[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.6K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#منجی (۳۲۳) #فتوحات (۴۶) #قتل_عثمان (۴۳)
#معاویه #مکارم_اخلاق (۱۳۲) #اشعث_بن_قیس (۱۶) #شب_قدر


🟧 از ظهور پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله تا شهادت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در گزارش تاریخ سبئوس

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

💠 تاریخ سبئوس اثر یک مورخ مسیحی ارمنی است که کتابش را در دوران پادشاهی معاویه نگاشته است. این کتاب علاوه بر اهمیتش درباره تاریخ ایران و روم و ارمنستان (و مناسبات شاهان متاخر ساسانی با امپراتوری روم) به تاریخ صدر اسلام نیز پرداخته و به دلیل نزدیک بودنش به وقایع صدر اسلام دارای اهمیت قابل توجهی است.

🔻🔚 او ابتدا به ظهور رسول الله صلی‌الله علیه و آله در بین اعراب اسماعیلی می‌پردازد و توضیح میدهد که آن حضرت مرد دانایی بود و سرگذشت حضرت موسی علیه‌السلام را خوب میدانست. او مردمش را به #توحید و #شریعت و #اخلاق فراخواند. و چون دستوراتی که به او می‌رسید از عالم بالا بود (منشا الهی داشت.) مردم رسوم پوچ را کنار گذاشته بر محور او یکپارچه شدند. (ص۲۰۶)

🔻🔚 سپس در چند باب به فتوحات اعراب پرداخته بیان میدارد که امپراتوری روم در آن زمان توانایی خود را از دست داده بود و ایران هم دچار ضعف و چند دستگی شده بود. که سبب شد اعراب موفق شوند این دو را شکست دهند. از جمله رستم فرخزاد به جنگ لشکر اسماعیلیان آمد و شکست خورد. سبئوس در این میانه به گزارش قتل و غارت از سوی لشکر فاتحین می‌پردازد. از جمله چنین گزارش میدهد که : عمر ، پادشاه عرب ها ، شخصاً همراه لشکریان نمیرفت اما دستوراتی برای پیشروی آنان صادر کرد. لشکر اعراب به سرعت پیروز میشد و دست به قتل و غارت میزد! (به عنوان نمونه : صص ۲۰۹ و ۲۱۳ و ۲۱۹)

🔻🔚 سبئوس سپس اشاره میکند که بین خود اعراب اختلافی به وجود آمد در نتیجه سپاهیان عربی و مصری به یکدیگر پیوسته پادشاه خود را کشتند (اشاره به قتل عثمان) سپس پادشاه دیگری را برای خود برگزیدند (آغاز زمامداری حضرت امیر علیه السلام) در اینجا معاویه که قدرت دوم پس از پادشاه محسوب میشد با لشکریانش وارد جنگ شد او کشتار مهیبی به راه انداخت ؛ پادشاه عرب ها را به قتل رساند و نهایتا خود به پادشاهی رسید این کشتار ها ادامه داشتند تا اینکه نهایتاً دوباره صلح برقرار شد (ص۲۸۲)

💠 نکته مهم در اینجا آن است که : عامل شهادت امیرالمومنین علی علیه‌السلام در این گزارش ، معاویه دانسته شده است؛
معاویه در تضعیف لشکر حضرت امیر علیه‌السلام و شکل گیری جریان #خوارج نقش اساسی ایفا کرد. همچنین اشعث بن قیس (که در ماجرای شهادت امام و ضعف حکومت ایشان تاثیر گذار بود.) با معاویه همگام شده بود. مجموع این فضا سبب شده است که مورخ ، شهادت امام علیه‌السلام را به خود معاویه منسوب کند.

💠 نکته دیگر اینکه : معاویه تا آن زمان به قدری از سوی عمر و عثمان تقویت شده بود که از نگاه ناظرین بیرونی به عنوان قدرت دوم سیاسی (پس از خلیفه) شناخته میشده.

پی‌نوشت:
این روزها زیاد بگوییم :
اللّهمَّ العَن قَتلَة اَميرَالمُومِنينَ علیه‌السلام

@borrhan
#حکومت_علوی (۲۱۵)
#جمل (۱۵۶) #صفین (۱۱۷)

جلوه‌هایی از حکومت امیرالمومنین علیه السلام و نکاتی خواندنی درباره جنگ های ایشان از زبان مورخین غیر مسلمان

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄


جرج جرداق مسیحی در کتابش مینویسد:

🔻همه راویان و تاریخ نویسان در این امر متفق القولند که علی تا مجبور نمیگشت وارد کارزار نمیشد. او تا میتوانست سعی میکرد که از راه های مسالمت آمیز اختلافات را با دشمنان خود برطرف سازد و از خونریزی و جنگ جلوگیری به عمل آورد و همیشه این سخن را به فرزندش حسن [علیه‌السلام] تکرار می‌کرد: «هرگز کسی را به مبارزه دعوت نکن.» و چون گفتار امام از روی صدق بود، خود وی وصیت به فرزندش حسن را همیشه مورد عمل قرار می‌داد و از نبرد، جز در صورت اضطرار و ناچاری، پرهیز میکرد.

🔰جنگ جمل :

از همین داستانهاست ماجرای جنگ جمل: هنگامی که دشمنانش جمع شدند، میکوشیدند که به سوی وی آیند، به یاران خود دستور داد که صفوف خود را آماده سازند و چون آماده شدند، به آنها فرمود: «تیری نیفکنید، با نیزه مزنید و شمشیر نکشید مگر اینکه معذور باشید.» او بدین ترتیب میخواست که از جنگ جلوگیری کند و مسائل را به طور مسالمت آمیز حل کند تا خون ها ریخته نشود و مردم کشته نشوند. ولی این دقیقه ای بیش نبود، مردی از سپاه دشمن تیری رها کرد و یکی از یاران على به قتل رسید. على بانگ برآورد: «اللهم اشهد! خداوندا، گواه باش.» سپس مرد دیگری بدین ترتیب کشته شد و علی گفت: «خداوندا، گواه باش!» آنگاه عبدالله بن بديل تیر خورد، برادرش او را به نزد على آورد و علی گفت: «خداوندا گواه باش» و سپس جنگ آغاز شد.


🔰 جنگ صفین؛

البته علی (ع) را با #معاویه و لشکریانش داستان هایی است که در اینجا مجالی برای ذکر آنها نیست، ولی همه آنها نشانه عظمت خاص علی در پرهیز از ظلم و مبادرت به نیکی است. از جمله آنها، داستانی است که یکی از زندگینامه نویسان زندگی امام آورده است: در جنگ صفین، مردی از اصحاب معاویه به نام کریز بن صباح حمیری بیرون آمد و در میان دو صف بانگ برآورد: کیست که به مبارزه آید؟ مردی از اصحاب علی به مقابله آمد که به دست کریز کشته شد. سپس کریز مبارز دیگری طلبيد، مرد دیگری بیرون آمد و کریز او را نیز از پای درآورد : باز مبارز خواست، مرد دیگری به میدان آمد و به سرنوشت دو رفیق قبلی خود دچار شدن برای بار چهارم بانگ برآورد، کسی به میدان نیامد و هر کسی که در صف نخستین بود به صف عقب تر برگشت! على (ع) دید که ترس و وحشت در صفوف سربازانش رخنه می‌یابد، خود به میدان این مرد آمد و او را به قتل رسانید. سپس با صدای بلند که همه بشنوند، گفت: «مردم ! اگر شما جنگ را شروع نمیکردید، ما آغاز نمیکردیم ! »و سپس به جای خود بازگشت.


🔰جنگ نهروان :

از اینجا بود که وقتی که سربازان #خوارج ، نیروهای خود را آماده جنگ با او نموده بودند، و یکی از یاران از علی خواست که جنگ را شروع کند، چنین پاسخ داد: «تا آنان شروع به جنگ نکنند، من آغاز نمیکنم.» مردانگی، شهامت، ایمان او به نیکی و جوشش انسانیت در روح او، امام را وادار میساخت که با آنها به مذاکره بپردازد، شاید که قانع شوند؛
روزی گروهی را موعظه میکرد و در میان آنها بسیاری از خوارج بودند که امام را کافر میدانستند! موعظه او یکی از خوارج را تحت تأثیر قرار داد و بلاغت و بیان سحر انگیز علی او را به بزرگداشت و شگفتی واداشت، ولی او ناگهان فریاد زد: خداوند او را بکشد، چه كافر فقیه و دانشمندی است. پیروان علی خواستند او را بکشند، ولى على فریاد برآورد: «او دشنامی داد و جواب او را به زبان باید گفت و یا گناهش را باید بخشید. همان طور که اشاره شد،» رفتار او با سربازان معاویه، در آن هنگامی که می خواستند او را با #عطش از پای درآورند، رفتاری کاملا برعکس بود و با نیکی و نیکوکاری خود بر بدی های آنها جواب داد و آنان را از آب منع نکرد و اجازه داد که همانند خود و پیروانش از آن بهره مند شوند.

📗کتاب امام علی (علیه‌السلام) صدای عدالت انسانی، نوشته جرج جرداق، ترجمه سید هادی خسروشاهی، صفحات 154 تا 156


@borrhan