#حج (۱۴۸) #نقد_تصوف #نقد_حلاج (۲۹)
#نقد_مولوی (۲۰۷) #نقد_بایزید_بسطامی (۲۹)
#عطار_نیشابوری (۱۲) #وحدت_وجود (۱۲۷)
🕋 حج، در آموزههای صوفیه
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🟨 یکی از مسائل مهم و کلیدی در دین اسلام و مکتب تشیع، مسئله حج است تا جایی که آیات و روایات کثیری به این مهم پرداخته و تأکید کرده است (چنانکه گذشت). اما به همین اندازه که اسلام و تشیع به این مهم پرداخته، در مکتب تصوف، حج بی اهمیت و حتی گاهی حرام است! حجستیزیِ غالب اقطاب تصوف چنان واضح و آشکار است که جای هیچ ابهامی باقی نگذارده. آنان خود را از حج بینیاز دیده و تأویلاتی عجیب از این فریضهٔ الهی نمودهاند.
🔹 شخصی به #عبدالقادر_گیلانی قطب فرقهٔ قادریه گفت چرا به حج نمیروی؟ گفت بین دو انگشت من را نگاه کن، ببین کعبه دور سر من میچرخد.❗️
تاریخ تصوف، ۲/۷۸
#ابوسعید_ابوالخیر مریدان را از سفر حج منبع میکرد و شریعت را برای کسانی که به مقصد رسیده باشند منتفی میدانست.❗️
ارزش میراث صوفیه، ص ۶۸
یک بار ابوطاهر فرزند ابوسعید، در حال سماع احرام بست و قصد حج کرد! ابوسعید نیز با وی همراه شد. اما وقتی به خرقان و بسطام رسید، گفت: حج من این است که به زیارت قبر #ابوالحسن_خرقانی و #بایزید_بسطامی بروم و از همانجا برگشت و تا آخر عمر به حج نرفت❗ابوسعید میگفت: خدا میداند که هرکس را خدا راه مکه پیش روی او نهاد، از راه حق فاصله گرفت!
اسرارالتوحید، شفیعی، ۱/۱۰۰
🔸 منصور #حلاج میگفت:
«اگر میخواهی حج بروی و توان رفتن به حج نداری، خانه خودت را از وسايل خالی كن و مناسك حج را بجای آور همانطور كه در حج انجام میدهی. بعد سی نفر يتيم را حاضر كن و به آنها غذا بده و خدمتشان كن و وقتی كه آنها غذا خوردند و دستهای خود را شستند به هر يك از آنها يك پيراهن بپوشان و هفت يا سه درهم به آنها بده. اگر اين كار را بكنی قائم مقام حج است و حج را بجای آوردهای.»
تحفة الأخيار، ص ۴۰۷
و نقل است حلاج برای مریدانش مکانی درست کرده بود؛ که به جای رفتن به مکه، در آن خانه احرام ببندند و به جای حج، در آن جا طواف نمایند.
تراژدی حلاج در متون کهن.
#عطار نیشابوری مینویسد:
«نقل است که #بایزید_بسطامی یکبار قصد سفر حجاز کرد. چون بیرون شد بازگشت. گفتند: هرگز هیچ عزم نقض نکرده ای این چرا بود؟ گفت: روی به راه نهادم. زنگی دیدم، تیغی کشیده که اگر بازگشتی نیکو! و إلا سرت از تن جدا کنم. پس مرا گفت: (ترکت الله ببسطام و قصدت البیت الحرام) خدای را به بسطام بگذاشتی و قصد کعبه کردی؟!»
تذکرة الاولیاء، باب احوالات بایزید بسطامی.
این هم نمونه ای دیگر از بایزید بسطامی که حکم پیغمبر را برای صوفیه داره:
او با رفتن به حج مخالف بود و می گفت : هرکه صاحب خانه را بشناسد دیگر چه نیازی به دیوارهای خانه دارد .
نقل است یکی از مریدان بایزید بسطامی قصد زیارت کعبه و حج داشت، بایزید به او گفت: هزینه سفرت را به مساکین بده و هفت مرتبه دور من بگرد تو را کفایت می کند از حج.
به این داستان از بِشر حافی که از بزرگترین اقطاب صوفیه است توجه کنید :
يكى با بشر حافى مشاورت كرد كه «دو هزار درم دارم از حلال، به حج خواهم شد»، وى گفت: «به تماشا میشوى يا براى رضاى حق- تعالى؟» گفت: «براى رضاى حق- تعالى-»، گفت: «برو به وامداران و يتيمان و صاحب عيالان ده، كه آن راحت كه بدان مسلمانان رسانى، از صد حج فاضلتر است.»
غزالی در كيمياى سعادت، ج2، ص: 312 (ر.ک: تصویر الحاقی)
❌ اما در میان تمام اقطاب تصوف، هیچکس مانند #مولوی این امر را تضعیف نکرده است؛
او متبحرانه با روان مخاطب بازی نموده و چنان احساسات و عواطف مخاطب را دستخوش تغییر و تحول کرده که هنوز هم اثر آن در بین مردم دیده میشود.←که چندین قرن است به مرور پرورش یافته و تفسیرها از آن شده و دیگران نیز از آن تبعیت کرده یا تأثیر گرفتهاند.
متأسفانه نسیمی از این طوفان، برخی متشرعین و مؤمنین را نیز نوازش نموده و خواسته_ناخواسته وارد خیلِ عظیمی شدهاند که حج را تضعیف میکنند!
مولوی میدانسته که چگونه باید مردم را به حج بدبین کند! او میدانسته باید چه جایگزینی برای حج معرفی کند تا مؤثر واقع شود. لذا میگوید:
👇👇ادامه👇👇
#نقد_مولوی (۲۰۷) #نقد_بایزید_بسطامی (۲۹)
#عطار_نیشابوری (۱۲) #وحدت_وجود (۱۲۷)
🕋 حج، در آموزههای صوفیه
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🟨 یکی از مسائل مهم و کلیدی در دین اسلام و مکتب تشیع، مسئله حج است تا جایی که آیات و روایات کثیری به این مهم پرداخته و تأکید کرده است (چنانکه گذشت). اما به همین اندازه که اسلام و تشیع به این مهم پرداخته، در مکتب تصوف، حج بی اهمیت و حتی گاهی حرام است! حجستیزیِ غالب اقطاب تصوف چنان واضح و آشکار است که جای هیچ ابهامی باقی نگذارده. آنان خود را از حج بینیاز دیده و تأویلاتی عجیب از این فریضهٔ الهی نمودهاند.
🔹 شخصی به #عبدالقادر_گیلانی قطب فرقهٔ قادریه گفت چرا به حج نمیروی؟ گفت بین دو انگشت من را نگاه کن، ببین کعبه دور سر من میچرخد.❗️
تاریخ تصوف، ۲/۷۸
#ابوسعید_ابوالخیر مریدان را از سفر حج منبع میکرد و شریعت را برای کسانی که به مقصد رسیده باشند منتفی میدانست.❗️
ارزش میراث صوفیه، ص ۶۸
یک بار ابوطاهر فرزند ابوسعید، در حال سماع احرام بست و قصد حج کرد! ابوسعید نیز با وی همراه شد. اما وقتی به خرقان و بسطام رسید، گفت: حج من این است که به زیارت قبر #ابوالحسن_خرقانی و #بایزید_بسطامی بروم و از همانجا برگشت و تا آخر عمر به حج نرفت❗ابوسعید میگفت: خدا میداند که هرکس را خدا راه مکه پیش روی او نهاد، از راه حق فاصله گرفت!
اسرارالتوحید، شفیعی، ۱/۱۰۰
🔸 منصور #حلاج میگفت:
«اگر میخواهی حج بروی و توان رفتن به حج نداری، خانه خودت را از وسايل خالی كن و مناسك حج را بجای آور همانطور كه در حج انجام میدهی. بعد سی نفر يتيم را حاضر كن و به آنها غذا بده و خدمتشان كن و وقتی كه آنها غذا خوردند و دستهای خود را شستند به هر يك از آنها يك پيراهن بپوشان و هفت يا سه درهم به آنها بده. اگر اين كار را بكنی قائم مقام حج است و حج را بجای آوردهای.»
تحفة الأخيار، ص ۴۰۷
و نقل است حلاج برای مریدانش مکانی درست کرده بود؛ که به جای رفتن به مکه، در آن خانه احرام ببندند و به جای حج، در آن جا طواف نمایند.
تراژدی حلاج در متون کهن.
#عطار نیشابوری مینویسد:
«نقل است که #بایزید_بسطامی یکبار قصد سفر حجاز کرد. چون بیرون شد بازگشت. گفتند: هرگز هیچ عزم نقض نکرده ای این چرا بود؟ گفت: روی به راه نهادم. زنگی دیدم، تیغی کشیده که اگر بازگشتی نیکو! و إلا سرت از تن جدا کنم. پس مرا گفت: (ترکت الله ببسطام و قصدت البیت الحرام) خدای را به بسطام بگذاشتی و قصد کعبه کردی؟!»
تذکرة الاولیاء، باب احوالات بایزید بسطامی.
این هم نمونه ای دیگر از بایزید بسطامی که حکم پیغمبر را برای صوفیه داره:
او با رفتن به حج مخالف بود و می گفت : هرکه صاحب خانه را بشناسد دیگر چه نیازی به دیوارهای خانه دارد .
نقل است یکی از مریدان بایزید بسطامی قصد زیارت کعبه و حج داشت، بایزید به او گفت: هزینه سفرت را به مساکین بده و هفت مرتبه دور من بگرد تو را کفایت می کند از حج.
به این داستان از بِشر حافی که از بزرگترین اقطاب صوفیه است توجه کنید :
يكى با بشر حافى مشاورت كرد كه «دو هزار درم دارم از حلال، به حج خواهم شد»، وى گفت: «به تماشا میشوى يا براى رضاى حق- تعالى؟» گفت: «براى رضاى حق- تعالى-»، گفت: «برو به وامداران و يتيمان و صاحب عيالان ده، كه آن راحت كه بدان مسلمانان رسانى، از صد حج فاضلتر است.»
غزالی در كيمياى سعادت، ج2، ص: 312 (ر.ک: تصویر الحاقی)
❌ اما در میان تمام اقطاب تصوف، هیچکس مانند #مولوی این امر را تضعیف نکرده است؛
او متبحرانه با روان مخاطب بازی نموده و چنان احساسات و عواطف مخاطب را دستخوش تغییر و تحول کرده که هنوز هم اثر آن در بین مردم دیده میشود.←که چندین قرن است به مرور پرورش یافته و تفسیرها از آن شده و دیگران نیز از آن تبعیت کرده یا تأثیر گرفتهاند.
متأسفانه نسیمی از این طوفان، برخی متشرعین و مؤمنین را نیز نوازش نموده و خواسته_ناخواسته وارد خیلِ عظیمی شدهاند که حج را تضعیف میکنند!
مولوی میدانسته که چگونه باید مردم را به حج بدبین کند! او میدانسته باید چه جایگزینی برای حج معرفی کند تا مؤثر واقع شود. لذا میگوید:
👇👇ادامه👇👇
Telegram
attach 📎
پس هر چهار را دوست داريم و ميان رافضيان و ناصبيان بايستاديم و بر راست و بر چپ با هر دو حرب كرديم. خير الامور اوسطها ما بوديم و طريق مستقيم ميانگى ما بوديم، و سبل شيطان بر راست و بر چپ ايشان بودند.
و چون با #رافضى مناظره كرديم ما را ناصبى خواندند، و چون با ناصبى مناظره كرديم ما را رافضى خواندند، و ما از هر دو بيزار و هر دو نزديك ما مبتدع و ضال.
📔 شرح التعرف لمذهب التصوف، ج١ ص۴۶١
✅🔚 بنگرید این صوفی نگون بخت، چگونه برای توجیه محبت و مودت خود نسبت سران سقیفه، دست به دامان احادیث جعلی و متناقض شده است. هرچند شیوه جعل و #تحریف ، شیوه بزرگان پیش از او بوده؛ جالب آنکه خودشان نیز معترفند که از بس تناقض در عقیده دارند، هم ناصبی خطاب میشوند هم رافضی!
البته کسی که این جماعت سقیفه دوست را صحیح بشناسد، هرگز بوی رافضیان را از آنها استشمام نخواهد کرد.
عداوت سران سقیفه با أميرالمؤمنين علیه السلام و بالعکس، از واضحات تاریخی است، حال چگونه ادعا میکنند که دشمنِ دشمنان اهل بیت هستند؟!!!
🔶 عطار نیشابوری، که مکرر در آثارش به شیعیان طعن و کنایه دارد، در کتاب «تذکرة الاولیاء» هنگام نقل حالات و زندگی «ابوالقاسم نصر آبادی» از مشایخ صوفیه، مینویسد:
✖️«گفت یک روز در مکه بودم، مردی را دیدم بر زمین افتاده و میطپید، خواستم که الحمدی بر او خوانم و بر وی دمم تا باشد که از آن زحمت نجات یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح بگوش من بر آمد که: بگذار این سگ را که او دشمن یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح به گوش من برآمد بگذار این سگ را که او دشمن ابوبکر است رضی الله عنه!!!»
همو در نقل حالات "ابوبکر شبلی" _ که حلاج ثانی بایدش گفت، و گوی کفر از صوفیان ربوده _ مینویسد:
✖️«نقل ست که گفت: از جمله فِرَق عالَم که خلاف کردهاند هیچکس پستتر از رافضی و خارجی نیامد! زیرا دیگران که خلاف کردهاند در حق ( تعالی ) اختلاف داشتند و سخن از او گفتند، و این دو گروه روز در خلق به باد دادند.» ( یعنی شیعیان درباره اهل بیت علیهم السلام و دشمنانشان لعنهم الله، بحث و گفتگو کردند که کاری بیهوده و سبب پستیِ آنان است. العیاذبالله )
یکی دیگر از بیادبی های او، جسارت به ساحت و مقام حضرت زهرا سلام الله علیها است که وقتی بین تبرئه ابوبکر و آن حضرت مردد میشود، با استدلالی سخیف ابوبكر را تبرئه میکند و مقام حضرت را هتک میکند!!! (اینجا - ر.ک: اسکن الحاقی)
✅🔚 اینها فقط نمونههای کوچکی از سخنان اقطاب صوفیه در اینباره بود.
وقتی محبت اهل بیت علیهم السلام با برائت از دشمنان همراه نباشد، نتیجه این میشود. اگر سران صوفیه ، شیعه را "سگ و خوک و کافر و ... " خطاب میکنند معاذالله، به دلیل عدم "برائت" است، و آن محبت و مودتی هم که نسبت به اهل بیت علیهم السلام مدعی داشتنش هستند، دروغ و لطیفهای بیش نیست،
حتی اگر هزاران بیت در منقبت اهل بیت علیهم السلام شعر بگویند، یا اظهار ارادت کنند. خیلی سادهلوحی میخواهد که صوفیه را دوستدار اهل بیت علیهم السلام بدانیم و چشم روی محبتشان به سران سقیفه ببندیم.
این چه محبتی به اهل بیت علیهم السلام است که شیعیانشان را لایق تکفیر و ترور میدانند؟! برخی سران صوفیه، رساله در تکفیر شیعیان و تشویق به قتل آنان دارند!!!! که سخن در این زمینه فراوان است.
#عطار_نیشابوری (۱۳)
➖➖➖➖
@borrhan
و چون با #رافضى مناظره كرديم ما را ناصبى خواندند، و چون با ناصبى مناظره كرديم ما را رافضى خواندند، و ما از هر دو بيزار و هر دو نزديك ما مبتدع و ضال.
📔 شرح التعرف لمذهب التصوف، ج١ ص۴۶١
✅🔚 بنگرید این صوفی نگون بخت، چگونه برای توجیه محبت و مودت خود نسبت سران سقیفه، دست به دامان احادیث جعلی و متناقض شده است. هرچند شیوه جعل و #تحریف ، شیوه بزرگان پیش از او بوده؛ جالب آنکه خودشان نیز معترفند که از بس تناقض در عقیده دارند، هم ناصبی خطاب میشوند هم رافضی!
البته کسی که این جماعت سقیفه دوست را صحیح بشناسد، هرگز بوی رافضیان را از آنها استشمام نخواهد کرد.
عداوت سران سقیفه با أميرالمؤمنين علیه السلام و بالعکس، از واضحات تاریخی است، حال چگونه ادعا میکنند که دشمنِ دشمنان اهل بیت هستند؟!!!
🔶 عطار نیشابوری، که مکرر در آثارش به شیعیان طعن و کنایه دارد، در کتاب «تذکرة الاولیاء» هنگام نقل حالات و زندگی «ابوالقاسم نصر آبادی» از مشایخ صوفیه، مینویسد:
✖️«گفت یک روز در مکه بودم، مردی را دیدم بر زمین افتاده و میطپید، خواستم که الحمدی بر او خوانم و بر وی دمم تا باشد که از آن زحمت نجات یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح بگوش من بر آمد که: بگذار این سگ را که او دشمن یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح به گوش من برآمد بگذار این سگ را که او دشمن ابوبکر است رضی الله عنه!!!»
همو در نقل حالات "ابوبکر شبلی" _ که حلاج ثانی بایدش گفت، و گوی کفر از صوفیان ربوده _ مینویسد:
✖️«نقل ست که گفت: از جمله فِرَق عالَم که خلاف کردهاند هیچکس پستتر از رافضی و خارجی نیامد! زیرا دیگران که خلاف کردهاند در حق ( تعالی ) اختلاف داشتند و سخن از او گفتند، و این دو گروه روز در خلق به باد دادند.» ( یعنی شیعیان درباره اهل بیت علیهم السلام و دشمنانشان لعنهم الله، بحث و گفتگو کردند که کاری بیهوده و سبب پستیِ آنان است. العیاذبالله )
یکی دیگر از بیادبی های او، جسارت به ساحت و مقام حضرت زهرا سلام الله علیها است که وقتی بین تبرئه ابوبکر و آن حضرت مردد میشود، با استدلالی سخیف ابوبكر را تبرئه میکند و مقام حضرت را هتک میکند!!! (اینجا - ر.ک: اسکن الحاقی)
✅🔚 اینها فقط نمونههای کوچکی از سخنان اقطاب صوفیه در اینباره بود.
وقتی محبت اهل بیت علیهم السلام با برائت از دشمنان همراه نباشد، نتیجه این میشود. اگر سران صوفیه ، شیعه را "سگ و خوک و کافر و ... " خطاب میکنند معاذالله، به دلیل عدم "برائت" است، و آن محبت و مودتی هم که نسبت به اهل بیت علیهم السلام مدعی داشتنش هستند، دروغ و لطیفهای بیش نیست،
حتی اگر هزاران بیت در منقبت اهل بیت علیهم السلام شعر بگویند، یا اظهار ارادت کنند. خیلی سادهلوحی میخواهد که صوفیه را دوستدار اهل بیت علیهم السلام بدانیم و چشم روی محبتشان به سران سقیفه ببندیم.
این چه محبتی به اهل بیت علیهم السلام است که شیعیانشان را لایق تکفیر و ترور میدانند؟! برخی سران صوفیه، رساله در تکفیر شیعیان و تشویق به قتل آنان دارند!!!! که سخن در این زمینه فراوان است.
#عطار_نیشابوری (۱۳)
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#خواب (۱۲۵) #نقد_ابن_عربی (۱۲۴) ❗️پیامبر در خواب بزرگان صوفیه! ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ابن عربی بی شک در زمره اهل سنت قرار دارد و این موضوع بر محققین و خوانندگان آثار ابن عربی کاملاً مبرهن است. یکی از شواهد این مطلب , خوابهایی است که از او نقل شده است؛ این امور…
✅ خواب زدگی نقطه اشتراک فرق انحرافی
برخی از خواب های شیطانی نقل شده از مشایخ بزرگ تصوف به نقل از کتاب تحفة الأخيار
#خواب (۱۲۶) #عطار_نیشابوری
#نقد_تصوف (۶۱۵)
@borrhan
برخی از خواب های شیطانی نقل شده از مشایخ بزرگ تصوف به نقل از کتاب تحفة الأخيار
#خواب (۱۲۶) #عطار_نیشابوری
#نقد_تصوف (۶۱۵)
@borrhan