#عکسواره
میان تنهایی های آدمی
نگاهی
لبخندی
سلامی
هبه می کند
شادمانگی را!
این تکه های گمشده!
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
میان تنهایی های آدمی
نگاهی
لبخندی
سلامی
هبه می کند
شادمانگی را!
این تکه های گمشده!
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
ر
ف
ت
م...
به همین آهستگی حروف،
شعر دیگر نمی گیرد
سراغ از من....
قافیه را باختم
کنج خلوتی
ساز سکوت ساختم...
.
.
.
.
پی نوشت: کاغذ تمام شد و به نقطه سر خط هم امیدی نیست.
#ف.ر.ز.ا.د
#م.ر.د.ا.د
@chekamehsabz🍀
ف
ت
م...
به همین آهستگی حروف،
شعر دیگر نمی گیرد
سراغ از من....
قافیه را باختم
کنج خلوتی
ساز سکوت ساختم...
.
.
.
.
پی نوشت: کاغذ تمام شد و به نقطه سر خط هم امیدی نیست.
#ف.ر.ز.ا.د
#م.ر.د.ا.د
@chekamehsabz🍀
"نبض مرگ"
همه جا سبز ولی نیست نشاط
آسمان گریان
و زمین در طلب تابش یک نور نشسته است
بدن زخم ندیده چه کم از گل دارد ؟
تو بگو عاقبت گل که تو باشی چیست ؟
از درونت
خبری یا که سوالی داری ؟
رج زدی تاول انگشت خدا را ؟
یا به امید رسیدی پس هر دست دعا ؟
آسمان گریان است
که چرا سقف ندارد
دل آن کودک خوابیدهی در کنج خفا
تو ولی من که تو باشی
خبر از عصیان نیست
همه شعر است
عشق و لذت ، خندهی بی سروته
همه رویا
همه پوچ
مرگ ما نبض زمین است
باورش کن
باورش کن
آسمان گریان است
که در این پوچ مقدس
تو لگد خورده تاریخ
تو چرا
دست امید خدا را بستی ؟
مرگ ما نبض زمین است
و زمین در من و تو
بیدار است
ما چرا در خوابیم ؟
ما چرا در خوابیم ؟
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
همه جا سبز ولی نیست نشاط
آسمان گریان
و زمین در طلب تابش یک نور نشسته است
بدن زخم ندیده چه کم از گل دارد ؟
تو بگو عاقبت گل که تو باشی چیست ؟
از درونت
خبری یا که سوالی داری ؟
رج زدی تاول انگشت خدا را ؟
یا به امید رسیدی پس هر دست دعا ؟
آسمان گریان است
که چرا سقف ندارد
دل آن کودک خوابیدهی در کنج خفا
تو ولی من که تو باشی
خبر از عصیان نیست
همه شعر است
عشق و لذت ، خندهی بی سروته
همه رویا
همه پوچ
مرگ ما نبض زمین است
باورش کن
باورش کن
آسمان گریان است
که در این پوچ مقدس
تو لگد خورده تاریخ
تو چرا
دست امید خدا را بستی ؟
مرگ ما نبض زمین است
و زمین در من و تو
بیدار است
ما چرا در خوابیم ؟
ما چرا در خوابیم ؟
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
گاه می اندیشم
هنوز
هستی و من ناگاه
به ندای تو
به عقب می نگرم....
سیاهچاله ای از سکوت
در هوا....
جای خالی صدایت
پرپر می زند
مثل پرنده ای که
آشیانه اش را
گم کرده....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
هنوز
هستی و من ناگاه
به ندای تو
به عقب می نگرم....
سیاهچاله ای از سکوت
در هوا....
جای خالی صدایت
پرپر می زند
مثل پرنده ای که
آشیانه اش را
گم کرده....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Audio
"سیاه رود"
آی دیوانه!
یادت هست؟
باران می بارید بر سیاه رود و
تو!
چتر می آویختی بر درخت،
که لانه ی مورچگان را
سقف باشد...
و آواز غمناک سر می دادی،گاه!
و می خندیدی ،پس آنگاه!
و مهربانی و دیوانگی را
در عشق می آمیختی
و کاسه کاسه می بخشیدی
همگان را...
و می گفتی:
"من می میرم و آنجا،
آنسوی سیاه رود
برایت خانه ای خواهم ساخت
بدون سقف!
بدون دیوار!
و در آن
ضیافتها بر پای خواهیم داشت
و میزبان قهرمانانی خواهیم بود،
که دیگر نمی میرند...
و آنگاه!
مردی...!
شعر از : #مرجانه_جعفریان
خوانش از : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
آی دیوانه!
یادت هست؟
باران می بارید بر سیاه رود و
تو!
چتر می آویختی بر درخت،
که لانه ی مورچگان را
سقف باشد...
و آواز غمناک سر می دادی،گاه!
و می خندیدی ،پس آنگاه!
و مهربانی و دیوانگی را
در عشق می آمیختی
و کاسه کاسه می بخشیدی
همگان را...
و می گفتی:
"من می میرم و آنجا،
آنسوی سیاه رود
برایت خانه ای خواهم ساخت
بدون سقف!
بدون دیوار!
و در آن
ضیافتها بر پای خواهیم داشت
و میزبان قهرمانانی خواهیم بود،
که دیگر نمی میرند...
و آنگاه!
مردی...!
شعر از : #مرجانه_جعفریان
خوانش از : #محمدرضا_م
@chekamehsabz🍀
در روح مندرسم،
هر لحظه
هزاران حسین را سر می برند...
آه از اندوه واخورده!
آه از من سرگردان
که بی گناه ترین کشتگان این سرزمین را
در نقشهای پر پروانه،
در آواز مرموز کوکو،
در حس خنکای نسیم،
در زمزمه ی جاری جوی،
در قامت بلند سرو،
در همه چیز،
می جویم.
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
هر لحظه
هزاران حسین را سر می برند...
آه از اندوه واخورده!
آه از من سرگردان
که بی گناه ترین کشتگان این سرزمین را
در نقشهای پر پروانه،
در آواز مرموز کوکو،
در حس خنکای نسیم،
در زمزمه ی جاری جوی،
در قامت بلند سرو،
در همه چیز،
می جویم.
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
ارغوان تنها ماند
ارغوان
در غم سایه ی خود می گرید
ارغوان، شاخه ی همخون جدامانده ی سایه
بار دیگر هم از او دور افتاد
ارغوان گریه نکن
ما همه همدردیم
سایه ات
هر کجا هم باشد
روح او در بر توست
شعر از : #مرتضی_نادری
#ابتهاج_جاودانه_شد
#نوزدهم_مرداد_یکهزاروچهارصدویک
💚🖤
@chekamehsabz🍀
ارغوان
در غم سایه ی خود می گرید
ارغوان، شاخه ی همخون جدامانده ی سایه
بار دیگر هم از او دور افتاد
ارغوان گریه نکن
ما همه همدردیم
سایه ات
هر کجا هم باشد
روح او در بر توست
شعر از : #مرتضی_نادری
#ابتهاج_جاودانه_شد
#نوزدهم_مرداد_یکهزاروچهارصدویک
💚🖤
@chekamehsabz🍀
"گربه ها دلتنگند...."
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود! دو تا گربه بودن، خوشگل و تپل و مپل،یکی سیاه، یکی سفید،سیاهه دختر
بود،سفیده پسر، تو یک خونه ی شلوغ پلوغ با آدمای زیاد و پر سر و صداو پر جنگ و دعوا، زندگی می کردن. اونا خوشحال بودن و به بقیه کاری نداشتن...پیشی ها همه جا رو بهم می ریختن و شلوغ می کردن و دنبال هم می دویدن،بعضی وقتا که شوخی شون گل می کرد، روی پرده، زیر تخت، بغل گلدون گرون قیمت و جاهای دیگه جیش می کردن.،، صاحبخونه ها عصبانی می شدن و پیشی ها رو از هم جدا می کردن،یکی رو توی یک اتاق و اون یکی رو توی حموم زندونی می کردن و اینجوری تنبیه شون می کردن...پیشی ها بنا می کردن به میو میو، انقدر پشت در میو میو می کردن که عاقبت یکی درشون می آورد و باز شروع می کردن، بعضی شبا دوتایی شون پشت یه پنجره ی کوچیک به ماه نگاه می کردن و کله هاشونو تو بغل هم فرو می کردن و برای اون سکه ی نقره ای و درخشان آسمون میو میو ی آرومی می کردن و همون جوری خوابشو می برد...
یه مدت گذشت گربه ها می دیدن که تو خونه رفت و آمد زیاد شده و همه خوشحال و هیجان زده ان، بعدش دیدن که یه نی نی کوچولو ،قد خودشون ،به جمع خونه ی شلوغ، اضافه شده، پیشی ها هم خوشحال شدن و پریدن روی پشتی مبل و از اونجا روی کابینت آشپزخونه و از اونجا وسط هال،...خلاصه خوشحالی شونو نشون دادن ،واسه نی نی خرخر می کردن، یعنی: خوش اومدی کوچولو! زندگی برای پیشی ها قشنگ تر شده بود و اوضاع رو به راه بود...تا اینکه یه روز یه خانوم با یه سبد اومد اونجا! پیشی سفیده رو گذاشت اون تو و با خودش برد. پیشی سیاهه از پشت پنجره نگاهشون می کرد و با خودش می گفت:الاناست که برگرده...خانومه پیشی سفیده رو برد به یه خونه ی دیگه ، پیشی سفیده با خودش می گفت: الاناست که برم گردونن...ولی نه فکر پیشی سیاهه درست بود و نه پیشی سفیده...
الان ، دوتایی شون شبا پشت دو تا پنجره ی جدا، به ماه نگاه می کنن و بلند بلند میو میو می کنن و همدیگه رو صدا می کنن ولی آوازشون تو هیاهوی شهر و تو صدها صدای دیگه گم می شه و به گوش هم نمی رسه...
(این داستان واقعیه، گربه سفیده و گربه سیاهه، واقعا وجود دارن و دلتنگ همدیگه هستن)
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود! دو تا گربه بودن، خوشگل و تپل و مپل،یکی سیاه، یکی سفید،سیاهه دختر
بود،سفیده پسر، تو یک خونه ی شلوغ پلوغ با آدمای زیاد و پر سر و صداو پر جنگ و دعوا، زندگی می کردن. اونا خوشحال بودن و به بقیه کاری نداشتن...پیشی ها همه جا رو بهم می ریختن و شلوغ می کردن و دنبال هم می دویدن،بعضی وقتا که شوخی شون گل می کرد، روی پرده، زیر تخت، بغل گلدون گرون قیمت و جاهای دیگه جیش می کردن.،، صاحبخونه ها عصبانی می شدن و پیشی ها رو از هم جدا می کردن،یکی رو توی یک اتاق و اون یکی رو توی حموم زندونی می کردن و اینجوری تنبیه شون می کردن...پیشی ها بنا می کردن به میو میو، انقدر پشت در میو میو می کردن که عاقبت یکی درشون می آورد و باز شروع می کردن، بعضی شبا دوتایی شون پشت یه پنجره ی کوچیک به ماه نگاه می کردن و کله هاشونو تو بغل هم فرو می کردن و برای اون سکه ی نقره ای و درخشان آسمون میو میو ی آرومی می کردن و همون جوری خوابشو می برد...
یه مدت گذشت گربه ها می دیدن که تو خونه رفت و آمد زیاد شده و همه خوشحال و هیجان زده ان، بعدش دیدن که یه نی نی کوچولو ،قد خودشون ،به جمع خونه ی شلوغ، اضافه شده، پیشی ها هم خوشحال شدن و پریدن روی پشتی مبل و از اونجا روی کابینت آشپزخونه و از اونجا وسط هال،...خلاصه خوشحالی شونو نشون دادن ،واسه نی نی خرخر می کردن، یعنی: خوش اومدی کوچولو! زندگی برای پیشی ها قشنگ تر شده بود و اوضاع رو به راه بود...تا اینکه یه روز یه خانوم با یه سبد اومد اونجا! پیشی سفیده رو گذاشت اون تو و با خودش برد. پیشی سیاهه از پشت پنجره نگاهشون می کرد و با خودش می گفت:الاناست که برگرده...خانومه پیشی سفیده رو برد به یه خونه ی دیگه ، پیشی سفیده با خودش می گفت: الاناست که برم گردونن...ولی نه فکر پیشی سیاهه درست بود و نه پیشی سفیده...
الان ، دوتایی شون شبا پشت دو تا پنجره ی جدا، به ماه نگاه می کنن و بلند بلند میو میو می کنن و همدیگه رو صدا می کنن ولی آوازشون تو هیاهوی شهر و تو صدها صدای دیگه گم می شه و به گوش هم نمی رسه...
(این داستان واقعیه، گربه سفیده و گربه سیاهه، واقعا وجود دارن و دلتنگ همدیگه هستن)
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
هیچکس
ندانست
کبوتر سپید قلب من
در
آسمان چشمان تو
آشیان داشت...
تو مردی و
از یاد برد
پرواز را....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
ندانست
کبوتر سپید قلب من
در
آسمان چشمان تو
آشیان داشت...
تو مردی و
از یاد برد
پرواز را....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
از پنجره
به تخت میرسد
صدای بازی بچه ها
از دوردست های کوچه..
آیا به صدای بازی ما هم
مردی بر روی تخت
گوش سپرده بود ؟
که اکنون زیر خاک خفته باشد؟...
#افشین_د
@chekamehsabz🍀
به تخت میرسد
صدای بازی بچه ها
از دوردست های کوچه..
آیا به صدای بازی ما هم
مردی بر روی تخت
گوش سپرده بود ؟
که اکنون زیر خاک خفته باشد؟...
#افشین_د
@chekamehsabz🍀
Audio
تاریخچه ی عشق من و تو همه درد است
گهگاه یکی خنده، چونان ابر بهاران!
بر خسته دلان، رنج کشان عشق حرام است
وصلی چو اگر هست، دل وصله ی یاران
ما کفتر یک بام و اسیران تگرگیم
یک نیم نگاهیم میان دو سه طغیان
امید چو ماهی ست، که هر لحظه بلغزد
در خاتمه خالیست دل و چشم و دو دستان
این بند دل ماست، شود پاره دمادم
این آه درون است نه آوای هزاران
بر خسته دلان، رنج کشان عشق حرام است
وصلی چو اگر هست، دل وصله ی یاران
شعر و خوانش : #مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
گهگاه یکی خنده، چونان ابر بهاران!
بر خسته دلان، رنج کشان عشق حرام است
وصلی چو اگر هست، دل وصله ی یاران
ما کفتر یک بام و اسیران تگرگیم
یک نیم نگاهیم میان دو سه طغیان
امید چو ماهی ست، که هر لحظه بلغزد
در خاتمه خالیست دل و چشم و دو دستان
این بند دل ماست، شود پاره دمادم
این آه درون است نه آوای هزاران
بر خسته دلان، رنج کشان عشق حرام است
وصلی چو اگر هست، دل وصله ی یاران
شعر و خوانش : #مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)
مثل باد بهاری
می وزی
بی دریغ!
سبز می شود جهان
از عبور ردایت بر آسمان!
می رویانی
و
می روی
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
می وزی
بی دریغ!
سبز می شود جهان
از عبور ردایت بر آسمان!
می رویانی
و
می روی
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
باتو
از عزیمت سالهای دور،
به خویشتن بازگشتم.
خسته یِ در وطن خویش غریب را
جز اَمن آغوش تو
هیچ پناهی نبود.
دنیا
درمستی خوابی
به تاثیر شرابی چند ساله بین بازوانت،
در بوسه های اعتیاد آورازلبانت،
در خنیاگر پرشور بین حنجره ات...
و
لحظه گره خوردن دستانت بامن،
زمان استجابت دعاییست برای صلح
بین دو قبیله وحشی!
اتفاق پیچیده ای نیست
وعشق همین است
آتش زیر خاکستر؛
خورشیدی که نمیردو
موجی که ارامش نگیرد.
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
از عزیمت سالهای دور،
به خویشتن بازگشتم.
خسته یِ در وطن خویش غریب را
جز اَمن آغوش تو
هیچ پناهی نبود.
دنیا
درمستی خوابی
به تاثیر شرابی چند ساله بین بازوانت،
در بوسه های اعتیاد آورازلبانت،
در خنیاگر پرشور بین حنجره ات...
و
لحظه گره خوردن دستانت بامن،
زمان استجابت دعاییست برای صلح
بین دو قبیله وحشی!
اتفاق پیچیده ای نیست
وعشق همین است
آتش زیر خاکستر؛
خورشیدی که نمیردو
موجی که ارامش نگیرد.
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
#فلسفه_های_من
*اگه اشتباهی رو مرتکب نشدی شاید به این خاطره که در موقعیتش قرار نگرفتی
*هیچوقت وارد رابطه ای که می دونی آخر و عاقبت نداره, نشو! چون ممکنه یا خودتو ناراحت کنی یا یکی دیگه رو
*وقتی چیزی رو نداری, فکر کردن مداوم به اون چیز نه تنها باعث "جذبش" نمی شه بلکه تداومش آدمو عصبی و مالیخولیایی می کنه, برای داشتن هر چیزی فقط یه راه وجود داره : "تلاش"
*برای معذرت خواهی از کسی که بهش بدی کردی , به یک قهوه دعوتش کن, یک هدیه ی خوب براش بخر و دیگه اون حرکت بد رو تکرار نکن, "ببخشید" به تنهایی معنی نداره
*کمک کردن به دیگران, به نوعی کمک کردن به خودمون هم هست, چرا که ارزشهایی رو در ما ایجاد می کنه که زندگی برامون زیباتر و معنی دارتر می شه
*اگه به لباس , لهجه, هیکل, قیافه, پول و یا چیزای دیگه ی آدما که به تو مربوط نیست گیر می دی, درواقع تو باید خجالت بکشی نه اونا...و اگه ترکت کردن, فکر نکن بی جنبه هستن, مسلما از دید اونا تو
آدم کوته فکری هستی که ارزش وقت گذاشتن نداره
*همیشه سکوت کردن به این معنی نیست که چیزی برای گفتن نداری!بعضی وقتا پر از حرفی ولی سکوت می کنی چون گوش شنوایی نیست..
*وقتی غذایی رو دور می ریزی به میلیونها آدم گرسنه در دنیا فکر کن...
*اگه می خوای یک نمایش رو ببینی و کسی رو نداری که باهاش بری, واسه خودت بلیت بخر و از تماشای نمایش بدون اینکه مجبور باشی تحلیل یکی دیگه رو حین نمایش گوش کنی, لذت ببر
*عشق به ما کمک می کنه که آدم بهتری بشیم و رشد کنیم, اگه در کنار کسی هستی که فکر می کنی داری پسرفت می کنی, مطمئن باش اون چیزی که بینتون هست , هر چیزی می تونه باشه جز عشق!
*معنی " در حال زندگی کردن" این نیست که گذشته و آینده مون رو کلا فراموش کنیم, معنیش این می تونه باشه که درمورد گذشته ای که دیگه گذشته بیش از حد فکر نکنیم و تاسف نخوریم و برای آینده ای که هنوز نیومده بیش از حد نگران نباشیم .کلا انرژی و وقتمونو درست و به جا مدیریت کنیم.همه مون می دونیم اکنونِ ما, حاصل جمع انتخابهای گذشته ماست
.
*اگه با آدمی در ارتباط هستی که به دیگران دروغ می گه, تهمت می زنه, نامردی می کنه....مطمئن باش که همین کارها رو یه روزی با تو هم خواهد کرد, فکر نکن آدم ویژه ای هستی و طرف با تو رفتار متفاوتی خواهد داشت چون اینا گره هایی هستن که در شخصیت " اون" وجود داره و هیچ ربطی به طرف مقابلش نداره.
*از درآمدت هرچند کم, مقداریشو پس انداز کن
*خوب و بد, مفاهیمی نسبی هستن, بهترین آدم برای تو اونیه که به خاطر چیزی که هستی دوستت داره و بهت احترام می ذاره.
*اگه نمی تونی علاقه تو به کسی ابراز کنی, به این معنیه که به اندازه ی کافی بهش علاقه نداری.
*ورزش علاوه بر جسم , روح و روان رو هم سالم و با نشاط می کنه
*اطرافیانمون نسبت به ما,بعضی وقتا تصوری واقعی تر از خودمون دارن, خوبه که گاهی از دریچه ی چشم دیگران به خودمون نگاه کنیم.
*خوشحالی و توقع رابطه شون مثل ظروف مرتبطه ست, سطح یکی که بیاد پایین او یکی دیگه می ره بالا و برعکس.
*کینه, یکی از منفی ترین حسهاییه که می تونیم داشته باشیم چون باعث انواع بیماریهای روحی و جسمی می شه
کینه ها رو از اعماق وجودت دربیار و تبدیلش کن به خشم و بریزش بیرون.هم خودت راحت می شی هم دیگران.
*...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
*اگه اشتباهی رو مرتکب نشدی شاید به این خاطره که در موقعیتش قرار نگرفتی
*هیچوقت وارد رابطه ای که می دونی آخر و عاقبت نداره, نشو! چون ممکنه یا خودتو ناراحت کنی یا یکی دیگه رو
*وقتی چیزی رو نداری, فکر کردن مداوم به اون چیز نه تنها باعث "جذبش" نمی شه بلکه تداومش آدمو عصبی و مالیخولیایی می کنه, برای داشتن هر چیزی فقط یه راه وجود داره : "تلاش"
*برای معذرت خواهی از کسی که بهش بدی کردی , به یک قهوه دعوتش کن, یک هدیه ی خوب براش بخر و دیگه اون حرکت بد رو تکرار نکن, "ببخشید" به تنهایی معنی نداره
*کمک کردن به دیگران, به نوعی کمک کردن به خودمون هم هست, چرا که ارزشهایی رو در ما ایجاد می کنه که زندگی برامون زیباتر و معنی دارتر می شه
*اگه به لباس , لهجه, هیکل, قیافه, پول و یا چیزای دیگه ی آدما که به تو مربوط نیست گیر می دی, درواقع تو باید خجالت بکشی نه اونا...و اگه ترکت کردن, فکر نکن بی جنبه هستن, مسلما از دید اونا تو
آدم کوته فکری هستی که ارزش وقت گذاشتن نداره
*همیشه سکوت کردن به این معنی نیست که چیزی برای گفتن نداری!بعضی وقتا پر از حرفی ولی سکوت می کنی چون گوش شنوایی نیست..
*وقتی غذایی رو دور می ریزی به میلیونها آدم گرسنه در دنیا فکر کن...
*اگه می خوای یک نمایش رو ببینی و کسی رو نداری که باهاش بری, واسه خودت بلیت بخر و از تماشای نمایش بدون اینکه مجبور باشی تحلیل یکی دیگه رو حین نمایش گوش کنی, لذت ببر
*عشق به ما کمک می کنه که آدم بهتری بشیم و رشد کنیم, اگه در کنار کسی هستی که فکر می کنی داری پسرفت می کنی, مطمئن باش اون چیزی که بینتون هست , هر چیزی می تونه باشه جز عشق!
*معنی " در حال زندگی کردن" این نیست که گذشته و آینده مون رو کلا فراموش کنیم, معنیش این می تونه باشه که درمورد گذشته ای که دیگه گذشته بیش از حد فکر نکنیم و تاسف نخوریم و برای آینده ای که هنوز نیومده بیش از حد نگران نباشیم .کلا انرژی و وقتمونو درست و به جا مدیریت کنیم.همه مون می دونیم اکنونِ ما, حاصل جمع انتخابهای گذشته ماست
.
*اگه با آدمی در ارتباط هستی که به دیگران دروغ می گه, تهمت می زنه, نامردی می کنه....مطمئن باش که همین کارها رو یه روزی با تو هم خواهد کرد, فکر نکن آدم ویژه ای هستی و طرف با تو رفتار متفاوتی خواهد داشت چون اینا گره هایی هستن که در شخصیت " اون" وجود داره و هیچ ربطی به طرف مقابلش نداره.
*از درآمدت هرچند کم, مقداریشو پس انداز کن
*خوب و بد, مفاهیمی نسبی هستن, بهترین آدم برای تو اونیه که به خاطر چیزی که هستی دوستت داره و بهت احترام می ذاره.
*اگه نمی تونی علاقه تو به کسی ابراز کنی, به این معنیه که به اندازه ی کافی بهش علاقه نداری.
*ورزش علاوه بر جسم , روح و روان رو هم سالم و با نشاط می کنه
*اطرافیانمون نسبت به ما,بعضی وقتا تصوری واقعی تر از خودمون دارن, خوبه که گاهی از دریچه ی چشم دیگران به خودمون نگاه کنیم.
*خوشحالی و توقع رابطه شون مثل ظروف مرتبطه ست, سطح یکی که بیاد پایین او یکی دیگه می ره بالا و برعکس.
*کینه, یکی از منفی ترین حسهاییه که می تونیم داشته باشیم چون باعث انواع بیماریهای روحی و جسمی می شه
کینه ها رو از اعماق وجودت دربیار و تبدیلش کن به خشم و بریزش بیرون.هم خودت راحت می شی هم دیگران.
*...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
التهاب آتشین یک شکوفه مشکوک
مثل بهتی تنبل و پرخواب
می خرامد در غرور بی جان غروب
آنک آنک تیک تاک ساعت چون باد
می تراود در انسداد رخوت خوابناک انار
های های خزان و برگ ریزان
می دود در خیال دردناک خیابان
#شهرزاد_مقدادی
@chekamehsabz🍀
مثل بهتی تنبل و پرخواب
می خرامد در غرور بی جان غروب
آنک آنک تیک تاک ساعت چون باد
می تراود در انسداد رخوت خوابناک انار
های های خزان و برگ ریزان
می دود در خیال دردناک خیابان
#شهرزاد_مقدادی
@chekamehsabz🍀
تمام دنیا
با نداشتن
شکل گرفت!
و هر لبخند گذرا
میان دو رودخانه ی اشک
غرق شد....
آه!
من نمی دانستم
آخر تلخی
تلخ دیگری ست
چرکتر
بیرحمتر
عریانتر
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
با نداشتن
شکل گرفت!
و هر لبخند گذرا
میان دو رودخانه ی اشک
غرق شد....
آه!
من نمی دانستم
آخر تلخی
تلخ دیگری ست
چرکتر
بیرحمتر
عریانتر
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
نمی دانستی؟!
پروانه ی رنگینی که
از کوی تو عبور کرد
توفانی بر من نشاند
بیرحم و سهمناک
به سنگینی یادهای تو
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
پروانه ی رنگینی که
از کوی تو عبور کرد
توفانی بر من نشاند
بیرحم و سهمناک
به سنگینی یادهای تو
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀