اعتیاد معنوی
این مسئله مهم است که ما نباید تصور کنیم هر کس که پیرو به یک طریقت مذهبی است، یا به عبارتی به کنکاش در معنویت خود میپردازد الزاماً این کار را به صورت سالمی انجام می دهد.
از این رو لازم است که ابتدا معنای معنویت را در نظر فرد و نقشی که معنویت در زندگی او بازی میکند پیدا کنیم.
فرانسیس وون درباره خطری هشدار می دهد که آن را اعتیاد معنوی می نامند:
《هر معنویتی که بر خیالبافی و کنار گذاردن و نفی مسئولیت شخصی مبتنی باشد به طور بالقوه اعتیادآور است.》
افراد دارای اعتیاد معنوی ممکن است کسانی باشند که از معنویت به عنوان یک راه حل جادویی برای مشکلاتی که تمایل به رویارو شدن با آنها را ندارند استفاده میکنند.
وون اظهار می دارد که احتمالاً دلیل نگرش آسیب شناختی روانشناسان و درمانگران به معنویت و اینکه آن را با شک و تردید مینگرند این است که متخصصان با موارد خیلی کمی از معنویت سالم برخورد کرده اند.
برشی از" کتاب روان درمانی و معنویت
ویلیام وست"
@chekamehsabz🍀
این مسئله مهم است که ما نباید تصور کنیم هر کس که پیرو به یک طریقت مذهبی است، یا به عبارتی به کنکاش در معنویت خود میپردازد الزاماً این کار را به صورت سالمی انجام می دهد.
از این رو لازم است که ابتدا معنای معنویت را در نظر فرد و نقشی که معنویت در زندگی او بازی میکند پیدا کنیم.
فرانسیس وون درباره خطری هشدار می دهد که آن را اعتیاد معنوی می نامند:
《هر معنویتی که بر خیالبافی و کنار گذاردن و نفی مسئولیت شخصی مبتنی باشد به طور بالقوه اعتیادآور است.》
افراد دارای اعتیاد معنوی ممکن است کسانی باشند که از معنویت به عنوان یک راه حل جادویی برای مشکلاتی که تمایل به رویارو شدن با آنها را ندارند استفاده میکنند.
وون اظهار می دارد که احتمالاً دلیل نگرش آسیب شناختی روانشناسان و درمانگران به معنویت و اینکه آن را با شک و تردید مینگرند این است که متخصصان با موارد خیلی کمی از معنویت سالم برخورد کرده اند.
برشی از" کتاب روان درمانی و معنویت
ویلیام وست"
@chekamehsabz🍀
سگی پای صحرانشینی گزید
به خشمی که زهرش ز دندان چکید
شب از درد بیچاره خوابش نبرد
به خیل اندرش دختری بود خرد
پدر را جفا کرد و تندی نمود
که آخر تو را نیز دندان نبود؟
پس از گریه مرد پراکنده روز
بخندید کای بابک دلفروز
مرا گر چه هم سلطنت بود و بیش
دریغ آمدم کام و دندان خویش
محال است اگر تیغ بر سر خورم
که دندان به پای سگ اندر برم
توان کرد با ناکسان بد رگی
ولیکن نیاید ز مردم سگی
#سعدی
@chekamehsabz🍀
پس از مرگم!
مرا
سر کوهی
زیر تک درختی قدیمی
تناور و همواره سبز
یادگار نیاکانم..!
مرا همانجا!
بسوزانید،..
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
مرا
سر کوهی
زیر تک درختی قدیمی
تناور و همواره سبز
یادگار نیاکانم..!
مرا همانجا!
بسوزانید،..
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
*وارث نور*
بازمانده تمام رنج ها
چند شب بر تو بتابد ؟
چند ماه بر تو بگرید؟
چند شعر بر مادر بمیرد؟
تو
آرام
رود می شوی؟
کوه می شوی؟
از این مسافت اندوه
عاشق می شوی؟
بازمانده تمام رنج ها
ای کمی بالاتر از حضور غم
شب،
نشسته بر عبور نازک خواب های تکراری ات.
و دلشوره های مزاحم
به گور مردگان،
نقاب سخت خنده را
در شیار ماجراهای پوچ زیستن
می چیند.
بازمانده تمام رنج ها
حجمی غمناک از آفرینش
درون توست
رها از مرزهای تپنده.
موج های غمگین این حصار تنگ،
شادی را ربود
و بر پیکر بی گور مادرت آرام گرفت.
بازمانده تمام رنج ها
در سراسر سینه ی تو،
نور می آید،
از زخم هایت ستاره.
اندیشه های سپید تو،
در خلوت این خزان فرو می رود
و شعر می شود.
بازمانده تمام رنج ها
بی هیچ احساسی
تلخ
دشوار
زنده ای
اما
کمی دور از زندگی
#شرفی
@chekamehsabz🍀
بازمانده تمام رنج ها
چند شب بر تو بتابد ؟
چند ماه بر تو بگرید؟
چند شعر بر مادر بمیرد؟
تو
آرام
رود می شوی؟
کوه می شوی؟
از این مسافت اندوه
عاشق می شوی؟
بازمانده تمام رنج ها
ای کمی بالاتر از حضور غم
شب،
نشسته بر عبور نازک خواب های تکراری ات.
و دلشوره های مزاحم
به گور مردگان،
نقاب سخت خنده را
در شیار ماجراهای پوچ زیستن
می چیند.
بازمانده تمام رنج ها
حجمی غمناک از آفرینش
درون توست
رها از مرزهای تپنده.
موج های غمگین این حصار تنگ،
شادی را ربود
و بر پیکر بی گور مادرت آرام گرفت.
بازمانده تمام رنج ها
در سراسر سینه ی تو،
نور می آید،
از زخم هایت ستاره.
اندیشه های سپید تو،
در خلوت این خزان فرو می رود
و شعر می شود.
بازمانده تمام رنج ها
بی هیچ احساسی
تلخ
دشوار
زنده ای
اما
کمی دور از زندگی
#شرفی
@chekamehsabz🍀