#از_برهان_بپرس (۷)
✅ جایگاه امامت در قرآن چیست؟
〰〰➖➖➖▪️▪️〰
قرآن مجید در سورۀ فرقان یک سلسله آیات را بیان می فرماید:
📖 «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿63﴾ وَالَّذِینَ یبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیامًا ﴿64﴾ وَالَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ﴿65﴾ إِنَّهَا سَاءتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿66﴾ وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَلَمْ یقْتُرُوا وَكَانَ بَینَ ذَلِكَ قَوَامًا ﴿67﴾ وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یزْنُونَ وَمَن یفْعَلْ ذَلِكَ یلْقَ أَثَامًا ﴿68﴾ یضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَیخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا ﴿69﴾ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا ﴿70﴾ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿71﴾ وَالَّذِینَ لَا یشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ﴿72﴾ وَالَّذِینَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یخِرُّوا عَلَیهَا صُمًّا وَعُمْیانًا ﴿73﴾ وَالَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا ﴿74﴾ أُوْلَئِكَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَیُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیةً وَسَلَامًا ﴿75﴾»
و بندگان خداى رحمان كسانى اند كه روى زمين به نرمى گام برمى دارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مى دهند (۶۳) و آنانند كه در حال سجده يا ايستاده شب را به روز مى آورند (۶۴) و كسانى اند كه مى گويند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بازگردان كه عذابش سخت و دايمى است (۶۵) و در حقيقت آن بد قرارگاه و جايگاهى است (۶۶) و كسانى اند كه چون انفاق كنند نه ولخرجى مى كنند و نه تنگ مى گيرند و ميان اين دو [روش] حد وسط را برمى گزينند (۶۷) و كسانى اند كه با خدا معبودى ديگر نمى خوانند و كسى را كه خدا [خونش را] حرام كرده است جز به حق نمى كشند و زنا نمى كنند و هر كس اينها را انجام دهد سزايش را ريافت خواهد كرد (۶۸) براى او در روز قيامت عذاب دو چندان مى شود و پيوسته در آن خوار مى ماند (۶۹) مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مى كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۷۰) و هر كس توبه كند و كار شايسته انجام دهد در حقيقت به سوى خدا بازمى گردد (۷۱) و كسانى اند كه گواهى دروغ نمى دهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مى گذرند (۷۲) و كسانى اند كه چون به آيات پروردگارشان تذكر داده شوند كر و كور روى آن نمى افتند (۷۳) و كسانى اند كه مى گويند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان (۷۴) اينانند كه به پاس آنكه صبر كردند غرفه[هاى بهشت را] پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد (۷۵)
__________
🔖 شرح مختصری بر آیات
در ابتدای آیات خداوند می فرماید: «عباد رحمان» و نه «عباد الله»؛
و این یک نکتۀ بلاغتی دارد؛
که در انتها به آن اشاره میکنیم.
یعنی این افراد، بندگان آن کسی هستند که رحمت مطلق است؛ و رحمت وی به گونه ای است که شامل همه میشود.
بعد از این ، در حدود 11 آیه ویژگیهای عباد الرحمن را میفرماید.
و در انتها می فرماید :
«وَالَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا»: اینها می گویند پروردگارا ما که این چنین بودیم با این ۱۱ ویژگی و ما به لطف تو به این مقام رسیدیم؛
حال «هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ اَعْینٍ»: از زنان و فرزندان ما چنان قرار بده که نمونۀ ما باشند؛ تا نتیجتاً چشم ما روشن باشد. «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»: خدایا با این همه مقامات که بدان ها رسیدیم،
ما را برای #متقین <<امام>> قرار بده.
اما متقین چه کسانی هستند؟؟
در قرآن آیات فراوانی در این باره آمده است؛
و معنای کلمۀ #تقوا را هر کسی میداند.
مقصود از تقوا، تقوای سیاسی نیست؛ بلکه تقوای الهی است.
تقوی الهی اینست که شخص بیم آن داشته باشد که اگر به آنچه خدا میگوید عمل نکند زیان ببیند؛
و اگر به آنچه خدا نهی میفرماید عمل کند زیان ببیند.
و این منتهای کمال است.
حال خدا می فرماید این افراد ، کسانی هستند که دست به دعا بر میدارند و از خدا می خواهند که خدایا ما را #امام گروه #متقین قرار بده.
《1》
✅ جایگاه امامت در قرآن چیست؟
〰〰➖➖➖▪️▪️〰
قرآن مجید در سورۀ فرقان یک سلسله آیات را بیان می فرماید:
📖 «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿63﴾ وَالَّذِینَ یبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیامًا ﴿64﴾ وَالَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ﴿65﴾ إِنَّهَا سَاءتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿66﴾ وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَلَمْ یقْتُرُوا وَكَانَ بَینَ ذَلِكَ قَوَامًا ﴿67﴾ وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یزْنُونَ وَمَن یفْعَلْ ذَلِكَ یلْقَ أَثَامًا ﴿68﴾ یضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَیخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا ﴿69﴾ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا ﴿70﴾ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿71﴾ وَالَّذِینَ لَا یشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ﴿72﴾ وَالَّذِینَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یخِرُّوا عَلَیهَا صُمًّا وَعُمْیانًا ﴿73﴾ وَالَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا ﴿74﴾ أُوْلَئِكَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَیُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیةً وَسَلَامًا ﴿75﴾»
و بندگان خداى رحمان كسانى اند كه روى زمين به نرمى گام برمى دارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مى دهند (۶۳) و آنانند كه در حال سجده يا ايستاده شب را به روز مى آورند (۶۴) و كسانى اند كه مى گويند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بازگردان كه عذابش سخت و دايمى است (۶۵) و در حقيقت آن بد قرارگاه و جايگاهى است (۶۶) و كسانى اند كه چون انفاق كنند نه ولخرجى مى كنند و نه تنگ مى گيرند و ميان اين دو [روش] حد وسط را برمى گزينند (۶۷) و كسانى اند كه با خدا معبودى ديگر نمى خوانند و كسى را كه خدا [خونش را] حرام كرده است جز به حق نمى كشند و زنا نمى كنند و هر كس اينها را انجام دهد سزايش را ريافت خواهد كرد (۶۸) براى او در روز قيامت عذاب دو چندان مى شود و پيوسته در آن خوار مى ماند (۶۹) مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مى كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۷۰) و هر كس توبه كند و كار شايسته انجام دهد در حقيقت به سوى خدا بازمى گردد (۷۱) و كسانى اند كه گواهى دروغ نمى دهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مى گذرند (۷۲) و كسانى اند كه چون به آيات پروردگارشان تذكر داده شوند كر و كور روى آن نمى افتند (۷۳) و كسانى اند كه مى گويند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان (۷۴) اينانند كه به پاس آنكه صبر كردند غرفه[هاى بهشت را] پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد (۷۵)
__________
🔖 شرح مختصری بر آیات
در ابتدای آیات خداوند می فرماید: «عباد رحمان» و نه «عباد الله»؛
و این یک نکتۀ بلاغتی دارد؛
که در انتها به آن اشاره میکنیم.
یعنی این افراد، بندگان آن کسی هستند که رحمت مطلق است؛ و رحمت وی به گونه ای است که شامل همه میشود.
بعد از این ، در حدود 11 آیه ویژگیهای عباد الرحمن را میفرماید.
و در انتها می فرماید :
«وَالَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا»: اینها می گویند پروردگارا ما که این چنین بودیم با این ۱۱ ویژگی و ما به لطف تو به این مقام رسیدیم؛
حال «هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ اَعْینٍ»: از زنان و فرزندان ما چنان قرار بده که نمونۀ ما باشند؛ تا نتیجتاً چشم ما روشن باشد. «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»: خدایا با این همه مقامات که بدان ها رسیدیم،
ما را برای #متقین <<امام>> قرار بده.
اما متقین چه کسانی هستند؟؟
در قرآن آیات فراوانی در این باره آمده است؛
و معنای کلمۀ #تقوا را هر کسی میداند.
مقصود از تقوا، تقوای سیاسی نیست؛ بلکه تقوای الهی است.
تقوی الهی اینست که شخص بیم آن داشته باشد که اگر به آنچه خدا میگوید عمل نکند زیان ببیند؛
و اگر به آنچه خدا نهی میفرماید عمل کند زیان ببیند.
و این منتهای کمال است.
حال خدا می فرماید این افراد ، کسانی هستند که دست به دعا بر میدارند و از خدا می خواهند که خدایا ما را #امام گروه #متقین قرار بده.
《1》
#از_برهان_بپرس (۸)
✅ جایگاه امامت در قرآن چیست؟؟
〰〰〰〰▪️▪️
گاهی قرآن مجید امام را #کتاب معرفی می کند.
1⃣ قرآن مجید در سوره مبارکه هود آیه 17 میفرماید :
📖 أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَامًا وَرَحْمَةً أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿17﴾
ترجمه قسمت ابتدایی آیه :
آیا آن کسی که در یک مسیر واضحی است که پروردگارش این مسیر واضح را برای او تعیین کرده است،
و به دنبال او یک گواه و شاهد دارد بر اینکه او در مسیر واضحی است.....
شرح آن 👇
منظور از مسیر واضح در این مرحله از تاریخ ، بعثت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله میباشد؛
و تا پایان وجود انسان بر روی زمین مسیر الهی همین مسیر است؛
مسیر خاتم انبیاء است.
و اما شاهد آن مولا امیرالمومنین علی علیه السلام است.
امیرالمومنین علی علیه السلام تصدیق عملی رسالت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله است؛
یعنی اگر بخواهیم رسالت را متجلی در خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله بیابیم، چهرۀ ایشان وحیانی است که او یک چهره است.
چهره اول خود خاتم انبیاء ص است ( چهره به معنای مجازی آن ). اما نمایانگر چهره دوم این مأموریت الهی، امیرالمومنین است ( و یتلو علیهم شاهد منه ) که شاهد تفسیر به امیرالمومنین ع شده است.
برای اینکه آنکس که معرف اسلام در تمامی مراحلش بود، بر اینکه این اسلام دین الهی است امیرالمومنین علی علیه السلام است.
(♦️ در ادامه حتی از منابع اهل تسنن بر شاهد بودن امیرالمومنین علی علیه السلام دلیل اقامه خواهیم کرد.)
ترجمه و شرح قسمت دوم آیه:
وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَامًا :
پیش از او کتاب موسی امام و رحمت بود یعنی کتابی که ما بر موسی فرستادیم جوری بود که آنچه را ما میخواستیم، آن کتاب نمایانگر آن بود. کسی را گمراه نمی کرد...
2⃣ در سوره احقاف آیه 12 قرآن کریم میفرماید:
📖 وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ ﴿12﴾
ترجمه و شرحی مختصر:
قبل از این کتاب موسی بود که هم رحمت و هم امام برای بشر بود. این کتاب که قرآن مجید باشد کتابی است که گواه است و می پذیرد که کتابهای قبلی کتاب رحمت و امام هستند.
=========
پس تا اینجا و با نگاهی اجمالی به مباحث #از_برهان_بپرس
به شرح مختصر ۲ نمونه از ۳ مواردی که قرآن #امام میخواند اشاره کردیم؛
1- مورد اول آنکه ، قرآن مجید فرمود ای مردم شما تکی نیستید بلکه گروهی هستید؛ و هر گروه یک امام دارد.
و اگر امام الهی به صورت شخص باشد باید چگونه باشد.
2- مورد دوم آنکه ، اگر امام شخص نباشد و کتاب باشد و اندیشه و فکر باشد باید مانند کتاب موسی یا قرآن مجید باشد.
==========
اما در مقابل ، قرآن مجید می فرماید که ما ( ائمة الکفر ) نیز داریم که این مورد سوم است و به آن نیز خواهیم پرداخت.
〰〰〰〰〰〰
🔝کانال برهان و طرح مباحث ناب #معرفت_امام
@borrhan
✅ جایگاه امامت در قرآن چیست؟؟
〰〰〰〰▪️▪️
گاهی قرآن مجید امام را #کتاب معرفی می کند.
1⃣ قرآن مجید در سوره مبارکه هود آیه 17 میفرماید :
📖 أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَامًا وَرَحْمَةً أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿17﴾
ترجمه قسمت ابتدایی آیه :
آیا آن کسی که در یک مسیر واضحی است که پروردگارش این مسیر واضح را برای او تعیین کرده است،
و به دنبال او یک گواه و شاهد دارد بر اینکه او در مسیر واضحی است.....
شرح آن 👇
منظور از مسیر واضح در این مرحله از تاریخ ، بعثت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله میباشد؛
و تا پایان وجود انسان بر روی زمین مسیر الهی همین مسیر است؛
مسیر خاتم انبیاء است.
و اما شاهد آن مولا امیرالمومنین علی علیه السلام است.
امیرالمومنین علی علیه السلام تصدیق عملی رسالت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله است؛
یعنی اگر بخواهیم رسالت را متجلی در خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله بیابیم، چهرۀ ایشان وحیانی است که او یک چهره است.
چهره اول خود خاتم انبیاء ص است ( چهره به معنای مجازی آن ). اما نمایانگر چهره دوم این مأموریت الهی، امیرالمومنین است ( و یتلو علیهم شاهد منه ) که شاهد تفسیر به امیرالمومنین ع شده است.
برای اینکه آنکس که معرف اسلام در تمامی مراحلش بود، بر اینکه این اسلام دین الهی است امیرالمومنین علی علیه السلام است.
(♦️ در ادامه حتی از منابع اهل تسنن بر شاهد بودن امیرالمومنین علی علیه السلام دلیل اقامه خواهیم کرد.)
ترجمه و شرح قسمت دوم آیه:
وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَامًا :
پیش از او کتاب موسی امام و رحمت بود یعنی کتابی که ما بر موسی فرستادیم جوری بود که آنچه را ما میخواستیم، آن کتاب نمایانگر آن بود. کسی را گمراه نمی کرد...
2⃣ در سوره احقاف آیه 12 قرآن کریم میفرماید:
📖 وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ ﴿12﴾
ترجمه و شرحی مختصر:
قبل از این کتاب موسی بود که هم رحمت و هم امام برای بشر بود. این کتاب که قرآن مجید باشد کتابی است که گواه است و می پذیرد که کتابهای قبلی کتاب رحمت و امام هستند.
=========
پس تا اینجا و با نگاهی اجمالی به مباحث #از_برهان_بپرس
به شرح مختصر ۲ نمونه از ۳ مواردی که قرآن #امام میخواند اشاره کردیم؛
1- مورد اول آنکه ، قرآن مجید فرمود ای مردم شما تکی نیستید بلکه گروهی هستید؛ و هر گروه یک امام دارد.
و اگر امام الهی به صورت شخص باشد باید چگونه باشد.
2- مورد دوم آنکه ، اگر امام شخص نباشد و کتاب باشد و اندیشه و فکر باشد باید مانند کتاب موسی یا قرآن مجید باشد.
==========
اما در مقابل ، قرآن مجید می فرماید که ما ( ائمة الکفر ) نیز داریم که این مورد سوم است و به آن نیز خواهیم پرداخت.
〰〰〰〰〰〰
🔝کانال برهان و طرح مباحث ناب #معرفت_امام
@borrhan
#از_برهان_بپرس (۹)
✅ جایگاه امامت در قرآن چیست؟؟
〰〰〰〰▪️▪️▪️
♦️ قرآن و معرفی امامان کفر (ائمة الكفر)
خداوند در سوره توبه آیه 12
میفرماید:
📖 وَ إِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ
🔖 ترجمه و شرح مختصر:
می فرماید که این افراد که با شما پیمان داشتند و قسم خوردند که به آنچه که نسبت به شما تعهد کردند وفا خواهند کرد.
اگر پیمان شکنی کردند،
و بر خلاف قسمی که خوردند عمل کردند، (وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ)
و بعد از اینکه با شما پیمان بستند قسم خود را شکستند (وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ) و در دین شما خدشه وارد کردند (فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ)
اینها دیگر امامان کفر، یعنی کسانی میشوند که سایر کفار از اینها تبعیت می کنند، و نمونه و سرمشق برای دیگران میشوند.
کافران منتظرند ببینند که اینها چه میکنند تا آنها هم همان را انجام بدهند؛ پس با ائمه کفر بجنگید.
👈 قرآن مجید ائمه کفر را کسانی قرار داده که کارشان ، قولشان موجب خدشه ای در دین اسلام بشود.
این #یک تعبیر است از قرآن در مورد امامان کفر.
____________
دربارۀ فرعون نیز خدا درسوره قصص میفرماید:
📖 فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ﴿40﴾ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنصَرُونَ ﴿41﴾
🔖 ترجمه و شرح مختصر آیات:
فرعون را در اوج قدرتش و در میان لشکریانش، گرفتیم و همه را به هم در آب انداختیم و غرقشان کردیم؛
پس بنگر که سرانجام کار ستمگران چگونه شد.
(وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ) ما فرعون و فرعونیان را رهبران و امامانی قرار دادیم که مردم را به آتش میخواندند.
پس اگر کسی سئوال کند که آیا اینها امامان الهی هستند؟
پاسخ اینست که نه، امامانی هستند که دعوت به آتش می کنند.
فرعون می گفت (مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي) شما باید خدا داشته باشید؛ و من غیر از خودم خدایی را نمی شناسم.
پس خدای منحصر به فرد شما من هستم.
چون فرعون منحرف بود خدا او را امامِ آتش قرار داد. (وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً) نه اینست که ما فرعون را امام قرار دادیم؛
بلکه امامی که به آتش دعوت می کند قرار دادیم.
فرعون می گفت :
📖 وَ قَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحًا لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿ قصص /38﴾
فرعون که به مردم می گفت من خدای شما هستم؛ حقیقتی که بعنوان حقیقت خدایی،باید در جهان حکومت کند، آن منم.
ما این فرعون آنچنانی را امام به آتش قرار دادیم و لذا در آیه دیگر می فرماید :
📖 يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ ﴿ هود /98﴾
روز قیامت فرعون پیشاپیش قوم خود میآید. اگر در دنیا در کاخش نشسته بود و از آنجا فرمان صادر می کرد که با نبی الهی که جناب موسی ع بود مبارزه کنند در آخرت دیگر اینگونه نیست.
_________
این که هر گروهی امامی دارند، معنایش آنست که تو تک نیستی.
این را بدان که به حساب سنت الهی، تو هرچه کردی یک رهبر داری.
👈 اگر از خدا فرمان نگیری، رهبرت شیطان است؛ و لو ندانی.
این منطق قرآن مجید است.
〰〰〰〰〰〰
©کانال برهان و طرح مباحث ناب #معرفت_امام
@borrhan
✅ جایگاه امامت در قرآن چیست؟؟
〰〰〰〰▪️▪️▪️
♦️ قرآن و معرفی امامان کفر (ائمة الكفر)
خداوند در سوره توبه آیه 12
میفرماید:
📖 وَ إِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ
🔖 ترجمه و شرح مختصر:
می فرماید که این افراد که با شما پیمان داشتند و قسم خوردند که به آنچه که نسبت به شما تعهد کردند وفا خواهند کرد.
اگر پیمان شکنی کردند،
و بر خلاف قسمی که خوردند عمل کردند، (وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ)
و بعد از اینکه با شما پیمان بستند قسم خود را شکستند (وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ) و در دین شما خدشه وارد کردند (فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ)
اینها دیگر امامان کفر، یعنی کسانی میشوند که سایر کفار از اینها تبعیت می کنند، و نمونه و سرمشق برای دیگران میشوند.
کافران منتظرند ببینند که اینها چه میکنند تا آنها هم همان را انجام بدهند؛ پس با ائمه کفر بجنگید.
👈 قرآن مجید ائمه کفر را کسانی قرار داده که کارشان ، قولشان موجب خدشه ای در دین اسلام بشود.
این #یک تعبیر است از قرآن در مورد امامان کفر.
____________
دربارۀ فرعون نیز خدا درسوره قصص میفرماید:
📖 فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ﴿40﴾ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنصَرُونَ ﴿41﴾
🔖 ترجمه و شرح مختصر آیات:
فرعون را در اوج قدرتش و در میان لشکریانش، گرفتیم و همه را به هم در آب انداختیم و غرقشان کردیم؛
پس بنگر که سرانجام کار ستمگران چگونه شد.
(وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ) ما فرعون و فرعونیان را رهبران و امامانی قرار دادیم که مردم را به آتش میخواندند.
پس اگر کسی سئوال کند که آیا اینها امامان الهی هستند؟
پاسخ اینست که نه، امامانی هستند که دعوت به آتش می کنند.
فرعون می گفت (مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي) شما باید خدا داشته باشید؛ و من غیر از خودم خدایی را نمی شناسم.
پس خدای منحصر به فرد شما من هستم.
چون فرعون منحرف بود خدا او را امامِ آتش قرار داد. (وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً) نه اینست که ما فرعون را امام قرار دادیم؛
بلکه امامی که به آتش دعوت می کند قرار دادیم.
فرعون می گفت :
📖 وَ قَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحًا لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿ قصص /38﴾
فرعون که به مردم می گفت من خدای شما هستم؛ حقیقتی که بعنوان حقیقت خدایی،باید در جهان حکومت کند، آن منم.
ما این فرعون آنچنانی را امام به آتش قرار دادیم و لذا در آیه دیگر می فرماید :
📖 يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ ﴿ هود /98﴾
روز قیامت فرعون پیشاپیش قوم خود میآید. اگر در دنیا در کاخش نشسته بود و از آنجا فرمان صادر می کرد که با نبی الهی که جناب موسی ع بود مبارزه کنند در آخرت دیگر اینگونه نیست.
_________
این که هر گروهی امامی دارند، معنایش آنست که تو تک نیستی.
این را بدان که به حساب سنت الهی، تو هرچه کردی یک رهبر داری.
👈 اگر از خدا فرمان نگیری، رهبرت شیطان است؛ و لو ندانی.
این منطق قرآن مجید است.
〰〰〰〰〰〰
©کانال برهان و طرح مباحث ناب #معرفت_امام
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#از_برهان_بپرس (۱۰)
✅ جایگاه امامت در قرآن چیست؟؟
چکیدهای از آنچه تاکنون بیان داشتیم.
〰〰〰〰▪️▪️▪️
در فارسی لفظی که تا حدودی معادل امام باشد مقتدی است؛
امام و مقتدا کسی است که در نحوه کار باید از او تبعیت بشود.
👈آنچه را که او می کند باید عملاً پذیرفت، و همانند او انجام داد؛
👈یا فرمان او را در هر جهت باید پذیرفت.
لفظ امام این معنا را دارد.
از آیات قرآن مجید ظاهر شد که خداوند متعالᐸامام> را دو دسته قرار داده است:
1- امام به حق
2- امام به باطل
همانگونه که آیات الهی بیان فرموده هر امّتی امامی دارد،
و امام به حق گاهی شخص است که در قرآن، انبیاء الهی و اوصیای ایشان معرفی شده اند،
و از امام به باطل نمونه هایی در قرآن ذکر شده است که یکی از آنها فرعون است.
از این معلوم می شود که امامت معنایش یک حالتی است در شخص ،
که دیگران یا از #او عملاً تبعیت میکنند مانند امام به باطل ،
یا باید #بفرمان_خدا از #او تبعیت کنند ، این معنای امام الهی است.
⬇️ معنای امام ، به لحاظ شئونی که باید از او تبعیت کرد مختلف میشود.
توضیح مطلب:
یعنی گاهی شخص ، امام به قول #مطلق است؛
یعنی هرچه میگوید باید پذیرفت ،
هر کاری فرمان میدهد ، او نمونه عملیش را ، خودش قرار میدهد.
گاهی امام در یک دایره خاص و شعاع خاصی است در اینجا باید دایره را بیان کرد.
مثل: امام جماعت ،امام جمعه ،
اینجا هم کلمه امام همان معنا را دارد، منتهی در یک دایره و شعاع خاصی است.
امام جماعت یعنی کسی که در خصوص نماز و نه کار دیگری،
باید از او تبعیت کرد.
فرض کنید نحوه دعا خواندن، تعقیب، نوافل،.... در کارهایی که مربوط به نماز است از او تبعیت میشود.
البته در فقه هم بیان شده که تبعیت تا چه مقدار لازم است و تا چه مقدار لازم نیست.
مثلا کارهایی را باید بعهدۀ او بگذاریم یکی حمد و سوره است، حمد و سوره مربوط به اوست. مأموم نباید قرائت کند مگر در مواردی خاص ،
یا امام جمعه هم صرفا به همین معناست.
گاهی امامت در یک دایره خاص فکری و علمی است،
مانند این اصطلاحی که در میان مسلمانها پیدا شده مانند:
" ائمه النحو "و...
فلان شخص یا مثلا کسانی "امام من ائمّه النحو" یا "امام من ائمه الادب" هستند ،
یعنی کسی یا کسانی هستند که در این علم خاص افراد از او تبعیت می کنند.
مثلا میگوئیم امام در فقه،
یعنی کسی که از او عده ای در محدودۀ فقه تبعیّت می کنند.
نمونهای از این دست امام ،
ائمّۀ اربعه است که اصطلاح اهلتسنن است.
👥👥چهار مذهب فقهی وجود دارد که در میان مسلمانان غیر شیعی ،
قرنهاست که این چهار مذهب حاکم است .
حنفی ، مالکی، شافعی وحنبلی.
می گویند : ابوحنیفه : الامام ابوحنیفه یا امام الحنفیّه ،
الامام مالک یا امام المالکیّه و....
معنایش این است که این امام یعنی پیشوا و متبوع در یک دایرۀ خاصی ،
که در اینجا دایرۀ فقهی است.
چرا که عده ای هستند که آنچه را این چهار نفر به عنوان فقه گفته اند پذیرفته اند؛ که مشابه مرجع تقلید در شیعه است.
هر مرجع تقلیدی در دایرۀ فقه ، امام مقلّدینش است.
🔰🔰 امّا اگر این امام #مطلق شد یا به #امت اضافه شد.
این دیگر معنا ندارد که در یک دایرۀ خاصی محدود شده باشد.
چرا؟
برای اینکه امت معنای جامعیت دارد.
___________
در ادامه به مفهوم #امت و #امام_امت،
در منطق قرآن خواهیم پرداخت.
〰〰〰〰〰〰
@borrhan
✅ جایگاه امامت در قرآن چیست؟؟
چکیدهای از آنچه تاکنون بیان داشتیم.
〰〰〰〰▪️▪️▪️
در فارسی لفظی که تا حدودی معادل امام باشد مقتدی است؛
امام و مقتدا کسی است که در نحوه کار باید از او تبعیت بشود.
👈آنچه را که او می کند باید عملاً پذیرفت، و همانند او انجام داد؛
👈یا فرمان او را در هر جهت باید پذیرفت.
لفظ امام این معنا را دارد.
از آیات قرآن مجید ظاهر شد که خداوند متعالᐸامام> را دو دسته قرار داده است:
1- امام به حق
2- امام به باطل
همانگونه که آیات الهی بیان فرموده هر امّتی امامی دارد،
و امام به حق گاهی شخص است که در قرآن، انبیاء الهی و اوصیای ایشان معرفی شده اند،
و از امام به باطل نمونه هایی در قرآن ذکر شده است که یکی از آنها فرعون است.
از این معلوم می شود که امامت معنایش یک حالتی است در شخص ،
که دیگران یا از #او عملاً تبعیت میکنند مانند امام به باطل ،
یا باید #بفرمان_خدا از #او تبعیت کنند ، این معنای امام الهی است.
⬇️ معنای امام ، به لحاظ شئونی که باید از او تبعیت کرد مختلف میشود.
توضیح مطلب:
یعنی گاهی شخص ، امام به قول #مطلق است؛
یعنی هرچه میگوید باید پذیرفت ،
هر کاری فرمان میدهد ، او نمونه عملیش را ، خودش قرار میدهد.
گاهی امام در یک دایره خاص و شعاع خاصی است در اینجا باید دایره را بیان کرد.
مثل: امام جماعت ،امام جمعه ،
اینجا هم کلمه امام همان معنا را دارد، منتهی در یک دایره و شعاع خاصی است.
امام جماعت یعنی کسی که در خصوص نماز و نه کار دیگری،
باید از او تبعیت کرد.
فرض کنید نحوه دعا خواندن، تعقیب، نوافل،.... در کارهایی که مربوط به نماز است از او تبعیت میشود.
البته در فقه هم بیان شده که تبعیت تا چه مقدار لازم است و تا چه مقدار لازم نیست.
مثلا کارهایی را باید بعهدۀ او بگذاریم یکی حمد و سوره است، حمد و سوره مربوط به اوست. مأموم نباید قرائت کند مگر در مواردی خاص ،
یا امام جمعه هم صرفا به همین معناست.
گاهی امامت در یک دایره خاص فکری و علمی است،
مانند این اصطلاحی که در میان مسلمانها پیدا شده مانند:
" ائمه النحو "و...
فلان شخص یا مثلا کسانی "امام من ائمّه النحو" یا "امام من ائمه الادب" هستند ،
یعنی کسی یا کسانی هستند که در این علم خاص افراد از او تبعیت می کنند.
مثلا میگوئیم امام در فقه،
یعنی کسی که از او عده ای در محدودۀ فقه تبعیّت می کنند.
نمونهای از این دست امام ،
ائمّۀ اربعه است که اصطلاح اهلتسنن است.
👥👥چهار مذهب فقهی وجود دارد که در میان مسلمانان غیر شیعی ،
قرنهاست که این چهار مذهب حاکم است .
حنفی ، مالکی، شافعی وحنبلی.
می گویند : ابوحنیفه : الامام ابوحنیفه یا امام الحنفیّه ،
الامام مالک یا امام المالکیّه و....
معنایش این است که این امام یعنی پیشوا و متبوع در یک دایرۀ خاصی ،
که در اینجا دایرۀ فقهی است.
چرا که عده ای هستند که آنچه را این چهار نفر به عنوان فقه گفته اند پذیرفته اند؛ که مشابه مرجع تقلید در شیعه است.
هر مرجع تقلیدی در دایرۀ فقه ، امام مقلّدینش است.
🔰🔰 امّا اگر این امام #مطلق شد یا به #امت اضافه شد.
این دیگر معنا ندارد که در یک دایرۀ خاصی محدود شده باشد.
چرا؟
برای اینکه امت معنای جامعیت دارد.
___________
در ادامه به مفهوم #امت و #امام_امت،
در منطق قرآن خواهیم پرداخت.
〰〰〰〰〰〰
@borrhan
Telegram
attach 📎
#از_برهان_بپرس (۱۱)
✅ جایگاه امامت در قرآن چیست؟؟
〰〰〰〰〰▪️▪️▪️
#امت به معنای یک مجموعه از افراد بشر است که به جهتی وحدت دارند.
البتّه در مفهوم سیاسی، #امت در فلسفههای سیاسی غربی یک تعریفی دارد، که معادلش در فارسی تقریباً به ملّت تعبیر می شود.
وحدت زبان، وحدت رقعه جغرافیایی؛ وحدت تاریخ، وحدت زبان و....
به مفهوم سیاسی امت کاری نداریم.
#امت اساسش به لحاظ یک گونه وحدت است. قرآن مجید وحدت امت را به لحاظ عقیده می داند؛
و لذا برای هر پیامبری امتی است؛
و این امت وحدتش به لحاظ زبان نیست؛ به لحاظ جغرافیا و تاریخ مشترک نیست؛ به لحاظ نژاد و اصل مشترک نیست؛
بلکه به لحاظ اعتقاد مشترک است.
به عنوان مثال قرآن مجید در سوره بقره آیه213 می فرماید:
📖 كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
🔖ترجمه و شرح مختصر آیه:
مردم (در آغاز) یک امت واحده بودند؛ یعنی یک اعتقاد واحدی داشتند و اختلاف در اعتقاد نداشتند، خداوند پیامبران را فرستاد تا این افراد را بیاموزند و اختلاف بعد از آن پیدا شد.
در آیه 41 سوره نساء می فرماید:
📖 فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا
🔖 ترجمه و شرح مختصر آیه:
ای پیامبر مردم چه کار خواهند کرد، چه وضعی پیدا خواهند کرد اگر ببینند آن گاه که ما از هر امتی گواه می آوریم؛
و ما تو را از این #امت گواه میآوریم.
تو می آیی به عنوان گواه بر این امت و چنین می گویی::
" پروردگارا آنچه که تو از احکام الهی بر من وحی کردی به آنها رساندم و از اینها هم گواه گرفتم که رساندم؛ و مراقب بودم که احکام الهی در میان اینها بصورت صحیح تبلیغ شود.
(جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ) : مقصود انبیاء الهی هستند؛ ما هر نبی را شهید بر #امتش قرار دادیم یعنی گواه بر اینکه واسطه بین خدا و آنان است.
میزان عمل این امتها و معیار قضاوت درباره عملشان پیامبرانشان میباشند.
به گواهی پیامبرشان و آنچه گفته و کرده،
درباره عمل آنان قضاوت میشود.
اگر آن گونه که پیامبرشان گفته انجام داده اند آنها اهل رستگاری و نجاتند؛
و اگر گونه دیگری عمل کرده اند اهل عذاب می باشند.
آیه کریمه دیگر در سوره مؤمنون آیه 52 می فرماید:
📖 وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ
🔖 ترجمه و شرح مختصر آیه:
قطعا و به صورت حتم این #امت شما، به لحاظ اینکه خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله مبعوث در این امت است،
یک امت واحد است.
شما یک امت هستید و من پروردگار شما هستم؛ و شما تنها یک پروردگار دارید. از این رو فقط من را بپرستید.
_____________
🔅 #امت در مفهوم قرآن مجید به انبیاء اضافه می شود.
آن وقت امتی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اضافه می شود مجموع آنهائی هستند که در جهت اعتقادی تبعیت از ایشان کرده اند.
تبعیت در آنچه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به عنوان اعتقادهای لازم، از قِبَلِ خداوند تبارک و تعالی به مردم رسانده است.
آن وقت اگر امام به این نبی اضافه شد دایره شمولش کل دایره امت است.
نماز جماعت فلان مسجد، یا نماز جمعه فلان شهر، تبعیت در فلان رشته فکری، خواه دینی و خواه رشته غیر دینی؛ رشته دینی مثل فقه، اصول، کلام و حدیث ...
شامل این اضافه نمی شود.
فرض کنید بگوییم شیخ کلینی اعلی الله مقامه الشریف یکی از ائمه حدیث است؛ و یا بخاری که از او تعبیر به الامام البخاری می کنند،
برای اینکه یکی از آنهائی است که نزد عده ای از مسلمانها متبوع و مقتدا در نقل حدیث و روایت حدیث می باشد.
اینها هر کدام شامل بخشی از کل امت می شود.
مرحوم شیخ کلینی را و یا بخاری را فقط گروهی از مسلمین تبعیت می کنند.
وقتی که #امام اضافه به #امت میشود این دیگر شعاع خاصی ندارد و جزء شعاع امت است.
این تعابیر باید در ذهنمان باشد.
مثلاً فرض کنید #ابوحنیفه را کسی نمیتواند بگوید که امام امت اسلامی است.
چرا؟
برای اینکه شعاع امامت #ابوحنیفه به اندازۀ شعاع امت اسلامی نیست.
《1》
✅ جایگاه امامت در قرآن چیست؟؟
〰〰〰〰〰▪️▪️▪️
#امت به معنای یک مجموعه از افراد بشر است که به جهتی وحدت دارند.
البتّه در مفهوم سیاسی، #امت در فلسفههای سیاسی غربی یک تعریفی دارد، که معادلش در فارسی تقریباً به ملّت تعبیر می شود.
وحدت زبان، وحدت رقعه جغرافیایی؛ وحدت تاریخ، وحدت زبان و....
به مفهوم سیاسی امت کاری نداریم.
#امت اساسش به لحاظ یک گونه وحدت است. قرآن مجید وحدت امت را به لحاظ عقیده می داند؛
و لذا برای هر پیامبری امتی است؛
و این امت وحدتش به لحاظ زبان نیست؛ به لحاظ جغرافیا و تاریخ مشترک نیست؛ به لحاظ نژاد و اصل مشترک نیست؛
بلکه به لحاظ اعتقاد مشترک است.
به عنوان مثال قرآن مجید در سوره بقره آیه213 می فرماید:
📖 كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
🔖ترجمه و شرح مختصر آیه:
مردم (در آغاز) یک امت واحده بودند؛ یعنی یک اعتقاد واحدی داشتند و اختلاف در اعتقاد نداشتند، خداوند پیامبران را فرستاد تا این افراد را بیاموزند و اختلاف بعد از آن پیدا شد.
در آیه 41 سوره نساء می فرماید:
📖 فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا
🔖 ترجمه و شرح مختصر آیه:
ای پیامبر مردم چه کار خواهند کرد، چه وضعی پیدا خواهند کرد اگر ببینند آن گاه که ما از هر امتی گواه می آوریم؛
و ما تو را از این #امت گواه میآوریم.
تو می آیی به عنوان گواه بر این امت و چنین می گویی::
" پروردگارا آنچه که تو از احکام الهی بر من وحی کردی به آنها رساندم و از اینها هم گواه گرفتم که رساندم؛ و مراقب بودم که احکام الهی در میان اینها بصورت صحیح تبلیغ شود.
(جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ) : مقصود انبیاء الهی هستند؛ ما هر نبی را شهید بر #امتش قرار دادیم یعنی گواه بر اینکه واسطه بین خدا و آنان است.
میزان عمل این امتها و معیار قضاوت درباره عملشان پیامبرانشان میباشند.
به گواهی پیامبرشان و آنچه گفته و کرده،
درباره عمل آنان قضاوت میشود.
اگر آن گونه که پیامبرشان گفته انجام داده اند آنها اهل رستگاری و نجاتند؛
و اگر گونه دیگری عمل کرده اند اهل عذاب می باشند.
آیه کریمه دیگر در سوره مؤمنون آیه 52 می فرماید:
📖 وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ
🔖 ترجمه و شرح مختصر آیه:
قطعا و به صورت حتم این #امت شما، به لحاظ اینکه خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله مبعوث در این امت است،
یک امت واحد است.
شما یک امت هستید و من پروردگار شما هستم؛ و شما تنها یک پروردگار دارید. از این رو فقط من را بپرستید.
_____________
🔅 #امت در مفهوم قرآن مجید به انبیاء اضافه می شود.
آن وقت امتی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اضافه می شود مجموع آنهائی هستند که در جهت اعتقادی تبعیت از ایشان کرده اند.
تبعیت در آنچه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به عنوان اعتقادهای لازم، از قِبَلِ خداوند تبارک و تعالی به مردم رسانده است.
آن وقت اگر امام به این نبی اضافه شد دایره شمولش کل دایره امت است.
نماز جماعت فلان مسجد، یا نماز جمعه فلان شهر، تبعیت در فلان رشته فکری، خواه دینی و خواه رشته غیر دینی؛ رشته دینی مثل فقه، اصول، کلام و حدیث ...
شامل این اضافه نمی شود.
فرض کنید بگوییم شیخ کلینی اعلی الله مقامه الشریف یکی از ائمه حدیث است؛ و یا بخاری که از او تعبیر به الامام البخاری می کنند،
برای اینکه یکی از آنهائی است که نزد عده ای از مسلمانها متبوع و مقتدا در نقل حدیث و روایت حدیث می باشد.
اینها هر کدام شامل بخشی از کل امت می شود.
مرحوم شیخ کلینی را و یا بخاری را فقط گروهی از مسلمین تبعیت می کنند.
وقتی که #امام اضافه به #امت میشود این دیگر شعاع خاصی ندارد و جزء شعاع امت است.
این تعابیر باید در ذهنمان باشد.
مثلاً فرض کنید #ابوحنیفه را کسی نمیتواند بگوید که امام امت اسلامی است.
چرا؟
برای اینکه شعاع امامت #ابوحنیفه به اندازۀ شعاع امت اسلامی نیست.
《1》
#از_برهان_بپرس (۱۲)
✅ جایگاه امامت در اسلام
#کاربرد_نابجای_عنوان_امام
〰〰〰〰〰〰〰〰
✍... در اینکه بعد از خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) در جامعه اسلامی، حاکمانی به حکومت رسیدند بحثی نیست و کسی منکر این جهت نیست.
مگر آن که کسی منکر حقایق تاریخی باشد و
منکر حقایق تاریخی بودن مانند منکر حقایق عینی بودن است.
مانند اینکه فردی منکر وجود شهر تهران در دنیا باشد منکر باشد!!
به هر رو، بعد از رحلت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله کسانی به حکومت و قدرت جامعه اسلامی رسیدند. در این انکاری نیست.
اما اینها تا یک قرن و نیم، هیچکدامشان کلمه < #امام > را برای خودشان نپذیرفتند.
نه خودشان و نه آنهائی که اینان را به ریاست پذیرفتند؛
و نه حتی آنهائی که از اینها انتقاد میکردند؛ هیچ کدامشان به عنوان تعبیری از آن منصب و پستی که اشغال کرده بودند برای آن زمام داران ، کلمه #امام را نپذیرفتند.
مثلاً ابوبکر نه در عصر خودش نه بعد از عصر او، کسی برای ابوبکر از عنوان امام استفاده نکرد.
خلیفه یا خلیفة رسول الله یا امیرالمؤمنین گفتند.
خلیفه گفته می شود؛ خلیفة رسول الله گفته می شود. حال این سخن بجاست یا نابجا مطلب دیگری است.
این تعبیر در بارۀ او گفته می شود.
حداقل آنهائی که آن مسیر را به عنوان مسیر صحیح، پذیرفته اند؛ و این شخص را به عنوان کسی که عملاً می باید پذیرفت، که او متصدی در دست داشتن قدرتهای لازم در جامعه ای بنام جامعه اسلامی باشد پذیرفته اند؛
یعنی کسی که وجودش در یک جامعه به عنوان رئیس سیاسی لازم است، پذیرفته اند که این قدرتها در دست او باشد. آنهائی که این را پذیرفتند،
که از آنها تعبیر می شود به پیروان خلافت ابی بکر، که خلافت وی را صحیح می دانند؛ همانها هم از ابو بکر به #امام #تعبیر_نمیکردند.
خلیفه دوم همچنین؛ و سوّمی نیز، و بعد از او معاویه و سایر پادشاهانی که نام خلیفه بر خود نهادند، که حدود 13، 14 نفر هستند.
تا سال 132 هجری که خلافت بنی امیه منقرض شد و خلفاء بنی العباس روی کار آمدند چنین بود
پیشتر در شماره سوم از همین عنوان
بیان کردیم که :
👤 ابوالعباس قلقشندی در مأثر الانافة فی معالم الخلافه می گوید:
در آن عصر کلمه امام اطلاقش بر خلیفه خیلی تازه است و اساسش از شیعه هاست. و در آنجا گفته شد که شیعیان امامشان را مقتدا می دانند چون قائل به #عصمت اند؛
و لذا نسبت به کسانی که رهبرانشان هستند این را می گویند.
اما در خلافت که دایرۀ کاری او و دیگران از یکدیگر جداست؛
و هر چه او می کند دیگران نباید بکنند؛ این دو دایره وقتی که از هم مشخص شد معنا ندارد به کسی که نباید به وی اقتدا شود، امام بگویند.
معنای #امام اینست که هر کاری او میکند من هم باید #دقیقاً #تبعیت کنم.
بر خلاف دایره خلافت موقتی که منحصر است به دایره امور عامه، به آن بیانی که قبلا عرض کردیم؛
https://t.me/borrhan/34409
یعنی به طور خلاصه، کاری که
اولاً، شخص معینی نباید عهده دار آن شود؛ و
ثانیاً، یک نفر در رأس هرم قدرت قرار میگیرد.
به چنین زمام داری در یک جامعه، کلمه #امام اطلاق نمی شود؛
و لذا گفته نشده است.
در حالیکه به مولی امیرالمؤمنین علیه السلام، از همان عصر کلمه #امام میگفتند.
در کل جامعه اسلامی، حتی آنهائی که امامت را به معنای شیعیاش نپذیرفتند، از امیرالمؤمنین علیه السلام به
#الامام_علی تعبیر می کنند؛
اما الامام ابوبکر نمی گویند.
خلیفه رسول الله می گویند امّا الامام علی #لقب_خاص ایشان است.
👈👈👈 پس امامت بعد از رحلت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله عملاً مصداقی نداشت؛
و نمی توان گفت که خلفاء بنی العباس، مثلاً ابو جعفر منصور، یا ابوالعباس سفاح امتیازی داشتند ، برابی بکر و عمر که باید به ابوالعباس سفاح امام گفت؛ اما به ابوبکر نباید امام گفت.
چرا؟
برای این که مسلمانها در بارۀ ابوالعباس سفّاح بر دو دسته اند.
1- یک عده می گویند آنها نا بجا بودند
2- یک عده می گویند بجا بودند.
آنهائی که اعتقاد داشتند نابجا نبودند نه به آنها خلیفۀ بجا می گویند و نه امام به جا می گویند.
آنهائی که بجا میدانند اینها را دنبال روی یک هرمی می دانند که در رأسش ابی بکر و عمراست؛ و آن دو را بدون شک افضل از همه اینها می دانند؛
و کلمه امامت اگر سزای آنها،
یعنی رؤوس هرم، نباشد یقیناً سزای اینها هم نیست.
اینکه شخص خودش نام امامت بر خودش بنهد، این خودش یک نکته ای دارد،
كه ان شاءالله در بحث تاريخ بني العباس بیان خواهیم کرد كه چگونه هم لقب را ، هم منصب را و هم شخص را دزديدند.
➖➖➖➖➖➖➖➖
©کانال برهان و نقل مباحث ناب #معرفت_امام
@borrhan
✅ جایگاه امامت در اسلام
#کاربرد_نابجای_عنوان_امام
〰〰〰〰〰〰〰〰
✍... در اینکه بعد از خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) در جامعه اسلامی، حاکمانی به حکومت رسیدند بحثی نیست و کسی منکر این جهت نیست.
مگر آن که کسی منکر حقایق تاریخی باشد و
منکر حقایق تاریخی بودن مانند منکر حقایق عینی بودن است.
مانند اینکه فردی منکر وجود شهر تهران در دنیا باشد منکر باشد!!
به هر رو، بعد از رحلت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله کسانی به حکومت و قدرت جامعه اسلامی رسیدند. در این انکاری نیست.
اما اینها تا یک قرن و نیم، هیچکدامشان کلمه < #امام > را برای خودشان نپذیرفتند.
نه خودشان و نه آنهائی که اینان را به ریاست پذیرفتند؛
و نه حتی آنهائی که از اینها انتقاد میکردند؛ هیچ کدامشان به عنوان تعبیری از آن منصب و پستی که اشغال کرده بودند برای آن زمام داران ، کلمه #امام را نپذیرفتند.
مثلاً ابوبکر نه در عصر خودش نه بعد از عصر او، کسی برای ابوبکر از عنوان امام استفاده نکرد.
خلیفه یا خلیفة رسول الله یا امیرالمؤمنین گفتند.
خلیفه گفته می شود؛ خلیفة رسول الله گفته می شود. حال این سخن بجاست یا نابجا مطلب دیگری است.
این تعبیر در بارۀ او گفته می شود.
حداقل آنهائی که آن مسیر را به عنوان مسیر صحیح، پذیرفته اند؛ و این شخص را به عنوان کسی که عملاً می باید پذیرفت، که او متصدی در دست داشتن قدرتهای لازم در جامعه ای بنام جامعه اسلامی باشد پذیرفته اند؛
یعنی کسی که وجودش در یک جامعه به عنوان رئیس سیاسی لازم است، پذیرفته اند که این قدرتها در دست او باشد. آنهائی که این را پذیرفتند،
که از آنها تعبیر می شود به پیروان خلافت ابی بکر، که خلافت وی را صحیح می دانند؛ همانها هم از ابو بکر به #امام #تعبیر_نمیکردند.
خلیفه دوم همچنین؛ و سوّمی نیز، و بعد از او معاویه و سایر پادشاهانی که نام خلیفه بر خود نهادند، که حدود 13، 14 نفر هستند.
تا سال 132 هجری که خلافت بنی امیه منقرض شد و خلفاء بنی العباس روی کار آمدند چنین بود
پیشتر در شماره سوم از همین عنوان
بیان کردیم که :
👤 ابوالعباس قلقشندی در مأثر الانافة فی معالم الخلافه می گوید:
در آن عصر کلمه امام اطلاقش بر خلیفه خیلی تازه است و اساسش از شیعه هاست. و در آنجا گفته شد که شیعیان امامشان را مقتدا می دانند چون قائل به #عصمت اند؛
و لذا نسبت به کسانی که رهبرانشان هستند این را می گویند.
اما در خلافت که دایرۀ کاری او و دیگران از یکدیگر جداست؛
و هر چه او می کند دیگران نباید بکنند؛ این دو دایره وقتی که از هم مشخص شد معنا ندارد به کسی که نباید به وی اقتدا شود، امام بگویند.
معنای #امام اینست که هر کاری او میکند من هم باید #دقیقاً #تبعیت کنم.
بر خلاف دایره خلافت موقتی که منحصر است به دایره امور عامه، به آن بیانی که قبلا عرض کردیم؛
https://t.me/borrhan/34409
یعنی به طور خلاصه، کاری که
اولاً، شخص معینی نباید عهده دار آن شود؛ و
ثانیاً، یک نفر در رأس هرم قدرت قرار میگیرد.
به چنین زمام داری در یک جامعه، کلمه #امام اطلاق نمی شود؛
و لذا گفته نشده است.
در حالیکه به مولی امیرالمؤمنین علیه السلام، از همان عصر کلمه #امام میگفتند.
در کل جامعه اسلامی، حتی آنهائی که امامت را به معنای شیعیاش نپذیرفتند، از امیرالمؤمنین علیه السلام به
#الامام_علی تعبیر می کنند؛
اما الامام ابوبکر نمی گویند.
خلیفه رسول الله می گویند امّا الامام علی #لقب_خاص ایشان است.
👈👈👈 پس امامت بعد از رحلت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله عملاً مصداقی نداشت؛
و نمی توان گفت که خلفاء بنی العباس، مثلاً ابو جعفر منصور، یا ابوالعباس سفاح امتیازی داشتند ، برابی بکر و عمر که باید به ابوالعباس سفاح امام گفت؛ اما به ابوبکر نباید امام گفت.
چرا؟
برای این که مسلمانها در بارۀ ابوالعباس سفّاح بر دو دسته اند.
1- یک عده می گویند آنها نا بجا بودند
2- یک عده می گویند بجا بودند.
آنهائی که اعتقاد داشتند نابجا نبودند نه به آنها خلیفۀ بجا می گویند و نه امام به جا می گویند.
آنهائی که بجا میدانند اینها را دنبال روی یک هرمی می دانند که در رأسش ابی بکر و عمراست؛ و آن دو را بدون شک افضل از همه اینها می دانند؛
و کلمه امامت اگر سزای آنها،
یعنی رؤوس هرم، نباشد یقیناً سزای اینها هم نیست.
اینکه شخص خودش نام امامت بر خودش بنهد، این خودش یک نکته ای دارد،
كه ان شاءالله در بحث تاريخ بني العباس بیان خواهیم کرد كه چگونه هم لقب را ، هم منصب را و هم شخص را دزديدند.
➖➖➖➖➖➖➖➖
©کانال برهان و نقل مباحث ناب #معرفت_امام
@borrhan
Telegram
کانال برهان
#از_برهان_بپرس (۳)
⁉️امام در شیعه به چه معناست؟
با دقت بخوانید!
〰〰〰〰 ▪️➖ ▪️
"امام" : لفظی عربی است.
☑️ اَمَّ ، یَأُمُّ = ای قَصَدَ = قصد کرد.
☑️ اَمَّ الشئ =یعنی متوجه شد.
فرض کنید که شخصی در مسیری میرود و مقصدی دارد که میخواهد بدان برسد. این عملی…
⁉️امام در شیعه به چه معناست؟
با دقت بخوانید!
〰〰〰〰 ▪️➖ ▪️
"امام" : لفظی عربی است.
☑️ اَمَّ ، یَأُمُّ = ای قَصَدَ = قصد کرد.
☑️ اَمَّ الشئ =یعنی متوجه شد.
فرض کنید که شخصی در مسیری میرود و مقصدی دارد که میخواهد بدان برسد. این عملی…
پس از وقفهای ۱ ماهه ،
مباحث ناب معارفیِ #از_برهان_بپرس، مجدد در دستور کار کانال قرار گرفت؛
تا کنون در این عنوان به سوالات زیر پاسخ دادهایم:
-فرق نبی با رسول
-معنای پیامبر اولوالعزم
-امام در شیعه به چه معناست؟
-جایگاه امامت در قرآن
-معنای امت و مختصری بر معنای امام امت
@borrhan
مباحث ناب معارفیِ #از_برهان_بپرس، مجدد در دستور کار کانال قرار گرفت؛
تا کنون در این عنوان به سوالات زیر پاسخ دادهایم:
-فرق نبی با رسول
-معنای پیامبر اولوالعزم
-امام در شیعه به چه معناست؟
-جایگاه امامت در قرآن
-معنای امت و مختصری بر معنای امام امت
@borrhan
#از_برهان_بپرس (۱۳)
✅ جایگاه امامت در روایات
👈 #امامان_عدل تحت #سایهء_الهی
〰〰〰〰〰▪️➖▪️
در روایاتی كه مسلمین به عنوان روایات صحیح نقل می كنند، این تعبیر از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله آمده است كه بعد از من امامانی خواهند آمد؛
در برخی از آن ها تعبیر به دو دسته #امام_عدل و #امام_جور می شود.
به نمونهای از این روایات اشاره میکنیم که راوی آن #ابوهریره است:
☑️ قال ، قال النبی صلی الله علیه و آله :
«سبعهٌ یظِلِّهُم الله تعالی فی ظلّه یوم لا ظلّ الا ظلُّه امام عدل [عادل]»
☑️ هفت دسته هستند كه خداوند آنها را در زیر سایه خود می گیرد؛ در آن روزی كه سایه ای جز سایۀ خدا نیست. «امامُ عدل» یا «امامُ عادل».
(الفاظ حدیث مختلف است؛ اما معنا تقریباً یکسان است. « #امام_عادل » که مشخص است؛ یعنی امام دادگر و داد گستر. اما اگر « #امام_عدل » گفته شود، به معنای نهایت دادگستری و عدالت پیشگی است؛ و از باب مبالغه است؛ یعنی امامی كه از هر جهت عادل است.)
ادامۀ حدیث شریف اینست:
«و شاب نَشَأ فی طاعة الله»: جوانی که در پیروی از دستورات الهی رشد یافته و بزرگ شده باشد.
👈👈 این تعبیر در تعداد زیادی از روایات آمده است كه اگر كسی چه كاری را بكند و چگونه باشد، خداوند در روز قیامت و در آن روزی كه سایه ای جز سایۀ او نیست، او را در زیر سایۀ خود قرار می دهد.
⁉️اما این تعبیر به چه معناست؟
مگر در دنیا سایه ای جز سایۀ خدا هست كه در روز قیامت سایه ای جز سایۀ او نیست؟
چگونه این جهت مخصوص به روز قیامت است؟
و گفته می شود در روز قیامت سایه ای جز سایۀ او نیست؟
⬇️ اگر معنای حدیث واضح شود، معلوم می شود كه منشأ این سؤال نرسیدن به معنای حدیث است.
✍.. نحوۀ ادارۀ خداوند متعال در دنیا و قیومیت او بر مسیر زندگی انسان ها در رابطه با كل عالم هستی، از روی سنن و ضوابطی است كه به ارادۀ الهی بر كل هستی، و من جمله زندگی افراد بشر، حكومت می كند.
مثالی بزنیم؛
فرض کنید نحوۀ آفرینش انسان تابع سنتی است. همۀ ما می دانیم باید طی یك سنت معینی، نسل جدیدی موجود بشود.
بدون آن مسیر، نسلی به وجود نمی آید. این مسیر بر تمامی خلق خدا حاکم است؛ خواه در پیدایش ولیی از اولیاء الله باشد؛
یا عدوی از اعداء خدا باشد.
یعنی فرقی نمی كند؛ زمانی که نسل جدیدی پیدا می شود، از راه اجتماع خاصی كه بین دو جنس معین از افراد بشر حاصل می شود،
این اتفاق می افتد. خواه این دو جنس از اولیاء الله باشند، مثلاً سید اولیاء الله مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام و سیدۀ اولیاء الله صدیقه كبری علیهاالسلام باشند؛
و نسل طیب و طاهر از آنها پیدا شود؛ و خواه رئیس اعداء الله با رئیسۀ اعداء الله اجتماع كنند؛
و نسلی موجود شود.
این یک سنت است.
زندگی دنیوی افراد تابع بهره مندی از استعداد ها، قدرت ها، توان ها و شرایط عمومی ای است كه به این استعداد ها فعلیت می دهد.
طبعاً نحوۀ زندگی ها مختلف است.
اما این كه چه كسی بندۀ خوب خدا و چه كسی بندۀ بد خداست، مرحلۀ بعد است.
كسی که در مسیر ثروت واقع شود به ثروت می رسد؛ خواه ولیّ مقرّب خدا باشد، خواه عدوی باشد كه اعلان جنگ با خدا كرده است.
به مثال بیع و ربا دقت بفرمائید:
📖 «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِی مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ»
﴿بقره/278-279﴾
📖 اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از خدا پروا كنيد؛ و اگر مؤمنيد، آنچه از ربا باقى مانده است واگذاريد * و اگر (چنين) نكرديد، بدانيد به جنگ با خدا و فرستاده وى، برخاسته ايد؛ و اگر توبه كنيد، سرمايه هاى شما از خودتان است. نه ستم مى كنيد و نه ستم مى بينيد.
👈👈 هر كس می تواند هم از راه حلال به ثروت برسد و هم از راه حرام.
«حرّم الرّبا» یعنی راه دوم را انتخاب نکنید. اما می توانید از آن راه هم به ثروت برسید. اگر شما دست از ربا بر ندارید، پس شما اعلان کنید با خدا و رسول در جنگ هستید. اما در عین حال هر کس از آن مسیر نیز می تواند به ثروت برسد.
چرا؟
چون خداوند این جهان را و انسان را در ضمن جهان، به آن نحوه اداره میكند که منطبق بر سنت هاست؛ و این سنت ها چنانست که چه فردی مقرب خدا باشد یا دور از خدا باشد،
قرب و بعد وی ابتداءاً مدخلیتی در حصول مقصود ندارد.
⚠️ اما در آخرت این حرفها نیست؛ و لذا در این دنیا شخص می تواند به كامجوئی و كامیابی و لذت های متناسب با این جهان برسد؛ خواه بنده خاص و محبوب خدا باشد؛ و خواه دشمن و مغضوب خدا باشد.
《1》
✅ جایگاه امامت در روایات
👈 #امامان_عدل تحت #سایهء_الهی
〰〰〰〰〰▪️➖▪️
در روایاتی كه مسلمین به عنوان روایات صحیح نقل می كنند، این تعبیر از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله آمده است كه بعد از من امامانی خواهند آمد؛
در برخی از آن ها تعبیر به دو دسته #امام_عدل و #امام_جور می شود.
به نمونهای از این روایات اشاره میکنیم که راوی آن #ابوهریره است:
☑️ قال ، قال النبی صلی الله علیه و آله :
«سبعهٌ یظِلِّهُم الله تعالی فی ظلّه یوم لا ظلّ الا ظلُّه امام عدل [عادل]»
☑️ هفت دسته هستند كه خداوند آنها را در زیر سایه خود می گیرد؛ در آن روزی كه سایه ای جز سایۀ خدا نیست. «امامُ عدل» یا «امامُ عادل».
(الفاظ حدیث مختلف است؛ اما معنا تقریباً یکسان است. « #امام_عادل » که مشخص است؛ یعنی امام دادگر و داد گستر. اما اگر « #امام_عدل » گفته شود، به معنای نهایت دادگستری و عدالت پیشگی است؛ و از باب مبالغه است؛ یعنی امامی كه از هر جهت عادل است.)
ادامۀ حدیث شریف اینست:
«و شاب نَشَأ فی طاعة الله»: جوانی که در پیروی از دستورات الهی رشد یافته و بزرگ شده باشد.
👈👈 این تعبیر در تعداد زیادی از روایات آمده است كه اگر كسی چه كاری را بكند و چگونه باشد، خداوند در روز قیامت و در آن روزی كه سایه ای جز سایۀ او نیست، او را در زیر سایۀ خود قرار می دهد.
⁉️اما این تعبیر به چه معناست؟
مگر در دنیا سایه ای جز سایۀ خدا هست كه در روز قیامت سایه ای جز سایۀ او نیست؟
چگونه این جهت مخصوص به روز قیامت است؟
و گفته می شود در روز قیامت سایه ای جز سایۀ او نیست؟
⬇️ اگر معنای حدیث واضح شود، معلوم می شود كه منشأ این سؤال نرسیدن به معنای حدیث است.
✍.. نحوۀ ادارۀ خداوند متعال در دنیا و قیومیت او بر مسیر زندگی انسان ها در رابطه با كل عالم هستی، از روی سنن و ضوابطی است كه به ارادۀ الهی بر كل هستی، و من جمله زندگی افراد بشر، حكومت می كند.
مثالی بزنیم؛
فرض کنید نحوۀ آفرینش انسان تابع سنتی است. همۀ ما می دانیم باید طی یك سنت معینی، نسل جدیدی موجود بشود.
بدون آن مسیر، نسلی به وجود نمی آید. این مسیر بر تمامی خلق خدا حاکم است؛ خواه در پیدایش ولیی از اولیاء الله باشد؛
یا عدوی از اعداء خدا باشد.
یعنی فرقی نمی كند؛ زمانی که نسل جدیدی پیدا می شود، از راه اجتماع خاصی كه بین دو جنس معین از افراد بشر حاصل می شود،
این اتفاق می افتد. خواه این دو جنس از اولیاء الله باشند، مثلاً سید اولیاء الله مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام و سیدۀ اولیاء الله صدیقه كبری علیهاالسلام باشند؛
و نسل طیب و طاهر از آنها پیدا شود؛ و خواه رئیس اعداء الله با رئیسۀ اعداء الله اجتماع كنند؛
و نسلی موجود شود.
این یک سنت است.
زندگی دنیوی افراد تابع بهره مندی از استعداد ها، قدرت ها، توان ها و شرایط عمومی ای است كه به این استعداد ها فعلیت می دهد.
طبعاً نحوۀ زندگی ها مختلف است.
اما این كه چه كسی بندۀ خوب خدا و چه كسی بندۀ بد خداست، مرحلۀ بعد است.
كسی که در مسیر ثروت واقع شود به ثروت می رسد؛ خواه ولیّ مقرّب خدا باشد، خواه عدوی باشد كه اعلان جنگ با خدا كرده است.
به مثال بیع و ربا دقت بفرمائید:
📖 «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِی مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ»
﴿بقره/278-279﴾
📖 اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از خدا پروا كنيد؛ و اگر مؤمنيد، آنچه از ربا باقى مانده است واگذاريد * و اگر (چنين) نكرديد، بدانيد به جنگ با خدا و فرستاده وى، برخاسته ايد؛ و اگر توبه كنيد، سرمايه هاى شما از خودتان است. نه ستم مى كنيد و نه ستم مى بينيد.
👈👈 هر كس می تواند هم از راه حلال به ثروت برسد و هم از راه حرام.
«حرّم الرّبا» یعنی راه دوم را انتخاب نکنید. اما می توانید از آن راه هم به ثروت برسید. اگر شما دست از ربا بر ندارید، پس شما اعلان کنید با خدا و رسول در جنگ هستید. اما در عین حال هر کس از آن مسیر نیز می تواند به ثروت برسد.
چرا؟
چون خداوند این جهان را و انسان را در ضمن جهان، به آن نحوه اداره میكند که منطبق بر سنت هاست؛ و این سنت ها چنانست که چه فردی مقرب خدا باشد یا دور از خدا باشد،
قرب و بعد وی ابتداءاً مدخلیتی در حصول مقصود ندارد.
⚠️ اما در آخرت این حرفها نیست؛ و لذا در این دنیا شخص می تواند به كامجوئی و كامیابی و لذت های متناسب با این جهان برسد؛ خواه بنده خاص و محبوب خدا باشد؛ و خواه دشمن و مغضوب خدا باشد.
《1》
#از_برهان_بپرس (۱۴)
✅ جایگاه امامت در روایات مخالفین
👈 طبق روایات معتبرۀ مخالفین ثابت میکنیم که «امام » تنها حضرت امیر و فرزندان طاهرینشان علیهمالسلام هستند.
〰〰〰〰〰〰▪️▪️
ابوسعید خدری نقل می كند:
💠 «قال قال رسول الله (ص) اِنّ احبَّ الناس الی الله یوم القیامه و ادناهم منه مجلساً امام عادل [عدل] و ابغض الناس الی الله و ابعدهم منه مجلساً امام جائر.»
(الترمذی: الجامع الکبیر، ج 3، ص 11، ح 1329، دارالغرب الاسلامی، ط 1996)
💠 محبوب ترين مردم در نزد خداوند در روز قيامت و نزديكتر از همه به او پيشواى دادگستر است؛ و مبغوض ترين مردم و دورتر از همه به او پيشواى ستمگر است.
🔖 مدلول حدیث شریف اینست که محبوب ترین بندگان خدا در روز قیامت پیش خدا و نزدیک ترین آنها به خدا از نظر مقام قرب معنوی،
چه کسی است؟
#امام_عادل ؛
و مغبوض ترین افراد نزد خدا #امام_جائر است.
در این سخن رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، فرق بین آن کس كه رهبر عادلی برای مردم باشد؛
و آن کس که رهبر جائری برای مردم باشد ذکر گردیده است.
این حدیث در سایر کتب معتبر عامه نیز آمده است؛
از جمله در مسند احمد حنبل ج 3، ص 22.
____________
حدیث بعدی كه عده ای از صحابه آن را نقل میكنند؛
این است:
💠 «من اطاعنی فقد اطاع الله و من عصانی فقد عصی الله و... »
(صحیح البخاری، چاپ بولاق، ج 4، ص 50 و صحیح البخاری سه جلدی، ج 2، ص 182)
💠 هر کس که از من اطاعت کند از خدا اطاعت کرده است؛ و هر کس نافرمانی مرا کند نافرمانی خدا را کرده است.
البته این سخن نیازی به شاهد آوردن حدیث ندارد؛
متن آیۀ كریمه چنین است:
📖 «مَّنْ یطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَیهِمْ حَفِیظًا»
﴿نساء/80﴾
📖 هر كس از پيامبر فرمان برد در حقيقت خدا را فرمان برده و هر كس رويگردان شود ما تو را بر ايشان نگهبان نفرستاده ايم.
معنی آیۀ شریف اینست كه كسی نمیتواند بگوید من كاری به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ندارم؛
من از خدا فرمان می برم!
خدا فرمانبری جز از راه پیامبر خود را قبول ندارد؛
كه بگوئی منهای اطاعت رسول، اطاعت خدا را می كنم.
❗️بعضی ها می گویند هر فردی یك راهی به خدا دارد. این حرفها بر خلاف ضوابط شرع است.
البته حمل به صحت این سخن اینست كه فرض شود نه گویندگان می دانند چه میگویند ، و نه شنوندگان درک میکنند كه چه چیزی گفته میشود!
👈👈 «من یطع الرسول فقد اطاع الله» یعنی خدا غیر از راه پیامبر صلی الله علیه و آله به کسی فرمان نمی دهد، که بگویند ما چه کار به پیامبر داریم؟!
خدا چنین اراده فرموده است که جز از راه پیامبر خدا ، از راه دیگری فرمانی به کسی نمی دهد، تا کسی بتواند این ادعا را بکند که من آنچه را خدا می خواهد انجام می دهم.
لذا خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله)
میفرمایند:
(حال متن کامل حدیث)
💠 «من اطاعنی فقد اطاع الله و من عصانی فقد عصی الله و من یطع الامیر [الامام] فقد اطاعتی و من یعصی الامیر [الامام] فقد عصانی انّما الامام جُنّه یقاتل من ورائه و یتَّقی بِه»
(صحیح البخاری، چاپ بولاق، ج 4، ص 50 - صحیح البخاری سه جلدی، ج 2، ص 182 - صحیح مسلم، چاپ طیبه، ج 2، ص 891، با کمی اختلاف)
💠 هر کس مرا اطاعت کند قطعاً خدا را اطاعت کرده است؛ و هر که مرا نافرمانی کند قطعاً خدا را نافرمانی کرده است؛ هرکه امیر یا امام را اطاعت کند قطعاً مرا اطاعت کرده است؛ و هر کس امیر یا امام را نافرمانی کند قطعاً مرا نافرمانی کرده است. جز این نیست که امام سپری است که از پشت آن می جنگند؛ و به وسیلۀ آن مصون می مانند.
⬇️ شرح روایت::
🔖 رسول اکرم صلی الله علیه و آله
میفرمایند که آن کس که اطاعت از امیر یا امام کند، از من اطاعت کرده است؛
«و من یعصی الامیر [الامام] فقد عصانی» آن کس که از امیر یا امام نافرمانی کند،
معصیت مرا کرده است.
«انّما الامام جُنّه یقاتل من ورائه و یتَّقی بِه» می فرمایند امام سپر امت است.
چرا؟
چون #امام كسی است كه امت میتواند در پشت سر او جنگ و جهاد كند؛ و امام آن كسی است که امت به واسطۀ او بلا را از خود دفع میكند.
«و انّما الامام جُنّه یقاتل من ورائه و یتَّقی بِه»: امام سپر امت است؛
یعنی نفر اول صف امت است؛
و امت باید در پشت سر امام بجنگد. اگر امام درخواست جنگ کرد امت باید بجنگد؛ امام اعلان صلح کرد امت باید صلح کند.
«یتقی به»: یعنی اگر بلایی متوجه به جانب امت باشد، از راه امام است كه میشود جلوی آن بلا را گرفت؛
وهكذا.
《1》
✅ جایگاه امامت در روایات مخالفین
👈 طبق روایات معتبرۀ مخالفین ثابت میکنیم که «امام » تنها حضرت امیر و فرزندان طاهرینشان علیهمالسلام هستند.
〰〰〰〰〰〰▪️▪️
ابوسعید خدری نقل می كند:
💠 «قال قال رسول الله (ص) اِنّ احبَّ الناس الی الله یوم القیامه و ادناهم منه مجلساً امام عادل [عدل] و ابغض الناس الی الله و ابعدهم منه مجلساً امام جائر.»
(الترمذی: الجامع الکبیر، ج 3، ص 11، ح 1329، دارالغرب الاسلامی، ط 1996)
💠 محبوب ترين مردم در نزد خداوند در روز قيامت و نزديكتر از همه به او پيشواى دادگستر است؛ و مبغوض ترين مردم و دورتر از همه به او پيشواى ستمگر است.
🔖 مدلول حدیث شریف اینست که محبوب ترین بندگان خدا در روز قیامت پیش خدا و نزدیک ترین آنها به خدا از نظر مقام قرب معنوی،
چه کسی است؟
#امام_عادل ؛
و مغبوض ترین افراد نزد خدا #امام_جائر است.
در این سخن رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، فرق بین آن کس كه رهبر عادلی برای مردم باشد؛
و آن کس که رهبر جائری برای مردم باشد ذکر گردیده است.
این حدیث در سایر کتب معتبر عامه نیز آمده است؛
از جمله در مسند احمد حنبل ج 3، ص 22.
____________
حدیث بعدی كه عده ای از صحابه آن را نقل میكنند؛
این است:
💠 «من اطاعنی فقد اطاع الله و من عصانی فقد عصی الله و... »
(صحیح البخاری، چاپ بولاق، ج 4، ص 50 و صحیح البخاری سه جلدی، ج 2، ص 182)
💠 هر کس که از من اطاعت کند از خدا اطاعت کرده است؛ و هر کس نافرمانی مرا کند نافرمانی خدا را کرده است.
البته این سخن نیازی به شاهد آوردن حدیث ندارد؛
متن آیۀ كریمه چنین است:
📖 «مَّنْ یطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَیهِمْ حَفِیظًا»
﴿نساء/80﴾
📖 هر كس از پيامبر فرمان برد در حقيقت خدا را فرمان برده و هر كس رويگردان شود ما تو را بر ايشان نگهبان نفرستاده ايم.
معنی آیۀ شریف اینست كه كسی نمیتواند بگوید من كاری به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ندارم؛
من از خدا فرمان می برم!
خدا فرمانبری جز از راه پیامبر خود را قبول ندارد؛
كه بگوئی منهای اطاعت رسول، اطاعت خدا را می كنم.
❗️بعضی ها می گویند هر فردی یك راهی به خدا دارد. این حرفها بر خلاف ضوابط شرع است.
البته حمل به صحت این سخن اینست كه فرض شود نه گویندگان می دانند چه میگویند ، و نه شنوندگان درک میکنند كه چه چیزی گفته میشود!
👈👈 «من یطع الرسول فقد اطاع الله» یعنی خدا غیر از راه پیامبر صلی الله علیه و آله به کسی فرمان نمی دهد، که بگویند ما چه کار به پیامبر داریم؟!
خدا چنین اراده فرموده است که جز از راه پیامبر خدا ، از راه دیگری فرمانی به کسی نمی دهد، تا کسی بتواند این ادعا را بکند که من آنچه را خدا می خواهد انجام می دهم.
لذا خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله)
میفرمایند:
(حال متن کامل حدیث)
💠 «من اطاعنی فقد اطاع الله و من عصانی فقد عصی الله و من یطع الامیر [الامام] فقد اطاعتی و من یعصی الامیر [الامام] فقد عصانی انّما الامام جُنّه یقاتل من ورائه و یتَّقی بِه»
(صحیح البخاری، چاپ بولاق، ج 4، ص 50 - صحیح البخاری سه جلدی، ج 2، ص 182 - صحیح مسلم، چاپ طیبه، ج 2، ص 891، با کمی اختلاف)
💠 هر کس مرا اطاعت کند قطعاً خدا را اطاعت کرده است؛ و هر که مرا نافرمانی کند قطعاً خدا را نافرمانی کرده است؛ هرکه امیر یا امام را اطاعت کند قطعاً مرا اطاعت کرده است؛ و هر کس امیر یا امام را نافرمانی کند قطعاً مرا نافرمانی کرده است. جز این نیست که امام سپری است که از پشت آن می جنگند؛ و به وسیلۀ آن مصون می مانند.
⬇️ شرح روایت::
🔖 رسول اکرم صلی الله علیه و آله
میفرمایند که آن کس که اطاعت از امیر یا امام کند، از من اطاعت کرده است؛
«و من یعصی الامیر [الامام] فقد عصانی» آن کس که از امیر یا امام نافرمانی کند،
معصیت مرا کرده است.
«انّما الامام جُنّه یقاتل من ورائه و یتَّقی بِه» می فرمایند امام سپر امت است.
چرا؟
چون #امام كسی است كه امت میتواند در پشت سر او جنگ و جهاد كند؛ و امام آن كسی است که امت به واسطۀ او بلا را از خود دفع میكند.
«و انّما الامام جُنّه یقاتل من ورائه و یتَّقی بِه»: امام سپر امت است؛
یعنی نفر اول صف امت است؛
و امت باید در پشت سر امام بجنگد. اگر امام درخواست جنگ کرد امت باید بجنگد؛ امام اعلان صلح کرد امت باید صلح کند.
«یتقی به»: یعنی اگر بلایی متوجه به جانب امت باشد، از راه امام است كه میشود جلوی آن بلا را گرفت؛
وهكذا.
《1》
#از_برهان_بپرس(۱۵)
#سفیان_ثوری
✅ جایگاه امامت در روایات
✅ سفیان ثوری را بشناسید!
〰〰〰〰〰➖▪️▪️
همانگونه که از منابع مخالفین بیان داشتیم،
پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله بعد از خودشان، برای مسلمانان امام هائی را میشناخته اند؛ كه مسلمانها را موظف فرموده اند كه نسبت به آنها #ناصح باشند؛ مانند ناصح بودن نسبت به خدا و كتاب خدا و رسول خدا،
مسلمان ها باید نسبت به آنها نیز ناصح باشند.
روایتی در کتاب شریف کافی هم در اینباره آمده است.
🔖 «باب ما امر النبی صلی الله علیه و آله با لنصیحة لائمة المسلمین و لزوم جما عتهم»
بابی است در کتاب شریف كافی نوشتۀ ثقه الاسلام کلینی اعلی الله مقامه الشریف، که در آن احادیثی در بارۀ نصیحت آمده است.
مضمون همۀ روایاتی که ما از کتب غیر شیعی بیان کردیم، در روایات ما هم آمده است؛
که به مناسبت این حدیث را میخوانیم.
راوی می گوید ما در مكه بودیم؛ سفیان ثوری خدمت امام صادق علیهالسلام رسید.
(سفیان بن سعید ثوری از بزرگان محدثین غیر شیعی است؛ که خیلی معروف به زهد و تقوی بوده است. البته از متن حدیث معلوم می شود كه زهد وتقوای ایشان و نیز حد دیانت او چه مقدار بود!)
دقت کنید::
💠 «محمد بن الحسن، عن بعض أصحابنا، عن علي بن الحكم، عن الحكم ابن مسكين، عن رجل من قريش من أهل مكة قال: قال سفيان الثوري: اذهب بنا إلى جعفر بن محمد. قال: فذهبت معه إليه فوجدناه قد ركب دابته، فقال له سفيان:
يا أبا عبد الله حدثنا بحديث خطبة رسول الله صلى الله عليه وآله في مسجد الخيف، قال: دعني حتى أذهب في حاجتي فإني قد ركبت، فإذا جئت حدثتك. فقال: أسألك بقرابتك من رسول الله صلى الله عليه وآله لما حدثتني، قال: فنزل، فقال له سفيان: مر لي بدواة وقرطاس حتى أثبته. فدعا به ثم قال: اكتب: بسم الله الرحمن الرحيم خطبة رسول الله صلى الله عليه وآله في مسجد الخيف:
« نضّر الله عبدا سمع مقالتي فوعاها، وبلغها من لم تبلغه يا أيها الناس ليبلغ الشاهد الغائب، فرب حامل فقه ليس بفقيه ورب حامل فقه إلى من هو أفقه منه، ثلاث لا يغل عليهن قلب امرئ مسلم: إخلاص العمل لله والنصيحة لائمة المسلمين واللزوم لجماعتهم، فإن دعوتهم محيطة من ورائهم، المؤمنون إخوة تتكافى دماؤهم وهم يد على من سواهم يسعى بذمتهم أدناهم» فكتبه سفيان ثم عرضه عليه وركب أبو عبد الله عليه السلام وجئت أنا وسفيان فلما كنا في بعض الطريق قال لي كما أنت حتى أنظر في هذا الحديث، قلت له: قد والله ألزم أبو عبد الله رقبتك شيئا لا يذهب من رقبتك أبدا فقال: وأي شئ ذلك؟ فقلت له: ثلاث لا يغل عليهن قلب امرئ مسلم: إخلاص العمل لله قد عرفناه والنصيحة لائمة المسلمين، من هؤلاء الأئمة الذين يجب علينا نصيحتهم؟ معاوية بن أبي سفيان ويزيد بن معاوية ومروان بن الحكم، وكل من لا تجوز الصلاة خلفهم؟ وقوله: واللزوم لجماعتهم فأي الجماعة؟ مرجئ يقول: من لم يصل ولم يصم ولم يغتسل من جنابة وهدم الكعبة ونكح أمه فهو على إيمان جبرئيل وميكائيل، أو قدري يقول: لا يكون ما شاء الله عز وجل ويكون ما شاء إبليس، أو حروري يتبرأ من علي بن أبي طالب وشهد عليه بالكفر أو جهمي يقول: إنما هي معرفة الله وحده ليس الايمان شئ غيرها؟!! قال: ويحك وأي شئ يقولون؟ فقلت: يقولون: إن علي بن أبي طالب عليه السلام والله الامام الذي وجب علينا نصيحته، ولزوم جماعتهم: أهل بيته، قال: فأخذ الكتاب فخرقه ثم: قال لا تخبر بها أحدا.»
《1》
#سفیان_ثوری
✅ جایگاه امامت در روایات
✅ سفیان ثوری را بشناسید!
〰〰〰〰〰➖▪️▪️
همانگونه که از منابع مخالفین بیان داشتیم،
پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله بعد از خودشان، برای مسلمانان امام هائی را میشناخته اند؛ كه مسلمانها را موظف فرموده اند كه نسبت به آنها #ناصح باشند؛ مانند ناصح بودن نسبت به خدا و كتاب خدا و رسول خدا،
مسلمان ها باید نسبت به آنها نیز ناصح باشند.
روایتی در کتاب شریف کافی هم در اینباره آمده است.
🔖 «باب ما امر النبی صلی الله علیه و آله با لنصیحة لائمة المسلمین و لزوم جما عتهم»
بابی است در کتاب شریف كافی نوشتۀ ثقه الاسلام کلینی اعلی الله مقامه الشریف، که در آن احادیثی در بارۀ نصیحت آمده است.
مضمون همۀ روایاتی که ما از کتب غیر شیعی بیان کردیم، در روایات ما هم آمده است؛
که به مناسبت این حدیث را میخوانیم.
راوی می گوید ما در مكه بودیم؛ سفیان ثوری خدمت امام صادق علیهالسلام رسید.
(سفیان بن سعید ثوری از بزرگان محدثین غیر شیعی است؛ که خیلی معروف به زهد و تقوی بوده است. البته از متن حدیث معلوم می شود كه زهد وتقوای ایشان و نیز حد دیانت او چه مقدار بود!)
دقت کنید::
💠 «محمد بن الحسن، عن بعض أصحابنا، عن علي بن الحكم، عن الحكم ابن مسكين، عن رجل من قريش من أهل مكة قال: قال سفيان الثوري: اذهب بنا إلى جعفر بن محمد. قال: فذهبت معه إليه فوجدناه قد ركب دابته، فقال له سفيان:
يا أبا عبد الله حدثنا بحديث خطبة رسول الله صلى الله عليه وآله في مسجد الخيف، قال: دعني حتى أذهب في حاجتي فإني قد ركبت، فإذا جئت حدثتك. فقال: أسألك بقرابتك من رسول الله صلى الله عليه وآله لما حدثتني، قال: فنزل، فقال له سفيان: مر لي بدواة وقرطاس حتى أثبته. فدعا به ثم قال: اكتب: بسم الله الرحمن الرحيم خطبة رسول الله صلى الله عليه وآله في مسجد الخيف:
« نضّر الله عبدا سمع مقالتي فوعاها، وبلغها من لم تبلغه يا أيها الناس ليبلغ الشاهد الغائب، فرب حامل فقه ليس بفقيه ورب حامل فقه إلى من هو أفقه منه، ثلاث لا يغل عليهن قلب امرئ مسلم: إخلاص العمل لله والنصيحة لائمة المسلمين واللزوم لجماعتهم، فإن دعوتهم محيطة من ورائهم، المؤمنون إخوة تتكافى دماؤهم وهم يد على من سواهم يسعى بذمتهم أدناهم» فكتبه سفيان ثم عرضه عليه وركب أبو عبد الله عليه السلام وجئت أنا وسفيان فلما كنا في بعض الطريق قال لي كما أنت حتى أنظر في هذا الحديث، قلت له: قد والله ألزم أبو عبد الله رقبتك شيئا لا يذهب من رقبتك أبدا فقال: وأي شئ ذلك؟ فقلت له: ثلاث لا يغل عليهن قلب امرئ مسلم: إخلاص العمل لله قد عرفناه والنصيحة لائمة المسلمين، من هؤلاء الأئمة الذين يجب علينا نصيحتهم؟ معاوية بن أبي سفيان ويزيد بن معاوية ومروان بن الحكم، وكل من لا تجوز الصلاة خلفهم؟ وقوله: واللزوم لجماعتهم فأي الجماعة؟ مرجئ يقول: من لم يصل ولم يصم ولم يغتسل من جنابة وهدم الكعبة ونكح أمه فهو على إيمان جبرئيل وميكائيل، أو قدري يقول: لا يكون ما شاء الله عز وجل ويكون ما شاء إبليس، أو حروري يتبرأ من علي بن أبي طالب وشهد عليه بالكفر أو جهمي يقول: إنما هي معرفة الله وحده ليس الايمان شئ غيرها؟!! قال: ويحك وأي شئ يقولون؟ فقلت: يقولون: إن علي بن أبي طالب عليه السلام والله الامام الذي وجب علينا نصيحته، ولزوم جماعتهم: أهل بيته، قال: فأخذ الكتاب فخرقه ثم: قال لا تخبر بها أحدا.»
《1》