Forwarded from اتچ بات
#حرکت_حسینی [14]
⁉️ هدف سیدالشهدا از #خروج چه بود؟
〰〰▪️〰〰〰〰〰
#روز_دهم_محرم
سپیده فجر روز دهم محرم برآمد؛ امام با اصحابش نماز صبح را خواندند. سپس حمد خدا بازگفتند و فرمودند:
💠 خداوند متعال اجازه فرمود تا من و شما امروز کشته شویم؛ بر شما باد شکیبایی و نبرد.
(تاریخ طبری ۳۲۷/۲)
👈 امام به یاران و اصحابش نگاهی فرمودند و این سپاه کوچک که به قول #شیخ_مفید در 📔ارشاد و ابن اثیر در 📔کامل ۲۸۶/۳ متشکل از ۳۲ #سواره و ۴۰ #پیاده بودند؛
و به قولی دیگر طبق استناد شیخ محمد سماوی در 📔 ابصار العین فی انصار الحسین، تعداد آنها از ۱۱۰ پیاده و سواره بیشتر نبوده است؛
را به سه جبهه تقسیم نمود.
راست به رهبری #زهیر ، چپ به سرپرستی #حبیب و در قلب سپاه، او و اهل بیت و دیگر یاران ایستادند و پرچم را به دست برادرش #عباس علیهالسلام سپرد.
👈 عمر سعد نیز دستور داد تا لشکرش را که متشکل از 000'30 پیاده و سواره بود منظم کنند...
بعد از تنظیم صفوف ، عمر بن سعد با لشکرش به سوی لشکر امام سرازیر شد و شروع کرد به گشتن دور خیمههای امام حسین علیه السلام، امام دستور دادند آتش را در خندق بیفروزند،
تا دشمن از پشت هجوم نیاورد و آنها در یک جهت با دشمن بجنگند.
#خباثت_درونی_شمر
شَمِر بن ذی الجوشن -که لعنت خدا بر او باد- گفت:
❌ حسین، قبل از رسیدن قیامت، آتش را در دنیا برای خود افروختی!
امام علیه السلام فرمود:
کیست؟ مثل اینکه #شمر بن ذیالجوشن است.
گفتند:
بله.
فرمود:
ای چوپانزاده ، تو بدین نزدیکتری.
مسلم بن عوسجه گفت:
ای پسر پیامبر، فدایت شوم، آیا او را با یک تیر بزنم؟ میتوانم.
او از بزرگترین ستمکاران است و تیر من هرگز به خطا نمیرود.
امام فرمود:
💠 نه؛ من خوش #ندارم #جنگ را #آغاز کنم.
(تاریخ طبری ۳۲۹/۴)
چون امام به لشکر امویان نظر افکند، آنان را چون سیلی دید که به قتل و غارت و چپاول او کمر بستهاند.
پس به خدای اجابتکنندهء دعا توجه نمودند و دستان مبارکشان را بلند کردند و فرمودند::
💠 خدایا تو در هر سختی مرا پناهی و در هر شدتی امید و در هر مصیبتی تو وسیله و اطمینان منی. چه بسیار کوششها که دل در آن به ضعف کشیده میشود و حیلهها به کاهش میرود و دوست در آن خوار میشود و دشمن در آن سرزنش میکند و من آن را به سوی تو نازل کردم و از آن تنها به تو شکایت نمودم و آن را روا شده یافتم. تویی صاحب هر نعمت من و دارندهء هر نیکی و سرانجام هر آرزو.
〰〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن:
امام تا آخرین لحظات قبل از ورود به کربلا از معرکه جنگ میگریختند:
وقتی جناب حر رضوان الله علیه، مأمور شد تا حضرت را به نزد ابن زیاد ببرد، بعد از گفتگویی که بین او و امام رد و بدل شد، امام فرمود:
💠 ثم تردد الكلام بينهما حتي قال له الحسين فإذاكنتم علي خلاف ماأتتني به كتبكم وقدمت به علي رسلكم فإنني أرجع إلي الموضع ألذي أتيت منه فمنعه الحر وأصحابه من ذلك و قال بل خذ يا ابن رسول الله طريقا لايدخلك الكوفة و لايوصلك إلي المدينة لأعتذر أنا إلي ابن زياد.
▪️امام فرمود: «اگر اكنون رأى شما بر خلاف نامهها و پيام هاى شما است كه براى من فرستاديد، من به همان جايى كه از آنجا آمدهام باز مى گردم». حرّ و همراهانش، امام عليه السّلام را از بازگشت جلوگيرى نمودند، و حرّ به امام عليه السّلام گفت: «راهى را كه نه به كوفه منتهى مى شود، و نه به مدينه باز مى گرداند، انتخاب كن، تا من راه عذرى براى ابن زياد داشته باشم.»
(اللهوف ص 78-بحارالانوار 44/377)
این نکته نیز قابل توجه است که امام روز عاشورا نیز فرمودند: ما آغاز کننده جنگ نیستیم.
⁉️❗️آیا این مشی و سیره یعنی امام علیهالسلام قیام بالسیف به قصد تشکیل حکومت کرده اند؟؟
@borrhan
⁉️ هدف سیدالشهدا از #خروج چه بود؟
〰〰▪️〰〰〰〰〰
#روز_دهم_محرم
سپیده فجر روز دهم محرم برآمد؛ امام با اصحابش نماز صبح را خواندند. سپس حمد خدا بازگفتند و فرمودند:
💠 خداوند متعال اجازه فرمود تا من و شما امروز کشته شویم؛ بر شما باد شکیبایی و نبرد.
(تاریخ طبری ۳۲۷/۲)
👈 امام به یاران و اصحابش نگاهی فرمودند و این سپاه کوچک که به قول #شیخ_مفید در 📔ارشاد و ابن اثیر در 📔کامل ۲۸۶/۳ متشکل از ۳۲ #سواره و ۴۰ #پیاده بودند؛
و به قولی دیگر طبق استناد شیخ محمد سماوی در 📔 ابصار العین فی انصار الحسین، تعداد آنها از ۱۱۰ پیاده و سواره بیشتر نبوده است؛
را به سه جبهه تقسیم نمود.
راست به رهبری #زهیر ، چپ به سرپرستی #حبیب و در قلب سپاه، او و اهل بیت و دیگر یاران ایستادند و پرچم را به دست برادرش #عباس علیهالسلام سپرد.
👈 عمر سعد نیز دستور داد تا لشکرش را که متشکل از 000'30 پیاده و سواره بود منظم کنند...
بعد از تنظیم صفوف ، عمر بن سعد با لشکرش به سوی لشکر امام سرازیر شد و شروع کرد به گشتن دور خیمههای امام حسین علیه السلام، امام دستور دادند آتش را در خندق بیفروزند،
تا دشمن از پشت هجوم نیاورد و آنها در یک جهت با دشمن بجنگند.
#خباثت_درونی_شمر
شَمِر بن ذی الجوشن -که لعنت خدا بر او باد- گفت:
❌ حسین، قبل از رسیدن قیامت، آتش را در دنیا برای خود افروختی!
امام علیه السلام فرمود:
کیست؟ مثل اینکه #شمر بن ذیالجوشن است.
گفتند:
بله.
فرمود:
ای چوپانزاده ، تو بدین نزدیکتری.
مسلم بن عوسجه گفت:
ای پسر پیامبر، فدایت شوم، آیا او را با یک تیر بزنم؟ میتوانم.
او از بزرگترین ستمکاران است و تیر من هرگز به خطا نمیرود.
امام فرمود:
💠 نه؛ من خوش #ندارم #جنگ را #آغاز کنم.
(تاریخ طبری ۳۲۹/۴)
چون امام به لشکر امویان نظر افکند، آنان را چون سیلی دید که به قتل و غارت و چپاول او کمر بستهاند.
پس به خدای اجابتکنندهء دعا توجه نمودند و دستان مبارکشان را بلند کردند و فرمودند::
💠 خدایا تو در هر سختی مرا پناهی و در هر شدتی امید و در هر مصیبتی تو وسیله و اطمینان منی. چه بسیار کوششها که دل در آن به ضعف کشیده میشود و حیلهها به کاهش میرود و دوست در آن خوار میشود و دشمن در آن سرزنش میکند و من آن را به سوی تو نازل کردم و از آن تنها به تو شکایت نمودم و آن را روا شده یافتم. تویی صاحب هر نعمت من و دارندهء هر نیکی و سرانجام هر آرزو.
〰〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن:
امام تا آخرین لحظات قبل از ورود به کربلا از معرکه جنگ میگریختند:
وقتی جناب حر رضوان الله علیه، مأمور شد تا حضرت را به نزد ابن زیاد ببرد، بعد از گفتگویی که بین او و امام رد و بدل شد، امام فرمود:
💠 ثم تردد الكلام بينهما حتي قال له الحسين فإذاكنتم علي خلاف ماأتتني به كتبكم وقدمت به علي رسلكم فإنني أرجع إلي الموضع ألذي أتيت منه فمنعه الحر وأصحابه من ذلك و قال بل خذ يا ابن رسول الله طريقا لايدخلك الكوفة و لايوصلك إلي المدينة لأعتذر أنا إلي ابن زياد.
▪️امام فرمود: «اگر اكنون رأى شما بر خلاف نامهها و پيام هاى شما است كه براى من فرستاديد، من به همان جايى كه از آنجا آمدهام باز مى گردم». حرّ و همراهانش، امام عليه السّلام را از بازگشت جلوگيرى نمودند، و حرّ به امام عليه السّلام گفت: «راهى را كه نه به كوفه منتهى مى شود، و نه به مدينه باز مى گرداند، انتخاب كن، تا من راه عذرى براى ابن زياد داشته باشم.»
(اللهوف ص 78-بحارالانوار 44/377)
این نکته نیز قابل توجه است که امام روز عاشورا نیز فرمودند: ما آغاز کننده جنگ نیستیم.
⁉️❗️آیا این مشی و سیره یعنی امام علیهالسلام قیام بالسیف به قصد تشکیل حکومت کرده اند؟؟
@borrhan
Telegram
attach 📎