#شهادت_ثالثه (۸۴)
#اذان #علمای_صالح
🟥 #بسیار_مهم
❗️میگویند شهادت ثالثه در اذان سندیت ندارد و این ذکر برای آن تشریع نشده است! و از قرن هشتم هجری به بعد در کتاب «السلافة في أمر الخلافة»، تألیف عبدالله مراغی مورد توجه قرار گرفته است!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✔️طرح چنین اشکالی نشانۀ عدم درک درست معالم دین است.
و اما پاسخ :
✅ 1⃣ باید بدانیم اذان و اقامه هر دو مستحبند. بعضی روایات در وجوب اقامه وارد شده؛ که در مقابل روایات دیگر ضعیف هستند. به طور خلاصه میتوان گفت که ذکر اذان و اقامه «سنت» میباشد. به عبارت دیگر، کل اذان یک امر مستحب است. در این امر مستحب، هر فرد مؤمن گواهی هایی میدهد.
- در اول اذان که شهادت ها اعلان میشود. در آخر اذان ذکر های توحیدی تکرار میشود، بدون گواهی - «تشریع» برای امور واجب است؛ که زیادت و نقصان مبطل آن عمل خواهد شد. ضمن آن که در شرایط زمان اهل بیت علیهم السلام بسیاری از حقایق قابل بیان نبود؛ و تقیه از طرف امامان در این موضوع بسیار محتمل میباشد.
برای درک شرایط اهل بیت علیهم السلام به روایت ذیل توجه کنید:
وقتی از امام کاظم علیهالسلام در بارۀ بدعت تغییر متن اذان توسط عمر بن خطاب و جایگزینی عبارت «الصلوة خیر من النوم» سؤال شد؛ حضرت پاسخ بسیار ملایمی داده اند:
🔸«الصلوة خير من النوم بدعة بنى امية و ليس ذلك من اصل الاذان و لا باس اذا اراد الرجل ان ينبه الناس للصلوة ان ينادى بذلك و لا تجعله من اصل الاذان فانا لا نراه اذانا.»
ما این پاسخ را #تقیه مینامیم؛ و از آن به عنوان مستمسکی برای اسکات خصم، بهره برداری نمیکنیم. در غیر این صورت میگفتیم بنا به فرمایش امام ع، اشکالی ندارد!
✅ 2⃣ مرحوم شیخ صدوق در من لا یحضر، میفرماید که روایاتی نقل شده که «ِ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّه» را دوبار، و روایاتی نقل شده که «َ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً» را دوبار، و در روایات دیگری «مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» را دوبار در اذان بگویند. ایشان این روایات را از جعلیات «مفوضه» دانسته است.
←همین مدعای شیخ صدوق ره، در من لا یحضر نشان میدهد که شهادت ثالثة از سیزده قرن قبل محل بحث و مناقشه بوده است؛ و تنها ساخته و پرداختۀ «مراغی مصری» و امثال وی در قرن هشتم نمیباشد.
و همین جناب شیخ صدوق ره، در «الهدایة» میفرماید:
🔸قال الصادق (عليه السلام): «الأذان و الإقامة مثنى مثنى ، و هما اثنان و أربعون حرفا، الأذان عشرون حرفا، و الإقامة اثنان و عشرون حرفا»
البته در کافی، تهذیب، استبصار، علل الشرایع و مصادر دیگر هم این روایت هست. حالا بفرمایند این چهل و دو عبارت چیست؟
با لحاظ کردن شهادت به ولایت امیرالمومنین علیهالسلام «چهل و دو» عبارت مجموع اذان و اقامه محقق میشود.
✅ 3⃣ در روایت متعددی پس از شهادت و اقرار به توحید و رسالت رسول اکرم صلیالله علیه و آله شهادت به ولایت حضرت امیر علیهالسلام مطرح میشود که در کانال برهان ذیل هشتک #شهادت_ثالثه بالغ بر هشتاد سندتاریخی و مدرک روایی تاکنون جمع آوری شده است. این عبارات به چه معناست؟
←بدین معنی است که اگر کسی مؤمن به رسول الله ص است بلافاصله، نام وصی ایشان ع را میبرد؛ و بر مقام و جایگاه ایشان اعتراف میکند ، دیگر چه حرفی برای عدم نقل این عبارت در اذان باقی میماند؟
همانگونه که بیان شد هم ما و حتی مخالفین ما، روایات عدیدۀ صحیحی داریم که مؤمنین باید پس از ذکر نام رسول الله صلیالله علیه و آله بر ایشان و بر اهل بیت عصمت علیهمالسلام، درود و #صلوات بفرستند. این شعر معروف را #محمد_بن_ادریس_شافعی رئیس فرقۀ شافعیة، در سیزده قرن قبل گفته است:
یا آل بیت رسول الله حبکم
فرض من الله فی القرآن انزله
یکفیکم من عظیم الفخر انکم
من لم یصل علیکم لا صلاة له
وقتی در اذان و اقامه که هر دو مستحب هستند، گواهی به نبوت رسول الله صلیالله علیه و آله میدهیم طبیعی است که بلافاصله گواهی به ولایت حضرت امیر علیهالسلام هم بدهیم؛ تا خداوند اعتنائی به عبادت اصلی ما که نماز است بفرماید.
✅ 4⃣ رسول الله ص در روز غدیر فرمودند: «فلیبلغ الشاهد الغائب . . » گفتن شهادت ثالثة در اذان و اقامه، یکی از مصادیق تبلیغ شاهد است به غایب.
باید بدانیم که نزول اولین آیات سوره مائده به حداکثر 4 ماه قبل از رحلت خاتم پیامبران ارتباط مییابد و نزول سایر آیات این سوره، پس از آن ، به تدریج و در طی این 4 ماه اخیر به وقوع پیوسته است.
و در مصادر عامه هم به آخرین سوره بودنِ سوره مائده تصریح شده است.
در این آخرین سوره، به صورتی ویژه به امر ولایت بر مومنان و امامت امت خاتم پیامبران، پرداخته شده، مانند #آیه_اکمال و #آیه_تبلیغ ؛ آیه میثاق غدیر یکی از آیات همین سوره است که کمتر از آن شنیدهاید!
در این آیه خدای جهانیان تمام مومنان را موظف ساخته تا آنکه پیوسته به ذکر 2 چیز اقدام کنند↓↓
«1⃣»
#اذان #علمای_صالح
🟥 #بسیار_مهم
❗️میگویند شهادت ثالثه در اذان سندیت ندارد و این ذکر برای آن تشریع نشده است! و از قرن هشتم هجری به بعد در کتاب «السلافة في أمر الخلافة»، تألیف عبدالله مراغی مورد توجه قرار گرفته است!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✔️طرح چنین اشکالی نشانۀ عدم درک درست معالم دین است.
و اما پاسخ :
✅ 1⃣ باید بدانیم اذان و اقامه هر دو مستحبند. بعضی روایات در وجوب اقامه وارد شده؛ که در مقابل روایات دیگر ضعیف هستند. به طور خلاصه میتوان گفت که ذکر اذان و اقامه «سنت» میباشد. به عبارت دیگر، کل اذان یک امر مستحب است. در این امر مستحب، هر فرد مؤمن گواهی هایی میدهد.
- در اول اذان که شهادت ها اعلان میشود. در آخر اذان ذکر های توحیدی تکرار میشود، بدون گواهی - «تشریع» برای امور واجب است؛ که زیادت و نقصان مبطل آن عمل خواهد شد. ضمن آن که در شرایط زمان اهل بیت علیهم السلام بسیاری از حقایق قابل بیان نبود؛ و تقیه از طرف امامان در این موضوع بسیار محتمل میباشد.
برای درک شرایط اهل بیت علیهم السلام به روایت ذیل توجه کنید:
وقتی از امام کاظم علیهالسلام در بارۀ بدعت تغییر متن اذان توسط عمر بن خطاب و جایگزینی عبارت «الصلوة خیر من النوم» سؤال شد؛ حضرت پاسخ بسیار ملایمی داده اند:
🔸«الصلوة خير من النوم بدعة بنى امية و ليس ذلك من اصل الاذان و لا باس اذا اراد الرجل ان ينبه الناس للصلوة ان ينادى بذلك و لا تجعله من اصل الاذان فانا لا نراه اذانا.»
ما این پاسخ را #تقیه مینامیم؛ و از آن به عنوان مستمسکی برای اسکات خصم، بهره برداری نمیکنیم. در غیر این صورت میگفتیم بنا به فرمایش امام ع، اشکالی ندارد!
✅ 2⃣ مرحوم شیخ صدوق در من لا یحضر، میفرماید که روایاتی نقل شده که «ِ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّه» را دوبار، و روایاتی نقل شده که «َ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً» را دوبار، و در روایات دیگری «مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» را دوبار در اذان بگویند. ایشان این روایات را از جعلیات «مفوضه» دانسته است.
←همین مدعای شیخ صدوق ره، در من لا یحضر نشان میدهد که شهادت ثالثة از سیزده قرن قبل محل بحث و مناقشه بوده است؛ و تنها ساخته و پرداختۀ «مراغی مصری» و امثال وی در قرن هشتم نمیباشد.
و همین جناب شیخ صدوق ره، در «الهدایة» میفرماید:
🔸قال الصادق (عليه السلام): «الأذان و الإقامة مثنى مثنى ، و هما اثنان و أربعون حرفا، الأذان عشرون حرفا، و الإقامة اثنان و عشرون حرفا»
البته در کافی، تهذیب، استبصار، علل الشرایع و مصادر دیگر هم این روایت هست. حالا بفرمایند این چهل و دو عبارت چیست؟
با لحاظ کردن شهادت به ولایت امیرالمومنین علیهالسلام «چهل و دو» عبارت مجموع اذان و اقامه محقق میشود.
✅ 3⃣ در روایت متعددی پس از شهادت و اقرار به توحید و رسالت رسول اکرم صلیالله علیه و آله شهادت به ولایت حضرت امیر علیهالسلام مطرح میشود که در کانال برهان ذیل هشتک #شهادت_ثالثه بالغ بر هشتاد سندتاریخی و مدرک روایی تاکنون جمع آوری شده است. این عبارات به چه معناست؟
←بدین معنی است که اگر کسی مؤمن به رسول الله ص است بلافاصله، نام وصی ایشان ع را میبرد؛ و بر مقام و جایگاه ایشان اعتراف میکند ، دیگر چه حرفی برای عدم نقل این عبارت در اذان باقی میماند؟
همانگونه که بیان شد هم ما و حتی مخالفین ما، روایات عدیدۀ صحیحی داریم که مؤمنین باید پس از ذکر نام رسول الله صلیالله علیه و آله بر ایشان و بر اهل بیت عصمت علیهمالسلام، درود و #صلوات بفرستند. این شعر معروف را #محمد_بن_ادریس_شافعی رئیس فرقۀ شافعیة، در سیزده قرن قبل گفته است:
یا آل بیت رسول الله حبکم
فرض من الله فی القرآن انزله
یکفیکم من عظیم الفخر انکم
من لم یصل علیکم لا صلاة له
وقتی در اذان و اقامه که هر دو مستحب هستند، گواهی به نبوت رسول الله صلیالله علیه و آله میدهیم طبیعی است که بلافاصله گواهی به ولایت حضرت امیر علیهالسلام هم بدهیم؛ تا خداوند اعتنائی به عبادت اصلی ما که نماز است بفرماید.
✅ 4⃣ رسول الله ص در روز غدیر فرمودند: «فلیبلغ الشاهد الغائب . . » گفتن شهادت ثالثة در اذان و اقامه، یکی از مصادیق تبلیغ شاهد است به غایب.
باید بدانیم که نزول اولین آیات سوره مائده به حداکثر 4 ماه قبل از رحلت خاتم پیامبران ارتباط مییابد و نزول سایر آیات این سوره، پس از آن ، به تدریج و در طی این 4 ماه اخیر به وقوع پیوسته است.
و در مصادر عامه هم به آخرین سوره بودنِ سوره مائده تصریح شده است.
در این آخرین سوره، به صورتی ویژه به امر ولایت بر مومنان و امامت امت خاتم پیامبران، پرداخته شده، مانند #آیه_اکمال و #آیه_تبلیغ ؛ آیه میثاق غدیر یکی از آیات همین سوره است که کمتر از آن شنیدهاید!
در این آیه خدای جهانیان تمام مومنان را موظف ساخته تا آنکه پیوسته به ذکر 2 چیز اقدام کنند↓↓
«1⃣»
🔻اهمیت #تقیه در کلام امام حسن عسکری علیهالسلام
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: ... خداوند بر مومنین از شیعیان آل محمد رحمت داشته؛ تقیه را برایشان جایز نموده بدین گونه که اگر قدرت داشتند، دوستی با اولیاء خدا و دشمنی با دشمنان خدا را آشکار میکنند و اگر عاجز شدند آن را پنهان میکنند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر خدا میخواست، تقیه را بر شما حرام میکرد و شما را نسبت به آنچه که از دشمنانتان در هنگام اظهار حق میرسید امر به صبر میکرد. آگاه باشید که بزرگترین واجب خدا بر شما پس از دوست داشتن ما و دشمنی با دشمنان ما، به کار بستن تقیه برای خود، برادران خود و آشنایان خود است، و همچنین پرداخت حقوق برادران دینی خود
📗منابع:
- تفسیر امام عسکری علیه السلام، ص۵۰۵
- وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۲۳-۲۲۴
#خانه_نشینی
@borrhan
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: ... خداوند بر مومنین از شیعیان آل محمد رحمت داشته؛ تقیه را برایشان جایز نموده بدین گونه که اگر قدرت داشتند، دوستی با اولیاء خدا و دشمنی با دشمنان خدا را آشکار میکنند و اگر عاجز شدند آن را پنهان میکنند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر خدا میخواست، تقیه را بر شما حرام میکرد و شما را نسبت به آنچه که از دشمنانتان در هنگام اظهار حق میرسید امر به صبر میکرد. آگاه باشید که بزرگترین واجب خدا بر شما پس از دوست داشتن ما و دشمنی با دشمنان ما، به کار بستن تقیه برای خود، برادران خود و آشنایان خود است، و همچنین پرداخت حقوق برادران دینی خود
📗منابع:
- تفسیر امام عسکری علیه السلام، ص۵۰۵
- وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۲۳-۲۲۴
#خانه_نشینی
@borrhan
این حدیث شریف که ابان بن تغلب به نقل از جناب ابوبصیر نقل میکند ، همانگونه که در اسکن الحاقی مطالعه میفرمایید این گونه شروع میشود:
(💡به روایت و قسمتهایی که مجزا کردهایم دقت کنید)
➖ابتدای روایت ::
💠 عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ:، كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِذْ جَاءَتْ ⬅️ أُمُّ خَالِدٍ الَّتِي كَانَ قَطَعَهَا يُوسُفُ ➡️ تَسْتَأْذِنُ عَلَيْهِ، قَالَ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَشْهَدَ كَلَامَهَا قَالَ، فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، 👈 فَقَالَ أما لا 👉 فأدن...
🔸🔚 #شرح : تا اینجای روایت که ناصبی مفلوک آن را سانسور ✂️ کرده ، میگوید ام خالد که «یوسف بن عمر الثقفی» دستش را قطع کرده بود....این یعنی ←ام خالد زیدی بوده؛ و پسر عموی #حجاج_بن_یوسف دست وی را پس از شکست قیام جناب #زید_بن_علی رض، به عنوان انتقام، قطع کرده بود. پس اولا معلوم شد که این خانم زیدی است.
🔸🔚 در ادامه امام ع از ابو بصیر پرسیدند آیا خوشحال میشوی که شاهد سخن گفتن او باشی؟ ابو بصیر میگوید بله؛ ولی امام ع میفرمایند: «اما من، نه.» یعنی امام ع نمیخواستند آن زن را ببینند. چون او زیدی بود؛ و زیدیه اولی و دومی را دوست دارند.
➖حال ادامه روایت که ناصبی باز هم قسمت انتهایی آن را تقطیع نموده! و در شرح همان قسمتی هم که آورده تدلیس میکند :
💠 قَالَ، فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطِّنْفِسَةِ، ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا: تُوَلِّيهِمَا![ قَالَتْ: فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ: نَعَمْ. قَالَتْ: فَإِنَّ هَذَا الَّذِي مَعَكَ عَلَى الطِّنْفِسَةِ يَأْمُرُنِي بِالْبَرَاءَهِ مِنْهُمَا، وَ كَثِيرٌ النَّوَّاءُ يَأْمُرُنِي بِوَلَايَتِهِمَا فَأَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ 👈هَذَا وَ اللَّهِ وَ أَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ وَ أَصْحَابِهِ،👉إِنَّ هَذَا يُخَاصِمُ فَيَقُولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ، 👈فَلَمَّا خَرَجَتْ، قَالَ: إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ مِنْ كَثِيرٍ بَرِيءٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.👉
#ترجمه : امام اجازۀ ورود به او داد و مرا(=ابوبصیر) با خودش روى تشكى نشانيد. او مىگويد: سپس آن بانو وارد شد و كلام را آغاز کرد ،بانويى بود بليغ و سخنران و از امام در بارۀ آن دو تا[ابو بكر و عمر]پرسش كرد و امام صادق عليه السّلام به او فرمود: تو ولایت آن دو را داشته باش [يا دوست بدار]. آن خانم گفت:هر گاه پروردگارم را ملاقات كردم به او مىگويم شما به من فرمودى آنان را والى شناسم؟امام عليه السّلام فرمود:آرى. 👈 آن خانم عرض كرد: اين مردى كه نزديك شما روى تشك نشسته به من مىگويد از آنها بيزارى جويم و كثير النوا به من مىگويد با آنها بپيوندم پس كدام يك براى تو بهتر است و آن را بيشتر دوست مىدارى؟ حضرت عليه السّلام فرمود: بخدا سوگند اين نزد من از كثير النوا و اطرافيانش محبوبتر است و سپس امام آیهای در وصف جناب ابوبصیر فرمودند. وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر فرمودند : که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم و این مطلب در کوفه مشهور شود؛ خدایا من از کثیر النواء در دنیا و آخرت بیزاری میجویم👉
🔸🔚 #شرح : وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر میفرمایند که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم. یعنی امام علیهالسلام از آن زن #تقیه فرمودند. اگر تقیه نکرده بودند دلیلی نداشت که برای ابیبصیر توضیح بدهند که به چه دلیل چنین حرفی را به آن زن زدند.
←کثیر النواء زیدی بتری و نتیجتاً، مخالف امام باقر علیهالسلام بود. بتریه مخالف امام باقر علیهالسلام بودند. حالا این نابغهٔ ناصبی میگوید او شیعی غالی بوده! البته این دروغ ها ساخته و پرداختۀ پیشینیان اینهاست. و باید بدانیم بنا بر بعضی روایات ما، کثیر النواء ناپاک زاده است.
✅🔚 نتیجه آنکه : دروغگویی این جماعت شیاد و قیچی کردن کلام حجت خدا علیهالسلام و بیزاری امام صادق علیهالسلام از غاصبین حق امیرالمؤمنین و قاتلین صدیقه کبری سلام الله علیهما اثبات شد.
👊 لعنت بر دروغگویان و بر این بازیگران خبیث که به هر حشیشی متشبث میشوند.
🔗 پیشنهاد مطالعه:
بُتریه چه کسانی هستند ؟
➖➖➖➖
@borrhan
(💡به روایت و قسمتهایی که مجزا کردهایم دقت کنید)
➖ابتدای روایت ::
💠 عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ:، كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِذْ جَاءَتْ ⬅️ أُمُّ خَالِدٍ الَّتِي كَانَ قَطَعَهَا يُوسُفُ ➡️ تَسْتَأْذِنُ عَلَيْهِ، قَالَ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَشْهَدَ كَلَامَهَا قَالَ، فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، 👈 فَقَالَ أما لا 👉 فأدن...
🔸🔚 #شرح : تا اینجای روایت که ناصبی مفلوک آن را سانسور ✂️ کرده ، میگوید ام خالد که «یوسف بن عمر الثقفی» دستش را قطع کرده بود....این یعنی ←ام خالد زیدی بوده؛ و پسر عموی #حجاج_بن_یوسف دست وی را پس از شکست قیام جناب #زید_بن_علی رض، به عنوان انتقام، قطع کرده بود. پس اولا معلوم شد که این خانم زیدی است.
🔸🔚 در ادامه امام ع از ابو بصیر پرسیدند آیا خوشحال میشوی که شاهد سخن گفتن او باشی؟ ابو بصیر میگوید بله؛ ولی امام ع میفرمایند: «اما من، نه.» یعنی امام ع نمیخواستند آن زن را ببینند. چون او زیدی بود؛ و زیدیه اولی و دومی را دوست دارند.
➖حال ادامه روایت که ناصبی باز هم قسمت انتهایی آن را تقطیع نموده! و در شرح همان قسمتی هم که آورده تدلیس میکند :
💠 قَالَ، فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطِّنْفِسَةِ، ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا: تُوَلِّيهِمَا![ قَالَتْ: فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ: نَعَمْ. قَالَتْ: فَإِنَّ هَذَا الَّذِي مَعَكَ عَلَى الطِّنْفِسَةِ يَأْمُرُنِي بِالْبَرَاءَهِ مِنْهُمَا، وَ كَثِيرٌ النَّوَّاءُ يَأْمُرُنِي بِوَلَايَتِهِمَا فَأَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ 👈هَذَا وَ اللَّهِ وَ أَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ وَ أَصْحَابِهِ،👉إِنَّ هَذَا يُخَاصِمُ فَيَقُولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ، 👈فَلَمَّا خَرَجَتْ، قَالَ: إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ مِنْ كَثِيرٍ بَرِيءٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.👉
#ترجمه : امام اجازۀ ورود به او داد و مرا(=ابوبصیر) با خودش روى تشكى نشانيد. او مىگويد: سپس آن بانو وارد شد و كلام را آغاز کرد ،بانويى بود بليغ و سخنران و از امام در بارۀ آن دو تا[ابو بكر و عمر]پرسش كرد و امام صادق عليه السّلام به او فرمود: تو ولایت آن دو را داشته باش [يا دوست بدار]. آن خانم گفت:هر گاه پروردگارم را ملاقات كردم به او مىگويم شما به من فرمودى آنان را والى شناسم؟امام عليه السّلام فرمود:آرى. 👈 آن خانم عرض كرد: اين مردى كه نزديك شما روى تشك نشسته به من مىگويد از آنها بيزارى جويم و كثير النوا به من مىگويد با آنها بپيوندم پس كدام يك براى تو بهتر است و آن را بيشتر دوست مىدارى؟ حضرت عليه السّلام فرمود: بخدا سوگند اين نزد من از كثير النوا و اطرافيانش محبوبتر است و سپس امام آیهای در وصف جناب ابوبصیر فرمودند. وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر فرمودند : که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم و این مطلب در کوفه مشهور شود؛ خدایا من از کثیر النواء در دنیا و آخرت بیزاری میجویم👉
🔸🔚 #شرح : وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر میفرمایند که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم. یعنی امام علیهالسلام از آن زن #تقیه فرمودند. اگر تقیه نکرده بودند دلیلی نداشت که برای ابیبصیر توضیح بدهند که به چه دلیل چنین حرفی را به آن زن زدند.
←کثیر النواء زیدی بتری و نتیجتاً، مخالف امام باقر علیهالسلام بود. بتریه مخالف امام باقر علیهالسلام بودند. حالا این نابغهٔ ناصبی میگوید او شیعی غالی بوده! البته این دروغ ها ساخته و پرداختۀ پیشینیان اینهاست. و باید بدانیم بنا بر بعضی روایات ما، کثیر النواء ناپاک زاده است.
✅🔚 نتیجه آنکه : دروغگویی این جماعت شیاد و قیچی کردن کلام حجت خدا علیهالسلام و بیزاری امام صادق علیهالسلام از غاصبین حق امیرالمؤمنین و قاتلین صدیقه کبری سلام الله علیهما اثبات شد.
👊 لعنت بر دروغگویان و بر این بازیگران خبیث که به هر حشیشی متشبث میشوند.
🔗 پیشنهاد مطالعه:
بُتریه چه کسانی هستند ؟
➖➖➖➖
@borrhan
#معجزات_الائمه (۲۱۵)
#نقد_مدعی_یمانی (۱۰۰۷)
#شبهات_مهدوی #زبان (۵۷)
🔶 وقتی وکیل امام عصر عج میدانند که باید با لهجه فارسی دَری صحبت کنند
✧❁﷽❁✧
🔻 میدانیم که در هر دوره، هر امامی وُکلائی داشته تا شیعیان بتوانند از طریق آنان با امام خود مرتبط شوند. زیرا حصر و زندان و خفقان و #تقیه مانع از ارتباط بیدغدغه بین شیعیان و امام بوده، لذا نحوه مدیریت ارتباطیِ اهل بیت علیهم السلام، به اصطلاح شبکهای بوده که در هر منطقهای که لازم دیدهاند، افرادی را به عنوان پُل ارتباطی با امام گماشته بودند تا هم شیعیان در معرض خطر واقع نشوند، هم ارتباط با امام، محصور در دیدار حضوری نبوده باشد. روی این روش ارتباطی اهل بیت علیهم السلام و قابلیتها و استفاده آن برای این دوره، سخن بسیار است که باید بگذریم تا به مطلب مورد نظر پرداخته شود.
در بین وُکلای اهل بیت علیهمالسلام ،جناب شیخ ابوالقاسم حسین بن روح (ره) وکیل سوم حضرت مهدی عج، جایگاه ویژهای دارد ایشان اصالتا اهل قم بودند. پیشتر گزارش جالب توجهی از ايشان ارائه شد. ایشان در بغداد، در موقعیت و شرایط بسیار حساسی واسطه رابطه شیعیان با امام بود. شیخ طوسی در کتاب نفیس "الغیبة" گزارش جالبی از کیفیت #تقیه او با سران بغداد نقل کرده؛ و طبق گزارش دیگری، آنقدر شرایط ایشان حساس بود که دربان خود را به دلیل لعن بر #معاویه لعنه الله در عموم، اخراج کرد.
✅ در آن شرایط، شیعیان نیز اموالی را که باید به امام میرساندند نزد وکیل ایشان آورده، و از روی دقت و حس مسئولیت درباره اموال امام، یا گاهی به دلیل بُعد مسافت و تبعا عدم شناخت کافی، وی را میآزمائیدند تا ببینند از عنایات خاص امام به او، چیزی میبینند یا نه؛←زیرا کم نبودند مدعیانی که جامعه شیعه از آنان ضربات سنگینی خورده بود. یکی از گزارشات جالب پیرامون تحویل اموال به جناب حسین بن روح، این گزارشی است که شیخ الطائفة از شیخ صدوق _ در کمال الدین _نقل کرده:
🔸أخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَتِّيلٍ قَالَ: كَانَتِ امْرَأَةٌ يُقَالُ لَهَا زَيْنَبُ مِنْ أَهْلِ آبَةَ وَ كَانَتِ امْرَأَةَ مُحَمَّدِ بْنِ عِبْدِيلٍ الْآبِيِّ مَعَهَا ثَلَاثُمِائَةِ دِينَارٍ فَصَارَتْ إِلَى عَمِّي جَعْفَرِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مَتِّيلٍ وَ قَالَتْ أُحِبُّ أَنْ يُسَلَّمَ هَذَا الْمَالُ مِنْ يَدِي إِلَى يَدِ أَبِي الْقَاسِمِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ. فَأَنْفَذَنِي مَعَهَا أُتَرْجِمُ عَنْهَا فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْقَاسِمِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَقْبَلَ عَلَيْهَا بِلِسَانٍ آبِيٍّ فَصِيحٍ فَقَالَ لَهَا زَيْنَبُ "چونه چون بدا كوليه جونسته" وَ مَعْنَاهُ كَيْفَ أَنْتِ وَ كَيْفَ كُنْتِ وَ مَا خَبَرُ صِبْيَانِكِ فَاسْتَغْنَتْ مِنَ التَّرْجُمَةِ وَ سَلَّمَتِ الْمَالَ وَ رَجَعَتْ. (الغيبة ٣٢١)
✍🏻 حاصل آنکه زنی از شیعیانِ منطقه آبه یا آوه (منطقه ای در ساوه که آن زمان به تشیع معروف بوده) نزد یکی از شیعیان شناخته شده در بغداد میرود و میگوید میخواهم این سیصد دینار را به شیخ ابوالقاسم حسین بن روح بدهم تا به امام تحویل دهد. وی برادرزاده خود را با این زن همراه میکند تا مُترجم او باشد. وقتی نزد جناب حسین بن روح میرسند، ایشان بی مقدمه با لهجه فصیحِ آوی به آن زن میگوید: "زینب چونه چون بدا كوليه جونسته." یعنی: چطوری؟ حالت چگونه است؟ فرزندانت و خانوادهات چطورند؟ آن زن متوجه میشود که ایشان مُترجم نمیخواهد و با عنایت امام، از لهجه و اوضاع او آگاه است. سپس اموال را تقدیم میکند و میرود.
➖ قابل ذکر است که جناب مجتبی عزیزی، محقق و مترجم کتاب الغیبة نشر جمکران ص ۵۶۲ ذیل این گزارش نوشته:
در حاشیه نسخه منتشره توسط مؤسسه معارف اسلامیه که حقاً تحقیق جامعی بوده و اختلاف نسخ به شکل خوبی در آن درج شده، آمده است: در دو نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی و کتابخانه مدرسه فیضیه قم، عبارت فوق به این شکل است: «چونی چون بدی» که نسبت به نسخ دیگر، واضحتر و فصیحتر و صحیحتر است. در بحارالانوار که این گزارش را از کمال الدین نقل کرده، آمده است: «چونا چویدا کواید چون ایقنه» به نظر میرسد از مجموع نسخ عبارت صحیح این باشد که "چونی" یعنی چگونه هستی، چطوری - حال شما چطور است؛ "چون بدی" [یا چون بدا] یعنی چگونه بودی - قبلاً در چه حالی بودی؛ "کوبیه" [یا کواند یا کوالید] یعنی فرزندان - بچهها - خانواده؛ "چونسته" [یا چون استه] یعنی چطورند - چطور هستند.این عبارت فارسی دَری است که اساس زبان ایران زمین بوده و از غنای خاص خودش برخوردار است و تا قرن هفتم هجرت گویش غالب مردم ایران به همین صورت فارسی دری بوده است و بعد دچار تحول شده و پس از تغییرات بسیار به حالت امروزی در آمده است.
@borrhan
#نقد_مدعی_یمانی (۱۰۰۷)
#شبهات_مهدوی #زبان (۵۷)
🔶 وقتی وکیل امام عصر عج میدانند که باید با لهجه فارسی دَری صحبت کنند
✧❁﷽❁✧
🔻 میدانیم که در هر دوره، هر امامی وُکلائی داشته تا شیعیان بتوانند از طریق آنان با امام خود مرتبط شوند. زیرا حصر و زندان و خفقان و #تقیه مانع از ارتباط بیدغدغه بین شیعیان و امام بوده، لذا نحوه مدیریت ارتباطیِ اهل بیت علیهم السلام، به اصطلاح شبکهای بوده که در هر منطقهای که لازم دیدهاند، افرادی را به عنوان پُل ارتباطی با امام گماشته بودند تا هم شیعیان در معرض خطر واقع نشوند، هم ارتباط با امام، محصور در دیدار حضوری نبوده باشد. روی این روش ارتباطی اهل بیت علیهم السلام و قابلیتها و استفاده آن برای این دوره، سخن بسیار است که باید بگذریم تا به مطلب مورد نظر پرداخته شود.
در بین وُکلای اهل بیت علیهمالسلام ،جناب شیخ ابوالقاسم حسین بن روح (ره) وکیل سوم حضرت مهدی عج، جایگاه ویژهای دارد ایشان اصالتا اهل قم بودند. پیشتر گزارش جالب توجهی از ايشان ارائه شد. ایشان در بغداد، در موقعیت و شرایط بسیار حساسی واسطه رابطه شیعیان با امام بود. شیخ طوسی در کتاب نفیس "الغیبة" گزارش جالبی از کیفیت #تقیه او با سران بغداد نقل کرده؛ و طبق گزارش دیگری، آنقدر شرایط ایشان حساس بود که دربان خود را به دلیل لعن بر #معاویه لعنه الله در عموم، اخراج کرد.
✅ در آن شرایط، شیعیان نیز اموالی را که باید به امام میرساندند نزد وکیل ایشان آورده، و از روی دقت و حس مسئولیت درباره اموال امام، یا گاهی به دلیل بُعد مسافت و تبعا عدم شناخت کافی، وی را میآزمائیدند تا ببینند از عنایات خاص امام به او، چیزی میبینند یا نه؛←زیرا کم نبودند مدعیانی که جامعه شیعه از آنان ضربات سنگینی خورده بود. یکی از گزارشات جالب پیرامون تحویل اموال به جناب حسین بن روح، این گزارشی است که شیخ الطائفة از شیخ صدوق _ در کمال الدین _نقل کرده:
🔸أخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَتِّيلٍ قَالَ: كَانَتِ امْرَأَةٌ يُقَالُ لَهَا زَيْنَبُ مِنْ أَهْلِ آبَةَ وَ كَانَتِ امْرَأَةَ مُحَمَّدِ بْنِ عِبْدِيلٍ الْآبِيِّ مَعَهَا ثَلَاثُمِائَةِ دِينَارٍ فَصَارَتْ إِلَى عَمِّي جَعْفَرِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مَتِّيلٍ وَ قَالَتْ أُحِبُّ أَنْ يُسَلَّمَ هَذَا الْمَالُ مِنْ يَدِي إِلَى يَدِ أَبِي الْقَاسِمِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ. فَأَنْفَذَنِي مَعَهَا أُتَرْجِمُ عَنْهَا فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْقَاسِمِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَقْبَلَ عَلَيْهَا بِلِسَانٍ آبِيٍّ فَصِيحٍ فَقَالَ لَهَا زَيْنَبُ "چونه چون بدا كوليه جونسته" وَ مَعْنَاهُ كَيْفَ أَنْتِ وَ كَيْفَ كُنْتِ وَ مَا خَبَرُ صِبْيَانِكِ فَاسْتَغْنَتْ مِنَ التَّرْجُمَةِ وَ سَلَّمَتِ الْمَالَ وَ رَجَعَتْ. (الغيبة ٣٢١)
✍🏻 حاصل آنکه زنی از شیعیانِ منطقه آبه یا آوه (منطقه ای در ساوه که آن زمان به تشیع معروف بوده) نزد یکی از شیعیان شناخته شده در بغداد میرود و میگوید میخواهم این سیصد دینار را به شیخ ابوالقاسم حسین بن روح بدهم تا به امام تحویل دهد. وی برادرزاده خود را با این زن همراه میکند تا مُترجم او باشد. وقتی نزد جناب حسین بن روح میرسند، ایشان بی مقدمه با لهجه فصیحِ آوی به آن زن میگوید: "زینب چونه چون بدا كوليه جونسته." یعنی: چطوری؟ حالت چگونه است؟ فرزندانت و خانوادهات چطورند؟ آن زن متوجه میشود که ایشان مُترجم نمیخواهد و با عنایت امام، از لهجه و اوضاع او آگاه است. سپس اموال را تقدیم میکند و میرود.
➖ قابل ذکر است که جناب مجتبی عزیزی، محقق و مترجم کتاب الغیبة نشر جمکران ص ۵۶۲ ذیل این گزارش نوشته:
در حاشیه نسخه منتشره توسط مؤسسه معارف اسلامیه که حقاً تحقیق جامعی بوده و اختلاف نسخ به شکل خوبی در آن درج شده، آمده است: در دو نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی و کتابخانه مدرسه فیضیه قم، عبارت فوق به این شکل است: «چونی چون بدی» که نسبت به نسخ دیگر، واضحتر و فصیحتر و صحیحتر است. در بحارالانوار که این گزارش را از کمال الدین نقل کرده، آمده است: «چونا چویدا کواید چون ایقنه» به نظر میرسد از مجموع نسخ عبارت صحیح این باشد که "چونی" یعنی چگونه هستی، چطوری - حال شما چطور است؛ "چون بدی" [یا چون بدا] یعنی چگونه بودی - قبلاً در چه حالی بودی؛ "کوبیه" [یا کواند یا کوالید] یعنی فرزندان - بچهها - خانواده؛ "چونسته" [یا چون استه] یعنی چطورند - چطور هستند.این عبارت فارسی دَری است که اساس زبان ایران زمین بوده و از غنای خاص خودش برخوردار است و تا قرن هفتم هجرت گویش غالب مردم ایران به همین صورت فارسی دری بوده است و بعد دچار تحول شده و پس از تغییرات بسیار به حالت امروزی در آمده است.
@borrhan
#تولد (۵۰)
#تقیه
✅ امام حسن عسکری علیه السلام، به امام حسین علیه السلام تأسی کرده است
✅ مدح دختر امیرالمؤمنین ، زینب کبری علیهما السلام، از لسان دختر امام جواد علیهما السلام
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْأَسَدِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى حَكِيمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا ع سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ فَكَلَّمْتُهَا مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ وَ سَأَلْتُهَا عَنْ دِينِهَا فَسَمَّتْ لِي مَنْ تَأْتَمُّ بِهِمْ قَالَتْ فُلَانٌ ابْنُ الْحَسَنِ فَسَمَّتْهُ. فَقُلْتُ لَهَا جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكِ مُعَايَنَةً أَوْ خَبَراً فَقَالَتْ خَبَراً عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ ع كَتَبَ بِهِ إِلَى أُمِّهِ قُلْتُ لَهَا فَأَيْنَ الْوَلَدُ قَالَتْ مَسْتُورٌ فَقُلْتُ إِلَى مَنْ تَفْزَعُ الشِّيعَةُ قَالَتْ إِلَى الْجَدَّةِ أُمِّ أَبِي مُحَمَّدٍ ع فَقُلْتُ أَقْتَدِي بِمَنْ وَصِيَّتُهُ إِلَى امْرَأَةٌ. فَقَالَتْ اقْتَدِ بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع أَوْصَى إِلَى أُخْتِهِ زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيٍّ ع فِي الظَّاهِرِ وَ كَانَ مَا يَخْرُجُ مِنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع مِنْ عِلْمٍ يُنْسَبُ إِلَى زَيْنَبَ سَتْراً عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع. ثُمَّ قَالَتْ إِنَّكُمْ قَوْمٌ أَصْحَابُ أَخْبَارٍ أَ مَا رُوِّيتُمْ أَنَّ التَّاسِعَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ ع يُقْسَمُ مِيرَاثُهُ وَ هُوَ فِي الْحَيَاة.
#ترجمه : احمد بن ابراهیم گفته که در سال دویست و شصت و دو به خدمت حکیمه دختر امام جواد و خواهر امام هادی علیهماالسلام رسیدم و از پشت پرده با ایشان صحبت کردم. از دین او سؤال کردم، ایشان هم امامان خود را برای من نام بردند و [در آخر] گفت: پسر امام حسن است [حجة بن الحسن علیهماالسلام] ،
به ایشان عرض کردم: جانم به فدای شما! آیا شما خودتان ایشان را زیارت کردهاید یا این خبر را از دیگری شنیدهاید؟
حکیمه خاتون فرمود: خبرش از ابیمحمّد علیهالسلام است[امام حسن عسکری خبر داده] که به مادر خود [در خصوص تولد حضرت حجّت] نامه نوشتند؛
آنگاه از حکیمه پرسیدم : این فرزند الان کجا هستند؟ گفتند: مخفی است و از جایگاهش کسی خبر ندارد. راوی میگوید آنگاه از حکیمه خاتون پرسیدم: پس شیعه به چه کسی پناه ببرد؟ گفت: جده ایشان و مادر امام حسن عسکری علیه السلام. [با تعجب] پرسیدم: پیروی کنم از کسی که وصیت کردند به یک بانویی؟(یعنی امام من بانویی باشد؟) ، حکیمه خاتون فرمود: به حسین بن علی علیهماالسلام اقتدا کن که به خواهر خود زینب علیهاالسلام وصیت کردند، و هرچه که از علوم زین العابدین علیه السلام بروز میکرد، آن را به حضرت زینب علیهاالسلام نسبت میدادند ، برای آنکه پوششی باشد بر امام سجاد علیهالسلام , بعد گفتند: شما که اهل اخبار و روایات هستید، آیا شما روایت نکردید که میراث نهمین [امام] از اولاد حسین علیه السلام در حال حیاتش تقسیم میشود؟[ یعنی امام زمان برای اینکه دشمن به ایشان دسترسی پیدا نکنند میراث خود را تقسیم کردند تا دشمن گمان کند ایشان در قید حیات نیستند.]
📚 الغیبة، طوسی رحمه الله، ص ۲۳۰
(ر.ک: تصویر الحاقی)
[إکمال الدین] علی بن أحمد بن مهزیار عن محمد بن جعفر الأسدی: مثله.
[اثبات الهداة] و روى هذا الخبر التلعكبري عن الحسن بن محمّد النهاوندي عن الحسين بن جعفر بن مسلم الحنفي عن أبي حامد المراغي قال: سألت
🏴 فرارسیدن سالروز وفات امّ المصائب ، عقیله بنی هاشم ، ثانیة الزهراء حضرت زينب كبرى سلام الله عليها را خدمت امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشريف و محبین و شیعیان اهل بیت علیهمالسلام تسليت و تعزيت عرض مینماييم.
➖➖➖➖
@borrhan
#تقیه
✅ امام حسن عسکری علیه السلام، به امام حسین علیه السلام تأسی کرده است
✅ مدح دختر امیرالمؤمنین ، زینب کبری علیهما السلام، از لسان دختر امام جواد علیهما السلام
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْأَسَدِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى حَكِيمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا ع سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ فَكَلَّمْتُهَا مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ وَ سَأَلْتُهَا عَنْ دِينِهَا فَسَمَّتْ لِي مَنْ تَأْتَمُّ بِهِمْ قَالَتْ فُلَانٌ ابْنُ الْحَسَنِ فَسَمَّتْهُ. فَقُلْتُ لَهَا جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكِ مُعَايَنَةً أَوْ خَبَراً فَقَالَتْ خَبَراً عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ ع كَتَبَ بِهِ إِلَى أُمِّهِ قُلْتُ لَهَا فَأَيْنَ الْوَلَدُ قَالَتْ مَسْتُورٌ فَقُلْتُ إِلَى مَنْ تَفْزَعُ الشِّيعَةُ قَالَتْ إِلَى الْجَدَّةِ أُمِّ أَبِي مُحَمَّدٍ ع فَقُلْتُ أَقْتَدِي بِمَنْ وَصِيَّتُهُ إِلَى امْرَأَةٌ. فَقَالَتْ اقْتَدِ بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع أَوْصَى إِلَى أُخْتِهِ زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيٍّ ع فِي الظَّاهِرِ وَ كَانَ مَا يَخْرُجُ مِنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع مِنْ عِلْمٍ يُنْسَبُ إِلَى زَيْنَبَ سَتْراً عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع. ثُمَّ قَالَتْ إِنَّكُمْ قَوْمٌ أَصْحَابُ أَخْبَارٍ أَ مَا رُوِّيتُمْ أَنَّ التَّاسِعَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ ع يُقْسَمُ مِيرَاثُهُ وَ هُوَ فِي الْحَيَاة.
#ترجمه : احمد بن ابراهیم گفته که در سال دویست و شصت و دو به خدمت حکیمه دختر امام جواد و خواهر امام هادی علیهماالسلام رسیدم و از پشت پرده با ایشان صحبت کردم. از دین او سؤال کردم، ایشان هم امامان خود را برای من نام بردند و [در آخر] گفت: پسر امام حسن است [حجة بن الحسن علیهماالسلام] ،
به ایشان عرض کردم: جانم به فدای شما! آیا شما خودتان ایشان را زیارت کردهاید یا این خبر را از دیگری شنیدهاید؟
حکیمه خاتون فرمود: خبرش از ابیمحمّد علیهالسلام است[امام حسن عسکری خبر داده] که به مادر خود [در خصوص تولد حضرت حجّت] نامه نوشتند؛
آنگاه از حکیمه پرسیدم : این فرزند الان کجا هستند؟ گفتند: مخفی است و از جایگاهش کسی خبر ندارد. راوی میگوید آنگاه از حکیمه خاتون پرسیدم: پس شیعه به چه کسی پناه ببرد؟ گفت: جده ایشان و مادر امام حسن عسکری علیه السلام. [با تعجب] پرسیدم: پیروی کنم از کسی که وصیت کردند به یک بانویی؟(یعنی امام من بانویی باشد؟) ، حکیمه خاتون فرمود: به حسین بن علی علیهماالسلام اقتدا کن که به خواهر خود زینب علیهاالسلام وصیت کردند، و هرچه که از علوم زین العابدین علیه السلام بروز میکرد، آن را به حضرت زینب علیهاالسلام نسبت میدادند ، برای آنکه پوششی باشد بر امام سجاد علیهالسلام , بعد گفتند: شما که اهل اخبار و روایات هستید، آیا شما روایت نکردید که میراث نهمین [امام] از اولاد حسین علیه السلام در حال حیاتش تقسیم میشود؟[ یعنی امام زمان برای اینکه دشمن به ایشان دسترسی پیدا نکنند میراث خود را تقسیم کردند تا دشمن گمان کند ایشان در قید حیات نیستند.]
📚 الغیبة، طوسی رحمه الله، ص ۲۳۰
(ر.ک: تصویر الحاقی)
[إکمال الدین] علی بن أحمد بن مهزیار عن محمد بن جعفر الأسدی: مثله.
[اثبات الهداة] و روى هذا الخبر التلعكبري عن الحسن بن محمّد النهاوندي عن الحسين بن جعفر بن مسلم الحنفي عن أبي حامد المراغي قال: سألت
🏴 فرارسیدن سالروز وفات امّ المصائب ، عقیله بنی هاشم ، ثانیة الزهراء حضرت زينب كبرى سلام الله عليها را خدمت امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشريف و محبین و شیعیان اهل بیت علیهمالسلام تسليت و تعزيت عرض مینماييم.
➖➖➖➖
@borrhan
#تقیه (۹۳)
#دولت_حق (۱۲۳)
#خانه_نشینی (۶۷)
⚠️ این کار به عهده خداوند متعال است، نه شما
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸[الغیبة] للنعمانی: عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شَیْبَانَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ مُنَخَّلِ بْنِ جَمِیلٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: اسْکُنُوا مَا سَکَنَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ أَیْ لَا تَخْرُجُوا عَلَی أَحَدٍ فَإِنَّ أَمْرَکُمْ لَیْسَ بِهِ خَفَاءٌ أَلَا إِنَّهَا آیَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْسَتْ مِنَ النَّاسِ أَلَا إِنَّهَا أَضْوَأُ مِنَ الشَّمْسِ لَا یَخْفَی عَلَی بَرٍّ وَ لَا فَاجِرٍ أَ تَعْرِفُونَ الصُّبْحَ فَإِنَّهُ کَالصُّبْحِ لَیْسَ بِهِ خَفَاءٌ.
#ترجمه : جابر جُعفی گوید: حضرت باقر علیه السّلام فرمودند: «همان طور که آسمان و زمین آرام است، شما نیز آرام بگیرید. یعنی علیه کسی به نفع ما قیام نکنید. زیرا امر شما (اعتقاد به اینکه دولت حقّ از آن آل محمّد صلی الله علیه و آله است) چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد، ولی بدانید که این مسئله از کارهای خداوند است (و او باید دولت ما را ظاهر گرداند) و به دست مردم نیست. بدانید که حقّ از آفتاب روشنتر است و بر مؤمن و فاسق پوشیده نیست. صبح را میبینید؟ حقّ ما هم چون صبح روشن است که بر کسی پوشیده نیست!»
✅ أقول:
قال النعمانی رحمه الله: انظروا رحمکم الله إلی هذا التأدیب من الأئمة و إلی أمرهم و رسمهم فی الصبر و الکف و الانتظار للفرج و ذکرهم هلاک المحاضیر و المستعجلین و کذب المتمنین و وصفهم نجاة المسلمین و مدحهم الصابرین الثابتین و تشبیههم إیاهم علی الثبات کثبات الحصن علی أوتادها. فتأدبوا رحمکم الله بتأدیبهم و سلموا لقولهم و لا تجاوزوا رسمهم إلی آخر ما قال.
#ترجمه : نعمانی رحمه الله در اینجا میگوید:
نگاه کنید به شیوه ائمّه اطهار علیهم السّلام و دستوری که به ما دادهاند و رسمی که داشتهاند، و ببینید چگونه در پیشامدها صبر میکردند و خود و شیعیان را از خطرها حفظ میکردند، منتظر فرج بودند و میگفتند آنهایی که در این خصوص شتاب میکنند، به هلاکت میرسند و گمراه میگردند، و آنها که آرزوی (توأم با شتاب) دارند، دروغ میگویند، و ببینید که چطور از کسانی که #تسلیم حوادث و گوش به فرمان ائمّه هستند و منتظر فرج آل محمّد علیهم السّلام میباشند (که هر وقت خدا مصلحت دید آشکار شود) و بردبار و ثابت میمانند، تمجید کرده و فرمودهاند: "آنها رستگارند." و چگونه اینان را تشبیه کرده به سنگری که بر شالودههای خود پایدار باشد! پس ای خوانندگان! شما هم از آنها پیروی کنید و تسلیم فرمان آنها شوید و از شیوه آنها قدم بیرون ننهید.
📚 بحارالأنوار، ج ۵٢ ص ١٣٩
➖➖➖➖
@borrhan
#دولت_حق (۱۲۳)
#خانه_نشینی (۶۷)
⚠️ این کار به عهده خداوند متعال است، نه شما
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸[الغیبة] للنعمانی: عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شَیْبَانَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ مُنَخَّلِ بْنِ جَمِیلٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: اسْکُنُوا مَا سَکَنَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ أَیْ لَا تَخْرُجُوا عَلَی أَحَدٍ فَإِنَّ أَمْرَکُمْ لَیْسَ بِهِ خَفَاءٌ أَلَا إِنَّهَا آیَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْسَتْ مِنَ النَّاسِ أَلَا إِنَّهَا أَضْوَأُ مِنَ الشَّمْسِ لَا یَخْفَی عَلَی بَرٍّ وَ لَا فَاجِرٍ أَ تَعْرِفُونَ الصُّبْحَ فَإِنَّهُ کَالصُّبْحِ لَیْسَ بِهِ خَفَاءٌ.
#ترجمه : جابر جُعفی گوید: حضرت باقر علیه السّلام فرمودند: «همان طور که آسمان و زمین آرام است، شما نیز آرام بگیرید. یعنی علیه کسی به نفع ما قیام نکنید. زیرا امر شما (اعتقاد به اینکه دولت حقّ از آن آل محمّد صلی الله علیه و آله است) چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد، ولی بدانید که این مسئله از کارهای خداوند است (و او باید دولت ما را ظاهر گرداند) و به دست مردم نیست. بدانید که حقّ از آفتاب روشنتر است و بر مؤمن و فاسق پوشیده نیست. صبح را میبینید؟ حقّ ما هم چون صبح روشن است که بر کسی پوشیده نیست!»
✅ أقول:
قال النعمانی رحمه الله: انظروا رحمکم الله إلی هذا التأدیب من الأئمة و إلی أمرهم و رسمهم فی الصبر و الکف و الانتظار للفرج و ذکرهم هلاک المحاضیر و المستعجلین و کذب المتمنین و وصفهم نجاة المسلمین و مدحهم الصابرین الثابتین و تشبیههم إیاهم علی الثبات کثبات الحصن علی أوتادها. فتأدبوا رحمکم الله بتأدیبهم و سلموا لقولهم و لا تجاوزوا رسمهم إلی آخر ما قال.
#ترجمه : نعمانی رحمه الله در اینجا میگوید:
نگاه کنید به شیوه ائمّه اطهار علیهم السّلام و دستوری که به ما دادهاند و رسمی که داشتهاند، و ببینید چگونه در پیشامدها صبر میکردند و خود و شیعیان را از خطرها حفظ میکردند، منتظر فرج بودند و میگفتند آنهایی که در این خصوص شتاب میکنند، به هلاکت میرسند و گمراه میگردند، و آنها که آرزوی (توأم با شتاب) دارند، دروغ میگویند، و ببینید که چطور از کسانی که #تسلیم حوادث و گوش به فرمان ائمّه هستند و منتظر فرج آل محمّد علیهم السّلام میباشند (که هر وقت خدا مصلحت دید آشکار شود) و بردبار و ثابت میمانند، تمجید کرده و فرمودهاند: "آنها رستگارند." و چگونه اینان را تشبیه کرده به سنگری که بر شالودههای خود پایدار باشد! پس ای خوانندگان! شما هم از آنها پیروی کنید و تسلیم فرمان آنها شوید و از شیوه آنها قدم بیرون ننهید.
📚 بحارالأنوار، ج ۵٢ ص ١٣٩
➖➖➖➖
@borrhan