[ کانال برهان ]
11.1K subscribers
22.9K photos
1.79K videos
740 files
13K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#نقد_وهابیت
#تبرک
#عدالت_صحابه (۱۳۹)
#حدیث_ثقلین (۱۰۲)

خاطره ای از آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله العالی در سفر به مدینه و مناظره با اهل سنت و وهابیت

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

«در يكى از تشرفات به حج بيت اللَّه الحرام، در مسجد النبى خم شدم تا يكى از قرآنها را كه در كنار محراب حضرت رسول صلى اللَّه عليه وآله چيده‏ اند از قفسه بردارم، ناگهان فردى برخاست. براى من جالب بود كه علت بلند شدن ناگهانى اين شخص را بدانم.
گفتم: اين كه يك دفعه بلند شديد براى من عجيب بود.
دوستانش كه آن جا نشسته بودند گفتند: بله، اين آقا فكر كرد شما خم شده‏ ايد تا محراب را ببوسيد، بلند شد تا مانع شما از بوسيدن شود.

گفتم: اولًا، خم شدم تا قرآن بردارم و قصدم بوسيدن محراب نبود. ثانياً، مگر بوسيدن محراب اشكال دارد؟!
گفتند: «هذا شرك»!
گفتم: من براى شما ثابت مى‏ كنم كه بوسيدن محراب شرك نيست.
آنان كه جمعى از دانشجويان دانشگاه مدينه منوره بودند گفتند تو ثابت مى‏ كنى؟!
گفتم: بله، قرآن را به جاى خود برگرداندم، نشستم و بحث شروع شد، همين كه مسئله داشت تمام میشد، خواستند بحث را منحرف كنند و به مسئله ديگرى منتقل‏ شوند، گفتم: اول اين مسئله تمام بشود! بعد به مسائل ديگر مى‏‌پردازيم،
سپس از آنان اقرار گرفتم كه بوسيدن محراب، منبر، ضريح و ... شرك نيست.

پس از آن وارد بحث‏هايى مثل #شفاعت ، بناء بر قبور، #متعه و مسائل ديگر شديم.
جلسه نزديك به دو ساعت و نيم طول كشيد و من مانع انحراف بحث مى‏ شدم بلكه براى هر مسئله از آنان اقرار مى‏ گرفتم، و آن گاه به سراغ مسئله ديگرى مى‏ رفتيم.
آنان كه حدود ده نفر حافظ قرآن بودند. وقتى ديدند كه در وضعيت ناراحت كننده‏ اى قرار دارند، تصميم گرفتند مرا در برابر سؤالى قرار دهند تا دچار مشكل شوم.
گفتند: شما سبّ شيخين و لعن صحابه مى‏ كنيد؟ طبيعى است اگر بگويم نه، يك اثر دارد و اگر بگويم بله، اثر ديگرى دارد. گفتم: من عقيده شيعه را درباره صحابه برايتان مى‏‌گويم و هر جا با هم متّفق بوديم، چه بهتر، و هرجا اختلاف داشتيم، در مورد آن بحث مى‏ كنيم.
گفتند: خوب است.

گفتم: صحابه رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وآله دو گروه هستند:
يك گروه صحابه‏ اى كه در زمان حيات پيغمبر اكرم از دنيا رفته‏ اند يا در غزوات و جنگ‏ها شهيد شده‏ اند، ما كه شيعه هستيم اين قسم از صحابه را احترام مى‏ كنيم، آيا شما هم احترام مى‏ كنيد يا نه؟
گفتند: بله.
گفتم: پس در اينباره بحثى نداريم.
گروه دوم، آن صحابه‏ اى هستند كه پس از پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله در اين عالم بودند، و اينان بر دو دسته هستند: يك دسته كسانى هستند كه به وصيت رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله عمل كردند، ما آنان را احترام مى‏‌كنيم، آيا شما هم احترام مى‏ كنيد؟
گفتند: بله.
گفتم: پس در اين‏باره هم بحثى نداريم. دسته دوم كسانى هستند كه به وصيت‏ رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله عمل نكردند و با او مخالفت كردند، ما آنان را دوست نداريم و از آنان #تبرى مى‏جوييم، شما هم چنين هستيد؟
گفتند: ما نيز هم‏چنين.
گفتم: پس ديگر گروهى نماند و اختلافى نداريم.
مانند آن كه خواب باشند ناگهان بيدار شدند و گفتند: مرادت از وصيت چيست؟
گفتم:
🔻قوله صلّى اللَّه عليه وآله فيما أخرجه مسلم في صحيحه (صحيح مسلم: 7/ 122- 123 حديث 6381) واحمد في مسنده (مسند احمد: 3/ 14 و 17)
والترمذى في سننه (سنن ترمذى: 5/ 663 حديث 3788) والحاكم في مستدركه: (المستدرك على الصحيحين: 3/ 160 حديث 4711) إني تارك فيكم الثقلين كتاب اللَّه وعترتي أهل بيتي ما إن تمسكتم به لن تضلوا أبداً وإنهما لن يفترقا حتى يردا عليّ الحوض؛
فرمايش رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله- چنان كه مسلم در صحيح، احمد در مسند، ترمذى در سنن و حاكم در مستدركش نقل كرده‏اند- [كه فرمود] من در ميان شما دو شى‏ء گرانبها باقى مى‏ گذارم كتاب خدا و عترت و اهل بيتم چنان چه به آن تمسك كنيد هرگز گمراه نخواهيد شد و آن دو از هم جدا نمى‏ شوند تا در كنار حوض به من وارد شوند.
و اين وصيت رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وآله است.

آن گاه يكى از آنان گفت: «انت #رافضى خبيث»؛
ديگرى گفت: «انت جَدَلىّ زنديق»؛
و يكى از آنان نسبت به لباس طلبگى‏ ام جسارت و به شيعه و تشيع توهين كرد.
در اين وقت گفتم: معلوم مى‏ شود ديگر حرفى براى گفتن نداريد و نوبت به سبّ و شتم رسيده است، بهتر است بروم و قرآن تلاوت كنم. چرا كه من اجازه ندارم مقابله به مثل كنم.»

┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄

📙کتاب‌ جواهر الكلام في معرفة الإمامة و‌‌ الإمام ، جلد‏1، صفحه 24 تا 26
اثر ارزشمند آیت الله سید علی حسینی میلانی (مدظله العالی)

@borrhan
#نقد_تصوف
#تبری #بررسی_روایات_مدح_خلفا
#حدیث_منزلت #حدیث_غدیر

❗️تلاش صوفیه برای کمرنگ کردن تبری

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

یکی از مصادیق بارز مبارزه با تبری در فرقه صوفیه نمود دارد؛ روشن است که اصل و ریشه تصوف در تَسنُن می‌باشد و از یک دوره به بعد توسط برخی منسوبین به شیعه که متمایل به تصوف بودند، وارد تشیع نیز شد؛

بزرگان تصوف که دلداده و پِیرو سران سقیفه بودند، بین محبت و مودت اهل بیت علیهم السلام، و محبت و مودت سران خودشان در برزخی گرفتار آمدند که هر طرف آن برایشان ضرر بود.←إنکار اهل بیت علیهم السلام مساوی با نصب بود و سِیلی از طعن و تکفیر را در پی داشت،←و انکار و برائت از سران سقیفه نیز در قاموس آنان کفر محسوب می‌شد. لذا سعی کردند بین هر دو جمع کنند اما نشد، و در نهایت به جسارت و هتک حرمت اهل بیت علیهم السلام ختم شد.

البته باید دانست که بنیان گذاران تصوف در میان مسلمین، نواصب و منافقانی از قبیل #حسن_بصری و سفیان ثوری، بودند. بقیه هم کم و بیش رشحاتی از ناصبی‌گری داشتند، لذا در برزخی قرار نگرفتند. البته، از نظر ما فرقی بین دسته اول و دسته دوم نیست، تنها شاید شدت و ضعف آنان در دشمنی متفاوت باشد.

حال به نمونه‌‌هایی توجه فرمائید:

✍🏻 همانگونه که در اسکن می‌بینید: اسماعیل مستملی بخاری حنفی، صوفیِ سُنیِ قرن چهارم، در شرح خود بر یکی از کتب مهم صوفیه، هنگام نقد و بررسی برخی مذاهب، پس از آنکه سُنیان را تنها طایفه اهل نجات معرفی می‌کند، می‌نويسد:

✖️« ... گروهی دیگر رافضيان و ناصبيان‏اند كه پشتاپشت‏اند. رافضيان اندر دعوى محبت اهل بيت را #غلو كردند و با صحابه رسول صلى الله عليه عداوت كردند و ايشان را ظالمان و فاسقان خواندند، و گروهى از ايشان صحابه را كافر خواندند. و باز ناصبيان اندر دعوى محبت صحابه غلو كردند و با اهل بيت عداوت كردند و على را و اهل بيت را رضى الله عنهم ظالم و كافر خواندند و بر مضادت سخن گفتند.
و باز ما كه سُنيان‏ايم اندر ميان هر دو گروه بايستاديم و با هر دو حرب كرديم و روافض را گفتيم كه صحابه رسول را صلى الله عليه و سلم بد مگوى كه ايشان اعوان دين‏اند و ناصر پيغمبراند،
خاصه ابوبكر كه صاحب غار است و رفيق سفر و حضر است، و تن و مال و فرزند فداى پيغامبر صلى الله عليه و سلم كرد (❗️) و ضجيع وى است اندر گور، و آن كس است كه پيغامبر گفت صلى الله عليه و سلم: و الله ما طلعت الشمس و لا غربت على ذى لهجه بعد النبيين و المرسلين افضل من ابو بكر. (❗️)
و اندر عُمر رضى الله عنه طعن مكنيد كه صهر ( داماد ) پيغمبر است و خداى تعالى اسلام به وى عزيز كرد (❗️) و عادل است و #فاروق است، فرق بين الحق و الباطل، و آن كس است كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: ما فى السماء ملك [مقرب‏] الا و هو يوقر عمر بن الخطاب و ما فى الارض شيطان الا و هو يفر من ظل‏ عمر. (❗️)
و همچنين‏ گفتيم عثمان را رضى الله عنه بد نگوييد كه داماد پيغمبر است به دو دختر، و صاحب بئر الرومه و صاحب جِيش عسرت است، و آن كسى است كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: ان ملائكة السماء تستحيى من عثمان. (❗️) ما را گفتند شما ناصبى‏ايد و شما دشمن‏داران اهل بيت‏ايد؛ و ما از اين بيزار، و دشمنان اهل بيت نزد ما كافر؛
باز روى به ناصبيان آورديم و گفتيم اهل بيت را بد مگوييد خاصه على را رضى الله عنه كه رسول صلى الله عليه و سلم گفت او را: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى. و نيز گفت: من كنت مولاه فعلى مولاه. و صاحب #ذوالفقار بود و شمشير دين بود، و زوج بتول بود و پدر شبر و شبير بود رضى الله عنه، و آن بود كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: يا على لا يحبك الا مؤمن تقى و لا يبغضك الا منافق شقى. و فاطمه را گفت _ رضى الله عنها _ هى بضعة منى. بضعه پيغامبر را دشمن داشتن كفر است. و حسين و حسن را رضى الله عنهما را گفت: الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة و ابوهما خير منهما. و ايشان را گفت بر من نشينيد تا من شما را مرکب باشم. و پدر ايشان را گردن‏ بداشت بر در كعبه تا پاى خويش را بر گردن مبارك سيد نهاد و بُت را بكَند و بينداخت. چون با ايشان مناظره كرديم ما را #رافضى خواندند و ما از رافضى بيزار، و رافضى نزديك ما كافر؛ از بهر آنكه رافضى مبغض صحابه رسول باشد و مبغض صحابه كافر باشد.
پس ما اندر ميان هر دو بايستاديم و با هر دو حرب كرديم، و صحابه و اهل بيت هر دو گروه را نيكو گفتيم و زبان از هر دو گروه نگاه داشتيم، و لله الحمد و المنة آن خبر را كه پيغمبر گفت صلى الله عليه و سلم: من احب ابا بكر فقد اقام الدين (❗️) و من احب عمر فقد اوضح السبيل (❗️) و من احب عثمان فقد استنار بنور الله (❗️) و من احب عليا فقد استمسك بالعروة الوثقى.
و نيز پيغامبر گفت صلى الله عليه و سلم اتانى جبريل صلوات الله عليه فقال ان الله تعالى يقرئك السلام و يقول اتخذ ابا بكر والدا و عمر مشيرا و عثمان ظهيرا (❗️) و عليا سندا.

👇👇ادامه👇👇
پس هر چهار را دوست داريم و ميان رافضيان و ناصبيان بايستاديم و بر راست و بر چپ با هر دو حرب كرديم. خير الامور اوسطها ما بوديم و طريق مستقيم ميانگى ما بوديم، و سبل شيطان بر راست و بر چپ ايشان بودند.

و چون با #رافضى مناظره كرديم ما را ناصبى خواندند، و چون با ناصبى مناظره كرديم ما را رافضى خواندند، و ما از هر دو بيزار و هر دو نزديك ما مبتدع و ضال‏.

📔 شرح التعرف لمذهب التصوف، ج١ ص۴۶١


🔚 بنگرید این صوفی نگون بخت، چگونه برای توجیه محبت و مودت خود نسبت سران سقیفه، دست به دامان احادیث جعلی و متناقض شده است. هرچند شیوه جعل و #تحریف ، شیوه بزرگان پیش از او بوده؛ جالب آنکه خودشان نیز معترفند که از بس تناقض در عقیده دارند، هم ناصبی خطاب می‌شوند هم رافضی!
البته کسی که این جماعت سقیفه دوست را صحیح بشناسد، هرگز بوی رافضیان را از آنها استشمام نخواهد کرد.
عداوت سران سقیفه با أميرالمؤمنين علیه السلام و بالعکس، از واضحات تاریخی است، حال چگونه ادعا می‌کنند که دشمنِ دشمنان اهل بیت هستند؟!!!

🔶 عطار نیشابوری، که مکرر در آثارش به شیعیان طعن و کنایه دارد، در کتاب «تذکرة الاولیاء» هنگام نقل حالات و زندگی «ابوالقاسم نصر آبادی» از مشایخ صوفیه، می‌نویسد:

✖️«گفت یک روز در مکه بودم، مردی را دیدم بر زمین افتاده و می‌طپید، خواستم که الحمدی بر او خوانم و بر وی دمم تا باشد که از آن زحمت نجات یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح بگوش من بر آمد که: بگذار این سگ را که او دشمن یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح به گوش من برآمد بگذار این سگ را که او دشمن ابوبکر است رضی الله عنه!!!»

همو در نقل حالات "ابوبکر شبلی" _ که حلاج ثانی بایدش گفت، و گوی کفر از صوفیان ربوده _ می‌نویسد:

✖️«نقل ست که گفت: از جمله فِرَق عالَم که خلاف کرده‌اند هیچکس پست‌تر از رافضی و خارجی نیامد! زیرا دیگران که خلاف کرده‌اند در حق ( تعالی ) اختلاف داشتند و سخن از او گفتند، و این دو گروه روز در خلق به باد دادند.» ( یعنی شیعیان درباره اهل بیت علیهم السلام و دشمنانشان لعنهم الله، بحث و گفتگو کردند که کاری بیهوده و سبب پستیِ آنان است. العیاذبالله )

یکی دیگر از بی‌ادبی ‌های او، جسارت به ساحت و مقام حضرت زهرا سلام الله علیها است که وقتی بین تبرئه ابوبکر و آن حضرت مردد می‌شود، با استدلالی سخیف ابوبكر را تبرئه می‌کند و مقام حضرت را هتک می‌کند!!! (اینجا - ر.ک: اسکن الحاقی)

🔚 اینها فقط نمونه‌های کوچکی از سخنان اقطاب صوفیه در این‌باره بود.
وقتی محبت اهل بیت علیهم السلام با برائت از دشمنان همراه نباشد، نتیجه این می‌شود. اگر سران صوفیه ، شیعه را "سگ و خوک و کافر و ... " خطاب می‌کنند معاذالله، به دلیل عدم "برائت" است، و آن محبت و مودتی هم که نسبت به اهل بیت علیهم السلام مدعی‌ داشتنش هستند، دروغ و لطیفه‌ای بیش نیست،
حتی اگر هزاران بیت در منقبت اهل بیت علیهم السلام شعر بگویند، یا اظهار ارادت کنند. خیلی ساده‌لوحی می‌خواهد که صوفیه را دوست‌دار اهل بیت علیهم السلام بدانیم و چشم روی محبتشان به سران سقیفه ببندیم.

این چه محبتی به اهل بیت علیهم السلام است که شیعیانشان را لایق تکفیر و ترور می‌دانند؟! برخی سران صوفیه، رساله در تکفیر شیعیان و تشویق به قتل آنان دارند!!!! که سخن در این زمینه فراوان است.

#عطار_نیشابوری (۱۳)

@borrhan