من آن ماهم..
همان ماهی ک پشت پرده میماند؛
میمیرد...
نفسهاییست در آخر؛
تقلاییست بی یاور ؛
دلم ..هر لحظه میگیرد!
مرا وقت فریب هرم دستانت؛
نور بی بدیل برق چشمانت؛
خدا از یاد برد انگار...
مرا در لذت افیون آغوشت
رهایم کرد...رها هربار!
تو بذر عشق در این خاک ناباور،
تو دستان خدا در وهم ایمانم،
چه بد شد کوه پشتم از تو خالی شد
اما من...
وفادار تمام خاطراتم با تو میمانم!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
همان ماهی ک پشت پرده میماند؛
میمیرد...
نفسهاییست در آخر؛
تقلاییست بی یاور ؛
دلم ..هر لحظه میگیرد!
مرا وقت فریب هرم دستانت؛
نور بی بدیل برق چشمانت؛
خدا از یاد برد انگار...
مرا در لذت افیون آغوشت
رهایم کرد...رها هربار!
تو بذر عشق در این خاک ناباور،
تو دستان خدا در وهم ایمانم،
چه بد شد کوه پشتم از تو خالی شد
اما من...
وفادار تمام خاطراتم با تو میمانم!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
تمام کودکیمان را
در کیسه ای از حسرت
دور ریختیم...
اینک!
کودکانی کهنسالیم
دلخوش
به ارمغانهایی
که از آنِ ما
نیست....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
در کیسه ای از حسرت
دور ریختیم...
اینک!
کودکانی کهنسالیم
دلخوش
به ارمغانهایی
که از آنِ ما
نیست....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
از سوی جاده های آبی
می آیی
بر فرش زرد گلهای وحشی!
...
ماه من
در نگاه سبزت
پنهان نداری
جز عشق
که لبالب کرده
اقیانوس چشمانت را!
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
می آیی
بر فرش زرد گلهای وحشی!
...
ماه من
در نگاه سبزت
پنهان نداری
جز عشق
که لبالب کرده
اقیانوس چشمانت را!
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
شعر من از عذاب تو گزند تازيانه شد
ضجه مغرور تنم ترنم ترانه شد
حماسه زوال من در شب تلخ گم شدن
ضيافت خواب تو را قصه عاشقانه شد
برای رند در به در اين من عاشق سفر
وای كه بی كرانه حصار تو كرانه شد
وای كه در عزای عشق کشته شد آشنای عشق
وای كه نعره های عشق زمزمه شبانه شد
ای تكيه گاه تو تنم سنگر قلب تو منم
وای كه نيزه تو را سينه من نشانه شد
درخت پير تن من دوباره سبز می شود
كه زخم هر شكست من حضور يک جوانه شد
وای كه در حضور شب در بزم سوت و كور شب
شب كور وحشت تو را قلب من آشيانه شد
وای كه آبروی تو مرد اناالحق گوی تو
بر آستان كوی تو جان داد و جاودانه شد
من همه زاری منم زخمی زخمه تنم
برای های های من زخمه تو بهانه شد
درخت پیر تن من دوباره سبز می شود
هرچه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه شد
#ایرج_جنتی_عطایی
@chekamehsabz🍀
ضجه مغرور تنم ترنم ترانه شد
حماسه زوال من در شب تلخ گم شدن
ضيافت خواب تو را قصه عاشقانه شد
برای رند در به در اين من عاشق سفر
وای كه بی كرانه حصار تو كرانه شد
وای كه در عزای عشق کشته شد آشنای عشق
وای كه نعره های عشق زمزمه شبانه شد
ای تكيه گاه تو تنم سنگر قلب تو منم
وای كه نيزه تو را سينه من نشانه شد
درخت پير تن من دوباره سبز می شود
كه زخم هر شكست من حضور يک جوانه شد
وای كه در حضور شب در بزم سوت و كور شب
شب كور وحشت تو را قلب من آشيانه شد
وای كه آبروی تو مرد اناالحق گوی تو
بر آستان كوی تو جان داد و جاودانه شد
من همه زاری منم زخمی زخمه تنم
برای های های من زخمه تو بهانه شد
درخت پیر تن من دوباره سبز می شود
هرچه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه شد
#ایرج_جنتی_عطایی
@chekamehsabz🍀
#یاد_دوست
چون کار دلم ز زلف او ماند گره
بر هر رگ جان صد آرزو ماند گره
امید ز گریه بود، افسوس! افسوس!
کان هم شب وصل در گلو ماند گره
#رودکی
@chekamehsabz🍀
چون کار دلم ز زلف او ماند گره
بر هر رگ جان صد آرزو ماند گره
امید ز گریه بود، افسوس! افسوس!
کان هم شب وصل در گلو ماند گره
#رودکی
@chekamehsabz🍀
فصل بارش ابرهاست
در سرزمینِ خفاشان کور
شعرهایمان در جنون عشقی اسیر
شط خیالات ما سیاه
بوسه هایمان همراه طعم شور خون
دستهایمان درون ملحفه های چروک خورده
در آخر هفته های اسارتِ تن
و زمینِ خشک در شهوت پس لرزه ها
خسته از قیژ قیژ تخت خوابهای فلزی
در خیال آوار دیوارها
و ما که بخواب میرویم
با کابوس صبحی بدون آفتاب
#ترنم
@chekamehsabz🍀
در سرزمینِ خفاشان کور
شعرهایمان در جنون عشقی اسیر
شط خیالات ما سیاه
بوسه هایمان همراه طعم شور خون
دستهایمان درون ملحفه های چروک خورده
در آخر هفته های اسارتِ تن
و زمینِ خشک در شهوت پس لرزه ها
خسته از قیژ قیژ تخت خوابهای فلزی
در خیال آوار دیوارها
و ما که بخواب میرویم
با کابوس صبحی بدون آفتاب
#ترنم
@chekamehsabz🍀
وهله
واژۀ عربیِ وهله با همین املا درست است. بعضیها تحتِ تأثیرِ معنی و املای واژۀ مرحله آن را به غلط وحله مینویسند.
#اشتباهات_متداول
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
واژۀ عربیِ وهله با همین املا درست است. بعضیها تحتِ تأثیرِ معنی و املای واژۀ مرحله آن را به غلط وحله مینویسند.
#اشتباهات_متداول
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
همذاتپنداری (identification)
وقتی با کسی همذاتپنداری میکنید، احساس میکنید احساسات و افکارش خیلی شبیهِ شما هستند؛ انگار ذات و سرشتتان یکی است:
من با قهرمانِ این فیلم همذاتپنداری میکنم.
بعضیها به جای «همذاتپنداری» به غلط میگویند و مینویسند «همزادپنداری».
#اشتباهات_متداول
@chekamehsabz🍀
وقتی با کسی همذاتپنداری میکنید، احساس میکنید احساسات و افکارش خیلی شبیهِ شما هستند؛ انگار ذات و سرشتتان یکی است:
من با قهرمانِ این فیلم همذاتپنداری میکنم.
بعضیها به جای «همذاتپنداری» به غلط میگویند و مینویسند «همزادپنداری».
#اشتباهات_متداول
@chekamehsabz🍀
یکی از دوستان تاکید داشت بگه ادا اطفال یعنی اداهای کودکانه.
ولی خب نه، اطوار که گاهی در زبان عامه اطفار هم تلفظ میشه، جمع طور و به معنای حالتها و کیفیتهاست.پس ادا و اطوار درسته.
#اشتباهات_متداول
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
ولی خب نه، اطوار که گاهی در زبان عامه اطفار هم تلفظ میشه، جمع طور و به معنای حالتها و کیفیتهاست.پس ادا و اطوار درسته.
#اشتباهات_متداول
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
خفقان در عربی یعنی تپشِقلب، اما تشابهِ آواییاش با واژۀ فارسیِ خفه باعث شده که فارسیزبانان آن را به معنیِ خفگی بپندارند و حتی آن را به صورتِ خفهخون تحریف کنند.
#اشتباهات_متداول
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
#اشتباهات_متداول
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
و من !
آن میراثخوار نیاکانِ سرگردانم...
در گذر از لایه های زمان
شکسته و تنها
که ردای مندرسم را
باد دیوانه ی تاریخ
به مزبله کشانده !
و
زیر نگاه خواب زده ی جغرافیا
می میرم...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
آن میراثخوار نیاکانِ سرگردانم...
در گذر از لایه های زمان
شکسته و تنها
که ردای مندرسم را
باد دیوانه ی تاریخ
به مزبله کشانده !
و
زیر نگاه خواب زده ی جغرافیا
می میرم...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
واژۀ فرانسویِ nostalgie (نوستالْژی) از ریشۀ لاتینی و یونانی و متشکل از دو جزء است که رویِهمرفته دردِ بازگشت معنی میدهند. تشابهِ این واژه با واژههای مختوم به -لوژی (logie-)، مانندِ بیولوژی و رادیولوژی، باعث شده که بعضیها آن را به غلط نوستالوژی تلفظ کنند.
#اشتباهات_متداول
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
#اشتباهات_متداول
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
جز: بهجز
جزء: یکی از
سو: طرف
سوء: بد
ما: ضمیر اولشخص جمع
ماء: آب
هر همزهای حذفشدنی نیست.
#اشتباهات_متداول
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
جزء: یکی از
سو: طرف
سوء: بد
ما: ضمیر اولشخص جمع
ماء: آب
هر همزهای حذفشدنی نیست.
#اشتباهات_متداول
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
خو نمی کنم
به قفس
با بالهایم
زخمی و خونچکان
روزی خواهم رفت
و از کنار مردگان لبخند بر لب
عبور می کنم
و نانی را که
از آنِ من نیست
حتی
نمی بویم.....
خو نمی کنم
به اندوه
با قلبم
ویران و لگدمال
شادکامی را
بار دیگر می تپم
و می بخشم....
خو نمی کنم
به هر آنچه
مرا به ورطه ی
بیهودگی کشاند
که زندگی نبردی
بی پایان است....
خو نمی کنم.....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
به قفس
با بالهایم
زخمی و خونچکان
روزی خواهم رفت
و از کنار مردگان لبخند بر لب
عبور می کنم
و نانی را که
از آنِ من نیست
حتی
نمی بویم.....
خو نمی کنم
به اندوه
با قلبم
ویران و لگدمال
شادکامی را
بار دیگر می تپم
و می بخشم....
خو نمی کنم
به هر آنچه
مرا به ورطه ی
بیهودگی کشاند
که زندگی نبردی
بی پایان است....
خو نمی کنم.....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
نمایشنامه فاوست_گوته.pdf
4.3 MB
فایل PDF کتاب:
📚 #فاوست
نویسنده:
#یوهان_ولفانگ_گوته
مترجم: محمود اعتمادزاده(م.ا. بهآذین)
423صفحه
📝نمایشنامه
#کتاب_خوب_بخوانیم
@chekamehsabz🍀
📚 #فاوست
نویسنده:
#یوهان_ولفانگ_گوته
مترجم: محمود اعتمادزاده(م.ا. بهآذین)
423صفحه
📝نمایشنامه
#کتاب_خوب_بخوانیم
@chekamehsabz🍀
باران مراشست
چه کسی میگوید که باران گناهم را میشوید؟
همچون دشتی تهی از
حتی یک عابر،
باران بارید و گل و لجن خاطرم را
بر هم زد...
بغض در گلو،
اشک در تله بی حسی ام اسیر...
باران بارید و
تو باز نیامدی!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
چه کسی میگوید که باران گناهم را میشوید؟
همچون دشتی تهی از
حتی یک عابر،
باران بارید و گل و لجن خاطرم را
بر هم زد...
بغض در گلو،
اشک در تله بی حسی ام اسیر...
باران بارید و
تو باز نیامدی!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
ستاره ای را می مانی
در دوردستها
پشت آسمان هفتم
...
در سردرگمی اشباح
در سیاهترین شبها
تاب می آورم
این روزگار را
با یقین خیالت!
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
در دوردستها
پشت آسمان هفتم
...
در سردرگمی اشباح
در سیاهترین شبها
تاب می آورم
این روزگار را
با یقین خیالت!
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
هستی ما نظام ما
مستی ما خرام ما
گردش بی مقام ما
زندگی دوام ما
دور فلک بکام ما می نگریم و میرویم
جلوه گه شهود را
بتکدهٔ نمود را
رزم نبود و بود را
کشکمش وجود را
عالم دیر و زود را می نگریم و میرویم
گرمی کار زار ها
خامی پخته کار ها
تاج و سریر و دارها
خواری شهریار ها
بازی روزگارها می نگریم و میرویم
خواجه ز سروری گذشت
بنده ز چاکری گذشت
زاری و قیصری گذشت
دور سکندری گذشت
شیوهٔ بتگری گذشت می نگریم و میرویم
خاک خموش و در خروش
سست نهاد و سخت کوش
گاه به بزم نا و نوش
گاه جنازه ئی بدوش
میر جهان و سفته گوش می نگریم و میرویم
تو به طلسم چون و چند
عقل تو در گشاد و بند
مثل غزاله در کمند
زار و زبون و دردمند
ما به نشیمن بلند می نگریم و میرویم
پرده چرا ظهور چیست؟
اصل ظلام و نور چیست؟
چشم و دل و شعور چیست؟
فطرت ناصبور چیست؟
این همه نزد و دور چیست می نگریم و میرویم
بیش تو نزد ما کمی
سال تو پیش ما دمی
ای بکنار تو یمی
ساخته ئی به شبنمی
ما به تلاش عالمی می نگریم و میرویم
#اقبال_لاهوری
@chekamehsabz🍀
مستی ما خرام ما
گردش بی مقام ما
زندگی دوام ما
دور فلک بکام ما می نگریم و میرویم
جلوه گه شهود را
بتکدهٔ نمود را
رزم نبود و بود را
کشکمش وجود را
عالم دیر و زود را می نگریم و میرویم
گرمی کار زار ها
خامی پخته کار ها
تاج و سریر و دارها
خواری شهریار ها
بازی روزگارها می نگریم و میرویم
خواجه ز سروری گذشت
بنده ز چاکری گذشت
زاری و قیصری گذشت
دور سکندری گذشت
شیوهٔ بتگری گذشت می نگریم و میرویم
خاک خموش و در خروش
سست نهاد و سخت کوش
گاه به بزم نا و نوش
گاه جنازه ئی بدوش
میر جهان و سفته گوش می نگریم و میرویم
تو به طلسم چون و چند
عقل تو در گشاد و بند
مثل غزاله در کمند
زار و زبون و دردمند
ما به نشیمن بلند می نگریم و میرویم
پرده چرا ظهور چیست؟
اصل ظلام و نور چیست؟
چشم و دل و شعور چیست؟
فطرت ناصبور چیست؟
این همه نزد و دور چیست می نگریم و میرویم
بیش تو نزد ما کمی
سال تو پیش ما دمی
ای بکنار تو یمی
ساخته ئی به شبنمی
ما به تلاش عالمی می نگریم و میرویم
#اقبال_لاهوری
@chekamehsabz🍀
نُقَط جمع نقطه است و مُلّا نُقَطی وصف کسی است که فقط از عهدهٔ خواندن متنی برمیآمده که کلمههای آن نقطهدار بوده و بر کاتبانی که نقطهها را از قلم میانداختند، ایراد میگرفته است. سپس توسعاً کسی را میگویند که «بهظاهرِ کلام بیش از اندازه اهمیت میدهد و چهبسا از معنایِ آن غافل میماند». این اصطلاح را در گفتار گاه #ملا_لغتی تلفظ میکنند و گاهی نیز به همین صورت مینویسند که البته غلط است.
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
#غلط_ننویسیم
@chekamehsabz🍀
درد می پیچد
در استخوانم !
قلبم سرریز می کند
می جوشد از چشمانم !
آه !
بر شانه هایم
سنگینی می کند
کولهباری
پر از سکوت
....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
در استخوانم !
قلبم سرریز می کند
می جوشد از چشمانم !
آه !
بر شانه هایم
سنگینی می کند
کولهباری
پر از سکوت
....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀