Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
Instagram
مرجان جانقربان
http://janghorban.com/my-graphic-design/logo-branding-graphicdesign8/ #برند #مشاور_برندینگ #بازاریابی #گرافیک #تبلیغات #خلاقانه #بیلبورد #تبلیغات_محیطی #سمینار #بزرگان_مدیریت #گرافیست #مشاوره #مشاور_تبلیغات #سخنران #سخنرانی #هویت_بصری #بزرگان_مدیریت #مرجان_جانقربان…
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (بزرگان مدیریت)
⭕️ امسال تولد ١٢٥ سالگى چارلى چاپلين است. روز خوبى است براى ياداورى ٣ جمله تاثير گذار او:
١. هيچ چيز در اين جهان جاودانه نيست حتى مشكلات و بد بيارى هاى ما
٢. من قدم زدن تو بارون را دوست دارم چون كسى نميتونه اشكامو ببينه
٣. بيهوده ترين روز در زندگى اون روزيه كه ما نخنديم
لبخند بزنيد و اين پيام رو به هر كى كه دوست دارين خندشو ببينن بفرستين
چارلى ميگويد: پس از كلى فقر، به ثروت و شهرت رسيدم . اموخته ام كه با پول ... ميتوان ساعت خريد، ولى زمان نه ... ميتوان مقام خريد، ولى احترام نه ... ميتوان كتاب خريد، ولى دانش نه... ميتوان دارو خريد ولى سلامتى نه، ميتوان رختخواب خريد، ولى خواب راحت نه ...
ارزش ادمها به دارايى انها نيست به معرفت انهاست. #جملات_زیبا
👌🏻💯به کانال تلگرامی مرجان جانقربان بپیوندید : @marjanjanghorban1
١. هيچ چيز در اين جهان جاودانه نيست حتى مشكلات و بد بيارى هاى ما
٢. من قدم زدن تو بارون را دوست دارم چون كسى نميتونه اشكامو ببينه
٣. بيهوده ترين روز در زندگى اون روزيه كه ما نخنديم
لبخند بزنيد و اين پيام رو به هر كى كه دوست دارين خندشو ببينن بفرستين
چارلى ميگويد: پس از كلى فقر، به ثروت و شهرت رسيدم . اموخته ام كه با پول ... ميتوان ساعت خريد، ولى زمان نه ... ميتوان مقام خريد، ولى احترام نه ... ميتوان كتاب خريد، ولى دانش نه... ميتوان دارو خريد ولى سلامتى نه، ميتوان رختخواب خريد، ولى خواب راحت نه ...
ارزش ادمها به دارايى انها نيست به معرفت انهاست. #جملات_زیبا
👌🏻💯به کانال تلگرامی مرجان جانقربان بپیوندید : @marjanjanghorban1
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
⭕️ متنی بی نظیر منسوب به پروفسور حسابی :
وقتی از آستانه ی پنجاه سالگیم گذشت.
فهمیدم هرچه زیستم اشتباه بود!
هر چه برایم ارزش بود کم ارزش شد.
حالا میفهمم چیزی بالاتر از سلامتی، چیزی بهتر از لحظه حال، با اهمیتتر از شادی نیست.
حالا میفهمم دستاوردهایم معادل چیزهایی که در مسیر به دست آوردن همان دست آوردها از دست دادم نیستند.
حالا میفهمم استرس، تشویش، دلهره، ترس آزمون کنکور و استخدام، ترس نتیجه، اضطراب سربازی، ترس از آینده، وحشت از عقب ماندن، دلهره ی تنهایی، نگرانی از غربت، غصه های عصر جمعه، اول مهر، ۱۴ فروردین، بیکاری و.. هرگز نه ماندگار بودند
نه ارزش لحظه های هدر رفته ام را داشتند.
حالا میفهمم یک کبد سالم چندبرابر لیسانسم ارزشمند است.
کلیه هایم از تمامی کارهایم، دیسک کمرم از متراژ خانه، تراکم استخوانم از غروب های جمعه، روحم از تمام نگرانیهایم، زمانم از همه ی ناشناختههای آینده های نیامده ام،
شادیم از تمام لحظه های عبوسم،
امیدم از همه ی یاس هایم با ارزش تر بودند.
حالا میفهمم چقدر موهایم قیمتی بودند...
و چقدر یک ثانیه بیشتر کنار فرزندم زنده بمانم ارزش تمام شغل های دنیا را دارد.
یقین دارم آدم هایی که به معنی تمام قدر لحظه های بودنشان را میفهمند با غبار غم و تردید و غصه و ترس و چه شودها زندگی شان را حرام نکردند.
در حال، ماندند و ذهن شان را خالی، حسشان را چون ابر در حرکت، روحشان را با آموزه های درست و حقیقی تزیین و اندیشه هایشان را آزاد و تخیل شان را سرشار میکنند.
به معنی حقیقی کلمه زنده اند،
زندگی میکنند و به معنی واقعی کلمه در آرامش میمیرند:
سرخوش، همچون فصلی از زندگی،
جزیی از زندگی و در مسیر زندگی...
هیچگاه به دنبال خبرهای بد و حرفهای اعصاب خُردی نباشید. چون تمامی ندارند. به دنبال شادی باشید. بگذارید ذهنتان نفس بکشد.
#جملات_زیبا
👇👇
@marjanjanghorban1
👆👆
وقتی از آستانه ی پنجاه سالگیم گذشت.
فهمیدم هرچه زیستم اشتباه بود!
هر چه برایم ارزش بود کم ارزش شد.
حالا میفهمم چیزی بالاتر از سلامتی، چیزی بهتر از لحظه حال، با اهمیتتر از شادی نیست.
حالا میفهمم دستاوردهایم معادل چیزهایی که در مسیر به دست آوردن همان دست آوردها از دست دادم نیستند.
حالا میفهمم استرس، تشویش، دلهره، ترس آزمون کنکور و استخدام، ترس نتیجه، اضطراب سربازی، ترس از آینده، وحشت از عقب ماندن، دلهره ی تنهایی، نگرانی از غربت، غصه های عصر جمعه، اول مهر، ۱۴ فروردین، بیکاری و.. هرگز نه ماندگار بودند
نه ارزش لحظه های هدر رفته ام را داشتند.
حالا میفهمم یک کبد سالم چندبرابر لیسانسم ارزشمند است.
کلیه هایم از تمامی کارهایم، دیسک کمرم از متراژ خانه، تراکم استخوانم از غروب های جمعه، روحم از تمام نگرانیهایم، زمانم از همه ی ناشناختههای آینده های نیامده ام،
شادیم از تمام لحظه های عبوسم،
امیدم از همه ی یاس هایم با ارزش تر بودند.
حالا میفهمم چقدر موهایم قیمتی بودند...
و چقدر یک ثانیه بیشتر کنار فرزندم زنده بمانم ارزش تمام شغل های دنیا را دارد.
یقین دارم آدم هایی که به معنی تمام قدر لحظه های بودنشان را میفهمند با غبار غم و تردید و غصه و ترس و چه شودها زندگی شان را حرام نکردند.
در حال، ماندند و ذهن شان را خالی، حسشان را چون ابر در حرکت، روحشان را با آموزه های درست و حقیقی تزیین و اندیشه هایشان را آزاد و تخیل شان را سرشار میکنند.
به معنی حقیقی کلمه زنده اند،
زندگی میکنند و به معنی واقعی کلمه در آرامش میمیرند:
سرخوش، همچون فصلی از زندگی،
جزیی از زندگی و در مسیر زندگی...
هیچگاه به دنبال خبرهای بد و حرفهای اعصاب خُردی نباشید. چون تمامی ندارند. به دنبال شادی باشید. بگذارید ذهنتان نفس بکشد.
#جملات_زیبا
👇👇
@marjanjanghorban1
👆👆
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
⭕️ زندگی سازِ دل است،تو نوازندهٔ این سازی و بس.تو اگر شاد زنی شاد شوی ،گرچه باشی چو قناری به قفس .ساز زندگیتون همیشه کوک
http://janghorban.com/advertising-video-visual-identity/
#جملات_زیبا
http://janghorban.com/advertising-video-visual-identity/
#جملات_زیبا
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
Instagram
مرجان جانقربان
بي خيال نداشته هايت،بي خيال غصه هايت،بي خيال هر چه که تو را ناآرام ميکند.به من بگو ببينم امروز نفس کشيده اي؟ اگر آره پس خوش به حالت. عميق نفس بکش عميق،عشق را،زندگي را،بودن را،بچش،ببين،لمس کن و با تک تک سلولهايت لبخند بزن که زندگي زيباست.به ياد داشته باش امروز…
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
⭕️ متنی بی نظیر منسوب به پروفسور حسابی :
وقتی از آستانه ی پنجاه سالگیم گذشت.
فهمیدم هرچه زیستم اشتباه بود!
هر چه برایم ارزش بود کم ارزش شد.
حالا میفهمم چیزی بالاتر از سلامتی، چیزی بهتر از لحظه حال، با اهمیتتر از شادی نیست.
حالا میفهمم دستاوردهایم معادل چیزهایی که در مسیر به دست آوردن همان دست آوردها از دست دادم نیستند.
حالا میفهمم استرس، تشویش، دلهره، ترس آزمون کنکور و استخدام، ترس نتیجه، اضطراب سربازی، ترس از آینده، وحشت از عقب ماندن، دلهره ی تنهایی، نگرانی از غربت، غصه های عصر جمعه، اول مهر، ۱۴ فروردین، بیکاری و.. هرگز نه ماندگار بودند
نه ارزش لحظه های هدر رفته ام را داشتند.
حالا میفهمم یک کبد سالم چندبرابر لیسانسم ارزشمند است.
کلیه هایم از تمامی کارهایم، دیسک کمرم از متراژ خانه، تراکم استخوانم از غروب های جمعه، روحم از تمام نگرانیهایم، زمانم از همه ی ناشناختههای آینده های نیامده ام،
شادیم از تمام لحظه های عبوسم،
امیدم از همه ی یاس هایم با ارزش تر بودند.
حالا میفهمم چقدر موهایم قیمتی بودند...
و چقدر یک ثانیه بیشتر کنار فرزندم زنده بمانم ارزش تمام شغل های دنیا را دارد.
یقین دارم آدم هایی که به معنی تمام قدر لحظه های بودنشان را میفهمند با غبار غم و تردید و غصه و ترس و چه شودها زندگی شان را حرام نکردند.
در حال، ماندند و ذهن شان را خالی، حسشان را چون ابر در حرکت، روحشان را با آموزه های درست و حقیقی تزیین و اندیشه هایشان را آزاد و تخیل شان را سرشار میکنند.
به معنی حقیقی کلمه زنده اند،
زندگی میکنند و به معنی واقعی کلمه در آرامش میمیرند:
سرخوش، همچون فصلی از زندگی،
جزیی از زندگی و در مسیر زندگی...
هیچگاه به دنبال خبرهای بد و حرفهای اعصاب خُردی نباشید. چون تمامی ندارند. به دنبال شادی باشید. بگذارید ذهنتان نفس بکشد.
#جملات_زیبا
👇👇
@marjanjanghorban1
👆👆
وقتی از آستانه ی پنجاه سالگیم گذشت.
فهمیدم هرچه زیستم اشتباه بود!
هر چه برایم ارزش بود کم ارزش شد.
حالا میفهمم چیزی بالاتر از سلامتی، چیزی بهتر از لحظه حال، با اهمیتتر از شادی نیست.
حالا میفهمم دستاوردهایم معادل چیزهایی که در مسیر به دست آوردن همان دست آوردها از دست دادم نیستند.
حالا میفهمم استرس، تشویش، دلهره، ترس آزمون کنکور و استخدام، ترس نتیجه، اضطراب سربازی، ترس از آینده، وحشت از عقب ماندن، دلهره ی تنهایی، نگرانی از غربت، غصه های عصر جمعه، اول مهر، ۱۴ فروردین، بیکاری و.. هرگز نه ماندگار بودند
نه ارزش لحظه های هدر رفته ام را داشتند.
حالا میفهمم یک کبد سالم چندبرابر لیسانسم ارزشمند است.
کلیه هایم از تمامی کارهایم، دیسک کمرم از متراژ خانه، تراکم استخوانم از غروب های جمعه، روحم از تمام نگرانیهایم، زمانم از همه ی ناشناختههای آینده های نیامده ام،
شادیم از تمام لحظه های عبوسم،
امیدم از همه ی یاس هایم با ارزش تر بودند.
حالا میفهمم چقدر موهایم قیمتی بودند...
و چقدر یک ثانیه بیشتر کنار فرزندم زنده بمانم ارزش تمام شغل های دنیا را دارد.
یقین دارم آدم هایی که به معنی تمام قدر لحظه های بودنشان را میفهمند با غبار غم و تردید و غصه و ترس و چه شودها زندگی شان را حرام نکردند.
در حال، ماندند و ذهن شان را خالی، حسشان را چون ابر در حرکت، روحشان را با آموزه های درست و حقیقی تزیین و اندیشه هایشان را آزاد و تخیل شان را سرشار میکنند.
به معنی حقیقی کلمه زنده اند،
زندگی میکنند و به معنی واقعی کلمه در آرامش میمیرند:
سرخوش، همچون فصلی از زندگی،
جزیی از زندگی و در مسیر زندگی...
هیچگاه به دنبال خبرهای بد و حرفهای اعصاب خُردی نباشید. چون تمامی ندارند. به دنبال شادی باشید. بگذارید ذهنتان نفس بکشد.
#جملات_زیبا
👇👇
@marjanjanghorban1
👆👆
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
⭕️ زندگی سازِ دل است،تو نوازندهٔ این سازی و بس.تو اگر شاد زنی شاد شوی ،گرچه باشی چو قناری به قفس .ساز زندگیتون همیشه کوک
http://janghorban.com/advertising-video-visual-identity/
#جملات_زیبا
http://janghorban.com/advertising-video-visual-identity/
#جملات_زیبا
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (بزرگان مدیریت)
⭕️ امسال تولد ١٢٥ سالگى چارلى چاپلين است. روز خوبى است براى ياداورى ٣ جمله تاثير گذار او:
١. هيچ چيز در اين جهان جاودانه نيست حتى مشكلات و بد بيارى هاى ما
٢. من قدم زدن تو بارون را دوست دارم چون كسى نميتونه اشكامو ببينه
٣. بيهوده ترين روز در زندگى اون روزيه كه ما نخنديم
لبخند بزنيد و اين پيام رو به هر كى كه دوست دارين خندشو ببينن بفرستين
چارلى ميگويد: پس از كلى فقر، به ثروت و شهرت رسيدم . اموخته ام كه با پول ... ميتوان ساعت خريد، ولى زمان نه ... ميتوان مقام خريد، ولى احترام نه ... ميتوان كتاب خريد، ولى دانش نه... ميتوان دارو خريد ولى سلامتى نه، ميتوان رختخواب خريد، ولى خواب راحت نه ...
ارزش ادمها به دارايى انها نيست به معرفت انهاست. #جملات_زیبا
👌🏻💯به کانال تلگرامی مرجان جانقربان بپیوندید : @marjanjanghorban1
١. هيچ چيز در اين جهان جاودانه نيست حتى مشكلات و بد بيارى هاى ما
٢. من قدم زدن تو بارون را دوست دارم چون كسى نميتونه اشكامو ببينه
٣. بيهوده ترين روز در زندگى اون روزيه كه ما نخنديم
لبخند بزنيد و اين پيام رو به هر كى كه دوست دارين خندشو ببينن بفرستين
چارلى ميگويد: پس از كلى فقر، به ثروت و شهرت رسيدم . اموخته ام كه با پول ... ميتوان ساعت خريد، ولى زمان نه ... ميتوان مقام خريد، ولى احترام نه ... ميتوان كتاب خريد، ولى دانش نه... ميتوان دارو خريد ولى سلامتى نه، ميتوان رختخواب خريد، ولى خواب راحت نه ...
ارزش ادمها به دارايى انها نيست به معرفت انهاست. #جملات_زیبا
👌🏻💯به کانال تلگرامی مرجان جانقربان بپیوندید : @marjanjanghorban1
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
Instagram
Marjan Janghorban
فهمیده ام که معمولی بودن شجاعت می خواهد.آدم اگر یاد بگیرد معمولی باشد نه نقاشی را میگذارد کنار،نه دماغش اگر معمولی است را عمل می کند،نه غصه می خورد که ماشینش معمولی است،نه حق غذا خوردن در یک سری از رستوران های معمولی را از خودش میگیرد،نه حق لبخند زدن به یک…
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
⭕️ بخشی از کتاب "میخوام آدم حسابی باشم" از خانم نیکیتا جامعه شناس سوییسی:
ثانيه به ثانيه عمر را با لذت سپری کن
در هر کار و هر حال
کار ، تفريح ،رانندگی ،آموختن، مطالعه، آشپزی،نظافت ، خوردن و آشاميدن، عشق ورزی، حرف زدن، سکوت و تفکر، رابطه، نيايش و....
زندگی فقط در رسيدن به هدف خلاصه نشده
مابه اشتباه اينگونه ميانديشيم:
درسم تمام شود راحت شوم
غذايم را بپزم راحت شوم
اتاقم را تميز کنم راحت شوم
بالاخره رسيدم.... راحت شدم
اوه چه پروژه ای... تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟
مادامی که زنده هستيم و زندگی ميکنم هيچ فعاليتی تمام شدنی نيست بلکه آغاز فعاليتی ديگر است..
پس چه بهتر که در حين انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنيم نه مانند يک ربات فقط به انجام دادن بپردازيم به تمام شدن و فارغ شدن..
حتی هنگاميکه دستها را ميشوييم نيز ميتوانيم بالذت اينکار را انجام دهيم
يکبار امتحان کنيد
آب چه زيبا آرام پوست دستتان را نوازش ميکند
به آب نگاه کنيد و لذت ببريد
وآنجاست که احساس خوب زندگی کم کم به سراغتان ميايد..
لذت باعث قدرتمند شدن ميشود به طرز باور نکردنی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس ميشود..
لذت بردن هدف زندگی است
@marjanjanghorban1
تا ميتوانی همه کارها و فعاليت ها را با لذت همراه کن.. حتی نفس کشيدن که کمترين فعاليت توست..
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ خوشبختی وﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ
آری نقص یا کمبود زیبایی در چهره یک فرد را اخلاق خوب تکمیل میکند..
اما کمبود یا نبود اخلاق را، هیچ چهره ی زیبایی نمی تواند تکمیل کند..
پایه و بنای شخصیت انسان ها بر
رفتاروکردارشان میباشد، و زیباترین شخصیت ها متعلق به خوش اخلاق ترین انسان های دنياست.
تقدیم به همه ی انسانهای نیک سرشت
#جملات_زیبا
@marjanjanghorban1
ثانيه به ثانيه عمر را با لذت سپری کن
در هر کار و هر حال
کار ، تفريح ،رانندگی ،آموختن، مطالعه، آشپزی،نظافت ، خوردن و آشاميدن، عشق ورزی، حرف زدن، سکوت و تفکر، رابطه، نيايش و....
زندگی فقط در رسيدن به هدف خلاصه نشده
مابه اشتباه اينگونه ميانديشيم:
درسم تمام شود راحت شوم
غذايم را بپزم راحت شوم
اتاقم را تميز کنم راحت شوم
بالاخره رسيدم.... راحت شدم
اوه چه پروژه ای... تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟
مادامی که زنده هستيم و زندگی ميکنم هيچ فعاليتی تمام شدنی نيست بلکه آغاز فعاليتی ديگر است..
پس چه بهتر که در حين انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنيم نه مانند يک ربات فقط به انجام دادن بپردازيم به تمام شدن و فارغ شدن..
حتی هنگاميکه دستها را ميشوييم نيز ميتوانيم بالذت اينکار را انجام دهيم
يکبار امتحان کنيد
آب چه زيبا آرام پوست دستتان را نوازش ميکند
به آب نگاه کنيد و لذت ببريد
وآنجاست که احساس خوب زندگی کم کم به سراغتان ميايد..
لذت باعث قدرتمند شدن ميشود به طرز باور نکردنی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس ميشود..
لذت بردن هدف زندگی است
@marjanjanghorban1
تا ميتوانی همه کارها و فعاليت ها را با لذت همراه کن.. حتی نفس کشيدن که کمترين فعاليت توست..
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ خوشبختی وﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ
آری نقص یا کمبود زیبایی در چهره یک فرد را اخلاق خوب تکمیل میکند..
اما کمبود یا نبود اخلاق را، هیچ چهره ی زیبایی نمی تواند تکمیل کند..
پایه و بنای شخصیت انسان ها بر
رفتاروکردارشان میباشد، و زیباترین شخصیت ها متعلق به خوش اخلاق ترین انسان های دنياست.
تقدیم به همه ی انسانهای نیک سرشت
#جملات_زیبا
@marjanjanghorban1
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
⭕️ رقص به روایت دکتر عبدالحسین زرین کوب
پیش ﺍﺯ یورش اعراب
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، ﻣﯿﺮﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺑﺎﺩ ﻣﯿﻮﺯﯾﺪ
ﺑﻪ ﺧﺮمنگاﻩ میرﯾﺨﺘﯿﻢ ﻭ ﻣﯿﺮﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﻣﯿﺸﺪ
ﺟﺸﻦ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ ﻭ میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻣﯿﺸﺪ
ﺟﺸﻦ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ ﻭ ﻣﯿﺮﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺯﻣﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺭﺍ ﺩﺭﻭ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺯﻣﯿﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ میکاﺷﺘﯿﻢ
میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺩﻓﻊ ﺑﻼ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮑﻨﯿﻢ
جشن ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ..
ﻣﺎﻩ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯿﺸﺪ میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﻣﺎﻩ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﯿﺸﺪ میرﻗﺼﯿﺪیم..
ﺧﻼﺻﻪ ﺟﺸﻦ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻗﺺ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩ و ﺷﺎﺩﯼ..
ﺗﯿﺮﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﻬﺮﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﺑﺎﻧﮕﺎﻥ ﻭ ﺁﺫﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﺑﻬﻤﻦﮔﺎﻥ ﻭ ﺍﺳﻔﻨﺪﮔﺎﻥ
ﻭ ﻓﺮﻭﺭﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﮔﺎﻥ ﻭ ﺧﺮﺩﺍﺩﮔﺎﻥ..
ﺳﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﻮﺭﯼ ﻭ ﺳﺮﻭﺵ..
ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯿﺮﮔﯽ ﮐﯿﻨﻪ ﻭ سنگدﻟﯽ ﺑﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﻭ ﺳﻮﮒ ﺳﯿﺎﻭﺵ!
ﻣُﺮﺩﮔﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺳﻮﮔﻨﺎﻣﻪ ﺳﯿﺎﻭﺵ ﺑﻪ
ﺧﺎﮎ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺩ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯼ ﺑﻮﺩ.
#جملات_زیبا
👇👇
@creativebrandings
👆👆
پیش ﺍﺯ یورش اعراب
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، ﻣﯿﺮﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺑﺎﺩ ﻣﯿﻮﺯﯾﺪ
ﺑﻪ ﺧﺮمنگاﻩ میرﯾﺨﺘﯿﻢ ﻭ ﻣﯿﺮﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﻣﯿﺸﺪ
ﺟﺸﻦ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ ﻭ میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻣﯿﺸﺪ
ﺟﺸﻦ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ ﻭ ﻣﯿﺮﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺯﻣﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺭﺍ ﺩﺭﻭ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺯﻣﯿﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ میکاﺷﺘﯿﻢ
میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﺩﻓﻊ ﺑﻼ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮑﻨﯿﻢ
جشن ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ..
ﻣﺎﻩ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯿﺸﺪ میرﻗﺼﯿﺪﯾﻢ..
ﻣﺎﻩ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﯿﺸﺪ میرﻗﺼﯿﺪیم..
ﺧﻼﺻﻪ ﺟﺸﻦ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻗﺺ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩ و ﺷﺎﺩﯼ..
ﺗﯿﺮﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﻬﺮﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﺑﺎﻧﮕﺎﻥ ﻭ ﺁﺫﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﺑﻬﻤﻦﮔﺎﻥ ﻭ ﺍﺳﻔﻨﺪﮔﺎﻥ
ﻭ ﻓﺮﻭﺭﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﮔﺎﻥ ﻭ ﺧﺮﺩﺍﺩﮔﺎﻥ..
ﺳﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﻮﺭﯼ ﻭ ﺳﺮﻭﺵ..
ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯿﺮﮔﯽ ﮐﯿﻨﻪ ﻭ سنگدﻟﯽ ﺑﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﻭ ﺳﻮﮒ ﺳﯿﺎﻭﺵ!
ﻣُﺮﺩﮔﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺳﻮﮔﻨﺎﻣﻪ ﺳﯿﺎﻭﺵ ﺑﻪ
ﺧﺎﮎ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺩ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯼ ﺑﻮﺩ.
#جملات_زیبا
👇👇
@creativebrandings
👆👆
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
زیاد عجله نکنید زیرا وقتی که در زندگی به خودتان میرسید درون آینه فقط یک مرد یا یک زن تنها با موهای جوگندمی نگاهتان میکند....
مردم شهرم همیشه عجول بوده اند
همیشه همه ی کارهایشان را با عجله انجام داده اند
چای را داغ سر کشیدند
پشت ترافیک بوق را یکسره کردند
شب را با استرس خوابیدند و صبح را با عجله سمت کار دویدند
در پیاده رو به هم خوردند و بَد و بیراه گفتند
زود ازدواج کردند و زود هم پشیمان شدند
آنقدر عجله کردند که
وقتی رسیدند نفسی برایشان نمانده بود
مردم شهرم همیشه عجول بودند
باور کنید انتهایش چیزی نیست
وقتی به خودتان می رسید
درون آینه فقط یک مرد ، یک زن با موهای جوگندمی نگاهتان می کند
عمر به قدر کافی تند میدود
شما آهسته راه بروید و به آرزو هایتان برسید
به خودتان هر روز نگاه کنید و آدم ها را یواش یواش دوست بدارید
چای را پای حرف های عزيزان دوست داشتنیِ تان سرد کنید
خیابان را باعشق قدم بزنید
شما هرگز به سن و سالِ الانتان برنمی گردید ...
زندگی را زندگی کنید
#جملات_زیبا
@marjanjanghorban1
مردم شهرم همیشه عجول بوده اند
همیشه همه ی کارهایشان را با عجله انجام داده اند
چای را داغ سر کشیدند
پشت ترافیک بوق را یکسره کردند
شب را با استرس خوابیدند و صبح را با عجله سمت کار دویدند
در پیاده رو به هم خوردند و بَد و بیراه گفتند
زود ازدواج کردند و زود هم پشیمان شدند
آنقدر عجله کردند که
وقتی رسیدند نفسی برایشان نمانده بود
مردم شهرم همیشه عجول بودند
باور کنید انتهایش چیزی نیست
وقتی به خودتان می رسید
درون آینه فقط یک مرد ، یک زن با موهای جوگندمی نگاهتان می کند
عمر به قدر کافی تند میدود
شما آهسته راه بروید و به آرزو هایتان برسید
به خودتان هر روز نگاه کنید و آدم ها را یواش یواش دوست بدارید
چای را پای حرف های عزيزان دوست داشتنیِ تان سرد کنید
خیابان را باعشق قدم بزنید
شما هرگز به سن و سالِ الانتان برنمی گردید ...
زندگی را زندگی کنید
#جملات_زیبا
@marjanjanghorban1
Forwarded from کانال رسمی مرجان جانقربان (Marjan Janghorban)
⁉من طنابم رو پیدا کردم شما چی؟
زندگی یک جورایی سخته....!
یعنی به شکل گریز ناپذیری سخته و این ربطی به جایی که هستی و جوری که زندگی میکنی نداره....
من بهش میگم اصل بقای سختی....!
یعنی سختی از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه ولی نابود نمیشه....
برای همین هم توی یک زندگی خیلی خوب و عادی، جایی که هیچ کی به هیچ کی به خاطر عقایدش شلیک نمیکنه و همه چی آرومه؛ آدمهای زیادی مشت مشت قرص ضد افسردگی میخورن که بتونن خودشون رو هر روز صبح از توی رختخواب بکشن بیرون...
آدمهای پف کرده...!
آدمهای بد حال...!
آدمهای روی لبه ی تیغ...!
خیلیها معتقدن که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخودفرنگیِ غیر ارگانیک و گلوتن، ما ها رو اینجوری کرده و قدیمها مردم خوشبختتر بودن....
تو بشنو و باور نکن....!
حتی هزارها سال پیش شاهزادهای هندی به نام سیزارتا – یا همون بودا- گفت که زندگی رنجه...!
رنج، یا به زبون بودا «دوکا»....
هایدگر بهش میگه «اضطراب وجودی»...
چیزهای خوب و دلنشین هم توی دنیا کم نیست....
میتونی ازشون توی راه کمک بگیری و هر وقت داشتی توی چاه غم فرو میرفتی مثل «ریسمان» بهشون چنگ بندازی و بیای بیرون....
یکی از این طنابها؛ موسیقیه....
اگه تونستی سازی بزن...
اگه نتونستی بهش گوش کن....
وقتهایی که شادی موسیقی گوش کن و وقتهایی که غمگین بودی بیشتر...
و اونجا که از هرحرکتی عاجز موندی؛ برقص....!
رقصیدن بهترین و مفیدترین کاریه که میتونی برای روحت بکنی....
عموما موقع جشن و شادی میرقصن اما تو مثل زوربای یونانی برای رقصیدن منتظر بهانه نمون....
هرجا ریتمی شنیدی که میشد باهاش برقصی، خودت رو تکون تکون بده...
حتی اگه ریتم چکیدن قطرههای آب از شیروونی باشه....
رقص هم ارتعاش شدن با جریان هستیه....
رقصیدن رو جدی بگیر ولی موقع رقص جدی نباش....!
بیمهار و بدون ترس از دیده شدن برقص...
توی کوچهٔ بنبست...
توی آسانسور...
توی جمعیت...
"برقص، برقص، وگرنه گم خواهی شد"
شایدم کم بیاری....!
راستی اگه صدای خوبی داشتی موقع رقصیدن یک کم هم آواز بخون، اما اگه نداشتی هم مهم نیست، همیشه توی حموم و زیر دوش میتونی برای خودت بخونی....
چیز دیگهای که میتونی بخونی کتابه...
خوندن بهت کمک میکنه زندگیهای دیگهای رو که هیچ وقت نمیتونستی تجربه کنی رو تجربه کنی....
فیلم هم همین کار رو توی یک ابعاد دیگهای میکنه اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالاتر از فیلمه چون قوهٔ تخیلت رو به کار میگیره؛ و روند ذهنیتر و عمیق تری داره...
تا میتونی بخون....
وسط کتابهات حتما چند صفحه هم در مورد ستارهها و کهکشانها بگذار چون کمکت میکنه که ابعاد چیزها رو بهتر درک کنی و یادت نره که توی کل هستی کجا وایستادي...!
برای همین قدیمها بیشتر فیلسوفها ستارهشناس هم بودن....!
شاید نخواهي یا نتونی منجم بشی، ولی...
همیشه میتونی وقتهایی که غمگینی به آسمون نگاه کنی و ببینی که غمهات در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچیکه....!
طنابهای دیگهای هم هست...
چیزهایی مثل مجسمه ساختن...
نقاشی کردن...
کاشتن یک درخت...
آشپزی با ادویههای جدید...
سفر کردن...
حرکت...
ما برای نشستن خلق نشدیم....
صندلی یکی از خطرناکترین اختراعات بشریه...!
به جای نشستن قدم بزن...
بدو..،
شنا کن....
اگر مجبور شدی بشینی؛ برای خودت همنشینهایی پیدا کن كه دوستشون داشته باشي و از مصاحبتشون لذت ببر....
پیدا کردن دوست خوب خیلی هم آسون نیست اما اگه دوست خوبی باشی؛
دیر یا زود چند تا آدم خوب دورت
جمع خواهند شد....
در ضمن، دایرهٔ دوستات رو به آدمها
محدود نکن....
تو میتونی تقریباً با همهٔ موجودات زندهٔ دنیا دوست باشی؛
گلها...
علفها...
ماهیها...
پرندهها...
و حتی گربهها....
حیوونها گاهی حتی از آدمها هم دوستهای بهتری هستن...
توی زندگی چاه غم زیاده ولی طناب هم هست...
سر ریسمان رو ول نکن، اما مراقب باش که به طنابهای پوسیده مثل آدمهای بخیل...
حسود...
دروغگو...
الکل...
دود...
پول و حتی موفقیت ،آویزون نشی، چون از توی چاه بیرونت نمیآره و بدتر ولت میکنه ته چاه....!
بگرد و طنابهای خودت رو پیدا کن و اگه نتونستی پیداش کنی، ببافش....
کسی چه میدونه؛ شاید یک روز تو هم طناب خودت رو پیدا کنی....
می توان تخت بلندی ساخت از فواره ها
یا منور گشت و آسان از ره پنهان گذشت...
شادمان بمان
#جملات_زیبا
@marjanjanghorban1
زندگی یک جورایی سخته....!
یعنی به شکل گریز ناپذیری سخته و این ربطی به جایی که هستی و جوری که زندگی میکنی نداره....
من بهش میگم اصل بقای سختی....!
یعنی سختی از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه ولی نابود نمیشه....
برای همین هم توی یک زندگی خیلی خوب و عادی، جایی که هیچ کی به هیچ کی به خاطر عقایدش شلیک نمیکنه و همه چی آرومه؛ آدمهای زیادی مشت مشت قرص ضد افسردگی میخورن که بتونن خودشون رو هر روز صبح از توی رختخواب بکشن بیرون...
آدمهای پف کرده...!
آدمهای بد حال...!
آدمهای روی لبه ی تیغ...!
خیلیها معتقدن که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخودفرنگیِ غیر ارگانیک و گلوتن، ما ها رو اینجوری کرده و قدیمها مردم خوشبختتر بودن....
تو بشنو و باور نکن....!
حتی هزارها سال پیش شاهزادهای هندی به نام سیزارتا – یا همون بودا- گفت که زندگی رنجه...!
رنج، یا به زبون بودا «دوکا»....
هایدگر بهش میگه «اضطراب وجودی»...
چیزهای خوب و دلنشین هم توی دنیا کم نیست....
میتونی ازشون توی راه کمک بگیری و هر وقت داشتی توی چاه غم فرو میرفتی مثل «ریسمان» بهشون چنگ بندازی و بیای بیرون....
یکی از این طنابها؛ موسیقیه....
اگه تونستی سازی بزن...
اگه نتونستی بهش گوش کن....
وقتهایی که شادی موسیقی گوش کن و وقتهایی که غمگین بودی بیشتر...
و اونجا که از هرحرکتی عاجز موندی؛ برقص....!
رقصیدن بهترین و مفیدترین کاریه که میتونی برای روحت بکنی....
عموما موقع جشن و شادی میرقصن اما تو مثل زوربای یونانی برای رقصیدن منتظر بهانه نمون....
هرجا ریتمی شنیدی که میشد باهاش برقصی، خودت رو تکون تکون بده...
حتی اگه ریتم چکیدن قطرههای آب از شیروونی باشه....
رقص هم ارتعاش شدن با جریان هستیه....
رقصیدن رو جدی بگیر ولی موقع رقص جدی نباش....!
بیمهار و بدون ترس از دیده شدن برقص...
توی کوچهٔ بنبست...
توی آسانسور...
توی جمعیت...
"برقص، برقص، وگرنه گم خواهی شد"
شایدم کم بیاری....!
راستی اگه صدای خوبی داشتی موقع رقصیدن یک کم هم آواز بخون، اما اگه نداشتی هم مهم نیست، همیشه توی حموم و زیر دوش میتونی برای خودت بخونی....
چیز دیگهای که میتونی بخونی کتابه...
خوندن بهت کمک میکنه زندگیهای دیگهای رو که هیچ وقت نمیتونستی تجربه کنی رو تجربه کنی....
فیلم هم همین کار رو توی یک ابعاد دیگهای میکنه اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالاتر از فیلمه چون قوهٔ تخیلت رو به کار میگیره؛ و روند ذهنیتر و عمیق تری داره...
تا میتونی بخون....
وسط کتابهات حتما چند صفحه هم در مورد ستارهها و کهکشانها بگذار چون کمکت میکنه که ابعاد چیزها رو بهتر درک کنی و یادت نره که توی کل هستی کجا وایستادي...!
برای همین قدیمها بیشتر فیلسوفها ستارهشناس هم بودن....!
شاید نخواهي یا نتونی منجم بشی، ولی...
همیشه میتونی وقتهایی که غمگینی به آسمون نگاه کنی و ببینی که غمهات در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچیکه....!
طنابهای دیگهای هم هست...
چیزهایی مثل مجسمه ساختن...
نقاشی کردن...
کاشتن یک درخت...
آشپزی با ادویههای جدید...
سفر کردن...
حرکت...
ما برای نشستن خلق نشدیم....
صندلی یکی از خطرناکترین اختراعات بشریه...!
به جای نشستن قدم بزن...
بدو..،
شنا کن....
اگر مجبور شدی بشینی؛ برای خودت همنشینهایی پیدا کن كه دوستشون داشته باشي و از مصاحبتشون لذت ببر....
پیدا کردن دوست خوب خیلی هم آسون نیست اما اگه دوست خوبی باشی؛
دیر یا زود چند تا آدم خوب دورت
جمع خواهند شد....
در ضمن، دایرهٔ دوستات رو به آدمها
محدود نکن....
تو میتونی تقریباً با همهٔ موجودات زندهٔ دنیا دوست باشی؛
گلها...
علفها...
ماهیها...
پرندهها...
و حتی گربهها....
حیوونها گاهی حتی از آدمها هم دوستهای بهتری هستن...
توی زندگی چاه غم زیاده ولی طناب هم هست...
سر ریسمان رو ول نکن، اما مراقب باش که به طنابهای پوسیده مثل آدمهای بخیل...
حسود...
دروغگو...
الکل...
دود...
پول و حتی موفقیت ،آویزون نشی، چون از توی چاه بیرونت نمیآره و بدتر ولت میکنه ته چاه....!
بگرد و طنابهای خودت رو پیدا کن و اگه نتونستی پیداش کنی، ببافش....
کسی چه میدونه؛ شاید یک روز تو هم طناب خودت رو پیدا کنی....
می توان تخت بلندی ساخت از فواره ها
یا منور گشت و آسان از ره پنهان گذشت...
شادمان بمان
#جملات_زیبا
@marjanjanghorban1