و آدمی را هرگز گریزی نبود
از مستی کوزه تزویر!
که ما آن قانعان
کورسویی به کرمی شبتاب
در سوزناک ترین شبها
که حتی هیمه ها
دست به دامان آتش بودند...
تو بگو آدمی بی سر چگونه خواهد زیست
تا بی عشق؟
بگذار در فریب این مستی انگور
خوش باشم...
پیاله ات را بیاور!
شاید به فردا نرسیم...
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
از مستی کوزه تزویر!
که ما آن قانعان
کورسویی به کرمی شبتاب
در سوزناک ترین شبها
که حتی هیمه ها
دست به دامان آتش بودند...
تو بگو آدمی بی سر چگونه خواهد زیست
تا بی عشق؟
بگذار در فریب این مستی انگور
خوش باشم...
پیاله ات را بیاور!
شاید به فردا نرسیم...
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
گورهای پر حسرت
مردنِ خاطره ای کوچک
جنازه های که هنوز بوی شهوت می دهند
استخوان های در هم تنیده
گلویم را سخت می فشارد
بغضی نیمه جان.
فاصله و
دیگر هیچ...
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
مردنِ خاطره ای کوچک
جنازه های که هنوز بوی شهوت می دهند
استخوان های در هم تنیده
گلویم را سخت می فشارد
بغضی نیمه جان.
فاصله و
دیگر هیچ...
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
#یاد_دوست
بی من بخواب دلبر خاموشم
بی تو نگاهم کشیده بر راه است
بر باد می نویسم پیام قلبم را
بی ما بهار شعر چه کوتاه است
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
بی من بخواب دلبر خاموشم
بی تو نگاهم کشیده بر راه است
بر باد می نویسم پیام قلبم را
بی ما بهار شعر چه کوتاه است
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)
.
بِسُرایم...
بسرای، مرا به جان
تا این موجهای گاه و بیگاه
از من بگذرد
و چون خون، در من لخته شو
تا بیاسایم در خوابی امن
ستاره شوم
و دیده بگردانم
به تاریکی...
خوابی چنان امن
که آفتابش
بر نخیزد
به طلوع
به روشنی
به سپیده....
#فیروزه
@chekamehsabz🍀
بِسُرایم...
بسرای، مرا به جان
تا این موجهای گاه و بیگاه
از من بگذرد
و چون خون، در من لخته شو
تا بیاسایم در خوابی امن
ستاره شوم
و دیده بگردانم
به تاریکی...
خوابی چنان امن
که آفتابش
بر نخیزد
به طلوع
به روشنی
به سپیده....
#فیروزه
@chekamehsabz🍀
در خوابی هزار ساله
تمام سالهای خورشیدی
ماه من کنارم آساییدی
چون پوکه ای ته تپانچه ی عتیقه
با قدمت هزار ساله
هنوز خفته ایم
#مهناز_رضازاده
@chekamehsabz🍀
تمام سالهای خورشیدی
ماه من کنارم آساییدی
چون پوکه ای ته تپانچه ی عتیقه
با قدمت هزار ساله
هنوز خفته ایم
#مهناز_رضازاده
@chekamehsabz🍀
حالم خوب است
و نمی ترسم!
تو میدانی شجاعت یعنی چه؟
یعنی تخته نرد بازی تنها....
خودت حریف خودت بودن؛
هم برنده وهم بازنده!
یعنی تنهایی به تئاتر رفتن؛
مگر زندگانی
جز یک سناریوی کلیشه ایست؟
یعنی خودت را به قهوه ای میهمان کردن!
تنهایی یعنی تمرین خنثی بودن...
سِر شدن از دردی که کاش بود
تا بخودت میگفتی:
حداقل میدانم که قلب دارم!
تنهایی یعنی سنگ شدن...
حالا اگر میتوانی ازین سنگ دل بتراش!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
و نمی ترسم!
تو میدانی شجاعت یعنی چه؟
یعنی تخته نرد بازی تنها....
خودت حریف خودت بودن؛
هم برنده وهم بازنده!
یعنی تنهایی به تئاتر رفتن؛
مگر زندگانی
جز یک سناریوی کلیشه ایست؟
یعنی خودت را به قهوه ای میهمان کردن!
تنهایی یعنی تمرین خنثی بودن...
سِر شدن از دردی که کاش بود
تا بخودت میگفتی:
حداقل میدانم که قلب دارم!
تنهایی یعنی سنگ شدن...
حالا اگر میتوانی ازین سنگ دل بتراش!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
یادت بخیر سهراب
گفتی:"مرگ پایان کبوتر نیست..."
و ما برداشت کردیم
همواره ادامه داریم...
اکنون!
من در میانه ی مسیر
از پای افتاده ام
و هستی
در من ویران شده
و همچنان
در نیستی
نفس می کشم
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
گفتی:"مرگ پایان کبوتر نیست..."
و ما برداشت کردیم
همواره ادامه داریم...
اکنون!
من در میانه ی مسیر
از پای افتاده ام
و هستی
در من ویران شده
و همچنان
در نیستی
نفس می کشم
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
طعمت را
در پنیری که دوست داشتی
مزه مزه می کنم
هوایت را
در عطری که دوست داشتی
نفس می کشم
نگاهت را
در نمایشی که دوست داشتی
می بینم
صدایت را
در ترانه ای که دوست داشتی
می شنوم
نامت را
در آوازی که دوست داشتی
می خوانم.....!
و در این انتزاع خودخواسته
آرام آرام
خاموش می شوم....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
در پنیری که دوست داشتی
مزه مزه می کنم
هوایت را
در عطری که دوست داشتی
نفس می کشم
نگاهت را
در نمایشی که دوست داشتی
می بینم
صدایت را
در ترانه ای که دوست داشتی
می شنوم
نامت را
در آوازی که دوست داشتی
می خوانم.....!
و در این انتزاع خودخواسته
آرام آرام
خاموش می شوم....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
این طرف خیابان،
وصالِ دو پلک...
آن طرف خیابان،
و همانگونه وصال...
و روز چَندم...
نه این طرف
نه آن طرف،
گوشه ای از اتاق،
و ارتعاش فنرِ تختخواب!
و ساعتی بعد،
دستِ ندامتِ پسر به سر،
و دخترک هم،
تلاقی نگاهِ هر دوشان
به پرده اتاق...!
#فرزادسنایی
#سال۱۳۸۳
@chekamehsabz🍀
وصالِ دو پلک...
آن طرف خیابان،
و همانگونه وصال...
و روز چَندم...
نه این طرف
نه آن طرف،
گوشه ای از اتاق،
و ارتعاش فنرِ تختخواب!
و ساعتی بعد،
دستِ ندامتِ پسر به سر،
و دخترک هم،
تلاقی نگاهِ هر دوشان
به پرده اتاق...!
#فرزادسنایی
#سال۱۳۸۳
@chekamehsabz🍀
خودم را
به تو سپرده ام
مراقبم باش
زخمی ام!
دلشکسته!
گوشه ای
برای یاد تو کافیست مرا
خویش را
از تو میخواهم
مراقبت بودم
مرهم زخم هایت بودم
نفس میرفت اگر دلت می گرفت
"ما" بودن را
از خدا میخواهم
مراقبم است
مراقبت است...
#حسین_ش
@chekamehsabz🍀
به تو سپرده ام
مراقبم باش
زخمی ام!
دلشکسته!
گوشه ای
برای یاد تو کافیست مرا
خویش را
از تو میخواهم
مراقبت بودم
مرهم زخم هایت بودم
نفس میرفت اگر دلت می گرفت
"ما" بودن را
از خدا میخواهم
مراقبم است
مراقبت است...
#حسین_ش
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (م ج)
در پیچاپیچ بودن
لبخند
تنها چاره ی درد بود
که دلتنگی را
کلمه بخشد
و دلها را
عشق...
و مژده که ما
در غزل زنده می شویم
دیگر بار...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
لبخند
تنها چاره ی درد بود
که دلتنگی را
کلمه بخشد
و دلها را
عشق...
و مژده که ما
در غزل زنده می شویم
دیگر بار...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
جان می کّنم
می پیچم چون ماری درمانده
و می میرم
در خاموشی سرد جاده بی انتها
...
عشق آمد
طوفان کرد و بارید
و عبور کرد....
اینک یادمان دوست
آتش می زند
بر جان بیمارم
....
در لغت نامه
"کاش" را
خط می زنم
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
می پیچم چون ماری درمانده
و می میرم
در خاموشی سرد جاده بی انتها
...
عشق آمد
طوفان کرد و بارید
و عبور کرد....
اینک یادمان دوست
آتش می زند
بر جان بیمارم
....
در لغت نامه
"کاش" را
خط می زنم
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
"همزاد"
پیکره ی اثیری ات
درونم می لغزد
سیال
چون هوا
گاه لبخندی می شود
بر لبم
گاه آهی
در گلویم
گاه
اشکی بر گونه ام
...
و
هستی !
در نیست ترین
لحظه های بودنم
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
پیکره ی اثیری ات
درونم می لغزد
سیال
چون هوا
گاه لبخندی می شود
بر لبم
گاه آهی
در گلویم
گاه
اشکی بر گونه ام
...
و
هستی !
در نیست ترین
لحظه های بودنم
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀