#ضرورت_معرفت_امام (۱۱)
#افضلیت
✅ برگزیده‌های برگزیدگان خدا
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_یازدهم
🔻در میان همه برگزیدگان الهی، پیامبر اسـلام صلی‌الله علیه و آله و اهل بیت معصوم ایشان دارای ویژگیهایی هستند که آنهـا را از دیگران ممتـاز کرده است، و لـذا میتـوان ایشـان را برگزیـده آن برگزیـده هـا دانست.
در روایـات آمـده است که حضرت شیث علیه‌السلام ، وصی حضرت آدم علیه‌السلام، نوشـته‌ای 📜 را از پـدرش به ارث برده بـود که حـاوي مطـالبی در خصـوص مقامـات انبیـا و اوصـیای الهی و برتری چهـارده معصـوم علیهم السلام بر سـایرین بود.
مـا به بعضـی عبـارات آنکه سوالات حضرت آدم علیه‌السلام و جوابهای خداونـد به ایشان است. در اینجا اشاره میکنیم.
📌صـحیفه مـذکور با این عبارات آغاز میشود:
💠 بِسمِ اللهِ الرّحمنِ الرَحیمِ لا اِلهَ الا انا الحَیُّ القَیُّومُ ...خَلَقتُ عِبادی لِعِبادَتی و اَلزَمتُهُم حُجَّتی، اَلا إنّی باعِثٌ فیهِم رُسُلی وَ مُنَزِّلٌ عَلَیهِم کُتُبی اُبرِمُ ذلکَ مِن لَدُن اَوَّلِ مَذکورٍ مِن بَشَرٍ اِلی اَحمَدَ نَبیّی وَ خاتَمِ رُسُلی...
#ترجمه : «به نام خداوند بخشـنده مهربان. معبودي نیست جز من که حّجت خود را بر آنـان تمـام سـاختم. آگـاه بـاش که من فرسـتادگانم را در میان آنها مبعوث خواهم کرد و کتابهای خود را بر ایشـان فرو فرسـتادم و این کـار را از زمان نخستین فرد بشـر تا «احمـد» که پیامبر من و آخرین فرسـتاده ام هست، اسـتحکام می‌بخشم... »
پس از آن چنین آمده است:
🔹و قالَ الآدَمُ (ع) : مَن هؤلاءِ الرُّسُلُ؟ وَ مَن اَحمَدُ هذا الَّذی رَفَعتَ و شَرَّفتَ؟ قال الله تعالی : کُلٌ مِن ذُرِیَّتِکَ وَ احمَدُ عاقِبُهُم و وارِثُهُم
#ترجمه : «حضرت آدم علیه السلام پرسید: این فرستادگان چه کسانی هستند؟ و احمد که او را بلندمرتبه و شریف کرده‌ای کیست؟خدا فرمود: همه اینها از فرزندان تو هستند. و احمد آخرین آنها و وارث ایشان است.»
🔹قالَ : یا رَبِّ بِما أنتَ باعِثُهُم و مُرسِلُهُم؟
قالَ : بِتَوحیدی ثُمَّ اُقَفّی ذلکَ بِثَلاثِمائةِ وَ ثَلاثینَ شَریعَةً اَنظَمُها وَ اَکمَلُها لِاَحمَدَ جَمیعاً
#ترجمه : آدم علیه‌السلام پرسید : ای پروردگار من، ایشان را به چه کاری مبعوث میکنی و (نزد مردم) میفرستی؟ فرمود: برای آنکه به توحیـد من دعوت کننـد و به دنبـال آن سـیصد و سـی شـریعت قرار میدهم که منظم ترین و کاملترین آنها برای احمد می‌باشد.
ّ 🔻سپس خدای متعال صورتهای انبیا و رسل را همراه با اوصـیای ایشان به شـکل اشـباحی از نور، به حضرت آدم علیه السلام معرفی می‌نماید و در واقع آنها را به ایشان معرفی می‌نماید و در این معرفی حضرت آدم علیه‌السلام برخی را نسبت به دیگران برتر و منورتر می‌بیند که وقتی از پروردگار عّلت آن را سؤال میکند،
چنین پاسخ داده میشود:
🔹إنّی أنا اللّه لاالهَ اِلا أنا الرَّحمنُ الرَّحیمُ العَزیزُ الحَکیمُ عالِمُ الغیوبِ مُضمَراتِ القُلوبِ. أعل‍َمُ ما لَم یَکُن مِمّا یَکونُ کَیفَ یَکونُ وَ ما لایَکونُ لَو کانَ کَیفَ یَکونُ.
#ترجمه : «منم الله که معبودي جز من نیست، بخشنده مهربان با عّزت وحکیم، آگاه از پنهانیها و عالم به آنچه در درون دلهاست. آنچه را وجود نـدارد ولی موجود میشود، میدانم که چگونه خواهد بود. و آنچه را هم که موجود نیست، میدانم که اگر موجود میشد،چگونه بود»
🔹وَ إنّی اطَّلَعتُ یا عَبدی فی عِلمی عَلی قُلوبِ عِبادی ، فَلَم اَرَ فیهم اَطوَعَ لی و لاأنصَحَ لِخَلقی مِن أنبیائی وَ رُسُلی. فجَعَلتُ لذلکَ فیهم روحی وَ کَلِمَتی وَ ألزَمتُهُم عِبءَ حُجَّتی وَ اصطَفَیتُهُم عَلَی البَرایا بِرِسالَتی وَ وَحیی....
#ترجمه : «اي بنـده من، من در علم خود، بر دلهاي بندگانم اطلاع پیدا کردم، پس در میان آنها کسانیکه نسـبت به من مطیعتر و نسـبت به مخلوقات من خیرخواه تر از پیامبران و فرسـتادگانم نباشند، ندیدم. پس به همین جهت روح وکلمه خود را در ایشان قرار دادم و بـار حّجت خود را بر دوش آنهـا گذاشـتم و آنها را برگزیـده خود برخلایق قرار دادم تا رسالت و وحی مرا به ایشان برسانند...»
{↓↓1⃣↓↓}
#افضلیت
✅ برگزیده‌های برگزیدگان خدا
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_یازدهم
🔻در میان همه برگزیدگان الهی، پیامبر اسـلام صلی‌الله علیه و آله و اهل بیت معصوم ایشان دارای ویژگیهایی هستند که آنهـا را از دیگران ممتـاز کرده است، و لـذا میتـوان ایشـان را برگزیـده آن برگزیـده هـا دانست.
در روایـات آمـده است که حضرت شیث علیه‌السلام ، وصی حضرت آدم علیه‌السلام، نوشـته‌ای 📜 را از پـدرش به ارث برده بـود که حـاوي مطـالبی در خصـوص مقامـات انبیـا و اوصـیای الهی و برتری چهـارده معصـوم علیهم السلام بر سـایرین بود.
مـا به بعضـی عبـارات آنکه سوالات حضرت آدم علیه‌السلام و جوابهای خداونـد به ایشان است. در اینجا اشاره میکنیم.
📌صـحیفه مـذکور با این عبارات آغاز میشود:
💠 بِسمِ اللهِ الرّحمنِ الرَحیمِ لا اِلهَ الا انا الحَیُّ القَیُّومُ ...خَلَقتُ عِبادی لِعِبادَتی و اَلزَمتُهُم حُجَّتی، اَلا إنّی باعِثٌ فیهِم رُسُلی وَ مُنَزِّلٌ عَلَیهِم کُتُبی اُبرِمُ ذلکَ مِن لَدُن اَوَّلِ مَذکورٍ مِن بَشَرٍ اِلی اَحمَدَ نَبیّی وَ خاتَمِ رُسُلی...
#ترجمه : «به نام خداوند بخشـنده مهربان. معبودي نیست جز من که حّجت خود را بر آنـان تمـام سـاختم. آگـاه بـاش که من فرسـتادگانم را در میان آنها مبعوث خواهم کرد و کتابهای خود را بر ایشـان فرو فرسـتادم و این کـار را از زمان نخستین فرد بشـر تا «احمـد» که پیامبر من و آخرین فرسـتاده ام هست، اسـتحکام می‌بخشم... »
پس از آن چنین آمده است:
🔹و قالَ الآدَمُ (ع) : مَن هؤلاءِ الرُّسُلُ؟ وَ مَن اَحمَدُ هذا الَّذی رَفَعتَ و شَرَّفتَ؟ قال الله تعالی : کُلٌ مِن ذُرِیَّتِکَ وَ احمَدُ عاقِبُهُم و وارِثُهُم
#ترجمه : «حضرت آدم علیه السلام پرسید: این فرستادگان چه کسانی هستند؟ و احمد که او را بلندمرتبه و شریف کرده‌ای کیست؟خدا فرمود: همه اینها از فرزندان تو هستند. و احمد آخرین آنها و وارث ایشان است.»
🔹قالَ : یا رَبِّ بِما أنتَ باعِثُهُم و مُرسِلُهُم؟
قالَ : بِتَوحیدی ثُمَّ اُقَفّی ذلکَ بِثَلاثِمائةِ وَ ثَلاثینَ شَریعَةً اَنظَمُها وَ اَکمَلُها لِاَحمَدَ جَمیعاً
#ترجمه : آدم علیه‌السلام پرسید : ای پروردگار من، ایشان را به چه کاری مبعوث میکنی و (نزد مردم) میفرستی؟ فرمود: برای آنکه به توحیـد من دعوت کننـد و به دنبـال آن سـیصد و سـی شـریعت قرار میدهم که منظم ترین و کاملترین آنها برای احمد می‌باشد.
ّ 🔻سپس خدای متعال صورتهای انبیا و رسل را همراه با اوصـیای ایشان به شـکل اشـباحی از نور، به حضرت آدم علیه السلام معرفی می‌نماید و در واقع آنها را به ایشان معرفی می‌نماید و در این معرفی حضرت آدم علیه‌السلام برخی را نسبت به دیگران برتر و منورتر می‌بیند که وقتی از پروردگار عّلت آن را سؤال میکند،
چنین پاسخ داده میشود:
🔹إنّی أنا اللّه لاالهَ اِلا أنا الرَّحمنُ الرَّحیمُ العَزیزُ الحَکیمُ عالِمُ الغیوبِ مُضمَراتِ القُلوبِ. أعل‍َمُ ما لَم یَکُن مِمّا یَکونُ کَیفَ یَکونُ وَ ما لایَکونُ لَو کانَ کَیفَ یَکونُ.
#ترجمه : «منم الله که معبودي جز من نیست، بخشنده مهربان با عّزت وحکیم، آگاه از پنهانیها و عالم به آنچه در درون دلهاست. آنچه را وجود نـدارد ولی موجود میشود، میدانم که چگونه خواهد بود. و آنچه را هم که موجود نیست، میدانم که اگر موجود میشد،چگونه بود»
🔹وَ إنّی اطَّلَعتُ یا عَبدی فی عِلمی عَلی قُلوبِ عِبادی ، فَلَم اَرَ فیهم اَطوَعَ لی و لاأنصَحَ لِخَلقی مِن أنبیائی وَ رُسُلی. فجَعَلتُ لذلکَ فیهم روحی وَ کَلِمَتی وَ ألزَمتُهُم عِبءَ حُجَّتی وَ اصطَفَیتُهُم عَلَی البَرایا بِرِسالَتی وَ وَحیی....
#ترجمه : «اي بنـده من، من در علم خود، بر دلهاي بندگانم اطلاع پیدا کردم، پس در میان آنها کسانیکه نسـبت به من مطیعتر و نسـبت به مخلوقات من خیرخواه تر از پیامبران و فرسـتادگانم نباشند، ندیدم. پس به همین جهت روح وکلمه خود را در ایشان قرار دادم و بـار حّجت خود را بر دوش آنهـا گذاشـتم و آنها را برگزیـده خود برخلایق قرار دادم تا رسالت و وحی مرا به ایشان برسانند...»
{↓↓1⃣↓↓}
#منجی (۳۴۵)
🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران
✅ اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_یازدهم
🔻محل وحی بر موسی علیه‌السلام و محل سرزمین فاران کجا هستند؟ آیا می توان این
مناطق را در شبه جزیره سینا دانست؟
✅🔚 بنابر ادله تاریخی و توراتی ، این مناطق نمی‌توانند در شبه جزیره سینا قرار داشته
باشند
اما ادله :
🔻اولا. ما میدانیم که بنابر قرآن و تورات ، حضرت موسی یک مرتبه از قلمرو مصر گریخته و به سرزمین مدین (مدیان) پناه برده است. این سرزمین در شمال عربستان امروزی قرار دارد. چنانکه در نقشه ها مشخص است و آن را در شرق خلیج عقبه می‌بینیم.
←برای اطلاع از مکان مدین رجوع شود به معجم البلدان ، ج ۵ ، ص ۷۷ ::
http://lib.eshia.ir/22019/5/77
حضرت موسی در همان مناطق به نبوت برگزیده شده و به سوی مصر فرستاده میشود تا بنی اسرائیل را از حاکمیت فرعون خارج کند :
کتاب خروج ، باب ۳ : بند ۱ و ۲
«ِموسی گلۀ پدرزنش یِترون (شعیب) ، کاهن ِمِدیان را شبانی میکرد. روزی گله را به آن سوی صحرا برد و به حوریب که کوه خدا باشد، رسید. در آنجا، فرشتۀ خداوند از درون بوته‌ای در شعلۀ آتش بر او ظاهر شد. موسی دید که بوته شعله‌ور است، ولی نمیسوزد.
https://bible.com/bible/118/exo.3.1-2.NMV
🔻دوم اینکه : شبه جزیره سینا و فراتر از آن برای قرن ها و هزاره ها تحت سلطنت مصر بوده است. پس حضرت موسی و بنی اسرائیل نمی‌توانند بعد خروج از قلمرو مصر، در این منطقه ساکن شده باشند
شبه جزیره سینا در واقع دروازه ارتباط مصر با آسیا محسوب میشد و از جهت نظامی و اقتصادی برای مصر اهمیت داشت و آن را تحت نفوذ می‌گرفت. کسانی که مطالعه اندکی درباره تاریخ مصر باستان داشته باشند میدانند که مصریان بر سر تسلط بر شام ، با قدرت های آسیایی درگیری داشتند. و نقاط وسیعی را از شام تصرف کرده بودند؛
پس لازم بود که شبه جزیره سینا هم تحت کنترل ایشان باشد چون گفتیم که این منطقه ، حلقه اتصال زمینی مصر با آسیا است؛
چند سند تاریخی را ببینیم :
- کتاب مصر باستان . اثر شارلوت بوت ، ص ۸۷ ، درباره توسعه طلبی های مصریان در آسیای غربی توضیح میدهد؛
(ر.ک: تصویر الحاقی)
- اما در کتاب مقدس هم خبر از توسعه طلبی های مصر را شاهد هستیم. به عنوان نمونه : اشاره به جنگ لشکر مصر با نبوکد نصر بابلی در کنار رود فرات؛
(در کتاب ارمیا ، باب ۴۶ : بند ۱ و ۲)
- کلام خداوند که دربارۀ ملتها بر ارمیای نبی نازل شد: دربارۀ مصر، و سپاهیان فرعون نِکو که کنار رودخانۀ فرات در کَرکِمیش بودند و نبوکد نصر، پادشاه بابل، ایشان را در سال چهارم یِهویاقیم پسر یوشیا، پادشاه یهودا، شکست داد:
https://bible.com/bible/118/jer.46.1-2.NMV
- دکتر بولس الفغالی توضیح میدهد که مصریان از قرن ۱۸ و ۱۹ پیش از میلاد در شبه جزیره سینا نفوذ داشته و آثار باستانی مختلفی از ایشان در آنجا بر جای مانده است.
کتاب المحیط الجامع ، ص ۶۸۹؛
(اسکن آن در ادامه خواهد آمد)
✅🔚غرض اینکه : محل نزول وحی بر موسی علیه‌السلام ، محل پناهندگی او و محل فاران که پس از خروج از مصر ، در آن ها وارد شدند نمی‌تواند در شبه جزیره سینا باشد. چون این مناطق در قلمرو مصر بوده است؛ حضرت موسی و بنی اسرائیل پس از خروج از مصر وارد خاک عربستان شده اند. و پس وفات موسی علیه‌السلام بنی اسرائیل به تدریج در کنعان و شام مستقر شد.
✅🔚 اساسا نام گذاری شبه جزیره سینا ، مربوط به دوران امپراتور کنستانتین است که تحت تاثیر توهماتی و بدون دلیل روشن ، کوه سینا را در این مناطق معرفی کرد و شهرت شبه جزیره سینا از اینجا آمده است. این یکی از بدعت های کنستانتین است!
(اسکن آن در ادامه خواهد آمد)
«1⃣»
🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران
✅ اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_یازدهم
🔻محل وحی بر موسی علیه‌السلام و محل سرزمین فاران کجا هستند؟ آیا می توان این
مناطق را در شبه جزیره سینا دانست؟
✅🔚 بنابر ادله تاریخی و توراتی ، این مناطق نمی‌توانند در شبه جزیره سینا قرار داشته
باشند
اما ادله :
🔻اولا. ما میدانیم که بنابر قرآن و تورات ، حضرت موسی یک مرتبه از قلمرو مصر گریخته و به سرزمین مدین (مدیان) پناه برده است. این سرزمین در شمال عربستان امروزی قرار دارد. چنانکه در نقشه ها مشخص است و آن را در شرق خلیج عقبه می‌بینیم.
←برای اطلاع از مکان مدین رجوع شود به معجم البلدان ، ج ۵ ، ص ۷۷ ::
http://lib.eshia.ir/22019/5/77
حضرت موسی در همان مناطق به نبوت برگزیده شده و به سوی مصر فرستاده میشود تا بنی اسرائیل را از حاکمیت فرعون خارج کند :
کتاب خروج ، باب ۳ : بند ۱ و ۲
«ِموسی گلۀ پدرزنش یِترون (شعیب) ، کاهن ِمِدیان را شبانی میکرد. روزی گله را به آن سوی صحرا برد و به حوریب که کوه خدا باشد، رسید. در آنجا، فرشتۀ خداوند از درون بوته‌ای در شعلۀ آتش بر او ظاهر شد. موسی دید که بوته شعله‌ور است، ولی نمیسوزد.
https://bible.com/bible/118/exo.3.1-2.NMV
🔻دوم اینکه : شبه جزیره سینا و فراتر از آن برای قرن ها و هزاره ها تحت سلطنت مصر بوده است. پس حضرت موسی و بنی اسرائیل نمی‌توانند بعد خروج از قلمرو مصر، در این منطقه ساکن شده باشند
شبه جزیره سینا در واقع دروازه ارتباط مصر با آسیا محسوب میشد و از جهت نظامی و اقتصادی برای مصر اهمیت داشت و آن را تحت نفوذ می‌گرفت. کسانی که مطالعه اندکی درباره تاریخ مصر باستان داشته باشند میدانند که مصریان بر سر تسلط بر شام ، با قدرت های آسیایی درگیری داشتند. و نقاط وسیعی را از شام تصرف کرده بودند؛
پس لازم بود که شبه جزیره سینا هم تحت کنترل ایشان باشد چون گفتیم که این منطقه ، حلقه اتصال زمینی مصر با آسیا است؛
چند سند تاریخی را ببینیم :
- کتاب مصر باستان . اثر شارلوت بوت ، ص ۸۷ ، درباره توسعه طلبی های مصریان در آسیای غربی توضیح میدهد؛
(ر.ک: تصویر الحاقی)
- اما در کتاب مقدس هم خبر از توسعه طلبی های مصر را شاهد هستیم. به عنوان نمونه : اشاره به جنگ لشکر مصر با نبوکد نصر بابلی در کنار رود فرات؛
(در کتاب ارمیا ، باب ۴۶ : بند ۱ و ۲)
- کلام خداوند که دربارۀ ملتها بر ارمیای نبی نازل شد: دربارۀ مصر، و سپاهیان فرعون نِکو که کنار رودخانۀ فرات در کَرکِمیش بودند و نبوکد نصر، پادشاه بابل، ایشان را در سال چهارم یِهویاقیم پسر یوشیا، پادشاه یهودا، شکست داد:
https://bible.com/bible/118/jer.46.1-2.NMV
- دکتر بولس الفغالی توضیح میدهد که مصریان از قرن ۱۸ و ۱۹ پیش از میلاد در شبه جزیره سینا نفوذ داشته و آثار باستانی مختلفی از ایشان در آنجا بر جای مانده است.
کتاب المحیط الجامع ، ص ۶۸۹؛
(اسکن آن در ادامه خواهد آمد)
✅🔚غرض اینکه : محل نزول وحی بر موسی علیه‌السلام ، محل پناهندگی او و محل فاران که پس از خروج از مصر ، در آن ها وارد شدند نمی‌تواند در شبه جزیره سینا باشد. چون این مناطق در قلمرو مصر بوده است؛ حضرت موسی و بنی اسرائیل پس از خروج از مصر وارد خاک عربستان شده اند. و پس وفات موسی علیه‌السلام بنی اسرائیل به تدریج در کنعان و شام مستقر شد.
✅🔚 اساسا نام گذاری شبه جزیره سینا ، مربوط به دوران امپراتور کنستانتین است که تحت تاثیر توهماتی و بدون دلیل روشن ، کوه سینا را در این مناطق معرفی کرد و شهرت شبه جزیره سینا از اینجا آمده است. این یکی از بدعت های کنستانتین است!
(اسکن آن در ادامه خواهد آمد)
«1⃣»
Telegram
attach 📎