🌈🍀چکامه سبز🤍💚
218 subscribers
3.18K photos
370 videos
59 files
237 links
Download Telegram
Lotfan Be Bande Avale Angoshte Sababeat Begoo
Mohsen Chavoshi
لطفاً به بندِ اولِ سبابه ات، بگو! یک ذره صبر وُ حوصله اش، بیشتر شود..!

از بُخل؛ زنگِ خانه ی من، سکته می کند! دستت، اگر کمی متمایل به در شود…

#محسن_چاووشی

@chekamehsabz🍀
Audio
‍ ‍.
"شعر مشترک"

مثل آهی بی اثر دارم به پایان می رسم
دست در دست اجل تیمار میخواهم چکار

(خانوم گل)

حرفها دارم برایت مهربانِ بی نظیر
گوش کن بی تو دگر گفتار می خواهم چکار

(مرجانه جعفریان)

شمع در بادم، خموشی سهم من از زندگیست
داغ بر دل دارم و پروانه میخواهم چکار

(خانوم گل)

ای تمام من! تویی آن یوسف گمگشته ام
با شراب چشم تو خمار می خواهم چکار

(مرجانه جعفریان)


خوانش : #محمدرضا_م

@chekamehsabz🍀
بوی سرخ بهار
نه
بوی سرخ خون
بر سینه ی آسمان
شتک می زند
پای فروردین
نزدیک خانه تاول زده
و
پرنده های آهنین
پرواز مرگ را
بر لاشه ی صلح
به سرگیجه برخاسته اند

#مریم_ک

@chekamehsabz🍀
Audio
کدام خط
کدام خط نوشته از شعرم
می توانت از خط مردانه ی بازوانت
موزون تر باشد
بامن از آخرین پناهگاه بگو
گرم
تاریک
ساکت
مثل نیمه شب آغوشت
و سرم
که درمیان سینه ات گم می شود
کاش می شد
تمام شعرهایم را روی سینه ات بنویسم
و خطوط موزون قافیه را
روی بازوانت بکشم
تو
ای غروب خونین تمام رویاهای من
تمام نداشتنت
با تمام تمنایم
هر روز
در نبردی خونین تکه پاره می شود
و هر پایان
این تویی که می مانی
تویی که مرد من نیستی
شعر منی

شعر و خوانش : #مریم_ک

@chekamehsabz🍀
از جنگ با خود برگشته ام
خسته، عریان
انگار درد دو زایمان را یکی کرده اند

هزار تکه ،
شبیه کاردستی پسر بچه ای بازیگوش

چشمها...
آنها را آورده ام
بارها سیاهی شان را باران شسته است

درد را نیز آورده ام

چه آنها که بی صدا رخنه می کنند
شبیه سیاهی
آنجا که انگار دو شب را روی هم ریخته اند.

و چه آنها که فریاد می زنند
شبیه نداشتن تو

راستی
خودم را...
خودم را نیز آورده ام
او گسیخته افسار تا پای جان جنگیده است.

اما دستهایم
چیزی از بشریت را به ارث برده اند.

نمی‌شود چیزی را به تمامی دوست داشت
چرا که هر انسان باقیمانده ی انسان دیگریست...

#ساراشرفی

@chekamehsabz🍀
امروز پنج شنبه است
پنجم اسفند
فرمولی ثابت را تکرار کن
خوب است که هنوز نفس میکشم
و‌ زمستان به آخرین کلاغ آواره
بهار را امید میدهد
اسفند ماه است
و من کلون هر دری را که میزنم دیوار است

#ترنم

@chekamehsabz🍀
خواب را
برای در آغوش تو بودن؛
آب را
برای عطش جنگ تن به تنم با تو میخواهم.
میگویند جنگ است
به موی من دست بکش
بیاد سربازی که
نخواست عطر زلف معشوق را
دشمن بو بکشد.
نذر کن
در اسارتِ بودن خود
آزادم کنی؛
شاید سرزمین جنگ زده دیگری
مرگ هزاران عاشق را
خون نگریست!

#شکوفه_پورصفری

@chekamehsabz🍀
ناگهان بودی
لطیف و بی رحم
مثل رد باران اسفند ماه
بر شیشه ی برق انداخته
برای عید

#مریم_ک

@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز🤍💚 (م ج)
بی وطن ترین
پرستوی جهانم
و هیچ آغوشی
انجماد روح شکسته ام را
گرم نمی کند...

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀
کابوس رقص پا,
سحرگاه مرا سرخ می خواهد,
وثیقه واژه ای را منتظرم
در انفرادی الف اندیشه ام.

#فرزاد_سنایی

@chekamehsabz🍀
این چاه ویل
آفرینه ی توست
سوزان و بی انتها!
من اما!
در دوزخ
آفریدگاری
دیگرم
....
#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀
انسان

در غیاب جغد شب مست
آفتی جَست و طلوع کرد
بند ناف هر بلوطی
به لبان باد پیوست
شاید آری ، بارها گفته باشد ابر تیره
در پس هر سوز و بادی
آسمان با آسمان در غم چکیده
من نمیدانم
چه هستم
آدم هستم یا گلوله
زیر باران عاشقم
مستِ بهارم
زیر برف گنجشکی از شیطان گریخته
با هیاهو کردنم
دشنامِ برگم
در جهانِ توپ و موشک
من جنازه
خسته ام ، خسته تر از اسب رمیده
همچو آهویی به مردابِ خطر
از ترس پریده
من نخواستم آدمی را
من نخواستم زندگی را
من نخواستم
من نخواستم
من نخواستم ...
جسم و جانم تا ابد بوی اسارت میدهد
درد دارد گفتنش با این صراحت
می‌گویم ولی
آفتِ جانِ زمینم .

#بلال_اصغری


@chekamehsabz🍀
می نویسم شعر
تا فردایی...
باشم
و همین ردً پا کافیست
تا بدانند
"به کجا می روم آخر،
ننمایی وطنم..."

سالها پیش،
در سماعی مرگ آسا
تا آسمان رفتم
و باز...
زمین شد وطنم

می چرخم
می چرخم
می چرخم
و در سرگیجه های سرم،
داد "انا الحق" می زنم،
پنبه میزنم خودم را
حلاج وار
و کسی فریاد میزند
"احرام دگر بند
ببین یار کجاست..."

گوشم سوت می کشد،
سوزن بان خط عوض میکند،
و من در روی پل "وِرِسک"
سرگردان،
ترس سقوط دارم....

خوابم نمی آید به چشم،
و هی قلم می تراشم،
دو سر تراش
تا از اباطیل و اراجیف جا نمانم
کجاست آیا
انکه می‌گوید به من،
بنویس
بنویس
بنویس
اراجیف و تُرَهات و موهومات

کاشکی قلم نبود،
جوهر نبود،
و کاغذ...
من میرفتم
به همان جا که گفت:
"از کجا آمده ام..."

#فرزادسنایی
#آنی
#مولوی
#شاعرگمنام(احرام دگر بند...)
#بیخوابی
#کویرسیرجان
#اسفند۱۴۰۰

@chekamehsabz🍀
#یاد_دوست

از من عبور کردی و من دیگری شدم
در نی نی چشمهای تو ،خاکستری شدم

در خانه ی دلت دگرم جای وصل نیست
بی روی ماهت ز عالم و آدم بری شدم

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀
شیشه ها برق می زند
عطر ناب ترین شوینده ها با نسیم لابه لای حریر پرده می پیچد دستمال های شسته را روی بند می اندازم و گلدان ها را آب می دهم می نشینم روی مبل و زل می زنم به حباب های درخشان لوستر
با تمام توانم تمام خانه را ساییده ام
جای همه چیز را عوض کرده ام
جای مبلی که روی آن لم می دادی
جای میزی که روی آن غذا می خوردیم
حتی جای ظرف ها را عوض کردم کتاب مورد علاقه ات را در دور دست ترین جای قفسه ی کتابخانه گذاشتم پیراهنی را که دوست داشتی لابه لای لباس های کهنه داخل کیسه ی زباله مچاله کردم
روبالشی ها و ملحفه ها را نو کردم رد تنت روی آنها مانده بود
حالا نشسته ام روی مبل دقیقا جایی که دوست نداشتی باشد نگاه می کنم به اطراف همه چیز تمیز است اما انگار باز هم غباری روی همه ی خانه نشسته است غباری که با هیچ دستمال و شوینده ای پاک نمی شود انگار
خاطره ی حضورت بوی بودنت از خانه تکانده نمی شود
هزار بهار هم که بیاید و برود
این خانه هم مثل من رد خراشی بر چهره دارد

#خانه_تکانی
#مریم_ک

@chekamehsabz🍀
Smuga Cienia (Smuga Cienia) (1976)
@Astral_one
.
از آن دو
فقط یکی عاشق بود

از آن دو
فقط یکی
میخندید
میگریست...

از آن دو
فقط یکی
میخواست بگوید
این همه باد
از وزیدن توست
این همه باران
از باریدن توست
که خواب از تو...
بیداری از تو...

از آن دو
فقط یکی را
غم خورد...

#فیروزه

@chekamehsabz🍀
یک شطرنج
دو بازیگر

یکی با استراتژی هوس
یکی با تاکتیک قلبی

یکی با نقاب مهر
یکی در توهم مهر

یکی در عطش
یکی در ولع

یه رود به دریا
یه مسیل به فاضلاب

یکی دنبال ابزار
یکی شیفته ابراز

یکی تا نیاز داره بالا میبره
یکی تا ولع داره نمی بینه

یکی بالا میاره
یکی ایمان نمیاره

یکی برد برده
یکی باخت باخته

#محسن_شریفی

@chekamehsabz🍀
شهرزاد پنجاهم

ملک زاده ی بارانی
این ویرانه دیگر
بوی قصه نمی دهد
من
قرن هاست
خیره مانده ام
بر سکوت خالی تو
که بر سر واژه هایم
آوار می شود
قصه
در میان استخوان هایم
پوسیده است
و قرن هاست
پایان هیچ افسانه ای خوش نیست
برخیز
شمشیرت را بردار
و
آخرین ضربه را بر گردنم فرود آر
بگذار
جهان پوسیده ی افسانه را
دیگر امید شهرزادی نباشد
تا از زهدان قصه
روشنی نگاه تو را بزاید

#مریم_ک

@chekamehsabz🍀
هیچکس هم که نداند
تو می دانی
نسیم بازیگوش
در خانه های شعر
عطر بیدمشک
پنهان در کلام
و جادویی
که می نویسد و می خواند و
می رقصد
تویی...

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀
پا به پای لحظه ها
کودک بمان
صدای ناقوسِ اندوه
در آسمان شوریده ی سال‌های بعد،
ماسیده می شود بر آرزوهایت.

#ساراشرفی

@chekamehsabz🍀
در تکه های تیره ی خود
دامن فروکشید
آن سرخی سوزان را
در پشت چهره ی خاکستری اش
پنهان کرد
و
گریخت
با عبور نخستین باد رهگذر
شعله
که
که به پروانه دل باخته بود

#مریم_ک

@chekamehsabz🍀