🔴 «چرا آمدی؟
✅تا اجازه ندهم شاگردانم را بکشید!»
نامه سرگشاده دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان به معلمان سراسر کشور
سلام و درود به شما معلمان عزیز و افتخار آفرین. معلمانی که طی سالها و ماههای گذشته جنبههای بیشماری از همدلی و اتحاد را به تمام جامعه نشان دادید.
ما دانشجویان همیشه به بیانیههای محکم سیاسی و تئوریپردازیهای دقیق اقتصادی_سیاسی معروف بودهایم. اما اینبار قصد داریم حقیقتی عریان در جامعه را بیان کنیم. حقیقتی که ندیدن یا کم دیدن آن بهای بسیار سنگینی دارد.
یکی از اصلیترین دلایل نگارش این نامه سرگشاده شاید جمله یکی از معلمان جوانی باشد که در اعتراضات و تجمعات شهر اصفهان شرکت کرده بود. زمانی که در یک جلسه دوستانه برایمان از اولین تجربه شرکت در #اعتراضات_سراسری گفت، اشاره کرد یکی از بارجوهای نیروی سرکوب در اعتراضات به او گفته بود: «تو که معلمی چرا به اعتراضات آمدی؟» دوست ما جواب داده بود: «تا اجازه ندهم شاگردانم را بکشید!»
معلمان گرامی، اکثریت شرکت کنندگان در اعتراضات جاری در جامعه، زنان و مردان جوانی هستند که نهایتا همسن و سال #مهسا_امینی باشند. یکی دیگر از این عزیزانی که در همین اصفهان بر اثر شلیک گلوله ساچمهای به سر وی، او را از دست دادیم، #مهسا_میساموگویی (#مهسا_موگویی) بود؛ مهسا دانشآموز مقطع دبیرستان در فولادشهر اصفهان بود که جانش را از او ستاندند!
عزیزان میدانید واکنش حکومت به کشته شدن مهسا موگویی توسط نیروی سرکوبش که بارها به سر و صورت مردم شلیک کرده، تهیه یک گزارش یک دقیقهای بود که آخر حرفشان میخواستند بگویند: «ما نکشتیم؟!» «در حال رسیدگی است!» «اشرار و اغتشاشگران کشتند!» انگار که دارند درباره ترخیص یک کالا از گمرک حرف میزنند نه جان یک انسان که نیروی سرکوبشان با شلیک مستقیم گلوله به سرش، او را به قتل رسانده!
معلمان گرامی، از همکاران خود در مدرسه گلشن فولادشهر اصفهان بپرسید، همان مدرسهای که مهسا موگویی در آن مقام قهرمانی آمادگی جسمانی منطقه را کسب کرده بود. بپرسید چطور میشود سر کلاس درسی حاضر شد که به جای یک دانشآموز سرشار از احساس زندگی که به ورزش علاقه بسیار زیادی داشته، یک دسته گل و قاب عکس او به نشانه پایان زندگی او قرار داشته باشد؟
ما از شما میخواهیم همانطور که حین برگزاری تک تک کلاسهای درس به همه ما گفتید: «هیچ چیز به قیمت آزادی و آزادگی نیست، هیچ چیز با شرافت و انسانیت قابل قیاس و معاوضه نیست.» همانطور هم کنار ما دانشآموزان و دانشجویان پیشرو و مترقی بایستید.
معلمان عزیز ما از شما میخواهیم با #اعتصابات_سراسری خود همگام با اعتصابات گسترده دانشجویان، به این وضعیت جهنمی و تاریک پایان دهید.
از طرف شاگردان سابق شما و دانشجویان امروز، دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان
بامداد ۵ مهرماه ۱۴۰۱
#به_اعتصابات_بپیوندید
#ما_به_یاری_معلمان_نیاز_داریم
✅تا اجازه ندهم شاگردانم را بکشید!»
نامه سرگشاده دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان به معلمان سراسر کشور
سلام و درود به شما معلمان عزیز و افتخار آفرین. معلمانی که طی سالها و ماههای گذشته جنبههای بیشماری از همدلی و اتحاد را به تمام جامعه نشان دادید.
ما دانشجویان همیشه به بیانیههای محکم سیاسی و تئوریپردازیهای دقیق اقتصادی_سیاسی معروف بودهایم. اما اینبار قصد داریم حقیقتی عریان در جامعه را بیان کنیم. حقیقتی که ندیدن یا کم دیدن آن بهای بسیار سنگینی دارد.
یکی از اصلیترین دلایل نگارش این نامه سرگشاده شاید جمله یکی از معلمان جوانی باشد که در اعتراضات و تجمعات شهر اصفهان شرکت کرده بود. زمانی که در یک جلسه دوستانه برایمان از اولین تجربه شرکت در #اعتراضات_سراسری گفت، اشاره کرد یکی از بارجوهای نیروی سرکوب در اعتراضات به او گفته بود: «تو که معلمی چرا به اعتراضات آمدی؟» دوست ما جواب داده بود: «تا اجازه ندهم شاگردانم را بکشید!»
معلمان گرامی، اکثریت شرکت کنندگان در اعتراضات جاری در جامعه، زنان و مردان جوانی هستند که نهایتا همسن و سال #مهسا_امینی باشند. یکی دیگر از این عزیزانی که در همین اصفهان بر اثر شلیک گلوله ساچمهای به سر وی، او را از دست دادیم، #مهسا_میساموگویی (#مهسا_موگویی) بود؛ مهسا دانشآموز مقطع دبیرستان در فولادشهر اصفهان بود که جانش را از او ستاندند!
عزیزان میدانید واکنش حکومت به کشته شدن مهسا موگویی توسط نیروی سرکوبش که بارها به سر و صورت مردم شلیک کرده، تهیه یک گزارش یک دقیقهای بود که آخر حرفشان میخواستند بگویند: «ما نکشتیم؟!» «در حال رسیدگی است!» «اشرار و اغتشاشگران کشتند!» انگار که دارند درباره ترخیص یک کالا از گمرک حرف میزنند نه جان یک انسان که نیروی سرکوبشان با شلیک مستقیم گلوله به سرش، او را به قتل رسانده!
معلمان گرامی، از همکاران خود در مدرسه گلشن فولادشهر اصفهان بپرسید، همان مدرسهای که مهسا موگویی در آن مقام قهرمانی آمادگی جسمانی منطقه را کسب کرده بود. بپرسید چطور میشود سر کلاس درسی حاضر شد که به جای یک دانشآموز سرشار از احساس زندگی که به ورزش علاقه بسیار زیادی داشته، یک دسته گل و قاب عکس او به نشانه پایان زندگی او قرار داشته باشد؟
ما از شما میخواهیم همانطور که حین برگزاری تک تک کلاسهای درس به همه ما گفتید: «هیچ چیز به قیمت آزادی و آزادگی نیست، هیچ چیز با شرافت و انسانیت قابل قیاس و معاوضه نیست.» همانطور هم کنار ما دانشآموزان و دانشجویان پیشرو و مترقی بایستید.
معلمان عزیز ما از شما میخواهیم با #اعتصابات_سراسری خود همگام با اعتصابات گسترده دانشجویان، به این وضعیت جهنمی و تاریک پایان دهید.
از طرف شاگردان سابق شما و دانشجویان امروز، دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان
بامداد ۵ مهرماه ۱۴۰۱
#به_اعتصابات_بپیوندید
#ما_به_یاری_معلمان_نیاز_داریم