[ کانال برهان ]
✧❁﷽❁✧ 🔰 آیا میدانید در یوگا، مواد مخدر توصیه شده؟! در عرفان هندوئیسم که در انجام حرکات یوگا خلاصه میشود، به شدت مصرف دود و مواد مخدر از جمله حشیش و ماری جوآنا توصیه شده است و اهل یوگا باید با مصرف مواد مخدر، به هدف نهایی خود برسند! چنان که در اینترنت…
✧❁﷽❁✧
🔰مصرف حشیش در کتاب مقدس یوگا !!
مصرف مواد مخدر از جمله حشیش به صراحت در کتب مقدس هندوئیسم از جمله کتاب📔«یوگا سوتره» تالیف پتنجلی، فصل 4 بیان و توصیه شده است:
«گیاهان دارویی: فراوان یافت میشود که سادوها (مربیان سنتی یوگا در هندوئیسم) اهل مصرف گنگا و یا همان حشیش میباشند !»
←بنابراین در یوگا وقتی که صحبت از گوشه نشینی و حرکات مرتاض گونه و نیز مصرف گیاهان میشود، منظور همان حشیش است تا افراد بتوانند با بتهای هندوئیسم متحد شده و کارمای خود را بسوزانند و رستگار به مدل مشرکانه ی هندو - بودایی شوند !
#نقد_هندوئیسم (۳۳)
#نقد_بودیسم (۳۳)
@borrhan
🔰مصرف حشیش در کتاب مقدس یوگا !!
مصرف مواد مخدر از جمله حشیش به صراحت در کتب مقدس هندوئیسم از جمله کتاب📔«یوگا سوتره» تالیف پتنجلی، فصل 4 بیان و توصیه شده است:
«گیاهان دارویی: فراوان یافت میشود که سادوها (مربیان سنتی یوگا در هندوئیسم) اهل مصرف گنگا و یا همان حشیش میباشند !»
←بنابراین در یوگا وقتی که صحبت از گوشه نشینی و حرکات مرتاض گونه و نیز مصرف گیاهان میشود، منظور همان حشیش است تا افراد بتوانند با بتهای هندوئیسم متحد شده و کارمای خود را بسوزانند و رستگار به مدل مشرکانه ی هندو - بودایی شوند !
#نقد_هندوئیسم (۳۳)
#نقد_بودیسم (۳۳)
@borrhan
#منجی (۳۴۲)
🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران
✅ اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_هشتم
🔻نقد و بررسی تفسیر دیگری از بشارت توراتی : تادرس یعقوب ملطی در تفسیرش بر کتاب حبقوق نبی
او ابتدا چنانکه ما توضیح دادیم بشارت کتاب حبقوق را تفسیری میداند بر بشارت توراتی فاران ؛ و میپذیرد که مرحله اول در سینا مربوط به شریعت موسی علیهالسلام است. سپس میگوید : منظور از انتشار تسبیح خدا در زمین و آسمان ، این است که نفس و بدن انسان به تسبیح در آمد! (یعنی آسمان نماد روح انسانی و زمین نماد جسد اوست)
سپس در ضمن نقل اقوال مفسرین ، از جروم - عالم شهیر مسیحی و صاحب ترجمه وولگات کتاب مقدس که در نگاه بسیاری از مسیحیان قدیس شمرده میشود - چنین نقل میکند که :
«این عبارت کتاب حبقوق اشاره دارد که خداوند نجات دهنده ما از سوی جنوب میآید. چون مسیح در بیت لحم متولد شد که در جنوب اورشلیم بود! » سپس از دیدیموس نابینا ، از قدیسان در نگاه نصاری هم تفسیری شبیه این را نقل میکند.
(ر.ک: تصویر الحاقی)
🔸در واقع ، جروم که قبل از ظهور اسلام زیسته است. نیز این مورد را بشارت انبیای بنیاسرائیل درباره آینده میداند اما آن را بر مسیح تطبیق میدهد
چرا ؟ چون عبارت کتاب حبقوق در کنار ظهور نور فارانی از ظهور الهی در تیمان هم سخن گفته است. و تیمان در عبری به معنای جنوب است
درباره معنای تیمان رجوع شود به کتاب المحیط الجامع ، قاموسی در رابطه با کتاب مقدس و شرق قدیم ، اثر بولس الفغالی ، ص ۳۹۱ (اسکن آن در ادامه خواهد آمد)
←←پس جروم هم بشارتی بودن کلیت آن آیه را قبول داشته است ؛ اما او نیز برای فاران توضیحی ندارد. بلکه فقط بشارت تیمان را بر ظهور عیسی علیه السلام تطبیق داده است
✅🔚 ما مانعی نمیبینیم که بشارت درباره تیمان ، به حضرت عیسی مربوط باشد. همان طور که بخشی از بشارت موسی علیهالسلام درباره مسیح علیهالسلام بود. در عین حال بشارت به آمدن وحی از جنوب ، با ظهور اسلام از حجاز هم منطبق است که در جنوب فلسطین و یهودیه قرار دارد.
به علاوه که بر اساس منابع مستقل تاریخی تولد مسیح در بیت لحم در جنوب اورشلیم قابل اثبات نیست.
اما نگاه جروم ، درباره الوهیت عیسی را هم نقد کردیم ؛ تفسیر تمثیلی تادرس یعقوب ملطی هم غیرمقبول است. دلیلی نداریم که زمین و آسمان را مَثلی برای روح و جسد بدانیم!! متن صریحاً دارد از دعوتی سخن میگوید که در آفاق منتشر شده و زمین و آسمان را از صوت تسبیح و تنزیه الهی پر میکند.
🔻نقد و بررسی تفسیری دیگر از بشارت توراتی : جان مک آرتور در تفسیرش بر عهد عتیق ، ص۳۲۹ (اسکن آن در ادامه خواهد آمد) این بشارت حضرت موسی علیهالسلام را چنین توضیح میدهد :
«سینا ... سعیر ... فاران. این کوه ها با اعطای شریعت در ارتباطند. سینا در جنوب ، سعیر در شمال شرق ، و فاران در شمال واقع است. در توصیف این کوه ها ، از تشبیه زیبای سپیده دم و طلوع خورشید استفاده است. خدا ، همچون خورشید سحرگاه ، نوری است که طلوع میکند و بر سرزمین موعود پرتو میافکند. مقدسان ، به احتمال بسیار ، به فرشتگان اشاره دارد که به هنگام اعطای شریعت به موسی در کوه سینا در حضور خدا بودند.»
🔸بخشی از این تفسیر که : سینا و سعیر و فاران با اعطای شریعت در ارتباط هستند و اینکه خدا در مراحل نور افشانی اش به خورشیدی تشبیه شده که در نهایت به تجلی کامل میرسد ، مورد قبول ما نیز هست.
اما نقد ها ↓↓↓
⃣1 نویسنده میگوید این کوه ها با اعطای شریعت در ارتباطند اما توضیحی نمیدهد ، که چه شریعتی در فاران و سعیر اعطا شد؟ در قسمتهای پیشین توضیحی دادیم که در این مناطق ، هیچ شریعت و یا حادثه نورانی در عصر موسی علیهالسلام روی نداد. بلکه کاملا برعکس بود.
مک آتور سپس مسیر کلامش را تغییر میدهد و میگوید :خدا به خورشیدی تشبیه شده که بر سرزمین موعود پرتو می افکند! در حالی که : فاران چه در حجاز باشد و چه در شمال شبه جزیره سینای مصر ، به هر حال خارج از سرزمین موعود است ؛ حضرت موسی هم اصلا وارد سرزمین موعود نشدند تا به مراحل اعطای شریعت نسبت به ایشان ارتباطی داشته باشد. سرزمین موعود بنی اسرائیل در کنعان و ... بود ؛ همچنین توضیح دادیم که بنی اسرائیل بنابر تورات ، همراه با موسی وارد سعیر نشدند. و حقی در آن نیافتند بلکه آن را دور زدند
⃣3 - و مهم آنکه توضیحات کتاب حبقوق از یک نهضت جهانی و نسخ ناپذیر در فاران سخن میگوید.
پس : تفسیر جان مک آرتور نیز مردود است
➖➖➖➖
@borrhan
@hekmatenabavi
🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران
✅ اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_هشتم
🔻نقد و بررسی تفسیر دیگری از بشارت توراتی : تادرس یعقوب ملطی در تفسیرش بر کتاب حبقوق نبی
او ابتدا چنانکه ما توضیح دادیم بشارت کتاب حبقوق را تفسیری میداند بر بشارت توراتی فاران ؛ و میپذیرد که مرحله اول در سینا مربوط به شریعت موسی علیهالسلام است. سپس میگوید : منظور از انتشار تسبیح خدا در زمین و آسمان ، این است که نفس و بدن انسان به تسبیح در آمد! (یعنی آسمان نماد روح انسانی و زمین نماد جسد اوست)
سپس در ضمن نقل اقوال مفسرین ، از جروم - عالم شهیر مسیحی و صاحب ترجمه وولگات کتاب مقدس که در نگاه بسیاری از مسیحیان قدیس شمرده میشود - چنین نقل میکند که :
«این عبارت کتاب حبقوق اشاره دارد که خداوند نجات دهنده ما از سوی جنوب میآید. چون مسیح در بیت لحم متولد شد که در جنوب اورشلیم بود! » سپس از دیدیموس نابینا ، از قدیسان در نگاه نصاری هم تفسیری شبیه این را نقل میکند.
(ر.ک: تصویر الحاقی)
🔸در واقع ، جروم که قبل از ظهور اسلام زیسته است. نیز این مورد را بشارت انبیای بنیاسرائیل درباره آینده میداند اما آن را بر مسیح تطبیق میدهد
چرا ؟ چون عبارت کتاب حبقوق در کنار ظهور نور فارانی از ظهور الهی در تیمان هم سخن گفته است. و تیمان در عبری به معنای جنوب است
درباره معنای تیمان رجوع شود به کتاب المحیط الجامع ، قاموسی در رابطه با کتاب مقدس و شرق قدیم ، اثر بولس الفغالی ، ص ۳۹۱ (اسکن آن در ادامه خواهد آمد)
←←پس جروم هم بشارتی بودن کلیت آن آیه را قبول داشته است ؛ اما او نیز برای فاران توضیحی ندارد. بلکه فقط بشارت تیمان را بر ظهور عیسی علیه السلام تطبیق داده است
✅🔚 ما مانعی نمیبینیم که بشارت درباره تیمان ، به حضرت عیسی مربوط باشد. همان طور که بخشی از بشارت موسی علیهالسلام درباره مسیح علیهالسلام بود. در عین حال بشارت به آمدن وحی از جنوب ، با ظهور اسلام از حجاز هم منطبق است که در جنوب فلسطین و یهودیه قرار دارد.
به علاوه که بر اساس منابع مستقل تاریخی تولد مسیح در بیت لحم در جنوب اورشلیم قابل اثبات نیست.
اما نگاه جروم ، درباره الوهیت عیسی را هم نقد کردیم ؛ تفسیر تمثیلی تادرس یعقوب ملطی هم غیرمقبول است. دلیلی نداریم که زمین و آسمان را مَثلی برای روح و جسد بدانیم!! متن صریحاً دارد از دعوتی سخن میگوید که در آفاق منتشر شده و زمین و آسمان را از صوت تسبیح و تنزیه الهی پر میکند.
🔻نقد و بررسی تفسیری دیگر از بشارت توراتی : جان مک آرتور در تفسیرش بر عهد عتیق ، ص۳۲۹ (اسکن آن در ادامه خواهد آمد) این بشارت حضرت موسی علیهالسلام را چنین توضیح میدهد :
«سینا ... سعیر ... فاران. این کوه ها با اعطای شریعت در ارتباطند. سینا در جنوب ، سعیر در شمال شرق ، و فاران در شمال واقع است. در توصیف این کوه ها ، از تشبیه زیبای سپیده دم و طلوع خورشید استفاده است. خدا ، همچون خورشید سحرگاه ، نوری است که طلوع میکند و بر سرزمین موعود پرتو میافکند. مقدسان ، به احتمال بسیار ، به فرشتگان اشاره دارد که به هنگام اعطای شریعت به موسی در کوه سینا در حضور خدا بودند.»
🔸بخشی از این تفسیر که : سینا و سعیر و فاران با اعطای شریعت در ارتباط هستند و اینکه خدا در مراحل نور افشانی اش به خورشیدی تشبیه شده که در نهایت به تجلی کامل میرسد ، مورد قبول ما نیز هست.
اما نقد ها ↓↓↓
⃣1 نویسنده میگوید این کوه ها با اعطای شریعت در ارتباطند اما توضیحی نمیدهد ، که چه شریعتی در فاران و سعیر اعطا شد؟ در قسمتهای پیشین توضیحی دادیم که در این مناطق ، هیچ شریعت و یا حادثه نورانی در عصر موسی علیهالسلام روی نداد. بلکه کاملا برعکس بود.
مک آتور سپس مسیر کلامش را تغییر میدهد و میگوید :خدا به خورشیدی تشبیه شده که بر سرزمین موعود پرتو می افکند! در حالی که : فاران چه در حجاز باشد و چه در شمال شبه جزیره سینای مصر ، به هر حال خارج از سرزمین موعود است ؛ حضرت موسی هم اصلا وارد سرزمین موعود نشدند تا به مراحل اعطای شریعت نسبت به ایشان ارتباطی داشته باشد. سرزمین موعود بنی اسرائیل در کنعان و ... بود ؛ همچنین توضیح دادیم که بنی اسرائیل بنابر تورات ، همراه با موسی وارد سعیر نشدند. و حقی در آن نیافتند بلکه آن را دور زدند
⃣3 - و مهم آنکه توضیحات کتاب حبقوق از یک نهضت جهانی و نسخ ناپذیر در فاران سخن میگوید.
پس : تفسیر جان مک آرتور نیز مردود است
➖➖➖➖
@borrhan
@hekmatenabavi
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#منجی (۳۴۲) 🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران ✅ اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ #قسمت_هشتم 🔻نقد و بررسی تفسیر دیگری از بشارت توراتی : تادرس یعقوب ملطی در تفسیرش بر کتاب حبقوق نبی او ابتدا چنانکه ما توضیح دادیم بشارت کتاب حبقوق…
🔸بررسی و نقد تفاسیر تادرس یعقوب ملطی و جان مک آرتور بر بشارت توراتی بر نزول وحی در فاران
توضیحات↓↓↓
https://t.me/borrhan/56467
توضیحات↓↓↓
https://t.me/borrhan/56467
#نقد_تصوف
#تبری #بررسی_روایات_مدح_خلفا
#حدیث_منزلت #حدیث_غدیر
❗️تلاش صوفیه برای کمرنگ کردن تبری
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
یکی از مصادیق بارز مبارزه با تبری در فرقه صوفیه نمود دارد؛ روشن است که اصل و ریشه تصوف در تَسنُن میباشد و از یک دوره به بعد توسط برخی منسوبین به شیعه که متمایل به تصوف بودند، وارد تشیع نیز شد؛
بزرگان تصوف که دلداده و پِیرو سران سقیفه بودند، بین محبت و مودت اهل بیت علیهم السلام، و محبت و مودت سران خودشان در برزخی گرفتار آمدند که هر طرف آن برایشان ضرر بود.←إنکار اهل بیت علیهم السلام مساوی با نصب بود و سِیلی از طعن و تکفیر را در پی داشت،←و انکار و برائت از سران سقیفه نیز در قاموس آنان کفر محسوب میشد. لذا سعی کردند بین هر دو جمع کنند اما نشد، و در نهایت به جسارت و هتک حرمت اهل بیت علیهم السلام ختم شد.
البته باید دانست که بنیان گذاران تصوف در میان مسلمین، نواصب و منافقانی از قبیل #حسن_بصری و سفیان ثوری، بودند. بقیه هم کم و بیش رشحاتی از ناصبیگری داشتند، لذا در برزخی قرار نگرفتند. البته، از نظر ما فرقی بین دسته اول و دسته دوم نیست، تنها شاید شدت و ضعف آنان در دشمنی متفاوت باشد.
حال به نمونههایی توجه فرمائید:
✍🏻 همانگونه که در اسکن میبینید: اسماعیل مستملی بخاری حنفی، صوفیِ سُنیِ قرن چهارم، در شرح خود بر یکی از کتب مهم صوفیه، هنگام نقد و بررسی برخی مذاهب، پس از آنکه سُنیان را تنها طایفه اهل نجات معرفی میکند، مینويسد:
✖️« ... گروهی دیگر رافضيان و ناصبياناند كه پشتاپشتاند. رافضيان اندر دعوى محبت اهل بيت را #غلو كردند و با صحابه رسول صلى الله عليه عداوت كردند و ايشان را ظالمان و فاسقان خواندند، و گروهى از ايشان صحابه را كافر خواندند. و باز ناصبيان اندر دعوى محبت صحابه غلو كردند و با اهل بيت عداوت كردند و على را و اهل بيت را رضى الله عنهم ظالم و كافر خواندند و بر مضادت سخن گفتند.
و باز ما كه سُنيانايم اندر ميان هر دو گروه بايستاديم و با هر دو حرب كرديم و روافض را گفتيم كه صحابه رسول را صلى الله عليه و سلم بد مگوى كه ايشان اعوان ديناند و ناصر پيغمبراند،
خاصه ابوبكر كه صاحب غار است و رفيق سفر و حضر است، و تن و مال و فرزند فداى پيغامبر صلى الله عليه و سلم كرد (❗️) و ضجيع وى است اندر گور، و آن كس است كه پيغامبر گفت صلى الله عليه و سلم: و الله ما طلعت الشمس و لا غربت على ذى لهجه بعد النبيين و المرسلين افضل من ابو بكر. (❗️)
و اندر عُمر رضى الله عنه طعن مكنيد كه صهر ( داماد ) پيغمبر است و خداى تعالى اسلام به وى عزيز كرد (❗️) و عادل است و #فاروق است، فرق بين الحق و الباطل، و آن كس است كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: ما فى السماء ملك [مقرب] الا و هو يوقر عمر بن الخطاب و ما فى الارض شيطان الا و هو يفر من ظل عمر. (❗️)
و همچنين گفتيم عثمان را رضى الله عنه بد نگوييد كه داماد پيغمبر است به دو دختر، و صاحب بئر الرومه و صاحب جِيش عسرت است، و آن كسى است كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: ان ملائكة السماء تستحيى من عثمان. (❗️) ما را گفتند شما ناصبىايد و شما دشمنداران اهل بيتايد؛ و ما از اين بيزار، و دشمنان اهل بيت نزد ما كافر؛
باز روى به ناصبيان آورديم و گفتيم اهل بيت را بد مگوييد خاصه على را رضى الله عنه كه رسول صلى الله عليه و سلم گفت او را: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى. و نيز گفت: من كنت مولاه فعلى مولاه. و صاحب #ذوالفقار بود و شمشير دين بود، و زوج بتول بود و پدر شبر و شبير بود رضى الله عنه، و آن بود كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: يا على لا يحبك الا مؤمن تقى و لا يبغضك الا منافق شقى. و فاطمه را گفت _ رضى الله عنها _ هى بضعة منى. بضعه پيغامبر را دشمن داشتن كفر است. و حسين و حسن را رضى الله عنهما را گفت: الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة و ابوهما خير منهما. و ايشان را گفت بر من نشينيد تا من شما را مرکب باشم. و پدر ايشان را گردن بداشت بر در كعبه تا پاى خويش را بر گردن مبارك سيد نهاد و بُت را بكَند و بينداخت. چون با ايشان مناظره كرديم ما را #رافضى خواندند و ما از رافضى بيزار، و رافضى نزديك ما كافر؛ از بهر آنكه رافضى مبغض صحابه رسول باشد و مبغض صحابه كافر باشد.
پس ما اندر ميان هر دو بايستاديم و با هر دو حرب كرديم، و صحابه و اهل بيت هر دو گروه را نيكو گفتيم و زبان از هر دو گروه نگاه داشتيم، و لله الحمد و المنة آن خبر را كه پيغمبر گفت صلى الله عليه و سلم: من احب ابا بكر فقد اقام الدين (❗️) و من احب عمر فقد اوضح السبيل (❗️) و من احب عثمان فقد استنار بنور الله (❗️) و من احب عليا فقد استمسك بالعروة الوثقى.
و نيز پيغامبر گفت صلى الله عليه و سلم اتانى جبريل صلوات الله عليه فقال ان الله تعالى يقرئك السلام و يقول اتخذ ابا بكر والدا و عمر مشيرا و عثمان ظهيرا (❗️) و عليا سندا.
👇👇ادامه👇👇
#تبری #بررسی_روایات_مدح_خلفا
#حدیث_منزلت #حدیث_غدیر
❗️تلاش صوفیه برای کمرنگ کردن تبری
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
یکی از مصادیق بارز مبارزه با تبری در فرقه صوفیه نمود دارد؛ روشن است که اصل و ریشه تصوف در تَسنُن میباشد و از یک دوره به بعد توسط برخی منسوبین به شیعه که متمایل به تصوف بودند، وارد تشیع نیز شد؛
بزرگان تصوف که دلداده و پِیرو سران سقیفه بودند، بین محبت و مودت اهل بیت علیهم السلام، و محبت و مودت سران خودشان در برزخی گرفتار آمدند که هر طرف آن برایشان ضرر بود.←إنکار اهل بیت علیهم السلام مساوی با نصب بود و سِیلی از طعن و تکفیر را در پی داشت،←و انکار و برائت از سران سقیفه نیز در قاموس آنان کفر محسوب میشد. لذا سعی کردند بین هر دو جمع کنند اما نشد، و در نهایت به جسارت و هتک حرمت اهل بیت علیهم السلام ختم شد.
البته باید دانست که بنیان گذاران تصوف در میان مسلمین، نواصب و منافقانی از قبیل #حسن_بصری و سفیان ثوری، بودند. بقیه هم کم و بیش رشحاتی از ناصبیگری داشتند، لذا در برزخی قرار نگرفتند. البته، از نظر ما فرقی بین دسته اول و دسته دوم نیست، تنها شاید شدت و ضعف آنان در دشمنی متفاوت باشد.
حال به نمونههایی توجه فرمائید:
✍🏻 همانگونه که در اسکن میبینید: اسماعیل مستملی بخاری حنفی، صوفیِ سُنیِ قرن چهارم، در شرح خود بر یکی از کتب مهم صوفیه، هنگام نقد و بررسی برخی مذاهب، پس از آنکه سُنیان را تنها طایفه اهل نجات معرفی میکند، مینويسد:
✖️« ... گروهی دیگر رافضيان و ناصبياناند كه پشتاپشتاند. رافضيان اندر دعوى محبت اهل بيت را #غلو كردند و با صحابه رسول صلى الله عليه عداوت كردند و ايشان را ظالمان و فاسقان خواندند، و گروهى از ايشان صحابه را كافر خواندند. و باز ناصبيان اندر دعوى محبت صحابه غلو كردند و با اهل بيت عداوت كردند و على را و اهل بيت را رضى الله عنهم ظالم و كافر خواندند و بر مضادت سخن گفتند.
و باز ما كه سُنيانايم اندر ميان هر دو گروه بايستاديم و با هر دو حرب كرديم و روافض را گفتيم كه صحابه رسول را صلى الله عليه و سلم بد مگوى كه ايشان اعوان ديناند و ناصر پيغمبراند،
خاصه ابوبكر كه صاحب غار است و رفيق سفر و حضر است، و تن و مال و فرزند فداى پيغامبر صلى الله عليه و سلم كرد (❗️) و ضجيع وى است اندر گور، و آن كس است كه پيغامبر گفت صلى الله عليه و سلم: و الله ما طلعت الشمس و لا غربت على ذى لهجه بعد النبيين و المرسلين افضل من ابو بكر. (❗️)
و اندر عُمر رضى الله عنه طعن مكنيد كه صهر ( داماد ) پيغمبر است و خداى تعالى اسلام به وى عزيز كرد (❗️) و عادل است و #فاروق است، فرق بين الحق و الباطل، و آن كس است كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: ما فى السماء ملك [مقرب] الا و هو يوقر عمر بن الخطاب و ما فى الارض شيطان الا و هو يفر من ظل عمر. (❗️)
و همچنين گفتيم عثمان را رضى الله عنه بد نگوييد كه داماد پيغمبر است به دو دختر، و صاحب بئر الرومه و صاحب جِيش عسرت است، و آن كسى است كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: ان ملائكة السماء تستحيى من عثمان. (❗️) ما را گفتند شما ناصبىايد و شما دشمنداران اهل بيتايد؛ و ما از اين بيزار، و دشمنان اهل بيت نزد ما كافر؛
باز روى به ناصبيان آورديم و گفتيم اهل بيت را بد مگوييد خاصه على را رضى الله عنه كه رسول صلى الله عليه و سلم گفت او را: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى. و نيز گفت: من كنت مولاه فعلى مولاه. و صاحب #ذوالفقار بود و شمشير دين بود، و زوج بتول بود و پدر شبر و شبير بود رضى الله عنه، و آن بود كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: يا على لا يحبك الا مؤمن تقى و لا يبغضك الا منافق شقى. و فاطمه را گفت _ رضى الله عنها _ هى بضعة منى. بضعه پيغامبر را دشمن داشتن كفر است. و حسين و حسن را رضى الله عنهما را گفت: الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة و ابوهما خير منهما. و ايشان را گفت بر من نشينيد تا من شما را مرکب باشم. و پدر ايشان را گردن بداشت بر در كعبه تا پاى خويش را بر گردن مبارك سيد نهاد و بُت را بكَند و بينداخت. چون با ايشان مناظره كرديم ما را #رافضى خواندند و ما از رافضى بيزار، و رافضى نزديك ما كافر؛ از بهر آنكه رافضى مبغض صحابه رسول باشد و مبغض صحابه كافر باشد.
پس ما اندر ميان هر دو بايستاديم و با هر دو حرب كرديم، و صحابه و اهل بيت هر دو گروه را نيكو گفتيم و زبان از هر دو گروه نگاه داشتيم، و لله الحمد و المنة آن خبر را كه پيغمبر گفت صلى الله عليه و سلم: من احب ابا بكر فقد اقام الدين (❗️) و من احب عمر فقد اوضح السبيل (❗️) و من احب عثمان فقد استنار بنور الله (❗️) و من احب عليا فقد استمسك بالعروة الوثقى.
و نيز پيغامبر گفت صلى الله عليه و سلم اتانى جبريل صلوات الله عليه فقال ان الله تعالى يقرئك السلام و يقول اتخذ ابا بكر والدا و عمر مشيرا و عثمان ظهيرا (❗️) و عليا سندا.
👇👇ادامه👇👇
Telegram
attach 📎
پس هر چهار را دوست داريم و ميان رافضيان و ناصبيان بايستاديم و بر راست و بر چپ با هر دو حرب كرديم. خير الامور اوسطها ما بوديم و طريق مستقيم ميانگى ما بوديم، و سبل شيطان بر راست و بر چپ ايشان بودند.
و چون با #رافضى مناظره كرديم ما را ناصبى خواندند، و چون با ناصبى مناظره كرديم ما را رافضى خواندند، و ما از هر دو بيزار و هر دو نزديك ما مبتدع و ضال.
📔 شرح التعرف لمذهب التصوف، ج١ ص۴۶١
✅🔚 بنگرید این صوفی نگون بخت، چگونه برای توجیه محبت و مودت خود نسبت سران سقیفه، دست به دامان احادیث جعلی و متناقض شده است. هرچند شیوه جعل و #تحریف ، شیوه بزرگان پیش از او بوده؛ جالب آنکه خودشان نیز معترفند که از بس تناقض در عقیده دارند، هم ناصبی خطاب میشوند هم رافضی!
البته کسی که این جماعت سقیفه دوست را صحیح بشناسد، هرگز بوی رافضیان را از آنها استشمام نخواهد کرد.
عداوت سران سقیفه با أميرالمؤمنين علیه السلام و بالعکس، از واضحات تاریخی است، حال چگونه ادعا میکنند که دشمنِ دشمنان اهل بیت هستند؟!!!
🔶 عطار نیشابوری، که مکرر در آثارش به شیعیان طعن و کنایه دارد، در کتاب «تذکرة الاولیاء» هنگام نقل حالات و زندگی «ابوالقاسم نصر آبادی» از مشایخ صوفیه، مینویسد:
✖️«گفت یک روز در مکه بودم، مردی را دیدم بر زمین افتاده و میطپید، خواستم که الحمدی بر او خوانم و بر وی دمم تا باشد که از آن زحمت نجات یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح بگوش من بر آمد که: بگذار این سگ را که او دشمن یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح به گوش من برآمد بگذار این سگ را که او دشمن ابوبکر است رضی الله عنه!!!»
همو در نقل حالات "ابوبکر شبلی" _ که حلاج ثانی بایدش گفت، و گوی کفر از صوفیان ربوده _ مینویسد:
✖️«نقل ست که گفت: از جمله فِرَق عالَم که خلاف کردهاند هیچکس پستتر از رافضی و خارجی نیامد! زیرا دیگران که خلاف کردهاند در حق ( تعالی ) اختلاف داشتند و سخن از او گفتند، و این دو گروه روز در خلق به باد دادند.» ( یعنی شیعیان درباره اهل بیت علیهم السلام و دشمنانشان لعنهم الله، بحث و گفتگو کردند که کاری بیهوده و سبب پستیِ آنان است. العیاذبالله )
یکی دیگر از بیادبی های او، جسارت به ساحت و مقام حضرت زهرا سلام الله علیها است که وقتی بین تبرئه ابوبکر و آن حضرت مردد میشود، با استدلالی سخیف ابوبكر را تبرئه میکند و مقام حضرت را هتک میکند!!! (اینجا - ر.ک: اسکن الحاقی)
✅🔚 اینها فقط نمونههای کوچکی از سخنان اقطاب صوفیه در اینباره بود.
وقتی محبت اهل بیت علیهم السلام با برائت از دشمنان همراه نباشد، نتیجه این میشود. اگر سران صوفیه ، شیعه را "سگ و خوک و کافر و ... " خطاب میکنند معاذالله، به دلیل عدم "برائت" است، و آن محبت و مودتی هم که نسبت به اهل بیت علیهم السلام مدعی داشتنش هستند، دروغ و لطیفهای بیش نیست،
حتی اگر هزاران بیت در منقبت اهل بیت علیهم السلام شعر بگویند، یا اظهار ارادت کنند. خیلی سادهلوحی میخواهد که صوفیه را دوستدار اهل بیت علیهم السلام بدانیم و چشم روی محبتشان به سران سقیفه ببندیم.
این چه محبتی به اهل بیت علیهم السلام است که شیعیانشان را لایق تکفیر و ترور میدانند؟! برخی سران صوفیه، رساله در تکفیر شیعیان و تشویق به قتل آنان دارند!!!! که سخن در این زمینه فراوان است.
#عطار_نیشابوری (۱۳)
➖➖➖➖
@borrhan
و چون با #رافضى مناظره كرديم ما را ناصبى خواندند، و چون با ناصبى مناظره كرديم ما را رافضى خواندند، و ما از هر دو بيزار و هر دو نزديك ما مبتدع و ضال.
📔 شرح التعرف لمذهب التصوف، ج١ ص۴۶١
✅🔚 بنگرید این صوفی نگون بخت، چگونه برای توجیه محبت و مودت خود نسبت سران سقیفه، دست به دامان احادیث جعلی و متناقض شده است. هرچند شیوه جعل و #تحریف ، شیوه بزرگان پیش از او بوده؛ جالب آنکه خودشان نیز معترفند که از بس تناقض در عقیده دارند، هم ناصبی خطاب میشوند هم رافضی!
البته کسی که این جماعت سقیفه دوست را صحیح بشناسد، هرگز بوی رافضیان را از آنها استشمام نخواهد کرد.
عداوت سران سقیفه با أميرالمؤمنين علیه السلام و بالعکس، از واضحات تاریخی است، حال چگونه ادعا میکنند که دشمنِ دشمنان اهل بیت هستند؟!!!
🔶 عطار نیشابوری، که مکرر در آثارش به شیعیان طعن و کنایه دارد، در کتاب «تذکرة الاولیاء» هنگام نقل حالات و زندگی «ابوالقاسم نصر آبادی» از مشایخ صوفیه، مینویسد:
✖️«گفت یک روز در مکه بودم، مردی را دیدم بر زمین افتاده و میطپید، خواستم که الحمدی بر او خوانم و بر وی دمم تا باشد که از آن زحمت نجات یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح بگوش من بر آمد که: بگذار این سگ را که او دشمن یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح به گوش من برآمد بگذار این سگ را که او دشمن ابوبکر است رضی الله عنه!!!»
همو در نقل حالات "ابوبکر شبلی" _ که حلاج ثانی بایدش گفت، و گوی کفر از صوفیان ربوده _ مینویسد:
✖️«نقل ست که گفت: از جمله فِرَق عالَم که خلاف کردهاند هیچکس پستتر از رافضی و خارجی نیامد! زیرا دیگران که خلاف کردهاند در حق ( تعالی ) اختلاف داشتند و سخن از او گفتند، و این دو گروه روز در خلق به باد دادند.» ( یعنی شیعیان درباره اهل بیت علیهم السلام و دشمنانشان لعنهم الله، بحث و گفتگو کردند که کاری بیهوده و سبب پستیِ آنان است. العیاذبالله )
یکی دیگر از بیادبی های او، جسارت به ساحت و مقام حضرت زهرا سلام الله علیها است که وقتی بین تبرئه ابوبکر و آن حضرت مردد میشود، با استدلالی سخیف ابوبكر را تبرئه میکند و مقام حضرت را هتک میکند!!! (اینجا - ر.ک: اسکن الحاقی)
✅🔚 اینها فقط نمونههای کوچکی از سخنان اقطاب صوفیه در اینباره بود.
وقتی محبت اهل بیت علیهم السلام با برائت از دشمنان همراه نباشد، نتیجه این میشود. اگر سران صوفیه ، شیعه را "سگ و خوک و کافر و ... " خطاب میکنند معاذالله، به دلیل عدم "برائت" است، و آن محبت و مودتی هم که نسبت به اهل بیت علیهم السلام مدعی داشتنش هستند، دروغ و لطیفهای بیش نیست،
حتی اگر هزاران بیت در منقبت اهل بیت علیهم السلام شعر بگویند، یا اظهار ارادت کنند. خیلی سادهلوحی میخواهد که صوفیه را دوستدار اهل بیت علیهم السلام بدانیم و چشم روی محبتشان به سران سقیفه ببندیم.
این چه محبتی به اهل بیت علیهم السلام است که شیعیانشان را لایق تکفیر و ترور میدانند؟! برخی سران صوفیه، رساله در تکفیر شیعیان و تشویق به قتل آنان دارند!!!! که سخن در این زمینه فراوان است.
#عطار_نیشابوری (۱۳)
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
✅ توصیف سیدالشهداء علیه السلام از حکومت اموی لعنهم الله 🔸فى کُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلَى مِنْبَرهِ خَطیبٌ یَصْقَعُ؛ فَالْأَرْضُ لَهُمْ شاغِرَةٌ؛ وَ أَیْدیهِمْ فیها مَبْسُوطَةٌ. وَ النّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ، لا یَدْفَعُونَ یَدَ لامِسٍ؛ فَمِنْ بَیْنِ جَبّارٍ…
✅ تفاوت اسلام علوی با اسلام اموی
🔻 از توصیههای همیشگی امیر عدالت امیرالمؤمنین علیهالسلام به سربازان خویش:
«إِذَا هَزَمْتُمُوهُمْ فَلاَ تُجْهِزُوا عَلَى قَتِيلٍ وَ لاَ جَرِيحٍ وَ لاَ تَقْتُلُوا أَسِيراً وَ لاَ تَطْلُبُوا مُوَلِّياً وَ لاَ تُتْبِعُوا مُدْبِراً وَ لاَ تَكْشِفُوا عَوْرَةً وَ لاَ تُمَثِّلُوا بِقَتِيلٍ وَ لاَ تَهْتِكُوا سِتْراً وَ لاَ تَرُبُّوا شَيْئاً مِنْ أَمْوَالِهِمْ إِلاَّ أَنْ تَجِدُوهُ فِي مُعَسْكَرِهِمْ ... .»
📚 وقعة الجمل ص١٢١
#ترجمه : چون آنان را شکست دادید، به هیچ كشته و زخمى حمله نکنید و اسيری را نكشيد و به دنبال گريختگان نیفتيد و فراريان را تعقيب نكنيد و با برهنه کردن، عورتى را آشكار نسازيد و کشتهای را مثله ننمائيد و پردهای را ندريد و اموالشان را تصرف نکنید مگر آنچه در لشكرگاهشان مىيابيد ... .
#حکومت_علوی (۲۰۷)
@borrhan
🔻 از توصیههای همیشگی امیر عدالت امیرالمؤمنین علیهالسلام به سربازان خویش:
«إِذَا هَزَمْتُمُوهُمْ فَلاَ تُجْهِزُوا عَلَى قَتِيلٍ وَ لاَ جَرِيحٍ وَ لاَ تَقْتُلُوا أَسِيراً وَ لاَ تَطْلُبُوا مُوَلِّياً وَ لاَ تُتْبِعُوا مُدْبِراً وَ لاَ تَكْشِفُوا عَوْرَةً وَ لاَ تُمَثِّلُوا بِقَتِيلٍ وَ لاَ تَهْتِكُوا سِتْراً وَ لاَ تَرُبُّوا شَيْئاً مِنْ أَمْوَالِهِمْ إِلاَّ أَنْ تَجِدُوهُ فِي مُعَسْكَرِهِمْ ... .»
📚 وقعة الجمل ص١٢١
#ترجمه : چون آنان را شکست دادید، به هیچ كشته و زخمى حمله نکنید و اسيری را نكشيد و به دنبال گريختگان نیفتيد و فراريان را تعقيب نكنيد و با برهنه کردن، عورتى را آشكار نسازيد و کشتهای را مثله ننمائيد و پردهای را ندريد و اموالشان را تصرف نکنید مگر آنچه در لشكرگاهشان مىيابيد ... .
#حکومت_علوی (۲۰۷)
@borrhan
[ کانال برهان ]
✅ تفاوت اسلام علوی با اسلام اموی 🔻 از توصیههای همیشگی امیر عدالت امیرالمؤمنین علیهالسلام به سربازان خویش: «إِذَا هَزَمْتُمُوهُمْ فَلاَ تُجْهِزُوا عَلَى قَتِيلٍ وَ لاَ جَرِيحٍ وَ لاَ تَقْتُلُوا أَسِيراً وَ لاَ تَطْلُبُوا مُوَلِّياً وَ لاَ تُتْبِعُوا مُدْبِراً…
فایل pdf کتاب «وقعة الجمل»، و ترجمه فارسی این کتاب ؛ نوشته السید ضامن بن شدقم المدنی، متوفای ۱۰۲۸ هجری به بعد در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8022
https://t.me/borrhanlibrary/8024
🔸این کتاب دربردارنده گزارشهای جنگ #جمل است که در منطقه بصره اتفاق افتاد. این کتاب، در عین اختصار، حاوی مستندات مهم تاریخی در این رابطه است که آن را جزو منابع اولیه تحقیق و پژوهش در سیره حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام قرار داده است.
https://t.me/borrhanlibrary/8022
https://t.me/borrhanlibrary/8024
🔸این کتاب دربردارنده گزارشهای جنگ #جمل است که در منطقه بصره اتفاق افتاد. این کتاب، در عین اختصار، حاوی مستندات مهم تاریخی در این رابطه است که آن را جزو منابع اولیه تحقیق و پژوهش در سیره حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام قرار داده است.
#منجی (۳۴۳)
🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران
✅ اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_نهم
🔻نقد و بررسی تفسیری دیگر :
متی هنری در تفسیری که بر کتاب مقدس نوشته است در ص۴۱۱ همانگونه که در اسکن الحاقی مشاهده میکنید میگوید :
«این عبارت توراتی به ظهورات مجد خدا در حین اعطای قانون و امتیازات الهی اشاره دارد. که سبب میشود هر گونه الحاد و انحرافی ، مجاب گردد. و مجرمین مجازات شوند. چنانکه بنابر رساله یهودا در کتاب خنوخ نیز آمده بود!»
←یعنی این مفسر هم مانند ما عبارت رساله یهودا را مربوط به همین بشارت فارانی میداند. سپس مصداق آن مجد اعطا شده را ، در شریعت موسی و انجیل معرفی میکند.
اما اشکالی که اینجا مطرح می شود این است که شریعت موسی علیه السلام نتوانست چنین اثر جهانی ای داشته باشد و انجیل هم از فاران ظهور نکرده است. اصلا در تمام زندگینامه مسیح در اناجیل ، به علاوه تمام عهد جدید کلمه فاران را نمیبینیم ؛ گویا متی هنری نیز برای همین در تفسیر بخش مربوط به فاران سکوت میکند.
یعنی هنگام تفسیرش اصلا آن کلمه فاران را نمی آورد تا مجبور به تفسیرش هم نشود!
در ادامه👇👇به طرح دو اشکال پیرامون این بشارات توراتی و پاسخ به آن خواهیم پرداخت!
«1⃣»
🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران
✅ اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_نهم
🔻نقد و بررسی تفسیری دیگر :
متی هنری در تفسیری که بر کتاب مقدس نوشته است در ص۴۱۱ همانگونه که در اسکن الحاقی مشاهده میکنید میگوید :
«این عبارت توراتی به ظهورات مجد خدا در حین اعطای قانون و امتیازات الهی اشاره دارد. که سبب میشود هر گونه الحاد و انحرافی ، مجاب گردد. و مجرمین مجازات شوند. چنانکه بنابر رساله یهودا در کتاب خنوخ نیز آمده بود!»
←یعنی این مفسر هم مانند ما عبارت رساله یهودا را مربوط به همین بشارت فارانی میداند. سپس مصداق آن مجد اعطا شده را ، در شریعت موسی و انجیل معرفی میکند.
اما اشکالی که اینجا مطرح می شود این است که شریعت موسی علیه السلام نتوانست چنین اثر جهانی ای داشته باشد و انجیل هم از فاران ظهور نکرده است. اصلا در تمام زندگینامه مسیح در اناجیل ، به علاوه تمام عهد جدید کلمه فاران را نمیبینیم ؛ گویا متی هنری نیز برای همین در تفسیر بخش مربوط به فاران سکوت میکند.
یعنی هنگام تفسیرش اصلا آن کلمه فاران را نمی آورد تا مجبور به تفسیرش هم نشود!
در ادامه👇👇به طرح دو اشکال پیرامون این بشارات توراتی و پاسخ به آن خواهیم پرداخت!
«1⃣»
Telegram
attach 📎
❌ گاهی اشکال میکنند :
شما برای بشارت فاران ، از جمله به باب سوم کتاب حبقوق نبی استناد کرده اید. در حالی که :
- اولا . در برخی نسخه های ترجمه سبعینیه (هفتادگانی) در این بخش از کتاب حبقوق ، به جای کلمه "فاران" از عبارت "کوه سایه دار" استفاده شده است.
- دوم . یکی از نسخه های مهم از عهد عتیق ، طومارهای بحر المیت است. که در بین این طومار ها هم تفسیری بر کتاب حبقوق وجود دارد اما این تفسیر به باب سوم (بخش مربوط به بحث ما) نپرداخته است. یعنی باب سوم در این تفسیر نیست! که نشان از عدم اصالت این باب دارد
✅ پاسخ ما :
۱- ترجمه سبعینیه یا هفتادگانی که از ترجمه های باستانی عهد عتیق است که به زبان یونانی انجام شده است و از جهاتی قابل اعتنا است. اما دچار تحریفات و خطا های بسیار وسیعی
است. بنابر این صرف اینکه در برخی نسخه های این #ترجمه ، کلمه فاران را پیدا نکنیم دلیل بر کنار گذاشتن متن رسمی و قانونی که خود یهودیان و مسیحیان قبول نمیشود!
یک نمونه #تحریف در این ترجمه:
کتاب استر ، یکی از کتب عهد عتیق و از کتب مقدس نزد یهودیت و مسیحیت است که محتوای آن بحث های متعددی را برانگیخته است 💠 محتوای این کتاب ممکن است اصلی داشته باشد که بعدا به آن پر و بال داده شده اما اثر جعل در محتوای فعلی داستان، قابل تشخیص است. برخی محققین آن را برگرفته از اسطوره ای بابلی میدانند (از جمله آقای عبد الله شهبازی، محقق تاریخ یهود)
این کتاب به ماجرای پوریم میپردازد. اما هیچ جا از متن عبری به صراحت نامی از خدا یافت نمیشود و این درباره یک کتاب دینی ، تعحب آور است.
اما در نسخه ترجمه یونانی سبعینیه ، بابی بر کتاب استر افزوده شده و در آن صریحاً نیایش با خداوند و نام او آمده!❗️ اما این افزوده کتاب استر ، دارای اصل عبری نیست و بعدا توسط علمای یهود از کتاب مقدس ایشان کنار گذاشته شد
.. روشن است که مترجمین کتاب استر برای آنکه این کتاب از نام خدا خالی نباشد از
پیش خود بابی را با این محتوا بر ترجمه افزوده اند! حال چطور می توان چنین
ترجمه ای را معیار نهایی دانست؟
درباره نقد ترجمه هفتادگانی (سبعینیه) رجوع شود به این کتاب : 📔نقد اسطوره الترجمه السبعینیه - اثر ابوعمار اثری
۲- اما درباره اشکال دوم و تفسیر کتاب حبقوق در طومار های بحر المیت :
این طومار ها مربوط به فرقه یهودی اسنیان هستند.
←ما ابتدا #فرض میکنیم که باب سوم کتاب حبقوق در دست فرقه اسنیان نبوده است!
اما در هر حال این بخش هم در کتاب مقدس قانونی و مقبول نزد یهود و نصاری وجود دارد. و قرن ها قبل از اسلام بر آن تفسیر نوشته اند. و ارجاع داده اند. (چنانکه در تلمود و ...دیدیم.) این طور نیست که مسلمین این باب را اضافه کرده باشند. اصلا کتب مقدس یهودی و مسیحی به دست مسلمین یا اعراب تعیین نشده است! طومار های بحر المیت هم معیار فصل الخطاب و نهایی نیستند
🔻بنابر این : مسلمین حق دارند با این بخش بر اهل کتاب احتجاج کنند. به علاوه در ابتدای این سلسله بحث اشاره کردیم که : اگر اثبات شود یک متن حاوی پیشگویی واقعه ای مربوط به قرن ها بعد است دیگر نمی توان آن را حاصل جعل و تخیل یهود دانست! خبرپیشگویی از ظهور یک دین نسخ ناپذیر با تاثیر جهانی آن هم در بلاد عرب چیزی نیست که یهود آن را جعل کند!
←نکته بعدی : به نظر می رسد که این بخش (باب سوم) از کتاب حبقوق ، دنباله منطقی قسمت قبلی است.←در باب دوم هم خداوند برای پاسخ دادخواهی و در مقام پیشگویی آینده مفصلا ظالمان و بت پرستان را سرزنش می کند و در جمله آخر باب دوم این طور آمده است : پس تمامی زمین به حضور وی خاموش باشید! ←←خواننده انتظار دارد که ادامه متن را بخواند. همه دعوت به سکوت شده اند تا کلام خدا را بشنوند. باب سوم دقیقا پیشگویی و کلام الهی را توضیح میدهد که آینده بشریت با یک دین جهانی روشن خواهد شد اما بدون باب سوم ، این کتاب نیمه تمام است.
اما چرا در آن تفسیر کتاب حبقوق ، به باب سوم پرداخته نشده است؟ ما میدانیم که
در یکی از آثار این فرقه (طومار جنگ) تعصب خاصی بر بنی اسرائیل وجود دارد. و از جمله اشاره شده که بنی اسرائیل در جنگ نهایی بر دیگر اقوام از جمله بنی اسماعیل ؛ پیروز میشوند.
کاملا قابل درک است چنین نگرشی هنگامی که به بشارت ظهور وحی از فاران سرزمین بنی اسماعیل میرسد ، تفسیر را ادامه ندهد!
همان طور که دیدیم دیگران از یهود و مسیحیت در تفسیر این بخش درمانده اند! بخشی از طومار جنگ که به شکست آخرالزمانی بنی اسماعیل و دیگر اقوام مقابل بنی اسرائیل اشاره دارد را در اسکن الحاقی میبینید
🔻از قسمت بعد به این مبحث ورود
میکنیم که «فاران کجاست؟»
➖➖➖➖
@borrhan
@hekmatenabavi
شما برای بشارت فاران ، از جمله به باب سوم کتاب حبقوق نبی استناد کرده اید. در حالی که :
- اولا . در برخی نسخه های ترجمه سبعینیه (هفتادگانی) در این بخش از کتاب حبقوق ، به جای کلمه "فاران" از عبارت "کوه سایه دار" استفاده شده است.
- دوم . یکی از نسخه های مهم از عهد عتیق ، طومارهای بحر المیت است. که در بین این طومار ها هم تفسیری بر کتاب حبقوق وجود دارد اما این تفسیر به باب سوم (بخش مربوط به بحث ما) نپرداخته است. یعنی باب سوم در این تفسیر نیست! که نشان از عدم اصالت این باب دارد
✅ پاسخ ما :
۱- ترجمه سبعینیه یا هفتادگانی که از ترجمه های باستانی عهد عتیق است که به زبان یونانی انجام شده است و از جهاتی قابل اعتنا است. اما دچار تحریفات و خطا های بسیار وسیعی
است. بنابر این صرف اینکه در برخی نسخه های این #ترجمه ، کلمه فاران را پیدا نکنیم دلیل بر کنار گذاشتن متن رسمی و قانونی که خود یهودیان و مسیحیان قبول نمیشود!
یک نمونه #تحریف در این ترجمه:
کتاب استر ، یکی از کتب عهد عتیق و از کتب مقدس نزد یهودیت و مسیحیت است که محتوای آن بحث های متعددی را برانگیخته است 💠 محتوای این کتاب ممکن است اصلی داشته باشد که بعدا به آن پر و بال داده شده اما اثر جعل در محتوای فعلی داستان، قابل تشخیص است. برخی محققین آن را برگرفته از اسطوره ای بابلی میدانند (از جمله آقای عبد الله شهبازی، محقق تاریخ یهود)
این کتاب به ماجرای پوریم میپردازد. اما هیچ جا از متن عبری به صراحت نامی از خدا یافت نمیشود و این درباره یک کتاب دینی ، تعحب آور است.
اما در نسخه ترجمه یونانی سبعینیه ، بابی بر کتاب استر افزوده شده و در آن صریحاً نیایش با خداوند و نام او آمده!❗️ اما این افزوده کتاب استر ، دارای اصل عبری نیست و بعدا توسط علمای یهود از کتاب مقدس ایشان کنار گذاشته شد
.. روشن است که مترجمین کتاب استر برای آنکه این کتاب از نام خدا خالی نباشد از
پیش خود بابی را با این محتوا بر ترجمه افزوده اند! حال چطور می توان چنین
ترجمه ای را معیار نهایی دانست؟
درباره نقد ترجمه هفتادگانی (سبعینیه) رجوع شود به این کتاب : 📔نقد اسطوره الترجمه السبعینیه - اثر ابوعمار اثری
۲- اما درباره اشکال دوم و تفسیر کتاب حبقوق در طومار های بحر المیت :
این طومار ها مربوط به فرقه یهودی اسنیان هستند.
←ما ابتدا #فرض میکنیم که باب سوم کتاب حبقوق در دست فرقه اسنیان نبوده است!
اما در هر حال این بخش هم در کتاب مقدس قانونی و مقبول نزد یهود و نصاری وجود دارد. و قرن ها قبل از اسلام بر آن تفسیر نوشته اند. و ارجاع داده اند. (چنانکه در تلمود و ...دیدیم.) این طور نیست که مسلمین این باب را اضافه کرده باشند. اصلا کتب مقدس یهودی و مسیحی به دست مسلمین یا اعراب تعیین نشده است! طومار های بحر المیت هم معیار فصل الخطاب و نهایی نیستند
🔻بنابر این : مسلمین حق دارند با این بخش بر اهل کتاب احتجاج کنند. به علاوه در ابتدای این سلسله بحث اشاره کردیم که : اگر اثبات شود یک متن حاوی پیشگویی واقعه ای مربوط به قرن ها بعد است دیگر نمی توان آن را حاصل جعل و تخیل یهود دانست! خبرپیشگویی از ظهور یک دین نسخ ناپذیر با تاثیر جهانی آن هم در بلاد عرب چیزی نیست که یهود آن را جعل کند!
←نکته بعدی : به نظر می رسد که این بخش (باب سوم) از کتاب حبقوق ، دنباله منطقی قسمت قبلی است.←در باب دوم هم خداوند برای پاسخ دادخواهی و در مقام پیشگویی آینده مفصلا ظالمان و بت پرستان را سرزنش می کند و در جمله آخر باب دوم این طور آمده است : پس تمامی زمین به حضور وی خاموش باشید! ←←خواننده انتظار دارد که ادامه متن را بخواند. همه دعوت به سکوت شده اند تا کلام خدا را بشنوند. باب سوم دقیقا پیشگویی و کلام الهی را توضیح میدهد که آینده بشریت با یک دین جهانی روشن خواهد شد اما بدون باب سوم ، این کتاب نیمه تمام است.
اما چرا در آن تفسیر کتاب حبقوق ، به باب سوم پرداخته نشده است؟ ما میدانیم که
در یکی از آثار این فرقه (طومار جنگ) تعصب خاصی بر بنی اسرائیل وجود دارد. و از جمله اشاره شده که بنی اسرائیل در جنگ نهایی بر دیگر اقوام از جمله بنی اسماعیل ؛ پیروز میشوند.
کاملا قابل درک است چنین نگرشی هنگامی که به بشارت ظهور وحی از فاران سرزمین بنی اسماعیل میرسد ، تفسیر را ادامه ندهد!
همان طور که دیدیم دیگران از یهود و مسیحیت در تفسیر این بخش درمانده اند! بخشی از طومار جنگ که به شکست آخرالزمانی بنی اسماعیل و دیگر اقوام مقابل بنی اسرائیل اشاره دارد را در اسکن الحاقی میبینید
🔻از قسمت بعد به این مبحث ورود
میکنیم که «فاران کجاست؟»
➖➖➖➖
@borrhan
@hekmatenabavi
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
<unknown> – الصحیح من سیرۀ النبی ص جلسه 184
الصحیح من سیرۀ النبی ص جلسه 186
<unknown>
#صوت
#دوره_مجازی
#تاریخ_پیامبر_اعظم صلوات الله علیه و اله
#جلسه_صد_و_هشتاد_و_ششم
#جلسه_۱۸۶
#دروس_الصحیح_من_سیرة_النبي صلي الله علیه و آله
#ابوهریره
#تحریف_قرآن
#تبری
💡موضوع : بررسی سریه بئر معونه / آیا پیامبر خدا صلیالله علیه و آله مطلقا کسی را لعن نفرمود؟
⚜️ بازخوانی، شرح و تبیین کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلوات الله علیه و اله مرحوم #علامه_سید_جعفر_مرتضی_عاملی
🔅تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله
🗣 مدرّس : استاد دکتر هندی
➖➖➖➖
📺 کانال آموزش مجازی دینکلاس:
دوره های مجازی برای شیعیان فارسی زبان جهان
🆔 @dinclass
🆔 @borrhan
www.dinclass.ir
#دوره_مجازی
#تاریخ_پیامبر_اعظم صلوات الله علیه و اله
#جلسه_صد_و_هشتاد_و_ششم
#جلسه_۱۸۶
#دروس_الصحیح_من_سیرة_النبي صلي الله علیه و آله
#ابوهریره
#تحریف_قرآن
#تبری
💡موضوع : بررسی سریه بئر معونه / آیا پیامبر خدا صلیالله علیه و آله مطلقا کسی را لعن نفرمود؟
⚜️ بازخوانی، شرح و تبیین کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلوات الله علیه و اله مرحوم #علامه_سید_جعفر_مرتضی_عاملی
🔅تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله
🗣 مدرّس : استاد دکتر هندی
➖➖➖➖
📺 کانال آموزش مجازی دینکلاس:
دوره های مجازی برای شیعیان فارسی زبان جهان
🆔 @dinclass
🆔 @borrhan
www.dinclass.ir
#نقد_تصوف (۵۹۳)
🔻نقد سخنان محمد شجاعی با موضوع:
«جهنمی وجود ندارد!»
✧❁﷽❁✧
در این کلام کوتاه، شعبده بازی با الفاظ کاملا مشهود است! فرض کنید کسی به کودک در رحم مادر بگوید ما در دنیا فقط سلامتی و صفا و صلح و خوشی و ثروت و ...داریم ، عدم هماهنگی با وضع دنیا میشود جنگ و قتل و غارت و شکنجه و مرض و فقر و درد و رنج و ...!
فارغ از این لفاظی ها از گوینده متوقع است تکلیف خود را مشخص کند!
آیا جهنم را به عنوان داری که «لیس فیها رحمة» و عالمی که سراسر رنج و عذاب الیم ابدی است و وجودی عینی حقیقی دارد، پذیراست یا نه؟!
جهنم را به عنوان «بِئْسَ الْمَصِيرُ» و مأوای کفار و منافقین که دارای درکات عذاب و رنج و غم و ...است پذیراست یا آن را به معانی ذوقیه خیالیه تاویل میکند؟
«وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا»
«وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَىٰ»
«وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ ۖ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا»
«وَعَدَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِيمٌ.»
و.....
🔚 هرکس که کوچکترین آشنایی با قرآن کریم داشته باشد میداند که آیات متعددی با صراحت تمام به عذاب شدن کفار در جهنم و خلود آنها، اشاره کرده است؛
و در مقابل این عرفا و صوفیه هستند که به سخره گرفتن عذاب الهی در قیامت ، از اصول اصلی مکتب آنان است!
و باور به چنین لاطائلاتی تکذیب صریح قرآن و از آموزههای تصوف است که این روزها هر از گاهی از زبان برخی از آخوندهای منبری این اراجیف را دوباره میشنویم!
و با رواج تعالیم تصوف حوزوی چنین اموری دور از انتظار نبوده و نیست!
وصد افسوس که بخش عظیمی از گرایشات به این افراد، در اثر تخریب عالِمان حقیقی دین و فقهای عظام است؛ وقتی عالِم کنار رود، جاهل رشد میکند.
جماعتی جوان و ناپخته که ادعای اخباریگری دارند و با بافتهها و تخیلات خود فقهاء و علما را تخریب میکنند و خود از فهم یک حدیث عاجزند و مردم را به جریان فقاهت بدبین میکنند، بدانند که در رشد امثال تفکرات شجاعی ها و آقا میریها و... انحراف مردم مقصرند. بزرگتر از این افراد را در دورانهای قبل بحساب نمیآوردند، اما در این دوره اینان و امثالشان نظریهپرداز شدهاند!
دلیلش واضح است؛ تخریب و مهجوریت عالِمان راستین شیعی = رشد و قدرت جاهلان؛
🔸الإمام الصادق عليه السلام :لَيسَ مِن شِيعَتِنا مَن أَنكَرَ أَربَعَةَ أَشياءَ : المِعراجَ ، وَالمُساءَلَةَ فِي القَبرِ ، وَخَلقَ الجَنَّةِ وَالنّارِ ، وَالشَّفاعَةَ .
#ترجمه : امام صادق عليه السلام :از شيعيان ما نيست كسى كه چهار چيز را انكار كند : معراج را ، پرسش در قبر را ، آفريده شدن بهشت و دوزخ را ، و شفاعت را.
📚صفات الشيعة ۱۲۹ ح۶۹
🔸 امام صادق علیه السلام فرمودند:
«ان نارکم هذه جزء من سبعین جزءا من نار جهنم و قد اطفئت سبعین مرة بالماء ثم التهبت و لو ذلک ما استطاع آدمی ان یطیقها.»
#ترجمه : آتش دنیا یک جزء از هفتاد جزء آتش جهنم است، آتش جهنم هفتاد بار با آب خاموش شده سپس شعلهور گردیده تا شده آتش دنیا و اگر چنین نبود هیچ انسانی طاقت تحمل آتش را نداشت. یعنی حتی نمیتوانست در کنار آتش قرار گیرد.»
📚 تفسیرقمی ١/٣٦٦
🔸به نقل از عبد السلام بن صالح هِرَوى ، در پرسش هايى كه از امام رضا عليه السلام كرد ـ: [گفتم :] اى فرزند پيامبر خدا ! مرا خبر ده كه آيا بهشت و دوزخ ، هم اكنون آفريده شده اند؟ فرمود : «آرى . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله زمانى كه به آسمان برده شد ، به بهشت ، وارد شد و دوزخ را هم ديد» .
گفتم : عدّه اى مىگويند : اين دو ، فعلاً مقدّرند و هنوز ، آفريده نشده اند .
فرمود : «آنها از ما نيستند و ما هم از آنها نيستيم . هر كس منكر آفريده شدن بهشت و دوزخ باشد ، در حقيقت ، پيامبر صلى الله عليه و آله و ما را تكذيب كرده است و پيرو ما نيست و در آتش دوزخ ، جاودان است» .
📚التوحيد ۱۱۸ ح ۲۱ ، الأمالي للصدوق ۳۷۳ ح۷ ، الاحتجاج ج۲ ص۳۸۱ ح ۲۸۶
▫️ علامه مجلسی (ره):
اينكه ما بهشت و دوزخ را به معلومات حَقّه و معلومات باطله، يا به اخلاق حسنه و اخلاق سَيِّئه تأويل كنيم، كُفر و اِلحاد است. بلكه واجب است اعتقاد به اينكه هم اكنون بهشت و دوزخ خلق شده اند، نه آنكه بعداً خلق خواهند شد و در روايت است كه حضرت رضا علیه السلام فرمودند: اگر كسي مُنكِر اين باشد، مُنكِر قرآن و معراج پيامبر صلی الله علیه و آله شده و كافِر است. (زيرا پيامبر صلی الله علیه و آله در #معراج جسمانی، مشاهده فرمودند بهشت و جهنم را.)
📓رساله اعتقادات، باب ۱۸
✅🔚صریح آیات محکمه و روایات متواتره، وجود عینی نشئه ای سراسر رنج و عذاب است و منکر آن یا جاهل است یا ...
➖➖➖➖
@borrhan
🔻نقد سخنان محمد شجاعی با موضوع:
«جهنمی وجود ندارد!»
✧❁﷽❁✧
در این کلام کوتاه، شعبده بازی با الفاظ کاملا مشهود است! فرض کنید کسی به کودک در رحم مادر بگوید ما در دنیا فقط سلامتی و صفا و صلح و خوشی و ثروت و ...داریم ، عدم هماهنگی با وضع دنیا میشود جنگ و قتل و غارت و شکنجه و مرض و فقر و درد و رنج و ...!
فارغ از این لفاظی ها از گوینده متوقع است تکلیف خود را مشخص کند!
آیا جهنم را به عنوان داری که «لیس فیها رحمة» و عالمی که سراسر رنج و عذاب الیم ابدی است و وجودی عینی حقیقی دارد، پذیراست یا نه؟!
جهنم را به عنوان «بِئْسَ الْمَصِيرُ» و مأوای کفار و منافقین که دارای درکات عذاب و رنج و غم و ...است پذیراست یا آن را به معانی ذوقیه خیالیه تاویل میکند؟
«وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا»
«وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَىٰ»
«وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ ۖ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا»
«وَعَدَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِيمٌ.»
و.....
🔚 هرکس که کوچکترین آشنایی با قرآن کریم داشته باشد میداند که آیات متعددی با صراحت تمام به عذاب شدن کفار در جهنم و خلود آنها، اشاره کرده است؛
و در مقابل این عرفا و صوفیه هستند که به سخره گرفتن عذاب الهی در قیامت ، از اصول اصلی مکتب آنان است!
و باور به چنین لاطائلاتی تکذیب صریح قرآن و از آموزههای تصوف است که این روزها هر از گاهی از زبان برخی از آخوندهای منبری این اراجیف را دوباره میشنویم!
و با رواج تعالیم تصوف حوزوی چنین اموری دور از انتظار نبوده و نیست!
وصد افسوس که بخش عظیمی از گرایشات به این افراد، در اثر تخریب عالِمان حقیقی دین و فقهای عظام است؛ وقتی عالِم کنار رود، جاهل رشد میکند.
جماعتی جوان و ناپخته که ادعای اخباریگری دارند و با بافتهها و تخیلات خود فقهاء و علما را تخریب میکنند و خود از فهم یک حدیث عاجزند و مردم را به جریان فقاهت بدبین میکنند، بدانند که در رشد امثال تفکرات شجاعی ها و آقا میریها و... انحراف مردم مقصرند. بزرگتر از این افراد را در دورانهای قبل بحساب نمیآوردند، اما در این دوره اینان و امثالشان نظریهپرداز شدهاند!
دلیلش واضح است؛ تخریب و مهجوریت عالِمان راستین شیعی = رشد و قدرت جاهلان؛
🔸الإمام الصادق عليه السلام :لَيسَ مِن شِيعَتِنا مَن أَنكَرَ أَربَعَةَ أَشياءَ : المِعراجَ ، وَالمُساءَلَةَ فِي القَبرِ ، وَخَلقَ الجَنَّةِ وَالنّارِ ، وَالشَّفاعَةَ .
#ترجمه : امام صادق عليه السلام :از شيعيان ما نيست كسى كه چهار چيز را انكار كند : معراج را ، پرسش در قبر را ، آفريده شدن بهشت و دوزخ را ، و شفاعت را.
📚صفات الشيعة ۱۲۹ ح۶۹
🔸 امام صادق علیه السلام فرمودند:
«ان نارکم هذه جزء من سبعین جزءا من نار جهنم و قد اطفئت سبعین مرة بالماء ثم التهبت و لو ذلک ما استطاع آدمی ان یطیقها.»
#ترجمه : آتش دنیا یک جزء از هفتاد جزء آتش جهنم است، آتش جهنم هفتاد بار با آب خاموش شده سپس شعلهور گردیده تا شده آتش دنیا و اگر چنین نبود هیچ انسانی طاقت تحمل آتش را نداشت. یعنی حتی نمیتوانست در کنار آتش قرار گیرد.»
📚 تفسیرقمی ١/٣٦٦
🔸به نقل از عبد السلام بن صالح هِرَوى ، در پرسش هايى كه از امام رضا عليه السلام كرد ـ: [گفتم :] اى فرزند پيامبر خدا ! مرا خبر ده كه آيا بهشت و دوزخ ، هم اكنون آفريده شده اند؟ فرمود : «آرى . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله زمانى كه به آسمان برده شد ، به بهشت ، وارد شد و دوزخ را هم ديد» .
گفتم : عدّه اى مىگويند : اين دو ، فعلاً مقدّرند و هنوز ، آفريده نشده اند .
فرمود : «آنها از ما نيستند و ما هم از آنها نيستيم . هر كس منكر آفريده شدن بهشت و دوزخ باشد ، در حقيقت ، پيامبر صلى الله عليه و آله و ما را تكذيب كرده است و پيرو ما نيست و در آتش دوزخ ، جاودان است» .
📚التوحيد ۱۱۸ ح ۲۱ ، الأمالي للصدوق ۳۷۳ ح۷ ، الاحتجاج ج۲ ص۳۸۱ ح ۲۸۶
▫️ علامه مجلسی (ره):
اينكه ما بهشت و دوزخ را به معلومات حَقّه و معلومات باطله، يا به اخلاق حسنه و اخلاق سَيِّئه تأويل كنيم، كُفر و اِلحاد است. بلكه واجب است اعتقاد به اينكه هم اكنون بهشت و دوزخ خلق شده اند، نه آنكه بعداً خلق خواهند شد و در روايت است كه حضرت رضا علیه السلام فرمودند: اگر كسي مُنكِر اين باشد، مُنكِر قرآن و معراج پيامبر صلی الله علیه و آله شده و كافِر است. (زيرا پيامبر صلی الله علیه و آله در #معراج جسمانی، مشاهده فرمودند بهشت و جهنم را.)
📓رساله اعتقادات، باب ۱۸
✅🔚صریح آیات محکمه و روایات متواتره، وجود عینی نشئه ای سراسر رنج و عذاب است و منکر آن یا جاهل است یا ...
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#نقد_تصوف (۵۹۳) 🔻نقد سخنان محمد شجاعی با موضوع: «جهنمی وجود ندارد!» ✧❁﷽❁✧ در این کلام کوتاه، شعبده بازی با الفاظ کاملا مشهود است! فرض کنید کسی به کودک در رحم مادر بگوید ما در دنیا فقط سلامتی و صفا و صلح و خوشی و ثروت و ...داریم ، عدم هماهنگی…
❗️محمد شجاعی: جهنمی وجود نداره!
انکار و خوار شمردن عذاب الهی در جهنم، از مبانی مهم صوفیان است که اخیرا بعضی روی منبر این مبانی باطل را تکرار میکنند!!
نقدی بر سخنان جناب شجاعی را بخوانید↓↓
https://t.me/borrhan/56480
پیشنهاد مطالعه:
https://t.me/borrhan/56490?single
#نقد_تصوف #نقد_ابن_عربی #نقد_حلاج
#نقد_بایزید_بسطامی #نقد_منحرفین
انکار و خوار شمردن عذاب الهی در جهنم، از مبانی مهم صوفیان است که اخیرا بعضی روی منبر این مبانی باطل را تکرار میکنند!!
نقدی بر سخنان جناب شجاعی را بخوانید↓↓
https://t.me/borrhan/56480
پیشنهاد مطالعه:
https://t.me/borrhan/56490?single
#نقد_تصوف #نقد_ابن_عربی #نقد_حلاج
#نقد_بایزید_بسطامی #نقد_منحرفین
[ کانال برهان ]
#نقد_تصوف (۵۹۳) 🔻نقد سخنان محمد شجاعی با موضوع: «جهنمی وجود ندارد!» ✧❁﷽❁✧ در این کلام کوتاه، شعبده بازی با الفاظ کاملا مشهود است! فرض کنید کسی به کودک در رحم مادر بگوید ما در دنیا فقط سلامتی و صفا و صلح و خوشی و ثروت و ...داریم ، عدم هماهنگی…
چاپ دیگری از کتاب عقائد الاسلام (عربی) ، نسخه خطی و ترجمه فارسی این اثر ارزشمند تالیف علامه محمد باقر مجلسی رضوان الله تعالی علیه در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8029
https://t.me/borrhanlibrary/8031
https://t.me/borrhanlibrary/8033
https://t.me/borrhanlibrary/8029
https://t.me/borrhanlibrary/8031
https://t.me/borrhanlibrary/8033