💥عشق #محمد به همسر فرزند خوانده اش، شرمى به بزرگى تاريخ اسلام
#قسمت_اول
داستان #عشق_پيامبر_اسلام به همسر پسرخوانده اش، "زيد" يكى از داستانهائى است كه تمامى #موخين و #محدثين_مسلمان آنرا به رشته تحرير درآورده اند.
هرچه از #صدر_اسلام دورتر ميشويم #اسلامگرايان با تلاش زياد درصدد تغيير و تحريف اين ماجرا برآمده و بعضا تفسيرها و برداشتهاى مضحكى ازين ماجرا كرده اند.
اما اشاره به اين داستان در #قرآن، نه تنها اعتبار اين كتاب آسمانى مسلمانان را خدشه دار كرده است بلكه، دست اسلامگرايان و #روحانيون اين دين را تا آرنج در حنائى كرده است كه ١٤ قرن #تلاش_مذبوحانه آنها، قادر به پاك كردن رنگ اين حنا نبوده است.
براى ورود به اين داستان نيازى به مقدمه چينى زيادى وجود ندارد و مستقيما به اصل ماجرا وارد ميشويم.
#زينب_بنت_جحش_الأسدية؛ بانوى بسيار زيبائى بود كه به همسرى "زيد" درآمده بود.
زينب از خانواده بزرگ و محترمى بود. مادر زينب، #ميمونه نام داشت و از دختران #عبدالمطلب، پدربزرگ محمد بود.
با اين حساب مادر زينب و پدر محمد خواهر و برادر بوده و در اين ميان زينب #دختر_عمه_محمد به حساب مى آمد.
#زينب به عقد دائم زيد، فرزند خوانده محمد درآمده بود و به اصطلاح، #عروس_محمد به حساب مى آمد.
داستان ازين قرار است كه،
روزى #پيامبر_اسلام براى ديدن زيد به خانه ى وى رفت.
زيد در خانه نبود و همسرش در حياط خانه در حال استحمام بود.
محمد با ديدن #جسم_زيبا و #عريان عروس خود(زينب) تحت تاثير شديد زيبائى و جذابيت اين بانوى زيبا قرار گرفته و ديوانه وار شيفته او شد.
در راه بازگشت از خانه زيد، و تحت تاثير آن چيزى كه ديده بود، اين جمله را تكرار ميكرد "سبحان االله العظيم سبحان مصرف القلوب"
كه #ترجمه آن ميشود:
منزه است خداى بزرگ، منزه است برگرداننده ى قلبها.
تكرار اين جملات به خودى خود نشان از منقلب شدن روح پيامبر اسلام با ديدن جسم زيبا و عريان عروس خود, و تاثير اين اتفاق به چه شدتى او را از خود بيخود كرده است.
هنگامى كه #زيد به خانه آمد، همسرش زينب اتفاقى كه افتاده بود را براى او تعريف كرد و زيد بدليل شدت اعتقادى كه به محمد داشت نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و پس از محمد زينب را به عقد ازدواج خود درآورد.
#توضيح:
اينكه محمد با ديدن جسم زينب منقلب شده و يا از او #لذت_جوئى نيز كرده است، از رازهاى نهان تاريخ است.
ادامه دارد...
@bozoonhigz
#قسمت_اول
داستان #عشق_پيامبر_اسلام به همسر پسرخوانده اش، "زيد" يكى از داستانهائى است كه تمامى #موخين و #محدثين_مسلمان آنرا به رشته تحرير درآورده اند.
هرچه از #صدر_اسلام دورتر ميشويم #اسلامگرايان با تلاش زياد درصدد تغيير و تحريف اين ماجرا برآمده و بعضا تفسيرها و برداشتهاى مضحكى ازين ماجرا كرده اند.
اما اشاره به اين داستان در #قرآن، نه تنها اعتبار اين كتاب آسمانى مسلمانان را خدشه دار كرده است بلكه، دست اسلامگرايان و #روحانيون اين دين را تا آرنج در حنائى كرده است كه ١٤ قرن #تلاش_مذبوحانه آنها، قادر به پاك كردن رنگ اين حنا نبوده است.
براى ورود به اين داستان نيازى به مقدمه چينى زيادى وجود ندارد و مستقيما به اصل ماجرا وارد ميشويم.
#زينب_بنت_جحش_الأسدية؛ بانوى بسيار زيبائى بود كه به همسرى "زيد" درآمده بود.
زينب از خانواده بزرگ و محترمى بود. مادر زينب، #ميمونه نام داشت و از دختران #عبدالمطلب، پدربزرگ محمد بود.
با اين حساب مادر زينب و پدر محمد خواهر و برادر بوده و در اين ميان زينب #دختر_عمه_محمد به حساب مى آمد.
#زينب به عقد دائم زيد، فرزند خوانده محمد درآمده بود و به اصطلاح، #عروس_محمد به حساب مى آمد.
داستان ازين قرار است كه،
روزى #پيامبر_اسلام براى ديدن زيد به خانه ى وى رفت.
زيد در خانه نبود و همسرش در حياط خانه در حال استحمام بود.
محمد با ديدن #جسم_زيبا و #عريان عروس خود(زينب) تحت تاثير شديد زيبائى و جذابيت اين بانوى زيبا قرار گرفته و ديوانه وار شيفته او شد.
در راه بازگشت از خانه زيد، و تحت تاثير آن چيزى كه ديده بود، اين جمله را تكرار ميكرد "سبحان االله العظيم سبحان مصرف القلوب"
كه #ترجمه آن ميشود:
منزه است خداى بزرگ، منزه است برگرداننده ى قلبها.
تكرار اين جملات به خودى خود نشان از منقلب شدن روح پيامبر اسلام با ديدن جسم زيبا و عريان عروس خود, و تاثير اين اتفاق به چه شدتى او را از خود بيخود كرده است.
هنگامى كه #زيد به خانه آمد، همسرش زينب اتفاقى كه افتاده بود را براى او تعريف كرد و زيد بدليل شدت اعتقادى كه به محمد داشت نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و پس از محمد زينب را به عقد ازدواج خود درآورد.
#توضيح:
اينكه محمد با ديدن جسم زينب منقلب شده و يا از او #لذت_جوئى نيز كرده است، از رازهاى نهان تاريخ است.
ادامه دارد...
@bozoonhigz
💥عشق #محمد به همسر فرزند خوانده اش، شرمى به بزرگى تاريخ اسلام
#قسمت_اول
داستان #عشق_پيامبر_اسلام به همسر پسرخوانده اش، "زيد" يكى از داستانهائى است كه تمامى #موخين و #محدثين_مسلمان آنرا به رشته تحرير درآورده اند.
هرچه از #صدر_اسلام دورتر ميشويم #اسلامگرايان با تلاش زياد درصدد تغيير و تحريف اين ماجرا برآمده و بعضا تفسيرها و برداشتهاى مضحكى ازين ماجرا كرده اند.
اما اشاره به اين داستان در #قرآن، نه تنها اعتبار اين كتاب آسمانى مسلمانان را خدشه دار كرده است بلكه، دست اسلامگرايان و #روحانيون اين دين را تا آرنج در حنائى كرده است كه ١٤ قرن #تلاش_مذبوحانه آنها، قادر به پاك كردن رنگ اين حنا نبوده است.
براى ورود به اين داستان نيازى به مقدمه چينى زيادى وجود ندارد و مستقيما به اصل ماجرا وارد ميشويم.
#زينب_بنت_جحش_الأسدية؛ بانوى بسيار زيبائى بود كه به همسرى "زيد" درآمده بود.
زينب از خانواده بزرگ و محترمى بود. مادر زينب، #ميمونه نام داشت و از دختران #عبدالمطلب، پدربزرگ محمد بود.
با اين حساب مادر زينب و پدر محمد خواهر و برادر بوده و در اين ميان زينب #دختر_عمه_محمد به حساب مى آمد.
#زينب به عقد دائم زيد، فرزند خوانده محمد درآمده بود و به اصطلاح، #عروس_محمد به حساب مى آمد.
داستان ازين قرار است كه،
روزى #پيامبر_اسلام براى ديدن زيد به خانه ى وى رفت.
زيد در خانه نبود و همسرش در حياط خانه در حال استحمام بود.
محمد با ديدن #جسم_زيبا و #عريان عروس خود(زينب) تحت تاثير شديد زيبائى و جذابيت اين بانوى زيبا قرار گرفته و ديوانه وار شيفته او شد.
در راه بازگشت از خانه زيد، و تحت تاثير آن چيزى كه ديده بود، اين جمله را تكرار ميكرد "سبحان االله العظيم سبحان مصرف القلوب"
كه #ترجمه آن ميشود:
منزه است خداى بزرگ، منزه است برگرداننده ى قلبها.
تكرار اين جملات به خودى خود نشان از منقلب شدن روح پيامبر اسلام با ديدن جسم زيبا و عريان عروس خود, و تاثير اين اتفاق به چه شدتى او را از خود بيخود كرده است.
هنگامى كه #زيد به خانه آمد، همسرش زينب اتفاقى كه افتاده بود را براى او تعريف كرد و زيد بدليل شدت اعتقادى كه به محمد داشت نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و پس از محمد زينب را به عقد ازدواج خود درآورد.
#توضيح:
اينكه محمد با ديدن جسم زينب منقلب شده و يا از او #لذت_جوئى نيز كرده است، از رازهاى نهان تاريخ است.
ادامه دارد ....
@bozoonhigz
#قسمت_اول
داستان #عشق_پيامبر_اسلام به همسر پسرخوانده اش، "زيد" يكى از داستانهائى است كه تمامى #موخين و #محدثين_مسلمان آنرا به رشته تحرير درآورده اند.
هرچه از #صدر_اسلام دورتر ميشويم #اسلامگرايان با تلاش زياد درصدد تغيير و تحريف اين ماجرا برآمده و بعضا تفسيرها و برداشتهاى مضحكى ازين ماجرا كرده اند.
اما اشاره به اين داستان در #قرآن، نه تنها اعتبار اين كتاب آسمانى مسلمانان را خدشه دار كرده است بلكه، دست اسلامگرايان و #روحانيون اين دين را تا آرنج در حنائى كرده است كه ١٤ قرن #تلاش_مذبوحانه آنها، قادر به پاك كردن رنگ اين حنا نبوده است.
براى ورود به اين داستان نيازى به مقدمه چينى زيادى وجود ندارد و مستقيما به اصل ماجرا وارد ميشويم.
#زينب_بنت_جحش_الأسدية؛ بانوى بسيار زيبائى بود كه به همسرى "زيد" درآمده بود.
زينب از خانواده بزرگ و محترمى بود. مادر زينب، #ميمونه نام داشت و از دختران #عبدالمطلب، پدربزرگ محمد بود.
با اين حساب مادر زينب و پدر محمد خواهر و برادر بوده و در اين ميان زينب #دختر_عمه_محمد به حساب مى آمد.
#زينب به عقد دائم زيد، فرزند خوانده محمد درآمده بود و به اصطلاح، #عروس_محمد به حساب مى آمد.
داستان ازين قرار است كه،
روزى #پيامبر_اسلام براى ديدن زيد به خانه ى وى رفت.
زيد در خانه نبود و همسرش در حياط خانه در حال استحمام بود.
محمد با ديدن #جسم_زيبا و #عريان عروس خود(زينب) تحت تاثير شديد زيبائى و جذابيت اين بانوى زيبا قرار گرفته و ديوانه وار شيفته او شد.
در راه بازگشت از خانه زيد، و تحت تاثير آن چيزى كه ديده بود، اين جمله را تكرار ميكرد "سبحان االله العظيم سبحان مصرف القلوب"
كه #ترجمه آن ميشود:
منزه است خداى بزرگ، منزه است برگرداننده ى قلبها.
تكرار اين جملات به خودى خود نشان از منقلب شدن روح پيامبر اسلام با ديدن جسم زيبا و عريان عروس خود, و تاثير اين اتفاق به چه شدتى او را از خود بيخود كرده است.
هنگامى كه #زيد به خانه آمد، همسرش زينب اتفاقى كه افتاده بود را براى او تعريف كرد و زيد بدليل شدت اعتقادى كه به محمد داشت نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و پس از محمد زينب را به عقد ازدواج خود درآورد.
#توضيح:
اينكه محمد با ديدن جسم زينب منقلب شده و يا از او #لذت_جوئى نيز كرده است، از رازهاى نهان تاريخ است.
ادامه دارد ....
@bozoonhigz
🧠اندیشه ی ممنوعه🧠
◾️ خطاى فاحش #قرآن در بيان تاريخ پيامبران #قسمت_اول همه ميدانيم كه، وقتى ادعا ميشود كه كلامى منتسب به #خداست، اين كلام بايد عارى از كوچكترين عيب و نقص و يا تناقضى باشد. وجود عيب و نقص در كلام منتسب به خدا، نافى آن كلام خواهد شد و اعتبار آنرا خدشه دار ميكند.…
◾️ خطاى فاحش #قرآن در بيان تاريخ پيامبران
#قسمت_دوم(پايان)
ناگفته نماند كه وجه تشابه اين دو بانو، نام پدرشان بوده است كه نام پدر هر دو آنها #عمران يا به زبان عبرى، #عمرام ميباشد.
در واقع با اين #خطاى_فاحش كه از نويسنده يا نويسندگان قرآن سرزده، #هارون و #موسى برادران مريم و دايى #عيسى_مسيح ميشوند كه اين با واقعيت تاريخى در تضاد فاحش است.
البته به پشتوانه همين خطاى قرآن، مسلمانان، "ماريا" مادر عيسى مسيح را همان #مريم خطاب ميكنند و اين نيز يك ايرادى فاحش است كه ثابت ميكند قرآن كتابى از جانب خدا نيست. زيرا اگر خدا بود حتما ميدانست تاريخ چگونه بوده است و اين افراد با فاصله زمانى زياد از هم مى زيسته اند .
▪️اما نكته جالبتر از همه اينها، ماله كشي مفسرين قرآن است كه هر كدام به نحوى و با ساختن يك داستان جداگانه سعى در رفع و رجوع اين ايراد كرده اند و با ساختن احاديث و روايت بي پايه و اساس، كار را خرابتر از آنچه هست، كرده اند.
برخى مفسرين مانند #آيت_الله_مكارم_شيرازى در ذيل تفسير اين آيه، با نقل يك روايت مينويسد:
در ميان بنى اسرائيل رسم بوده كه زنى كه پاك و نامدار بوده را "خواهر هارون" صدا ميزده اند!
نقل اين روايت چند ايراد دارد:
١) اگر قرار بر اين بود، چرا او را خواهر موسى صدا نميزده اند؟ به هر حال موسى پيامبر آنان است و نه هارون برادرش
٢) در هيچ جاى تاريخ يهود چنين ادعائى نشده است
٣) در آيه ٢٨ سوره مريم، لحن مردم شماتت و سرزنش به خود دارد نه تعريف و تمجيد
پس ادعاى ايشان نه تنها ايراد آيه را رفع و رجوع نكرد بلكه تأييد كرد كه اين يك خطا بوده است وگرنه چه نيازى به نوشتن چنين دروغى در مورد آن است؟
#نويسندگان_قرآن به گمان اینکه در تورات گفته شده که مریم خواهر هارون است، این آیه را از زبان الله نقل قول کرده اند، در صورتی که این موضوع در تورات و در سفر خروج فصل ١٥ آیه ٢٠ آمده و سخن از ميریام است که خواهر #هارون و #موسی بوده است.
#متن_آيه در تورات چنين است:
میریام، خواهر اَهَرُون(هارون) دف را در دستش گرفت و همهی زنها با دفها درحال پایكویی دنبال وی بیرون رفتند. (خروج/ فصل ١٥/ ایه ٢٠)
متنی که نويسندگان قرآن را به اشتباه انداخت در اعداد تورات فصل ٢٦ ایه ١٥ است:
نام زن عَمرام يُوخِوِد دختر لِوى بود كه (زن لِوي) او را براى لِوی در مصر زاييد. (وی) براى عَمرام، اَهَرُون(هارون) و مُوشه(موسی) و ميريام(مریم) خواهرشان را زایید. (اعداد/ فصل ٢٦/ ایه ١٥)
#نويسندگان_قرآن، عمرام پدر موسی را نیز با عمران پدر مریم اشتباه گرفته اند.
#توضيح:
#مادر_عيسى_مسيح در تمام كشورها و كتب دينى يهوديها و مسيحيها #ماريا خطاب شده و خواهر موسى و هارون نيز ميريام، كه مسلمانان و اعراب بنا بر اين خطاى قرآن هردو را مريم خطاب ميكنند.
@bozoonhigz
#قسمت_دوم(پايان)
ناگفته نماند كه وجه تشابه اين دو بانو، نام پدرشان بوده است كه نام پدر هر دو آنها #عمران يا به زبان عبرى، #عمرام ميباشد.
در واقع با اين #خطاى_فاحش كه از نويسنده يا نويسندگان قرآن سرزده، #هارون و #موسى برادران مريم و دايى #عيسى_مسيح ميشوند كه اين با واقعيت تاريخى در تضاد فاحش است.
البته به پشتوانه همين خطاى قرآن، مسلمانان، "ماريا" مادر عيسى مسيح را همان #مريم خطاب ميكنند و اين نيز يك ايرادى فاحش است كه ثابت ميكند قرآن كتابى از جانب خدا نيست. زيرا اگر خدا بود حتما ميدانست تاريخ چگونه بوده است و اين افراد با فاصله زمانى زياد از هم مى زيسته اند .
▪️اما نكته جالبتر از همه اينها، ماله كشي مفسرين قرآن است كه هر كدام به نحوى و با ساختن يك داستان جداگانه سعى در رفع و رجوع اين ايراد كرده اند و با ساختن احاديث و روايت بي پايه و اساس، كار را خرابتر از آنچه هست، كرده اند.
برخى مفسرين مانند #آيت_الله_مكارم_شيرازى در ذيل تفسير اين آيه، با نقل يك روايت مينويسد:
در ميان بنى اسرائيل رسم بوده كه زنى كه پاك و نامدار بوده را "خواهر هارون" صدا ميزده اند!
نقل اين روايت چند ايراد دارد:
١) اگر قرار بر اين بود، چرا او را خواهر موسى صدا نميزده اند؟ به هر حال موسى پيامبر آنان است و نه هارون برادرش
٢) در هيچ جاى تاريخ يهود چنين ادعائى نشده است
٣) در آيه ٢٨ سوره مريم، لحن مردم شماتت و سرزنش به خود دارد نه تعريف و تمجيد
پس ادعاى ايشان نه تنها ايراد آيه را رفع و رجوع نكرد بلكه تأييد كرد كه اين يك خطا بوده است وگرنه چه نيازى به نوشتن چنين دروغى در مورد آن است؟
#نويسندگان_قرآن به گمان اینکه در تورات گفته شده که مریم خواهر هارون است، این آیه را از زبان الله نقل قول کرده اند، در صورتی که این موضوع در تورات و در سفر خروج فصل ١٥ آیه ٢٠ آمده و سخن از ميریام است که خواهر #هارون و #موسی بوده است.
#متن_آيه در تورات چنين است:
میریام، خواهر اَهَرُون(هارون) دف را در دستش گرفت و همهی زنها با دفها درحال پایكویی دنبال وی بیرون رفتند. (خروج/ فصل ١٥/ ایه ٢٠)
متنی که نويسندگان قرآن را به اشتباه انداخت در اعداد تورات فصل ٢٦ ایه ١٥ است:
نام زن عَمرام يُوخِوِد دختر لِوى بود كه (زن لِوي) او را براى لِوی در مصر زاييد. (وی) براى عَمرام، اَهَرُون(هارون) و مُوشه(موسی) و ميريام(مریم) خواهرشان را زایید. (اعداد/ فصل ٢٦/ ایه ١٥)
#نويسندگان_قرآن، عمرام پدر موسی را نیز با عمران پدر مریم اشتباه گرفته اند.
#توضيح:
#مادر_عيسى_مسيح در تمام كشورها و كتب دينى يهوديها و مسيحيها #ماريا خطاب شده و خواهر موسى و هارون نيز ميريام، كه مسلمانان و اعراب بنا بر اين خطاى قرآن هردو را مريم خطاب ميكنند.
@bozoonhigz