‍#اعجاز_علمی_قرآن (۷۱)
#نقد_مسیحیت (۸۱)

✧❁﷽❁✧

✅ قرآن کریم در عین اینکه از خدا انگاری و #غلو درباره انبیاء ، اوصیاء و سایر مقدسین به شدت دوری می‌کند در عین حال در مقام بزرگداشت این بزرگواران بهتر از بقیه (حتی غالیان) ظاهر میشود!

❗️در انجیل کنونی #یک بار حضرت مریم سلام الله علیها «مادر خدا» نامیده میشود ولی در همین کتاب تحقیر می گردد!!❗️

به عنوان مثال :
در انجیل مرقس (باب ۳ : بند ۳۱ تا ۳۵) و انجیل متی (باب ۱۲ : بند ۴۶ تا ۵۰) و انجیل لوقا (باب ۸ : بند ۱۹ تا ۲۱) داستانی نقل شده که عین عبارت آن را از انجیل متی . باب ۱۲ . فراز های ۴۷ _ ۵۰ (مطابق ترجمه هزاره نو) چنین می‌خوانیم :
✖️«پس شخصی به او (حضرت عیسی) خبر داد که : مادر و برادرانت بیرون ایستاده اند و
می خواهند با تو گفت و گو کنند . پاسخ داد : مادر من کیست و برادران من چه کسانی هستند؟
سپس با دست به شاگردانش اشاره کرد و گفت : اینانند مادر و برادران من! زیرا هر که اراده پدر مرا که در آسمان است به جای آورد ، برادر و خواهر و مادر من است!»


🔺از این متن فهمیده می‌شود که به گزارش انجیل متی ، حضرت عیسای انجیل کنونی ، به درخواست مادر و برادرانش پاسخ نمی‌دهد زیرا آنان را مادر و برادر حقیقی (دینی) اش نمی‌داند و به ادامه سخن خود می‌پردازد! یعنی حضرت عیسی ع مادر خود را به لحاظ معنوی و ایمانی ، مادر خود نمی‌دانسته است! یعنی ایشان از کسانی که به کلام خدا گوش داده و به آن عمل می‌کنند ، نمی‌باشند! برای همین به درخواست ملاقات مادرش اعتنا نمی‌کند!
آیا می‌توان پذیرفت که نویسندگان اناجیل به حضرت عیسی علیه‌السلام معرفت و ارادت درستی داشته اند؟

←در ادامه کلیپ الحاقی که مقایسه ای جالب بین قرآن و انجیل کنونی است با عنوان نام و مقام حضرت مریم علیهاالسلام در قرآن و‌ انجیل را مشاهده کنید!

➖➖➖➖
@borrhan

‍ 🔹علامه مجلسی(ره) : «أیضا الإحاطة بتفاصیل کیفیات ما ینزل فی لیلة القدر و کنه حقیقتها إنما یتأتی بعد الإحاطة بغرائب أحوالهم و شئونهم و هذا مما تعجز عنه عقول عامة الخلق و لو أحاطوا بشی ء من ذلک لطاروا إلی درجة الغلو و الارتفاع»²³

🔻#ترجمه : دانستن جزئیات و تفاصیل چگونگی آنچه که در شب قدر بر اهلبیت (علیهم السلام) نازل می‌شود و آگاهی به کُنه حقیقت آن ممکن نیست مگر بعد از احاطه به حالات و شؤونات عجیب و غریب ایشان، و این چیزی است که عقل‌های عموم مردم از درک آن عاجز است و اگر چیزی از آن را در بیابند دچار #غلو و اغراق می‌شوند.


📗منابع:
1- کافی، ج۱، ص۲۴۷، ح۲
2- کافی، ج۱، ص۲۵۰، ح۷
3- عیون اخبار الرضاء علیه السلام، ج۲، ص۱۱۶
4- کافی ،ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲، ح۸
5- کافی، ج۱، ص۲۴۸، ح۳ ؛ ص۲۵۰، ح۷
6- کافی، ج۱، ص۲۴۷؛ ح۲؛  ص۲۴۸، ح۴؛ ص۲۴۹، ح۵؛ ص۲۵۰، ح۷
7- عیون اخبار الرضاء علیه السلام، ج۲، ص۱۱۶؛ بصائر الدرجات، ص۲۲۰؛ کافی، ج۴، ص۱۵۷؛ احتجاج، ج۱، ص۲۵۲
8- کافی، ج۱، ص۲۴۸، ح۳؛ ص۲۵۲، ح۸
9- کافی، ج۴، ص۱۵۷
10- کافی، ج۴، ص۱۵۷
11- کافی، ج۱، ص۲۴۹، ح۴
12- کافی، ج۱، ص۲۵۰، ح۷؛ ص۲۵۲، ح۸
13- کافی، ج۱، ص۲۴۷، ح۲؛ ص ۲۴۹، ح۶؛ ص۲۵۳، ح۹
14- بصائر الدرجات، ص۲۲۰
15- الغیبه طوسی، ص۳۸۷
16- کافی، ج۱، ص۳۹۴
17- الغیبه طوسی، ص۳۸۷
18- کافی، ج۴، ص۵۷۷
19- الغیبه طوسی، ص۲۴۷
20- کافی، ج۱، ص۲۴۸، ح۳؛ ص ۲۵۲، ح۸
21- کافی ،ج۱، ص۲۵۲، ح۸
22- مرآة العقول، ج۳، ص۱۴۳
23- بحارالانوار، ج۲۵، ص۹۵

➖➖➖➖➖
@borrhan

‍ #اعجاز_علمی_قرآن (۸۸)

🔶 اعجاز قرآن کریم در شناخت عقاید ملل باستانی پیرامون نبوت

┄┄┅━✺𖣐﴾﷽﴿𖣐✺━┅┄

💠 قرآن کریم بار ها تصریح کرده است که خداوند برای همه جوامع ، پیامبران و هادیان و برنامه هایی وحیانی فرستاده است.
از جمله در سوره رعد : آیه ۷  ، سوره یونس : آیه ۴۷ ، سوره حج : آیه ۳۴ ، سوره مائده : آیه ۴۸

💠 از سوی دیگر تصریح فرموده که علت محوری عصیان ملت های مشرک این بوده است که معتقد بودند :
یک بشر نمی تواند فرستاده خدا باشد.

از جمله رجوع شود به سوره اسراء : آیه ٩۴ . همچنین سوره مومنون (آیه ۲۳ _ ۴۸) به صورت اجمالی ، تاریخ انبیاء (از حضرت نوح تا حضرت موسی) را مرور کرده است که در آنجا نیز می‌بینیم یک محور اصلی نزاع بین پیامبران و مشرکین باستانی این است که یک بشر نمی تواند هدایتگر و واسطه بین ما و خدا باشد.

✍ پس می‌فهمیم که بنابر قرآن کریم ، در سراسر امت های زمین این عقیده رایج بوده است که معتقد بودند : «نیازی به نبوت یک انسان نیست.»
و هر گاه پیامبری در امت های مشرک باستانی به تبلیغ می پرداخت ، این اشکال را دربرابر خود داشت که : «چرا یک انسان واسطه هدایت جامعه شده است؟»


✅🔚 امروزه با بررسی اساطیر و عقاید ملت های مشرک جهان باستان می‌بینیم همگی معتقد بودند :

خود خدایان با جوامع ارتباط گرفته اند و روی زمین پادشاهی و راهبری داشته اند. و معتقد بودند که در رتبه پس از ایشان نیز برخی پهلوانان ، پادشاهان ، حکیمان ، غول ها ، پریان ، فرشتگان و ... بوده اند که در نگاه مشرکان ، طبیعت الهی داشته اند‌. یعنی مقام خدایی یا نیمه خدایی داشته اند. (و فراتر از بشریت بوده اند.)

←امروزه با ترجمه کتیبه ها و کتاب ها و عقاید ملل باستانی (در بین النهرین ، کنعان ‌، مصر ، آمریکای باستان ، چین ، ژاپن ، هند ، یونان ، اسکاندیناوی و ...) از عقاید این ملت ها آگاه هستیم و منابع بسیاری درباره این ادیان باستانی وجود دارد؛

به عنوان نمونه:
🔶 بنابر اساطیر مصر : اوزیریس یکی از خدایان مصر باستان بود که به صورت انسانی پادشاهی میکرد و منشا برکت زمین بود. ولی بعدا با توطئه برادرش کشته شد و پس از ماجرایی دوباره زنده شده و پس از اصلاحاتی  به صورت یک پادشاه شکوهند ، در آمد. و شاهان مصر نیز به او منسوب بودند.
رجوع شود به تاریخ تمدن ویل دورانت ، ج۱ ، ص ۲۳۹ (ر.ک: تصویر الحاقی)

🔶 در اساطیر فنیقی و کنعانی (از همسایگان بنی اسرائیل) چنین آمده است که علیین ، فرزند خدای بعل ، به دست ایزد موت کشته و قربانی میشود . اما بعدا دوباره زنده شده و پادشاهی میرسد .
رجوع شود به کتاب اساطیر آشور و بابل ، صص ۱۵۹ ، ۱۶۰ و ۱۶۱ (اسکنها در ادامه خواهد آمد.)

برخی مطالب مربوطه دیگر را نیز در این قسمت میتوان مطالعه کرد.

پیداست که اگر کسی معتقد به ارتباط مستقیم با خدایان و نیمه خدایان باشد ، دیگر رسالت یک بشر را نخواهد پذیرفت.

✍✍ پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله، نمی‌توانسته اند با علم بشری از تمام عقاید ملت های باستانی مطلع باشند به خصوص که در محیط و زمانه ایشان ، بسیاری از امت ها (یهود ، نصاری ، مجوس ، صابئین و حنفاء) گرچه در مواردی دچار #غلو شده بودند ولی اصل نبوت را پذیرفته بودند و اختلاف اینان با رسول الله بر سر اصل نبوت نبود. (بلکه نبوت خود رسول الله را منکر بودند.)
در این بین ، فقط مشرکان عرب جاهلی به آن نگرش قدیمی وفادار مانده بودند. (که آنان هم تا حدی تحت تاثیر اهل کتاب قرار گرفته بودند.) و آیین های شرک آمیز باستانی در مصر و بین النهرین و ... هم یا نابود شده و یا به حاشیه رفته بودند.
←اطلاع پیامبر از اعتقاد تمام ملت های جهان (در عصر باستانی) جز با علم الهی میسر نبوده است.

➖➖➖➖➖
@Hekmatenabavi
@borrhan

✍️ حذيفة بن اسيد غفارى روایت کرد كه رسولخدا فرمود:
«اى حذيفه به راستى حجت خداوند بعد از من بر شما على بن ابیطالب است، كفر به او كفر بخداست، شرك به او شرك بخداست، شك در او شك در خداست، و الحاد در او الحاد در خداست، انكار او انكار خداست، ايمان به او ايمان بخداست، زيرا او برادر رسولخدا و وصى او و امام امت او و سرور آنها است و او ریسمان محکم خدا و آن دستاویز استواری است که گسستی برای آن نیست، و دو گروه نسبت به او هلاك می‌شوند و خود او تقصیری ندارد، محبی که در حق او #غلو كند و کسی که در حق وی کوتاهی نماید، اى حذيفه از على جدا مشو كه از من جدا می‌شوى و با او مخالفت مكن كه با من مخالفت خواهی کرد به راستی که على از من است و من از او، هر كه او را به خشم آورد مرا به خشم آورده و آنکه او را خوشنود سازد به یقین مرا خوشنود ساخته است.»
📕أمالي صدوق، مجلس۳۶، ص۲۶۴

✍ پی‌نوشت: کسـیکه ائمه علیهم‌السلام را به عنوان پیشوایـان معصوم خـدا و حجت هاي الهی شـناخته است اگر #تسـلیم امامت ایشان نشود ؛ در حقیقت انتخاب الهی را رد کرده و آن که آنها را بپذیرد،در واقع خدا را قصد کرده و دعوت خدا به ایمان و دینداری را پذیرفته است.

#وحدت_اسلامی

دیدگاه عالم سنی مذهب ابن حجر هیتمی در مورد ابن تیمیه (﮼لعنةالله‌علیه)

«ابن تیمیه بنده ای است که خداوند او را خوار و گمراه و کور و کر و ذلیل نموده است و این مطلبی است که امامانی که فساد احوال و دروغ اقوالش را بیان کرده اند به آن تصریح نموده اند، و کسیکه میخواهد از آن اطلاع پیدا کند بر اوست که به کلام امام مجتهد که بر امامت و جلالتش و رسیدن به مرتبه اجتهادش اتفاق شده، یعنی ابوالحسن سُبکی و فرزندش تاج و شیخ امام عزّبن جماعه و اهل عصرشان و غیر آنان از علمای شافعی و مالکی و حنفی مراجعه کرده و نوشته های آنها را مطالعه کند.
او کسی بود که اعتراضش را بر متأخرین صوفیه محصور نکرد، بلکه بر امثال عمربن خطاب و علی بن ابی طالب(﮼عليه‌السلام)نیز همانگونه که به آن اشاره خواهیم کرد اعتراض نمود. حاصل اینکه کلام او هیچ ارزشی ندارد بلکه با کمال تأسف به دور انداخته میشود. و اعتقاد ما درباره او این است که او بدعتگذار و گمراه و گمراه کننده و جاهل و اهل #غلو است. خداوند با او به عدالتش رفتار کند و ما را از مثل روش و عقیده و کردارش پناه دهد آمين.»

📕الفتاوى الحديثية
https://b2n.ir/y61140

#ابن_تیمیه (۱۵۹)
@borrhan

‍ #نقد_تصوف
#تبری #بررسی_روایات_مدح_خلفا
#حدیث_منزلت #حدیث_غدیر

❗️تلاش صوفیه برای کمرنگ کردن تبری

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

یکی از مصادیق بارز مبارزه با تبری در فرقه صوفیه نمود دارد؛ روشن است که اصل و ریشه تصوف در تَسنُن می‌باشد و از یک دوره به بعد توسط برخی منسوبین به شیعه که متمایل به تصوف بودند، وارد تشیع نیز شد؛

بزرگان تصوف که دلداده و پِیرو سران سقیفه بودند، بین محبت و مودت اهل بیت علیهم السلام، و محبت و مودت سران خودشان در برزخی گرفتار آمدند که هر طرف آن برایشان ضرر بود.←إنکار اهل بیت علیهم السلام مساوی با نصب بود و سِیلی از طعن و تکفیر را در پی داشت،←و انکار و برائت از سران سقیفه نیز در قاموس آنان کفر محسوب می‌شد. لذا سعی کردند بین هر دو جمع کنند اما نشد، و در نهایت به جسارت و هتک حرمت اهل بیت علیهم السلام ختم شد.
البته باید دانست که بنیان گذاران تصوف در میان مسلمین، نواصب و منافقانی از قبیل #حسن_بصری و سفیان ثوری، بودند. بقیه هم کم و بیش رشحاتی از ناصبی‌گری داشتند، لذا در برزخی قرار نگرفتند. البته، از نظر ما فرقی بین دسته اول و دسته دوم نیست، تنها شاید شدت و ضعف آنان در دشمنی متفاوت باشد.

حال به نمونه‌‌هایی توجه فرمائید:

✍🏻 همانگونه که در اسکن می‌بینید: اسماعیل مستملی بخاری حنفی، صوفیِ سُنیِ قرن چهارم، در شرح خود بر یکی از کتب مهم صوفیه، هنگام نقد و بررسی برخی مذاهب، پس از آنکه سُنیان را تنها طایفه اهل نجات معرفی می‌کند، می‌نويسد:

✖️« ... گروهی دیگر رافضيان و ناصبيان‏اند كه پشتاپشت‏اند. رافضيان اندر دعوى محبت اهل بيت را #غلو كردند و با صحابه رسول صلى الله عليه عداوت كردند و ايشان را ظالمان و فاسقان خواندند، و گروهى از ايشان صحابه را كافر خواندند. و باز ناصبيان اندر دعوى محبت صحابه غلو كردند و با اهل بيت عداوت كردند و على را و اهل بيت را رضى الله عنهم ظالم و كافر خواندند و بر مضادت سخن گفتند.
و باز ما كه سُنيان‏ايم اندر ميان هر دو گروه بايستاديم و با هر دو حرب كرديم و روافض را گفتيم كه صحابه رسول را صلى الله عليه و سلم بد مگوى كه ايشان اعوان دين‏اند و ناصر پيغمبراند،
خاصه ابوبكر كه صاحب غار است و رفيق سفر و حضر است، و تن و مال و فرزند فداى پيغامبر صلى الله عليه و سلم كرد (❗️) و ضجيع وى است اندر گور، و آن كس است كه پيغامبر گفت صلى الله عليه و سلم: و الله ما طلعت الشمس و لا غربت على ذى لهجه بعد النبيين و المرسلين افضل من ابو بكر. (❗️)
و اندر عُمر رضى الله عنه طعن مكنيد كه صهر ( داماد ) پيغمبر است و خداى تعالى اسلام به وى عزيز كرد (❗️) و عادل است و #فاروق است، فرق بين الحق و الباطل، و آن كس است كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: ما فى السماء ملك [مقرب‏] الا و هو يوقر عمر بن الخطاب و ما فى الارض شيطان الا و هو يفر من ظل‏ عمر. (❗️)
و همچنين‏ گفتيم عثمان را رضى الله عنه بد نگوييد كه داماد پيغمبر است به دو دختر، و صاحب بئر الرومه و صاحب جِيش عسرت است، و آن كسى است كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: ان ملائكة السماء تستحيى من عثمان. (❗️) ما را گفتند شما ناصبى‏ايد و شما دشمن‏داران اهل بيت‏ايد؛ و ما از اين بيزار، و دشمنان اهل بيت نزد ما كافر؛
باز روى به ناصبيان آورديم و گفتيم اهل بيت را بد مگوييد خاصه على را رضى الله عنه كه رسول صلى الله عليه و سلم گفت او را: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى. و نيز گفت: من كنت مولاه فعلى مولاه. و صاحب #ذوالفقار بود و شمشير دين بود، و زوج بتول بود و پدر شبر و شبير بود رضى الله عنه، و آن بود كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: يا على لا يحبك الا مؤمن تقى و لا يبغضك الا منافق شقى. و فاطمه را گفت _ رضى الله عنها _ هى بضعة منى. بضعه پيغامبر را دشمن داشتن كفر است. و حسين و حسن را رضى الله عنهما را گفت: الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة و ابوهما خير منهما. و ايشان را گفت بر من نشينيد تا من شما را مرکب باشم. و پدر ايشان را گردن‏ بداشت بر در كعبه تا پاى خويش را بر گردن مبارك سيد نهاد و بُت را بكَند و بينداخت. چون با ايشان مناظره كرديم ما را #رافضى خواندند و ما از رافضى بيزار، و رافضى نزديك ما كافر؛ از بهر آنكه رافضى مبغض صحابه رسول باشد و مبغض صحابه كافر باشد.
پس ما اندر ميان هر دو بايستاديم و با هر دو حرب كرديم، و صحابه و اهل بيت هر دو گروه را نيكو گفتيم و زبان از هر دو گروه نگاه داشتيم، و لله الحمد و المنة آن خبر را كه پيغمبر گفت صلى الله عليه و سلم: من احب ابا بكر فقد اقام الدين (❗️) و من احب عمر فقد اوضح السبيل (❗️) و من احب عثمان فقد استنار بنور الله (❗️) و من احب عليا فقد استمسك بالعروة الوثقى.
و نيز پيغامبر گفت صلى الله عليه و سلم اتانى جبريل صلوات الله عليه فقال ان الله تعالى يقرئك السلام و يقول اتخذ ابا بكر والدا و عمر مشيرا و عثمان ظهيرا (❗️) و عليا سندا.

👇👇ادامه👇👇

فایل pdf کتاب غلو در فضائل
(برگرفته از کتاب الغدیر علامه امینی رحمت الله علیه) تألیف محمد حسن شفیعی شاهرودی در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8155

←بررسی روایات جعل شده و #غلو های موجود در مکتب سقیفه در شأن خلفای غاصب ، که بدون کمترین بررسی و بدون هیچ گونه خدشه و انکاری در سند و متن در بین عوام خود نشر میدهند!

#بررسی_روایات_مدح_خلفا (۹۹)

#غلو اهل سقیفه در حق ابوبکر!!

❗️خزعبلات عجیب مفتی وهابی:
الله يسأل ابو بكر هل أنت راضي عني؟
خدا از ابوبکر پرسید آیا از من راضی هستی؟

✍ پی‌نوشت: این جماعت آنقدر نمی‌فهمند که خداوند متعال نیاز به این ندارد که از بندۀ خود سؤال کند تا راضی بودن بنده از خود را بداند! و آنوقت اینان شیعه را به خاطر #توسل متهم به شرک می‌کنند!

#بررسی_روایات_مدح_خلفا (۱۰۳)
#ابوبکر_شناسی

@borrhan