[ کانال برهان ]
#خطبه_فدکیه (۱۵۳) #خطابهء_غدیر (۲۷۳) #علمای_صالح (۱۰۹) 🔻خطبه فدکیه در کهنترین، نفیسترین و سالمترین دستنویس شناختهشده از کتاب احتجاج ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ کتاب «الاحتجاج علی اهل اللجاج»، نوشته احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی (درگذشته در حدود سالهای 520…
🔸خطبه فدکیه در کهنترین ، نفیسترین و سالم ترین نسخه دست نویس کتاب احتجاج
توضیحات↓↓
https://t.me/borrhan/57020
توضیحات↓↓
https://t.me/borrhan/57020
[ کانال برهان ]
#خطبه_فدکیه (۱۵۳) #خطابهء_غدیر (۲۷۳) #علمای_صالح (۱۰۹) 🔻خطبه فدکیه در کهنترین، نفیسترین و سالمترین دستنویس شناختهشده از کتاب احتجاج ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ کتاب «الاحتجاج علی اهل اللجاج»، نوشته احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی (درگذشته در حدود سالهای 520…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
[ کانال برهان ]
🔸خطبه فدکیه در کهنترین ، نفیسترین و سالم ترین نسخه دست نویس کتاب احتجاج توضیحات↓↓ https://t.me/borrhan/57020
فایل pdf بخشی از نسخهٔ خطی فارسی کتاب الإحْتِجاجُ عَلی أهْلِ اللّجاج مشهور به الاحتجاج در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8361
🔻احتجاج ، کتابی کلامی و به زبان عربی نوشته ابومنصور، احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی از علمای ایرانی قرن۶ قمری است. این کتاب در بیان احتجاحات (بحث و استدلال) پیامبر اکرم(صلیالله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهمالسلام) و برخی از پیروان آنها با مخالفان خود از فرقههای مختلف است. (فایل عربی و ترجمه این کتاب در کتابخانه موجود است)
https://t.me/borrhanlibrary/8361
🔻احتجاج ، کتابی کلامی و به زبان عربی نوشته ابومنصور، احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی از علمای ایرانی قرن۶ قمری است. این کتاب در بیان احتجاحات (بحث و استدلال) پیامبر اکرم(صلیالله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهمالسلام) و برخی از پیروان آنها با مخالفان خود از فرقههای مختلف است. (فایل عربی و ترجمه این کتاب در کتابخانه موجود است)
[ کانال برهان ]
Photo
⁉️❔اهلسنت چند حدیث صحیح دارند؟
به این اعتراف مهمِ یکی از بزرگترین حدیث شناسان عامه دقت کنید:
✍ عَنْ شُعْبَةَ ، قَالَ : "مَا رَأَيْتُ أَحَدًا مِنْ أَصْحَابِ الْحَدِيثِ إِلا يُدَلِّسُ إِلا ابْنَ عَوْنٍ ، وَعَمْرَو بْنَ مُرَّةَ " .
#ترجمه : شعبه میگوید : از راويان حديث كسى را نديدم كه در نقل روايات تدليس ( مخفى نمودن عيب در سند) نكرده باشد مگر عروه بن مره و ابن عون.
📗📔 الجوهري البغدادي، علي بن الجعد بن عبيد أبو الحسن (متوفاي230هـ)، مسند ابن الجعد، جلد1 صفحه24
https://plink.ir/2EhJN
+ تعریف حدیث صحیح نزد مخالفین ما به اعتراف ذهبی ، رجالی معروف اهل تسنن اینست که راوی آن مدلس نباشد↓↓
✍ فالمجمع على صحته إذا المتصل السالم من الشذوذ والعلة، وأن يكون رواته ذوي ضبط وعدالة 👈 وعدم تدليس. 👉
📗📔 الموقظة في علم مصطلح الحديث نویسنده : الذهبي، شمس الدين جلد1 صفحه24
https://plink.ir/UHuTV
1⃣. پس شعبه میگوید همه روات مدلس اند به جز دو نفر
2⃣. ذهبی گفته که روایت صحیح یعنی روایتی که راوی مدلس نداشته باشد
✅✅ نتیجهگیری و قضاوت با شما
#اهل_سنت_و_جماعت (۱۷)
@borrhan
به این اعتراف مهمِ یکی از بزرگترین حدیث شناسان عامه دقت کنید:
✍ عَنْ شُعْبَةَ ، قَالَ : "مَا رَأَيْتُ أَحَدًا مِنْ أَصْحَابِ الْحَدِيثِ إِلا يُدَلِّسُ إِلا ابْنَ عَوْنٍ ، وَعَمْرَو بْنَ مُرَّةَ " .
#ترجمه : شعبه میگوید : از راويان حديث كسى را نديدم كه در نقل روايات تدليس ( مخفى نمودن عيب در سند) نكرده باشد مگر عروه بن مره و ابن عون.
📗📔 الجوهري البغدادي، علي بن الجعد بن عبيد أبو الحسن (متوفاي230هـ)، مسند ابن الجعد، جلد1 صفحه24
https://plink.ir/2EhJN
+ تعریف حدیث صحیح نزد مخالفین ما به اعتراف ذهبی ، رجالی معروف اهل تسنن اینست که راوی آن مدلس نباشد↓↓
✍ فالمجمع على صحته إذا المتصل السالم من الشذوذ والعلة، وأن يكون رواته ذوي ضبط وعدالة 👈 وعدم تدليس. 👉
📗📔 الموقظة في علم مصطلح الحديث نویسنده : الذهبي، شمس الدين جلد1 صفحه24
https://plink.ir/UHuTV
1⃣. پس شعبه میگوید همه روات مدلس اند به جز دو نفر
2⃣. ذهبی گفته که روایت صحیح یعنی روایتی که راوی مدلس نداشته باشد
✅✅ نتیجهگیری و قضاوت با شما
#اهل_سنت_و_جماعت (۱۷)
@borrhan
[ کانال برهان ]
لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِمْ با قومی که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستی نکنيد/ممتحنه۱۳. إِنَّ الَّذِينَ يؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا/احزاب۵۷ ✅ حقیقت…
🔺چرا حضرت فاطمه علیهاالسلام شبانه دفن شد؟
✍🏾بر اساس روایات صحیح و ثابت #کتب_مخالفین، حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها پس از ماجرای غصب #فدک توسط حرامزادگان سقیفه ملعونه، از ابوبکر و انصارش غضبناک و روىگردان شد و با آنان سخن نگفت تا اینکه از دنیا رفت! پس علی علیه السلام شبانه همسرش را دفن كرد و ابوبكر را خبر نداد تا بر او نماز بخواند.
📕صحیح بخارى، حدیث۳۰۹۳، و ۴۲۴۰ و ۶۷۲۶
📗صحیح مسلم، حدیث۵۲ - (۱۷۵۹)
✓ابن حجر عسقلانی هم در التلخیص تصریح میکند که: در روایات صحیح، ثابت شده است که ابوبکر از درگذشت فاطمه خبردار نشد.
❓جماعت مخالفین ما جواب بدهند:
چرا باید تنها یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله مخفیانه دفن شود؟ و خلیفه مسلمین از تشییع آن حضرت بیخبر باشد؟! علت غضب آن حضرت از خلیفهتان چه بود؟ مگر خودتان روایت ندارید که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: غضب حضرت فاطمه سلاماللهعلیه، غضب خدا است.
_ این روایت را حاکم، ابوبکر هيثمی، ابن حجر عسقلانی، سيوطی، صالحی شامی، مناوی، زرقانی، حمدی السلفی، تحسین کردهاند.
#دفن_شبانه (۶۲)
#اسناد_غضب (۷۹)
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۹۴)
@borrhan
✍🏾بر اساس روایات صحیح و ثابت #کتب_مخالفین، حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها پس از ماجرای غصب #فدک توسط حرامزادگان سقیفه ملعونه، از ابوبکر و انصارش غضبناک و روىگردان شد و با آنان سخن نگفت تا اینکه از دنیا رفت! پس علی علیه السلام شبانه همسرش را دفن كرد و ابوبكر را خبر نداد تا بر او نماز بخواند.
📕صحیح بخارى، حدیث۳۰۹۳، و ۴۲۴۰ و ۶۷۲۶
📗صحیح مسلم، حدیث۵۲ - (۱۷۵۹)
✓ابن حجر عسقلانی هم در التلخیص تصریح میکند که: در روایات صحیح، ثابت شده است که ابوبکر از درگذشت فاطمه خبردار نشد.
❓جماعت مخالفین ما جواب بدهند:
چرا باید تنها یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله مخفیانه دفن شود؟ و خلیفه مسلمین از تشییع آن حضرت بیخبر باشد؟! علت غضب آن حضرت از خلیفهتان چه بود؟ مگر خودتان روایت ندارید که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: غضب حضرت فاطمه سلاماللهعلیه، غضب خدا است.
_ این روایت را حاکم، ابوبکر هيثمی، ابن حجر عسقلانی، سيوطی، صالحی شامی، مناوی، زرقانی، حمدی السلفی، تحسین کردهاند.
#دفن_شبانه (۶۲)
#اسناد_غضب (۷۹)
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۹۴)
@borrhan
#تبری (۴۴۸)
#شبهات_فاطمیه (۱۴)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۲۳)
✅ پاسخ به اکاذیب کانالهای وهابی برای فرار از جنایات خلفا و نقش آنان در شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
❗️شبهه ارسالی یکی از کاربران برهان👇👇
❌ اثبات افسانه بودن شهادت حضرت زهرا
تناقض : دوستی امام صادق با قاتلان دختر پیامبر 😱😱😱
امام جعفر صادق {رَضِيَ اللهُ عَنْه} :
👈🏻 ولایتِ ابوبڪر و عمر را داشته باشید و آن دو را دوست بدارید، و در قیامت در محضر پروردگار بگويید که امام صادق دستور داد 👉🏻
در «رجال كشي» با سند کاملاً معتبر آمده :
🏮 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَحْمَرِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ : كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ الله.. فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطنفسة، ثُمَّ دَخَلَتْ [أُمُّ خَالِدٍ] فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَفُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا : تُوَلِّيهِمَا. قَالَتْ : فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ : نَعَمْ.
محمد بن مسعود از علي بن فضال از عباس بن عامر و جعفر بن محمد از ابان بن عثمان از ابوبصير روایت میکند که گفت :
✍🏻 من نزد امام صادق نشسته بودم كه ناگاه «اُمّخالد» اجازهی ورود خواست... و از امام صادق دربارهی آندو [ابوبڪر و عمر] سؤال كرد. امام صادق به او فرمود : هردو را دوست بدار.«اُمّخالد» گفت : آنگاه پروردگارم را ملاقات كنم به او بگويم شما به من فرمودى ولایت آن دو را داشته باشم؟ امام فرمود : آرى.
📚 رجال الكشي ٢٤١/١
✍🏻 نکته : در ادامهی این حدیث، چند مطلب مهم نهفته است :
قالَت: فَإِن هذا الذي معك على الطنفسة يَأْمُرُنِي بالبراءة منهما، وكثير النواء يأمرني بوَلايتهما فأَيهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ؟ قال هذا والله وَأَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلي مِنْ كثير النواء وأصحابه. إِنَّ هذا يخاصم فَيَقولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ... فلما خَرَجَتْ، قَالَ : إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ من كثير بَرِيءٌ في الدنيا والآخرة.
1⃣ نکتهی نخست :
این روایت قطعاً از روی تقیه نیست و حقیقتاً موضِع و نظر امام جعفر صادق است. زیرا در انتهای روایت، [که آن زن از نزد امام میرَوَد] امام میفرماید :
👈🏻 خوف آن را دارم که این زن، سخنان من [درباره ابوبکر و عمر] را به کثیرالنوا بگوید و او در کوفه [که شیعهاند و بعضاً رافضی]، مرا شُهره سازد.
صراحتاً این را میرسانَد که امام، به تقیه عمل نکرده و لذا امام، همچنان خوف تندروهای شیعه در کوفه را دارد.
2⃣ نکتهی دوم :
غلو و تندروی در حق اهلبیت، بدتر از «رفض و نصب» است. یعنی کسیکه مقام آن بزرگواران را بهقدری بالا میبَرَد و صفات الهی را به ایشان نسبت میدهد، مرتکب شرکاکبر شده و بسیار خبیثتر و منفور تر از رافضی و ناصبی [دشمن اهلبیت و صحابه] میباشد.
لذا آن زن از امام صادق دربارهی ابوبصیر [که رافضی بود، ولی قرآن را قبول داشت] و دربارهی کثیرالنوا [که دشمن خلفا نبود، اما در حق ائمه غلوّ میکرد] سؤال پرسید؛ امام فرمود که ابوبصیر بهتر است.
گرچه هردو، مخالف صریح با موضِع امام صادق بودند. اما در نگاه امام، دشمنی با بعضی از آل و اصحاب، بهتر از غلو و شرکاکبر در حق خداست.
نتیجه آنکه : شهادت حضرت زهرا به دست ابوبکر و عمر افسانه است.
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ در ابتدای ردیه بر این مطلب با تمام وجود میگوییم لعنت خدا بر دروغگویان اهل تدلیس!
ناصبی روایتی را از شیعه آورده است که امام صادق ولایت ابوبکر و عمر را پذیرفته بوده است! ولی چون متن روایت نشان دهنده دشمنی امام صادق با ابوبکر و عمر بوده است ناصبی متن و سخن امام علیهالسلام را تحریف و تقطیع کرده تا بتواند ادعای خودش را با دروغ و کذب ثابت کند!
در انتهای پاسخ اذعان خواهید کرد همین یک روایت برای اثبات کفر دو خلیفهٔ خودخوانده کفایت میکند! و این جماعت بهتر است به جای تمسک به این همه لاطائلات برای تبرئه غاصبین قدری به آخرت خود بیندیشند و دست از دروغگویی بردارند! و حداقل به روایات مکتب خود ملتزم باشند که
⇜قال : لا یؤمن بالله ولا بالیوم الآخر من إذا حدث کذب
⇜ رسول الله فرمودند: به خدا و قیامت ایمان ندارد کسی که سخن دروغ میگوید. { مانند اهل سنت و جماعت }
الدر المنثور ج 5، ص 118، باب النحل: (103 - 105) ولقد نعلم أنهم...(ر.ک: تصویر الحاقی)
حال با این مقدمه به اصل پاسخ میپردازیم:
ادامه👇👇
#شبهات_فاطمیه (۱۴)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۲۳)
✅ پاسخ به اکاذیب کانالهای وهابی برای فرار از جنایات خلفا و نقش آنان در شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
❗️شبهه ارسالی یکی از کاربران برهان👇👇
❌ اثبات افسانه بودن شهادت حضرت زهرا
تناقض : دوستی امام صادق با قاتلان دختر پیامبر 😱😱😱
امام جعفر صادق {رَضِيَ اللهُ عَنْه} :
👈🏻 ولایتِ ابوبڪر و عمر را داشته باشید و آن دو را دوست بدارید، و در قیامت در محضر پروردگار بگويید که امام صادق دستور داد 👉🏻
در «رجال كشي» با سند کاملاً معتبر آمده :
🏮 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَحْمَرِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ : كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ الله.. فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطنفسة، ثُمَّ دَخَلَتْ [أُمُّ خَالِدٍ] فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَفُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا : تُوَلِّيهِمَا. قَالَتْ : فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ : نَعَمْ.
محمد بن مسعود از علي بن فضال از عباس بن عامر و جعفر بن محمد از ابان بن عثمان از ابوبصير روایت میکند که گفت :
✍🏻 من نزد امام صادق نشسته بودم كه ناگاه «اُمّخالد» اجازهی ورود خواست... و از امام صادق دربارهی آندو [ابوبڪر و عمر] سؤال كرد. امام صادق به او فرمود : هردو را دوست بدار.«اُمّخالد» گفت : آنگاه پروردگارم را ملاقات كنم به او بگويم شما به من فرمودى ولایت آن دو را داشته باشم؟ امام فرمود : آرى.
📚 رجال الكشي ٢٤١/١
✍🏻 نکته : در ادامهی این حدیث، چند مطلب مهم نهفته است :
قالَت: فَإِن هذا الذي معك على الطنفسة يَأْمُرُنِي بالبراءة منهما، وكثير النواء يأمرني بوَلايتهما فأَيهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ؟ قال هذا والله وَأَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلي مِنْ كثير النواء وأصحابه. إِنَّ هذا يخاصم فَيَقولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ... فلما خَرَجَتْ، قَالَ : إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ من كثير بَرِيءٌ في الدنيا والآخرة.
1⃣ نکتهی نخست :
این روایت قطعاً از روی تقیه نیست و حقیقتاً موضِع و نظر امام جعفر صادق است. زیرا در انتهای روایت، [که آن زن از نزد امام میرَوَد] امام میفرماید :
👈🏻 خوف آن را دارم که این زن، سخنان من [درباره ابوبکر و عمر] را به کثیرالنوا بگوید و او در کوفه [که شیعهاند و بعضاً رافضی]، مرا شُهره سازد.
صراحتاً این را میرسانَد که امام، به تقیه عمل نکرده و لذا امام، همچنان خوف تندروهای شیعه در کوفه را دارد.
2⃣ نکتهی دوم :
غلو و تندروی در حق اهلبیت، بدتر از «رفض و نصب» است. یعنی کسیکه مقام آن بزرگواران را بهقدری بالا میبَرَد و صفات الهی را به ایشان نسبت میدهد، مرتکب شرکاکبر شده و بسیار خبیثتر و منفور تر از رافضی و ناصبی [دشمن اهلبیت و صحابه] میباشد.
لذا آن زن از امام صادق دربارهی ابوبصیر [که رافضی بود، ولی قرآن را قبول داشت] و دربارهی کثیرالنوا [که دشمن خلفا نبود، اما در حق ائمه غلوّ میکرد] سؤال پرسید؛ امام فرمود که ابوبصیر بهتر است.
گرچه هردو، مخالف صریح با موضِع امام صادق بودند. اما در نگاه امام، دشمنی با بعضی از آل و اصحاب، بهتر از غلو و شرکاکبر در حق خداست.
نتیجه آنکه : شهادت حضرت زهرا به دست ابوبکر و عمر افسانه است.
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ در ابتدای ردیه بر این مطلب با تمام وجود میگوییم لعنت خدا بر دروغگویان اهل تدلیس!
ناصبی روایتی را از شیعه آورده است که امام صادق ولایت ابوبکر و عمر را پذیرفته بوده است! ولی چون متن روایت نشان دهنده دشمنی امام صادق با ابوبکر و عمر بوده است ناصبی متن و سخن امام علیهالسلام را تحریف و تقطیع کرده تا بتواند ادعای خودش را با دروغ و کذب ثابت کند!
در انتهای پاسخ اذعان خواهید کرد همین یک روایت برای اثبات کفر دو خلیفهٔ خودخوانده کفایت میکند! و این جماعت بهتر است به جای تمسک به این همه لاطائلات برای تبرئه غاصبین قدری به آخرت خود بیندیشند و دست از دروغگویی بردارند! و حداقل به روایات مکتب خود ملتزم باشند که
⇜قال : لا یؤمن بالله ولا بالیوم الآخر من إذا حدث کذب
⇜ رسول الله فرمودند: به خدا و قیامت ایمان ندارد کسی که سخن دروغ میگوید. { مانند اهل سنت و جماعت }
الدر المنثور ج 5، ص 118، باب النحل: (103 - 105) ولقد نعلم أنهم...(ر.ک: تصویر الحاقی)
حال با این مقدمه به اصل پاسخ میپردازیم:
ادامه👇👇
این حدیث شریف که ابان بن تغلب به نقل از جناب ابوبصیر نقل میکند ، همانگونه که در اسکن الحاقی مطالعه میفرمایید این گونه شروع میشود:
(💡به روایت و قسمتهایی که مجزا کردهایم دقت کنید)
➖ابتدای روایت ::
💠 عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ:، كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِذْ جَاءَتْ ⬅️ أُمُّ خَالِدٍ الَّتِي كَانَ قَطَعَهَا يُوسُفُ ➡️ تَسْتَأْذِنُ عَلَيْهِ، قَالَ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَشْهَدَ كَلَامَهَا قَالَ، فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، 👈 فَقَالَ أما لا 👉 فأدن...
🔸🔚 #شرح : تا اینجای روایت که ناصبی مفلوک آن را سانسور ✂️ کرده ، میگوید ام خالد که «یوسف بن عمر الثقفی» دستش را قطع کرده بود....این یعنی ←ام خالد زیدی بوده؛ و پسر عموی #حجاج_بن_یوسف دست وی را پس از شکست قیام جناب #زید_بن_علی رض، به عنوان انتقام، قطع کرده بود. پس اولا معلوم شد که این خانم زیدی است.
🔸🔚 در ادامه امام ع از ابو بصیر پرسیدند آیا خوشحال میشوی که شاهد سخن گفتن او باشی؟ ابو بصیر میگوید بله؛ ولی امام ع میفرمایند: «اما من، نه.» یعنی امام ع نمیخواستند آن زن را ببینند. چون او زیدی بود؛ و زیدیه اولی و دومی را دوست دارند.
➖حال ادامه روایت که ناصبی باز هم قسمت انتهایی آن را تقطیع نموده! و در شرح همان قسمتی هم که آورده تدلیس میکند :
💠 قَالَ، فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطِّنْفِسَةِ، ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا: تُوَلِّيهِمَا![ قَالَتْ: فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ: نَعَمْ. قَالَتْ: فَإِنَّ هَذَا الَّذِي مَعَكَ عَلَى الطِّنْفِسَةِ يَأْمُرُنِي بِالْبَرَاءَهِ مِنْهُمَا، وَ كَثِيرٌ النَّوَّاءُ يَأْمُرُنِي بِوَلَايَتِهِمَا فَأَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ 👈هَذَا وَ اللَّهِ وَ أَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ وَ أَصْحَابِهِ،👉إِنَّ هَذَا يُخَاصِمُ فَيَقُولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ، 👈فَلَمَّا خَرَجَتْ، قَالَ: إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ مِنْ كَثِيرٍ بَرِيءٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.👉
#ترجمه : امام اجازۀ ورود به او داد و مرا(=ابوبصیر) با خودش روى تشكى نشانيد. او مىگويد: سپس آن بانو وارد شد و كلام را آغاز کرد ،بانويى بود بليغ و سخنران و از امام در بارۀ آن دو تا[ابو بكر و عمر]پرسش كرد و امام صادق عليه السّلام به او فرمود: تو ولایت آن دو را داشته باش [يا دوست بدار]. آن خانم گفت:هر گاه پروردگارم را ملاقات كردم به او مىگويم شما به من فرمودى آنان را والى شناسم؟امام عليه السّلام فرمود:آرى. 👈 آن خانم عرض كرد: اين مردى كه نزديك شما روى تشك نشسته به من مىگويد از آنها بيزارى جويم و كثير النوا به من مىگويد با آنها بپيوندم پس كدام يك براى تو بهتر است و آن را بيشتر دوست مىدارى؟ حضرت عليه السّلام فرمود: بخدا سوگند اين نزد من از كثير النوا و اطرافيانش محبوبتر است و سپس امام آیهای در وصف جناب ابوبصیر فرمودند. وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر فرمودند : که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم و این مطلب در کوفه مشهور شود؛ خدایا من از کثیر النواء در دنیا و آخرت بیزاری میجویم👉
🔸🔚 #شرح : وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر میفرمایند که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم. یعنی امام علیهالسلام از آن زن #تقیه فرمودند. اگر تقیه نکرده بودند دلیلی نداشت که برای ابیبصیر توضیح بدهند که به چه دلیل چنین حرفی را به آن زن زدند.
←کثیر النواء زیدی بتری و نتیجتاً، مخالف امام باقر علیهالسلام بود. بتریه مخالف امام باقر علیهالسلام بودند. حالا این نابغهٔ ناصبی میگوید او شیعی غالی بوده! البته این دروغ ها ساخته و پرداختۀ پیشینیان اینهاست. و باید بدانیم بنا بر بعضی روایات ما، کثیر النواء ناپاک زاده است.
✅🔚 نتیجه آنکه : دروغگویی این جماعت شیاد و قیچی کردن کلام حجت خدا علیهالسلام و بیزاری امام صادق علیهالسلام از غاصبین حق امیرالمؤمنین و قاتلین صدیقه کبری سلام الله علیهما اثبات شد.
👊 لعنت بر دروغگویان و بر این بازیگران خبیث که به هر حشیشی متشبث میشوند.
🔗 پیشنهاد مطالعه:
بُتریه چه کسانی هستند ؟
➖➖➖➖
@borrhan
(💡به روایت و قسمتهایی که مجزا کردهایم دقت کنید)
➖ابتدای روایت ::
💠 عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ:، كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِذْ جَاءَتْ ⬅️ أُمُّ خَالِدٍ الَّتِي كَانَ قَطَعَهَا يُوسُفُ ➡️ تَسْتَأْذِنُ عَلَيْهِ، قَالَ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَشْهَدَ كَلَامَهَا قَالَ، فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، 👈 فَقَالَ أما لا 👉 فأدن...
🔸🔚 #شرح : تا اینجای روایت که ناصبی مفلوک آن را سانسور ✂️ کرده ، میگوید ام خالد که «یوسف بن عمر الثقفی» دستش را قطع کرده بود....این یعنی ←ام خالد زیدی بوده؛ و پسر عموی #حجاج_بن_یوسف دست وی را پس از شکست قیام جناب #زید_بن_علی رض، به عنوان انتقام، قطع کرده بود. پس اولا معلوم شد که این خانم زیدی است.
🔸🔚 در ادامه امام ع از ابو بصیر پرسیدند آیا خوشحال میشوی که شاهد سخن گفتن او باشی؟ ابو بصیر میگوید بله؛ ولی امام ع میفرمایند: «اما من، نه.» یعنی امام ع نمیخواستند آن زن را ببینند. چون او زیدی بود؛ و زیدیه اولی و دومی را دوست دارند.
➖حال ادامه روایت که ناصبی باز هم قسمت انتهایی آن را تقطیع نموده! و در شرح همان قسمتی هم که آورده تدلیس میکند :
💠 قَالَ، فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطِّنْفِسَةِ، ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا: تُوَلِّيهِمَا![ قَالَتْ: فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ: نَعَمْ. قَالَتْ: فَإِنَّ هَذَا الَّذِي مَعَكَ عَلَى الطِّنْفِسَةِ يَأْمُرُنِي بِالْبَرَاءَهِ مِنْهُمَا، وَ كَثِيرٌ النَّوَّاءُ يَأْمُرُنِي بِوَلَايَتِهِمَا فَأَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ 👈هَذَا وَ اللَّهِ وَ أَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ وَ أَصْحَابِهِ،👉إِنَّ هَذَا يُخَاصِمُ فَيَقُولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ، 👈فَلَمَّا خَرَجَتْ، قَالَ: إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ مِنْ كَثِيرٍ بَرِيءٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.👉
#ترجمه : امام اجازۀ ورود به او داد و مرا(=ابوبصیر) با خودش روى تشكى نشانيد. او مىگويد: سپس آن بانو وارد شد و كلام را آغاز کرد ،بانويى بود بليغ و سخنران و از امام در بارۀ آن دو تا[ابو بكر و عمر]پرسش كرد و امام صادق عليه السّلام به او فرمود: تو ولایت آن دو را داشته باش [يا دوست بدار]. آن خانم گفت:هر گاه پروردگارم را ملاقات كردم به او مىگويم شما به من فرمودى آنان را والى شناسم؟امام عليه السّلام فرمود:آرى. 👈 آن خانم عرض كرد: اين مردى كه نزديك شما روى تشك نشسته به من مىگويد از آنها بيزارى جويم و كثير النوا به من مىگويد با آنها بپيوندم پس كدام يك براى تو بهتر است و آن را بيشتر دوست مىدارى؟ حضرت عليه السّلام فرمود: بخدا سوگند اين نزد من از كثير النوا و اطرافيانش محبوبتر است و سپس امام آیهای در وصف جناب ابوبصیر فرمودند. وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر فرمودند : که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم و این مطلب در کوفه مشهور شود؛ خدایا من از کثیر النواء در دنیا و آخرت بیزاری میجویم👉
🔸🔚 #شرح : وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر میفرمایند که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم. یعنی امام علیهالسلام از آن زن #تقیه فرمودند. اگر تقیه نکرده بودند دلیلی نداشت که برای ابیبصیر توضیح بدهند که به چه دلیل چنین حرفی را به آن زن زدند.
←کثیر النواء زیدی بتری و نتیجتاً، مخالف امام باقر علیهالسلام بود. بتریه مخالف امام باقر علیهالسلام بودند. حالا این نابغهٔ ناصبی میگوید او شیعی غالی بوده! البته این دروغ ها ساخته و پرداختۀ پیشینیان اینهاست. و باید بدانیم بنا بر بعضی روایات ما، کثیر النواء ناپاک زاده است.
✅🔚 نتیجه آنکه : دروغگویی این جماعت شیاد و قیچی کردن کلام حجت خدا علیهالسلام و بیزاری امام صادق علیهالسلام از غاصبین حق امیرالمؤمنین و قاتلین صدیقه کبری سلام الله علیهما اثبات شد.
👊 لعنت بر دروغگویان و بر این بازیگران خبیث که به هر حشیشی متشبث میشوند.
🔗 پیشنهاد مطالعه:
بُتریه چه کسانی هستند ؟
➖➖➖➖
@borrhan
[ کانال برهان ]
این حدیث شریف که ابان بن تغلب به نقل از جناب ابوبصیر نقل میکند ، همانگونه که در اسکن الحاقی مطالعه میفرمایید این گونه شروع میشود: (💡به روایت و قسمتهایی که مجزا کردهایم دقت کنید) ➖ابتدای روایت :: 💠 عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ:، كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ…
فایل pdf اختیار معرفة الرجال معروف به رجال الکشی تألیف شیخ طوسی رحمه الله برای استفاده محققین بزرگوار ، در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8376
🔻کتاب «رجال کشی» نه اختصاص به راویان شیعه دارد و نه محدود به افراد موثق و ممدوح است. در این کتاب، نام راویان بر اساس تاریخ زندگی آنها آمده؛ نه بهروش الفبایی یا سال وفات؛ ازاینرو از یاران پیامبر اسلام شروع شده و به یاران امام حسن عسکری (عسکری) و برخی از رجال زمان غیبت صغری و مشایخ کشی و کلینی ختم شده است.
https://t.me/borrhanlibrary/8376
🔻کتاب «رجال کشی» نه اختصاص به راویان شیعه دارد و نه محدود به افراد موثق و ممدوح است. در این کتاب، نام راویان بر اساس تاریخ زندگی آنها آمده؛ نه بهروش الفبایی یا سال وفات؛ ازاینرو از یاران پیامبر اسلام شروع شده و به یاران امام حسن عسکری (عسکری) و برخی از رجال زمان غیبت صغری و مشایخ کشی و کلینی ختم شده است.