فردا
بر سر آسمان
عشق می پاشد
گدازه های یاد تو!
و زمین
آتشفشانهایش را
آذین خواهد بست و
لبخند!
چون بیتی از شعری کهن
بر لبان آدمیان
بوسه می زند....
فردا
دستهای ما
دورترین جاده ها را
بهم خواهد پیوست!
فردا...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
بر سر آسمان
عشق می پاشد
گدازه های یاد تو!
و زمین
آتشفشانهایش را
آذین خواهد بست و
لبخند!
چون بیتی از شعری کهن
بر لبان آدمیان
بوسه می زند....
فردا
دستهای ما
دورترین جاده ها را
بهم خواهد پیوست!
فردا...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
سر خونه ی دلم!! لونه ی غَمم؛ یاد او نشسته…
یاد تسمه و تُفنگ… قطار فِشنگ… مادیون خسته!!!!
سر سنگ چشمه ها؛ توی دره ها، جاده های باریک…
در اون شب های بارون!! چیک چیک نودون کوچه های تاریک!!!
لا لای لای…
آآخ لا لای لای
بخواب نُقل و نَمکدون، بخواب غُنچه ی زمستون!!!
الان پُشت شیشه ها؛ روی چینه ها، گُربه بیداره…
صدای چَرخای گاری؛ پای فراری، پُشت اون دیواره!!
لا لای لای…
لالای لای…
بابات گرمِ شکاره!! برَات سوغاتی میاره…
کُره اسب زین طلا، عروس صحرا، پَری بیابون…
یال خونی شیرا؛ روی شونه هاش، اُفتاده پَریشون…
لا لای لای گل انار…
مونده یادگار از بابای پیرت!!!
که یک شو به کوه و دشت…
رفت و برنگشت منو کرد اسیرت!!!!
براش مَهتاب اِیوون؛ کَبک کوهستون، گریه کردن از غَم…
رو طاق چکمه و شمشیر!!! زین اَسب پیر…
وااااای مونده غَرق ماتم!!!!…
لالای لای
لالای لای…
بخواب شاخه ی نیلوفر؛ بخواب ناز دِل مادر!!!
براش دَستمال سِفید؛ از سرِ دَستا، پَرگرفت و رقصید..
آبِ زیر پُل نالید!! شَبپره نخوابید؛ سَر نَزد خورشید!!!!!
لا لای لای…
آآخ لا لای لای…
بابات گرمِ شکاره!! برَات سوغاتی میاره…
کُره اسب زین طلا، عروس صحرا، پَری بیابون…
یال خونی شیرا؛ روی شونه هاش، اُفتاده پَریشون…
لا لای لای
آآخ لا لای لای…
بابات گرمِ شکــــاره!! برَات سوغــــاتی میاره!!!…
"لالایی"
#محمدنوری
@chekamehsabz🍀
یاد تسمه و تُفنگ… قطار فِشنگ… مادیون خسته!!!!
سر سنگ چشمه ها؛ توی دره ها، جاده های باریک…
در اون شب های بارون!! چیک چیک نودون کوچه های تاریک!!!
لا لای لای…
آآخ لا لای لای
بخواب نُقل و نَمکدون، بخواب غُنچه ی زمستون!!!
الان پُشت شیشه ها؛ روی چینه ها، گُربه بیداره…
صدای چَرخای گاری؛ پای فراری، پُشت اون دیواره!!
لا لای لای…
لالای لای…
بابات گرمِ شکاره!! برَات سوغاتی میاره…
کُره اسب زین طلا، عروس صحرا، پَری بیابون…
یال خونی شیرا؛ روی شونه هاش، اُفتاده پَریشون…
لا لای لای گل انار…
مونده یادگار از بابای پیرت!!!
که یک شو به کوه و دشت…
رفت و برنگشت منو کرد اسیرت!!!!
براش مَهتاب اِیوون؛ کَبک کوهستون، گریه کردن از غَم…
رو طاق چکمه و شمشیر!!! زین اَسب پیر…
وااااای مونده غَرق ماتم!!!!…
لالای لای
لالای لای…
بخواب شاخه ی نیلوفر؛ بخواب ناز دِل مادر!!!
براش دَستمال سِفید؛ از سرِ دَستا، پَرگرفت و رقصید..
آبِ زیر پُل نالید!! شَبپره نخوابید؛ سَر نَزد خورشید!!!!!
لا لای لای…
آآخ لا لای لای…
بابات گرمِ شکاره!! برَات سوغاتی میاره…
کُره اسب زین طلا، عروس صحرا، پَری بیابون…
یال خونی شیرا؛ روی شونه هاش، اُفتاده پَریشون…
لا لای لای
آآخ لا لای لای…
بابات گرمِ شکــــاره!! برَات سوغــــاتی میاره!!!…
"لالایی"
#محمدنوری
@chekamehsabz🍀
تو سواری هستی
با شاخه ای گل سرخ
و حمایلی طلایی
در آنسوی ابرها !
پر شکوه !
با خنجری پنهان
در اینسو...
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
با شاخه ای گل سرخ
و حمایلی طلایی
در آنسوی ابرها !
پر شکوه !
با خنجری پنهان
در اینسو...
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
"نام زندگی"
در جام عمر مان
یک ماه جاری است
نه فصل ، فصل است
نه ماهها واقعی ست
تیر است و تیر هست
و تیر!
دروغ میگویند
بهار سبز نیست
سردی زمستان
همراه برف نیست
آفت بهانه است
فشنگ
نام زندگی ست
شاید چکیده اشک
بر گونه تفنگ
شاید کمی نبرد
پایان دلخوشیست
هم آسمان شرور
هم آدمان صبور
سرب است سوی ما
گاهی به سر فرود
گاهی به قلب فرو
جان داده ایم به نان
نا کس شدهاست خدا
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
در جام عمر مان
یک ماه جاری است
نه فصل ، فصل است
نه ماهها واقعی ست
تیر است و تیر هست
و تیر!
دروغ میگویند
بهار سبز نیست
سردی زمستان
همراه برف نیست
آفت بهانه است
فشنگ
نام زندگی ست
شاید چکیده اشک
بر گونه تفنگ
شاید کمی نبرد
پایان دلخوشیست
هم آسمان شرور
هم آدمان صبور
سرب است سوی ما
گاهی به سر فرود
گاهی به قلب فرو
جان داده ایم به نان
نا کس شدهاست خدا
#بلال_اصغری
@chekamehsabz🍀
نازنینم،
برایت آرزویی ندارم!
که آرزوهایم
تماما
در آغوشِ
خیزشهای بی ثمر،
در کورهی
آغوشهای بی عشق،
بر بالِ
گردبادهای بی خانمان،
گم شده اند...!
دیگر
هیچ آرزویی
برایت ندارم...
و
اشک،
این یگانه موسیقی همیشگی چشمانم،
کتیبهی سنگیِ پایانِ مرا
می شوید
تا بسراید
آغازی دیگر را
شاید...!
"به هیچکس سلام نمی رسانم"...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
برایت آرزویی ندارم!
که آرزوهایم
تماما
در آغوشِ
خیزشهای بی ثمر،
در کورهی
آغوشهای بی عشق،
بر بالِ
گردبادهای بی خانمان،
گم شده اند...!
دیگر
هیچ آرزویی
برایت ندارم...
و
اشک،
این یگانه موسیقی همیشگی چشمانم،
کتیبهی سنگیِ پایانِ مرا
می شوید
تا بسراید
آغازی دیگر را
شاید...!
"به هیچکس سلام نمی رسانم"...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
به فریب شاخه ای آشنا
انگشت بر گلویم فشردی
مشت فریاد را بغض کردم
دم نزدم
هر نفسم جوانه شد
به بهانه ی لبخندی
طناب دار
بر شاخه هایم گره زدید
سبز تر شدم
برای فریاد شادی کودکان
نه لبخندی فریبکار
نه آغوشی که طعم مرگ دارد
مرا نکشت
تبری سهمگین باید
که ریشه های مرا
دوباره به پوزخند جوانه نصیبتان کند
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀
به فریب شاخه ای آشنا
انگشت بر گلویم فشردی
مشت فریاد را بغض کردم
دم نزدم
هر نفسم جوانه شد
به بهانه ی لبخندی
طناب دار
بر شاخه هایم گره زدید
سبز تر شدم
برای فریاد شادی کودکان
نه لبخندی فریبکار
نه آغوشی که طعم مرگ دارد
مرا نکشت
تبری سهمگین باید
که ریشه های مرا
دوباره به پوزخند جوانه نصیبتان کند
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
عکسواره
آزاد ، آزادی ندارد
تاب خورده
خود را یافته ام
یاران تاخته اند !
و اینک
شیپور
نواخته شود بر دشت
باران
ببارد به ابر
نوزادِ زنی مرد شود
نوزادی دگر
اشک
آه غلیظی ست
مرگ
آغازِ پایان شروع شود
و قلم
رحم ندارد به من .
#بلال_اصغری
پ.ن:
"آزاد" نام درخت درون عکس هست
@chekamehsabz🍀
عکسواره
آزاد ، آزادی ندارد
تاب خورده
خود را یافته ام
یاران تاخته اند !
و اینک
شیپور
نواخته شود بر دشت
باران
ببارد به ابر
نوزادِ زنی مرد شود
نوزادی دگر
اشک
آه غلیظی ست
مرگ
آغازِ پایان شروع شود
و قلم
رحم ندارد به من .
#بلال_اصغری
پ.ن:
"آزاد" نام درخت درون عکس هست
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
چرخ می خورم
بر نیلی هوا!
آنجا که
خط سبز بوسه ی درخت
بر تارک آسمان
غمزه می کند!
آنجا که
اندوه
دست شادمانگی را
می فشارد،
و پرت می شوم
بر تاب کودکی !
رها و بی خیال...
در دوردستها
نجواهای آشنا
بلور رویای رخوتانگیزم را
می ترکاند ...
هنوز
زنده ام...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
چرخ می خورم
بر نیلی هوا!
آنجا که
خط سبز بوسه ی درخت
بر تارک آسمان
غمزه می کند!
آنجا که
اندوه
دست شادمانگی را
می فشارد،
و پرت می شوم
بر تاب کودکی !
رها و بی خیال...
در دوردستها
نجواهای آشنا
بلور رویای رخوتانگیزم را
می ترکاند ...
هنوز
زنده ام...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
خودمان که میدانیم
بیهوده میکوشیم
که حتی
اگر
تمام کودکان دنیا را نیز
با "آن" طناب، تاب دهیم
برای "این" درخت که میداند
تو.. کودک کور خویش را دار زدهای
و این، طنابِ تاب نیست ..
آری..
درخت که میداند
این طناب،طناب دار است..
آری..
و باز هم آری..
حتی اگر
تمام کودکان دنیارا بر تاب بنشانی
و تاولهایت را شعر کنی
"درخت" که همانا خویشتنِ خویشمان است میداند...
ثابت و استوار...
میداند..
میدانی..
میدانیم..
و ریشه هایش هرشب
با دستانی لغزان وآن انگشتر آشنا
از پشت آینه
به مسواکت
خمیر وجدان میکشد
تا در کفی چرک آلود
شبی
از
همین
شبها
خفهات کند ...
#افشین_د
@chekamehsabz🍀
خودمان که میدانیم
بیهوده میکوشیم
که حتی
اگر
تمام کودکان دنیا را نیز
با "آن" طناب، تاب دهیم
برای "این" درخت که میداند
تو.. کودک کور خویش را دار زدهای
و این، طنابِ تاب نیست ..
آری..
درخت که میداند
این طناب،طناب دار است..
آری..
و باز هم آری..
حتی اگر
تمام کودکان دنیارا بر تاب بنشانی
و تاولهایت را شعر کنی
"درخت" که همانا خویشتنِ خویشمان است میداند...
ثابت و استوار...
میداند..
میدانی..
میدانیم..
و ریشه هایش هرشب
با دستانی لغزان وآن انگشتر آشنا
از پشت آینه
به مسواکت
خمیر وجدان میکشد
تا در کفی چرک آلود
شبی
از
همین
شبها
خفهات کند ...
#افشین_د
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
طناب دار است
آنکه ما را برتاب این دنیا
سوار کرده
معلق میان زمین و آسمان
تکیه بر درختی کهن تاب میخوریم
این ما هستیم
کودکی هایمان را
بر تاب دار میزنیم
#مهناز_رضا_زاده
@chekamehsabz🍀
طناب دار است
آنکه ما را برتاب این دنیا
سوار کرده
معلق میان زمین و آسمان
تکیه بر درختی کهن تاب میخوریم
این ما هستیم
کودکی هایمان را
بر تاب دار میزنیم
#مهناز_رضا_زاده
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
از شاخه های سخت٫ نکبت آویزان میشود
صدایی که از قعر دوزخ بگوش میرسد
در ریشه ی تمام درختان کهنسال زمین
وحشتی نرم درون خاک میلغزد
کرم های خاکی موذی در اندیشه ی طناب رخنه میکنند
و نخ های در هم تنیده در فرسایشی نامریی
سقوط را بی صدا در باور کفش های گل آلود آرام و خاموش مینشانند
سیب سرخی از ارتفاعی پست فرو می افتد
اما هیچ دستی سرخی عصیان را لمس نمیکند
#ترنم
@chekamehsabz🍀
از شاخه های سخت٫ نکبت آویزان میشود
صدایی که از قعر دوزخ بگوش میرسد
در ریشه ی تمام درختان کهنسال زمین
وحشتی نرم درون خاک میلغزد
کرم های خاکی موذی در اندیشه ی طناب رخنه میکنند
و نخ های در هم تنیده در فرسایشی نامریی
سقوط را بی صدا در باور کفش های گل آلود آرام و خاموش مینشانند
سیب سرخی از ارتفاعی پست فرو می افتد
اما هیچ دستی سرخی عصیان را لمس نمیکند
#ترنم
@chekamehsabz🍀
در پوست سیاه شب
می پیچم
سیاه نگاه تو را!
بر بالش سپیدم
اشک
رد نگاهم را
به چشمهای تو
می رساند
و تو را
و چشمهایت را
پنهان می کنم
در خوابهایم....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
می پیچم
سیاه نگاه تو را!
بر بالش سپیدم
اشک
رد نگاهم را
به چشمهای تو
می رساند
و تو را
و چشمهایت را
پنهان می کنم
در خوابهایم....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
°
☆یکی از نویسندگان خوب روزگارمان، چندی پیش میگفت:
«مگر خر سرت را گاز گرفته باشد که بخواهی وقت بگذاری و رمان بنویسی. الان ژانگولرهای اینستاگرام، از نویسندگان مشهورتر و پولدارترند».
شاید راست میگفت.
[این سنگ قبر شکستهی هوشنگ گلشیری است که در سالمرگش جز چند نفر کسی بر مزارش حاضر نشد.]
@chekamehsabz🍀
☆یکی از نویسندگان خوب روزگارمان، چندی پیش میگفت:
«مگر خر سرت را گاز گرفته باشد که بخواهی وقت بگذاری و رمان بنویسی. الان ژانگولرهای اینستاگرام، از نویسندگان مشهورتر و پولدارترند».
شاید راست میگفت.
[این سنگ قبر شکستهی هوشنگ گلشیری است که در سالمرگش جز چند نفر کسی بر مزارش حاضر نشد.]
@chekamehsabz🍀
چقدر عشق
در چمدانت داری؟!
چقدر حسرت
در نگاهت؟!
و آنسان که تو بودی
به معنا
واژه ی عشق را!
و آنگونه که
تو رفتی
بی معنا!
...
قلبم طاقت نمی آورد!
در هر تپیدن
شعری
لخته می شود
در رگهایش....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
در چمدانت داری؟!
چقدر حسرت
در نگاهت؟!
و آنسان که تو بودی
به معنا
واژه ی عشق را!
و آنگونه که
تو رفتی
بی معنا!
...
قلبم طاقت نمی آورد!
در هر تپیدن
شعری
لخته می شود
در رگهایش....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
دیگر
حوصله ندارم!
زخمی درون پلکهایم
می خراشد نگاهم را!
می جنگم!
تنها راه ماندن
رفتن است
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
حوصله ندارم!
زخمی درون پلکهایم
می خراشد نگاهم را!
می جنگم!
تنها راه ماندن
رفتن است
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Audio
یک مصرع خالی و مست
تلو تلو خوران
خود را میان جمجمه ام
بر دار می کند
یک مصرع خالی و پست
خود را
به فریادی
میان مردمکهایم رگبار می کند
یک مصرع خالی ودیوانه
با گردش خاکستری سیگار
چون روح سرگردان
از میان لبانم
تکثیر می شود
و من
لجباز و نا امید
خیره به آخرین دانه ی قرص مسکن
فریاد می زنم
دیگر بس است
بگذار مغز خسته ام
خاکستری مرگ غزل شود
که
هرگز برای تو
عاشقانه ای دیگر
نخواهم سرود
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀
تلو تلو خوران
خود را میان جمجمه ام
بر دار می کند
یک مصرع خالی و پست
خود را
به فریادی
میان مردمکهایم رگبار می کند
یک مصرع خالی ودیوانه
با گردش خاکستری سیگار
چون روح سرگردان
از میان لبانم
تکثیر می شود
و من
لجباز و نا امید
خیره به آخرین دانه ی قرص مسکن
فریاد می زنم
دیگر بس است
بگذار مغز خسته ام
خاکستری مرگ غزل شود
که
هرگز برای تو
عاشقانه ای دیگر
نخواهم سرود
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀