Bukharamag
14.4K subscribers
4.58K photos
1.03K videos
16 files
794 links
Download Telegram
دیدار و گفت‌وگو با خانم ایگوال

با حضور: آفرین ذبیح‌مند، رضا نیک‌پور، یاسر نوروزی و علی دهباشی‌

شهر کتاب مرکزی
یکشنبه سیزدهم خرداد ۱۴۰۳
یادداشتی از علی خدایی:

علی دهباشی از دوران انقلاب می‌آید.
او از خیابانهای انقلاب می‌آید.
فرق علی دهباشی انقلابی با انقلاب این است که او حالا بعد از پنجاه سال درخت تناور و سایه‌گستری است بر تمام فلات ایران که گاهی سایه‌اش با نسیم به سرزمینهای سامی و عثمانی و هندوچین نیز می‌رسد.
فرزندانش «کلک»، «بخارا»، و «سمرقند» راه پدر  را در معرفی و یادداشت هنرمندان این سرزمین کهن به عهده دارند و چه برومند فرزندانی.
می‌گویند علی دهباشی خود دیوانخانه گسترده‌ای‌ست که هرآنچه هویت ایرانی‌ست را در خود مجموع دارد.
گروهی دیگر بر این باورند که او تمثال انقلابی به  بار نشسته است که می‌توان تاریخ معاصر را از او آموخت.
علی با شنیدن این جملات می‌خندد و می‌گوید اینها همگی صفت یک ایرانی است و من یک ایرانی‌ام و بس.

خرداد ۱۴۰۳
یادداشتی از دکتر تورج دریایی:

درست بیست و پنج سال پیش، پس از سالها دوری، به ایران بازگشتم. در آن زمان علی دهباشی عزیز اثر مهمی در زندگی من نهاد و مرا با اهل قلم و دوستان فرهنگی ایران، دوباره آشنا کرد. او گاه مرا با خود پیش اساتید و هنرمندان می‌برد تا آشنایی و پیوندهای جدید ایجاد شود و گاه تلفنی ما را آشنا می‌کرد. از اولین سال دیدار ما علی لطف کرد و گفت نوشته‌هایت را در مجله «بخارا» چاپ خواهیم کرد. این کار او باعث شد که من بیشتر نوشته‌های فارسی‌ام در مجلۀ «بخارا» جای داشته باشد و هزاران هزار نفر با کار و تحقیقم آشنا شوند. مهم اینجاست که من فقط یکی از ده‌ها و شاید صدها نفری هستم که در این چند دهه به خاطر آشنایی با علی دهباشی توانسته‌ایم کاری انجام دهیم، نوشته‌های‌مان مد نظر عموم قرار گیرد و شناخته شویم. اما بیش از هر چیزی باید از علی دهباشی برای خستگی‌ناپذیری در ترویج فرهنگ و تمدن ایران‌زمین قدردانی کرد.

مجلۀ «بخارا»ی دهباشی فقط یک مجله نیست بلکه یک دایرة‌المعارف بزرگ فرهنگی دوران است که ما را با آنچه در این چند دهه در فرهنگ ایران و سراسر جهان گذشته مطلع می‌کند. با «بخارا»ی دهباشی ما می‌توانیم در هر کجای جهان که هستیم با اخبار فرهنگی، کتابها و افراد مهم زمانه آشنا شویم. این مرتبط کردن محققان و نویسندگان و هنرمندان یکی از کارهای مهمی است که علی دهباشی برای ما انجام داده است. ترویج فرهنگ در این دوران کار کمی نیست و استقامت و شهامتی می‌خواهد که کمتر کسی در این زمانه به مانند علی دهباشی داشته است.

على جان، بمان و ما را همچنان با خودت به این سفر زیبا ببر تا از فرهنگ ایران‌مان سیراب شویم. من می‌دانم که عاشق این تمدنی. عاشق بمان.
شب رضا یحیایی

هفتصد و چهل و ششمین شب از شب‌های مجله بخارا به بزرگداشت رضا یحیایی اختصاص یافته است. در این نشست که در ساعت پنج بعد از ظهر چهارشنبه بیست و سوم خرداد ۱۴۰۳ در گالری فریا/ هتل اسپیناس پالاس برگزار می‌شود، ضمن نمایش مجموعه وسیعی از آثار هنرمند در نمایشگاهی با عنوان «اِکلِکتیک»، هلیا دارابی، حمیدرضا کرمی، کیوریتور نمایشگاه دلارام آقاپور و علی دهباشی حضور و سخنرانی خواهند داشت.

رضا یحیایی (متولد ۱۳۲۷) هنرمندی چند رسانه‌ای، متولد بابل است؛ حدودا در اواخر دهه چهل شمسی از ایران مهاجرت کرد و تا به امروز در فرانسه، ایتالیا و ایران فعالیت داشته است.
او فارغ‌التحصیل رشته نقاشی از آکادمی فلورانس ایتالیا (۱۳۵۱)، فارغ‌التحصیل معماری داخلی و سرامیک از آکادمی فلورانس ایتالیا (۱۳۵۴)، فارغ‌التحصیل مجسمه‌سازی و سنگتراشی از آکادمی کرارا ایتالیا (۱۳۵۶)، و دارای دکترای هنر از دانشگاه سوربن پاریس (۱۳۶۸) می‌باشد. رضا یحیایی همچنین سابقه تدریس در آکادمی هنرهای زیبا، مدرسه اسپینلی فلورانس و همچنین معاونت دانشگاه و تدریس هنر در دانشگاه جندی شاپور را دارد. او مدتی به مرمت در موزه ایران باستان تهران مشغول بوده است.
بیش از ۳۸ نمایشگاه انفرادی در اروپا و امریکا برگزار کرده و آخرین نمایشگاه او به سال ۱۳۹۲ در «گالری ماه مهر» تهران بازمی‌گردد. این بار در نمایشگاه «اِکلِکتیک» با بیش از ۶۰ اثر از چند مجموعه مختلف، کیوریتور سعی دارد ابعاد جامع‌تری از هنرمند را در معرض دید عموم قرار دهد.
آثار او را در فرانسه بر روی کارت تلفن و کارت مترو چاپ کرده و از آن تمبر ساخته‌اند. او آثار شهری مهمی از جمله مجسمه «شقایق» در باغ- موزه شخصی «فرانسین هانریش» در فرانسه و مجسمه «گنبد آسمان» در برج میلاد ایران دارد.
یحیایی تجربه نقاشی، مجسمه‌سازی، شیشه‌گری، سفالگری، سنگتراشی، فرسک، رقص باله، نمایش اپرا و... را در کارنامه خود دارد.


گالری فریا: سعادت‌آباد، میدان بهرود، هتل اسپیناس پالاس، ورودی دوم، گالری فریا
شب کارت‌پستال‌های تاریخی ایران

با حضور: مصطفی ده‌پهلوان، احمد چایچی، زینب علی‌زاده، محمد غفوری، مهرداد اسکویی و علی دهباشی‌

شنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۳
پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری - سالن خلیج فارس
سخنان دکتر تورقای شفق
عضو هیأت علمی دانشگاه مدنیت استانبول
رئیس گروه زبان و ادبیات فارسی
مدیر پیشین مؤسسۀ یونس امره در تهران

دربارۀ مجلۀ «بخارا»
شب پارک ملی گلستان

هفتصد و چهل و هفتمین شب از شب‌های بخارا به‌ پارک ملی گلستان اختصاص یافته‌ است. این نشست با همکاری فصلنامه صنوبر و خانه اندیشمندان علوم انسانی در ساعت پنج بعداز‌ظهر یکشنبه بیست و هفتم خرداد ۱۴۰۳ با سخنرانی هوشنگ ضیایی، مهدی تیموری، زهرا قلیچی‌پور، پوریا سپه‌وند، دنا ضیایی، مانیا شفاهی و علی دهباشی در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می‌شود.

پارک ملی گلستان با حدود ۶۷ سال سابقه رسمی حفاظت به عنوان قدیمی‌ترین منطقه حفاظت‌شده، اولین پارک ملی و اولين ذخيره‌گاه زيست‌كره كشور تحت حفاظت قرار گرفته است.
این منطقه با تنوع زیستی کم‌نظیر كه به عنوان نگین مناطق حفاظت‌شده شناخته‌ می‌شود، طی سال‌های حفاظت دچار فراز و فرودهای بسیاری بوده است؛ شکار بی‌رویه و دست‌اندازی‌های بسیار گاهی موقعیت این اکوسیستم ارزشمند را تا ورطه نابودی بسیاری از گونه‌های زیستی نادر منطقه پیش برده است.
پس از ايجاد شورای راهبری پارک ملی گلستان که با هم‌فکری گروهی از متخصصان و با حضور ذی‌نفعان و جوامع محلی برای اولين بار در کشور در سال ۱۳۹۶ تشکيل گرديد، شرایط آن به نحو بی‌سابقه‌ای رو به بهبودی نهاده است. امید که این میراث جهانی منحصر به فرد بیش از همیشه به شایستگی حفاظت شود.
در این مراسم از کتاب «سیمای طبیعی پارک گلستان» و ویژه‌نامه فصلنامه «صنوبر» با موضوع پارک ملی گلستان رونمایی خواهد شد.

شب پارک ملی گلستان در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه بیست و هفتم خرداد ۱۴۰۳ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی به نشانی: خیابان نجات‌الهی (ویلا)، چهارراه ورشو برگزار می‌شود.
فراخوان بزرگداشت علی دهباشی در حوزه هنرهای تجسمی بود که با استقبال فوق‌العاده مواجه شد اما به واسطۀ لطف و محبتی که همگان، بر خادمان عرصۀ فرهنگ و هنر دارند چند اثر موسیقایی هم به دستمان رسید. اولین آنها بازخوانی «بوی جوی مولیان» است به خوانندگی سعید بهمنی و همراهی دیگر دوستان که بر روی ویدئو اسمشان آمده است. این اثر خالصانه و با امکانات کم تهیه شده است اما لطف صمیمیت و محبت این دوستان را از صمیم قلب قدر می‌دانیم. صفحه این چهار عزیز را منشن می‌کنم. در این جا بخشی از ویدئو را می‌گذارم. ویدئوی کامل در صفحه سعید بهمنی بارگذاری شده.

https://www.instagram.com/saeed.bahmane?igsh=MWJ3MXBheHd4OGZ2Mw==
یادداشتی از اسماعیل عباسی:


بسان یک رودخانه

در اوایل دهۀ پنجاه شمسی کتاب «نگاه» مصطفی رحیمی با نقد و بررسی چالش‌های روشنفکری از چاپ در نیامده نایاب شد. پس از مدت‌ها چاپ دوم این کتاب با عنوان «نیم نگاه» منتشر شد. شایع بود که نصفش سانسور شده و برای همین دکتر رحیمی نام کتاب را از «نگاه» به «نیم نگاه» تغییر داده است. جویندگانی مثل من در جست و جوی نسخۀ سانسور نشدۀ نگاه بودند. دوستی که در دانشگاه ملی آن زمان و شهید بهشتی امروز فیزیک می‌خواند مرا به سراغ فروشندۀ جوان و صاحب ذوقی برد که گه‌گاه در بر جنوب شرقی میدان جمهوری امروز تهران، کتاب بساط می‌کرد. کتاب نایاب «نگاه» را من از آن جوان باریک‌اندام و مؤدب عينکی خریدم. این خرید هیجان‌انگیز از علی دهباشی آن روزگار باب آشنائی و دوستی میان ما را گشود. فرهنگ‌دوست ساکت اما پرتلاشی که آن سال‌ها در سپیده‌دم جوانی دغدغۀ نشر کتاب و کتابخوانی را داشت با گذر از فراز و فرودها، سکاندار مجلۀ «بخارا» شد که به تنهائی بار اتفاقات فرهنگی و یادکرد بزرگان و اندیشه‌ورزان این عرصۀ بزرگ و پر چالش را بر دوش می‌کشد و به‌رغم ناخوشی‌های جسمی و تندبادهای زمانه همچنان پاسخگوی نیاز نسل‌هائی است که در پی هم می‌آیند.
در آن سال‌ها که شرحش به اختصار گذشت دوستان دربارۀ غیبت ناگهانی و بازداشت‌های احتمالی دهباشی در آن پاتوق کوچک می‌گفتند. علی شبیه به رودخانۀ سرباز بلوچستان است. همچنان که پر آب و پر طراوت در سینۀ تفته دشت می‌خزد ناگهان ناپدید می‌شود و چند کیلومتر آن سوتر دوباره سر بر می‌آورد و شور زندگی از سر می‌گیرد. امروز هم من، علی دهباشی چهرۀ خستگی‌ناپذیر عرصۀ پژوهشهای فرهنگی را فارغ از گرایش‌های سیاسی خاص و چشم‌داشت‌های مادی، در قامت رودخانه‌ای می‌بینم که به‌رغم سختی‌های زمانه و مشکلات جسمی پرشور و بالنده در خدمت جامعۀ بزرگ ماست.