[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#از_برهان_بپرس (۱۲)

جایگاه امامت در اسلام

#کاربرد_نابجای_عنوان_امام



... در اینکه بعد از خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) در جامعه اسلامی، حاکمانی به حکومت رسیدند بحثی نیست و کسی منکر این جهت نیست.
مگر آن که کسی منکر حقایق تاریخی باشد و
منکر حقایق تاریخی بودن مانند منکر حقایق عینی بودن است.
مانند اینکه فردی منکر وجود شهر تهران در دنیا باشد منکر باشد!!

به هر رو، بعد از رحلت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله کسانی به حکومت و قدرت جامعه اسلامی رسیدند. در این انکاری نیست.

اما اینها تا یک قرن و نیم، هیچکدامشان کلمه < #امام > را برای خودشان نپذیرفتند.
نه خودشان و نه آنهائی که اینان را به ریاست پذیرفتند؛
و نه حتی آنهائی که از اینها انتقاد می‌کردند؛ هیچ کدامشان به عنوان تعبیری از آن منصب و پستی که اشغال کرده بودند برای آن زمام داران ، کلمه #امام را نپذیرفتند.

مثلاً ابوبکر نه در عصر خودش نه بعد از عصر او، کسی برای ابوبکر از عنوان امام استفاده نکرد.
خلیفه یا خلیفة رسول الله یا امیرالمؤمنین گفتند.

خلیفه گفته می شود؛ خلیفة رسول الله گفته می شود. حال این سخن بجاست یا نابجا مطلب دیگری است.
این تعبیر در بارۀ او گفته می شود.
حداقل آنهائی که آن مسیر را به عنوان مسیر صحیح، پذیرفته اند؛ و این شخص را به عنوان کسی که عملاً می باید پذیرفت، که او متصدی در دست داشتن قدرتهای لازم در جامعه ای بنام جامعه اسلامی باشد پذیرفته اند؛
یعنی کسی که وجودش در یک جامعه به عنوان رئیس سیاسی لازم است، پذیرفته اند که این قدرتها در دست او باشد. آنهائی که این را پذیرفتند،
که از آنها تعبیر می شود به پیروان خلافت ابی بکر، که خلافت وی را صحیح می دانند؛ همانها هم از ابو بکر به #امام #تعبیر_نمیکردند.

خلیفه دوم همچنین؛ و سوّمی نیز، و بعد از او معاویه و سایر پادشاهانی که نام خلیفه بر خود نهادند، که حدود 13، 14 نفر هستند.

تا سال 132 هجری که خلافت بنی امیه منقرض شد و خلفاء بنی العباس روی کار آمدند چنین بود


پیشتر در شماره سوم از همین عنوان
بیان کردیم که :

👤 ابوالعباس قلقشندی در مأثر الانافة فی معالم الخلافه می گوید:

در آن عصر کلمه امام اطلاقش بر خلیفه خیلی تازه است و اساسش از شیعه هاست. و در آنجا گفته شد که شیعیان امامشان را مقتدا می دانند چون قائل به #عصمت اند؛
و لذا نسبت به کسانی که رهبرانشان هستند این را می گویند.

اما در خلافت که دایرۀ کاری او و دیگران از یکدیگر جداست؛
و هر چه او می کند دیگران نباید بکنند؛ این دو دایره وقتی که از هم مشخص شد معنا ندارد به کسی که نباید به وی اقتدا شود، امام بگویند.

معنای #امام اینست که هر کاری او می‌کند من هم باید #دقیقاً #تبعیت کنم.

بر خلاف دایره خلافت موقتی که منحصر است به دایره امور عامه، به آن بیانی که قبلا عرض کردیم؛
https://t.me/borrhan/34409


یعنی به طور خلاصه، کاری که
اولاً، شخص معینی نباید عهده دار آن شود؛ و
ثانیاً، یک نفر در رأس هرم قدرت قرار می‌گیرد.
به چنین زمام داری در یک جامعه، کلمه #امام اطلاق نمی شود؛

و لذا گفته نشده است.

در حالیکه به مولی امیرالمؤمنین علیه السلام، از همان عصر کلمه #امام می‌گفتند.

در کل جامعه اسلامی، حتی آنهائی که امامت را به معنای شیعی‌اش نپذیرفتند، از امیرالمؤمنین علیه السلام به
#الامام_علی تعبیر می کنند؛

اما الامام ابوبکر نمی گویند.
خلیفه رسول الله می گویند امّا الامام علی #لقب_خاص ایشان است.

👈👈👈 پس امامت بعد از رحلت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله عملاً مصداقی نداشت؛
و نمی توان گفت که خلفاء بنی العباس، مثلاً ابو جعفر منصور، یا ابوالعباس سفاح امتیازی داشتند ، برابی بکر و عمر که باید به ابوالعباس سفاح امام گفت؛ اما به ابوبکر نباید امام گفت.

چرا؟

برای این که مسلمانها در بارۀ ابوالعباس سفّاح بر دو دسته اند.
1- یک عده می گویند آنها نا بجا بودند
2- یک عده می گویند بجا بودند.

آنهائی که اعتقاد داشتند نابجا نبودند نه به آنها خلیفۀ بجا می گویند و نه امام به جا می گویند.
آنهائی که بجا میدانند اینها را دنبال روی یک هرمی می دانند که در رأسش ابی بکر و عمراست؛ و آن دو را بدون شک افضل از همه اینها می دانند؛
و کلمه امامت اگر سزای آنها،
یعنی رؤوس هرم، نباشد یقیناً سزای اینها هم نیست.

اینکه شخص خودش نام امامت بر خودش بنهد، این خودش یک نکته ای دارد،
كه ان شاءالله در بحث تاريخ بني العباس بیان خواهیم کرد كه چگونه هم لقب را ، هم منصب را و هم شخص را دزديدند.



©کانال برهان و نقل مباحث ناب #معرفت_امام

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
❗️نمونه‌ای از اعتقادات گزاف این فرقه در باب امامت::::

اقطاب گنابادیه خود را امام زمان و #منصوص از جانب خدا می دانند!!!

چنانچه ملاعلی گنابادی در کتاب صالحیه می پ‌گوید:

(بیعت با قطب) باید من الله باشد تا کوری دلیل کور دگر نگردد و اگر چنین صوفی زیر آسمان نباشد، قرآن را مبین نباشد؛ بلکه عترت هم نباشد.

و همچنین ادعای نیابت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و منصوص بودن!


صوفیان قائل به ولایت نوعیه هستند و معتقدند هرکس که به فنای فی الله برسد از اولیاء الله شده و مردم برای هدایت و سیر و سلوک باید به دامن او چنگ زنند و از او #تبعیت_مطلق کنند.

🔷اما اقطاب و رؤسای فرقه گنابادیه به دلیل اینکه نام تشیع را یدک می کشند، نمی توانند ولایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را منکر شوند لذا
می‌گویند: چون اکنون امام زمان در دسترس مردم نیست، آن حضرت، به دستور خدا ما (اقطاب گنابادیه) را برای هدایت و دستگیری از مردم برگزیده و مردم برای رسیدن به معرفت خدا حتماً باید از ما تبعیت کنند در غیر این صورت هلاک شده اند.

❗️❗️❗️❗️

👤ملا سلطان گنابادی در رابطه با ادعای نیابت اقطاب از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌گوید:

حضرت قائم عجل الله فرجه فرزند صلبی جناب امام حسن عسکری حیّ و قائم و مهدی آخرالزمان است و او است (امام زمان) که در هر زمان به واسطه ی مشایخ هدایت خلق می کند چون هنوز انظار خلق استعداد رؤیت آن بزرگوار را ندارد.
نابغه علم و عرفان/195

💢اما وقتی برخی از صوفیان گنابادیه به موروثی شدن این مقام اعتراض کردند ملاسلطان گفت هیچ کس حق اعتراض ندارد چون این جانشینی به دستور خداست و همه باید تبعیت کنند.
وی می گوید:

زبان اعتراض بر گفت و فعل شیخ ببندد که آنچه او کند به تحدیث ملک و الهام دل کند و حکمتش را خود بر تو ظاهر سازد قال فان اتبعنی فلا تسئلنی عن شی حتی احدث لک منه ذکرا و اگر سبقت گیرد و تسرع در مسئلت نماید به جواب هذا فراق بینی و بینک متبلا گردد زیرا که اگر شیخ منصوب از جانب خدا باشد، یقین داند که آنچه او کند و گوید، موافق شرع و مخالف هوای باشد اگرچه در نظر او مخالف نماید .
سعادتنامه ص 111


👤 محمد حسن گنابادی قطب دیگر این فرقه، اقطاب و مشایخ صوفیه را نماینده و خلیفه خدا در روی زمین می داند و می گوید:

باید سلسله ولایت وجود داشته باشد، زیرا همیشه باید بین مردم و از جنس مردم یک نفر باشد که از تمام مردم صالح تر و مؤمن تر بوده و با مقام الوهیت سر و کار داشته و بتواند مردم را آگاه نماید و این شخص خلیفه و نماینده ی خداست.
28- یادنامه صالح: 163 .


👤 اما ملاسلطان گنابادی پا را از این فراتر گذاشته و ادعا می کند که شرط وارد شدن در زیر پرچم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، تبعیت از شیخ مجاز(یعنی خودشان) است،
یعنی ما اگر از اقطاب تبعیت نکنیم از اصحاب امام زمان عج نیستیم!

وی می گوید:

ای عزیز من اگر خواهی که راه به ملکوت جویی و از نور ملکوت مستنیر شوی و در تحت لوای حضرت قائم داخل شوی و مجاهد فی سبیل الله باشی، از رقیب نفس بیرون شو و خود را بر فتراک ولایت بند و دست به دست شیخ مجاز ده و آن صورت ملکوتی را به دل خود وصل کن .

بشارت المؤمنین مقدمه ص 22 .



این درحالیست که امام عصر ارواحنافداه بعد از مرگ آخرین سفیر خود(علی بن محمد سمری) به هیچ کس وصیت ننموده و احدی را جانشین و یا نائب خود ندانستند و طی یک دستور بسیار مهم، کسانی که در آینده ادعای مشاهده
(یا نیابت) کنند را ملعون و دروغگو معرفی کردند:

أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَر.
كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص: 516


و جالب آنکه اقطاب منحرف صوفیه، مانند دیگر جریان های انحرافی مشابه ، از حربه خواب و رویا ، برای معرفی قطب استفاده می‌کنند::


✖️محمد گنابادی موسس فرقه گنابادیه می گوید:
در اين که آن عالِم (قُطب) به چه شناخته ميشود... و مثل آنکه امام را به صورت او در خواب بينند .
(رساله سعادتیه ص 14)

✖️نائب الصدر در سفرنامه می نویسد:
در عالم رويا مشاهده نمودم ...لشکر امام زمان بعد از نماز در رکاب امام جنگ می‌نماید... گفتم: امام کجا هستند ؟ گفت: آنجا در هودج، ديدم جناب حاج ملا سلطان علي (گنابادی) و طرف فلان مجتهد... .
(نابغه علم و عرفان ص 210)

---------------------------

علاقمندان برای آشنایی با دیگر انحرافات این فرقه می‌توانند ۳ فایل سخنرانی از #دکتر_حسین_فریدونی در #نقد_فرقه_گنابادی در لینک زیر را استماع فرمایند.
https://t.me/borrhan/22996

===============
☑️ @borrhan