شاکی ترین فرد مامور اتحادیه است که می گوید چرا به من نگاه می کنی و همه چیز را به هم می ریزد یکسره مشغول جواب دادن به اینها هستیم

چون ما وکیل نداریم راحت هستند طلا می دزدند می آیند درون خانه هر چی به نظرشان قیمتی است بر می دارند اما به من کاری ندارند من خط قرمزشان هستم به همه چیز کار دارند و مانده ام چه کنم

در زمانی که در گیم نت مشغول بودم متوجه شدم که بر ضد من شایعه سازی شده آنها همه جا پر کرده بودند که من آدم خلافکاری هستم بعدها مشخص شد که دلیل این کار چه بوده
وقتی که از من شکایت شد یکی از چیزهایی که آنها بر آن تکیه می کردند این بود که همه بچه ها این را می شناسند و معروف است
به این دلیل در گیمنت شایعه درست می کردند تا همه من را بشناسند تا بعدا بر ضد من شهادت دهند

کارت ملی به درد نمی خورد بارها من بازداشت شده ام و کسی پاسخگو نبوده حتی همان کارت را نشان داده ام و من را ول نکرده اند من نمی توانم در کشوری زندگی کنم که هویت من را قبول ندارد آنها به همه چیز شک دارند و برایم پاپوش درست می کنند بعد می آیند می گویند به تو کارت شناسایی داده ایم در حالی که این کارت متعلق به همه است و هیچ کمکی به من نمی کند مشکل من خاص است

کارت شما در کشورهای دیگر مورد قبول نیست در کشور خودتان هم بی فایده است من هیچ حقوقی ندارم و مزایایی هم داده نشده غیر از این که تحت تعقیب هستم و تعقیب کنندگان نیاز به مدرک واقعی ندارند از ورود به ادارات محروم هستم و تا سرویس بهداشتی اداره دنبال من می آیند همه جا من را می شناسند و شناختشان از نوعی دیگر است وقتی به پشتیبانی شرکتها زنگ می زنم اسم من را دو بار می پرسند و عددهای کد ملی را جابجا می کنند و بعد می گویند چنین شخصی وجود ندارد من یک آدم ممنوع هستم بعد ثبت احوال پیام می فرستد بیا کارت ملی بگیر! مگر ندارم؟ آیا می خواهید کارت جدیدی بدهید... شما حتی با مراجعه به منزل من پاسپورت سوراخ شده می دزدید چگونه خودتان را مرجع صدور شناسنامه می دانید

پیام ارسال شده در سامانه ثبت از نوعی است که نشان دهنده نوعی تجاوز بوده و می خواهند هویت من را بدزدند آنها به جای آن که هویت من را تایید کنند می خواهند عوض شود اسامی مختلفی به عنوان شکایت مطرح می شود که نشان دهنده نوعی ارتباط است بعد هم ثبت احوال می گوید که شناسه کد ملی شما غلط است و اقدام به درخواست کنید

می شود اعلام کنید نام جدید من چیست تا من بیایم درخواست ثبت کنم

اعتراض آنها به کارت داشتن همسرم در حالی اتفاق افتاده که وقتی برای دریافت کارت مراجعه کردیم بحث سیاسی کردند و من مورد بازجویی قرار گرفتم و گفتند شما نباید بچه داشته باشید ضمنا کارت ملی خواهر زنم را صادر نمی کنند و به بهانه این که شوهرش می خواهد برای او کارت بگیرد او را منع کرده اند

حالا چون خواهر دیگر زنم می خواهد مباشر ما شود هویت او را انکار کرده اند و این پیام را فرستاده اند:

به جای اینجور مزاحمتها چی به ما می دهید

اگر حتی بت باشم باید جلویم غذا بگذارید خدا که جای خود دارد

شما حتی نمازتان را به سمت دیگری می خوانید

اینها همانهایی هستند که کعبه را به مقصد مسجد الحرام ترک کردند و حالا دارند سعی می کنند من را جابه جا کنند

به روح من می گویند تو یک نفر دیگر هستی اما حاضر نیستند مدارک شناسایی ارائه کنند به جای این کار برعکس شکایت می کنند

به امیر تتلو اعلام کرده اند تو علاوه بر 5 سال زندان به 10 سال زندان محکوم شده ای او نه تنها هیچ مزایایی دریافت نکرده بلکه زندانی شده
یک نفر دیگر را به خاطر من محکوم کرده اند

من منتظر نجات هستم

کشورهایی مانند فرانسه و ترکیه من را وادار به سکوت کرده اند

روسیه و چین گزینه های جدید هستند

من چه نیاز به هویتی دارم که قبلا به من داده شده برای این کار به یک شرکت دیگر مراجعه می کنم