"مرا ببخش"

#جانی_هالیدی
🍀🍀🍀🍀
می‌خواهم از تو بخواهم
مرا ببخشی به خاطر تمام انسانهایی
که هرگز فعل دوست داشتن را یاد نگرفتند
که هرگز قدرت عشق را
و زیبایی زندگی را نفهمیدند

مرا ببخش
به نام تمامی انسانها
که دوست داشتن را نمی‌شناسند
آه! مرا ببخش
به نام تمامی انسانها
که هرگز کسی را دوست نداشتند
آه! مرا ببخش

مرا ببخش
می‌خواهم از تو بخواهم
مرا ببخشی به خاطر تمام انسانهایی
که ارزش دوستی را انکار می‌کنند
که هرگز اشک یک کودک را
و لبخند یک زن را درک نکردند

نگاهت را به من بدوز
نور و روشنی‌ات را به من بتابان
عشق را به من بده
که بدون آن آری من مایوس و نامیدم

به من دوست داشتن را بیاموز
به من مهرورزی را بیاموز
عادتهایم را کنار بزن
تنهایی‌ام را از میان بردار
آه! مرا ببخش

مرا ببخش
می خواهم از تو بخواهم
با لطف و مرحمتت
به هر آنچه که زندگی به آن صدمه زده
و در گذر زمان
خود را عریان، گمشده و مایوس می‌یابد
راضی باشی


@chekamehsabz🍀

عکسهای نصفه ونیمه...
مثل آدمهای نصفه و نیمه اند
عکس نیمه ام را کنار نیمه ات
که میگذارم
چه خوب الکی میشویم ما...
دو بی کسیم در یک تن!

#شکوفه_پورصفری


@chekamehsabz🍀

سرگشتگی
یعنی
کتابهای نخوانده
در کتابخانه ات
فیلم های ندیده
روی میز خانه ات
لباسهای نپوشیده
در گنجه اتاقت....
سرگشتگی عبور است
به سوی هیچ !
لبخند است
برای هیچ !
و اشک
به بهانه ی هیچ !

سرگشتگی
یعنی
می دانی که دیگر نیست
و
باز هم
منتظری ...!




#مرجانه_جعفریان



@chekamehsabz🍀

"مادر من"

#خسروشکیبایی

@chekamehsabz🍀

مادر من مادر من تو یاری و یاور من
♬♫ مادر چه مهربونه درد منو می‌دونه ♬♫
بی عذرو بی‌بهونه قصه برام می‌خونه
♬♫ مادر من مادر من تو یاری و یاور من ♬♫
مادر مهربونم قدر تو رو می‌دونم
♬♫ تو با منی همیشه من برگم و تو ریشه ♬♫
مادر من مادر من تو یاری و یاور من

@chekamehsabz🍀

شالیزارهای گیلان می دانند،
این مادر من است که جوانیش را به آفتاب و زیباییش را به خوشه‌های برنج داد.....
🌾

@chekamehsabz🍀

تو مادری!
همیشگی چون او...
دیگران دایه اند
حتی اگر مهربان باشند
!!!
من از نگاه تو جان می گیرم
با موسیقی صدای تو می رقصم و
با نوازشهای تو آرامم
تو مادری!
و هیچ کاملی برایم
به زیبایی نقص های تو نیست
.....


#مرجانه_جعفریان




@chekamehsabz🍀

این کاسه ی استخوانِ تحمل، تَرک تَرک
دردی عمیق و سرخ
به بیرون جهیده است
حسم محیط عقل به بازی گرفته است


گویا به پهنه ی آبیِ آسمان
آن پهن بالِ زشت
با چشمهای تیز
ازخالق جهان
پیشی گرفته است
حتی تمام سایه ی سبزِخیال را....
تصویرخواب را....
درآن، جویده است

اینک میان کاسه ی صبرو تحملم
جز یک جنون سرخ
دیگر کسی نبود
حتی خسی نبود


حتی خدای خالق این روزگار هم
جزیک دهان گرگ گرسنه
به وقت خشم
برما خدانبود
دیگر به قدر اندک تاملی
یک خنده بر سنگواره ی لبهای مان نبود


بگذر زنعش سوخته ی ما
دگر بس است
این تازیانه به قدر کفایت به تن نشست

دیگر برای مرگ
در زیر خرقه ی این مردم نحیف
حتی نمانده جان
حتی نمانده جان....
بگذر
دگربس است

#فیروزه


@chekamehsabz🍀

روزی
جوانیم را
باز خواهم گرفت!
فریادهایی که
نکشیدم!
خنده هایی که
سر ندادم
ترانه هایی که
نسرودم!
آواز هایی که
نخواندم!
روزی
وام گیسوانم را
که مستور، سپید شد
خواهم ستاند...
روزی
همین روزها....

#مرجانه_جعفریان


@chekamehsabz🍀

می بینی!
بهار هم
آرام و بی صدا
خود را یله می دهد
روی شهر همیشه افسرده...
و ما
که شادمانگی های اندکمان
بی وقفه بوی غم می دهد
به انتظارش
می نشینیم پای پنجره
هنوز!
و نگاه می دوزیم
به قاب خالی آسمان دود زده
و به روزگاری که
رفته و باز نمی گردد؛
...
انگار
آدمهای قصه های ما
از درون خودمان
به دنیا می نگرند!
چون آتشی که درون اجاقی
گر می گیرد و
همانجا خاموش می شود!
خیلی دور
خیلی نزدیک...
می بینی!!

#مرجانه_جعفریان


@chekamehsabz🍀

.
نه چشمانت آبی بود
و نه موهایت شبیه موج‌ها...
هنوز نفهمیده‌ام
دریا که می‌روم
چرا یاد تو می‌افتم...


🎙 #محمدرضا_م


@chekamehsabz🍀

خواب می بینم درون حجم عطرآگین باران
لابه لای های و هوی خیس و تنهای خیابان
در سکوت نیمه شبهای پر از اندوه یاران
کورسویی اندکک آن دورها هرچند کم جان
می فروزد آتش امید در دلهای مستان
ابر می بارد پس آنگه عشق بر لبهای خندان

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀

▫️▫️▫️

🎼 آهنگ "جان منی تو..."
با صدای : #حجت_اشرف‌زاده

@chekamehsabz🍀

▫️▫️▫️

🎼 آهنگ "جان منی تو..."
با صدای : #حجت_اشرف‌زاده

@chekamehsabz🍀

بی پایان

I was drowning in a dying
moment
Drowning in her eyes
Feeling the wings of faith embracing me
So unreal but I could feel
The yearning to her divine beauty
A voice was sounding far away
Never dying
In the distance heard
The wind calls her name
My burning flame...

من غرق در واپسین لحظات بودم..
غرق در چشمان او
احساس میکردم بالهای سرنوشت مرا به آغوش می کشد
نه به عینیت اما احساسش می کردم
حسرت خوردنی به زیبایی آفاقیش
صدایی بود از نواهای دوردست..
نامیرا
از دوردست شنیده می شد
باد نامش را گفت
تب سوزان من....

ترجمه :
#افشین_د


@chekamehsabz🍀

#عکسواره

تو در کدامین
طلوع وصل
ایستاده ای.....

#حسین_ش

@chekamehsabz🍀

#عکسواره

فاجعه وقتی آغاز شد
که خورشید همدستِ زمستان شد
سایه های کوتاه بلند شدند
نور مکدرِ جنون آدم‌ها شد
و مرگ قد کشید در آغوش سرد زمین

#ترنم

@chekamehsabz🍀

#عکسواره

درختم در سایه تنومند تو
سایه ام از تو شنید که دوستم داری
خورشید رنگ از نقاشی عشق ما گرفت
در آن شبی که تو مرا عاشق کردی

#مهناز_رضازاده

@chekamehsabz🍀

#عکسواره

ناغافل
قیام میکنند جوانه ها
سبزی، غلیظ می ریزد درکام زمین
اما
معجزه ایست
باورداشتن به جهانی

که کاج کوچک میخواست.....

#فیروزه

@chekamehsabz🍀

#عکسواره

"ما"

هر دو
کنار هم
رو به روی یک صحنه
یک نمایش را دیدیم!
من گریه کردم
تو خندیدی...

#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀