از تو کبریتی خواستم که شب را روشن کنم
تا پلهها و تو را گم نکنم
کبریت را که افروختم ، آغاز پیری بود
گفتم دستانات را به من بسپار
که زمان کهنه شود
و بایستد
دستانات را به من سپردی
زمان کهنه شد و مُرد
#احمدرضا_احمدی
(۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ – ۲۰ تیر ۱۴۰۲)
💚روحش شاد💚
@chekamehsabz🍀
تا پلهها و تو را گم نکنم
کبریت را که افروختم ، آغاز پیری بود
گفتم دستانات را به من بسپار
که زمان کهنه شود
و بایستد
دستانات را به من سپردی
زمان کهنه شد و مُرد
#احمدرضا_احمدی
(۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ – ۲۰ تیر ۱۴۰۲)
💚روحش شاد💚
@chekamehsabz🍀
وقتی دنیا در شب آشوبها
تب کرده و میسوخت،
مرا
در پناهگاه آغوش تو جای دادند.
زمین آرام گرفت...
زمان رام شد
ومن
بعد ازتناسخ
در مردمکهای تیره تو،
چون نور متولد شدم!
تقویم از سر گرفته شد...
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
تب کرده و میسوخت،
مرا
در پناهگاه آغوش تو جای دادند.
زمین آرام گرفت...
زمان رام شد
ومن
بعد ازتناسخ
در مردمکهای تیره تو،
چون نور متولد شدم!
تقویم از سر گرفته شد...
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
در چاله هایی که افیون
بین سلولهای ازنفس افتاده ات
انداخته است رازقی میکارم
تا ساقه های سبزش
بر بلندای قامت خسته ات بپیچد
تو کنون در امانی
و
دستان خدا هرس شدنی نیست!
#شکوفه_پورصفری
تقدیم به برادری که اراده کرد تا دوباره متولد شود🌱
@chekamehsabz🍀
بین سلولهای ازنفس افتاده ات
انداخته است رازقی میکارم
تا ساقه های سبزش
بر بلندای قامت خسته ات بپیچد
تو کنون در امانی
و
دستان خدا هرس شدنی نیست!
#شکوفه_پورصفری
تقدیم به برادری که اراده کرد تا دوباره متولد شود🌱
@chekamehsabz🍀
از کدام غم عبور کرده ای
در این جهان که همه چیزش در هم شکسته
از انسان، که جسم فرو خورده اش بی آنکه دل به شادی بیافکند
آهسته آهسته عاصی و جنون زده
آفتاب را به دار می بیند.
از کدام غم عبور کرده ای
در این جهان که همه چیزش در هم شکسته
از عشق، که بی جان در لطافتی اندوهگین
روح نفرین شده اش را
می سپارد به پستان های سفید ماه و ران های وحشت زده ی مرگ.
از کدام غم عبور کرده ای
در این جهان که همه چیزش در هم شکسته
از خاطرات، که هیچکس آنجا نرقصید و
تن های در هم تنیده تنها گریستند.
آنجا که تاریکی نشسته بر حوالی سفرهای پر از اندوه انسان.
از کدام غم عبور کرده ای
در این جهان که همه چیزش در هم شکسته
از مرگ، که بالهایش را کوک میکند
کنار خواهش های آشکار، می نشیند و
بغض های ستاره را می بلعد.
از کدام غم عبور کرده ای ؟؟؟
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
در این جهان که همه چیزش در هم شکسته
از انسان، که جسم فرو خورده اش بی آنکه دل به شادی بیافکند
آهسته آهسته عاصی و جنون زده
آفتاب را به دار می بیند.
از کدام غم عبور کرده ای
در این جهان که همه چیزش در هم شکسته
از عشق، که بی جان در لطافتی اندوهگین
روح نفرین شده اش را
می سپارد به پستان های سفید ماه و ران های وحشت زده ی مرگ.
از کدام غم عبور کرده ای
در این جهان که همه چیزش در هم شکسته
از خاطرات، که هیچکس آنجا نرقصید و
تن های در هم تنیده تنها گریستند.
آنجا که تاریکی نشسته بر حوالی سفرهای پر از اندوه انسان.
از کدام غم عبور کرده ای
در این جهان که همه چیزش در هم شکسته
از مرگ، که بالهایش را کوک میکند
کنار خواهش های آشکار، می نشیند و
بغض های ستاره را می بلعد.
از کدام غم عبور کرده ای ؟؟؟
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
.
خواب میجوشد
از
بند،بندِ استخوان
چراغها پرسه میزنند
روی مردمکها...
نفس فقیر است
در خرابههای گلو...
و من
همچون گیاهی خشک
که خواب جوانه میبیند
بالاخره؛
روزی؛
در انعقاد سپیده
پر خواهم زد...
#فیروزه
@chekamehsabz🍀
خواب میجوشد
از
بند،بندِ استخوان
چراغها پرسه میزنند
روی مردمکها...
نفس فقیر است
در خرابههای گلو...
و من
همچون گیاهی خشک
که خواب جوانه میبیند
بالاخره؛
روزی؛
در انعقاد سپیده
پر خواهم زد...
#فیروزه
@chekamehsabz🍀
امرور
عشقهایم را
پشت درهای تردید
دفن نمی کنم
امروز
چمدانم را می گشایم و
رخت نیاکانم را
تن می کنم
و
باورهایم را
فریاد می زنم
...
امروز
دیوار ها را
رنگ می زنم
سپید!
و رها می سازم
بوسه را
...
باشد که
زاده شویم
فردا!
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
عشقهایم را
پشت درهای تردید
دفن نمی کنم
امروز
چمدانم را می گشایم و
رخت نیاکانم را
تن می کنم
و
باورهایم را
فریاد می زنم
...
امروز
دیوار ها را
رنگ می زنم
سپید!
و رها می سازم
بوسه را
...
باشد که
زاده شویم
فردا!
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
خط ما فارسی است یا عربی …؟
دکتر سعید دیناروند
نخستین ابهامی که درباره عربی بودن خط ما بر اندیشۀ کنجکاوان می گذرد، اينست که چگونه ایرانیان كه در کشور پهناور خود، چندین گونه خط و گویش بومی داشته اند، یکباره خطی از بیابانهای تفته و میان قبائل فاقد مدنیت، وام گرفته و به جای خط کهن خود به کار برده اند؟
اعراب خطی را که درباره اش سخن می گوییم کوفی می نامند و برای نخستین بار در حیره و کوفه در میان رودان با خط آشنا شده و آنرا کوفی نامیدند. زیرا تا پیش از آن با خط آشنا نبودند و به گفته استاد رکن الدین همایون فرّخ، اعراب خط نداشته اند و خطی که از حمیر و انبار به حجاز رفته و در زمان ظهور اسلام انتشار یافته، خط عربی نیست بلکه یکی از متداول ترین خطوط ایرانی بوده که با دگرگونی هایی برای نوشتن زبان عربی بکار رفته است …
تغییر شکل الفبای ایرانی به صورت کنونی پس از اسلام روی داد، تا فراگیری آن برای نو آموزان عرب آسان باشد. حیره سرزمینی بود در کرانه فرات در عراق فعلی و مردمان این شهر مهاجرین عرب بنام لخمیان بودند که درآن دیار فرود آمده و شهر حیره را بنا نهادند . حاکمان حیره دست نشاندگان شاهنشاهی ساسانی و تابع ایران بودند. در آن روزگار برای آسان شدن امور میان حیره و دربار ایران، دبیران ایرانی بر آن شدند تا الفبای خط پارسئ میانه ـ پهلوی را اندکی دگرگون ساخته و با افزودن هشت واژه «ث ح ط ظ ص ض ع ق» شمار واژه های آن را به ۳۲ رسانده و بدین گونه زبان اعراب حیره را که نبتی – عربی بود با این خط ِ تکامل یافتۀ ایرانی بنگارند. واژۀ « ط » دسته دار در پهلوی اشکانی دیده می شود ولی در پهلوی ساسانی جای خود را به« ت » دو نقطه داده است.
در نتیجه الفبایی که امروز عربی خوانده می شود خطی برگرفته از خط های کهن ایرانی است که از فرگشت خط ایرانی کهن به ایرانی هخامنشی ـ اشکانی و ساسانی پدیدار شده و سرانجام خط دبیرۀ پارسى امروزی از آن پدید آمد.
حال اگر این خط عربی بوده چرا در عربستان اختراع و استفاده می شد!؟
۱ـ چرا قرآن را با آن به نگارش در نیاوردند؟ … چرا ایشان تا هنگام خلافت عثمان به گردآوری قرآن نپرداختند؟ و تنها پس از تهاجم به ایران و آشنایی با خط، آکادمیسین های ایرانی درحیره به تدوین آن همت گماردند؟ …
۲- اگر این خط از دیرباز در استان حجاز و کاروانشهر مکه کاربُرد داشته، پس نشانه هایش کجاست که تاکنون نوشته ای از آن که مربوط به پیش از خلافت عثمان و ظهور اسلام باشد، بروی تکه ای سنگ, دیوار, لوح گلی یا چرم یافت نشده است ؟ …
۳- مهمتر از همه، خط، میان مردمی پدید می آید که نیاز و ضرورت آن را حس کنند و بستر کارگیری آن در فرهنگ خود داشته باشند. اعراب نه از زمینه های پیدایش خط برخوردار بودند و نه به آن نیاز داشتند.
کلمۀ خط برگرفته از واژۀ ایرانئ کهن«کت» است که به زبان اعراب راه یافت و سپس درسده های میانه به دست تحصیل کردگان پارسی به ابزار نوشتن در آمده و بر پایه ای که سیبویه – دبیر ایرانی گذارده بود، صرف شد.
ایرانیان، نقش مهمی در تکامل خط نوشتارى قرآن و خط عربی داشته اند.
بر خلاف تصّور بسیاری، که ما خط کنونی را از عرب ها وام گرفته ایم کاملا اشتباه است، خط فارسی بعد از اسلام نوع تکامل یافته از خط در زمان اشکانیان و ساسانیان یعنی پهلوی و اوستائی بود. این خط که در سده های پیش وارد عربستان شده و با زبان عربی تطبیق داده شده بود، بار دیگر پس از تهاجم اعراب وارد ایران شد و ایرانیان در تکامل و در تبدیل آن به هنر خوشنویسی نقش عمده ای داشته اند. ایجاد نقطه و اِعراب در خط عربی را به فردی بنام ابو اسعد دؤلی الفارس و در قرن اول هجری نسبت داده اند که برای درست خواندن قرآن توسط غیر عرب زبانان از جمله ایرانیان ابداع کرد. ایرانیان بر اساس نیاز زبانی، الفبای فارسی را قرنها پیش پدید آورده بودند از سده سوم هجری به علت نامه نگاریهای دیوانی، خط های مانوی و پهلوی، جای خود را به الفبای فارسی دادند.
از ریشۀ فارسى الفبای کنونی موسوم به عربی، می توان به تشابه عجیب خط اوستائی و کوفی پی برد و در صدر اسلام در زبان عربی از نقطه استفاده نمی شد که ما آن را باب کردیم. ناگفته نماند که پیدایش خط نیاز به بستری برای رشد و تکامل دارد که اقلیم بادیه نشین عربستان عناصر آن را در اختیار اهالى شبه جزیره قرار نمی داد. به گزارش تاریخ نگاران نامدار در سراسر شبه جزیره عربی حدود پانزده نفر سواد نوشتن در حد میرزا بنویس در امور حمل و نقل کالا داشتند که با این بضاعت اندک توانايى ابداع خط در اختیار آنها نبود. در حالی که این خط در امپراتوری ایران در ادارۀ امور در زمان اشکانیان و ساسانیان حدود هزار سال مورد استفاده و فرصت تکامل داشته است …
#خط_پارسی
@chekamehsabz🍀
دکتر سعید دیناروند
نخستین ابهامی که درباره عربی بودن خط ما بر اندیشۀ کنجکاوان می گذرد، اينست که چگونه ایرانیان كه در کشور پهناور خود، چندین گونه خط و گویش بومی داشته اند، یکباره خطی از بیابانهای تفته و میان قبائل فاقد مدنیت، وام گرفته و به جای خط کهن خود به کار برده اند؟
اعراب خطی را که درباره اش سخن می گوییم کوفی می نامند و برای نخستین بار در حیره و کوفه در میان رودان با خط آشنا شده و آنرا کوفی نامیدند. زیرا تا پیش از آن با خط آشنا نبودند و به گفته استاد رکن الدین همایون فرّخ، اعراب خط نداشته اند و خطی که از حمیر و انبار به حجاز رفته و در زمان ظهور اسلام انتشار یافته، خط عربی نیست بلکه یکی از متداول ترین خطوط ایرانی بوده که با دگرگونی هایی برای نوشتن زبان عربی بکار رفته است …
تغییر شکل الفبای ایرانی به صورت کنونی پس از اسلام روی داد، تا فراگیری آن برای نو آموزان عرب آسان باشد. حیره سرزمینی بود در کرانه فرات در عراق فعلی و مردمان این شهر مهاجرین عرب بنام لخمیان بودند که درآن دیار فرود آمده و شهر حیره را بنا نهادند . حاکمان حیره دست نشاندگان شاهنشاهی ساسانی و تابع ایران بودند. در آن روزگار برای آسان شدن امور میان حیره و دربار ایران، دبیران ایرانی بر آن شدند تا الفبای خط پارسئ میانه ـ پهلوی را اندکی دگرگون ساخته و با افزودن هشت واژه «ث ح ط ظ ص ض ع ق» شمار واژه های آن را به ۳۲ رسانده و بدین گونه زبان اعراب حیره را که نبتی – عربی بود با این خط ِ تکامل یافتۀ ایرانی بنگارند. واژۀ « ط » دسته دار در پهلوی اشکانی دیده می شود ولی در پهلوی ساسانی جای خود را به« ت » دو نقطه داده است.
در نتیجه الفبایی که امروز عربی خوانده می شود خطی برگرفته از خط های کهن ایرانی است که از فرگشت خط ایرانی کهن به ایرانی هخامنشی ـ اشکانی و ساسانی پدیدار شده و سرانجام خط دبیرۀ پارسى امروزی از آن پدید آمد.
حال اگر این خط عربی بوده چرا در عربستان اختراع و استفاده می شد!؟
۱ـ چرا قرآن را با آن به نگارش در نیاوردند؟ … چرا ایشان تا هنگام خلافت عثمان به گردآوری قرآن نپرداختند؟ و تنها پس از تهاجم به ایران و آشنایی با خط، آکادمیسین های ایرانی درحیره به تدوین آن همت گماردند؟ …
۲- اگر این خط از دیرباز در استان حجاز و کاروانشهر مکه کاربُرد داشته، پس نشانه هایش کجاست که تاکنون نوشته ای از آن که مربوط به پیش از خلافت عثمان و ظهور اسلام باشد، بروی تکه ای سنگ, دیوار, لوح گلی یا چرم یافت نشده است ؟ …
۳- مهمتر از همه، خط، میان مردمی پدید می آید که نیاز و ضرورت آن را حس کنند و بستر کارگیری آن در فرهنگ خود داشته باشند. اعراب نه از زمینه های پیدایش خط برخوردار بودند و نه به آن نیاز داشتند.
کلمۀ خط برگرفته از واژۀ ایرانئ کهن«کت» است که به زبان اعراب راه یافت و سپس درسده های میانه به دست تحصیل کردگان پارسی به ابزار نوشتن در آمده و بر پایه ای که سیبویه – دبیر ایرانی گذارده بود، صرف شد.
ایرانیان، نقش مهمی در تکامل خط نوشتارى قرآن و خط عربی داشته اند.
بر خلاف تصّور بسیاری، که ما خط کنونی را از عرب ها وام گرفته ایم کاملا اشتباه است، خط فارسی بعد از اسلام نوع تکامل یافته از خط در زمان اشکانیان و ساسانیان یعنی پهلوی و اوستائی بود. این خط که در سده های پیش وارد عربستان شده و با زبان عربی تطبیق داده شده بود، بار دیگر پس از تهاجم اعراب وارد ایران شد و ایرانیان در تکامل و در تبدیل آن به هنر خوشنویسی نقش عمده ای داشته اند. ایجاد نقطه و اِعراب در خط عربی را به فردی بنام ابو اسعد دؤلی الفارس و در قرن اول هجری نسبت داده اند که برای درست خواندن قرآن توسط غیر عرب زبانان از جمله ایرانیان ابداع کرد. ایرانیان بر اساس نیاز زبانی، الفبای فارسی را قرنها پیش پدید آورده بودند از سده سوم هجری به علت نامه نگاریهای دیوانی، خط های مانوی و پهلوی، جای خود را به الفبای فارسی دادند.
از ریشۀ فارسى الفبای کنونی موسوم به عربی، می توان به تشابه عجیب خط اوستائی و کوفی پی برد و در صدر اسلام در زبان عربی از نقطه استفاده نمی شد که ما آن را باب کردیم. ناگفته نماند که پیدایش خط نیاز به بستری برای رشد و تکامل دارد که اقلیم بادیه نشین عربستان عناصر آن را در اختیار اهالى شبه جزیره قرار نمی داد. به گزارش تاریخ نگاران نامدار در سراسر شبه جزیره عربی حدود پانزده نفر سواد نوشتن در حد میرزا بنویس در امور حمل و نقل کالا داشتند که با این بضاعت اندک توانايى ابداع خط در اختیار آنها نبود. در حالی که این خط در امپراتوری ایران در ادارۀ امور در زمان اشکانیان و ساسانیان حدود هزار سال مورد استفاده و فرصت تکامل داشته است …
#خط_پارسی
@chekamehsabz🍀
روح خسته ام را
بدرود می گویم
و می خندم
تهی !
و به مزایده می گذارم
کتابهایم را
افکارم را
اشکهایم را
و بر تن بی اندیشه ام
لباس سرخ می پوشانم
و تعویذ ها بر خویش می آویزم
و
آیینه تاب نمی آورد
از این سطوت!
....
و سکوت
مردابی ست
که نیلوفران جهل می رویاند
سیاه سیاه...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
بدرود می گویم
و می خندم
تهی !
و به مزایده می گذارم
کتابهایم را
افکارم را
اشکهایم را
و بر تن بی اندیشه ام
لباس سرخ می پوشانم
و تعویذ ها بر خویش می آویزم
و
آیینه تاب نمی آورد
از این سطوت!
....
و سکوت
مردابی ست
که نیلوفران جهل می رویاند
سیاه سیاه...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
خمیازه می کشم زندگی را،
هر صبحگاه!
پک می زند مرا زندگی،
هر شامگاه!
...
من و زندگی،
هر دو به کار کشتنیم !
من روزها را!
او مرا !
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
هر صبحگاه!
پک می زند مرا زندگی،
هر شامگاه!
...
من و زندگی،
هر دو به کار کشتنیم !
من روزها را!
او مرا !
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
صاحبخانه بدش نمی آمد
که ما همیشه گریه کنیم
عزادار باشیم
و مصیبت نامه بخوانیم،
چون مشغول می شدیم
دیگر کسی از او نمی خواست
که پشت بام رو کاهگل کند
یا برایمان،آب لوله بکشد.
#علی_اشرف_درویشیان
@chekamehsabz🍀
که ما همیشه گریه کنیم
عزادار باشیم
و مصیبت نامه بخوانیم،
چون مشغول می شدیم
دیگر کسی از او نمی خواست
که پشت بام رو کاهگل کند
یا برایمان،آب لوله بکشد.
#علی_اشرف_درویشیان
@chekamehsabz🍀
ترا پر ازامید
دوست خواهم داشت
چون لحظه ای که جوانه
ازدل سنگ
سر برمی آورد...
ترا دلتنگ دوست خواهم داشت
همچون لحظه وداع سربازی بی برگشت
با معشوق ...
ترا دوست خواهم داشت ابدی،
همانند خورشید
بهنگام طلوع
بوسه زنان بر زمان!
ترا دوست خواهم داشت
به مثال آسمان که زمین را،
تا عشق زایند
بی هیچ هم آغوشی؛
تنها
خیره به هم...
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
دوست خواهم داشت
چون لحظه ای که جوانه
ازدل سنگ
سر برمی آورد...
ترا دلتنگ دوست خواهم داشت
همچون لحظه وداع سربازی بی برگشت
با معشوق ...
ترا دوست خواهم داشت ابدی،
همانند خورشید
بهنگام طلوع
بوسه زنان بر زمان!
ترا دوست خواهم داشت
به مثال آسمان که زمین را،
تا عشق زایند
بی هیچ هم آغوشی؛
تنها
خیره به هم...
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
Benevis
Ebi - [ Listen2Music.ir ]
آسمان امیدش را بارید
از میانه راه اندوه و لبخند!
و بر لبان ما
سرود آزادی نشاند....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
از میانه راه اندوه و لبخند!
و بر لبان ما
سرود آزادی نشاند....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
روزهای اندوه
روزهای ترس
روزهای اشک
روزهای تردید
....
اینگونه
گذران کردیم
...
اینک کودکی شش ساله ام
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
روزهای ترس
روزهای اشک
روزهای تردید
....
اینگونه
گذران کردیم
...
اینک کودکی شش ساله ام
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راستی که در دوره تیره و تاری زندگی میکنم
امروزه فقط حرفهای احمقانه بیخطرند
گره بر ابرو نداشتن، از بیاحساسی خبر میدهد،
و آنکه میخندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.
این چه زمانه ایست که
حرف زدن از درختان عین جنایت است
وقتی از این همه تباهی چیزی نگفته باشیم!
کسی که آرام به راه خود میرود گناهکار است
زیرا دوستانی که در تنگنا هستند
دیگر به او دسترسی ندارند.
این درست است: من هنوز رزق و روزی دارم
اما باور کنید: این تنها از روی تصادف است
هیچ قرار نیست از کاری که میکنم نان و آبی برسد
اگر بخت و اقبال پشت کند، کارم ساخته است.
به من میگویند: بخور، بنوش و از آنچه داری شاد باش
اما چطور میتوان خورد و نوشید
وقتی خوراکم را از چنگ گرسنهای بیرون کشیدهام
و به جام آبم تشنهای مستحقتر است.
اما باز هم میخورم و مینوشم
#برتولت_برشت
@chekamehsabz🍀
امروزه فقط حرفهای احمقانه بیخطرند
گره بر ابرو نداشتن، از بیاحساسی خبر میدهد،
و آنکه میخندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.
این چه زمانه ایست که
حرف زدن از درختان عین جنایت است
وقتی از این همه تباهی چیزی نگفته باشیم!
کسی که آرام به راه خود میرود گناهکار است
زیرا دوستانی که در تنگنا هستند
دیگر به او دسترسی ندارند.
این درست است: من هنوز رزق و روزی دارم
اما باور کنید: این تنها از روی تصادف است
هیچ قرار نیست از کاری که میکنم نان و آبی برسد
اگر بخت و اقبال پشت کند، کارم ساخته است.
به من میگویند: بخور، بنوش و از آنچه داری شاد باش
اما چطور میتوان خورد و نوشید
وقتی خوراکم را از چنگ گرسنهای بیرون کشیدهام
و به جام آبم تشنهای مستحقتر است.
اما باز هم میخورم و مینوشم
#برتولت_برشت
@chekamehsabz🍀
آهای آیندگان، شما که از دل توفانی بیرون میجهید
که ما را بلعیده است.
وقتی از ضعفهای ما حرف میزنید
یادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید.
به یاد آورید که ما بیش از کفشهامان کشور عوض کردیم.
و نومیدانه میدانهای جنگ را پشت سر گذاشتیم،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
این را خوب میدانیم:
حتی نفرت از حقارت نیز
آدم را سنگدل میکند.
حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن میکند.
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوری کنید!
#برتولت_برشت
@chekamehsabz🍀
که ما را بلعیده است.
وقتی از ضعفهای ما حرف میزنید
یادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید.
به یاد آورید که ما بیش از کفشهامان کشور عوض کردیم.
و نومیدانه میدانهای جنگ را پشت سر گذاشتیم،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
این را خوب میدانیم:
حتی نفرت از حقارت نیز
آدم را سنگدل میکند.
حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن میکند.
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوری کنید!
#برتولت_برشت
@chekamehsabz🍀
چه بی رحمانه
وحشی
بسیار
درد کشیدم
در خلاء نبودنت...
اینک
من ، اویم!
درد می خندد
با لبان من...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
وحشی
بسیار
درد کشیدم
در خلاء نبودنت...
اینک
من ، اویم!
درد می خندد
با لبان من...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
خاک تو
سرد نیست
می جوشد
خوننامه ی غریبانه ات
لبخند جوانت
نگاه ادامهدارت
از دل خاک
تا همیشه...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
سرد نیست
می جوشد
خوننامه ی غریبانه ات
لبخند جوانت
نگاه ادامهدارت
از دل خاک
تا همیشه...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Eden
Hania Rani
آه !
ای همیشگی ترینم!
بنویس
در کتاب زندگی
ورقی !
که ما
بی نبرد
عشق را
باختیم به حسرت.....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
ای همیشگی ترینم!
بنویس
در کتاب زندگی
ورقی !
که ما
بی نبرد
عشق را
باختیم به حسرت.....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
فردوسی تنها شاعر ایرانی است که زن ستیز نیست و سر بیت «زن و اژدها هر دو در خاک به» ما بارها گفته ایم که این بیت الحاقی است و در هیچ یک از نسخه های کهن نیست. در میان نسخههایی که از سده هفتم هجری، تا یازدهم هجری داریم، این بیت نیست. بعداً سردر میآورد از زمان جامی تقریباً. غیر از این بیت، دو سه بیت دیگر هم هست و در اینکه این ابیات الحاقی است در تصحیح شاهنامه، کوچک ترین تردیدی نیست. در هیچ یک از شاهنامههایی که چاپ شده، شما این بیت ها را نمی بینید و این هایی که این بیت ها را در این سال های اخیر علم کرده اند به اسم فردوسی، این ها فردوسی ستیزند و نه اینکه فردوسی زن ستیز باشد.
#جلال_خالقی_مطلق
@chekamehsabz🍀
#جلال_خالقی_مطلق
@chekamehsabz🍀
ودلتنگی من
اسب سرکشی بود
رم کرده در های و هوی
سکوتی
که دره های شب را در برمیگرفت..
و چه تلخ
این حقیقت را دریافتم
که در سردی استخوان سوز انزوا،
زیباترین واژه ها نیز
دردی را درمان نیستند؛
چای عشق اگرکه
از دهان دل افتاده باشد!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
اسب سرکشی بود
رم کرده در های و هوی
سکوتی
که دره های شب را در برمیگرفت..
و چه تلخ
این حقیقت را دریافتم
که در سردی استخوان سوز انزوا،
زیباترین واژه ها نیز
دردی را درمان نیستند؛
چای عشق اگرکه
از دهان دل افتاده باشد!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀