✨Ⓜ️✨Ⓜ️آیا شما مدیر یا کارمندی کاریزماتیک هستید؟؟؟؟
کاریزما که از ریشه ای یونانی به معنای "هدیه" نشات می گیرد، مجموعه ای از صفات و رفتارهاست که فرد را با دیگران پیوند می دهد.
یک فرد کاریزماتیک، دوست داشتنی، قابل اعتماد، فعال و در بسیاری از موارد جادویی است. خیلی از شخصیت های معروف مثل مرلین مونرو، مارتین لوتر کینگ، اوپرا اونیفری و ریچارد برانسون، همگی به شخصیت های کاریزماتیک مشهور بوده اند.
افراد دارای کاریزما، ابرازگر، قوی و با اعتماد به نفس، امیدوار و صمیمی هستند. آنها در بیشتر موارد به دیگران توجه می کنند و نوعی جذابیت درونی دارند که دیگران را به خود جذب می کنند.
داشتن کاریزما در شغل و حرفه اهمیت بسیاری دارد، حتی اگر شما یک نقش مدیریتی نداشته باشید. زمانی که کاریزما دارید، دیگران تمایل دارند که با شما کار کنند، ایده های شما را می پذیرند، به نظرات شما اعتماد می کنند و بسیار علاقه مندند که تحت تاثیر شما باشند.
کاریزما و قدرت
کاریزما شکلی از "قدرت مرجع" است که روانشناسان اجتماعی مثل جان فرنچ و برترام راون آن را به عنوان یکی از 4 پایه قدرت تعریف کرده اند. قدرت مرجع قدرتی است که شما آن را دارید چون دیگران شما را دوست دارند و به شما احترام می گذارند.
به خاطر داشته باشید که کاریزما می تواند به صورت منفی هم مورد استفاده قرار بگیرد. به این صورت که برای متقاعد کردن دیگران به انجام کاری برخلاف عقاید و علایق شان به کار گرفته شود.
ایجاد کاریزما
کاریزما به مجموعه ای از صفت ها و رفتارها اطلاق می شود که با کنار هم قرار گرفتن آنها، شخصیت شما به یک شخصیت جذاب و کاریزماتیک تبدیل می شود. پژوهش های بسیاری نشان می دهد که شما می توانید این صفت را بیاموزید و به کمال برسانید.
برخی از مطالعات به این نتیجه دست یافتند رهبرانی که قادر بودند سختی ها را تحمل کنید بیشتر در ارتباط با تیم خود کاریزماتیک بودند و افرادی که دیدگاه مثبتی داشتند با احتمال بیشتری کاریزما داشتند. هم چنین آنچه که افراد برای گفتن انتخاب می کنند می تواند بر کاریزمای آنها موثر باشد.
یک سوء تعبیر رایج درباره کاریزما این است که کاریزما ارتباط زیادی با جذابیت ظاهری دارد . اگرچه جذابیت ظاهری به دوست داشتنی بودن شما در موقعیت های مختلف کمک می کند، به طور خاص تنها مولفه مورد نیاز برای داشتن کاریزما نیست. زیبایی، یک تکه از این پازل است. رفتار و اعتقادات شما بیش از ظاهر، در داشتن کاریزما تاثیر دارد.
#مطلب_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️
کاریزما که از ریشه ای یونانی به معنای "هدیه" نشات می گیرد، مجموعه ای از صفات و رفتارهاست که فرد را با دیگران پیوند می دهد.
یک فرد کاریزماتیک، دوست داشتنی، قابل اعتماد، فعال و در بسیاری از موارد جادویی است. خیلی از شخصیت های معروف مثل مرلین مونرو، مارتین لوتر کینگ، اوپرا اونیفری و ریچارد برانسون، همگی به شخصیت های کاریزماتیک مشهور بوده اند.
افراد دارای کاریزما، ابرازگر، قوی و با اعتماد به نفس، امیدوار و صمیمی هستند. آنها در بیشتر موارد به دیگران توجه می کنند و نوعی جذابیت درونی دارند که دیگران را به خود جذب می کنند.
داشتن کاریزما در شغل و حرفه اهمیت بسیاری دارد، حتی اگر شما یک نقش مدیریتی نداشته باشید. زمانی که کاریزما دارید، دیگران تمایل دارند که با شما کار کنند، ایده های شما را می پذیرند، به نظرات شما اعتماد می کنند و بسیار علاقه مندند که تحت تاثیر شما باشند.
کاریزما و قدرت
کاریزما شکلی از "قدرت مرجع" است که روانشناسان اجتماعی مثل جان فرنچ و برترام راون آن را به عنوان یکی از 4 پایه قدرت تعریف کرده اند. قدرت مرجع قدرتی است که شما آن را دارید چون دیگران شما را دوست دارند و به شما احترام می گذارند.
به خاطر داشته باشید که کاریزما می تواند به صورت منفی هم مورد استفاده قرار بگیرد. به این صورت که برای متقاعد کردن دیگران به انجام کاری برخلاف عقاید و علایق شان به کار گرفته شود.
ایجاد کاریزما
کاریزما به مجموعه ای از صفت ها و رفتارها اطلاق می شود که با کنار هم قرار گرفتن آنها، شخصیت شما به یک شخصیت جذاب و کاریزماتیک تبدیل می شود. پژوهش های بسیاری نشان می دهد که شما می توانید این صفت را بیاموزید و به کمال برسانید.
برخی از مطالعات به این نتیجه دست یافتند رهبرانی که قادر بودند سختی ها را تحمل کنید بیشتر در ارتباط با تیم خود کاریزماتیک بودند و افرادی که دیدگاه مثبتی داشتند با احتمال بیشتری کاریزما داشتند. هم چنین آنچه که افراد برای گفتن انتخاب می کنند می تواند بر کاریزمای آنها موثر باشد.
یک سوء تعبیر رایج درباره کاریزما این است که کاریزما ارتباط زیادی با جذابیت ظاهری دارد . اگرچه جذابیت ظاهری به دوست داشتنی بودن شما در موقعیت های مختلف کمک می کند، به طور خاص تنها مولفه مورد نیاز برای داشتن کاریزما نیست. زیبایی، یک تکه از این پازل است. رفتار و اعتقادات شما بیش از ظاهر، در داشتن کاریزما تاثیر دارد.
#مطلب_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️
✨✨Ⓜ️استخدام فروشنده
يك پسر براي پيدا كردن كار از خانه به راه افتاده و به يكي از اين فروشگاهاي بزرگ كه همه چيز مي فروشند در ايالت كاليفرنيا رفت.
مدير فروشگاه به او گفت: «يك روز فرصت داري تا به طور آزمايشي كار كرده و در پايان روز با توجه به نتيجه كار در مورد استخدام تو تصميم ميگيريم.»
در پايان اولين روز كاري، مدير به سراغ پسر رفت و از او پرسيد كه چند مشتري داشته است؟ پسر پاسخ داد: «يك مشتري.»
مدير با تعجب گفت: «تنها يك مشتري؟ بيتجربهترين متقاضيان در اينجا حداقل 10 تا 20 فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است؟»
پسر گفت: «134،999/50 دلار.»
مدير فرياد كشيد: «134،999/50 دلار؟ مگه چي فروختي؟»
پسر گفت: «اول يك قلاب ماهيگيري كوچك فروختم، بعد يك قلاب ماهيگيري بزرگ، بعد يك چوب ماهيگيري گرافيت به همراه يك چرخ ماهيگيري 4 بلبرينگه. بعد پرسيدم كجا ميريد ماهيگيري؟ گفت: خليج پشتي، من هم گفتم پس به قايق هم احتياج داريد و يك قايق توربوي دو موتوره به او فروختم. بعد پرسيدم ماشينتان چيست و آيا ميتواند اين قايق را بكشد؟ كه گفت هوندا سيويك، من هم يك بليزر دبليو دي4 به او پيشنهاد دادم كه او هم خريد.»
مدير با تعجب پرسيد: او آمده بود كه يك قلاب ماهيگيري بخرد و تو به او قايق و بليزر فروختي؟»
پسر به آرامي گفت: نه، او آمده بود يك بسته قرص سردرد بخرد كه من گفتم بيا براي آخر هفتهات يك برنامه ماهيگيري ترتيب بدهيم، شايد سردردت بهتر شد!»
#مطلب_مدیریتی
@BOZORGANEMIDIRIAT Ⓜ️
يك پسر براي پيدا كردن كار از خانه به راه افتاده و به يكي از اين فروشگاهاي بزرگ كه همه چيز مي فروشند در ايالت كاليفرنيا رفت.
مدير فروشگاه به او گفت: «يك روز فرصت داري تا به طور آزمايشي كار كرده و در پايان روز با توجه به نتيجه كار در مورد استخدام تو تصميم ميگيريم.»
در پايان اولين روز كاري، مدير به سراغ پسر رفت و از او پرسيد كه چند مشتري داشته است؟ پسر پاسخ داد: «يك مشتري.»
مدير با تعجب گفت: «تنها يك مشتري؟ بيتجربهترين متقاضيان در اينجا حداقل 10 تا 20 فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است؟»
پسر گفت: «134،999/50 دلار.»
مدير فرياد كشيد: «134،999/50 دلار؟ مگه چي فروختي؟»
پسر گفت: «اول يك قلاب ماهيگيري كوچك فروختم، بعد يك قلاب ماهيگيري بزرگ، بعد يك چوب ماهيگيري گرافيت به همراه يك چرخ ماهيگيري 4 بلبرينگه. بعد پرسيدم كجا ميريد ماهيگيري؟ گفت: خليج پشتي، من هم گفتم پس به قايق هم احتياج داريد و يك قايق توربوي دو موتوره به او فروختم. بعد پرسيدم ماشينتان چيست و آيا ميتواند اين قايق را بكشد؟ كه گفت هوندا سيويك، من هم يك بليزر دبليو دي4 به او پيشنهاد دادم كه او هم خريد.»
مدير با تعجب پرسيد: او آمده بود كه يك قلاب ماهيگيري بخرد و تو به او قايق و بليزر فروختي؟»
پسر به آرامي گفت: نه، او آمده بود يك بسته قرص سردرد بخرد كه من گفتم بيا براي آخر هفتهات يك برنامه ماهيگيري ترتيب بدهيم، شايد سردردت بهتر شد!»
#مطلب_مدیریتی
@BOZORGANEMIDIRIAT Ⓜ️
✳️✨Ⓜ️ مديريت موفق مثل شعبده بازی است
يك روز رئيس يك شركت در رستوراني، واقع در مركز شهر ناهار ميخورد. وسط ناهار بود كه صداي آشناي 4 نفر را از غرفه كناري شنيد. بحث آنقدر شديد بود كه او نمي توانست استراق سمع نكند. او ميشنيد كه هر يك از مديران با غرور درباره قسمت خود داد سخن ميدادند. مهندس ارشد بخش توليد مي گفت: "بحثي نيست، بخشي كه مهمترين كمك را به موقعيت يك شركت مي كند بخش توليد است. اگر شما در شركت خود توليد خالص نداشته باشيد، پس هيچ دستاوردي نخواهيد داشت."
ناگهان مدير بخش فروش، وسط حرف او پريد و گفت: "اشتباه است! بهترين توليد دنيا بي فايده است مگر اينكه براي فروش آن، بخش فروش و بازاريابي نهايت سعي خود را بكند."
معاون سازمان كه مسئول روابط عمومي و همگاني بود، نظر ديگري داشت و ميگفت: "اگر شما درون و برون شركت تصوير خوبي نداشته باشيد، شكست حتمي است. هيچ كس محصول شركتي را كه مورد اطمينان نيست نميخرد."
ديگر معاون رئيس كه مسئوليت روابط انساني سازمان را به عهده داشت، در واكنش به او گفت: "ما همه مي دانيم كه قدرت يك شركت بر پايه افراد آن شركت است. يك شركت با افرادي كه شخصا" داراي انگيزه قوي منفي هستند، به بن بست ميرسد."
هر يك از چهار مرد بلند پرواز در زمينه مودر علاقه خود بحث مي كردند. بحث ادامه يافت تا اين كه رئيس ناهار خود را تمام كرد. او هنگام بيرون رفتن از رستوران كنار غرفه آنها ايستاد و گفت: "آقايان محترم، من ناخودآگاه به صحبت هاي شما گوش كردم و از افتخاري كه هر يك از شما در قسمت خود بدست آورده ايد، لذت بردم، اما بايد بگويم كه تجربه به من نشان داده است همه شما اشتباه ميكنيد. هيچ بخشي از يك شركت به تنهايي مسئول موفقيت آن نيست. اگر شما به عمق مساله فكر كنيد، در مييابيد كه مديريت يك شركت موفق درست مثل شعبده بازي است كه سعي ميكند 5 توپ را در هوا نگه دارد. چهار عدد از اين توپ ها سفيد هستند و روي يكي از آنها نوشته شده است : "توليد". روي ديگري نوشته شده است: "فروش". روي توپ ديگر نوشته شده "روابط عمومي و همگاني " و روي توپ چهارم نوشته شده : "مردم". علاوه بر اين چهار توپ سفيد ، يك توپ قرمز وجود دارد. روي اين توپ قرمز نوشته شده است: "سود". هميشه شعبده باز بايد به خاطر داشته باشد كه هر چه اتفاق بيفتد نبايد توپ قرمز را روي زمين بيندازد."
حق با او بود. يك شركت با بهترين ميزان توليد، عاليترين وجه در بين مردم، داشتن افراد بسيار متعهد و پشتيباني مالي بسيار بالا، بدون سود به زودي دچار مشكل ميشود. مشكلي كه به سرعت 500 شركت موفق را به يك خاطره تبديل مي كند.
✨✅شرح حكايت:
در اغلب سازمانها بعضي از مديران و بخشها، نقش خود را كليدي و يا اصل و بقيه را حاشيه ميپندارند و اهميت و جايگاه خود را بيش از بيش در سازمان بزرگ ميپندارند به گونه اي كه نقش ديگران را ناديده ميانگارند و از اين نكته غافلند كه سازمان آنها در حقيقت يك سيستم بهم پيوسته است و موفقيت هر عضو از اعضا وابسته به سايرين است.
چو عضوي بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
ميتوان گفت كه توپ قرمز، هدف يك سيستم يا سازمان است و توپهاي سفيد، وسيله رسيدن به آن هدف هستند، نه خود هدف. معمولاً جابجايي در اهداف به دليل نگرش اشتباه در مورد هدف و وسيله رخ ميدهد.
#مطلب_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️
يك روز رئيس يك شركت در رستوراني، واقع در مركز شهر ناهار ميخورد. وسط ناهار بود كه صداي آشناي 4 نفر را از غرفه كناري شنيد. بحث آنقدر شديد بود كه او نمي توانست استراق سمع نكند. او ميشنيد كه هر يك از مديران با غرور درباره قسمت خود داد سخن ميدادند. مهندس ارشد بخش توليد مي گفت: "بحثي نيست، بخشي كه مهمترين كمك را به موقعيت يك شركت مي كند بخش توليد است. اگر شما در شركت خود توليد خالص نداشته باشيد، پس هيچ دستاوردي نخواهيد داشت."
ناگهان مدير بخش فروش، وسط حرف او پريد و گفت: "اشتباه است! بهترين توليد دنيا بي فايده است مگر اينكه براي فروش آن، بخش فروش و بازاريابي نهايت سعي خود را بكند."
معاون سازمان كه مسئول روابط عمومي و همگاني بود، نظر ديگري داشت و ميگفت: "اگر شما درون و برون شركت تصوير خوبي نداشته باشيد، شكست حتمي است. هيچ كس محصول شركتي را كه مورد اطمينان نيست نميخرد."
ديگر معاون رئيس كه مسئوليت روابط انساني سازمان را به عهده داشت، در واكنش به او گفت: "ما همه مي دانيم كه قدرت يك شركت بر پايه افراد آن شركت است. يك شركت با افرادي كه شخصا" داراي انگيزه قوي منفي هستند، به بن بست ميرسد."
هر يك از چهار مرد بلند پرواز در زمينه مودر علاقه خود بحث مي كردند. بحث ادامه يافت تا اين كه رئيس ناهار خود را تمام كرد. او هنگام بيرون رفتن از رستوران كنار غرفه آنها ايستاد و گفت: "آقايان محترم، من ناخودآگاه به صحبت هاي شما گوش كردم و از افتخاري كه هر يك از شما در قسمت خود بدست آورده ايد، لذت بردم، اما بايد بگويم كه تجربه به من نشان داده است همه شما اشتباه ميكنيد. هيچ بخشي از يك شركت به تنهايي مسئول موفقيت آن نيست. اگر شما به عمق مساله فكر كنيد، در مييابيد كه مديريت يك شركت موفق درست مثل شعبده بازي است كه سعي ميكند 5 توپ را در هوا نگه دارد. چهار عدد از اين توپ ها سفيد هستند و روي يكي از آنها نوشته شده است : "توليد". روي ديگري نوشته شده است: "فروش". روي توپ ديگر نوشته شده "روابط عمومي و همگاني " و روي توپ چهارم نوشته شده : "مردم". علاوه بر اين چهار توپ سفيد ، يك توپ قرمز وجود دارد. روي اين توپ قرمز نوشته شده است: "سود". هميشه شعبده باز بايد به خاطر داشته باشد كه هر چه اتفاق بيفتد نبايد توپ قرمز را روي زمين بيندازد."
حق با او بود. يك شركت با بهترين ميزان توليد، عاليترين وجه در بين مردم، داشتن افراد بسيار متعهد و پشتيباني مالي بسيار بالا، بدون سود به زودي دچار مشكل ميشود. مشكلي كه به سرعت 500 شركت موفق را به يك خاطره تبديل مي كند.
✨✅شرح حكايت:
در اغلب سازمانها بعضي از مديران و بخشها، نقش خود را كليدي و يا اصل و بقيه را حاشيه ميپندارند و اهميت و جايگاه خود را بيش از بيش در سازمان بزرگ ميپندارند به گونه اي كه نقش ديگران را ناديده ميانگارند و از اين نكته غافلند كه سازمان آنها در حقيقت يك سيستم بهم پيوسته است و موفقيت هر عضو از اعضا وابسته به سايرين است.
چو عضوي بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
ميتوان گفت كه توپ قرمز، هدف يك سيستم يا سازمان است و توپهاي سفيد، وسيله رسيدن به آن هدف هستند، نه خود هدف. معمولاً جابجايي در اهداف به دليل نگرش اشتباه در مورد هدف و وسيله رخ ميدهد.
#مطلب_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️
#مطلب_مدیریتی
✨Ⓜ️Ⓜ️✨اسم شركت هاي مهم كامپيوتري چگونه انتخاب شده است؟🤔✨Ⓜ️Ⓜ️
💠Adobe :
اسم رودخانه اي كه از پشت منزل مؤسس آن، جان وارناك، عبور ميكند.
💠Apple :
ميوه مورد علاقه استيو جابز مؤسس و بنيانگذار شركت اپل، سيب بود و بنابراين اسم شركتش را نيز اپل (به معني سيب ) گذاشت.
💠Cisco :
مخفف شده كلمه سان فرانسيسكو (San Francisco) است كه يكي از بزرگترين شهرهاي امريكا است.
💠Google :
گوگل در رياضي نام عدد بزرگي است كه تشكيل شده است از عدد يك با صد تا صفر جلوي آن. مؤسسين سايت و موتور جستجوي گوگل به شوخي ادعا ميكنند كه اين موتور جستجو ميتواند
اين تعداد اطلاعات (يعني يك گوگل اطلاعات ) را مورد پردازش قرار دهد.
💠Hotmail :
اين سايت يكي از سرويس دهندگان پست الكترونيكي به وسيله صفحات وب است. هنگامي كه مدير پروژه برنامه مي خواست نامي براي اين سايت انتخاب كند علاقهمند بود تا نام انتخاب
شده اولاً مانند ساير سرويس دهندگان پست الكترونيك به mail ختم شده و دوماً برروي وبي بودن آن نيز تأكيد شود. بنابراين نام Hotmail را انتخاب كرد. در كلمه Hotmail حروف Html به ترتيب
پشت سرهم قرار گرفتهاند. گاهي اوقات اسم اين سايت را به صورت HotMail نيز مينويسند.
💠HP :
شركت معظم HP توسط دو نفر بنام هاي بيل هيولت و ديو پاكارد تأسيس شد. اين دو نفر براي اينكه شركت هيولد پاكارد يا پاكارد هيولت ناميده شود مجبور به استفاده از روش قديمي شير ـ
خط شدند و نتيجه هيولد پاكارد از آب در آمد.
💠Intel :
از آنجايي كه اين شركت از بدو تأسيس با تأكيد روي ساخت مدارات مجتمع ايجاد شد نام آن را INTegrated Electronics يا به طور مختصر INTEL نهادند.
💠Lotus :
ميچ كاپور مؤسس شركت كه هندي الاصل بود از حالت لوتوس كه يك اصطلاح مديتيشن متعالي (T.M.) مي باشد براي نامگذاري شركتش استفاده كرد.
💠Mirosoft :
نام شركت ابتدا به صورت Micro-soft نوشته ميشد ولي به مرور زمان به صورت فعلي در آمد. Microsoft مخفف MICROcomputer SOFTware
است. دليل نامگذاري شركت به اين اسم نيز آن
است كه بيل گيتس مؤسس شركت آن را با هدف نوشتن و توسعه نرم افزارهاي ميكروكامپيوتر ها تأسيس كرد.
💠Motorola :
شركت موتورولا با هدف درست كردن بي سيم و راديوي خودرو كار خود را آغاز كرد. از آنجاييكه مشهورترين سازنده بي سيم و راديو هاي اتومبيل در آن زمان شركت Victrola بود مؤسس اين
شركت يعني آقاي پال كالوين نيز اسم شركتش را موتورولا گذاشت تا علاوه بر داشتن مشابهت اسمي كلمه موتور نيز به نوعي در اسم شركتش وجود داشته باشد.
💠Oracle :
مؤسس شركت اوراكل يعني لري اليسون و باب اوتس قبل از تأسيس شركت روي پروژهاي براي CIA كار ميكردند . اين پروژه كه اوراكل نام داشت بنا بود تا با داشتن مقادير زيادي اطلاعات
بتواند تا جواب تمام سؤالهاي پرسيده شده توسط اپراتور را با مراجعه به مخزن اطلاعات بدهد. اوراكل در اساطير يوناني الهه الهام است. اين دو نفر پس از پايان اين پروژه شركتي تأسيس كرده
و آن را به همين اسم نامگذاري كردند.
💠Red Hat :
مؤسس شركت آقاي مارك اوينگ در دوران جواني از پدربزرگش كلاهي با نوارهاي قرمز و سفيد دريافت كرده بود ولي در دوران دانشگاه آن را گم كرد . زماني كه اولين نسخة اين سيستم عامل
آماده شد مارك اوينگ آن را همراه با راهنماي كاربري نرم افزار در اختيار دوستان و هم دانشگاهيش قرار دارد. اولين جمله اين راهنماي كاربري « درخواست براي تحويل كلاه قرمز گم شده »
بود.
💠Sony :
Sony از كلمه لاتين Sonus به معناي صدا مشتق شده است.
💠SUN :
اين شركت معظم توسط چهار تن از فارغ التحصيلان دانشگاه استانفورد تأسيس شد. Sun مخفف عبارت Standford University Network ميباشد.
💠Xerox :
كلمه Xer در زبان يوناني به معناي خشك است و اين براي تكنولوژي كپي كردن خشك در زماني كه اكترا كپي كردن به روشهاي فتوشيميايي انجام ميگرفت فوق العاده حائز اهميت بود.
💠Yahoo:
اين كلمه براي اولين بار در كتاب سفرهاي گاليور مورد استفاده قرار گرفته و به معني شخصي است كه داراي ظاهر و رفتاري زننده است . مؤسسين سايت Yahoo جري يانگ و ديويد فيلو نام
سايتشان را Yahoo گذاشتند چون فكر مي كردند خودشان هم Yahoo هستند.
#مطلب_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️
✨Ⓜ️Ⓜ️✨اسم شركت هاي مهم كامپيوتري چگونه انتخاب شده است؟🤔✨Ⓜ️Ⓜ️
💠Adobe :
اسم رودخانه اي كه از پشت منزل مؤسس آن، جان وارناك، عبور ميكند.
💠Apple :
ميوه مورد علاقه استيو جابز مؤسس و بنيانگذار شركت اپل، سيب بود و بنابراين اسم شركتش را نيز اپل (به معني سيب ) گذاشت.
💠Cisco :
مخفف شده كلمه سان فرانسيسكو (San Francisco) است كه يكي از بزرگترين شهرهاي امريكا است.
💠Google :
گوگل در رياضي نام عدد بزرگي است كه تشكيل شده است از عدد يك با صد تا صفر جلوي آن. مؤسسين سايت و موتور جستجوي گوگل به شوخي ادعا ميكنند كه اين موتور جستجو ميتواند
اين تعداد اطلاعات (يعني يك گوگل اطلاعات ) را مورد پردازش قرار دهد.
💠Hotmail :
اين سايت يكي از سرويس دهندگان پست الكترونيكي به وسيله صفحات وب است. هنگامي كه مدير پروژه برنامه مي خواست نامي براي اين سايت انتخاب كند علاقهمند بود تا نام انتخاب
شده اولاً مانند ساير سرويس دهندگان پست الكترونيك به mail ختم شده و دوماً برروي وبي بودن آن نيز تأكيد شود. بنابراين نام Hotmail را انتخاب كرد. در كلمه Hotmail حروف Html به ترتيب
پشت سرهم قرار گرفتهاند. گاهي اوقات اسم اين سايت را به صورت HotMail نيز مينويسند.
💠HP :
شركت معظم HP توسط دو نفر بنام هاي بيل هيولت و ديو پاكارد تأسيس شد. اين دو نفر براي اينكه شركت هيولد پاكارد يا پاكارد هيولت ناميده شود مجبور به استفاده از روش قديمي شير ـ
خط شدند و نتيجه هيولد پاكارد از آب در آمد.
💠Intel :
از آنجايي كه اين شركت از بدو تأسيس با تأكيد روي ساخت مدارات مجتمع ايجاد شد نام آن را INTegrated Electronics يا به طور مختصر INTEL نهادند.
💠Lotus :
ميچ كاپور مؤسس شركت كه هندي الاصل بود از حالت لوتوس كه يك اصطلاح مديتيشن متعالي (T.M.) مي باشد براي نامگذاري شركتش استفاده كرد.
💠Mirosoft :
نام شركت ابتدا به صورت Micro-soft نوشته ميشد ولي به مرور زمان به صورت فعلي در آمد. Microsoft مخفف MICROcomputer SOFTware
است. دليل نامگذاري شركت به اين اسم نيز آن
است كه بيل گيتس مؤسس شركت آن را با هدف نوشتن و توسعه نرم افزارهاي ميكروكامپيوتر ها تأسيس كرد.
💠Motorola :
شركت موتورولا با هدف درست كردن بي سيم و راديوي خودرو كار خود را آغاز كرد. از آنجاييكه مشهورترين سازنده بي سيم و راديو هاي اتومبيل در آن زمان شركت Victrola بود مؤسس اين
شركت يعني آقاي پال كالوين نيز اسم شركتش را موتورولا گذاشت تا علاوه بر داشتن مشابهت اسمي كلمه موتور نيز به نوعي در اسم شركتش وجود داشته باشد.
💠Oracle :
مؤسس شركت اوراكل يعني لري اليسون و باب اوتس قبل از تأسيس شركت روي پروژهاي براي CIA كار ميكردند . اين پروژه كه اوراكل نام داشت بنا بود تا با داشتن مقادير زيادي اطلاعات
بتواند تا جواب تمام سؤالهاي پرسيده شده توسط اپراتور را با مراجعه به مخزن اطلاعات بدهد. اوراكل در اساطير يوناني الهه الهام است. اين دو نفر پس از پايان اين پروژه شركتي تأسيس كرده
و آن را به همين اسم نامگذاري كردند.
💠Red Hat :
مؤسس شركت آقاي مارك اوينگ در دوران جواني از پدربزرگش كلاهي با نوارهاي قرمز و سفيد دريافت كرده بود ولي در دوران دانشگاه آن را گم كرد . زماني كه اولين نسخة اين سيستم عامل
آماده شد مارك اوينگ آن را همراه با راهنماي كاربري نرم افزار در اختيار دوستان و هم دانشگاهيش قرار دارد. اولين جمله اين راهنماي كاربري « درخواست براي تحويل كلاه قرمز گم شده »
بود.
💠Sony :
Sony از كلمه لاتين Sonus به معناي صدا مشتق شده است.
💠SUN :
اين شركت معظم توسط چهار تن از فارغ التحصيلان دانشگاه استانفورد تأسيس شد. Sun مخفف عبارت Standford University Network ميباشد.
💠Xerox :
كلمه Xer در زبان يوناني به معناي خشك است و اين براي تكنولوژي كپي كردن خشك در زماني كه اكترا كپي كردن به روشهاي فتوشيميايي انجام ميگرفت فوق العاده حائز اهميت بود.
💠Yahoo:
اين كلمه براي اولين بار در كتاب سفرهاي گاليور مورد استفاده قرار گرفته و به معني شخصي است كه داراي ظاهر و رفتاري زننده است . مؤسسين سايت Yahoo جري يانگ و ديويد فيلو نام
سايتشان را Yahoo گذاشتند چون فكر مي كردند خودشان هم Yahoo هستند.
#مطلب_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️
✨Ⓜ️✨Ⓜ️✨ #مطلب_مدیریتی
تفاوت فکر و پول: ✳️✨✳️✨✳️✨
تفاوت سکه و ایده در این است که اگر من یک سکه و شما نیز یک سکه داشته باشید و سکه هایمان را با هم جابجا کنیم، باز هر کدام از ما یک سکه خواهیم داشت. اما اگر شما یک ایده و من یک ایده داشته باشم و آنها را با هم مبادله کنیم، هر کدام دارای دو ایده خواهیم بود. جهان و محیط اطرافمان مدام در حال تغییر است. بیشتر از توجه به سكه های دیگران، به ایده ها و افكارشان توجه كن .
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
تفاوت فکر و پول: ✳️✨✳️✨✳️✨
تفاوت سکه و ایده در این است که اگر من یک سکه و شما نیز یک سکه داشته باشید و سکه هایمان را با هم جابجا کنیم، باز هر کدام از ما یک سکه خواهیم داشت. اما اگر شما یک ایده و من یک ایده داشته باشم و آنها را با هم مبادله کنیم، هر کدام دارای دو ایده خواهیم بود. جهان و محیط اطرافمان مدام در حال تغییر است. بیشتر از توجه به سكه های دیگران، به ایده ها و افكارشان توجه كن .
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺