Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (م ج)
آه!
ای پاییزی ترین حسرت !
بمان
در قصه های نهان من!
که پاییز
عاشقانه هایش را
بر ما
خواهد بارید
بی دریغ
و باد
در شولای رنگ رنگش
دست افشانِ یاد هاست
دیگر بار...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
ای پاییزی ترین حسرت !
بمان
در قصه های نهان من!
که پاییز
عاشقانه هایش را
بر ما
خواهد بارید
بی دریغ
و باد
در شولای رنگ رنگش
دست افشانِ یاد هاست
دیگر بار...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
پاییز که رسید
دلم را به دست باد میسپارم
و با هر نسیم صبح گاهی
به خانه دلها سر میزنم
پاییز که رسید
از رنگ نارنجی و قرمز
تاجی از برگ
بر گیسوان
زنان سرزمینم مینشانم
و یک صدا
سرود مهر را میسراییم
#مهناز_رضازاده
@chekamehsabz🍀
دلم را به دست باد میسپارم
و با هر نسیم صبح گاهی
به خانه دلها سر میزنم
پاییز که رسید
از رنگ نارنجی و قرمز
تاجی از برگ
بر گیسوان
زنان سرزمینم مینشانم
و یک صدا
سرود مهر را میسراییم
#مهناز_رضازاده
@chekamehsabz🍀
"قصه ی جنگ..."
و جنگ ما را نکشت
تنها جهانمان را خاکستری کرد
و ما
در حالی که خاکستر روحمان را
به تلنگری از شانه می تکاندیم
گذشتیم
از صدای ممتد آژیر قرمز
از پناهگاه های رازآلود مدرسه
از عصر های تاریک های مهر ماه
پای کارتون های یتیمی که به دنبال مادر می گشتند
و جنگ تمام نشده بود
ادامه داشت
در چشم های خشمناک مامور کمیته
به روسری کوچک رنگی مان
در قطره های سرد عرق
که ترس و شرم را می آمیخت
بر گونه هایی که باید از خاطره ی اولین عشق گلگون می شد
در اسم های کوچک له شده مثل صف مورچگان
بر روزنامه ی اعلام نتایج کنکور
و ما هنوز
خاکستر روحمان را که می سوخت
از شانه می تکاندیم
و می دویدیم
بی مهابا
در سطرهای کتاب های ممنوع
بر جنازه های ملول روزنامه های به قتل رسیده
و هر روز
کشته می شدیم
بر خاکستری بی انتهای انقلاب تا آزادی
در آن رود خروشان سبز
و صدای قرمز آژیر
که با بوی خون در گلو می پیچید
به ضربه ی باتوم
آه آری
جنگ تمام نشده بود
هر روز خودش را در چمدان می چپاند و با اولین پرواز
می گریخت
به سوی سرزمینی دیگر
و جنازه ی آرزویی را تف می کرد
بر خشکی تن کویر
و ما هنوز ...
و ما هنوز....
راستی
نگاه کن
ببین خاکستر این آتش را دیگر نمی شود تکاند به تلنگری
حالا دیگر
نشسته روی موهایمان روی چهره مان
و ما بهت زده نگاه می کنیم
به جهانی که نمی شناسیم
به جهانی که خلاصه اش قاب رنگی شیشه است
در دست دستهایی که دیگر قلم را نمی شناسند
حالا دیگر
فرقی نمی کند
که صدای آژیر قرمز در سرمان بپیچد یا نه
ما نسل خاکستر شده ایم
بی امید زادنی ققنوس وار
در جهانی که نمی شناسیم
چون اسیر مجروحی
که دیگر کسی در خانه انتظارش را نمی کشد
و جنگ هنوز در ما زبانه می کشد
و
دریغ
چیزی برای خاکستر شدن نمانده است
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀
و جنگ ما را نکشت
تنها جهانمان را خاکستری کرد
و ما
در حالی که خاکستر روحمان را
به تلنگری از شانه می تکاندیم
گذشتیم
از صدای ممتد آژیر قرمز
از پناهگاه های رازآلود مدرسه
از عصر های تاریک های مهر ماه
پای کارتون های یتیمی که به دنبال مادر می گشتند
و جنگ تمام نشده بود
ادامه داشت
در چشم های خشمناک مامور کمیته
به روسری کوچک رنگی مان
در قطره های سرد عرق
که ترس و شرم را می آمیخت
بر گونه هایی که باید از خاطره ی اولین عشق گلگون می شد
در اسم های کوچک له شده مثل صف مورچگان
بر روزنامه ی اعلام نتایج کنکور
و ما هنوز
خاکستر روحمان را که می سوخت
از شانه می تکاندیم
و می دویدیم
بی مهابا
در سطرهای کتاب های ممنوع
بر جنازه های ملول روزنامه های به قتل رسیده
و هر روز
کشته می شدیم
بر خاکستری بی انتهای انقلاب تا آزادی
در آن رود خروشان سبز
و صدای قرمز آژیر
که با بوی خون در گلو می پیچید
به ضربه ی باتوم
آه آری
جنگ تمام نشده بود
هر روز خودش را در چمدان می چپاند و با اولین پرواز
می گریخت
به سوی سرزمینی دیگر
و جنازه ی آرزویی را تف می کرد
بر خشکی تن کویر
و ما هنوز ...
و ما هنوز....
راستی
نگاه کن
ببین خاکستر این آتش را دیگر نمی شود تکاند به تلنگری
حالا دیگر
نشسته روی موهایمان روی چهره مان
و ما بهت زده نگاه می کنیم
به جهانی که نمی شناسیم
به جهانی که خلاصه اش قاب رنگی شیشه است
در دست دستهایی که دیگر قلم را نمی شناسند
حالا دیگر
فرقی نمی کند
که صدای آژیر قرمز در سرمان بپیچد یا نه
ما نسل خاکستر شده ایم
بی امید زادنی ققنوس وار
در جهانی که نمی شناسیم
چون اسیر مجروحی
که دیگر کسی در خانه انتظارش را نمی کشد
و جنگ هنوز در ما زبانه می کشد
و
دریغ
چیزی برای خاکستر شدن نمانده است
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀
خالی ام
مثل درختی که برگهایش
طعمه ی تاراج پاییز است
غروب های زود هنگام ناگهان
دلگیری خیابان خیس
با صدای ممتد ماشین ها
آه ما آدم چه دروغ گوهای ماهری هستیم
که زشتی تاراج پاییز را
با جشن رنگ و شعر می پوشانیم
همانگونه که خالی درون به تاراج رفته مان را
به لبخندی دروغین
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀
مثل درختی که برگهایش
طعمه ی تاراج پاییز است
غروب های زود هنگام ناگهان
دلگیری خیابان خیس
با صدای ممتد ماشین ها
آه ما آدم چه دروغ گوهای ماهری هستیم
که زشتی تاراج پاییز را
با جشن رنگ و شعر می پوشانیم
همانگونه که خالی درون به تاراج رفته مان را
به لبخندی دروغین
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀
در آستانه ی عجز
پاییز را می بویم
در رگهایم!
چون نوجوانی
اعجاز عشق را
زیر آتش جنگ!
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
پاییز را می بویم
در رگهایم!
چون نوجوانی
اعجاز عشق را
زیر آتش جنگ!
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز❤🤍💚 (Marjaneh)
می دانم فلسفه ی پریدن را
و چرایی محزون رفتن را
برو
برو به دوردست ترین نقطه ی عشق
آنجا که دیگر حتی طرحئ از دوستداری
شکل نمی بندد!!
برو و مشق رهایی کن
آسوده باش و گذر عمر را
به بادهای موسمی بسپار
اندوهایت را
از شاهپرهای زخمی ات بتکان
خودت را مطهر و سبکبال
به آسمان اضافه کن
چون مولودی تازه آمده
سپید سپید...
برو و آژنگ های پیشانیم را
فراموش کن
حال من خوب است
پرواز را دیگر به خاطر نسپار
پرنده مرده است
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
و چرایی محزون رفتن را
برو
برو به دوردست ترین نقطه ی عشق
آنجا که دیگر حتی طرحئ از دوستداری
شکل نمی بندد!!
برو و مشق رهایی کن
آسوده باش و گذر عمر را
به بادهای موسمی بسپار
اندوهایت را
از شاهپرهای زخمی ات بتکان
خودت را مطهر و سبکبال
به آسمان اضافه کن
چون مولودی تازه آمده
سپید سپید...
برو و آژنگ های پیشانیم را
فراموش کن
حال من خوب است
پرواز را دیگر به خاطر نسپار
پرنده مرده است
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
میان ماندن و رفتن
سرگردانی!
عشق اساطیری من!
و خاک,
پیوسته تو را می خواند ...
در چشمهایت,اما
دو پرستوی کوچنده,
دم جنبان, بی قراری می کنند...
بیا که این قصه
پایانی ندارد!
تنها آرامش این روزگار خاکستری
دستان مشتاق ماست....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
سرگردانی!
عشق اساطیری من!
و خاک,
پیوسته تو را می خواند ...
در چشمهایت,اما
دو پرستوی کوچنده,
دم جنبان, بی قراری می کنند...
بیا که این قصه
پایانی ندارد!
تنها آرامش این روزگار خاکستری
دستان مشتاق ماست....
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چگونه بال زنم تا به ناکجا که تویی
بلند میپرم اما، نه آن هوا که تویی
تمام طول خط از نقطۀ که پر شده است؟
از ابتدا که تویی تا به انتها که تویی
ضمیرها بدل اسم اعظماند همه
از او و ما که منم تا من و شما که تویی..
زندهیاد #حسین_منزوی
@chekamehsabz🍀
بلند میپرم اما، نه آن هوا که تویی
تمام طول خط از نقطۀ که پر شده است؟
از ابتدا که تویی تا به انتها که تویی
ضمیرها بدل اسم اعظماند همه
از او و ما که منم تا من و شما که تویی..
زندهیاد #حسین_منزوی
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
قطعه ای از جهان هستی ام
تکه ای پازل گمشده
گوشه ای تکه شده
بریده ام
مرا به جهانم برگردانید
#مهناز_رضازاده
@chekamehsabz🍀
قطعه ای از جهان هستی ام
تکه ای پازل گمشده
گوشه ای تکه شده
بریده ام
مرا به جهانم برگردانید
#مهناز_رضازاده
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
می برد با خویش
آن تکه از ، یقین تو
اینک تو نه ، جان می رود.
اندیشه پنهان می شود
نشاط و نورِ روزگار
کمرنگ و خواب می رود
چون قهوه خانه ای قدیمی
دیوارش خاکستری و
نقالش مرده است.
اینک ، تو نه ، جان می رود.
آن تکه از خیال تو، جان میدهد ، جان می برد.
#سارا_شرفی_منظر
@chekamehsabz🍀
می برد با خویش
آن تکه از ، یقین تو
اینک تو نه ، جان می رود.
اندیشه پنهان می شود
نشاط و نورِ روزگار
کمرنگ و خواب می رود
چون قهوه خانه ای قدیمی
دیوارش خاکستری و
نقالش مرده است.
اینک ، تو نه ، جان می رود.
آن تکه از خیال تو، جان میدهد ، جان می برد.
#سارا_شرفی_منظر
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
در هجوم واژه هایی برای تو
از جنس دوست داشتنت
جایی برای من نبود
برای تسخیر قلبت....
#حسین_ش
@chekamehsabz🍀
در هجوم واژه هایی برای تو
از جنس دوست داشتنت
جایی برای من نبود
برای تسخیر قلبت....
#حسین_ش
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
و بر پوسته تنهاییم
گردوغبار سالهایی که گذشت
و برای جاشدن در آغوشت
که آبخور پرندگان تشنه است
و سایه سار مسافران اندیشه های خسته است
حرفی بگو!
بگذار با موسیقی صدایت
رقص کنان این پوسته عزا را ازتن برکنم!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
و بر پوسته تنهاییم
گردوغبار سالهایی که گذشت
و برای جاشدن در آغوشت
که آبخور پرندگان تشنه است
و سایه سار مسافران اندیشه های خسته است
حرفی بگو!
بگذار با موسیقی صدایت
رقص کنان این پوسته عزا را ازتن برکنم!
#شکوفه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
عقل از تهاجم موریانهها
و شب
از طاقت من سر میخورد درشیب گرگومیش....
چه روزهاکه فرو ریخته
و چه شبهاکه تنیده اضلاعم
در خیال پریدن
پریدن از زوایای بستهی تن...
آه که گرگومیش
لحظهای ست
بسانِ پرنده شدن
همان آن ِاز تو گریختن...
#فیروزه
@chekamehsabz🍀
عقل از تهاجم موریانهها
و شب
از طاقت من سر میخورد درشیب گرگومیش....
چه روزهاکه فرو ریخته
و چه شبهاکه تنیده اضلاعم
در خیال پریدن
پریدن از زوایای بستهی تن...
آه که گرگومیش
لحظهای ست
بسانِ پرنده شدن
همان آن ِاز تو گریختن...
#فیروزه
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
ما تکه های منسجم رنجیم
آنقدر شفاف و تراشیده
که از زخم هایمان
منشور هفت رنگ شعر
تکثیر می شود
ما تکه های منسجم دردیم
دردی که با دروغ دل انگیز واژگان
زیبا ترین خیال جهان را تبدیل می شود
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀
ما تکه های منسجم رنجیم
آنقدر شفاف و تراشیده
که از زخم هایمان
منشور هفت رنگ شعر
تکثیر می شود
ما تکه های منسجم دردیم
دردی که با دروغ دل انگیز واژگان
زیبا ترین خیال جهان را تبدیل می شود
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
آی درد!
در جوارح آدمیت
جا خوش کرده ای
قرنهاست!
و ما
بی سامانهای خسته!
انفصال خاموش خویش را
از خود!
به نظاره نشسته ایم
در سکوت...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
آی درد!
در جوارح آدمیت
جا خوش کرده ای
قرنهاست!
و ما
بی سامانهای خسته!
انفصال خاموش خویش را
از خود!
به نظاره نشسته ایم
در سکوت...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
هزار سوال از خاکستری سلول های انفرادی مغز
پازل های ناتمام جا مانده در قعر زمین
یک نفر در وحشت طوفان مرگ آفرین
قطعه ای جدا شده از نظم بی ثبات حیات
میلیونها موریانه در پوسته ی چوبین اندیشه ها
و باز هم سیگار ارزانتر از واژه های سربی چاپخانه هاست
کاش همان طوفان مرا با خود ببرد
به بعیدترین نقطه ی ازل
تا با دستهای آغشته به جوهر آبی
واژه های مبهم تسلیم را به خدایان بسپارم
و تمام معمای مرده های بی کفن گورهای مجهول را
روی جدول خونین خیابان حل کنم
شبیه رسولان بی آیه شده ام
باور حضور فریاد گونه ام چه سخت است برای قابیل های سخت جان زمان
که من از هزار رویای رهایی بازگشته ام
با کفنی خاکستری در برهوتی بنام حقیقت
#ترنم
@chekamehsabz🍀
هزار سوال از خاکستری سلول های انفرادی مغز
پازل های ناتمام جا مانده در قعر زمین
یک نفر در وحشت طوفان مرگ آفرین
قطعه ای جدا شده از نظم بی ثبات حیات
میلیونها موریانه در پوسته ی چوبین اندیشه ها
و باز هم سیگار ارزانتر از واژه های سربی چاپخانه هاست
کاش همان طوفان مرا با خود ببرد
به بعیدترین نقطه ی ازل
تا با دستهای آغشته به جوهر آبی
واژه های مبهم تسلیم را به خدایان بسپارم
و تمام معمای مرده های بی کفن گورهای مجهول را
روی جدول خونین خیابان حل کنم
شبیه رسولان بی آیه شده ام
باور حضور فریاد گونه ام چه سخت است برای قابیل های سخت جان زمان
که من از هزار رویای رهایی بازگشته ام
با کفنی خاکستری در برهوتی بنام حقیقت
#ترنم
@chekamehsabz🍀
جنگ دیگر تمام شده عزیزم
جنگ با تو که زخم می زدی
جنگ با من که زخم می خوردم
حالا دیگر
نشسته ام
شماره می کنم
رد شلاقی بر روحم
جای خنجری در پشتم
و شکستی عمیق بر قلبم ....
چون جنگجوی پیری
که خاطراتش ...
بگذر از من
این کهنه سرباز را
دیگر نه دستی برای جنگیدن مانده
و نه پایی برای گریختن
به دنبال نبردی تازه باش
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀
جنگ با تو که زخم می زدی
جنگ با من که زخم می خوردم
حالا دیگر
نشسته ام
شماره می کنم
رد شلاقی بر روحم
جای خنجری در پشتم
و شکستی عمیق بر قلبم ....
چون جنگجوی پیری
که خاطراتش ...
بگذر از من
این کهنه سرباز را
دیگر نه دستی برای جنگیدن مانده
و نه پایی برای گریختن
به دنبال نبردی تازه باش
#مریم_ک
@chekamehsabz🍀