[ کانال برهان ]
11.1K subscribers
22.9K photos
1.79K videos
740 files
13K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#ازدواج_حضرت‌ام‌کلثوم سلام الله علیها[5]


دیدگاه #گروه_دوم از علمای شیعه


پس از نقل دیدگاه گروه اول علمای شیعه که این ازدواج را از اصل انکار کرده و اعتقاد به دروغ و کذب بودن آن داشتند ، و پرداختن به برخی از ادله مرتبط با این باور از منابع فریقین ، حال به بررسی دیدگاه گروه دوم از علمای عظام شیعه در این مساله می‌پردازیم ؛


🅾 گروهی از علمای شیعه معتقدند این ازدواج نه از روی اختیار، بلکه از روی #اجبار و #اضطرار صورت گرفته و این عقد، نتیجه #تهدید‌های مکرر بنی هاشم از سوی عمر بوده است.



این دسته از علما برای گفته‌های خویش دلایلی آورده اند که بدانها اشاره می‌کنیم::

1⃣ مرحوم شیخ بزرگوار و محدث نامدار، کلینی رضوان الله تعالی در کتاب کافی از هشام بن سالم از لسان به حق ناطق حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده که آن حضرت فرمودند::

🔻زمانی که عمر به خواستگاری رفت؛ امیرالمومنین علی علیه السلام به او فرمودند: او(:ام کلثوم) کوچک(:خردسال) است . پس عمر ، عباس- عموی امیرالمومنین علیه السلام - را ملاقات کرد و گفت: چیست مرا؟ آیا مشکلی دارم؟
عباس گفت. مگر چه شده؟
گفت: برای خواستگاری پیش پسر برادرت رفتم ولی مرا رد کرد؛ به خدا قسم که چاه زمزم را پر خواهم کرد تا خشک شود(*) و هیچ فضیلت و کرامتی برای شما نمی‌گذارم مگر آنکه نابود می‌کنم و دو نفر شاهد علیه علی درست می‌کنم که شهادت (دروغ) بدهند که او دزدی کرده و حتما دست او را قطع خواهم کرد.

پس عباس به نزد حضرت آمد و به او خبر داد و از ایشان خواست امر را به دست او بدهند و حضرت چنین کردند.

📘📗کافی ج۵ ص۳۴۶ ح۱ - وسائل الشیعه حر عاملی ج۱۴ ص۴۳۳ ح۲


🔚 به این اجبار و تهدید ، در برخی منابع مخالفین اشاره شده که به #قاعده_الزام بیان می‌کنیم؛

و باید مدافعین خلفا و طرفداران خليفه پاسخ دهند آيا درست است حاكم اسلامی كه بايد حافظ ناموس ملت باشد، خود با ناموس مردم اين چنين كند؟

👤 هيثمي از علماي بزرگ اهل سنت نوشته است : در برابر اعتراض عقيل به اين ازدواج ، علي عليه السلام خطاب به عباس فرمود: خشونت عمر باعث اين كاری كه می‌بينی گرديد .

📗📔درة عمر أحرجته الي ماتري . مجمع الزوائد ج 4 ص 272، معجم كبير ج 3ص45.


🔚🔚 نتیجه سخن تا اینجا این که :
در موضوع ازدواج حضرت ام کلثوم سلام الله علیها با ملعون دوم سخن بسیار است؛ و ابهام و غموض مسأله خیلی زیاد است.
اما با این حال اگر چنین وصلتی صورت پذیرفته باشد، نمونۀ بارز ظلم و زورگوئی اوست.

-----------------------------

(*) شاید چون افتخار سقایت مسجد الحرام و آب زمزم به دست عباس بود، عمر می خواست این افتخار را از بین ببرد و عباس را به آن تهدید کرد.


🆔 @borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #ازدواج_حضرت‌ام‌کلثوم سلام الله علیها[5] دیدگاه #گروه_دوم از علمای شیعه پس از نقل دیدگاه گروه اول علمای شیعه که این ازدواج را از اصل انکار کرده و اعتقاد به دروغ و کذب بودن آن داشتند ، و پرداختن به برخی از ادله مرتبط با این باور از منابع فریقین ،…
#ازدواج_حضرت‌ام‌کلثوم سلام الله علیها[7]

دیدگاه #گروه_دوم از علمای شیعه
(بخش دوم)


... در خبر دیگری که اشاره به وقوع این ازدواج نه به اختیار، بلکه به #اجبار و #اضطرار دارد و مشخص کننده مخالفت‌های مکرر امیرمومنان علی علیه السلام با این امر است ، چنین آمده :

✖️عمر ، عباس بن عبدالمطلب را به سوی امیرمومنان علی علیه السلام فرستاد و از او خواست که ام کلثوم را به ازدواج او درآورد.
ولی حضرت امتناع کردند؛ عباس برگشت و خبر امتناع حضرت را به عمر داد.
عمر گفت : ای عباس آیا او از این که دخترش را به ازدواج من درآورد، خودداری میکند؟
به خدا قسم اگر او را به ازدواج من در نیاورد، علی را می‌کُشم.

(📗 الشافی؛ شریف مرتضی ج۳ ص۲۷۲
📸اسکن آن در انتها خواهد آمد.)

عباس برگشت و این خبر را به حضرت رسانید.
باز هم حضرت بر امتناع خود ایستادگی کردند.
پس عباس به عمر خبر داد؛ عمر به عباس گفت: روز جمعه به مسجد بیا و پای منبر بنشین تا آن چه واقع می‌شود را بشناس و بدانی که اگر بخواهم او را بکشم، می‌توانم.

روز جمعه ، عباس در مسجد حاضر شد ؛ هنگامی که عمر از خطبه خود فارغ شد ؛ گفت: ای مردم! در این شهر مردی از اصحاب محمد هست که با این که مُحصَن است (یعنی زن دارد) زنا کرده است و فقط امیرالمومنین (: امیرالفاسقین!)
عمر از این کار خبر دارد؛
شما در این باره چه می‌گویید؟

پس مردم از هر طرف با صدای بلند گفتند: اگر امیرالمومنین(: امیرالفاسقین عمر) از این قضیه مطلع است نیازی به اطلاع دیگران نیست(*)
باید حکم خدا را در حق وی جاری کند(یعنی او را سنگسار کند و بکشد)

هنگامی که سخن عمر پایان یافت؛ در خلوت رو به عباس کرد و گفت :
به نزد علی برو و آن چه شنیدی به او بگو. اگر او را به ازدواج من در نیاورد، فردا در خطبه‌ام خواهم گفت:
مردی که می‌گفتم ، علی است و حتما او را به این اتهام سنگسار خواهم کرد.
(**)

پس عباس به سوی امیرالمومنین علیه السلام رفت و سخنان عمر را به او عرض کرد. حضرت فرمودند: من میدانم این کار از چیزهایی است که بر او سهل و آسان است(یعنی نسبت ناروا دادن و در پی آن، بی‌گناه کشتن) و من هرگز آنچه او میخواهد، انجام نمی‌دهم.

عباس عرض کرد: اگر شما انجام نمی‌دهی، پس من انجام می‌دهم و شما را قسم می‌دهم که با گفتار و کردار من مخالفت نکنی.

سپس به سوی عمر رفت و به او گفت: من کاری که تو می‌خواهی انجام می‌دهم(یعنی ام کلثوم را به عقد تو در‌می‌آورم)
عمر مردم را جمع کرد و گفت: این عباس عموی علی بن ابیطالب است که اختیار دخترش ام کلثوم را به عهده او نهاده و او را امر کرده که مرا به ترویج وی درآورد؛ و پس از مدت کمی، عباس او را به عقد عمر درآورد.

(📗 عوالم العلوم؛ بحرانی؛ ج۲ به نقل از اللمعة البيضاء ص١٣٩)


⬇️ این روایت با عبارت دیگری نیز نقل شده است::

عمر در آخر خطبه‌اش گفت: ای مردم اگر خلیفه اطلاع داشته باشد که مردی از شما با زنی زنا کرده و شاهدی نداشته باشد چه می‌کنید؟ گفتند:
قول خلیفه حجت است ، اگر امر کند او را سنگسار می‌کنیم.
پس عمر ساکت شد و از منبر پایین آمد. پس عباس را در خلوتی پیش کشید و گفت: قضیه را دیدی؟
گفت : آری
عمر گفت : والله اگر علی خواستگاری را نپذیرد ، فردا در خطبه‌ام می‌گویم : آن مردی که چنین کرده علی است ؛ پس او را سنگسار کنید.

(📗 همان مدرک و افسانه ازدواج فرید سائل ص۲۸-۲۹)

-------------------------------

(*) : توجه به این نکته لازم است که از نظر شریعت اسلام ، چنین ادعایی تنها با شهادت 4 شاهد عادل که هم زمان شهادت دهند ، ثابت می‌گردد و در غیر اینصورت بر شهود حد قَذف (هشتاد ضربه تازیانه) جاری می‌گردد.
خود خلیفه دوم نیز در ماجرای #مغیرة بن شعبه از همین حربه استفاده کرد و با منصرف ساختن چهارمین شاهد ، حد را بر مغیره جاری نساخته و بر عکس ، بر سه شاهد نخست، حد جاری نمود!!
(اجتهاد در مقابل نص علامه شرف الدین ص۳۴۰- ۳۴۵)

(**) همین سند تاریخی دلالت دارد بر این که حضرت امیر علیه السلام در نماز جماعت مسجد و مراسم های مشابه ، حاضر نمی‌شده‌اند.

《1》