[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
[ کانال برهان ]
⁉️آیا قرآن کریم درباره مراحل رشد جنین دچار خطا شده است؟ 🔶 قرآن کریم درباره مراحل شکل گیری و رشد جنین انسانی توضیحاتی دارد که اسلام ستیزان از جنبه‌های گوناگون سعی کرده‌اند آن را غیرعلمی جلوه دهند! ← در اینجا ضمن پاسخ به شبهه ، نشان داده شده است که این تبیین…
🔸صحبت های شنیدنی فرانسیس فورد کاپولا کارگردان مشهور تاریخ سینما ، سازنده فیلم «پدر خوانده» و برنده ۵ جایزه اسکار در خصوص سوره حمد و معانی بلند و دلنشین آن

برشی از سخنان او : «نخستین کلمات قرآن این است "خداوند بخشنده و مهربان است" این واژه‌ها ریشه‌ی آن دین زیبا است که امروزه درست درک نشده است.»

#اعجاز_علمی_قرآن
@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۴۹)
#عقد_اخوت (۳۹) #ابوبکر_شناسی (۳۷)
#فرحة_الزهراء

🔻مختصری از واقعه جنگ #خندق با نگاهی به روایت حاکم حسکانی از این فراز مهم تاریخ

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

« ...پس از آن عمرو بن عبدود به میدان جنگ درآمده و مبارز طلبید، علی بن ابی‌طالب از جای برخاست به پیغمبر عرض کرد من مبارز او هستم؛ آن حضرت فرمود : بنشین این عمرو است باز عمرو تکرار کرده و شروع نمود به سرزنش کردن مسلمین و رجزخوانی نمود و می‌گفت: صدای من گرفت بس که مبارز طلبیدم شجاعت در جوان‌مرد آنست وجود بهترین صفت می‌باشد. علی بن ابی‌طالب متقابلاً به او خطاب نموده و گفت: ای عمرو شتاب مکن، آمد به سوی تو اجابت کننده ای که عاجز نیست از مقاومت در برابر تو و دارای نیّت درست و در راه حق بیناست و راستگویی نجات‌بخش هر رستگاری می‌باشد.
پیغمبر(ص) زره آهنین خود را به علی بن ابی‌طالب پوشانید و #ذوالفقار را به دست او داد و درباره او این چنین دعا کرد: بار خدایا یاری کن او را این برادر من است و پسر عموی منست مرا تنها مگذار که تو بهترین وارثین هستی. علی بن ابی‌طالب روانه میدان گشت و با عمرو روبه‌رو شد و به او گفت: تو گفته‌ای هر کس سه چیز از من درخواست کند یکی از آن‌ها را برآورده می‌کنم عمرو گفت آری چنین است، علی بن ابی‌طالب گفت من از تو درخواست می‌کنم که بگویی: اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله و تسلیم پروردگار شوی؟ عمرو گفت این را از من نخواه پس از آن علی بن ابی‌طالب گفت خواسته دوم آن‌که تو برگردی به وطن خود که اگر محمد در ادعای نبوّتش راستگو است در نتیجه تو سعادت‌مندترین مردم خواهی بود (زیرا از کشتن پیغمبری خودداری نمودی) و اگر در این ادعایش دروغ‌گو می‌باشد که این همان خواسته تو است عمرو در جواب گفت: زنان قریش این موضوع را واگو می‌کنند و من به آن تن در نمی‌دهم، علی ابن ابی‌طالب گفت : خواسته سوم آنست که با من در نبرد درآیی. عمرو بخندید و گفت من گمان نمی‌کردم کسی در میان عرب مرا با چنین درخواستی بترساند سپس گفت تو کیستی؟ (چون علی پیچیده به لباس آهنین بود او را نمی‌شناخت) گفت من علی بن ابی‌طالبم عمرو گفت ای پسر برادر سوگند به خدا من دوست ندارم ترا بکشم ؛ علی بن ابی‌طالب گفت : سوگند به خدا من دوست دارم که ترا بکشم در این هنگام تکبّر و نخوت او به جوش آمد ؛ علی بن ابی‌طالب به او گفت تو سوار بر اسبی و من پیاده چگونه با تو بجنگم؟ او به سرعت از اسب خود به زیر آمد و شمشیر از غلاف بیرون کشید مانند آتش شعله‌ور گردید و به یک‌دیگر درافتادند غبار میدان را گرفت علی بن ابی‌طالب سپر خود را حایل کرد شمشیر عمرو بر آن فرود آمد و آن را بشکافت و سر او را زخمین کرد پس از آن علی بن ابی‌طالب شمشیری بر دوش او زد عمر بر زمین افتاد و جان سپرد و مسلمانان صدا به تکبیر بلند کردند. چون پیغمبر صدای تکبیر بشنید دانست که عمرو کشته شد.
علی بن ابی‌طالب با صورتی درخشان به سوی پیغمبر(ص) آمد، پیغمبر(ص) به علی بن ابی‌طالب فرمود هنگامی که او را کشتی خود را چگونه یافتی؟ عرض کرد آن چنان خویش را نیرومند یافتم که اگر تمام اهل مدینه با من روبه‌رو می‌شدند بر آنان غلبه می‌کردم پس از آن لشگر دشمن شکسته خورده و فرار کردند چون با ابوسفیان روبه‌رو شدند او به ایشان گفت برگردید که این واقعه برای ما سودی نداشت....»

📔اقتباسی از شواهدالتنزیل ج۲صص۵-۶-۷


پی‌نوشت:
در سال پنجم و در جنگ خندق شرایط بر مسلمانان به جهت حضور سپاه پرتعداد مشرکان که از اقوام (و احزاب) (۱) گوناگون بودند و در عین حال خیانت یهودیان مدینه، بسیار سخت می‌گردد.
در این جنگ پس از عبور پنج قهرمان قریش ، از جمله عمرو بن عبدود از خندق ، عده‌ای از اصحاب که از فریادهای عمرو برای مبارزه به شدت هراسان شده بودند تصمیم گرفتند تا رسول خدا را تحویل قریش دهند! (آیه ۱۲/احزاب تلویحا به این مطلب اشاره دارد) و خود فرار کرده (۲) به قریش پناه آورند؛(۳) تاریخ نویسان از میان صحابه‌ ، نام ابوبکر و عمر را آورده‌اند(۴) که به تعبیر قرآن وعدهٔ خدا و رسول را فریبی بیش نمی‌انگاشتند،(۵) منابع تاریخی اصل پیشنهاد تحویل رسول خدا را به عمر بن خطاب نسبت میدهند.(۶)

در منابع شیعی مدارکی است که نشان می‌دهد در این جنگ شیخین (۷) ، آن چنان به هراس افتاده بودند که بت‌هایی را در محلی امن پنهان نمودند تا در صورت غلبه مشرکان ، با آشکار ساختن آن بتان ، خود را هم آیین مشرکان جلوه دهند. به امر پیامبر ص ، امیرمؤمنان ع بت‌ها را از بین می‌برند (۸) ؛ و البته به لطف رسول رحمت ، آبروی این دو نفر حفظ شده و ماجرا علنی نمی‌شود.


۱- سوره احزاب به ماجراهای این جنگ اشاره دارد.
۲- اشاره به ۱۰/ احزاب
۳ و ۶- تفسیر البرهان ۲۹۸/۳
۴- تفسیر قمی ، بحار ج۲۰ ص۲۰۲ و ۲۲۹
۵- اشاره به ۱۲/احزاب
۷- در کتب تاریخی ، دو خلیفه اول را شیخین می‌نامند.
۸- محتضر ص۵۸-۵۹ ؛ بحار ج۳۰ ص۳۲۴-۳۲۵ و ۳۳۲-۳۳۳


@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۴۹) #عقد_اخوت (۳۹) #ابوبکر_شناسی (۳۷) #فرحة_الزهراء 🔻مختصری از واقعه جنگ #خندق با نگاهی به روایت حاکم حسکانی از این فراز مهم تاریخ ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ « ...پس از آن عمرو بن عبدود به میدان جنگ درآمده و مبارز طلبید، علی بن ابی‌طالب…
رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمودند:

🔸لمبارزة عليّ بن أبي طالب لعمرو بن عبد ود -يوم الخندق- أفضل من عمل امتي إلى يوم القيامة» .

#ترجمه‌: مبارزه علی بن ابی طالب (علیهما السلام) با عمرو بن عبدود از تمامی اعمال امت من تا روز قیامت برتر است.


📔شواهد التنزيل لقواعد التفضيل في الآيات النازلة في اهل البيت (ع) - حاكم حسكانى
تحقيق : شيخ محمد باقر المحمودى طبع ونشر : مؤسسة الأعلمى ج۲ ص۹

#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۵۰)
#افضلیت

🔖 به مناسب فرارسیدن ۱۷/شوال - سالروز واقعه مهم جنگ #خندق و کشته شدن عمرو بن عبدود به دستان باکفایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام فهرست مطالب مرتبط در «ارشیو برهان» به روزرسانی شد↓↓↓
https://t.me/borrhan2/578
#اعجاز_علمی_قرآن (۹۲)
#خندق #تجسیم


🔰 واکاوی و تحلیلی درباره نام عمرو بن عبد وَد ، پهلوان سپاه مشرکین که در جنگ خندق با یک ضربت حضرت امیر علیه‌السلام کشته‌ شد.

خدایان قوم نوح علیه‌السلام یک سوال تفسیری و بررسی باستان شناختی

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

💠 قرآن کریم در شرح داستان های گذشتگان معمولا به جزئیات نمی‌پردازد. اما در سوره نوح ، آیه ۲۳ ، می‌بینیم که به پنج خدا از بین خدایان این قوم اشاره می‌شود :
وَد ، سواع ، یغوث ، یعوق ، نسر

📖 وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا

به نظر می‌آید این موضوع جای پژوهش بیشتری دارد! این پنج بت در تاریخ و نگاه مشرکان چه اثر مهمی داشته اند؟ آیا در منظومه عقاید ایشان جایگاه خاصی دارند؟
دارای بقاء قابل توجهی بوده‌اند؟


🔸بررسی های تاریخی درباره گزارشات تاریخی قرآن می‌تواند کلی‍🔑‍د های مهمی درباره تاریخ به ما بدهد و ابواب جدیدی درباره اعجاز تاریخی قرآن کریم بگشاید ...

💠 یک مورد را بررسی می‌کنیم :
یکی از خدایان صاحب نفوذ باستانی ، خدای ماه است. که در بین النهرین باستان به عنوان «خدای سین» شناخته می‌شد.

🔻دکتر بولس فغالی (عالم مسیحی و متخصص تاریخ و زبان های باستانی شرقی) بیان می‌دارد که : «نام این خدا در اسماء اشخاص و اماکن مختلفی به کار رفته است. مانند : "سناحریب" (پادشاه معروف آشوری) و یا سرزمین "سینا" »
(📔المحیط الجامع ،، ص۶۸۹)

🔻 دکتر احمد امین سلیم (استاد تاریخ و تمدن مصر و خاور نزدیک باستان) می‌نویسد : «قوم اکادیان از خدای ماه با عنوان "سین" یاد می کردند. به معنای "مرد آسمان" و اعراب جنوبی از ماه با عنوان "وَد" نام می‌بردند.»
(📔حضاره العراق القدیم ،، ص۳۵۱)


🔚 در واقع : مشرکان قوم نوح نبی علیه‌السلام ، ماه را می‌پرستیدند که به صورت یک شخصیت تجسد یافته بود؛ و در بین اعراب با عنوان "ود" معروف شده بود.←←از جمله جنگجوی مشرکین که در جنگ خندق به دست امیرالمومنین علی علیه‌السلام کشته شد ، عمرو بن عبد وَد نام داشت ... همان خدای ماه که از جمله به عنوان "سین" نیز شناخته شده بود.


🔻 کلبی مورخ (در کتاب الاصنام ، ص۵۶) اوصاف بت "ود" را به شکل یک مرد جنگی با شمشیر توصیف می‌کند.

🔻خدای سین نیز در اساطیر کهن بین النهرین با اوصاف یک مرد توصیف شده است که هلال ماه ، مانند شمشیری در دست اوست! این اسطوره کهن در افکار مردم بین النهرین نفوذ داشت. و در یک خداشناسی تثلیثی قرار داده شده بود! او به جنگ با قوای شر میرفت و برای همین ، گاهی ماه (سین) دچار کسوف میشد که مردوک (خدای خدایان بابل) به کمک او میرفت.
(📔فرهنگ اساطیر آشور و بابل ، صص ۷۱ و ۷۲)

🔻نبونید (آخرین پادشاه بابل) با وجود اینکه به خدایان سنتی بابل معتقد بود. تلاش کرد همین خدای ماه (سین) را در جایگاه خدای خدایان قرار دهد. که سبب اعتراض کاهنان مردوک شده و برخی شهر های دیگر هم در این شرایط تلاش کردند بت مورد علاقه خود را در راس قرار دهند که همین اسباب چند دستگی و ضعف حکومت نبونید را فراهم آورد. (تاریخ سیاسی هخامنشی ، ص ۵۶ و ۵۷) علاوه بر تعصبات خاص دینی نبونید نسبت به این بت ، گویا هدف سیاسی ای نیز برای مهار قدرت کاهنان مردوک و ایجاد یک سیستم بت پرستی جدید وجود داشت که توانایی پادشاه در آن تثبیت شده تر باشد.


🔚 می‌بینیم که "خدای ود" تنها یک خدای محلی در عصر اعراب جاهلی نبوده است بلکه دارای پیشینه و اثر گذاری قابل توجهی در طول قرون بوده و البته در ظروف مختلف ، نام های متفاوت داشته است.

(📸 اسکن ها در ادامه خواهد آمد)

@Hekmatenabavi
@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خندق #تفسیر_قرآن
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۵۱)


امیرالمومنین علیه‌السلام به تنهایی برای جنگ خندق کافی بود و جنگی با آن گستردگی ، بدون نیاز به پیکار دیگران پایان یافت!

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

🔹خداوند در آیه ۲۵ سوره احزاب میفرماید:

... وَ کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتال...‏

🔚 مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهل سنت معتقدند که این آیه در شأن حضرت امیر علیه‌السلام نازل شده است.
ابن شهر آشوب از دانشمندان امامیه در تفسیر این آیه از قول امام صادق علیه‌السلام چنین نقل کرده است: در جنگ خندق خداوند به سبب کارزار علی (علیه‌السلام) کفایت مؤمنان را نموده است.
برای اطلاع بیشتر درباره شأن نزول این آیه به تفاسیر مختلف ، از جمله مجمع البیان، البرهان فی تفسیر القرآن، تأویل الآیات الظاهرة و ... مراجعه نمایید.

برخی از مفسران از مخالفین ما نیز شأن نزول آیه را درباره امیر مؤمنان علیه‌السلام می‌دانند↓↓
از جمله :

ماوردی از علمای بزرگ و مفسر و ثقة مخالفین به سند صحیح از عبدالله بن مسعود نقل کرده که او آیه ۲۵ سوره احزاب را اینگونه قرائت می‌کرد←در واقع در مصحف گاهی صاحب مصحف نکته ای را به عنوان نکته تفسیری اضافه میکرده ، پس عبدالله بن مسعود اینگونه نظر خود را درباره شأن نزول آیه بیان میکند:

﴿وكفى الله المؤمنين القتال بعلي بن أبي طالب‏﴾ یعنی؛ خداوند مؤمنان را در جنگ به وجود علی بن ابی طالب کفایت کرد.

📕تفسير ماوردی، ج۴، ص۳۹۱
📕سير أعلام النبلاء، ج۱۸، ص۶۴
(ر.ک: تصویر الحاقی)
علمای دیگر اهل سنت:
📕شواهد التنزیل، ج۲، ص۳
(اسکن)
📕سید محمود آلوسی در روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم‏، ج 11، ص 171 دارالکتب العلمیه، بیروت، 1415 ق‏.
📕ابن ابی حاتم در تفسیر القرآن العظیم ج 9، ص 336، مکتبة نزار مصطفى الباز، عربستان سعودى، 1419 ق.‏


✓نکته①: ماوردی روایت را با صیغه جزم «حَکی» آورده و این قاعده نزد مخالفین در مقام قبول و تصحیح کلامی است که دارد بیان می‌شود.
✓نکته②: سندی که ماوردی در صیغه جزم آورده به شرط بخاری صحیح است.
✓نکته③: طبق روایات صحیح مخالفین عبدالله بن مسعود جزو چهار نفری می‌باشد که باید قرآن را از او اخذ کرد.


پی‌نوشت: این فراز مهم تاریخ و این فضیلت چنان است که اهل بیت علیهم‌السلام در ادعیه‌ خود حضرت امیر علیه‌السلام را به این منقبت زیارت می‌فرمودند؛
امام‌ صادق در روز غدیر امیرالمؤمنین را اینگونه زیارت می‌فرمود:
🔸 ... السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ کَفَی اللهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ بِهِ یَوْمَ الْأَحْزَابِ.
#ترجمه : سلام برتو ای کسی که در روز احزاب خداوند با او مؤمنان را از جنگ کفایت نمود.
📔 بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۷۳

امام عسکری نیز اینگونه حضرت امیر علیهماالسلام را زیارت می‌فرمود:
🔸السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِین... لَکَ الْمَوَاقِفُ الْمَشْهُودَهًُْ وَ الْمَقَامَاتُ الْمَشْهُورَهًُْ وَ الْأَیَّامُ الْمَذْکُورَهًُْ یَوْمُ بَدْرٍ وَ یَوْمُ الْأَحْزَاب ... فَقَتَلْتَ عَمْرَوهُمْ وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ وَ رَدَّ اللهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْراً وَ کَفَی اللهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ وَ کانَ اللهُ قَوِیًّا عَزِیزاً
#ترجمه : سلام بر تو ای امیرمؤمنان! برای تو جایگاهی مشهود و مقاماتی مشهور و ایّامی مشخص شده است و آن‌ها روز بدر و روز احزاب می‌باشد که در آن عمرو را به قتل رسانده و لشکر دشمن را متفرّق ساختی و خدا کافران را با دمی پر از خشم [از میان جنگ احزاب] بازگرداند؛ بی آنکه نتیجه‌ی مطلوبی [از کار خود] گرفته باشند؛ و خداوند [در این میدان]، مؤمنون را از جنگ بی‌نیاز ساخت [و پیروزی را نصیبشان کرد]؛ و خدا توانا و شکست ناپذیر است.
📔بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۶۴


(در جنگ احزاب رسول الله به امر خداوند متعال، قسمت قابل عبور سپاه مکه را با حفر خندق، مسدود نمودند. حضرت امیر هم در این طرف خندق مراقب بودند که کسی از خندق عبور نکند. بدین ترتیب، سپاه مشرکان یک ماه پشت خندق معطل ماند. کم کم روحیة سپاهیان خراب شد. بعد عمرو بن عبد ود به همراه سه چهار نفر، اسب های خود را از یک قسمت کم عرض خندق پراندند. او به این طرف آمد و شروع کرد به رجز خواندن. سپس حضرت امیر ع به نبرد تن به تن با وی پرداخته، او را به هلاکت رساندند. همراهان وی نیز پس از او یک یک کشته شدند.

خبر شکست و هلاکت این چند نفر به ابوسفیان رسید. ضمناً، باد بسیا سرد و شدیدی هم شروع به وزیدن کرد؛ که تمامی آتش های اردوی مشرکان را خاموش نمود؛ و خیمه های آنان را از جا کند.

ابوسفیان به ناگاه تصمیم گرفت که از مهلکه بگریزد. مشرکان در فرار به سوی مکه از یکدیگر سبقت می گرفتند. طوری شد که چند تن از آنان جا ماندند؛ و اسیر دست مسلمین گردیدند.
چنین شد که مسلمین بدون مشارکت در جنگ، از شر کفار راحت شدند. تنها حضرت امیر جنگیدند؛ و یکی دو نفر دیگر دست به سلاح شدند.)

@borrhan