❗️❕به نمونهای از اعتقادات سخیف تصوف و فرقه گنابادی در باب توحید و پرستش دقت کنید:::
❌ قائل بودن به #وحدت_وجود و موجود
👤 ملا سلطانعلی گنابادی از عرفای بزرگ صوفیه در تفسیر بیان السعادة مینویسد:
✍ و لما کان اجزاء العالم مظاهر الله الواحد القهار بحسب اسماء اللطفیه و القهریه کان عباده الانسان لای معبود کانت عباده الله اختیارا ایضا……. فالانسان فی عبادتها اختیارا للشیطان کالانسیه و للجن کالکهنه و تابعی الجن و للعناصر کالزردوشینه و عابدی الماء و الهواء و الارض و للموالید کالوثنیه و عابدی الاحجار و الاشجار و النباتاب و کاالسامریه و بعض الهندوها الذین یعبدون سائر الحیوانات و الجمشیدیه و الفرعونیه الذین یعبدون الانسان و یقرون بالهنیه و للکواکب کالصابئیه و للملائکه کاکثر الهنود و للذکر و الفرج کبعض الهنود القائلین بعباده ذکر الانسان و فرجه و کالبعض الاخر القائلین بعباده ذکر مهاد یوملکا عظیما من الملائکه و فرج امرئته کلهم عابدون لله من حیث لا یشعرون لان کل المعبودات مظاهر له باختلاف اسمائه!!
🔸 چون تمام اجزاء عالم مظاهر اسماء خداوند است چه اسماء لطفیه و چه اسماء قهریه، پس هر معبودی را که انسان پرستش کند در حقیقت خدا را اختیارا پرستش کرده!!
پس انسانها در پرستش اختیاری خود [نسبت به همه چیزها] همچون ابالسه که ابلیس و شیطان را پرستش میکنند، و کهنه که جن و اجنه را پرستش میکنند، و زردشتیه که عناصر را پرستش میکنند، و وثونیه و بت پرستان که آب و هوا و زمین و موالید ثلاثه را پرستش میکنند و سامریین که احجار و سنگها و درختها و گیاهان را پرستش میکنند، و بعضی از هندوها که گاو و حیوانات را پرستش میکنند،
و مثل فرعونیان و جمشیدیه که انسان را پرستش میکنند، و مثل صائبیه که ستارگان را پرستش میکنند، و باز مثل اکثر هندوها که ملائکه را پرستش میکنند،
و پرستش کنندگان ذَکَر و فرج (آلات تناسلی انسان) مثل بعضی از هندوها که ذکر و فرج انسان را پرستش می کنند، و گروهی دیگر که آلت و ذکر «مهادیو» را که فرشته بزرگیست پرستش میکنند، و بعضیها که آلت زن خود را پرستش میکنند، تمام اینها پرستش خداست، چون همه مظاهر اسماء و صفات خدا را پرستش میکنند، پس خدا پرست هستند!! ولی نمیفهمند!
📚 تفسیر بیان السعادة، تالیف ملا سلطانعلی گنابادی، جلد ۲، صفحه ۴۳۷
اسکن کتاب:
http://bit.ly/2Ehb9VY
پوستر:
http://bit.ly/2G57lI9
〰〰〰〰〰〰
👈این عین افاضات موحدانه! عارف و صوفی بزرگ ملا سلطانعلی گنابادی بود.
همان که آقای حسن زاده آملی ، از مروجین تصوف حوزوی در کنگره مراسم بزرگداشت سید حیدر آملی کتاب بیان السعادة او را به عنوان بهترین تفسیر عرفانی معرفی میکند و به مریدانش سفارش میکند!
📥 لینک ویدئو سخنرانی وی:
http://bit.ly/2CaIjVz
_______________
❗️❕نمونهای از انحراف این فرقه در باور نبوت::
❌انکار #خاتمیت رسول الله صلی الله علیه وآله
در فرقه گنابادیه
✍... صوفیان با کلمات صریح و کنایه ای در مواضع متعدد به انکار خاتمیت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پرداخته اند و #اقطاب خود را نیز دارای مقام نبوت دانسته اند.
🔻سلطان محمد گنابادی، در باب اهمیت پیروی و تبعیت تام از قطب می نویسد:
مقصود از خلقت تو این طاعت و اقتدا (به قطب) است بلکه میگوییم ارسال رسل و انزال کتب و زحمت انبیا و مشقت اولیا از برای ارادت و اقتدا است.
📚سعادت نامه /93
🔻ملا سلطان در حکم قطبیت فرزندش یعنی ملاعلی با استناد به آیه ای که شان نزول آن منحصرا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می باشد، به طور ضمنی خود را نبی و رسول فرض کرده بود چنانچه می نویسد:
پوشیده نماند که هر یک از اولیای عظام را در زمان حیات و بعد از ممات، خلفا و نواب لازم است که رشته دعوت منقطع نشود که در بقای ارض و در جمله زمان حکم «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک» جاری باشد. لذا این ضعیف، سلطان محمد، نور چشم خود ملا علی را خلیفه خود قرار دادم و چون اشاره غیبیه شده بود. تأخیر را روا نداشتم.
📚صالحیه، چاپ دوم، ص346
🔻علیرضا عرب یکی از وابستگان فرقه گنابادی در کتاب خود می نویسد:
دیگران هم به تبع رسول خدا صلی الله علیه وآله میتوانند به مقام خاتمیت دست یابند.
📚تصوف و عرفان از دیدگاه علمای متاخر شیعه/ضامن آهو/چاپ سوم/ص147-148
❌ یکی دیگر از انحرافات این فرقه قائل به ناقص بودن حضرت رسول صلی الله علیه و آله و اطاعت آن حضرت از جناب #ابوطالب علیهالسلام است!
ملاعلی در صالحیه می گوید:
البته (پیامبر) مربی داشت که او را از نقص به کمال رسانید و مربی آن حضرت باید کامل باشد لهذا از پستان ابی طالب شیر خورد و در تربیت ابی طالب بود و سالها خدمت ابی طالب نمود که قطب وقت بود.
📚صالحیه 310
《2》
❌ قائل بودن به #وحدت_وجود و موجود
👤 ملا سلطانعلی گنابادی از عرفای بزرگ صوفیه در تفسیر بیان السعادة مینویسد:
✍ و لما کان اجزاء العالم مظاهر الله الواحد القهار بحسب اسماء اللطفیه و القهریه کان عباده الانسان لای معبود کانت عباده الله اختیارا ایضا……. فالانسان فی عبادتها اختیارا للشیطان کالانسیه و للجن کالکهنه و تابعی الجن و للعناصر کالزردوشینه و عابدی الماء و الهواء و الارض و للموالید کالوثنیه و عابدی الاحجار و الاشجار و النباتاب و کاالسامریه و بعض الهندوها الذین یعبدون سائر الحیوانات و الجمشیدیه و الفرعونیه الذین یعبدون الانسان و یقرون بالهنیه و للکواکب کالصابئیه و للملائکه کاکثر الهنود و للذکر و الفرج کبعض الهنود القائلین بعباده ذکر الانسان و فرجه و کالبعض الاخر القائلین بعباده ذکر مهاد یوملکا عظیما من الملائکه و فرج امرئته کلهم عابدون لله من حیث لا یشعرون لان کل المعبودات مظاهر له باختلاف اسمائه!!
🔸 چون تمام اجزاء عالم مظاهر اسماء خداوند است چه اسماء لطفیه و چه اسماء قهریه، پس هر معبودی را که انسان پرستش کند در حقیقت خدا را اختیارا پرستش کرده!!
پس انسانها در پرستش اختیاری خود [نسبت به همه چیزها] همچون ابالسه که ابلیس و شیطان را پرستش میکنند، و کهنه که جن و اجنه را پرستش میکنند، و زردشتیه که عناصر را پرستش میکنند، و وثونیه و بت پرستان که آب و هوا و زمین و موالید ثلاثه را پرستش میکنند و سامریین که احجار و سنگها و درختها و گیاهان را پرستش میکنند، و بعضی از هندوها که گاو و حیوانات را پرستش میکنند،
و مثل فرعونیان و جمشیدیه که انسان را پرستش میکنند، و مثل صائبیه که ستارگان را پرستش میکنند، و باز مثل اکثر هندوها که ملائکه را پرستش میکنند،
و پرستش کنندگان ذَکَر و فرج (آلات تناسلی انسان) مثل بعضی از هندوها که ذکر و فرج انسان را پرستش می کنند، و گروهی دیگر که آلت و ذکر «مهادیو» را که فرشته بزرگیست پرستش میکنند، و بعضیها که آلت زن خود را پرستش میکنند، تمام اینها پرستش خداست، چون همه مظاهر اسماء و صفات خدا را پرستش میکنند، پس خدا پرست هستند!! ولی نمیفهمند!
📚 تفسیر بیان السعادة، تالیف ملا سلطانعلی گنابادی، جلد ۲، صفحه ۴۳۷
اسکن کتاب:
http://bit.ly/2Ehb9VY
پوستر:
http://bit.ly/2G57lI9
〰〰〰〰〰〰
👈این عین افاضات موحدانه! عارف و صوفی بزرگ ملا سلطانعلی گنابادی بود.
همان که آقای حسن زاده آملی ، از مروجین تصوف حوزوی در کنگره مراسم بزرگداشت سید حیدر آملی کتاب بیان السعادة او را به عنوان بهترین تفسیر عرفانی معرفی میکند و به مریدانش سفارش میکند!
📥 لینک ویدئو سخنرانی وی:
http://bit.ly/2CaIjVz
_______________
❗️❕نمونهای از انحراف این فرقه در باور نبوت::
❌انکار #خاتمیت رسول الله صلی الله علیه وآله
در فرقه گنابادیه
✍... صوفیان با کلمات صریح و کنایه ای در مواضع متعدد به انکار خاتمیت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پرداخته اند و #اقطاب خود را نیز دارای مقام نبوت دانسته اند.
🔻سلطان محمد گنابادی، در باب اهمیت پیروی و تبعیت تام از قطب می نویسد:
مقصود از خلقت تو این طاعت و اقتدا (به قطب) است بلکه میگوییم ارسال رسل و انزال کتب و زحمت انبیا و مشقت اولیا از برای ارادت و اقتدا است.
📚سعادت نامه /93
🔻ملا سلطان در حکم قطبیت فرزندش یعنی ملاعلی با استناد به آیه ای که شان نزول آن منحصرا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می باشد، به طور ضمنی خود را نبی و رسول فرض کرده بود چنانچه می نویسد:
پوشیده نماند که هر یک از اولیای عظام را در زمان حیات و بعد از ممات، خلفا و نواب لازم است که رشته دعوت منقطع نشود که در بقای ارض و در جمله زمان حکم «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک» جاری باشد. لذا این ضعیف، سلطان محمد، نور چشم خود ملا علی را خلیفه خود قرار دادم و چون اشاره غیبیه شده بود. تأخیر را روا نداشتم.
📚صالحیه، چاپ دوم، ص346
🔻علیرضا عرب یکی از وابستگان فرقه گنابادی در کتاب خود می نویسد:
دیگران هم به تبع رسول خدا صلی الله علیه وآله میتوانند به مقام خاتمیت دست یابند.
📚تصوف و عرفان از دیدگاه علمای متاخر شیعه/ضامن آهو/چاپ سوم/ص147-148
❌ یکی دیگر از انحرافات این فرقه قائل به ناقص بودن حضرت رسول صلی الله علیه و آله و اطاعت آن حضرت از جناب #ابوطالب علیهالسلام است!
ملاعلی در صالحیه می گوید:
البته (پیامبر) مربی داشت که او را از نقص به کمال رسانید و مربی آن حضرت باید کامل باشد لهذا از پستان ابی طالب شیر خورد و در تربیت ابی طالب بود و سالها خدمت ابی طالب نمود که قطب وقت بود.
📚صالحیه 310
《2》