گروه بزرگان مدیریت ️
410 subscribers
1.06K photos
577 videos
735 files
553 links
✓آموزشهای آنلاین
Www.bozorganemodiriat.blog.ir
0921-795-10-81

✓موسس:مرجان جانقربان
www.janghorban.blog.ir
0917-701-38-78

✓کد شامد:
Http://t.me/itdmcbot?start=bozorganemodiriat
Http://t.me/bozorganemodiriat
Download Telegram
Ⓜ️ تجربیات کاری آقا و خانم بزرگان مدیریت در ایران !! Ⓜ️Ⓜ️

شماره 1

امروز میخوایم با انواع شخصیت مدیران در ایران اشنا بشیم تا طریقه برخورد خودتون رو برنامه ریزی کنید:

مدیر موزمار: این نوع مدیر رو فقط اخر ماه و موقع حقوق گرفتن میتونید شناسایی کنید، در طی ماه کاریتون نداره، دیر بیاید، زود برید، جیم فنگ بزنید وسط کار، الکی بیاید انگشت بزنید بعدا برید وسطش باشگاه ورزشی و یه کار بانکی هم انجام بدید....حالا شد اخر ماه؟! همچین نامه اعمالتون رو مثل سر پل صراط بده دستتون با ریز جزییات که حالش رو ببرید
مدیر هارت و پورتی: این نوع مدیر تفاوتش با مدیر قبلی اینه که قبلی روی سایلنت بود اما این یکی روی اکو استریو چهار بانده!!
مدیر مفقود الاثر: این نوع مدیران کلا از ابتدا نیستن تا انتها، یعن دقیقا مثل این اموزشگاه های سینما یا مراکز اموزش فوتبال هست که اون ابتدا به اسم یه نفر مشهور تبلیغ میکنن و بعد کلا شما اون رو هیچ وقت نمیبینید، این هم همون طور هست، هر موقع هم بازرسی چیزی بیاد همه میگن: همین الان پیش پای شما اینجا بودن... احتمال زیاد اگه 4سال هم باشه فوت کرده باشه شما خبر ندارید، فقط در صورت در قید حیات بودن اخر ماه که مبلغی بره جیب مبارکش، احتمالا از طریق بخش ابدارخونه شرکتتون خبردار میشید
مدیر جلسه ای: این مدیر فرقش با قبلی اینه که داخل شرکت هست اما همش یا توی جلسه هست یا میخواد بره جلسه،
مدیر سر به زیر: 7 تا فوق لیسانس داره، 6 تا دکتری، هنوز با فولکس سال 60 میاد و میره، بهش هم که میگید چرا؟ جوابتون همیشه یه چیز هست: ادم باید خاکی باشه
معمولا شما از روی تل خاک روی کت شلوارشون هم میتونید اونها رو تشخیص بدید
مدیر چاپلوس: این نوع مدیر رو از دو چیز میشه خوب شناخت، یکی بادمجونای همراه اون که واسه چیدن هست و دومی قوزی دارای زاویه 180 درجه به دلیل ارادت زیاد به همه!!
مدیر اعتماد به سقف-ببخشید اعتماد به نفس: این مدیر رو با ذکر یک مثال معرفی میکنیم: هنوز دو دقیقه از ثبت دامنه سایت شرکت نگذشته یا تازه ترم اول MBA هست، پروفایل فیس بوک یا لینکدین رو چک کنید: شش صفحه رزومه کاری و تحصیلی نوشته به اضافه کلمه Ceo at

تا تجربه بعدی خدانگه دار Ⓜ️
نویسنده: اقا و خانم بزرگان مدیریت
منبع: @BOZORGANEMODIRIAT

#طنز_مدیریتی
#طنز_مدیریتی #3

Ⓜ️Ⓜ️Ⓜ️Ⓜ️Ⓜ️Ⓜ️

قوه تخیل برای استخدام!!



بعد از چند هفته از استخدام يك مرد جوان، مدير منابع انسانی شركت او را به دفتر خود فرا خواند. و پرسید: اين يعنی چه؟ هنگام استخدام تو گفتی كه 5 سال سابقه كار داری. اما حالا فهميديم كه اين اولين كار توست و اصلا سابقه كار نداري؟
مرد جوان پاسخ داد: خب در آگهی استخدام گفته بوديد كه يك نفر با قوه تخيل قوی می خواهيد.

@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
نگاهی به درون خود Ⓜ️Ⓜ️Ⓜ️

#طنز_مدیریتی # 4
✳️✳️✳️
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است.
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد.
به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد.
این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد.

آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود.
مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد ...

جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و درست از پشت همسرش گفت: "عزیزم شام چی داریم؟"

و این بار همسرش گفت:"مگه کری؟! برای چهارمین بار میگم؛ خوراک مرغ!"

"گاهی هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم شاید عیب هایی که تصور میکنیم در دیگران است در واقع در خودمان وجود دارد!"

@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
Ⓜ️ مشاور پیر!

یک  مشاور مي‌ميرد و در آن دنيا در صفي كه هزاران نفر جلوي او بودند براي محاسبه اعمالش مي‌ايستد............

اندكي نگذشته بود كه فرشته محاسب ميز خود را ترك مي‌كند و صف طولاني را طي كرده و به سمت مشاور مي‌آيد و به گرمي به او سلام كرده و احترام مي‌گذارد. فرشته، مشاور را به اول صف برده و او را بر روي مبل راحتي كنار ميزش مي‌نشاند.  

مشاور مي‌گويد: "من از اين توجه شما سپاسگزارم، اما چه چيزي باعث شده كه اين گونه با من رفتار كنيد؟"
فرشته محاسب مي‌گويد: "ما براي افراد مسن احترام ويژه‌اي قائل مي‌شويم. ما يك پردازش اوليه بر روي تمامي كارنامه‌هاي اعمال انجام داده‌ايم و من ساعاتي را كه شما به عنوان ساعات مشاوره براي مشتريان خود اعلام كرده‌ايد جمع زدم. بر اساس محاسبه من، شما حداقل 193 سال سن داريد!"

#طنز_مدیریتی 5

@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
مولتی میلیونر Ⓜ️

مسافری شیک پوش داخل بانک در منهتن نیویورک شد و یک بلیط از دستگاه گرفت . وقتی شماره اش از بلندگو اعلام شد بلند شد و پیش کارشناس بانک رفت و گفت که برای مدت دو هفته قصد سفر تجاری به اروپا را داره و به همین دلیل نیاز به یک وام فوری به مبلغ 5000 دلار داده .
کارشناس نگاهی به تیپ و لباس موجه مرد کرد و گفت که برای اعطای وام نیاز به قدری وثیقه و گارانتی دارد و مرد هم سریع دستش را کرد توی جیبش و کلید ماشین فراری جدیدش را که دقیقا جلوی در بانک پارک کرده بود را به کارشناس داد و رئیس بانک هم پس از تطابق مشخصات مالک خودرو بالاخره با وام آقا موافقت کرد آن هم فقط برای دو هفته کارمند بانک هم سریع کلید ماشین گران قیمت را گرفت و ماشین را به پارکینگ بانک در طبقه پائین انتقال داد .

خلاصه مرد بعد از دو هفته همان طور که قرار بود برگشت 5000 دلار + 15.86 دلار کارمزد وام را پرداخت کرد . کارشناس رو به مرد کرد و از قول رئیس بانک گفت : " از این که بانک ما رو انتخاب کردید متشکریم . " و گفت ما چک کردیم و معلوم شد که شما یک مولتی میلیونر هستید ولی فقط من یک سوال برام باقی مانده که با این همه ثروت چرا به خودتون زحمت دادین که 5000 دلار از ما وام بگیرید؟

مسافر یه نگاهی به کارشناس بیچاره کرد و گفت : " تو فقط به من بگو کجای نیویورک می توانم ماشین 250.000 دلاری را برای 2 هفته با اطمینان خاطر و با فقط 15.86 دلار پارک کنم!!!

مطلب ارسالی توسط جناب مهندس طاهرپور از اعضای خوب بزرگان مدیریت

#طنز_مدیریتی 6

@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
عتیقه فروش

عتیقه‌فروشی، در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید كاسه‌ای نفیس و قدیمی دارد كه در گوشه‌ای افتاده و گربه در آن آب می‌خورد. دید اگر قیمت كاسه را بپرسد رعیت ملتفت مطلب می‌شود و قیمت گرانی بر آن می‌نهد.

لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری! آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت: چند می‌خری؟ گفت: یك درهم.
رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقه‌فروش داد و گفت: خیرش را ببینی.
عتیقه‌فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممكن است در راه تشنه‌اش شود بهتر است كاسه آب را هم به من بفروشی.
رعیت گفت: امکان ندارد! من با این کاسه تا به حال پنج گربه فروخته‌ام. كاسه ام فروشی نیست!

"همیشه نباید راه حل خود را بهترین راه حل دانست."
#طنز_مدیریتی 7

@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
شعر طنز، خسته از کسب و کار

⚫️🔵🔴

شبی چو خسته ز سختی کسب و کار شدم

به حال زار سوی خانه رهسپار شدم

رسیده و نرسیده کنار سفره ی شام

 به مثل آدم در حال احتضار شدم

به خواب رفتم و در خواب هم ز بخت سیاه

روان به جانب بازار بهر کار شدم

چو پا به عرصه ی بازار شهر بنهادم

به کار عرضه ی پوند و ین و دلار شدم

نجات یافتم از شر این موتور گازی

به مرکبان چنین و چنان سوار شدم

سفر به داخل و خارج روال کارم گشت

رفیق و یار صمیمی شهردار شدم

چو در صدی ز درآمد نصیب او می گشت

دو روزه مالک املاک بی شمار شدم

ولی ستاره ی بختم افول کرد آن شب

چو دوست گفت که از کار برکنار شدم

مرا شبانه گرفتند و با غل و زنجیر

به حبس برده و هم بند شهردار شدم

بگشت تیره و تاریک در دلم دنیا

میان سلسله در فکر انتحار شدم

طناب دار چو انداختم به گردن خویش

ز خواب جستم و فارغ ز گیر و دار شدم

((بقا)) گرسنه ببیند به خواب نان و کباب

ولی کباب من از دست روزگار شدم

#طنز_مدیریتی

@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌹
Ⓜ️ تجربیات کاری آقا و خانم بزرگان مدیریت در ایران !! Ⓜ️Ⓜ️

شماره 1

امروز میخوایم با انواع شخصیت مدیران در ایران اشنا بشیم تا طریقه برخورد خودتون رو برنامه ریزی کنید:

مدیر موزمار: این نوع مدیر رو فقط اخر ماه و موقع حقوق گرفتن میتونید شناسایی کنید، در طی ماه کاریتون نداره، دیر بیاید، زود برید، جیم فنگ بزنید وسط کار، الکی بیاید انگشت بزنید بعدا برید وسطش باشگاه ورزشی و یه کار بانکی هم انجام بدید....حالا شد اخر ماه؟! همچین نامه اعمالتون رو مثل سر پل صراط بده دستتون با ریز جزییات که حالش رو ببرید
مدیر هارت و پورتی: این نوع مدیر تفاوتش با مدیر قبلی اینه که قبلی روی سایلنت بود اما این یکی روی اکو استریو چهار بانده!!
مدیر مفقود الاثر: این نوع مدیران کلا از ابتدا نیستن تا انتها، یعن دقیقا مثل این اموزشگاه های سینما یا مراکز اموزش فوتبال هست که اون ابتدا به اسم یه نفر مشهور تبلیغ میکنن و بعد کلا شما اون رو هیچ وقت نمیبینید، این هم همون طور هست، هر موقع هم بازرسی چیزی بیاد همه میگن: همین الان پیش پای شما اینجا بودن... احتمال زیاد اگه 4سال هم باشه فوت کرده باشه شما خبر ندارید، فقط در صورت در قید حیات بودن اخر ماه که مبلغی بره جیب مبارکش، احتمالا از طریق بخش ابدارخونه شرکتتون خبردار میشید
مدیر جلسه ای: این مدیر فرقش با قبلی اینه که داخل شرکت هست اما همش یا توی جلسه هست یا میخواد بره جلسه،
مدیر سر به زیر: 7 تا فوق لیسانس داره، 6 تا دکتری، هنوز با فولکس سال 60 میاد و میره، بهش هم که میگید چرا؟ جوابتون همیشه یه چیز هست: ادم باید خاکی باشه
معمولا شما از روی تل خاک روی کت شلوارشون هم میتونید اونها رو تشخیص بدید
مدیر چاپلوس: این نوع مدیر رو از دو چیز میشه خوب شناخت، یکی بادمجونای همراه اون که واسه چیدن هست و دومی قوزی دارای زاویه 180 درجه به دلیل ارادت زیاد به همه!!
مدیر اعتماد به سقف-ببخشید اعتماد به نفس: این مدیر رو با ذکر یک مثال معرفی میکنیم: هنوز دو دقیقه از ثبت دامنه سایت شرکت نگذشته یا تازه ترم اول MBA هست، پروفایل فیس بوک یا لینکدین رو چک کنید: شش صفحه رزومه کاری و تحصیلی نوشته به اضافه کلمه Ceo at

تا تجربه بعدی خدانگه دار Ⓜ️
نویسنده: اقا و خانم بزرگان مدیریت
منبع: @BOZORGANEMODIRIAT

#طنز_مدیریتی
Ⓜ️ تجربیات کاری آقا و خانم بزرگان مدیریت در ایران !! Ⓜ️Ⓜ️

شماره 1

امروز میخوایم با انواع شخصیت مدیران در ایران اشنا بشیم تا طریقه برخورد خودتون رو برنامه ریزی کنید:

مدیر موزمار: این نوع مدیر رو فقط اخر ماه و موقع حقوق گرفتن میتونید شناسایی کنید، در طی ماه کاریتون نداره، دیر بیاید، زود برید، جیم فنگ بزنید وسط کار، الکی بیاید انگشت بزنید بعدا برید وسطش باشگاه ورزشی و یه کار بانکی هم انجام بدید....حالا شد اخر ماه؟! همچین نامه اعمالتون رو مثل سر پل صراط بده دستتون با ریز جزییات که حالش رو ببرید
مدیر هارت و پورتی: این نوع مدیر تفاوتش با مدیر قبلی اینه که قبلی روی سایلنت بود اما این یکی روی اکو استریو چهار بانده!!
مدیر مفقود الاثر: این نوع مدیران کلا از ابتدا نیستن تا انتها، یعن دقیقا مثل این اموزشگاه های سینما یا مراکز اموزش فوتبال هست که اون ابتدا به اسم یه نفر مشهور تبلیغ میکنن و بعد کلا شما اون رو هیچ وقت نمیبینید، این هم همون طور هست، هر موقع هم بازرسی چیزی بیاد همه میگن: همین الان پیش پای شما اینجا بودن... احتمال زیاد اگه 4سال هم باشه فوت کرده باشه شما خبر ندارید، فقط در صورت در قید حیات بودن اخر ماه که مبلغی بره جیب مبارکش، احتمالا از طریق بخش ابدارخونه شرکتتون خبردار میشید
مدیر جلسه ای: این مدیر فرقش با قبلی اینه که داخل شرکت هست اما همش یا توی جلسه هست یا میخواد بره جلسه،
مدیر سر به زیر: 7 تا فوق لیسانس داره، 6 تا دکتری، هنوز با فولکس سال 60 میاد و میره، بهش هم که میگید چرا؟ جوابتون همیشه یه چیز هست: ادم باید خاکی باشه
معمولا شما از روی تل خاک روی کت شلوارشون هم میتونید اونها رو تشخیص بدید
مدیر چاپلوس: این نوع مدیر رو از دو چیز میشه خوب شناخت، یکی بادمجونای همراه اون که واسه چیدن هست و دومی قوزی دارای زاویه 180 درجه به دلیل ارادت زیاد به همه!!
مدیر اعتماد به سقف-ببخشید اعتماد به نفس: این مدیر رو با ذکر یک مثال معرفی میکنیم: هنوز دو دقیقه از ثبت دامنه سایت شرکت نگذشته یا تازه ترم اول MBA هست، پروفایل فیس بوک یا لینکدین رو چک کنید: شش صفحه رزومه کاری و تحصیلی نوشته به اضافه کلمه Ceo at

تا تجربه بعدی خدانگه دار Ⓜ️
نویسنده: اقا و خانم بزرگان مدیریت
منبع: @BOZORGANEMODIRIAT

#طنز_مدیریتی
نگاهی به درون خود Ⓜ️Ⓜ️Ⓜ️

#طنز_مدیریتی # 4
✳️✳️✳️
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است.
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد.
به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد.
این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد.

آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود.
مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد ...

جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و درست از پشت همسرش گفت: "عزیزم شام چی داریم؟"

و این بار همسرش گفت:"مگه کری؟! برای چهارمین بار میگم؛ خوراک مرغ!"

"گاهی هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم شاید عیب هایی که تصور میکنیم در دیگران است در واقع در خودمان وجود دارد!"

@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺