معنای #مولا (۱۴۱)
⚜️ دلالت #حدیث_غدیر بر امامت و خلافت
↲ قرینه اللهم وال من والاه و ...
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
❖ ابوبکر بزار با سند معتبر نقل می کند :
• حَدَّثَنَا يُوسُفُ بْنُ مُوسَى، قَالَ: نا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى، عَنْ فِطْرِ بْنِ خَلِيفَةَ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ عَمْرٍو ذِي مَرَّ وَعَنْ سَعِيدِ بْنِ وَهْبٍ، وَعَنْ زَيْدِ بْنِ يُثَيْعٍ، قَالُوا سَمِعْنا عَلِيًّا، يَقُولُ: نَشَدْتُ اللَّهَ رَجُلًا سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: يَقُولُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ لَمَّا قَامَ فَقَامَ إِلَيْهِ ثَلَاثَةُ عَشَرَ رَجُلًا، فَشَهِدُوا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ فَقَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَأَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ، وَأَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»
• رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : آیا من از خود شما به سزاوارتر نیستم ؟ مردم حرف پیامبر را تصدیق کردند در این هنگام حضرت دست امیرالمومنین را گرفتند و فرمودند : هر کس من مولا و سرپرست او هستم علی نیز مولا و سرپرست اوست، خدايا دوست بدار هر كس علی را دوست بدارد، و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و ياری كن هر كس او را ياری كند، و تنها بگذار هر كس او را تنها گذارد.
📕 مسند البزار = البحر الزخار 3/ 34 ح 786
✔️ هیثمی درباره صحت سند روایت می گوید:
رَوَاهُ الْبَزَّارُ، وَرِجَالُهُ رِجَالُ الصَّحِيحِ غَيْرَ فِطْرِ بْنِ خَلِيفَةَ، وَهُوَ ثِقَةٌ
📕 مجمع الزوائد و منبع الفوائد 9/ 105
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
❖ مرحوم ابن میثم بحرانی درباره دلالت این دعای رسول الله بر ولایت و خلافت حضرت امیرالمومنین می فرمایند:
• بيانه: أن قوله " اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله " غير لائق إلا بمن كان له أولياء وأنصار وخاذلون أعداء ويحتاج إلى النصرة، ويتضرر بالخذلان، وذلك لا يليق إلا بالسلطان.
• قول رسول الله: اللهم وال من والاه ... تنها لایق کسی است که برایش دوستان و یاوران و دشمنان و خذلان کنندگانی است که در نتیجه نیاز به نصرت و یاری دارد و از دشمنی و عدم یاری شدن، ضرر ببیند و چنین چیزی تنها برازندهٔ سلطان است.
📕 نام کتاب : النجاة في القيامة في تحقيق أمر الإمامة نویسنده : البحراني، ابن ميثم جلد : 1 صفحه : 136
✔️ در نتیجه طبق دعای رسول الله حدیث غدیر بر امامت و خلافت حضرت امیرالمومنین دلالت میکند.
➖➖➖➖
@borrhan
⚜️ دلالت #حدیث_غدیر بر امامت و خلافت
↲ قرینه اللهم وال من والاه و ...
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
❖ ابوبکر بزار با سند معتبر نقل می کند :
• حَدَّثَنَا يُوسُفُ بْنُ مُوسَى، قَالَ: نا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى، عَنْ فِطْرِ بْنِ خَلِيفَةَ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ عَمْرٍو ذِي مَرَّ وَعَنْ سَعِيدِ بْنِ وَهْبٍ، وَعَنْ زَيْدِ بْنِ يُثَيْعٍ، قَالُوا سَمِعْنا عَلِيًّا، يَقُولُ: نَشَدْتُ اللَّهَ رَجُلًا سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: يَقُولُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ لَمَّا قَامَ فَقَامَ إِلَيْهِ ثَلَاثَةُ عَشَرَ رَجُلًا، فَشَهِدُوا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ فَقَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَأَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ، وَأَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»
• رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : آیا من از خود شما به سزاوارتر نیستم ؟ مردم حرف پیامبر را تصدیق کردند در این هنگام حضرت دست امیرالمومنین را گرفتند و فرمودند : هر کس من مولا و سرپرست او هستم علی نیز مولا و سرپرست اوست، خدايا دوست بدار هر كس علی را دوست بدارد، و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و ياری كن هر كس او را ياری كند، و تنها بگذار هر كس او را تنها گذارد.
📕 مسند البزار = البحر الزخار 3/ 34 ح 786
✔️ هیثمی درباره صحت سند روایت می گوید:
رَوَاهُ الْبَزَّارُ، وَرِجَالُهُ رِجَالُ الصَّحِيحِ غَيْرَ فِطْرِ بْنِ خَلِيفَةَ، وَهُوَ ثِقَةٌ
📕 مجمع الزوائد و منبع الفوائد 9/ 105
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
❖ مرحوم ابن میثم بحرانی درباره دلالت این دعای رسول الله بر ولایت و خلافت حضرت امیرالمومنین می فرمایند:
• بيانه: أن قوله " اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله " غير لائق إلا بمن كان له أولياء وأنصار وخاذلون أعداء ويحتاج إلى النصرة، ويتضرر بالخذلان، وذلك لا يليق إلا بالسلطان.
• قول رسول الله: اللهم وال من والاه ... تنها لایق کسی است که برایش دوستان و یاوران و دشمنان و خذلان کنندگانی است که در نتیجه نیاز به نصرت و یاری دارد و از دشمنی و عدم یاری شدن، ضرر ببیند و چنین چیزی تنها برازندهٔ سلطان است.
📕 نام کتاب : النجاة في القيامة في تحقيق أمر الإمامة نویسنده : البحراني، ابن ميثم جلد : 1 صفحه : 136
✔️ در نتیجه طبق دعای رسول الله حدیث غدیر بر امامت و خلافت حضرت امیرالمومنین دلالت میکند.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
معنای #مولا (۱۴۲)
#تبریک (۵۱)
✅ دلالت #حدیث_غدیر بر امامت و خلافت حضرت امیرالمومنین صلی الله علیه
↲ استفاده از لفظ بعدی در حدیث غدیر
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
🔙 ابن عساکر از علمای عامه با سند کاملا معتبر نقل میکند :
🔺 أخبرنا أبو عبد الله الحسين بن عبد الملك أنا أبو طاهر أحمد بن محمود نا أبو بكر بن المقرئ نا أبو العباس بن قتيبة نا ابن أبي السري نا عبد الرزاق أنا معمر عن علي بن زيد بن جدعان عن عدي بن أبي ثابت عن البراء بن عازب قال خرجنا مع رسول الله (صلى الله عليه وسلم) حتى نزلنا غدير خم بعث مناديا ينادي فلما اجتمعنا قال ألست أولى بكم من أنفسكم قلنا بلى يا رسول الله قال ألست أولى بكم من أمهاتكم قلنا بلى يا رسول الله قال ألست أولى بكم من ابائكم قلنا بلى يا رسول الله قال ألست أولى بكم ألست ألست ألست قلنا بلى يا رسول الله قال فمن كنت مولاه فإن عليا بعدي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه فقال عمر بن الخطاب هنيئا لك يا ابن أبي طالب أصبحت اليوم ولي كل مؤمن
🔻 حضرت رسول خطاب به مردم فرمودند : آیا من از خود شما به شما سزاوارتر نیستم ؟ مردم تصدیق کردند، رسول الله فرمودند: آیا من از مادران شما به شما سزاوارتر نیستم ؟ مردم تصدیق کردند، رسول الله فرمودند: آیا من از پدران شما به شما سزاوارتر نیستم ؟ مردم تصدیق کردند و پیامبر سه بار دیگر از مردم پیمان گرفت. حضرت رسول فرمودند: پس هر کس من مولای او بودم علی نیز 👈بعد از من👉 مولای اوست، خداوندا هرکس او را دوست بدارد دوست بدار و هرکس او را دشمن دارد دشمنی بدار. عمر بن خطاب گفت : تبریک به تو ای فرزند ابوطالب از امروز ولی و سر پرست مومنان شدی.
📕 تاريخ دمشق لابن عساكر 42/ 220
✅ سند روایت هم کاملا معتبر هست
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⚠️ طبق قاعده علمی الحديثُ يُفَسِّرُ بَعْضُهُ بعضاً; برخى از حديث ها، برخى ديگر را تفسير و بيان مىنمايند. این متن حدیث غدیر که در آن کلمه بعدی به کار رفته شده است مفهوم دیگر متون حدیث غدیر را برای ما روشن میکند،
←اگر پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله قرار بود محبت امیرالمومنین علیهالسلام را به مردم اعلام کنند نیازی نبود لفظ بعد از من را استفاده کنند ، چون بنا بر متن قرآن محبت به مومنین و نیز بنا بر #آیه_مودت شدت محبت به امیرالمومنین علیهالسلام چه در زمان پیامبر و چه بعد از ایشان واجب بود.
حتی مبارکفوری و دیگر علمای اهل سنت وقتی به حدیث ولایت (و هو ولی کل مومن من بعدی) میرسند میگویند:
🔺و قد استدل به الشيعة علي أن عليا رضي الله عنه، كان خليفة بعد رسول الله من غير فصل واستدلالهم به عن هذا باطل فإن مداره عن صحة زيادة لفظ «بعدي» وكونها صحيحة محفوظة قابلة للاحتجاج.
🔻شيعيان براي اين كه علي (عليه السلام) خليفه بلا فصل رسول خدا است، به اين روايت استدلال كرده اند، استدلال آن ها باطل است؛ 👈زيرا محور درستی اين استدلال (دو چيز است).👉
👈الف: كلمه ی «بعدی» كه در اين حديث بايد وجود داشته باشد.👉
ب: اين حديث از نظر سندی، صحيح و قابل استدلال باشد.
📗 تحفة الأحوذي بشرح جامع الترمذي 146/10
✅🔚پس در نتیجه به خاطر استعمال کلمه «مِن بعدی» و اعتراف علمای اهل سنت بر معنای مِن بعدی، معنای مولی در حدیث همان معنایی است که مذهب حقه تشیع میگوید یعنی امامت و خلافت و سرپرستی مومنان.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#تبریک (۵۱)
✅ دلالت #حدیث_غدیر بر امامت و خلافت حضرت امیرالمومنین صلی الله علیه
↲ استفاده از لفظ بعدی در حدیث غدیر
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
🔙 ابن عساکر از علمای عامه با سند کاملا معتبر نقل میکند :
🔺 أخبرنا أبو عبد الله الحسين بن عبد الملك أنا أبو طاهر أحمد بن محمود نا أبو بكر بن المقرئ نا أبو العباس بن قتيبة نا ابن أبي السري نا عبد الرزاق أنا معمر عن علي بن زيد بن جدعان عن عدي بن أبي ثابت عن البراء بن عازب قال خرجنا مع رسول الله (صلى الله عليه وسلم) حتى نزلنا غدير خم بعث مناديا ينادي فلما اجتمعنا قال ألست أولى بكم من أنفسكم قلنا بلى يا رسول الله قال ألست أولى بكم من أمهاتكم قلنا بلى يا رسول الله قال ألست أولى بكم من ابائكم قلنا بلى يا رسول الله قال ألست أولى بكم ألست ألست ألست قلنا بلى يا رسول الله قال فمن كنت مولاه فإن عليا بعدي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه فقال عمر بن الخطاب هنيئا لك يا ابن أبي طالب أصبحت اليوم ولي كل مؤمن
🔻 حضرت رسول خطاب به مردم فرمودند : آیا من از خود شما به شما سزاوارتر نیستم ؟ مردم تصدیق کردند، رسول الله فرمودند: آیا من از مادران شما به شما سزاوارتر نیستم ؟ مردم تصدیق کردند، رسول الله فرمودند: آیا من از پدران شما به شما سزاوارتر نیستم ؟ مردم تصدیق کردند و پیامبر سه بار دیگر از مردم پیمان گرفت. حضرت رسول فرمودند: پس هر کس من مولای او بودم علی نیز 👈بعد از من👉 مولای اوست، خداوندا هرکس او را دوست بدارد دوست بدار و هرکس او را دشمن دارد دشمنی بدار. عمر بن خطاب گفت : تبریک به تو ای فرزند ابوطالب از امروز ولی و سر پرست مومنان شدی.
📕 تاريخ دمشق لابن عساكر 42/ 220
✅ سند روایت هم کاملا معتبر هست
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⚠️ طبق قاعده علمی الحديثُ يُفَسِّرُ بَعْضُهُ بعضاً; برخى از حديث ها، برخى ديگر را تفسير و بيان مىنمايند. این متن حدیث غدیر که در آن کلمه بعدی به کار رفته شده است مفهوم دیگر متون حدیث غدیر را برای ما روشن میکند،
←اگر پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله قرار بود محبت امیرالمومنین علیهالسلام را به مردم اعلام کنند نیازی نبود لفظ بعد از من را استفاده کنند ، چون بنا بر متن قرآن محبت به مومنین و نیز بنا بر #آیه_مودت شدت محبت به امیرالمومنین علیهالسلام چه در زمان پیامبر و چه بعد از ایشان واجب بود.
حتی مبارکفوری و دیگر علمای اهل سنت وقتی به حدیث ولایت (و هو ولی کل مومن من بعدی) میرسند میگویند:
🔺و قد استدل به الشيعة علي أن عليا رضي الله عنه، كان خليفة بعد رسول الله من غير فصل واستدلالهم به عن هذا باطل فإن مداره عن صحة زيادة لفظ «بعدي» وكونها صحيحة محفوظة قابلة للاحتجاج.
🔻شيعيان براي اين كه علي (عليه السلام) خليفه بلا فصل رسول خدا است، به اين روايت استدلال كرده اند، استدلال آن ها باطل است؛ 👈زيرا محور درستی اين استدلال (دو چيز است).👉
👈الف: كلمه ی «بعدی» كه در اين حديث بايد وجود داشته باشد.👉
ب: اين حديث از نظر سندی، صحيح و قابل استدلال باشد.
📗 تحفة الأحوذي بشرح جامع الترمذي 146/10
✅🔚پس در نتیجه به خاطر استعمال کلمه «مِن بعدی» و اعتراف علمای اهل سنت بر معنای مِن بعدی، معنای مولی در حدیث همان معنایی است که مذهب حقه تشیع میگوید یعنی امامت و خلافت و سرپرستی مومنان.
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
معنای #مولا (۱۴۳)
✅ دلالت #حدیث_غدیر بر امامت و خلافت حضرت امیرالمومنین صلی الله علیه
↲ ناراحتی ابوطفیل صحابی از حدیث غدیر
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
🔙 در مسند احمد بن حنبل با سند صحیح نقل شده است که :
🔺 حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ حَدَّثَنِي أَبِي حَدَّثَنَا حُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَأَبُو نُعَيْمٍ الْمَعْنَي قَالاَ حَدَّثَنَا فِطْرٌ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ قَالَ جَمَعَ عَلِيٌّ النَّاسَ فِي الرَّحَبَةِ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ أَنْشُدُ اللَّهَ كُلَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- يَقُولُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ مَا سَمِعَ لَمَّا قَامَ . فَقَامَ ثَلاَثُونَ مِنَ النَّاسِ - وَقَالَ أَبُو نُعَيْمٍ فَقَامَ نَاسٌ كَثِيرٌ - فَشَهِدُوا حِينَ أَخَذَهُ بِيَدِهِ فَقَالَ لِلنَّاسِ « أَتَعْلَمُونَ أَنِّي أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ». قَالُوا نَعَمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ « مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا مَوْلاَهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ ». قَالَ فَخَرَجْتُ وَكَأَنَّ فِي نَفْسِي شَيْئاً فَلَقِيتُ زَيْدَ بْنَ أَرْقَمَ فَقُلْتُ لَهُ إِنِّي سَمِعْتُ عَلِيًّا يَقُولُ كَذَا وَكَذَا. قَالَ فَمَا تُنْكِرُ قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- يَقُولُ ذَلِكَ لَهُ .
🔻 حضرت علی عليه السّلام مردم را در رحبه گرد آورد و فرمود : سوگند مي دهم هر مرد مسلمانی كه غدير خم را به خاطر دارد و سخنی را كه در آن روز از رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله شنيده است ، از جا برخيزد . سي تن از مردم برای اقامه شهادت بپا خاستند ـ ابو نعيم گفته است كه افراد بسياری شهادت دادند ـ و اعلام كردند آن هنگام كه رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله دست امير المؤمنين علی عليه السّلام را به دست مبارك خود گرفت خطاب به مردم فرمود : آيا می دانيد كه من شايسته تر به مؤمنان از خود آنها می باشم ؟ همگی فرمايش رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله را تصديق كردند . رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله فرمود : هر كس من مولای او هستم ، اين [علی] مولای او است ، پروردگارا ! دوست علی را دوست بدار ، و دشمن علی را دشمن بدار.
ابوالطفیل می گوید از میان جمع بیرون آمدم در حالی که گویا در دلم چیزی (از نگرانی ) بود.
و در بازگشت از اجتماع مردم ، به ديدار «زيد بن ارقم» رفتم و به او گفتم : از علی چنين و چنان شنيدم و ناراحت شدم ! «زيد» گفت : آنچه را كه شنيدی انكار مكن ! به دليل آن كه، آنچه را كه استماع كرده ای من خود از رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله شنيده ام !
📘مسند احمد 32 / 52 ح 19302
♻️ محقق کتاب مسند احمد بن حنبل سند روایت را تصحیح می کند و می گوید: إسناده صحیح
♻️ البانی ( که به او بخاری دوران گفته می شود ) نیز سند روایت را بر شرط بخاری صحیح می داند : و إسناده صحيح على شرط البخاري
📕 سلسلة أحاديث الصحيحة 331/4
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⚠️ ابوطفیل صحابی و محب حضرت امیرالمومنین از شنیدن حدیث غدیر ناراحت شد و زید بن ارقم به او گفت این حدیث را انکار مکن.... اگر معنای حدیث محبت و نصرت حضرت امیرالمومنین بود آیا می توان گفت که ابوطفیل صحابی و محب امیرالمومنین محبت و نصرت ایشان را انکار کند و از محبت و نصرت ایشان ناراحت شود ؟؟ و یا نه بلکه منظور از حدیث غدیر همان سرپرستی و امامت امیرالمومنین است؟
➖➖➖➖
@borrhan
✅ دلالت #حدیث_غدیر بر امامت و خلافت حضرت امیرالمومنین صلی الله علیه
↲ ناراحتی ابوطفیل صحابی از حدیث غدیر
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
🔙 در مسند احمد بن حنبل با سند صحیح نقل شده است که :
🔺 حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ حَدَّثَنِي أَبِي حَدَّثَنَا حُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَأَبُو نُعَيْمٍ الْمَعْنَي قَالاَ حَدَّثَنَا فِطْرٌ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ قَالَ جَمَعَ عَلِيٌّ النَّاسَ فِي الرَّحَبَةِ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ أَنْشُدُ اللَّهَ كُلَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- يَقُولُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ مَا سَمِعَ لَمَّا قَامَ . فَقَامَ ثَلاَثُونَ مِنَ النَّاسِ - وَقَالَ أَبُو نُعَيْمٍ فَقَامَ نَاسٌ كَثِيرٌ - فَشَهِدُوا حِينَ أَخَذَهُ بِيَدِهِ فَقَالَ لِلنَّاسِ « أَتَعْلَمُونَ أَنِّي أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ». قَالُوا نَعَمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ « مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا مَوْلاَهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ ». قَالَ فَخَرَجْتُ وَكَأَنَّ فِي نَفْسِي شَيْئاً فَلَقِيتُ زَيْدَ بْنَ أَرْقَمَ فَقُلْتُ لَهُ إِنِّي سَمِعْتُ عَلِيًّا يَقُولُ كَذَا وَكَذَا. قَالَ فَمَا تُنْكِرُ قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- يَقُولُ ذَلِكَ لَهُ .
🔻 حضرت علی عليه السّلام مردم را در رحبه گرد آورد و فرمود : سوگند مي دهم هر مرد مسلمانی كه غدير خم را به خاطر دارد و سخنی را كه در آن روز از رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله شنيده است ، از جا برخيزد . سي تن از مردم برای اقامه شهادت بپا خاستند ـ ابو نعيم گفته است كه افراد بسياری شهادت دادند ـ و اعلام كردند آن هنگام كه رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله دست امير المؤمنين علی عليه السّلام را به دست مبارك خود گرفت خطاب به مردم فرمود : آيا می دانيد كه من شايسته تر به مؤمنان از خود آنها می باشم ؟ همگی فرمايش رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله را تصديق كردند . رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله فرمود : هر كس من مولای او هستم ، اين [علی] مولای او است ، پروردگارا ! دوست علی را دوست بدار ، و دشمن علی را دشمن بدار.
ابوالطفیل می گوید از میان جمع بیرون آمدم در حالی که گویا در دلم چیزی (از نگرانی ) بود.
و در بازگشت از اجتماع مردم ، به ديدار «زيد بن ارقم» رفتم و به او گفتم : از علی چنين و چنان شنيدم و ناراحت شدم ! «زيد» گفت : آنچه را كه شنيدی انكار مكن ! به دليل آن كه، آنچه را كه استماع كرده ای من خود از رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله شنيده ام !
📘مسند احمد 32 / 52 ح 19302
♻️ محقق کتاب مسند احمد بن حنبل سند روایت را تصحیح می کند و می گوید: إسناده صحیح
♻️ البانی ( که به او بخاری دوران گفته می شود ) نیز سند روایت را بر شرط بخاری صحیح می داند : و إسناده صحيح على شرط البخاري
📕 سلسلة أحاديث الصحيحة 331/4
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⚠️ ابوطفیل صحابی و محب حضرت امیرالمومنین از شنیدن حدیث غدیر ناراحت شد و زید بن ارقم به او گفت این حدیث را انکار مکن.... اگر معنای حدیث محبت و نصرت حضرت امیرالمومنین بود آیا می توان گفت که ابوطفیل صحابی و محب امیرالمومنین محبت و نصرت ایشان را انکار کند و از محبت و نصرت ایشان ناراحت شود ؟؟ و یا نه بلکه منظور از حدیث غدیر همان سرپرستی و امامت امیرالمومنین است؟
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#ضرورت_معرفت_امام (۵۶)
معنای #مولا (۱۴۴)
✅ دلالت ولیّ خدا در همهٔ اعمال
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_پنجاه_و_ششم
🔻در حدیثی از امام باقر علیهالسلام که مبناي اسلام را پنج چیز دانسته اند - #نماز ، زکات، #حج ، #روزه و ولایت - در مقام مقایسه ولایت با چهار پایه قبلی چنین فرموده :
🔸عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَسَنَامُهُ وَمِفْتَاحُهُ وَبَابُ الْأَشْيَاءِ وَرِضَى الرَّحْمَنِ الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ مَنْ يُطِعِ اَلرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اَللّهَ وَ مَنْ تَوَلّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَامَ لَيْلَهُ وَصَامَ نَهَارَهُ وَتَصَدَّقَ بِجَمِيعِ مَالِهِ وَحَجَّ جَمِيعَ دَهْرِهِ وَلَمْ يَعْرِفْ وَلَايَةَ وَلِيِّ اللَّهِ فَيُوَالِيَهُ وَيَكُونَ جَمِيعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَيْهِ مَا كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عِز حَقٌّ فِي ثَوَابِهِ وَلَا كَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِيمَان.(۱)
#ترجمه : «بالاترین نقطه و قّله دین و کلیـد آن و دَرِ همهٔ چیزهـا و مـایه خشـنودي خـدای مهربـان، عبـارت است از اطاعت از امام پس از معرفت نسـبت به ایشان. خداي عّزوجل میفرماید: «کسـیکه پیامبر را اطاعت کند،خدا را اطاعت کرده است. و هرکس زیر بار اطاعت از ایشان نرود، پس (ايپیامبر) ما تو را برای حفظ و نگهبانی از او نفرستادهایم؛ توجه داشته باشید که اگر شخصی شبهاي خود را به عبادت و روزهایش را به روزه بگذراند و همه دارایی خود را صدقه بدهد. و در تمام دوران عمرش به حـج رود ، اما اهل معرفت و ولایت ولیّ خدا نباشد تا او را دوست داشـته باشد و همراهی کند و همهٔ اعمالش بر طبق راهنمایی و نظر او باشد، چنین کسـی بر خداي عزوجل حقی پیدا نمیکند تا او را پاداش دهد و اصلاً از ایمان آورندگان نیست.»
✅🔚 آنچه خداوند میخواهد این است که اعمال انسانها تحت هدایت و راهنمایی کسانی باشد که او خود ایشان را به عنوان سرپرست و صـاحب اختیـار مؤمنـان قرار داده است. و وقتی ولایت ایشان را پذیرفتنـد، بایـد همه کارهای خود را بـدون اسـتثناء تحت ولایت و سـرپرستی آنها قرار دهنـد.
🔻هیـچ کاري در این امر اسـتثنا نشده است؛ چه اعمال جوارحی و چه افعال قلبی و چه افکـار انسـان ، همه و همه بایـد زیر چتر ولایت و هـدایت ائمه علیهمالسلام قرار گیرد. و تنها در این حالت است که میتوان گفت شـخص بنده خداست.
←اگر فقط در مسائلی که خودش میپسندد به ائمه علیهم السلام رجوع کند و در آنچه نمیپسندد به میل و تشـخیص خود عمل نمایـد، او فقط بنـده خـدا نیست بلکه در بندگی،خود را و رأي و تشـخیص خود را شـریک خدا قرار داده است و لذا مؤمن نیست و ثوابها و پاداشهایی که به مؤمنان وعده داده شده شامل حال او نمیگردد.
۱- اصول کافی ؛ کتاب الایمان و الکفر ، باب دعائم الاسلام ح۵ (ر.ک: تصویر الحاقی)
➖➖➖➖
@borrhan
معنای #مولا (۱۴۴)
✅ دلالت ولیّ خدا در همهٔ اعمال
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_پنجاه_و_ششم
🔻در حدیثی از امام باقر علیهالسلام که مبناي اسلام را پنج چیز دانسته اند - #نماز ، زکات، #حج ، #روزه و ولایت - در مقام مقایسه ولایت با چهار پایه قبلی چنین فرموده :
🔸عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَسَنَامُهُ وَمِفْتَاحُهُ وَبَابُ الْأَشْيَاءِ وَرِضَى الرَّحْمَنِ الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ مَنْ يُطِعِ اَلرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اَللّهَ وَ مَنْ تَوَلّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَامَ لَيْلَهُ وَصَامَ نَهَارَهُ وَتَصَدَّقَ بِجَمِيعِ مَالِهِ وَحَجَّ جَمِيعَ دَهْرِهِ وَلَمْ يَعْرِفْ وَلَايَةَ وَلِيِّ اللَّهِ فَيُوَالِيَهُ وَيَكُونَ جَمِيعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَيْهِ مَا كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عِز حَقٌّ فِي ثَوَابِهِ وَلَا كَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِيمَان.(۱)
#ترجمه : «بالاترین نقطه و قّله دین و کلیـد آن و دَرِ همهٔ چیزهـا و مـایه خشـنودي خـدای مهربـان، عبـارت است از اطاعت از امام پس از معرفت نسـبت به ایشان. خداي عّزوجل میفرماید: «کسـیکه پیامبر را اطاعت کند،خدا را اطاعت کرده است. و هرکس زیر بار اطاعت از ایشان نرود، پس (ايپیامبر) ما تو را برای حفظ و نگهبانی از او نفرستادهایم؛ توجه داشته باشید که اگر شخصی شبهاي خود را به عبادت و روزهایش را به روزه بگذراند و همه دارایی خود را صدقه بدهد. و در تمام دوران عمرش به حـج رود ، اما اهل معرفت و ولایت ولیّ خدا نباشد تا او را دوست داشـته باشد و همراهی کند و همهٔ اعمالش بر طبق راهنمایی و نظر او باشد، چنین کسـی بر خداي عزوجل حقی پیدا نمیکند تا او را پاداش دهد و اصلاً از ایمان آورندگان نیست.»
✅🔚 آنچه خداوند میخواهد این است که اعمال انسانها تحت هدایت و راهنمایی کسانی باشد که او خود ایشان را به عنوان سرپرست و صـاحب اختیـار مؤمنـان قرار داده است. و وقتی ولایت ایشان را پذیرفتنـد، بایـد همه کارهای خود را بـدون اسـتثناء تحت ولایت و سـرپرستی آنها قرار دهنـد.
🔻هیـچ کاري در این امر اسـتثنا نشده است؛ چه اعمال جوارحی و چه افعال قلبی و چه افکـار انسـان ، همه و همه بایـد زیر چتر ولایت و هـدایت ائمه علیهمالسلام قرار گیرد. و تنها در این حالت است که میتوان گفت شـخص بنده خداست.
←اگر فقط در مسائلی که خودش میپسندد به ائمه علیهم السلام رجوع کند و در آنچه نمیپسندد به میل و تشـخیص خود عمل نمایـد، او فقط بنـده خـدا نیست بلکه در بندگی،خود را و رأي و تشـخیص خود را شـریک خدا قرار داده است و لذا مؤمن نیست و ثوابها و پاداشهایی که به مؤمنان وعده داده شده شامل حال او نمیگردد.
۱- اصول کافی ؛ کتاب الایمان و الکفر ، باب دعائم الاسلام ح۵ (ر.ک: تصویر الحاقی)
➖➖➖➖
@borrhan
معنای #مولا (۱۴۵)
#جمل (۱۵۳)
#حدیث_غدیر
🔻شیخ مفید با یک سوال قاضی عبدالجبار معتزلی را رسوا کرد!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸روزی قاضی عبدالجبّار در بغداد در مجلس خود بود و بسیاری از علمای بزرگ شیعه و سنّی در آن مجلس حضور داشتند، در این هنگام شیخ مفید وارد مجلس شد و در پائین مجلس نشست و پس از مدتی به قاضی رو کرد و گفت: من از تو در حضور علماء سؤالی دارم؟
قاضی گفت بپرس.
➖شیخ مفید فرمود: شما در مورد این حدیث چه میگوئید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر فرمود: مَنْ کُنْتُ مولاه فعلی مولاه ،کسی که من رهبر او هستم پس علی رهبر اوست. آیا این حدیث، مسلم و صحیح است که پیامبر در روز غدیر فرموده است؟
قاضی گفت آری، حدیث صحیح میباشد.
شیخ مفید فرمود: منظور از کلمه مولی چیست؟
قاضی گفت: مولی به معنی اولی و بهتر است.
شیخ مفید فرمود: پس این اختلاف و خصومت بین شیعه و سنّی چیست؟ (با اینکه پیامبر علی را برتر از دیگران معرفی نموده است).
✖️قاضی گفت: این حدیث، روایت است، ولی خلافت ابوبکر دِرایت (و از روی اجتهاد و درک) میباشد، و انسان عادل روایت را همتای درایت قرار نمیدهد (یعنی درایت مقدّم است).
➖شیخ مفید فرمود: شما درباره این فرمایشات پیامبر چه میگوئید که به علی علیه السلام فرمود: حَرْبُک حَرْبی وَسلمُکَ سِلْمی (جنگ تو جنگ من است، و صلح تو صلح من است). قاضی گفت: این گفتار براساس حدیث صحیح است.
شیخ مفید فرمود: نظر شما درباره اصحاب جمل (که به جنگ علی(ع) آمدند مانند طلحه و زبیر و...) چیست؟ قاضی گفت: ای برادر آنها توبه کردند.
🔶 شیخ مفید فرمود: ای قاضی جنگ آنها دِرایت و (حتمی) بوده است ولی توبه کردن آنها روایت شده است و تو در مورد حدیث غدیر گفتی روایت معادل درایت نیست (و درایت مقدم میباشد).
قاضی از پاسخ به شیخ مفید عاجز و درمانده شد، سر در گریبان فرو برد و سپس گفت تو کیستی؟ شیخ مفید جواب داد من خدمتگذار تو محمد بن محمد بن نعمان حارثی هستم. قاضی از مسند قضاوت برخاست و دست شیخ مفید را گرفت و بر آن مسند نشانید و گفت: اَنْتَ المفیدُ حقا براستی که تو انسان مفید (و سود بخشی) هستی.
←چهرههای علمای بزرگ مجلس درهم کشیده شد، وقتی قاضی ناراحتی آنها را دریافت به آنها رو کرد و گفت: ای علماء این مرد (شیخ مفید) مرا مجاب کرد و در پاسخ او عاجز شدم، اگر کسی از شما قادر به جواب او هست، اعلام کند تا او را بر مسند بنشانم و شیخ مفید به جای خود بنشیند، هیچ کس جواب نداد و این موضوع شایع گردید و علت نام گذاری او به مفید از همین جا سر چشمه گرفت.
📘مستدرك سفينة البحار نویسنده : النمازي، الشيخ علي جلد : 8 صفحه : 349
📘مجالس المومنین ۲۰۰/۱
➖➖➖➖➖
@borrhan
#جمل (۱۵۳)
#حدیث_غدیر
🔻شیخ مفید با یک سوال قاضی عبدالجبار معتزلی را رسوا کرد!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸روزی قاضی عبدالجبّار در بغداد در مجلس خود بود و بسیاری از علمای بزرگ شیعه و سنّی در آن مجلس حضور داشتند، در این هنگام شیخ مفید وارد مجلس شد و در پائین مجلس نشست و پس از مدتی به قاضی رو کرد و گفت: من از تو در حضور علماء سؤالی دارم؟
قاضی گفت بپرس.
➖شیخ مفید فرمود: شما در مورد این حدیث چه میگوئید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر فرمود: مَنْ کُنْتُ مولاه فعلی مولاه ،کسی که من رهبر او هستم پس علی رهبر اوست. آیا این حدیث، مسلم و صحیح است که پیامبر در روز غدیر فرموده است؟
قاضی گفت آری، حدیث صحیح میباشد.
شیخ مفید فرمود: منظور از کلمه مولی چیست؟
قاضی گفت: مولی به معنی اولی و بهتر است.
شیخ مفید فرمود: پس این اختلاف و خصومت بین شیعه و سنّی چیست؟ (با اینکه پیامبر علی را برتر از دیگران معرفی نموده است).
✖️قاضی گفت: این حدیث، روایت است، ولی خلافت ابوبکر دِرایت (و از روی اجتهاد و درک) میباشد، و انسان عادل روایت را همتای درایت قرار نمیدهد (یعنی درایت مقدّم است).
➖شیخ مفید فرمود: شما درباره این فرمایشات پیامبر چه میگوئید که به علی علیه السلام فرمود: حَرْبُک حَرْبی وَسلمُکَ سِلْمی (جنگ تو جنگ من است، و صلح تو صلح من است). قاضی گفت: این گفتار براساس حدیث صحیح است.
شیخ مفید فرمود: نظر شما درباره اصحاب جمل (که به جنگ علی(ع) آمدند مانند طلحه و زبیر و...) چیست؟ قاضی گفت: ای برادر آنها توبه کردند.
🔶 شیخ مفید فرمود: ای قاضی جنگ آنها دِرایت و (حتمی) بوده است ولی توبه کردن آنها روایت شده است و تو در مورد حدیث غدیر گفتی روایت معادل درایت نیست (و درایت مقدم میباشد).
قاضی از پاسخ به شیخ مفید عاجز و درمانده شد، سر در گریبان فرو برد و سپس گفت تو کیستی؟ شیخ مفید جواب داد من خدمتگذار تو محمد بن محمد بن نعمان حارثی هستم. قاضی از مسند قضاوت برخاست و دست شیخ مفید را گرفت و بر آن مسند نشانید و گفت: اَنْتَ المفیدُ حقا براستی که تو انسان مفید (و سود بخشی) هستی.
←چهرههای علمای بزرگ مجلس درهم کشیده شد، وقتی قاضی ناراحتی آنها را دریافت به آنها رو کرد و گفت: ای علماء این مرد (شیخ مفید) مرا مجاب کرد و در پاسخ او عاجز شدم، اگر کسی از شما قادر به جواب او هست، اعلام کند تا او را بر مسند بنشانم و شیخ مفید به جای خود بنشیند، هیچ کس جواب نداد و این موضوع شایع گردید و علت نام گذاری او به مفید از همین جا سر چشمه گرفت.
📘مستدرك سفينة البحار نویسنده : النمازي، الشيخ علي جلد : 8 صفحه : 349
📘مجالس المومنین ۲۰۰/۱
➖➖➖➖➖
@borrhan
#ابوبکر_شناسی (۵۶)
#فدک (۲۳۱) #صحیفه_ملعونه (۲۱)
#قرطاس (۱۱۵) معنای #مولا (۱۴۶)
💡پست ویژه کانال برهان به مناسبت فرارسیدن ۲۲جمادیالثانی/سالمرگ ابوبکر بن ابوقحافه←فوقالعاده خواندنی
🔻آخرین روزهای خلیفه اول و روابط با خلیفه دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : ابوبکر ظاهراً برای جانشینی خویش عمر را برگزید ، اما به روشنی مشخص است که روابط شیخین بسیار پیچیدهتر از آنی است که تنها به عنوان دو دوست یا دو همکار از آن یاد شود،
اختلافهای فراوان و همکاریهای بسیار آن دو در تاریخ ثبت است ؛ اما اگر صحبت خلافت مُلک و ریاستی باشد که به «الملک عقیم» : «سلطنت رحم و مروت نمیشناسد» تعبیر شود ، این همکاری و آن اختلاف باید بسی دقیقتر بررسی گردد.
✅🔚 قبل از #شهادت_رسولخدا شیخین به روشنی همکاری تمام و کمال داشتند البته هریک با زیرکی خاص خود سعی در مطرح کردن خویش داشت ؛ اما پیمان نانوشتهٔ آنان پیش از صحیفه ملعونهٔ اول به گونهای بود که گویی ابوبکر به جهت سن بیشتر باید در دوران پس از رسول خدا صلیالله علیه و آله به خلافت برسد؛
←در پی نوشتن صحیفه ملعونهٔ اول ، به ظاهر نزدیکی پنج تن امضا کننده آن ، حکایتگر این ماجراست که تا زنده بودن هر یک از آن ۵ نفر خلافت نباید از میانشان به دیگری منتقل شود اما باز هم ابوبکر به جهت سن بالاتر و برخی خصوصیات فردی از جمله آرامش بیشتر ، قدرت کلام و تظاهر به زهد و تقوا جلوتر از چهار نفر دیگر بود.
به ظاهر با آنچه در پیمان نامه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد علی رغم معرفی نشدن فردی به عنوان جانشین رسول خدا از سوی نویسندگان ، باز هم ابوبکر امکان بیشتری برای تصاحب این مقام داشت؛ البته از این تاریخ به بعد هر کدام از این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر به دنبال نوعی یارکشی بودند تا بتوانند بعدها از آن استفاده بیشتری ببرند. اما آنچه هر دوی اینان را به هم نزدیکتر میکرد وجود #بنی_امیه ای بود که با کنار زدن رقیبانی از بنی هاشم به شدت از لحاظ اجتماعی و در نتیجه سیاسی در جامعه عربی _ قبیلگی آن زمان جلوتر بودند.
🔸اولین اختلاف جدی بین ابوبکر و عمر به تصریح منابع اهل سنت در خود سقیفه بود. عمر خود میگوید ابوبکر با اشاره به انصاری که در زیر سایبان کوچک سقیفه جمع شده بودند
وی و #ابوعبیده را جلو انداخت. او در ادامه میگوید این کار ترفندی بیش نبود تا نشان دهد که تنها ابوبکر لایق این کار است. در منابع اهل تسنن تصریح شده است که عمر اذعان داشت ابوبکر با این کار طمع ما را نسبت به خلافت سنجید و در عین حال ناامیدمان کرد!
در همین راستا عمر آرزو میکرد که به حرف برادرش زید بن خطاب و یارانش گوش کرده بود تا ابوبکر مزه خلافت را نچشد! ←←این خود نشان میدهد که هر کدام از شیخین طرفداران و یاران خاص خود را داشتند اما به نظر تیم تحقیقاتی برهان ، بسیار بعید مینماید که در صورت حضور ابوبکر ، عمر حتی با گوش دادن به حرف برادر یا کس دیگری میتوانست به خلافت برسد.
به ظاهر ابوبکر مانند واسطه و اصطلاحا «کاتالیزوری» برای آمادگی مردم برای خلافت عمر که خشونت و بیمایگی تمام زندگیاش را فرا گرفته بود عمل کرد علت نیز به روشنی قابل مشاهده است؛←خلیفه دوم در آخرین سفر حجش که البته آخرین ماه زندگیش بود مطالب بحث برانگیزی را اشاره میکند او به ظاهر در همان سفر ، حداقل دو بار یک مرتبه به #مغیرة و یک بار دیگر به فرزندش #عبدالله_بن_عمر متذکر میشود که «قریش بیشترین حسادت را در میان مردمان دارد و در میان ایشان ابوبکر حسودترین فرد است» سپس او از زیرکی ابوبکر سخن میگوید و اینکه خلافت را از چنگ عمر ربوده است، در همین ماجرا عمر و فرزندش عبدالله بن عمر تصریح و تایید میکنند که «والله لهو احب الی الناس من ضیاء أبصارهم»(۱- ر.ک: تصویر الحاقی) «:ابوبکر در نظر مردمان از نور چشمشان هم عزیزتر است» که گویا اشاره به همان عوام فریبی و زهد شخص خلیفه اول دارد.
-----------
۱- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۲صص۳۲-۲۸
«1⃣»
#فدک (۲۳۱) #صحیفه_ملعونه (۲۱)
#قرطاس (۱۱۵) معنای #مولا (۱۴۶)
💡پست ویژه کانال برهان به مناسبت فرارسیدن ۲۲جمادیالثانی/سالمرگ ابوبکر بن ابوقحافه←فوقالعاده خواندنی
🔻آخرین روزهای خلیفه اول و روابط با خلیفه دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : ابوبکر ظاهراً برای جانشینی خویش عمر را برگزید ، اما به روشنی مشخص است که روابط شیخین بسیار پیچیدهتر از آنی است که تنها به عنوان دو دوست یا دو همکار از آن یاد شود،
اختلافهای فراوان و همکاریهای بسیار آن دو در تاریخ ثبت است ؛ اما اگر صحبت خلافت مُلک و ریاستی باشد که به «الملک عقیم» : «سلطنت رحم و مروت نمیشناسد» تعبیر شود ، این همکاری و آن اختلاف باید بسی دقیقتر بررسی گردد.
✅🔚 قبل از #شهادت_رسولخدا شیخین به روشنی همکاری تمام و کمال داشتند البته هریک با زیرکی خاص خود سعی در مطرح کردن خویش داشت ؛ اما پیمان نانوشتهٔ آنان پیش از صحیفه ملعونهٔ اول به گونهای بود که گویی ابوبکر به جهت سن بیشتر باید در دوران پس از رسول خدا صلیالله علیه و آله به خلافت برسد؛
←در پی نوشتن صحیفه ملعونهٔ اول ، به ظاهر نزدیکی پنج تن امضا کننده آن ، حکایتگر این ماجراست که تا زنده بودن هر یک از آن ۵ نفر خلافت نباید از میانشان به دیگری منتقل شود اما باز هم ابوبکر به جهت سن بالاتر و برخی خصوصیات فردی از جمله آرامش بیشتر ، قدرت کلام و تظاهر به زهد و تقوا جلوتر از چهار نفر دیگر بود.
به ظاهر با آنچه در پیمان نامه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد علی رغم معرفی نشدن فردی به عنوان جانشین رسول خدا از سوی نویسندگان ، باز هم ابوبکر امکان بیشتری برای تصاحب این مقام داشت؛ البته از این تاریخ به بعد هر کدام از این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر به دنبال نوعی یارکشی بودند تا بتوانند بعدها از آن استفاده بیشتری ببرند. اما آنچه هر دوی اینان را به هم نزدیکتر میکرد وجود #بنی_امیه ای بود که با کنار زدن رقیبانی از بنی هاشم به شدت از لحاظ اجتماعی و در نتیجه سیاسی در جامعه عربی _ قبیلگی آن زمان جلوتر بودند.
🔸اولین اختلاف جدی بین ابوبکر و عمر به تصریح منابع اهل سنت در خود سقیفه بود. عمر خود میگوید ابوبکر با اشاره به انصاری که در زیر سایبان کوچک سقیفه جمع شده بودند
وی و #ابوعبیده را جلو انداخت. او در ادامه میگوید این کار ترفندی بیش نبود تا نشان دهد که تنها ابوبکر لایق این کار است. در منابع اهل تسنن تصریح شده است که عمر اذعان داشت ابوبکر با این کار طمع ما را نسبت به خلافت سنجید و در عین حال ناامیدمان کرد!
در همین راستا عمر آرزو میکرد که به حرف برادرش زید بن خطاب و یارانش گوش کرده بود تا ابوبکر مزه خلافت را نچشد! ←←این خود نشان میدهد که هر کدام از شیخین طرفداران و یاران خاص خود را داشتند اما به نظر تیم تحقیقاتی برهان ، بسیار بعید مینماید که در صورت حضور ابوبکر ، عمر حتی با گوش دادن به حرف برادر یا کس دیگری میتوانست به خلافت برسد.
به ظاهر ابوبکر مانند واسطه و اصطلاحا «کاتالیزوری» برای آمادگی مردم برای خلافت عمر که خشونت و بیمایگی تمام زندگیاش را فرا گرفته بود عمل کرد علت نیز به روشنی قابل مشاهده است؛←خلیفه دوم در آخرین سفر حجش که البته آخرین ماه زندگیش بود مطالب بحث برانگیزی را اشاره میکند او به ظاهر در همان سفر ، حداقل دو بار یک مرتبه به #مغیرة و یک بار دیگر به فرزندش #عبدالله_بن_عمر متذکر میشود که «قریش بیشترین حسادت را در میان مردمان دارد و در میان ایشان ابوبکر حسودترین فرد است» سپس او از زیرکی ابوبکر سخن میگوید و اینکه خلافت را از چنگ عمر ربوده است، در همین ماجرا عمر و فرزندش عبدالله بن عمر تصریح و تایید میکنند که «والله لهو احب الی الناس من ضیاء أبصارهم»(۱- ر.ک: تصویر الحاقی) «:ابوبکر در نظر مردمان از نور چشمشان هم عزیزتر است» که گویا اشاره به همان عوام فریبی و زهد شخص خلیفه اول دارد.
-----------
۱- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۲صص۳۲-۲۸
«1⃣»
[ کانال برهان ]
فایل pdf کتاب مقالتان في الغدير - عربی ؛ تألیف سید علی حسینی میلانی در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/9581
در این کتاب دو مبحث بررسی شده است:
۱- حدیث غدیر در کلام اهل بیت علیهمالسلام
۲- دلالت حدیث غدیر بر امامت امیرالمؤمنین علیهالسلام
#حدیث_غدیر (۲۶۳) معنای #مولا (۱۴۸)
#تاغدیرهرروزیک_کتاب
https://t.me/borrhanlibrary/9581
در این کتاب دو مبحث بررسی شده است:
۱- حدیث غدیر در کلام اهل بیت علیهمالسلام
۲- دلالت حدیث غدیر بر امامت امیرالمؤمنین علیهالسلام
#حدیث_غدیر (۲۶۳) معنای #مولا (۱۴۸)
#تاغدیرهرروزیک_کتاب